هر که آن باد می کارد، طوفان درو می کند
بیانیه تحلیلی شماره ۳ انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر در خصوص غائله جعل نشریات دانشجویی این دانشگاه


• انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر به تمامی تاریک اندیشانی که در تصور ریشه کن کردن نهال مستحکم آزادیخواهی و استبدادستیزی دانشجویان ایران و به خصوص دانشجویان پلی تکنیک هستند، اعلام می کند که این نهال تناور با گسترش روز به روز آگاهی شهروندان ایرانی و آشنایی آنان با حقوق بدیهی انسانی شان برای داشتن زندگی شایسته نام و تاریخ آنان بیش از گذشته در خاک ایران زمین ریشه خواهد دواند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۶ خرداد ۱٣٨۶ -  ۲۷ می ۲۰۰۷


انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر در خصوص تداوم سناریویی که با جعل نشریات دانشجویی این دانشگاه آغاز و سپس بازداشت چند تن از دانشجویان همراه شد و همچنان ادامه دارد، بیانیه تحلیلی شماره ۳ خود را صادر کرد. متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

اکنون نزدیک به یک ماه از بر پا شدن غائله جعل ۴ نشریه دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر می گذرد. با نگاهی به وقایع به وجود آمده در یک ماه اخیر نکات جدیدی از سناریویی که برای سرکوب فعالیت های دانشجویی که این روزها تحت عنوان پروژه انقلاب فرهنگی دوم از آن یاد می شود، روشن می شود. امروز دیگر برای همگان واضح و مبرهن است که یکی از پروژه هایی که عامل اجرایی آن معاونت فرهنگی وزارت علوم دولت نهم است و شامل کلیه دانشگاه های کشور نیز به فراخور شرایط و موقعیت هر دانشگاه در راستای یکدست نمودن فضای دانشگاه ها می شود، برخورد با انجمنهای اسلامی دانشجویان، می باشد. این پروژه ابتدا در دانشگاه امیرکبیر به عنوان فعال ترین دانشگاه در عرصه جنبش دانشجویی به اجرا درآمد. اکنون قصه پر غصه ای که انجمن های دانشگاههای زنجان، بوعلی همدان، سبزوار و… و اخیرا فردوسی مشهد، تبریز و دانشگاه علامه بدان مبتلا شده اند، دقیقا سناریویی است که در مورد انجمن اسلامی پلی تکنیک از یک سال پیش به این سو به اجرا درآمد. این اقدامات بر خلاف نص صریح کلیه آیین نامه های موجود می باشد. به نحوی که هم اکنون شبه نظامیان ساکن در دانشگاهها به عنوان پایین ترین رده اجرای این پروژه سخن از لزوم بازبینی در آیین نامه های محدودکننده فعالیت های دانشجویی برای هر چه تنگتر نمودن حلقه برخورد با دانشجویان بر زبان می آورند.

پس از گذشت یک سال از شروع این پروژه شوم، زمانی که انجمن اسلامی دانشجویان قصد داشت با اقتداری بیش از پیش مانند هر سال انتخابات سالانه خود را برگزار نماید، تیم سرکوب مستاصل از پیش بردن پروژه خویش چاره کار را تنها در برخوردی قهری و سنگین با دانشجویان دید. اما در طول یک سال گذشته عملکرد هوشمندانه دانشجویان پلی تکنیک کوچکترین بهانه ای را برای برخورد اینگونه از دست اقتدارگرایان ستانده بودند. لذا تیم سرکوب دست به کار شده و با جعل نشریات دانشجویی نزدیک به انجمن اسلامی این دانشگاه، سعی نمود در سایه بهانه ای خودساخته با فشار رسانه های همسو با ایشان و نهادهای امنیتی زمینه برخورد سنگین با دانشجویان دانشگاه امیرکبیر را فراهم آورد. اما این پروژه نیز از بادی امر با هوشیاری دانشجویان همراه شد و علیرغم تلاش وافر اقتدارگرایان و رسانه های گوش به فرمان ایشان، خیلی زود این اتهام در نزد افکار عمومی از دامن دانشجویان زدوده شد.

اما حوادث چند هفته اخیر حکایت از آن دارد طراحان پروژه قصد دارند به هر نحو ممکن این پروژه را به سرمنزل مقصود رسانده و نتیجه مدنظر خویش را به هر حیله ای از آن حاصل نمایند. لذا تیم امنیتی آن به سرعت جمعی از دانشجویان بی گناه را بازداشت می نماید و در تلاش است تا در شرایط فشار روحی و شکنجه های غیرانسانی اعترافاتی دروغین مبنی بر تایید دست داشتن دانشجویان در انتشار مطالب موهن از ایشان اخذ نمایند. پیاده نظامان گوش به فرمان ایشان نیز با برگرفتن نقش گروه فشار، که در خور شخصیت حقیرشان است، هر از گاهی با تجمع و تحصن و صدور بیانیه و اطلاعیه در تلاش اند تا نهادهای رسمی حاکمیت را جهت پیش بردن پروژه در مسیر مدنظرشان تحت فشار قرار دهند تا مبادا در میانه راه تحت فشار افکار عمومی دانشجویان و مقاومت جانانه و روشنگری های ایشان از به پایان رساندن پروژه چشم پوشی کنند. نقش تیم رسانه ای این پروژه را نیز روزنامه ای که بیشتر به شبنامه می ماند و چند سایت خبری متعلق به افراطی ترین لایه اقتدارگرایان بر عهده گرفته اند. قاضی حداد هم که ید طولایی در سرکوب و صدور احکام ناعادلانه بر علیه دانشجویان دارد، نقش بازوی قضایی این سناریو را بر عهده گرفته است و در نهایت مدیریت دانشگاه امیرکبیر نیز در جایگاه تکمیل کننده حلقه محاصره دانشجویان در داخل دانشگاه به ایفای نقش پرداخته و در چند هفته اخیر با صدور احکام سنگین برای بسیاری از دانشجویان سعی می نماید هر گونه صدای انتقادی را در داخل دانشگاه خاموش نماید. در ادامه سعی می شود تا نقش هر یک از نهادهای فوق الذکر در تداوم این سناریو مورد بررسی بیشتر قرار گیرد.

۱- نیروهای امنیتی طراح و درگیر در این پروژه: در طول یک هفته اخیر آنچه بیش از همه توجهات را به خود جلب نمود اطلاعیه روابط عمومی وزارت اطلاعات در خصوص این غائله بود. این اطلاعیه که متن آن مشخصا بسیار عجولانه تنظیم شده است، تعمدا کوشیده بود موضعی دوپهلو و مبهم اتخاذ نماید. جالب آن که نهادهای رسمی مانند وزارت اطلاعات از آنجا که هنوز اطمینان ندارند این سناریو آنطور که طراحان آن در نظر دارند پیش رود، لذا هر از چندی محتاطانه اقدام به صدور چنین اطلاعیه هایی می نمایند. اما پیاده نظام و عملگان گوش به فرمان ایشان با مصاحبه ها، اطلاعیه ها و موضع گیری های خود در تلاش اند تا ابهامات موجود در چنین موضع گیری هایی را به نحو مطلوب خویش تفسیر نمایند و به صورتی غیررسمی دست به رفع ابهام(!) در این زمینه بزنند تا با فشار بر نهادهای رسمی آنها را مجبور نمایند در راستای سناریوی از پیش طراحی شده گام بردارند. در همین روست که در پی صدور اطلاعیه مبهم روابط عمومی وزارت اطلاعات بلافاصله بسیج دانشگاه امیرکبیر با درج تصاویر دانشجویان بازداشت شده در دانشگاه مدعی شد که این افراد در بازداشت به انتشار مطالب موهن اعتراف کرده اند که همین مسئله موجب واکنش دانشجویان شد.
اما از آن جا که مدیران مسئول این نشریات در زمانی که هنوز بازداشت نشده بودند بارها صراحتا و موکدا انتشار مطالب موهن را تکذیب کرده بودند، تیم امنیتی طراح پروژه دریافته است که حتی در صورتی که موفق شوند در مدت بازداشت این دانشجویان را تحت فشار مجبور به اعتراف در این زمینه نماید، این مسئله برای همگان روشن و واضح است که مدیران مسئول تحت فشارهای غیرانسانی و شکنجه مجبور به بیان چنین مطالبی شده اند. لذا به نظر می رسد این تیم قصد دارد با دستگیری دانشجویان دیگر انتشار مطالب موهن را به ایشان نسبت دهد. تلاش وافر برای دستگیری احسان منصوری، دبیر سیاسی انجمن اسلامی امیرکبیر، علی عزیزی، نایب دبیر دفتر تحکیم و عضو انجمن اسلامی امیرکبیر، و عباس حکیم زاده، عضو دیگر شورای مرکزی انجمن پلی تکنیک با روش های گانگستری و القای ترس شاهد خوبی بر این مدعاست. جالب آن که نیروهای امنیتی که هفته گذشته یکی از اعضای این انجمن را به دفتر پیگیرهای وزارت اطلاعات احضار نموده اند در سخنان ابتدایی خود مدعی شده اند که دانشجویان بازداشت شده اعتراف نموده اند که دانشجوی احضار شده در تایپ مطالب موهن نقش داشته است و چندین بار با پافشاری بر این امر این دانشجو را تحت فشار قرار می دهند. اما پس از انکار و تکذیب تایپ این مطالب از سوی وی، به او گفته می شود که دانشجویان بازداشت شده او را به عنوان تایپ کننده مطالب موهن معرفی نکرده و دانشجوی دیگری را معرفی کرده اند که ایشان در پی دستگیری او هستند. این اظهارات متناقض همه از تلاش نیروهای امنیتی جهت انتساب مطالب موهن به دانشجویان دانشگاه امیرکبیر به هر نحو ممکن پرده برمی دارد.
از آنجا که بنای همیشگی انجمن اسلامی امیرکبیر به عنوان نهادی مدنی و به تبع آن اعضای آن برای فعالیت، شفافیت و عدم پرده پوشی بوده، لذا سخن از توطئه چینی توسط این نهاد دانشجویی جهت توهین به مقدسات لاف گزافی است. علاوه بر این در جایی که حتی رئیس دانشگاه امیرکبیر و بعضا برخی کارمندان دون پایه آن از ریز مکالمات تلفنی اعضای انجمن اسلامی توسط شنودهای غیرقانونی نهادهای امنیتی اطلاع دارند، این امر بر کلیه مسئولین دانشگاه و نهادهای امنیتی اظهر من الشمس است که اعضای انجمن اسلامی امیرکبیر کوچکترین نقشی در انتشار مطالب موهن نداشته و دستگیری و بازداشت طولانی مدت دانشجویان بی گناه به جز آن که برای تحت فشار قرار دادن ایشان برای اعتراف به کاری که اساسا نقشی در آن نداشته اند، انجام شده هیچ گونه توجیه دیگری ندارد.

۲- گروه های فشار: گوشه هایی از سناریو مدنظر تیم امنیتی اداره کننده آن، که گویا قرار است در روزها و هفته های آینده گامهای بعدی آن برداشته شود، بارها توسط عملگان پیاده نظام آن به صراحت اعلام شده است تا در خصوص طرح این سناریو از پیش ذهنیت عمومی دانشگاهیان را آماده سازند. به عنوان مثال یکی از اعضای بسیج دانشگاه امیرکبیر در گفت و گویی که اخیرا با خبرگزاری فارس داشته، چنین ادعا نموده است: «اعضای انجمن اسلامی امیرکبیر پروژه‌ای را طراحی کردند تا نشریات موهن را منتشر کنند و بعد از آن این عمل را تکذیب کرده و گردن بسیج دانشجویی بیندازند تا با این کار از طرفی اتحاد بین نیروهای نزدیک به بسیج را از بین ببرند و از سوی دیگر نسبت به نیروهای بسیج بدبینی ایجاد کنند. برنامه این بود تا روز ۱۱ اردیبهشت با هماهنگی‌های قبلی وارد خیابان شده، دست به اغتشاش بزنند تا تعدادی از آنها دستگیر شوند و به دنبال آن بوق‌های رسانه‌ای خود را فعال کنند و فعالیت‌های خود را به اعتصاب معلمان در ۱۲ اردیبهشت وصل کرده و یک اغتشاش سراسری ایجاد کنند و آن را تا ۱۸ تیرماه ادامه بدهند تا دولت را در کنترل و اداره کشور ناتوان نشان دهند.»
البته این اظهارات مضحکانه جای تعجب چندانی ندارد چرا که در سالیان اخیر و در تمام سناریوهایی که قرار است مسئله بزرگ و امنیتی جلوه نماید، به علت آنکه عموم دانشجویان نسبت به فاجعه ۱۸ تیر حساسیت ویژه ای دارند، سعی می شود سناریو به نحوی به حادثه ۱۸ تیر ربط پیدا کند. جالب آن مرتضی تمدن، نماینده شهرکرد، که از نمایندگان تندرو مجلس است پس از اعتراض دانشجویان پلی تکنیک به احمدی نژاد سخنان مضحکی، که تشابهی تعجب برانگیز با مدعای فوق الذکر دارد، عنوان نموده بود. او در مصاحبه خود گفته بود: «براساس اطلاعات رسیده برخی از جریانات قصد داشتند سخنرانی رئیس جمهور در دانشگاه امیر کبیر را به تکرار واقعه کوی دانشگاه تبدیل کنند. همچنین منابع امنیتی خبر داده‌اند که تعداد زیادی از افراد ناشناس با سلاح گرم درخارج از درب های دانشگاه منتظر شروع درگیری بودند تا جنگ خیابانی به راه بیاندازند. همچنین طراحان تشنج دیروز دانشگاه امیرکبیر امکانات و اکیپ هایی را برای انتقال مجروحان و کشته شدگان درگیری ها به کار گرفته بودند که خوشبختانه این توطئه‌ها عملی نشد. نفوذ جریانات غیرخودی در میان دانشجویان به بروز حوادث دیروز منجر شد و در این رابطه باید گفت که دشمن در کمین است تا آرامش را از کشور بگیرد». این مسئله نشان دهنده آن است که این سناریو از مدتها پیش برای دانشجویان امیرکبیر توسط تیم سرکوب در نظر گرفته شده بود، اما ظاهرا ناهماهنگی هایی در زمان اجرای آن موجب شده تا چند ماه زودتر بخشی از آن توسط این نماینده مجلس بازگو شود.
از سوی دیگر ادعای مغالطه آمیز گردانندگان این سناریو در خصوص پیوند دادن جنبش دانشجویی با جنبش زنان و جنبش کارگری جالب توجه است. از آنجا که دانشجویان و دیگر فعالین مدنی در پی پیگیری مطالبات قانونی خود و انتقاد به سیاست های دولتمردان، آن هم از طریق روشهای کاملا مسالمت آمیز، هستند که حتی طبق قانون اساسی و دیگر قوانین جاری کشور فاقد صفت مجرمانه است، هیچ گونه بهانه ای برای برخورد و سرکوب ایشان در دست نیروهای امنیتی وجود ندارد. لذا از یکسال پیش به این سو نیروهای امنیتی با سناریوسازی در خصوص ربط دادن فعالیت های جنبش های اجتماعی های ایران به انقلاب مخملین و پیوند با دیگر جنبش های اجتماعی زمینه ای کاذب جهت برخورد با ایشان را فراهم نموده اند. در دوره ای که انجمنهای اسلامی دانشجویان تمام توجه خود را به حفظ فضای دانشگاه ها معطوف کرده اند و اصولا تمامی فعالین جامعه مدنی زیر ذره بین نگاه بدبینانه و توطئه انگار نهادهای امنیتی قرار دارند، این سناریو مضحکترین و دور از ذهن ترین سناریویی است که برای فعالین دانشجویی قابل طرح ریزی است.
گردانندگان این پروژه قصد دارند مسئله پیوند با روز کارگر و جنبش کارگری را به نحوه دستگیری بابک زمانیان، مسئول روابط عمومی انجمن اسلامی امیرکبیر، مرتبط سازند. ایشان مدعی اند که بابک زمانیان در یک تجمع کارگری دستگیر شده و قصد او ایجاد پیوند انجمن اسلامی امیرکبیر با ایشان بوده است که توسط خود تجمع کنندگان تحویل نیروی انتظامی می شود. در حالی که این داستان از اساس دروغ است. چرا که بابک زمانیان نه در تجمع کارگران، که در تجمع جمعی از مالباختگان مقابل مجتمع رسیدگی به مفاسد اقتصادی در همسایگی خوابگاه وی، بازداشت شده است. قصد او نه ایجاد پیوند با جنبش کارگری که کنجکاوی در خصوص علت تجمع مالباختگان بوده است. او توسط کارگران تحویل نیروی انتظامی نمی شود که توسط مامورین لباس شخصی حاضر در محل شناسایی و دستگیر می شود. جالب آنکه تمام افرادی که به همین صورت همراه با بابک زمانیان بازداشت می شوند فردای همان روز آزاد می شوند، اما به توصیه و سفارش مدیریت دانشگاه امیرکبیر بابک زمانیان به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل می شود تا ذهن خلاق نیروهای امنیتی و شبه امنیتی طعمه ای مناسب برای آغاز پروژه شوم خود یافته باشد.

۳- فاز رسانه ای سناریو: عملکرد رسانه های همسو با گردانندگان این غائله که از ابتدا نقش بوق تبلیغاتی آن را بر عهده گرفته اند، قابل توجه است. طبق اخباری که در روزهای ابتدایی برپایی غائله در رسانه های همسو با این جریان به شدت مورد توجه قرار گرفت، گویا قرار است از زبان دانشجویان بازداشت شده عنوان شود که اعضای انجمن اسلامی در حال طرح ریزی یک «عملیات انتحاری» بوده اند. جالب آنکه سناریوپردازان این ماجرا نیز به خوبی دریافته اند که انتشار مطالب موهن از سوی اعضای انجمن اسلامی امیرکبیر کاری دور از ذهن است. لذا از همان ابتدا سعی نموده اند با متصف کردن آن به «عملیاتی انتحاری» قضیه را برای اذهان عمومی تا حدی قابل پذیرش نمایند. اما نکته اینجاست تشکلی که طی یک سال گذشته تمام برنامه های خود را بهتر و قوی تر از گذشته به اجرا گذاشته، نیازی به «عملیات انتحاری» ندارد. اتفاقا کسانی نیاز به انجام «عملیات انتحاری» دارند که پس از یک سال کشمکش و وارد نمودن انواع و اقسام فشارها بر دانشگاه و دانشجویان نتوانسته اند شعله آزادیخواهی و استبدادستیزی جمعی دانشجویان را خاموش نمایند.
سناریوپردازان همچنین قصد دارند این پروژه را تا حد امکان گسترده نمایند و پای دانشجویان بیشتر و تشکل های دانشجویی دیگر و احزاب و جریانات مختلف را در میان این ماجرا بکشند. لذا در بوق های رسانه ای خود به صورت غیرمستقیم از دست داشتن احزاب و جریانات اصلاح طلب و تحول خواه در این مسئله یاد می کنند. در همین راستاست که سایت روزنا و حزب اعتماد ملی را تنها به علت اشکال فنی سایت که منجر به درج ساعت انتشار اخبار چندین قبل از ساعت حقیقی آنها می شود و در حالی که این حزب در همین خصوص رسما موضع گیری نموده، مورد انواع هجمه ها و توهین ها قرار داده و در گوشه ای از این سناریو سهمی برای ایشان قایل شده اند. حال آن که در آن مصاحبه به صراحت خبر از صدور اطلاعیه اداره کل فرهنگی دانشگاه مبنی بر توقیف کلیه نشریات دانشجویی داده شده بود. این اطلاعیه حدود ساعت ۴ بعدازظهر از سوی این اداره صادر شده بود و هر صاحب شعور و فهم بدیهیات عقلی نیز درک می کند که در ساعت ۱۰:۳۰ نمی توان خبر از انتشار بیانیه اداره کل فرهنگی دانشگاه داد که اصولا حدود ساعت ۴ بعدازظهر صادر شده است. مگر آن که به گفته کارمند کمیته انضباطی دانشگاه اداره کل فرهنگی دانشگاه از شب قبل از انتشار نشریات مجعول دست به کار تهیه چنین اطلاعیه ای شده باشد، که باز در این صورت هم متهم بزرگ مدیرکل فرهنگی دانشگاه امیرکبیر و مجموعه مدیریت دانشگاه است و نه دانشجویان. اگر بنا بر متهم نمودن رسانه ها باشد، باید نیم نگاهی به آرشیو روزنامه کیهان در همان هفته شروع این غایله انداخت که از ابتدای هفته خبر از توهین نشریات دانشجویی به مقدسات داده و خواستار برخورد با دانشجویان دانشگاه امیرکبیر شده بود.
همچنین سایت خبری رجانیوز وابسته به تیم تندروی اقتدارگرایان و بازوی تبلیغاتی دولت احمدی نژاد طی یک ماه اخیر پس از آغاز این پروژه شوم امنیتی نقش آتش بیار معرکه بازی کرده و بارها و بارها با انتشار خبرهایی مملو از کینه و نفرت با صفات و کلماتی که بیش از هر کس شایسته گردانندگان این سایت و اعوان و انصارش است، در خصوص دانشجویان و انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر سخن گفته است. که در این خصوص انجمن اسلامی دانشجویان امیرکبیر حق شکایت و پیگیری قانونی به علت فحاشی و ایراد تهمت از سوی این سایت را برای خود محفوظ می داند. همچنین در ادامه فضاسازی ها و شانتاژهای دروغین این سایت و دیگر بوق های تبلیغاتی این پروژه شاهد آن بودیم که آنان خبر از انتشار نامه هایی مجعول که متن آن ها در اکثر موارد یکسان و مشابه بود در محکومیت دانشجویان بی گناه پلی تکنیک از قول دانشجویان مسلمان دانشگاه های اروپا، هلند و… می دادند. انجمن اسلامی دانشجویان پلی تکنیک ضمن آگاهی از مواضع آزادیخواهانه و روشن اندیشانه اکثریت قاطع جامعه دانشگاهی ایرانیان داخل و خارج کشور و ضمن محکوم کردن سوء استفاده سایت ها و خبرگزاری های وابسته به اقتداگرایان از نام آنان، اعلام می کند که در انتظار انتشار نامه های دروغین دانشجویان دانشگاه های بورکینافاسو و گینه بیسائو نیز در این گونه سایت های معلوم الحال جهت انبساط خاطر قاطبه دانشجویان خواهد ماند.

۴- تیم قضایی درگیر در این پروژه: پس از اظهارات چندین باره سخنگوی قوه قضاییه در خصوص دستگیری چند غیردانشجوی عامل انتشار مطالب موهن، و اعلام شکایت مدیران مسئول از افرادی که علیرغم تکذیب ایشان همچنان انتشار مطالب موهن را به ایشان نسبت می دادند، نیروهای امنیتی با دستپاچگی به سرعت اقدام به دستگیری مدیران مسئول نشریات کرده و پرونده ای را در دادگاه انقلاب و زیر نظر قاضی حداد، که سابقه طولانی در صدور احکام ناعادلانه و سنگین برای فعالین مدنی از جمله دانشجویان دارد، گشودند و از قاضی حداد خواستند برای مقابله با سخنان سخنگوی قوه قضاییه طی اظهاراتی که به معنای عدول آشکار قاضی پرونده از جایگاه بی طرفانه و خروج وی از دایره اخلاق، عدالت و انصاف است، از مجرمیت قطعی دانشجویان بازداشت شده سخن به میان آورد. در حالی که قاضی حداد در همان مصاحبه صراحتا از عدم پذیرش این اتهام توسط دانشجویان بازداشت شده سخن گفته است. این مسئله از ترس طراحان سناریو از احتمال دخالت بی طرفانه قوه قضاییه در این پرونده و تلاش آنها برای سوق دادن روند بررسی قضایی این پروژه به سمت محکوم شدن دانشجویان بازداشتی و جلوگیری از شناخت طراحان و عاملان اصلی این پروژه کثیف حکایت دارد.
بازداشت بابک زمانیان، مسئول روابط عمومی انجمن اسلامی دانشجویان و اتهام زنی های بیهوده روزنامه کیهان که با نوع فعالیتهای دانشجویی سنخیت ندارد، صدور حکم جلب برای مدیران مسئول نشریات دانشجویی که با جعل نشریات دانشجویی آنها، هدف پروژه ای شوم قرار گرفته اند و بازداشت احسان منصوری، دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه در روزهای اخیر که نحوه هجوم به منزل اقوام وی، ضرب و شتم خانواده های آنها و جلب اموال شخصی شان (در حالیکه وی هیچ ارتباطی با فعالین نشریات دانشجویی نداشته است)، حکایت از نوع نگاه سبوعانه این تیم شبه امنیتی به دانشگاه و فعالیتهای دانشجویی آنها دارد.
در عین حال طبق خبری که در خبرگزاری های رسمی کشور منتشر شد، در ابتدای امر پرونده ای نیز در دادسرای کارکنان دولت در همین خصوص تشکیل شد که به نظر می رسد تحت فشار نیروهای اقتدارگرا با ورود تیم تندروی وابسته به دادستانی انقلاب تهران به این پرونده با توجه به سوابق قبلی این تیم عملا نمی توان انتظاری جهت بررسی عادلانه این موضوع داشت.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر برای چندمین بار اعلام می کند که هر گونه پروژه ای مبتنی بر اعتراف گیری تحت شکنجه های غیرانسانی از دانشجویان محکوم به شکست است. به مسئولین امنیتی پرونده دانشجویان مظلوم بازداشت شده توصیه می کنیم دست از سناریوهای سوخته و نخ نما شده اعتراف گیری تحت فشار بردارند. چرا که این گونه سناریوها مدتهاست که هیچ گونه ارزش و اعتباری در نزد عموم مردم و در نگاه دانشجویان نداشته و پس از آن بار دیگر دانشجویان مظلوم با سرافزاری و سربلندی به جمع دوستان خود و به عرصه فعالیت های دانشجویی و اجتماعی باز خواهند گشت و ننگ برخوردهای غیرانسانی بر پیشانی آمرین و عاملین این کار باقی مانده و جز بی آبرویی نهادهای امنیتی ثمری نخواهد داشت.

۵- همکاری رئیس دانشگاه امیرکبیر و وزارت علوم برای زمینه سازی برخورد سنگین با دانشجویان: در حالی که وزارت علوم به علت اظهارات چندین باره معاون فرهنگی این وزارتخانه و مسئولین دانشگاه امیرکبیر که علیرغم تکذیب چندین باره مدیران مسئول نشریات جعل شده، انتشار این نشریات را به مسئولان آن نسبت می دادند، از سوی افکار عمومی و رسانه ها تحت فشار بود، وزیر علوم هفته گذشته سعی نمود موضع معتدلی را در این خصوص اتخاذ نموده و برخورد سنگین با دانشجویان را منوط به تایید نهادهای امنیتی و قضایی نماید. آنچه در این خصوص از رفتار و گفتار دست اندرکاران این پروژه استشمام می شود آن است که ایشان قصد دارند با دستگیری تعداد بیشتری از دانشجویان انتشار این مطالب را به ایشان نسبت داده و تحت فشار و شکنجه از ایشان در خصوص تایید ارتباط دیگر نهادهای دانشجویی مانند دفتر تحکیم وحدت با این مسئله اعترافاتی اخذ نمایند. به نظر می رسد با توجه به اظهارات قاضی حداد که مدعی شده است دانشجویان بازداشت قرار است حداقل تا یک ماه آینده در بازداشت باقی بمانند قرار است فاز برخود سنگین با دانشجویان در فصل تابستان به اجرا گذاشته شود تا از تعطیلی دانشگاه ها و عدم حضور دانشجویان نهایت سوء استفاده به عمل آید. سخنان وزیر علوم در خصوص آمادگی این وزارتخانه برای برخورد بدون مسامحه در خصوص این مسئله موید قصد اقتدارگرایان جهت اخراج چندین نفر از دانشجویان منتقد و بیگناه در فصل تابستان و صدور احکام سنگین قضایی برای برخی دیگر، و در پی آن حاکم نمودن فضای رعب و وحشت در دانشگاه ها از ابتدای سال تحصیلی آتی است. تا بین وسیله جلوی هر گونه اعتراض و انتقادی در این زمینه گرفته شود.
در همین راستاست که در هفته اخیر شاهد برخوردهای خارج از عرف مدیریت دانشگاه امیرکبیر در سایه فضای سنگین ایجاد شده هستیم. مدیریت دانشگاه امیرکبیر در حالی که دانشجویان این دانشگاه از همه سو تحت فشارند، موقعیت فعلی را زمان مناسبی برای برخورد با دانشجویان تلقی کرده و در عرض یک هفته بیش از ۱۰ نفر از ایشان را ممنوع الورود نموده، ۴۸ نفر را به کمیته انضباطی احضار کرده، بیش از ۱۰ حکم محرومیت از تحصیل منجر به اخراج برای دانشجویان صادر نموده است.
مدیریت دست به سینه نهادهای امنیتی که این روزها در دانشگاه امیرکبیر شاهد آن هستیم حتی در اجرای فرامین نهادهای امنیتی نیز سعی در انتخاب بدترین و غیرانسانی ترین شیوه های ممکن داشته است. جالب آن که مدیریت دانشگاه امیرکبیر به این نیز بسنده نکرده و اقدام به شکایت از نشریات و رسانه های مستقلی مانند خبرگزاری ایلنا، روزنامه اعتماد و… کرده که ظلم رفته بر دانشجویان دانشگاه امیرکبیر را پوشش می دهند. امروز به وضوح می توان نام ریاست دانشگاه امیرکبیر را در فهرست شاکیان حرفه ای مطبوعات دید و زین پس علاوه بر سپاه، نیروی انتظامی و… نام علیرضا رهایی نیز به سیاهه شاکیان حرفه ای مطبوعات اضافه می شود. به راستی کدام انسان آزاده است که خبر سکته قلبی و بستر شدن پدر یکی از اعضای انجمن اسلامی پلی تکنیک به علت اخبار دروغ اعلام شده از سوی کارمند کمیته انضباطی (طاهری) به وی را بشنود و بر این همه شنائت و رذالت جاری در مدیریت دانشگاه امیرکبیر نگرید؟! کدام وجدان انسانی که از حداقل اصول اخلاقی بویی برده باشد می تواند در برابر ضرب و شتم دانشجویان پلی تکنیک به دست انتظامات دانشگاه به دستور رهایی و کشیدن آن را بر روی زمین و پرتاب آنها به بیرون از دانشگاه که منجر به بیهوشی دانشجوی مضروب و شکستگی اعضای بدن او شود، سکوت کند؟! دانشجویان مظلوم پلی تکنیک باید به کجا شکایت برند که امروز حتی امکان شکایت از عاملین و آمرین ضرب و شتم خود در روز روشن و در برابر چشمان حیرت زده دهها شاهد نیز از ایشان سلب می شود؟! هر چند برخوردهای سرکوبگرانه و ضرب و شتم دانشجویان در دانشگاه هر یک عامل یا عوامل مستقیمی داشته اند، که نامشان در حافظه دانشجویان پلی تکنیک به عنوان عاملین این اعمال ثبت خواهند شد، اما مسئولیت تصمیم گیری و آمریت این برخوردها بی شک همگی بر عهده رئیس بی کفایت دانشگاه امیرکبیر، دکتر علیرضا رهایی است. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر به ایشان که این روزها خود را در پناه گشت ضربت شخصی و نیروهای انتظامات دانشگاه پنهان نموده و حتی جرات حضور و برگزاری کلاس در دانشگاه را ندارد توصیه می کند به روزهایی بیندیشد که پس از پایان دوران ریاست خود در دانشگاه باید بدون محافظ، کمک انتظامات و حمایت نهادهای امنیتی خارج از دانشگاه در پلی تکنیک حاضر شود. چه هر آن کس که باد بکارد، طوفان درو خواهد کرد. بی شک در آن روز دانشجویان و اعضای جامعه دانشگاهی امیرکبیر با دکتر رهایی رفتاری که شایسته عامل تبدیل شدن دانشگاه به پادگان نظامی و محل آمد و شد مامورین نهادهای امنیتی است، خواهند داشت.

در پایان انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر به تمامی تاریک اندیشانی که در تصور ریشه کن کردن نهال مستحکم آزادیخواهی و استبدادستیزی دانشجویان ایران و به خصوص دانشجویان پلی تکنیک هستند، اعلام می کند که این نهال تناور با گسترش روز به روز آگاهی شهروندان ایرانی و آشنایی آنان با حقوق بدیهی انسانی شان برای داشتن زندگی شایسته نام و تاریخ آنان بیش از گذشته در خاک ایران زمین ریشه خواهد دواند. در تحلیل نهایی اقلیت تمامیت خواهی که می اندیشد با تکیه مصادر قدرت و استفاده از ابزارهای سرکوب قانونی و فراقانونی، قادر است لباس ارزش های انسان ستیزانه قرون وسطایی خود را بر تن جامعه تحول خواه ایرانیان بپوشاند، تنها بر کوس حذف خود و ایدئولوژی متصلبانه شان از عرصه روزگار می کوبند و بس. انجمن اسلامی دانشجویان امیرکبیر همچون گذشته در برابر هجمه های نیروهای تمامیت خواه در داخل دانشگاه و اربابان بی شرمشان در خارج از دانشگاه ایستاده است. اما نه از آن رو که درختان ایستاده می میرند، بل از آن جهت که ایستادگی شرط زندگی آزادانه است. دانشجویان پلی تکنیک در کنار شورای مرکزی و اعضای انجمن منتخبشان می ایستند و برای اهداف انسانی شان مبارزه می کنند. چه آنان معتقدند که این مملکت متعلق به آنان و برای زیستن آزادانه آنان و برخورداری آنان از مواهب یک جامعه پویا و رو به پیشرفت است و اگر کسانی مجبور به ترک عرصه حیات اجتماعی باشند این نه دانشجویان آزادیخواه پلی تکنیک و اکثریت مطلق جامعه ایران، که اقلیت چنددرصدی تمامیت خواهی است که سودای خام ناامید کردن ایرانیان از آزادی، عدالت و توسعه را در سر می پرورانند.


انجمن اسلامی دانشجویان
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
(پلی تکنیک تهران)
۵ / خردادماه / ۱۳۸۶