•
به گزارش خبرگزاری ها رئیس بخش حدیث دانشگاه الازهر مصر و از استادان این دانشگاه، فتوا داده که زنان کارمند، «بمنظور از بین بردن خلوت شرعی، می توانند به همکاران مرد خود شیر بدهند». این یادداشت به بررسی جوانب مختلف این فتوا پرداخته است!
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱٣ خرداد ۱٣٨۶ -
٣ ژوئن ۲۰۰۷
به گزارش خبرگزاری ها رئیس بخش حدیث دانشگاه الازهر مصر و از استادان این دانشگاه، فتوا داده که زنان کارمند، «بمنظور از بین بردن خلوت شرعی، می توانند به همکاران مرد خود شیر بدهند».
این خبر می تواند بر چهرهء آندسته از مردان کارمندی که به کمبود «کلسیم» و بیماری «نرمی استخوان» دچارند و در دوران نوزادی خود، از موهبت شیر مادر محروم بوده اند، لبخند رضایتی را باعث شود. مگر نه این که امروزه مشخص شده که استفاده از شیر مادر بویژه در ماه های نخست تولد، به انسان در برابر بسیاری از بیماری ها مصونیت بخشیده هزاران فایدهء نهان و آشکار دیگر هم در آن نهفته است؟ از خواص شیر همین بس که «کلئوپاترا» ملکهء پر آوازهء مصر در شیر حمام می کرده و این بی گمان یکی از عوامل اصلی لطافت پوست و زیبائی بی نظیر او بوده است.
اما بنظر می رسد که این فتوا تمامی جوانب امر را آنگونه که باید و شاید در نظر نگرفته و نیاز به یک رشته فتاوی تکمیلی بیش از پیش احساس می شود.
اگر مسأله را با دقت و ژرف بینی بررسی کنیم، پی خواهیم برد که در این فتوا روشن نشده که اگر همکار کارمند، تصادفاً دوشیزه خانمی باشد که شیر ندارد، آیا فتوای نامبرده کماکان نافذ است یا نه و تکلیف کارمند مرد در چنین شرایطی چیست. آیا کارمند مرد مجاز است آنقدر بمکد تا از پستان های دوشیزهء کارمند، شیر بیاید؟
اما از جنبهء دیگری هم می توان به کاستی این فتوا پی برد. روشن نیست که این عمل یعنی شیر دادن ِ کارمند زن به کارمند مرد، تنها برای یک بار توصیه شده یا در تمام طول مدت کارمندی بصورت هر روزه مجاز خواهد بود. بی تردید اگر گزینهء دوم پذیرفته شود، این کار بنوعی نقض غرض خواهد بود چرا که بهر حال از نظر اقتصادی میزان شیری که مصرف می شود، دلیل اقتصادی استخدام کارمندان مزبور را نقض می کند. همه می دانیم که برای تولید شیر، زن، خود باید غذای کافی بخورد و اکنون که در کنار نوزاد خود ناگزیر است به یک غیر نوزاد ِ لندهور هم شیر بدهد، تردیدی نیست که به غذای بیشتری نیاز خواهد داشت. تازه چنین عملی از نظر ترویج عدالت و دادگستری در اجتماع هم پیامدهای منفی بیشماری را داراست. خوردن شیری که از ازل، ویژهء کودک بوده، صرفاً به این دلیل که کودک مزبور قدرت دفاع از حق خود را ندارد، بی شک اوج بی عدالتی و بیدادی ست که مفتی ِ دانشگاه الازهر بایستی پاسخگوی آن باشد.
اما هر چه که جلوتر می رویم و مسأله را ژرف تر می نگریم، جنبه های دیگری هم توجه مان را جلب می کند که بمنظور کامل کردن فتوای صادر شده راهی جز پرداختن به آن ها نیست.
تا زمانی که تنها یک زن کارمند ناگزیر به کار کردن در کنار یک کارمند مرد باشد، هنوز مشکلی نیست. حتا اگر دو کارمند مرد هم مجبور باشند در مکانی بسته در کنار زنی کار کنند، اجرای فتوای حلالیت باز هم بسبب آناتومی طبیعی زنان و دو منبع شیرشان، شاید مسألهء خاصی را باعث نشود. البته صحنهء شیر دادن یک زن به دو مرد را باید در هر شرایطی از دید ِ خبرنگاران و عکاسان دور نگه داشت. اما مسأله وقتی دشوار می شود که بسبب کمبود اتاق در ادارات، یک زن مجبور به کار کردن در اتاقی باشد که سه مرد یا بیشتر در آن سرگرم کارند.
آیا این استاد الازهر به این اندیشیده که در این صورت، صبح اول وقت در ادارات چه محشر کبرائی بپا خواهد شد و چه بی شمار مردانی که در صف های طولانی منتظر ِ شیر ِ خود ایستاده اند؟ آیا این استاد، فکر درگیری ها و زد و خوردهائی را هم کرده که چنین فتوائی می تواند سبب شود. مگر در تاریخ کم شاهد بوده ایم که مردانی بخاطر زنی شقیقهء یکدیگر را شکافته اند. مگر جنگ «ترویا» بخاطر ربوده شدن «هلن» نبود؟
زمانی که «ادیسه» بمنظور شرکت در جنگ «ترویا»، همسر زیبای خود یعنی «پنِلوپ» را ترک می کرد، هرگز به فکرش نمی رسید که این دوری اش بیست سالی به درازا بکشد و هنگامی که باز گشت شاهد آن بود که هنوز دو دوجین مردان، دور و بر ِ «پنلوپ» پرسه می زدند و ابائی نداشتند که بخاطر این زن چهل ساله، شکم یکدیگر را هم بدرند.
مگر این استاد الازهر از درگیری طوس و گیو و باقی ِ پهلوانان شاهنامه بر سر ِ تصاحب ِ شیر ِ «زنی» خبر نداشته؟ آیا نمی دانسته که چیزی نمانده بود با نیزه و شمشیر و سنگ و کلوخ بجان یکدیگر بیفتند و اگر «کاووس» پا در میانی نکرده، بمنظور رفع کدورت ها، راه حل شیر پسند! و عادلانه ای که همانا برداشتن آن زن برای خود باشد، به فکرش نرسیده بود، امروز ما ناگزیر بایستی شاهنامهء دیگری را می خواندیم؟
حالت دیگری را هم نمی توان از نظر دور داشت و آن کار کردن چند زن در کنار یک مرد در یک اتاق است که در دنیای امروز امر محالی هم نیست. در آن صورت تکلیف آن مرد ِ مادر مرده ای که باید هر روزه شیر ِ یک بُر زنان چاق و لاغری را بخورد که معلوم نیست چقدر شیر دارند، چیست؟ معدهء آدم که گاوخونی ِ زاینده رود نیست که هرچه در آن بریزی پر نشود!
آیا این استاد الازهر فکر این مورد را هم کرده که اگر مثلاً پنج زن و یک مرد کارمند در اتاقی باشند، آیا حسادت زنانگی سبب نخواهد شد که بر سر ِ این که کدامشان اول، مرد کارمند را از شیر سیراب کند، چه بسا بجان یکدیگر بیفتند؟ نگوئید که چنین امری ممکن نیست. زمانی که «پاریس» بعنوان داور، «سیب زرینی» را که روی آن جملهء «ارزانی ِ زیباترین زیبارویان» نقش شده بود به «آفرودیت» و نه به «هِرا» و نه به «آتنه» داد، با تحریک حسادت زنانه، دشمنی ابدی «ایزدبانوی زنان و ازدواج» و «ایزدبانوی خرد» را خرید و جنگی را سبب شد که هنوز هم ادامه دارد.
آیا این استاد الازهر قصد آن را نداشته که جنگ جهانی جدیدی را به بشریت تحمیل کند؟
|