دهه ۶۰ نیست آقای احمدی نژاد
حمید مافی
•
آن احمدی نژاد و برنامه ریزانش فراموش کرده اند، بازی بیرحم سیاست و اخباری است که دهان به دهان می چرخد و رسانه ملی را خنثی می کند. آن چه که باعث شده تا بر حجم جوک های احمدی نژادی در همین یک سال اخیر افزوده شود و او را که چهره یک منجی به خود گرفته بود در مقام یک شکست خورده بنشاند که با تمام وعده هایش نمی تواند دوستانش را نیز قانع کند تا به رقیب او برای شهرداری تهران رای ندهند. او بازی را اشتباه محاسبه کرده است. الان دهه ۶۰ و روزهای بی خبری نیست
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۲۲ ارديبهشت ۱٣٨۶ -
۱۲ می ۲۰۰۷
کم - شعارهای محمود احمدی نژاد یکی پس از دیگری رنگ می بازند و چهره واقعی او به مردم نمایانده می شود. آن چه که در کارنامه چند ماهه احمدی نژاد گذشته جز بر باد دادن آن چه که وی برای خویش اندوخته بود نیست. رییس جمهوری که به سان چوپان دروغ گو عمل می کند و اعتماد مردم به دولت را بیش از پیش می کاهد.
دوستی داشتم در انتخابات ریاست جمهوری ٨۴ هنگامی که می گفتم ؛ باید به دکتر معین رای داد، عاریه می گرفت از اکبر گنجی و عباس عبدی که اگر می خواهید رای بدهید به محمود احمدی نژاد رای بدهید. چرا که او تکلیف ما را یک سره می کند.
هنوز دو سال از آن روزگار نگذشته است که تکلیفمان دارد یکسره می شود. آن چه که در عرصه بین المللی بر ما می رود در سالهای بعد از انقلاب، حتی در دوران جنگ نیز بی سابقه بوده و ما تا به این حد در انزوا نمانده ایم و جامعه جهانی تحقیرمان نکرده است.
البته تنها این عرصه بین المللی نیست که زیر سایه سیاست های نابخردانه دولت نهم به بیراه و بن بست رفته است. بلکه در درون نیز دولت نهم آن قدر ناتوانی برجای گذاشته که صدای نزدیکان واقع بینش نیز در آمده است. حال دولت ناتوان می خواهد تمام تقصیر را به گردن دیگران بیاندازد. "خارجی هایی که چشم دیدن پیشرفت و توسعه ما را ندارند، به همراه خودفروختگان داخلی که آب به آسیاب دشمن می ریزند و به او اطلاعات غلط می دهند."
این را بارها از زبان مسولان امر شنیده ایم. وزیر اطلاعات در میانه تعطیلات نوروزی در باره برخورد با عوامل داخلی دشمن هشدار داد. با آدرسی که او اعلام کرد، روزنامه نگاران بیش از هر کس دیگر ترسیدند. هنوز زیاد از این روزها نگذشته بود که وزیر اطلاعات در قزوین مصادیق براندازی نرم را اعلام کرد؛ دانشجویان، زنان، کارگران. چندی بعد معلمان نیز به این جمع پیوستند تا براندازان جنسشان کامل شود. دولت ناتوانی های حوزه مسکن و اقتصاد را نیز به گردن توطئه گران و آن ها که نمی خواهند توانایی های دولت را ببینند می اندازد." یک باند زمین خوار شناسایی شده است که نقش زیادی در افزایش قیمت مسکن داشته اند." "اطلاعات کاملی در باره یک جریان که باعث نابسامانی قیمت مسکن شده اند به دست آورده ایم که به زودی توسط وزیر اطلاعات اعلام خواهد شد." "یکی از بانک های خصوصی با وروود به بازار مسکن و خرید و فروش با سرمایه بالا باعث افزایش کاذب قیمت ها شده بود." " برخی از جریان ها می خواهند دولت را در پاسخگویی به مطالبات مردم ناتوان نشان دهند، برای همین در بازار لبنیات مداخله و موجب آشفتگی آن شده اند." از این اظهار نظر ها در باره هر نابسامانیی به گوش مردم رسید. مردمی که چشم به راه بودند تا دولت گره از مشکل معاش آنان بگشاید نه بر نگرانی هایشان بیافزاید. اما دولت نهم همین کار ویژه را داشت. افزایش استرس بر شهروندان و فرافکنی ناتوانی های خود.
دوم – دولت ناتوان اما برای این که راه را بر مخالفان خود ببند همزمان دو پروژه موازی را دنبال می کند. یکی انحراف در افکار عمومی برای تنفس دولتمردان و عملیاتی کردن برنامه های بعدی و دیگری سرکوب مخالفان. فرار و دستگیری شهرام جزایری نمونه یکی از پروژه های دولت برای گمراه کردن افکار عمومی که متوجه وضع نابسامان بازار و تهدید غرب علیه ایران شده بود به شمار می آید. مدت ها رسانه های خبری رسمی به برجسته کردن مساله شهرام جزایری مشغول شدند و مردم در سخنان روزمره اشان او را نشانه رفتند در دیگر سو دولت بودجه بی برنامه اش را به مجلس برد و زنان را در زندان. معلمان متحصن را بازداشت کرد و سر انجام با خبر دستگیری او البته مفسدین اقتصادی را ترساند که در هرگوشه ای با هر پشتوانه ای که باشند از گزند دولت در امان نخواهند ماند. بگیر و ببند های خیابانی به بهانه مبارزه با بدحجابی و تلاش برای عملیاتی کردن طرح انطباق جنسی در مراکز درمانی که در دولت و مجلس پیشین به تصویب نرسیده بود. همزمان البته دولت قصد جداسازی فضای کاری خانم ها از آقایان را دارد.درست موازی با این اتفاقات که بر حجم اخبار و نظرات کارشناسانه مرتبط با آن در رسانه های رسمی افزوده شده است؛ پروژه سرکوب دانشجویان به مرحله اجرا در آمده است.
سوم – احمدی نژاد در باره پوشش جوانان شعاری داشت که آنها عزیز دل مایند با هر نوع پوشش و لباسی. او همچنین می خواست نشاط را به دانشگاه بازگرداند و آن را از بازیچه سیاست بودن نجات بخشد. حال نمی دانم مشاورانش برای او وضعیت دانشگاه ها را بازگو می کنند و او خود آن چه را که در جامعه می گذرد مد نظر دارد یا سرگرم نامه هایی است که از اقصی نقاط دنیا دریافت داشته و باید برای حل مشکل آنها چاره ای بیاندیشد. هر چه که باشد او این روزها نمی تواند از اخبار امیرکبیر بی خبر باشد. همان دانشگاهی که عکس های احمدی نژاد در آن به آتش کشیده شد. حال نزدیک به ۵ ماه از آن واقعه می گذرد که پروژه انتقام از دانشجویان عملیاتی شده است. دانشجونماها شعار انقلاب فرهنگی سر می دهند تا پروسه ای که با انتصاب عمید زنجانی دانشگاه ندیده، در مقام رییس دانشگاه تهران آغاز و با اخراج اساتید نامدار مخالف و ستاره دار کردن دانشجویان منتقد و احضار به کمیته انظباطی دانشجویان فعال و انحلال انجمن های مستقل و ایجاد انجمن های دست نشانده و.... ادامه یافته بود، به مراحل نهایی خود نزدیک شود. مرحله ای که دانشگاه وابسته به خارج است و دانشجویان و اساتید آن نیز عامل بیگانه. دانشگاهی که احمدی نژاد در جمع روحانیون فارس می گوید: از فارغ التحصیلان دانشگاه چیزی بیرون نمی آید. او و همفکران و پدران معنوی اش به روزهای خوب خود نزدیک شده اند. چنانچه بتوانند تا چند روز دیگر این فضا را ادامه بدهند و افکار و اعتقادات دینی توده را تهیج کنند و آنان را به خیابان بیاورند، چند دانشجو را با شعبان بی مخ های مدرن زخمی و راهی بیمارستان کنند، این نفس را بار دیگر خفه کرده اند و تا خود را بازیابد دوره عمر دولت به سر آمده و رییس جمهور دیگر عرصه سیاست را به خاطر نامهرورزی هایش کنار می گذارد و گوشه نشینی پیشه می کند.
اما آن چه که او و برنامه ریزانش فراموش کرده اند ، چون شعارهای روزهای انتخابات، بازی بیرحم سیاست و اخباری است که دهان به دهان می چرخد و رسانه ملی را خنثی می کند. آن چه که باعث شده تا بر حجم جوک های احمدی نژادی در همین یک سال اخیر افزوده شود و او را که چهره یک منجی به خود گرفته بود در مقام یک شکست خورده بنشاند که با تمام وعده هایش نمی تواند دوستانش را نیز قانع کند تا به رقیب او برای شهرداری تهران رای ندهند. او بازی را اشتباه محاسبه کرده است. الان دهه ۶۰ و روزهای بی خبری نیست.
|