ملاحظاتی درباره موضعگیری نیروهای چپ پیگیر
در برابر خطر جنگ میان آمریکا و ایران - آرش برومند
- آرش برومند

نظرات دیگران
  
    از : آرمان شیرازی

عنوان : برین آوردگاه, از پنجره ی میهن, از روزنه ی رنج و امید مردمانت بنگر...
حکومت اسلامی, میهن نیست, ویرانگر میهن ست و دشمن ایران ست!
میهن آنجاست که کودکان نه در بازی و در آموزش که ناگزیر از کارند؛ میهن آنجاست که دزدی و خرافه در بیدادند؛ میهن آنجاست که زنان, نیمه ای از مردانند؛ میهن آنجاست که مردمان, دوان دوان به روز, و شب بی نانند؛ میهن آنجاست که زندان و سپاه, آتش سرکشان حق جویی را در چنبر خود می دارند...
بیگمان آرزوی این مردم, پس زدن و پیروزی بر هر تجاوزگرست, چه داخلی چه خارجی. این مردم, رنجی فزون از آنچه در آن می زیند (و از آن میان, جنگ) نمی خواهند. راست اینست که دولت سرمایه داری آمریکا, در زمین و در فضا, بدنبال گسترش استیلای جهانی خویش ست و حکومت اسلامی در پی ویرانی و تاراج هر چه بیشتر ایران است. از میان این دو اهرمن کدامیک گزینه ی مردم ایران است؟ برای مردمانمان, رنج کم است که جنگ نیز بدان افزوده شود؟ کدام خردورز "سازش" میان دو اهرمن را به جنگ شان, که آتش زن هستی ایران است, ترجیح نمی دهد؟
بر همین بنیاد, با گفته ی هم میهن گرامی, آقای آرش برومند, میتوان و باید همراه بود: نه این اهرمن, نه آن اهرمن, نه به جنگ!
و در پایان, این پرسش که اگر جنگ شود, سرباز کدام اهرمن خواهی بود؟
۹۰۴۲۵ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣۹٨       

    از : ماندانا چگینی

عنوان : خطاب من به .هموطن"..آشنا" بود
نمیدانم از قلم افتاد یا چه
۹۰۴۲٣ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣۹٨       

    از : کیا

عنوان : از این اختلاف میان جمهوری اسلامی و بقیه جهان به رهبری آمریکا استفاده شود.
اینکه جنگی صورت بگیرد نه خواست مردم ونه اپوزیسیون هست وعامل جنگ بیشتر حکومت اسلامی است که قصد گرفتن جهان را دارد و بدتر از صهیونیستها میباشد.
حال در صورت جنگ اپوزیسیون باید متشکل و همگرا شده و ضربه آخر را به حکومت ضد بشری که عامل نابودی ایران و ایرانی است را از سر راه بردارد که در شرایط عادی کاری بس دشوار وبا هزینه است.
۹۰۴۱٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣۹٨       

    از : ماندانا چگینی

عنوان : درود و سپاس فراوان از هموطن
شما خیلی دقیق حق مطلب را ادا کردید. برخیها تاکتیکهای تحریمی ترامپ را تایید میکنند! یا میگویند این جنگ، جنگ خامنه ای خواهد بود! و به سینه تا کمر خمیده خود مدال شجاعت میزنند!!! چشم‌ پوشی از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور یا تبلیغ بی تفاوتی و انفعال در قبال تجاوز به کشور نامش شجاعت نیست، چیز دیگر است!
۹۰۴۱۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣۹٨       

    از : ... آشنا

عنوان : آیا جنگی صورت خواهد گرفت؟ اگر جنگ رخ داد وظیفه ما چه خواهد بود؟
" سخن بر سر این نیست که امروز حتماً جنگی درمی‌گیرد، که به نظراحتمال آن ضعیف است. سخن بر سر ماهیت نزاعی است که درگرفته و شناخت از اهداف و نیت اصلی امپریالیسم آمریکا از این زورگویی‌هاست

اول اینکه دولت ترامپ، اوباما یا جرج بوش، نماینده امپریالیسم آمریکا، نماینده سرمایه مالی هستند و سرمایه مالی ماهیتاً به دنبال سیادت و سلطه مطلق است و نه «آزادی». سیاست الحاق و نقض حقوق ملل و حق تعیین سرنوشت، که یک امر سیاسی است، بخش جدایی‌ ناپذیر از خصلت امپریالیسم است. پس هدف آمریکا از این نزاع حتا تغییر رفتار نظام در دراز مدت هم نیست، بلکه تغییر کلیت نظام است. همانطور که در عراق، لیبی و أفغانستان و غیره ...عمل کرد. قذافی اکثر سیاست‌های کلان آمریکا را پذیرفت، اما دیدیم سرانجام با او چه کردند.

دوم اینکه دفاع از حق تعیین سرنوست به معنی دفاع از حق ملت ایران و تغییر قدرت سیاسی با دست خود اوست و این بدان معنی نیست که ماهیت قدرت سیاسی رژیم الزاماً مترقی و انقلابی است. همانطور که در مورد افغانستان و عراق هم بحث بر سر «ماهیت دمکراتیک» رژیم‌ها نبود، بلکه سخن بر سر احترام به حقوق ملل و حق تعیین سرنوشت به دست خود ملل بود.
پرسش مهم این است: در شرایط کنونی چه باید کرد؟ و اگر احتمالا جنگی رخ داد، چگونه باید عمل کنیم؟
اگر هدف را درست تشخیص داده باشیم، آنوقت باید قبل از هرگونه حمله‌ای سیاست تبلیغ ممانعت از تجاوز به ایران را در پیش گیریم و مسبب اصلی این تنش و جنگ احتمالی را که آمریکاست، مورد آماج خود قراردهیم، همانطور که در مورد عراق و افغانستان و لیبی و یا سوریه و غیره....چنین کردیم . در عرصه جهانی همه کسانی که با تحریم و تجاوز به ایران و سیاست ممانعت از جنگ و تجاوز اتفاق نظر دارند، در جبهه جهانی ضدجنگ ، که نوک پیکانش علیه دولت جنگ‌طلب و متجاوز است، نشانه می‌رود و به افشاگری و آگاه‌کردن افکار عمومی می‌پردازند.


حال اگر بر فرض مثال علی‌رغم تلاش ما، تجاوز نظامی صورت گیرد، این جنگ یک جنگ تجاوزکارانه امپریالیستی و مغایر با تمام موازین بین‌المللی است. جنگی الحاقی و ارتجاعی است و باید محکوم گردد و همه مردم ایران باید در مقابل نیروی متجاوز خارجی بایستند و دست به مقاومت بزنند. هر نیرویی که در مقابل متجاوزین تسلیم شود و مقاومت نکند، خائن به ملت ایران است و همدست قدرت استعماری است.
در اینجا دفع دشمن خارجی و متجاوز به یک اصل ملی تبدیل می‌شود و سایر تضادها را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. تنها در بستر حل این تضاد است که می‌توان به مسائل دیگر، از جمله به حقوق دمکراتیک و عدالت اجتماعی، که امری داخلیست، پاسخ داد..."
۹۰۴۱۵ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣۹٨       

    از : مهران چ

عنوان : آفتاب آمد دلیل آفتاب
همین نظری که بهزاد کریمی سعی کرده پشت تعارفاتش پنهان کند تایید هشداریست که بشما دادم. وی "نه جنگ" را سازش ترجمه کرده و علیرغم‌ شروط ۱۲ گانه پامپئو خواهان مذاکره "بدون پیش شرط" میشود یعنی تسلیم میخواهد. وگرنه معترض هیات حاکمه امریکا میشد که دست از شروط زیاده خواهانه اشان بردارند و تن به مذاکره ای برابر حقوق و شفاف و علنی دهند. این خواست وی همسو با فشارهای امریکاست که به دروغ آمادگی خود برای مذاکرات بدون پیش شرط را اعلام می کند.
این همصدایی با تسلیم طلبان موجب خواهد شد که چپ واقعی حداقل به حاشیه رانده شود.
۹۰۴۱۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣۹٨       

    از : کیا

عنوان : نسبتا خوب!
متاسفانه این سه شعار ویا رهبرد، نه جنگ ،نه تحریم و نه جمهوری اسلامی با هم به تناقض میرسند.
جمهوری اسلامی آزادانه نمی رود و اجازه تشکل و فعالیت هم نمی دهد حال چگونه چپ خوب ما می تواند با اینهمه سر در گمی و انشقاق این حکومت را ببرد.
چپی که حاظر نیست حتی صوری این ۱۴ نفری که در داخل بیانیه رفتن جمهوری اسلامی را داده اند و در خطر هم هستند را حمایت کند.
۹۰٣۹۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣۹٨       

    از : بهزاد کریمی

عنوان : احسنت به آرش جان هوشمند و با وجدان
آنکس که نخواهد واقعیت لحظه را به درستی فرموله کند، اگر هم علیه حقیقت نباشد بی شک همراه آن نیز نیست! فقط این اضافه کنم که "نه جنگ" در این لحظه نمی تواند چیزی ترجمه و فهم شود مگر "مذاکره بی قید و شرط و در همین حالا" با همین ترامپ شرور! زنده باشی آرش عزیز.
۹۰٣۹٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣۹٨       

    از : مهران چ

عنوان : نه به جنگ، نه به تحریم و نه به جمهوری اسلامی
با این شعار کاملا موافقم. اما مسئله پیچیده تر از آنست که دو کشو برای خود در نظر بگیریم و روی یکی پیگیر و روی آن یکی نا پیگیر بنویسیم. در همین یادداشت علیرغم حسن نیت نویسنده، خطر لغزش به سوی بولتونی ها موجود است. نمی توان از سر مخالفت با نظام حاکم بر روی همه یا حتی برخی از مدعیات امریکا پیرامون ایران صحه گذاشت. در آنصورت وقتی که بهانه دروغین برای حمله یافتند کسی صدای مخالفت شما را نخواهد شنید.
۹۰٣۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣۹٨