عنوان : زحمت به خود
مقاله مستدل شما و برخورد شما به بهنود خوب است ولی زحمت به خود ندهید این افراد روزی از جیب شاه می خورند و روزی از جیب شیخ. اینها طرفدار باد هستند برای خوشحالی شیخ در کتابشان علیه شاه می نویسند و در جلسات دوستداران شاه وسلطنت از شاه تمجید می کنند.مهم این است در کجا حرف می زنند و سود در چیست. بیات زاده محترم در این اوضاع بحرانی ایران مقاله ای بنویسید تا تکلیف مردم با این رژیم معین شود.بهنود و بهنودها را بگذارید بنالند همه .شما وقت عزیز خود را صرف پیشبرد دمکراسی و آزادی در ایران نمائید همان راهی که مصدق رفت. آیا می دانید بزودی در ایران انتخابات است و تکلیف مردم چیزست؟تا دوباره فریب رژیم را نخورند.
۴۰۱۴ - تاریخ انتشار : ٣ آبان ۱٣٨۷       

عنوان : درود بر شما جناب دکتر منصور بیات زاده که این موضوع را مطرح کرده اید.
من طرفدار مهندس بازرگان نیستم ، اما در هر کجا که پاکی و صداقت را ببینم می ستایمش. حتی اگر از آدم بدی حرکت زیبایی را اتفاقی ببینم به آن اشاره می کنم ، زیرا انسان می تواند تغییر کند. متأسفنه بسیاری از ایرانیان از جمله آقای بهنود سیاست را با دروغپردازی و پدرسوخته بازی اشتباه گرفته اند . در حالی که هرچه انسان زلالتر باشد پایگاهش محکمتر و به مردم نزدیکتر است و در تاریخ عموماً مردم اگر کسی را با چنین ویژگی هایی تشخیص داده اند همیشه به او گرایشی صمیمی و دوستانه داشته اند.
نامه ی بازرگان یک اقدام تاریخی ویژه است و چه بسی اگر دستش بازتر بود آن نامه می توانست شرایط خاصی ایجاد کند. و امروز هم دیگر نمی گفتند : "ما نامه را نگرفتیم" شاید هم واقعاً نامه به مقصد نرسیده باشد.
وقتی تحلیل گران ما بهنود ها باشند ، آخر و عاقبت کشور مان نیز همین خواهد بود که می بینید.
من از نامه ی بازرگان چیزی نشنیده بودم ، به نظرم چنین نامه ای گذشته از ارزش تاریخی و سیاسی دارای ارزش فرهنگی و ادبی و حتی حقوق بشری است. قانون پذیری را تبلیغ می کند و دفاع را حق همگان میشمارد.
و اگر حتی چنین دادگاهی در خارج از ایران تشکیل می شد - که بهتر بود اینطور می شد - در آن صورت ما امروز با بسیاری از سئوالات بی جواب در گنگ تاریخ قدم نمی زدیم.
البته چه بسی نامه را عمداً به شاه نرسانده اند ، زیرا اگر شاه هم حاضر به حضور در دادگاه میشد ، به احتمال قوی "شاه دوستان" خارجی چنین اجازه ای را به او به دلایل بسیار نمی دادند.
چه می توان کرد همین است که هست. وقتی خیابان های سیاست ایران از بزرگ زنان و بزرگ مردان خالی است ، باید مسعود بهنود ها امازاده ی نجات گردند!
۴۰۱٣ - تاریخ انتشار : ٣ آبان ۱٣٨۷