گذر و نظری به کنگره نخست حزب چپ ایران (فدائیان خلق) - جمشید طاهری پور

نظرات دیگران
  
    از : peerooz

عنوان : معما
در "متن نهائی سند سیاسی پیشنهادی به نخستین کنگره حزب چپ ایران (فدائیان خلق)" ده ها بار بلکه بیشتر کلمات سکولار دموکراسی ذکر شده و تنها یک بار اشاره ای به سوسیالیم گردیده است. یک بار هم غیر مستقیم نظر "مقام معظم رهبری" در باره "کمونیسم" ذکر گردیده است.

سئوال این است که این چگونه حزب "چپ" و "فدائی"ست که ظاهرا مقاومت اعجاب آور و پیشرفت ۱۱ میلیون کومونیست "کوبا" در مقابل صدمات و آسیب های وحشی ترین امپراتوری تاریخی و یا اقلا سوسیال دمکراسی اروپا را نادیده میگیرد و به انشاء نویسی در باره سکولار دمکراسی میپردازد در حالی که به عنوان نمونه خانم فاطمه صادقی دختر صادق خلخالی یکی دو روز پیش سند زنده مشاهدات خویش در سفر به کوبا را گزارش کرده و "آنچه برای ایرانیان در وهم هم نمی اید" به چشم خود دیده است. این چه جور "چپ فدائی" ست؟ امید که جناب طاهری پور پس از شرکت در کنگره پرده از این معما بردارند.

بخشی از «یادداشت‌های سفر به کوبا» / فاطمه صادقی
http://www.iran-emrooz.net/index.php/news۱/۸۰۱۵۳/
۹۰۵٣۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱٣۹٨       

    از : جمشید طاهری پور

عنوان : زمان؛ جاده ظهور های تازه
رفیق گرامی آقای فریبرز ستاری، سلام! به نظرم می رسد یک سوء برداشت از نوشته من، بویژه یک برداشت اشتباه از جانب تو از نقلی که از آواز محسن نامجو کرده بودم ، قلمت را در مدار یک درد و دریغ چرخانده است! من وقتی آن نقل را آوردم ؛ - ما که راه رفته -ایم... یاد است که می گذرد - معنائی که در سر داشتم عبارت از این بود که ما - تو بخوان طاهری پور - پویندگان راهی هستیم که یاد های آن باقی و رونده است. راه رفته مراد جنبشی است که بدان تعلق داشتیم و داریم و یاد، منظور آرمان و آرزو ها و اهداف مردمی و میهنی ماست که علت وجودی جنبش ما بوده و هست. من همانطور که در استقبال از کنگره وحدت و در پیام خود یکسال پیش نوشتم، حزب چپ ایران (فدائیان خلق) صورت ظهوری از این واقعیت است، حالا این صورت کامل و در کمال نیست، کسی نگفته و نمی گوید کامل و در کمال است اما همین اندازه که هست موئید ظرفیت و استعدادی است که در تطور و تکامل خود به آن می تواند دست پیدا کند.
یک چیز دیگر هم بگویم و بعد رویت را ببوسم و تمام کنم. رفیق عزیز همان طور که نوشتی « زمان داور واقعی است» . یک معنای این عبارت قصار این است که زمان جاده ظهور های تازه است. ظهور هائی که محصول الزام پاسخ به نیازهای نوپدید جامعه و جهان هستند که خود این نیاز ها ناشی از تحول اوضاع و احوال در کوره و کارگاه زمان است. فکر می کنم تو هم متوجه هستی که نام و نامه ها در کوره زمان پخته و در گارگاه آن از نو ساخته و دگرگون می شوند .بهتر این است که ما از این نوسازی و دیگر شدن ها نترسیم و روبرنتابیم. من از سر همین منطق از حزب چپ ایران ( فدائیان خلق) به سبک و سیاق خودم و در حد بضاعت خود دفاع می کنم و در جانب آن هستم.
۹۰۵۰۵ - تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱٣۹٨       

    از : نامی شاکری

عنوان : خدا را شکر!
"...این اندیشه به معنای وداع با امپریالیسم نیست..."
خوب خدا را شکر! اما آیا واقعا فکر می کنند ، آنچه که در نظام پسا انقلاب و حکومت آن می گذرد " دشمن خوئی علیه جهانبینی غربی و آمریکا ستیزی " است ؟
۹۰۵۰۴ - تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱٣۹٨       

    از : ع.ا ط

عنوان : بی تلاشی برای برون رفت از پای در گل فرو رفتن ها
نوشتار آقای طاهری پور بار دیگر نشان از درک درستر ایشان از شرایط امروز ایران دارد.مملو از مفاهیمی است که سالها وقت برده و مطالعه شده است تا راه رسیدن به سوسیالیسم را بشناساند. او از "کج فهمی سنتی"، "درک جزمی"، درک "فراشد سوسیالیسم و اتوپیسم و زمینه ساختمان آن"، "ایدئولوژک کردن مبانی و نظرگاههای تئوریک"، "رهبری فرجام بخش گذار ایران و... سخن می گوید و هشدار می دهد.جماعتی که درک نمی کنند ساده است که تعمق و درایت لازم را ندارند.هنوز گرفتارند.در بندند! در بند همان باورهای مقدس مآبانه که ذهن را متحجر می سازد.کسی که اینقدر مو شکافانه به مفاهیم دستوری زبان فارسی پای بند است ،نشان می دهد که هنوز پرسه زن همان کوچه های نمناک توهم و آرمانخواهیست. درک مکانیکی و دریافت نوستالژیک از تنها و تنها "فدائی خلق" بودن و از آن زاویه تاریخ چپ ایران را نگریستن! دردی را دوا نمی کند و با مقوله گذر به دموکراسی تناقص آشکار دارد.هیچ نسخه ای از قبل پیچیده شده در تحولات جدی اجتماعی امروز کار برد نخواهد داشت.جامعه مدرن در عصر اطلاعات و فن آوری،مدلهای تازه و مختلفی را در عرصه سیاسی در تبیین دگرگونیهای اجتماعی می طلبد. بهتر است ذهنتان را نیز از اندیشیدن پویا و عمیق دور نسازید.بیائیم بار دیگر تقدس گرائی اندیشه را ترویج ندهیم.
پلورالیسم سیاسی در تاریخ چپ ایران را تنها منحصر به "فدائی خلق"بودن نکنیم.که این خود جدائی آفرین است و ریشه در باورهای متافیزیک اخلاق مداری دارد که همواره پهنه کنش و مشاهدات و تفکر چپ را محدود ساخته است...
۹۰۵۰۲ - تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱٣۹٨       

    از : فریبرز ستاری

عنوان : آقای طاهری پور راه خود را بروید اما ، یاد فدائی هر گز نمی گذرد
آقای طاهری پور سال به سال دریغ از پارسال. زمانی ایستادن در سایه از دور فدائی و سازمان اکثریتش هویت آفرین بود و شما در صف پیوستن به آن. اما چه شده که آشکار می نویسید" امروز حزب چپ ایران داخل پرانتز (فدائیان خلق) یک حزب ..." یاللعجب اینهم نوعی از هتک فدائی نیست؟ می دانم متاثر از دگردیسی شما عنصر شاخص جناح راست اکثریت است که پرچمدارش بوده ای. از خاطر مبر، حزب چپ نوتاسیس و کنگره آن بی نام فدائی خانه روی آب است. زمان داور واقعی ست. بنابراین شما آزادید در پیوستن بهر ائتلاف دوگانه سوز جمهوری – پادشاهی سفر بسلامت. از اینکه از فدائی و جنبش اعلام برائت می کنی و مشعوفی به این گواه " ما – یعنی طاهری پور - راه رفته ایم ". گرویده به راه رفته بهرحال راهی ست رفته اید سفر خوش ولی مباد که از بیدرکجاآباد سر در آورید. اما این آرزوی شما که" یاد است که می گذرد" ادامه نقلت از محسن نامجو نیز آرزوی محال ست و میسر تان نخواهد شد و نمی شود. فدائی بی وجود و حمایت شما و من و دیگران تا روزهای آخر تاریخ هست چون عملکرد موثرش در پیشانی تاریخ معاصر ایران خوش درخشیده و فناپذیر نبوده که مانا و پایدارست.
اما نقد موضع شما را از شیوه نگارش و دستورزبان فارسی آغاز می کنم:" در تلاقی میل و علاقه خودم و تمایل و علایق دست در کاران برگزاری، شایقم در کنگره شرکت کنم." در بخش اول گزاره ت میل به معنای رغبت ، آرزو را که اسم است برای فاعل مفرد بکار گرفتی که دستور زبان فارسی را پاس داشته ای. اما در بخش دوم گزاره که دست اندرکاران را فاعل دانسته ای و جمعی از برگزارکنندگان کنگره هستند از " تمایل " آنها نام می بری. که تمایل به معنای گرایش / میل / عاطفه و احساس بوده و در این بخش اسم مصدر ست و نمی بایستی در برابر میل که فاعل مفرد را تداعی می کند تمایل نمی تواند اسم جمع که دست اندرکاران باشند را برساند. تالبته از نظر شکلی بد نیست.
۹۰۴۹۵ - تاریخ انتشار : ۱٨ تير ۱٣۹٨       

    از : peerooz

عنوان : نام اصلی ترانه
معجزه ای رخ داد و ناگهان نام ترانه اصلی به انگلیسی را به یاد آوردم که توسط دین مارتین خوانده شده است و Sway نام دارد. دین مارتین سرگذشت جالبی داشت و از هیچ به همه چیز رسید. امید که جناب طاهری پور این فضولی را بخشیده و نادیده بگیرند.

Sway
https://www.youtube.com/watch?v=Nx۰ekVnQEn۸
۹۰۴٨۶ - تاریخ انتشار : ۱٨ تير ۱٣۹٨       

    از : peerooz

عنوان : آواز محسن نامجو و توضیحات جناب طاهری پور
فرمایشات فوق اکابری جناب طاهری پور برای کسانی چون من مشکل را دو تا کرده است. امید که ایشان پس از شرکت در کنگره توضیحات ساده تری را ارایه بفرمایند. ضمنا آیا کسی نام ترانه انگلیسی آواز محسن نامجو را - که مانند نوشته جناب طاهری پور - آهنگی بسیار آشنا دارد, میداند؟ به قول معروف این نام "نوک زبان" من است اما عجالتا آنرا به یاد نمی آورم.
۹۰۴٨۵ - تاریخ انتشار : ۱٨ تير ۱٣۹٨       

    از : کیا

عنوان : مقالهای با احساس مسئولیت و ریالیستی
جامعه ایرانی را باید آنطوری که امروز است دید ونه اینکه با فانتزی و در آینده، پیشنهادی که نویسنده سعی به آن دارد.
حرکت در ایران شروع شده است و به نظر میرسد که هسته ی ۱۴ نفری در این راه قدم بر می دارند ،حمایت از آنها می تواند به تغییرات ممکن ، سرعت بخشد.
۹۰۴۷۰ - تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱٣۹٨