اندیشه های ناب امام راحل


اسد مذنبی


• این روزها نظریات حضرت امام راحل به شدت مورد سوءاستفاده مسئولان حکومت قرار گرفته و آنان سعی دارند با سبقت گرفتن از یکدیگر برای خویش از این اندیشه های "گه هر بار" ‌نمدی بسازند. و ما بر آن شدیم تا جهت حفظ و اشاعه این اندیشه های زربار (زر یک درجه بالاتر از گهر است) مبادرت به نقل آن از توضیح المسائل خود حضرت بنماییم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۵ خرداد ۱٣٨۶ -  ۵ ژوئن ۲۰۰۷


اندیشه های ناب امام راحل
اسد مذنبی
این روزها نظریات حضرت امام راحل به شدت مورد سوءاستفاده مسئولان حکومت قرار گرفته و آنان سعی دارند با سبقت گرفتن ازیکدیگر برای خویش از این اندیشه های " گه هر بار" ‌نمدی بسازند. و ما بر آن شدیم تا جهت حفظ و اشاعه این اندیشه های زربار (زر یک درجه بالاتر از گهر است) مبادرت به نقل آن از توضیح المسائل خود حضرت بنماییم و باید توجه داشت که این اندیشه های گه هر بار چند صد صد صفحه میباشد و فقط برخی را که به صورت قانون درآمده و یا مبنای استدلال حقوقی قرار گرفته اند را نقل میکنیم و البته فقط اندیشه هایی را نقل میکنیم که به صورت قانون درآمده والا توضیح المسائل حضرت پر از صحنه های بزن بزن و پرنوگرافی است، البته برای مزاح هم که شده تعدادی از این اندیشه های روح افزا را نقل کرده ایم.
مسئله ١١١ــ اگر مسلمانی به یکی از دوازده امام دشنام دهد یا با آن دشمنی داشته باشد، نجس و کافر است (آخیش، خیال برخی ها راحت شد چون امام سیزدهم یعنی امام راحل خودمان از این امر مستثنی است).
مسئله ١٠٩ــ کسی که معلوم نیست مسلمان است یا نه پاک میباشد ولی احکام دیگر مسلمانان را ندارد مثلا نمیتواند زن مسلمان بگیرد (فقط میتواند از حراجی بازار فجیره در امارات آن را خریداری نماید) و نباید در قبرستان مسلمانان دفن شود (قبرستان خاوران چطور؟)
مسئله ٢٤٩٨ ــ مردی که زن خود را طلاق میدهد باید عاقل و بالغ (بالغ را میشود کاریش کرد اما مرد عاقل از کجا گیر بیاوریم) و به اختیار طلاق دهد (یعنی هر وقت کیفور بود و یا هوس چشم چرانی کرد) و او را مجبور نکنند (یعنی قربانش بروم اغوا نشود) و نیز باید قصد طلاق داشته باشد (مطمئن شود که طرف جدید صد در صد در تور مبارک افتاده باشد) پس اگر صغیه طلاق را به شوخی بگوید صحیح نیست (همسران طنزپردازان و کمدین‌ها خیالشان راحت باشد ).
مسئله ٢٥٠٨ ــ طلاق باید به صیغه عربی خوانده شود (بدبخت شدیم چون ما فارسی به زور حرف میزنیم، به کسانی که همسر خارجی دارند توصیه میشود به جای فارسی به آنها عربی یاد بدهند) و دو مرد عادل آن را بشنوند (قضیه بیخ پیدا کرد، باید دنبال مرد‌ عادل گشت) و اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند (خودکفایی) و اسم زن مثلا فاطمه باشد باید بگوید "زوجتی فاطمه طالق" زن من فاطمه رهاست (و یک آخیش را نیز اگر چاشنی صیغه بنماید مستحب است. دم حضرت امام گرم) و اگر دیگری را وکیل کند باید ‌بگوید زوجه موکلی فاطمه طالق (قابل توجه وکلای دادگاههای شریعت در کانادا).
مسئله ٢٥٠٩ ــ زنی که صیغه شده مثلا یک ماه یا یک روز یا یک سال او را عقد کرده‌اند (فاحشه گی قانونی) طلاق ندارد و رها شدن او به این است که مدتش تمام شده (تاریخ مصرفش گذشته) یا مرد مدت او را ببخشد (قربون مردهای بخشنده) به این ترتیب که بگوید: مدت را به تو بخشیدم (چون میخواهم یکی دیگه صیغه کنم) و پاک بودن زن از حیض (پریود ــ‌ ترجمه از ماست) لازم نیست (یعنی برو به امان خدا و توجه داشته باشید که حضرت امام با درایت هر چه تمام تر، شر خریدن نوار بهداشتی را از گردن مردها کم کرده اند، دمش خیلی گرم).
مسئله ٢٥١٠ــ زنی که نه سالش تمام نشده (از کی تا حالا بچه نه ساله را "زن" خطاب میکنند) و زن یائسه عده ندارند (عجب) یعنی اگر چه شوهرش با او نزدیکی کرده باشد (آقایان محترم نزدیکی با دختربچه نه ساله در جوامع آزاد جرم سنگینی است و حبس ابد به همراه دارد ‌و باید دوری کرد نه نزدیکی) بعد از طلاق میتواند فورا شوهر کند (و برای کار به امارات و شهر دوبی برود).
مسئله ٢٥١٥ــ زنی که نه سالش تمام شده و یا یائسه نیست اگر صیغه بشود مثلا یک ماه یا یک سال چنانچه شوهرش با او نزدیکی نماید (یا قمر بنی هاشم، امام جان با بچه نه ساله هم بعله) و مدت آن تمام بشود یا شوهر مدت را به او ببخشد در صورتی که حیض (پریود) میبیند (به حق چیزهای نشنیده) باید به مقداردو حیض و اگر حیض نمیبیند (یعنی به جای آن عروسکش را میبیند) یعنی چهل و پنج روز از شوهر کردن خودداری نماید (معلوم میشود شرع انور به صغیر و کبیر رحم نمیکند).
مسئله ١٠٦ــ کافر نجس است. یعنی کسی که منکر خدا شود یا برای خدا شریک قرار دهد و یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیا را منکر شود و باید از آنها اجتناب کرد (یعنی باید از چند میلیارد مردم جهان اجتناب کرد و نباید با التماس از آنان خواست روابط دیپلماتیک با ام القرای اسلام داشته باشند برای چند مثقال انرژی هسته ای روزی صد بار جلو آنان خم و راست شده و دم به دم قربان صدقه کفار رفت).
مسئله ٨٩٣ ــ در چهار جا تخلی حرام است. اول در کوچه های بن بست در صورتی که صاحبانش اجازه نداده باشند (اگر صاحب کوچه بن بست اجازه بدهد که کسی روز روشن وسط کوچه چنین عمل نیکویی مرتکب شود معلوم است یک چیزیش میشود) دوم در ملک کسی که اجازه تخلی ندارد (مثل رستوران مک دونالد) سوم جایی که برای عده مخصوصی وقف شده است (فقط مخصوص مشتریان آن محل CUSTOMER USE ONLY) چهارم روی قبر مومنین (بی جهت نیست که ایرانی‌ها وقتی به همدیگر دشنام میدهند میگویند ... به قبر پدرت).
مسئله ٧٨ ــ مستحب است در موقع تخلی (کار خیر) جایی بنشینند که کسی او را نبیند (توالت صحرایی نباشد) و موقع وارد شدن به مکان تخلی اول پای چپ (این قسمت مخصوص پادگان های نظامی است که به چپ چپ میدهند ــ طبل بزرگ زیر پای چپ) و موقع بیرون آمدن اول پای راست را بگذارد همچنین باید سر را بپوشانند (یعنی در توالت نیز باید سر خود را کلاه گذاشت) مستحب است که روی دو پا بنشینند (قابل توجه هوانیروز و هوابرد) ولی سنگینی بدن را بر پای چپ بیندازند (تکلیف مومنین با توالت فرنگی چیست؟)
نشستن روبروی خورشید (مگر طرف میخواهد حمام آفتاب بگیرد) و روبروی ماه (یعنی اگر کسی زیر نور ماه به جای این که احساسات شاعرانه اش گل کند توالتش بگیرد باید گفت واقعا که...) و نیز موقع تخلی، نشستن در میان باد (هنگام گردباد و یا طوفان مگر میشود از این کارها کرد؟) و در جاده و خیابان (مثلا بزرگراه ها) مکروه است (آدم از بغل بزرگراه ها رد میشود تنش میلرزد چه رسد به این که برود وسط بزرگراه و از آن کارها بکند) و همچنین زیردرختی که میوه میدهد (ممکن است طرف زیر درخت برای خود در حال هپروت باشد که میوه بر فرقش فرود آید و حال گیری بشود) و چیز خوردن در موقع تخلی (کسی نبوده به حضرت امام بگوید توالت میز ناهارخوری نیست) و توقف زیاد در موقع تخلی (اشغری‌ها و برادران خمار و هم شیره‌ها مشمول این بند نمیشوند).
مسئله ١١٥ــ قفاع که از جو گرفته میشود و به آن آبجو میگویند نجس است (احتمالا منظور حضرت امام آبجو گرم بوده چون تگری آن حلال میباشد) ولی آبی که به دستور طبیب از جو میگیرند و به آن ماءالشعیر (آبجو اسلامی) میگویند پاک است (دعوا بر سر اسم است چون ماءالشعیر ترجمه عربی آبجو است و بی جهت نیست که ایرانی‌ها در منزل آب از جو میگیرند، زیرا یحتمل که از طبیب نسخه گرفته باشند).
مسئله ٢ــ تقلید در احکام عمل کردن به دستور مجتهد است و از مجتهدی باید تقلید کرد که مرد و بالغ و عاقل (مثل حسنی امام جمعه ارومیه) و شیعه دوازده امامی (امام جان نان بقیه را آجر نکن) و حلال زاده باشد (یحتمل که حضرت امام شوخی میکنند چون اگر کسی در حلال زاده بودن مجتهدی شک کند دودمانش به باد میرود) و عادل باشد (مثل قاضی مرتضوی) و نیز باید از مجتهدی تقلید کرد که حریص به مال دنیا نباشد (مثل هاشمی رفسنجانی).

amoznabi@yahoo.com