نقدهای جودیت باتلر به جنبش «من هم»
نیویورک تایمز:جودیت باتلر، ترجمه ی فرناز سیفی


• جنبش «من هم» در آمریکا در افشای سال‌ها آزار و اذیت جنسی در محیط‌های کاری این کشور و این‌که چطور هر گوشه‌ی فضای کاری در این مملکت با چنین آزار سیستماتیک زنان گره خورده، موفق بوده. با این‌حال «من» در این جنبش «من هم» از «ما» در جنبش‌های جمعی فاصله دارد و باید حواس‌مان باشد که «مجموعه‌ی» روایت‌های شخصی، لزوما «حرکت جمعی» نمی‌سازد و گروه و جمع، چیزی فراتر از صرفا مجموعه‌ی داستان‌های شخصی است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۶ تير ۱٣۹٨ -  ۱۷ ژوئيه ۲۰۱۹



 
روزنامه‌ی نیویورک تایمز مصاحبه‌ای با جودیت باتلر، فیلسوف پساساختارگرا، فمینیست، استاد ادبیات تطبیقی و نظریه‌ی انتقادی با محوریت جنبش «MeToo» و مساله‌ی فراگیر و جهانی خشونت علیه زنان را منتشر کرده است. گفتگو را جورج یانسی انجام داده که خود فیلسوف است و سال گذشته یادداشتی برای «نیویورک تایمز» نوشت که سروصدای بسیاری به پا کرد. یانسی در این یادداشت با عنوان «من یک جنسیت‌زده هستم» از همه‌ی مردان خواست نه تنها خود را مبری از رفتار جنسیت‌زده ندادند، بلکه با خودشان و جامعه روراست باشند، شهامت داشته باشند و رفتارهای جنسیت‌زده و از موضع بالای خود با زنان را عیان کرده و واقعا به فکر اصلاح رویه‌های زیر پوستی خود باشند که مصداق رفتارهای جنسیت‌زده است. در زیر بعضی از مهم‌ترین حرف‌های جودیت باتلر و نقدهای او به جنبش «Me Too» در آمریکا را فهرست‌وار و خلاصه ترجمه کردم.

▪️جودیت باتلر تحلیل جالبی از مقایسه‌ی جنبش «من هم» با جنبش «یک زن کمتر هم نه!» ارائه می‌دهد که که از آرژانتین شروع شد و به دیگر کشورهای آمریکای لاتین هم رسید. (درباره‌ی این جنبش قبلا این‌جا نوشته بودم) او می‌گوید تفاوت مهم و کلیدی جنبشی مثل «یک زن کمتر هم نه!» با جنبش «من هم» این است که براساس یک تعریف محدود از «هویت فردی» بنا نشده است. بلکه جمعی است و براساس همکاری قدرت‌‌مند گروه‌های گوناگون زنان است که از همه دفاع می‌کند: از ترنس‌سکشوال‌ها، زنان کارگر، زنان مذهبی اهل کلیسا، زنان اتحادیه‌ها و … زنانی که شاید هیچ ارتباطی با فضای دانشگاهی و نخبه‌گرای فمینیستی نداشته باشند.

▪️باتلر توضیح می‌دهد که جنبش عظیم و متنوع «یک زن کمتر هم نه!» از هر کسی که خود را زن می‌داند، فارغ از ویژگی‌های ظاهری یا این‌که از چه خاستگاه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی یا اجتماعی آمده باشد دفاع می‌کند و برای حق حیات و امنیت آن‌ها می‌جنگد. ‍باتلر می‌گوید:«این مساله مهم است چون یادآوری می‌کند که موضوع فقط این نیست که این قتل‌ها و خشونت‌ها بر مبنای جنسیت رخ می‌دهد؛ خشونت علیه زنان یکی از روش‌هایی است که از طریقش زنانگی قربانی را تعریف و اعمال می‌کنند. خشونت به دنبال این است که زنان را طبقه‌بندی کند و آن‌ها را به زن "مقبول" یا "زنی که تعریفی ندارد" دسته‌بندی کند؛ خشونت به دنبال این است که کل حیات زنان را به شیوه‌ای تعریف کند که مردان برای آن تصمیم گرفتند، امتیاز مردانه.»

▪️این فیلسوفِ فمینیست می‌گوید یک ویژگی مهم و کلیدی جنبش «یک زن کمتر نه!» در مقایسه با جنبش «من هم» یا حرکات‌های مشابه در آمریکا این است که خود را از تعریف فردگرایانه از فمینیسم دور کرده و به دنبال «آزادی فردی و حقوق فردی افراد» نیست. او تاکید می‌کند که این مطلقا به این معنا نیست که تاریخ شخصی افراد و روایت‌ها اهمیتی ندارند. تاریخ و قصه‌ی فردی افراد مهم است، اما فمنیسمی که به نقد کاپیتالیسم توجهی نمی‌کند، لاجرم در همین راه می‌افتد که مدام فردگرایی را بازتولید کند. حرکت جمعی، این‌طور شکل می‌گیرد که متوجه یک وضعیت اجتماعی مشترک و یک رشته ارتباط اجتماعی شوی، و این واقعیت را به رسمیت بشناسی که آن‌چه بر سر تو آمد (از خشونت گرفته تا بدهی مالی یا اقتدار مردسالار) بر سر دیگران هم می‌آید. و با این‌که ممکن است بلا به شکل دیگری سر دیگران بیاد، اما شیوه‌ها یک جور است و همین، نقطه‌ی ایجاد همبستگی هم می‌شود.

▪️باتلر معتقد است جنبش «من هم» در آمریکا در افشای سال‌ها آزار و اذیت جنسی در محیط‌های کاری این کشور و این‌که چطور هر گوشه‌ی فضای کاری در این مملکت با چنین آزار سیستماتیک زنان گره خورده، موفق بوده. با این‌حال «من» در این جنبش «من هم» از «ما» در جنبش‌های جمعی فاصله دارد و باید حواس‌مان باشد که «مجموعه‌ی» روایت‌های شخصی، لزوما «حرکت جمعی» نمی‌سازد و گروه و جمع، چیزی فراتر از صرفا مجموعه‌ی داستان‌های شخصی است.

▪️باتلر می‌گوید:«لازمه‌ی اساسی برای همبستگی و حرکت جمعی این است که از فردگرایی فاصله بگیریم. در آمریکا این تمایل دیده می‌شود که دوباره به بهای اتحاد جمعی قدرت‌مند، یک مهر تاییدی بر اصل لیبرالیسم سیاسی بزنند.» او با این رویه مخالف است و منتقد چنین نگاه و حرکت بر مبنای این نگاه است.

▪️به نظر جودیت باتلر، مردان انگار با هم نوعی «برادری خاموش» و گاه هم علنی در زیر پا گذاشتن حیات زن‌ها دارند. آن‌ها در این اتحاد گاه علنی و گاه خاموش، به یکدیگر اجازه می‌دهند که زنان را له کنند و بدانند که از عقوبت و مجازات در امان خواهند بود. این‌جاست که وقتی مردان فمینیست این سلسله‌مراتبِ «همبستگی مردانه» را برهم می‌زنند، گاه از سوی مردان دیگر طرد می‌شوند و این دقیقا همان چیزی است که لازم است: مردانی که زیر این بساط و سلسله‌مراتب همبستگی مردانه بزنند. باتلر می‌گوید: «در بارسلونا، مرد محترمی به من گفت که او خودش را محق نمی‌داند که در تجمعی فمینیستی علیه خشونت شرکت کند. من با وی مخالفم. خب، شاید هم موافقم: شرکت در این تجمعات حق نیست، وظیفه است. با این‌حال مردانی که در این تجمعات زنان یا افراد ترنس شرکت می‌کنند، باید از رهبری زنان پیروی کنند. اگر این مردان در کنار یکدیگر بر علیه برادری کُشنده‌ای ایستادند که به مردان این مجوز را می‌دهد که به زنان خشونت کنند و عقوبتی در کار نباشد، باید بدانند که قبل هر چیز و بیشتر از هر چیز علیه مردان دیگر ایستادند... در نهایت این‌که تلاش علیه خشونت و تلاش برای برابری، با یکدیگر کاملا مرتبط‌‌ هستند.»

                                                                  ***

                   وقتی کارد به استخوان زنان آرژانتین رسید:«یک زن کمتر هم نه!»

                                              فرناز سیفیJuly 04, 2018

یک بعدازظهر بارانی در زمستان ۲۰۱۵، آن‌ها که از بلوار "Avenida de Mayo" در بوئنوس آیرس، پایتخت آرژانتین رد می‌شدند مبهوت ماندند. صدها هزار زن با چترهایی که بالای سر گرفته بودند تا از شرشر باران در امان بمانند، شانه به شانه یکدیگر ایستاده بودند. زن‌ها پلاکاردهای بزرگی را با کمک یکدیگر، در دست گرفته بودند. روی بسیاری از پلاکاردها نام مشخصی به چشم می‌خورد، نامی که خبر از تولد یک جنبش پیشرو تازه در فعالیت‌های فمینیستی زنان آرژانتین می‌داد: "Ni Una Menos"، «یک [زن] کمتر هم نه!»

این شعار که شعار اصلی گروه‌های مختلف زنان آرژانتین شد و توانست ده‌ها سازمان غیردولتی و مردم‌نهاد با اعتقادها و اولویت‌های متفاوت‌ را زیر یک چتر جمع کند، از کجا سر بر آورد؟‌ چند ماه قبل از این تجمع اعتراضی، دختری ۱۴ساله به اسم چیارا به دست دوست‌پسرش به قتل رسید. از غم روزگار یکی هم همین که قتل چیارا، نه اولین مورد از این قتل‌هایی بود که مردان به دست شوهر و دوست‌پسر به قتل می‌رسند و نه آخری. آرژانتین هم مثل برخی دیگر از کشورهای آمریکای لاتین، با بالاترین آمارهای «زن‌کشی» مواجه است و در اکثر موارد قاتل، شوهر یا دوست‌پسر و شریک زندگی زن است. اما شاید جوانی و کم‌سالی قربانی این قتل بود که دیگر کاسه صبر زنان آرژانتین را لبریز کرد.

شعار "Ni Una Menos" اول یک هشتگ توئیتری بود. هشتگی که از دل یک کارتون تلویزیونی معروف در آرژانتین درآمد. در این کارتون، دختربچه‌ای با حالت تهاجمی، مشت‌ها را گره کرده و بالا برده و دندان‌هایش را از خشم به‌هم می‌ساید و می‌گوید "Ni Una Menos"... تصویری که مناسب احوال زنان آرژانتین بود که دیگر از شدت خشونت علیه زنان، جان به لب شده بودند.

اولین گروه زنانی که سراغ این تصویر کارتونی و هشتگ رفتند، زنان جوان و نسل تازه‌نفس کنشگران آرژانتینی بودند. نسلی که با فن‌آوری انس و الفت بیشتری داشتند و با هوشیاری فهمیده بودند که سمبل و شعار اصلی مبارزه آن‌ها علیه خشونت، باید چیزی باشد از دل فرهنگ عامه و محبوب مردم. تصویری که اقشار مختلف جامعه می‌شناسند و «وارداتی» و کپی‌برداری از رو تصاویر کشورهای دیگر نیست، شعاری که قبلا به گوش آن‌ها خورده است.

خواسته این جنبش وسیع چه بود؟‌ کنشگران با حواس‌جمعی از ابتدا فهمیدند اگر می‌خواهند گروه‌های مختلف مردمی و سازمان‌های غیردولتی بسیاری را ترغیب و جذب کنند، شعار باید یک خواسته وسیع باشد و نه یک خواسته کاملا مشخص که ممکن است با اولویت‌ها و منافع برخی گروه‌ها سازگار نباشد. آن‌ها خواستار تصویب قوانین جدی‌تر ومبارزه پیگیر نهادهای دولتی با «خشونت علیه زنان» بودند.

مساله «خشونت علیه زنان»، موضوع وسیعی بود که یک سرش قتل زنان به دست شوهر و دوست‌پسر را دربر می‌گرفت و از این سو تا مساله حق سقط جنین می‌رسید. بنابراین می‌شد هم همدلی اقشار مختلف مردمی را برانگیخت و هم سازمان‌های غیردولتی، انجمن‌های خیریه زنان و کنشگران بسیاری با اولویت‌های متفاوت را زیر یک چتر آورد که در نهایت هدف همه مقابله با «خشونت علیه زنان» بود. این باور و رویه، اتفاقا برخلاف تفکررایج در میان بسیاری کنشگران است که معتقدند خواسته را باید «کاملا مشخص و کوچک» تعیین کرد و در این مسیر حرکت کرد.

تجمع آن عصر بارانی در زمستان ۲۰۱۵، اولین تجمع چندصدهزارنفری و بزرگ زنان و مردانی بود که خواستار پایان بخشیدن به خشونت علیه زنان بودند. اولین موفقیت بزرگ و چشمگیر این جنبش وسیع و رنگارنگ، در روز ۱۴ ژوئن ۲۰۱۸ رقم خورد. در این روز مجلس نمایندگان آرژانتین در کمال ناباوری ناظران، قانون حق به رسمیت شناختن سقط جنین تا ۱۴ هفتگی جنین را تصویب کرد.

آرژانتین یکی از کشورهایی است که کلیسای کاتولیک کماکان با نفوذ و قدرت تمام پابرجاست، کشوری که پاپ فعلی(پاپ فرانسیس) نیز زاده‌ی آن‌جاست. کلیسای کاتولیک با نفوذ چشمگیری که دارد، دهه‌ها است که مانع از آن شده که حق سقط جنین زنان به رسمیت شناخته شود و قانون فعلی سقط جنین در آرژانتین، یکی از سخت‌گیرانه‌ترین و واپس‌گرایانه‌ترین قوانین است که گاه حتا در مواردی هم که ادامه بارداری با خطر احتمالی برای مادر همراه است، اجازه سقط جنین را صادر نمی‌کند. از آن بدتر آن‌که گاه اجازه سقط جنین صادر می‌شود، اما هیچ پزشکی به‌دلیل باورهای عمیق مذهبی خود حاضر به انجام سقط جنین نمی‌شود.(این وضعیت به‌ویژه در شهرهای کوچک و روستاهای آرژانتین رایج است.)

گروه‌های سکولار و رادیکال‌تر جنبش "Ni Una Menos" از همان ابتدا محرومیت از سقط جنین را یکی از عیان‌ترین جلوه‌های خشونت علیه زنان در آرژانتین دانستند که زن را از حق تصمیم‌گیری برای بدن خود محروم می‌کند. بعضی گروه‌های خیریه مذهبی یا گروه‌هایی در جنبش که دست به عصاتر بودند، با این خواسته مخالف بودند. اما خب، حسن این چتر وسیع این بود که برای هر گروهی از کنشگران امکان فعالیت در راستای کاستن از «خشونت علیه زنان» داشت و لازم نبود همه همیشه یکدیگر را تایید کنند.

مائوریسیو ماکری، رئیس‌جمهور فعلی آرژانتین خود نئولیبرال و محافظه‌کار و مخالف حق سقط جنین است. با این‌حال وقتی تظاهرات زنان و مردان موافق سقط جنین با پلاکاردهای "Ni Una Menos" هفته‌ها و ماه‌ها ادامه پیدا کرد، جوری که انبوه جمعیت خیابان‌ها را می‌بست و کم‌کم دوربین تمام رسانه‌ها روی آن‌ها متمرکز شد، بالاخره تن داد و نامه‌ای را خطاب به مجلس نمایندگان نوشت تا بحث سقط جنین را به بحث در صحن علنی مجلس بگذارند. بعد از این‌که صحن علنی پارلمان آرژانتین چندین هفته شاهد بحث‌های داغ مخالف و موافق سقط جنین بود، لایحه‌ای تدوین شد و در ناباوری بسیاری، این لایحه در روز ۱۴ ژوئن با ۱۲۹ رای مثبت در برابر ۱۲۳ رای منفی، تصویب شد.

صدها هزار تن از زنان و مردان جنبش "Ni Una Menos" بیرون پارلمان ایستاده بودند و رای‌گیری پارلمان را از صفحه‌های نمایشگر بزرگی که تعبیه شده بود، تماشا می‌کردند. غریو شادی آن‌ها تا ساعت‌ها ادامه داشت.

رای مثبت مجلس قانون‌گذاران به لایحه سقط جنین، به معنی قانونی‌شدن سقط جنین نیست. مجلس سنا آرژانتین نیز باید به این لایحه رای دهد تا لایحه الزام قانونی پیدا کند. متاسفانه سنا در دست محافظه‌کاران است و به احتمال زیاد لایحه در سنا متوقف می‌شود. یکی از سازمان‌های غیردولتی زنان در آرژانتین، در اقدامی جالب سراغ تک‌تک نمایندگان سنا رفته و از آن‌ها پرسیده که آیا به لایحه رای مثبت می‌دهند یا منفی. اگر هم سناتوری از اعلام نظرش سر باز زده، این سازمان با بررسی پیشینه و باورها و رای‌های دیگر سناتور لوایح حامی زنان، رای احتمالی او را پیش‌بینی کرده است.

با این همه زنان آرژانتین خوشحال‌اند و سرمست این پیروزی. آن‌ها می‌گویند حتا اگر لایحه فعلا در سنا متوقف شود، زنان آرژانتین و جنبش "Ni Una Menos" یک پیروزی بزرگ به دست آورد و یک قدم فیلی برداشت. سه سال پیش وقتی آن‌ها برای اولین‌بار در آن عصر بارانی زیر چترها شانه به شانه هم ایستادند، به خواب و خیال هم نمی‌دیدند که تا سالیان سال، قانون غیرانسانی سقط جنین در آٰرژانتین کوچک‌ترین تغییری کند. چه رسد به این‌که آرژانتین اولین کشور آمریکای لاتین شود که چنین قانون پیشرویی درباره سقط جنین را تدوین کند و در صحن علنی پارلمان تصویب کند. حالا دیگر فقط مانده غول مرحله آخر!

منبع: telegra.ph