گفت‌وگوی سایت فیفا با علی دایی: مادرزاد گل زنم!



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۱ خرداد ۱٣٨۶ -  ۱۱ ژوئن ۲۰۰۷


در آسیا هیچ مهاجم دیگری که نامش از لحاظ شهرت و افتخار همتای علی دایی باشد وجود ندارد. علی دایی سمبل تیم ملی ایران در ده سال گذشته بوده است. در سرتاسر جهان مهاجمان اندکی هستند که در یک زمان بسیار طولانی موفق بوده‌اند و در پایان دوران فعالیت‌شان هم همچنان بتوانند به گلزنی ادامه دهند. اما علی دایی چنین بازیکنی است. مهاجم پیشین بایرن مونیخ که بیست و نهم مارچ گذشته سی و هشتمین روز تولدش را جشن گرفت در صد و چهل و هشت بازی ملی صد و نه گل به ثمر رساند واز این حیث در سطح بازیکنان بزرگی همچون پله و فرانس پوشکاش قرار گرفت. او به واسطه‌ی تلاشش شناخته شده است و از این رو الگویی ایده‌آل برای همبازیانش و جوانان کشورش به شمار می‌آید. خبر پایان کار دایی به عنوان یک بازیکن پس از آن که سایپای تهران روز بیست و هشتم می به قهرمانی در لیگ حرفه‌ای فوتبال ایران رسید در صدر تمام اخبار دنیا قرار گرفت. این یک افتخار بسیار جالب بود زمانی که این فرد به عنوان مربی بازیکن توانست با نتیجه‌ی دو بر صفر تیمش را به پیروزی برساند و باشگاهش را به مقام قهرمانی برساند.

به گزارش ایسنا، دایی در گفت‌وگو با FIFA.COM درباره‌ی گذشته‌ی پرافتخارش و آینده‌اش در ورزش فوتبال سخن گفته است. متن این گفت‌وگو در زیر می‌آید:

* آقای دایی هر بازیکنی نمی‌تواند در سن سی و هشت سالگی در این سطح از فوتبال که شما نشان دادید بازی کند. این چنین که شما نشان دادید یک بازیکن متعهد به واسطه‌ی کار همیشگی و سخت برای سالیان متمادی به آن برسد. چرا به فوتبال خود پایان دادید؟

- زمانش رسیده بود تا به بازی پایان دهم. همیشه می‌خواستم در زیباترین شکل ممکن این کار را انجام دهم. صادقانه بگویم می‌خواستم کفش‌هایم را پس از جام جهانی در سال گذشته بیاویزم اما، به دلیل نتایج غیر قابل پیش بینی در آن زمان از این موضوع صرف نظر کردم که ده ماه تمام طول کشید یعنی تا پایان لیگ فوتبال ایران.

* شما عناوین بسیاری را دریافت کرده‌اید. فوتبالیست سال آسیا در سال ۹۹ شده‌اید و تیم ملی ایران را به افتخارات بزرگی رسانده‌اید، برای شخص شما به یاد ماندنی‌ترین لحظه کدام بوده است.

هیچ وقت روز ۲۹ نوامبر سال ۱۹۹۷ را فراموش نخواهم کرد. ما باید در بازی‌های رفت و برگشت برابر استرالیا به میدان برویم تا بازی پلی آف را برای حضور در جام جهانی ۱۹۹٨ برگزار کنیم. پس از تساوی یک بر یک در بازی‌های رفت در تهران به نظر می‌رسید استرالیایی‌ها از موقعیت بهتری برخوردار باشند . زمانی که ما در بازی برگشت در ملبورن با نتیجه‌ی دو بر صفر از حریف عقب افتادیم آن گمان‌های اولیه به یقین بدل شده بودند اما، ما پا پس نکشیدیم و با دو گل دیر هنگام بازی را به تساوی دو بر دو کشانیدم. آن اولین حضور ما در جام جهانی پس از بیست سال را رقم زد. این موضوع به راحتی قابل درک نیست.

* هر بازیکنی در دوران فعالیتش پستی و بلندی‌های زیادی را تجربه می‌کند، با وجود موفقیت‌های بزرگی که شما آنها را جشن گرفته‌اید نقاط ضعفی هم وجود دارد؟

- بله، بازی‌های آسیایی سال ۱۹۹۴ در هیروشیما که من در آن در یک بازی گروهی مصدوم شدم و مجبور شدم خود را به تیغ جراحان بسپارم. دوران نقاهت زمان بسیار زیادی به طول انجامید و من تا مدت‌ها نمی‌توانستم در اختیار تیمم باشم. آن روزها دوران بسیار سختی برایم بود. هفت سال بعد ما به یک امتیاز نیاز داشتیم تا به طور مستقیم به جام جهانی ۲۰۰۲ راه پیدا کنیم. اما در میان شگفتی محض شکست خوردیم، این شکست دارویی تلخ برای ما بود.

* دوران فعالیت‌های شما خیلی دیرتر از هر بازیکن دیگری آغاز شد. چگونه توانستی خود را همپای دیگران برسانی؟

- بیش از همه با یاری خداوند و البته به واسطه‌ی کار زیاد و قاطعیتی که من در طول تمام سال‌های فعالیتم از خود بروز دادم. همیشه خودم را باور داشتم.

* از همان روزهای آغازین شما با گلزنی‌های زیادی که انجام می‌دادید برای خود کسب شهرت کردید، آیا اکنون با به ثمر رساندن بیش از یکصد گل می‌توانید برای ما رمز موفقیت خود را فاش کنید؟

- برای این همه گلزنی باید مادرزاد گل زن بود، انسان به عنوان گلزن به متولد می‌شود، این نوعی استعداد است که به واسطه‌ی تمرین‌های فشرده می‌توان آن را بهبود بخشید. من هیچ استثنایی در این مورد نیستم.

* شما هم با تیم ملی و هم در سطح باشگاهی دو دهه‌ی تمام موفق بودید، عده‌ی بسیار کمی می‌توانند چنین چیزی را باور کنند. چگونه به این موفقیت رسیدید.

- سختی زیادی کشیدم تا در تمرین‌ها و در مسابقات با تمرکز باشم. این بخشی از زندگی هر روزه‌ی من است. من شیفته‌ی فوتبال هستم.

* شما ایران را به دو جام جهانی فرانسه و آلمان رساندید اما، در هر دو جام جهانی باید پس از دور مقدماتی به کشور خود بازمی‌گشتید آیا فکر می کنید این به کیفیت تیم شما مربوط می‌شد یا صرفا یک بدشانسی بود؟

- این نه بدشانسی بود و نه این که ما خیلی بد بازی کردیم. باید بپذیریم فوتبال ما در چه سطحی قرار دارد. با کمی شانس بیشتر می‌توانستیم در جام جهانی ۱۹۹٨ فرانسه برابر یوگسلاوی یا آلمان به پیروزی برسیم. البته آنها قدرتمندتر از ما بودند، از این رو ما شکست خوردیم به همین سادگی.

* شما در مقام بازیکن – مربی سایپا را به مقام قهرمانی رساندید و در پیروزی مهم دو بر صفر برابر مس کرمان گلزنی هم کردید. آیا فکر می‌کنید که این یک پایان شایسته برای فعالیت‌های شما بود؟

- این پایان فعالیت‌های من نیست. من هنوز اهداف بزرگی دارم که باید به آنها برسم. درست قهرمانی همزمان با اولین سال مربیگری‌ام تجربه‌ی بسیار بزرگی برای من بود. البته برای مدت زیادی از این موضوع راضی نخواهم بود.

* کدام یک از حریفان متعددی که برابر شما قرار گرفتند بیش از سایرین مورد احترام شما هستند؟ بازیکن مورد علاقه‌ی شما کیست؟

- من به همه‌ی تیم‌ها احترام می‌گذارم. از بازیکنان و مربیان بسیاری آموخته‌ام و فوتبالم را به واسطه‌ی آنها بهبود بخشیده‌ام اما، اگر مجبور باشم از بازیکن خاصی نام ببرم آن بازیکن جیووانی البر برزیلی خواهد بود. او با من در بایرن مونیخ بازی می‌کرد. نوع فوتبالی که بازی می‌کرد را بسیار می‌پسندم.

* در تیم ملی کنونی ایران کدام بازیکن را جانشین خود می‌بینید؟

- هر بازیکنی که به تیم ملی فرا خوانده می‌شود در آنجا رشد می‌کند و زمانی هم فعالیتش به پایان می‌رسد. من هم چنین شرایطی را داشتم. من زمان زیادی در تیم ملی بازی کردم اما، هیچ گاه خودم را بازیکن فوق‌العاده‌ای نمی‌دانستم. در آینده هم نمی‌خواهم بازیکن خاصی باشم. بسیاری از بازیکنان ایرانی از استعداد زیادی برخوردار هستند و البته با پتانسیل بالا اما، موفقیت آنها به خواست خدا پیوند دارد.

* چه برنامه‌ای برای آینده‌تان دارید؟ آیا همچنان مربی سایپا می‌مانید؟ آیا هیچ وقت به این فکر افتاده‌اید روزی در تیم ملی به عنوان مربی فعالیت کنید؟

- تصمیم گرفته‌ام که مربی سایپا بمانم، دوست دارم تنها روی تیم خودم تمرکز کنم. هنوز به مربیگری در تیم ملی فکر نکرده‌ام. در این باره هنوز زمان زیادی در آینده دارم.