سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مجلس موسسان زود هنگام، ترفند جدید اصلاح طلبان


برزویه طبیب


• انقلاب این ملت از نقطه برگشت ناپذیر عبور کرده است. اگر اصلاحی در پیش باشد، مشروط به این است که در اولین قدم آنهایی را که به جرم تظاهرات زندانی شده اند آزاد شوند و آنهایی را که این افراد را زندانی کرده اند و یا دستور زندانی کردن آنها را    داده اند، زندانی کنند. اگر امیدی به اصلاح کسی که کودک را کشته است باشد، این امر، جز در محبس، امکان پذیر نخواهدبود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱٣ آذر ۱۴۰۱ -  ۴ دسامبر ۲۰۲۲


 با پایداری ملت ایران در انقلاب خویش، زمزمه های نجات این حکومت توتالیتری که نقاب جمهوریت را بر چهره دارد، این حکومت اغنیا که در پس پرده لفاظی درباره مستضعفان پنهان شده است، از طرف اصلاح‌طلبان حکومتی بالا گرفته است.

جدیدترین ترفند این جماعتی که تا دیروز و حتی امروز، کاری جز ماستمالی جنایت نداشتند، دعوت از حاکمیت برای تجدید نظر کلی در نظام سیاسی است. آنها موضوع مجلس موسسان را پیش کشیده اند.

شاید عده ای دچار این توهم شوند که این هم راهی است برای جلوگیری از ریخته شدن خون های بیشتر. ولی این جماعت بی مصرف که سال‌ها دمخور و هم سفره حکومتی‌ ها بوده‌اند، بهتر از من و شما می دانند که نرود میخ آهنین بر سنگ، چه برسد به میخ اینها که چوبین است. بنابراین این توهم است اگر فرض کنیم که خطاب این جماعت حکومتی‌ها هستند.

این جماعت تفرقه در صفوف مردم را در مد نظر قرار داده اند زیرا اگر مردم منتظر شوند که چه زمانی جناب رهبر حالش خوب شود و قبول کند که هررشته ای که تا به حال بافته ,پنبه شود و تازه بعد از آن در کوی و برزن فریاد کنند که ای مردم بشتابید به صندوق های رای تا ما هر تقلبی را که بلدیم با رای شما دوباره و دوباره بیازماییم، عمر او تمام است .

ماحصل این درنگ بی موقع، جز فرصتی برای نیروی سرکوب تا نفسی تازه کند، نخواهد بود.

خمینی در زمان انقلاب اسلامی اعلام کرد‌ که هدف اسلام است نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم. اکنون نیز مردم‌ ما فریاد می زنند که هدف ازادی است نه‌ یک‌ کلمه زیاد‌ و نه یک کلمه‌ کم . و این دو با هیچ ملاطی به هم نمی چسبند.

لزومی ندارد که به‌ ایرادات واضح انتخابات مجلس موسسان در شرایط کنونی بپردازم. کافی است‌ این نوابغ عرصه چانه زنی از خود بپرسند که چه کسی نگهبان صندوق های رای خواهد بود؟ لباس شخصی ها؟ و یا ماکرون و جو بایدن؟ اولی ها که حالشان معلوم است و دوتای بعدی که جز منافع شرکت های نفتی و غیر نفتی، چیز دیگری را لحاظ نخواهند کرد. و یا هر دو با هم؟ که‌ دراین صورت وای به حال ملت. اگر پینوشه ایرانی رییس این مجلس موسسان نشود، شانس آورده ایم.

انقلاب این ملت از نقطه برگشت ناپذیر عبور کرده است. اگر اصلاحی در پیش باشد، مشروط به این است که در اولین قدم آنهایی را که به جرم تظاهرات زندانی شده اند آزاد شوند و آنهایی را که این افراد را زندانی کرده اند و یا دستور زندانی کردن آنها را    داده اند، زندانی کنند. اگر امیدی به اصلاح کسی که کودک را کشته است باشد، این امر، جز در محبس، امکان پذیر نخواهدبود. اگر امثال آقای بهشتی و غیره، دنبال اصلاحات این چنینی هستند، قدم شان روی چشم.

این چانه زنان حرفه ای به قشر خاکستری امید بسته اند.

اولین سوال این است که کدام قشر خاکستری؟ اگر واقعا این قشر وجود دارد، این آقایان و خانم ها صد نفر از این خاکستری ها را در خیابان مرکزی هر شهری جمع کنند تا ما هم چشممان به جمال ایشان روشن شود. اینکه کسی از هراس وحشیان چماق به دست، خانه نشین است، و یا مجبور است نان شب همان فرزندی را که در خیابان فریاد زن زندگی آزادی سر می‌دهد، را تامین کند، رنگ چهره او را خاکستری نمی کند.

فاصله بین رنگ سرخ انقلاب و رنگ سیاه ارتجاع، خاکستری نیست. گذشت آن زمانی که مردم پرچم سفید تسلیم در دست داشتند ‌و فاصله آنها را با ارتجاع سیاه اقشار خاکستری اصلاح طلبان پرمی‌کرد.

این چانه زنان حرفه ای به این امید بسته اند که نیروی سرکوب، ناتوان از جمع کردن انقلاب و‌ نیروی مردم خسته از تلاش بیهوده برای غلبه بر ارتجاع، هردو کنار بکشند تا راه برای ورود این آقایان و خانم ها هموار شود. اول اینکه‌ هیچ‌ نشانه ای از خستگی در مردم جان بر کف دیده نمی‌شود. به فرض هم‌ روزی این معادله به چنین توازن قوایی ختم شود، من به این آقایان و خانم ها اطمینان می دهم که در این شرایط فلان سرهنگ سپاه یا ارتش، به یاری همان ماکرون وبایدن، یا اگر فرصتی یافت، همان پوتین مغضوب همگان، به ضرب توپ و تفنگ، بساط هر میزمذاکره و چانه زنی را با کودتا، برهم خواهد زد.

این چانه زنان حرفه ای فکر می‌کنند که‌ میلیون‌ها‌ مردمی که با شعار رای من کو به میدان آمدند، هنوز هم در خانه نشسته و منتظر اوامر ایشان هستند تا دو باره به حمایت آنها برخیزند. این نوابغ چشم ندارند ببینند که حتی حاکمیت، نمی تواند‌ طرفداران خود را پیدا کند، تا راهپیمایی های صد ها هزار نفری گذشته را تکرار کند، هرچند که هزاران هزار ساندیس در انبارهای خود دارد، چه برسد به شما که حتی ساندیس هم‌ندارید.

شما به طرفداران خود وعده موسوی سبز را دادید، و‌مردم روحانی بنفش را تحویل گرفتند، ‌مردم نیز با پرچم خاکستری به خانه رفتند تا با پرچم سرخ انقلاب دوباره از خانه خارج شوند. معلوم شد، این تنها شما نیستید که می توانید رنگ عوض کنید.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست