تا اعماق
گزارش امیرفرشاد ابراهیمی از سه روز همایش اتحاد جمهوری خواهان ایران



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۷ خرداد ۱٣٨۶ -  ۲٨ می ۲۰۰۷


همایش سوم جمهوری خواهان ایران یا اجا (که نمی دانم چرا این اجا همش مرا بیاد ناجا یا نهاجا و هزاران اجای دیگر در جمهوری اسلامی می اندازد!) در برلین از بیست و پنجم تا بیست و هفتم ماه می برگزار شد . همایشی که با توجه به تمام گردو خاکهای قبلش و نامه های سرگشاده تعدادی از اعضایش بسیاری امید آنرا داشتند که ختم به خیر نخواهد شد و و اگر اتحاد چند پاره نگردد حتما تعدادی از آن انشعاب خواهند زد اما در این سه روز با آنکه اختلافات بسیار بود و گاه تا آنجا پیش رفت که «سندهای استراتژیکی »را که مقرر بود در این همایش از نظر بگذرانند بخاطر مخالفتهای موجود از دستور کار خارج نمودند اما نه انشعابی پیش آمد و نه استعفایی! اما با تمام گردو خاکها و اختلافات و با تمام بگو وبخندها با تمام دلگرمی ها و ... آیا همایش سوم موفق بود؟

اتحاد یا حزب؟!

بسیاری در همایش و قبل از همایش نیز اعتقاد بر این دارند که اجا باید به سوی حزبی فراگیر و مستقل حرکت کند و لفظ و معنای اتحاد و یا جبهه و نبود یک فرمول ثابت و شناخته شده برای این جمع بزرگترین مانع برای توسعه و سازمان جمهوری خواهان است ، این دوستان البته که در انتهای نظرشان رشد و پویش و بالندگی جمهوری خواهان را در نظر دارند اما به این واقعیت فکر ننمودند که غالب اعضای جمهوری خواه هر کدام وابستگی اصیلی دارند به یک سازمان سیاسی دیگر و امروز کم نیستند از فعالان و پیشروان اتحاد جمهوری خواه که در آن واحد به عنوان مثال در سازمان فدائیان خلق (اکثریت) و یا جبهه ملی و ... نه تنها عضویت داشته بلکه از اعضای شاخص و مرکزیت آنها هستند و اگر بنا باشد این اتحاد نیز به سوی تحزب گرایش نماید آیا این دوستان عقلانیت را در آن نمی بیند که با حفظ اندیشه جمهوری خواهی به احزاب و سازمانهای اصیل خویش برگردند؟ و اصلا ورای اینکه ایجاد یک حزب سیاسی با اندیشه اولیه شکل گیری بیانیه برای جمهوری خواهی منافات دارد چه اصراری است که با این کار شکافی در طیف فراگیر و بی حد و مرز ایرانیان جمهوری خواه بوجود آورده و فقط اعضای آن حزب را جمهوری خواه بنامیم؟ در هر حال این اندیشه به سوی حزب همچنان به صورت زمزمه ماند و هیچ گاه در هیچ سند و مکتوبی در همایش سوم مطرح نشد و مجال بروز نیافت.

نبود فراکسیون

گرچه عملا در تمام رای گیری ها و تصمیمات در همایش سوم نظرات حول چپ و راست سالن در تقابل بود و ناخواسته دو و بلکه چند فراکسیون بوجود آمده بود اما هنوز نبود فراکسیونهای قوی و هدفمند و متناسب با قرائتهای متفاوت از جمهوری خواهی و نظرات بنیادین قومی و اقتصادی در دل اجا به چشم می خورد چرا که با وجود فراکسیونهای مستعد نه تنها کارهای تئوریک و اندیشه های موجود سازمان و هدفمند می شود بلکه تصمیم گیری ها و تولید اندیشه و اسناد مختلف با نگاه و درایت بهتری به عرصه ظهور خواهد رسید .

میزگرد بین المللی!

در عصر اولین روز همایش خانم کلودیا روت یکی از رهبران حزب سبزهای آلمان و نماینده پارلمان آلمان طی سخنان تند و تیزی دولت ایران را از انرژی هسته ای برحذر داشت و خواهان آزادی تمام زندانیان سیاسی شد کلودیا اما پا را فراتر گذاشت و حتی آمریکا را هم بخاطر اشغالگری عراق محکوم نمود و این سئوال را برای همه مطرح ساخت که وقتی راههای گفتگو و تعامل وجود دارد چرا جنگ؟ در بعد از آن بود که میزگردی با حضور یازده تن از چهره های مطبوعاتی و سیاسی دنیا برگزار شد میزگردی که شاید در نوع خود بی نظیر بود و یا برای من بی نظیر بود چرا که من تا بحال هیچ میزگردی را ندیده بودم که در آن با احتساب مجری یازده نفر شرکت بکنند و دقیق چهار ساعت هم بطول انجامد! میزگردی که در آن از نماینده حزب دموکرات آمریکا وجود داشت تا روزنامه نگاری اسرائیلی و فعال سیاسی ای از مصر و پناهنده ای از عراق و دست آخر مهران براتی! اما جالب ترین فرد حاضر در این میزگرد ایگال آویدان خبرنگار اسرائیلی تبار روزنامه اورشلیم پست بود وی اعلام کرد که اسرائیل همواره در طی این بیست و هشت سال انقلاب اسلامی با ایران رابطه داشته است و حتی روزنامه ما در تهران نمایندگی و خبرنگار دارد که بخاطر مسائل امنیتی نمی توانم نامش را فاش کنم! ایشان ایران را محکوم کرد که می خواهد طی سندی که در دست داشت (کتابی که خود اسرائلی ها چاپ کرده اند) به زودی به بمب اتم دست یابد و وقتی با واکنش ماجدی گوهری فعال جنبش چپ مصری مواجه شد که اسرائیل خودش بمب اتم دارد اظهار داشت که اسرائیل هیچ گاه رسما اعلام نکرده است که بمب اتم دارد! به قول دوستی احتمالا وی در روزنامه کیهان اسرائیل می نوشته! اما میزگرد هر چه که بود در حالی پایان یافت که دست کم پانزده نفری در جلسه حاضر بودند!

جالب ترین صحنه همایش!

جالب ترین صحنه همایش هنگامی بود که مهران براتی به عنوان پیشنهاد دهنده قرار بود که سخنرانی کند اما هنوز پیشنهادش را اعلام نکرده بود مهدی فتاح پور یکی از اعضای هیات رئیسه اعلام کرد در ابتدا مخالف پیشنهاد مهران براتی صحبت کند؟!

میزگردی با حضور اصحاب مطبوعات

در دومین میزگرد همایش که در آخرین روز برگزار گردید تنی چند از نمایندگان رسانه های فارسی زبان حضور داشتند و موضوع حضور رسانه ای اتحاد جمهوری خواهان در جامعه بررسی نمودند، فرخ نگهدار به جمهوری خواهان پیشنهاد تاسیس یک تلویزیون را داد و مهدی جامی مدیر رادیو زمانه داشتن رسانه همچون رادیو و تلویزیون را امری بسیار سهل و آسان دانست آنسانکه اعلام کرد رادیو زمانه را با یک میکروفن یقه ای و یک لب تاپ راه اندازی نمودیم و مهم داشتن علاقه و تخصص است، در همین میزگرد بود که جمشید برزگر از رادیو فردا اعلام کرد در حد توانمان اخبار اتحاد را پوشش می دهیم و مرتضی رئیسی از رادیو بی بی سی هم که سخت مشتاق بود بداند که جمع بندی جمهوری خواهان از این همایش و میزگرد چیست دست خالی و بدون پاسخ ماند؟

شیرین ترین لحظه همایش!

در آخرین ساعات برگزاری همایش سوم هنگامی که همه مشغول لابی برای انتخابات بودند به یکباره حسن شریعتمداری همه را به سالن فراخواند و اعلام کرد که دوست خوبمان امیر بابک خسروی وارد هشتمین دهه عمر خویش می شود و با دسته گلی از سوی تمامی جمهوری خواهان از یک عمر فعالیت و مبارزه سیاسی این گنجینه ارزشمند ایران قدردانی نمود و زیبا ترین صحنه همایش را خلق نمود.

اتحاد جمهوری خواهان در حالی چهارمین سال تاسیس خویش را پشت سر گذاشت که همچنان معتقد است مناسب‌ترین شکل تحقق مردم‌سالاری در ایران نظام جـمهوری پارلمانی بر اساس تفکیک قوای سه‌گانه و تضمین حقوق و آزادی‌های فردی و اجتماعی مندرج در اعلامیه جهانی حقوق‌بشر و میثاق‌های ضمیمه آن است، اجا گرچه که بنا به اعتراف بسیاری از دوستان در طی همین چهار سال ریزش نیروی بسیاری را داشته است اما همچون دانه درختی است که در اعماق زمین است و برای رویش و شکوفایی باید تلاش و تعامل و صعه صدر را سرمشق خویش نماید تا که از دل سنگین دیکتاتوری ایران گذر نماید و درخت تنومند دموکراسی را برای ایران فردا در سایه تمام مبارزان راه آزادی به ارمغان آورد.