سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تراژدی نه، همه فاجعه - داریوش همایون

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : همشهری .

عنوان : به " نیاز" که گویا " چپ" بوده است
شما شخصا مختارید جلوی هرکس که خواستید" سرتعظیم " فرود آورید ولی لطفن سعی نفرمایید " خانواده چپ" را هم به دولا راست شدن ترغیب نمایید.
کسی که از جلوی در حیاط خانه و خانواده چپ تنها عبور کرده باشد، در مقابل کسی که هنوز " کودتای ۲۸ مرداد" را "قیام " می نامد ، سر فرود نمی آورد. باقی خصوصیات و "عملکرد"های جناب همایون هم پیش کش.
کسی که دیگران را متهم به عدم مطالعه "آثار" آقای همایون می کند، حتمن کتاب" ایران دیروز، امروز و فردا" ی ایشان را هم خوانده است که در آن به شاه ایراد می گیرد که چرا در مقابل اعتراضات مردم قاطعانه ایستادگی نکرد( بخوان حمام خون بیشتر براه نینداخت).
مد شده است که هرکس " وامیدهد" ادعای "سابقن " یا "فعلن " ، "چپ بودن" هم بنماید. برفرض که چپ هم بوده اید ، حال که نیستید و افتخاری هم در آن نمیبینید ، پس چرا بیان می کنید؟ جز این است که می خواهید به خیال چپ اندیشتان وانمود کنید که گویا " چپ" باید مثل شما عمل کند. چون حتمن خود را مغز کل هم می دانید؟
۱٨٣٨۴ - تاریخ انتشار : ۶ آذر ۱٣٨٨       

    از : نیاز

عنوان : آیا داریوش همایون را به درستی میشناسید؟
جناب فرخجسته شما اصلا با کتابها و مقالات داریوش همایون آشنایی دارید و یا این اولین مقاله ای از اوست که میخوانید؟ تا جایی که من از کتاب من و روزگارم و مقالات آقای همایون در کیهان لندن و نشریات دیگر خوانده ام و مصاحبه های ایشان را خوانده ام هیچکسی با شجاعت و منطقی و مستددل ایشان از رژیم شاه انتقاد نکرده. من که خود از خانواده چپ ها میباشم در مقابل شجاعت اخلاقی و قدرت تحلیل ایشان سر تعظیم فرو می اورم و داشتن چنین منشی را به همه فعالان سیاسی صرفنظر از اینکه همنظر یا دگر اندیش همایون باشند توصیه میکنم. منتهی به جای اینکه ما خود مطالعه کنیم و بدنبال فاکتهای واقعی باشیم، معمولا به شعارهای کلیشه ای این و آن و ادعاهای بچه گانه بی پایه علیه دست اندرکاران رژیم شاه بسنده میکنیم.
۱٨٣۷٨ - تاریخ انتشار : ۶ آذر ۱٣٨٨       

    از : سیما سین

عنوان : معمای نقد گذشته
چرا کوشندگان سیاسی ما از برخورد به گذشته ی خود و اشتباهات سازمان خود احتراز دارند؟ و اگر هم عناصری به صورت غیر سازمانی به گذشته برخورد کنند محافظه کارانه از کنار اشتباهات و لغزشها می گذرند و برای آنها توجیهات ناموجه دست و پا می کنند؟
چپ و راست و میانه ندارد. این فاجعه دامن همه را گرفته است و رها نمی کند. درکنگره ها و نشست ها، بعضی از سازمانها چپ اوراقی را در برخورد به گذشته سیاه کرده اند که برای کوشندگان سیاسی آینده نه تنها روشنایی بخش نیست بلکه پرسش انگیز است و بار انتقال تجربه ای را حمل نمی کند.
به کارنامه ی حزب توده، وابستگان آن و مجاهدین خلق نگاه کنید، آنهمه اشتباه، که در موارد بسیار با نادانی، غفلت و حتی خیانت قرابت دارد هرگز مورد سنجش صادقانه قرار نگرفته است و تانگیرد احتمال تکرار آنها در دستور کار است و همه ی فعالیتهای امروز آنها مورد تردید و سوء ظن اقرار می دهد.
وضع نیروهای سلطنت طلب از اینهم بدتر است. آقای همایون از بهترین منتقدان سیاستهای گذشته، از طیف راست بشمار می آیند کم کم دارند از به نوعی جمهوری خواهی شرمگین نزدیک می شوند، با وجود این از برخورد صادقانه به گذشته و مسئولیتهای خطیر خود در تعین بسیاری از سیاستهای خانه برانداز سر باز می زنند.
آنها نهایتا به این نتیجه ی عوامفریبانه می رسند که توسعه ی سیاسی به موازات رشد اقتصادی انجام نگرفته است.
آنها به مساعی شاهانه در تشدید عقب افتادگی فرهنگی و تلغیظ و بسط لایه های اندیشگی لجن اجتماعی شناخته شده ای بنام آخوند و مسئولیت مستقیم حکومت در نابسامانی های بعدی اشاره ای نمی کنند.
شاهزاده جوانبخت هم که کم کم دارند از دایره ی جوانی خارج می شوند، گذشته را معرکه می داند باصد البته اشتباهاتی، خب آدم اگر حرکت کند ممکن است مرتکب اشتباهاتی هم بشود!
چپ و راست و میانه تحلیلهای کاملا متفاوت و حتی متضادی از تاریخ گذشته دارند و متاسفانه ما عوام بسیار بیشتر از آنچه که از خود ِ دست اندرکاران سیاستهای دیروز میهن بیاموزیم از اسناد سیا و مدارک بایگانی ها ی وزارت امور خارجه ی "دول راقیه" می آموزیم که بتدریج علنی می شوند. تا این شکاف پر نشود شاید ما نتوانیم گام آگاهانه و سازنده ای بهسوی اینده برداریم.
این معضل نیاز به بازنگری و بازاندیشی دارد.
۱٨٣۷۴ - تاریخ انتشار : ۶ آذر ۱٣٨٨       

    از : هوشنگ فرخجسته

عنوان : برای ر سماوی
آری چنین ست، اما نکته ای در این میان وجود دارد که مسئله و یا سوء تقاهم را می توند بزداید.
ـ در شور و شر انقلاب ۵۷ بعضی از سران حکومت سابق را با وضع فجیعی قتل عام کردند
آنکه آنروز محکوم کرد هر کجا هست سلامت باد ! آنکه بعدا محکوم کرد و حتی امروز باید او را گرامی داشت آنکه هنوز در عالم ۲۲ بهمن ست و هنوز قادر به محکوم کردن آن جنایات نیست خطرناک ست. هر کس میخواهد باشد . باید به مردم نشان داد در کجا ایستاده ایم.
ـ ۱۳ آبان ۵۸ سفارت ایالات متحده ی آمریکا توسط بچه های خمینی اشغال میشود
خیلی ها بی خبر از حقوق بین الملل بتلافی کودتای ۲۸ مرداد دلشان خنک شد.
کسی نبود بگوید بابا آمریکا از این کودتا ها زیاد کرده به ما چه مربوط ست .ما باید عاقلانه و شرافتمندانه عمل کنیم. مبارز شریف عباس امیر انتظام را دستگیر کردند ۳۰سال زندانی جهل و جنایت ! امروز خواندم که ایشان در حال تهیه پیش نویس علیه تشکیل مجلس خبرگان بوده خمینی با جو سازی سفارت و بقیه هوچیگری ها توانست مشروعه به مردم تحمیل نماید.

خدا حفظش کند آیت الله العظمی منتظری دو هفته پیش شجاعانه برای عبرت جوانان با تواضع گفت: اشعال سفارت بنفع مملکت نیود و به اشتباه خود اعتراف نمود.

نتیجه:

آقای همایون که چندی پیش جشن تولدش را شنیدیم هم می تواند با دید امروز خود راجع به نبود لیبرالیسم در قبل از ۳۲ بنویسد.

اگر کلمات زیبا و پخته ی امروز نتواند چند وچون دیروز را تجزیه تحلیل یا حتی به نقد بکشد نشان از یک پندار گزینشی می باشد نه آزادمنشانه .


موضوع من فقط آقای داریوش همایون نیست بلکه این انتظار را از روسای دانشگاه و مقامات بلند پایه رزیم گذشته هم دارم تا آن هموطنان با دید «امروز» به وقایع «دیروز» برخورد ننمایند و نقاط ضعف و قوت را به رخ مردم نکشانند هرگز روش برخورد انتقادی سازنده در ایران ما پا نخواهد گرفت. من از این حضرات حاکم انتظاری ندارم

بد بختانه هموطنان مسئول ما در حکومت گذشته خود را با سران این حکومت بی مایه مقایسه می کنند که بسیار تاسف انگیز ست.

در ایران زمان شاه می توانستیم خود را با از «ما بهتران» مقایسه کنیم و معایب را بکاهیم ولی وحشتناک بود که زیر بنای اقتصادی ایران مستحکمتر میشد و بجای گشایش های سیاسی از دو حزبی به تک حزبی و بالاخره فاجعه !

آقای همایون بهتر ازهمه می تواند از علل عدم توسعه دموکراسی لیبرال در زمان شاه حرف بزند .تا این ها تحقق نیابد تعریف و تمجید از ۸۰ سالگی آقای همایون هم زیر سئوال خواهد رفت.
۱٨٣۶۵ - تاریخ انتشار : ۵ آذر ۱٣٨٨       

    از : ر سماوی

عنوان : رفته رفته
داریوش همایون در دهه نهم زندگی قدم های سنگین و سنجیده ای را دنبال میکند به این دلیل گفتم دنبال میکند ونگفتم بر میدارد که قدم های تاکنونی وی را مبادا لحاظ نکرده باشم. من وما از گذشته "ایشان ودیگران" باخبر هستیم داوری من وما با گذشته "ایشان ودیگرا ن" با داوری "ایشان ودیگران " متفاوت، مغایر ویا شاید حتی متضاد است
دنیای اندیشه روشنفکر ایرانی معمایی پیش رو دارد وآن این است که با گذشته کسان ،که اکنون راه متمایزی دنبال می کنند چه کند؟ میزان کدام است؟ میزان داوری کنونی چیست؟ اصلا امکان داوری فراهم است؟ اصلا آیا باید اول تکلیف داوری را روشن کرد وآنگاه به تنظیم رابطه نشست یا اقدام به تنظیم تدریجی رابطه ها ومناسبات راه داوری راهموار میکند وحل معمای فوق الذکر اندیشه روشنفکر ایرانی را در دسترس میگذارد
۱٨٣۶۲ - تاریخ انتشار : ۵ آذر ۱٣٨٨       

    از : امیر ابراهیمی

عنوان : اقای همایون از دبیرکلی حزب رستاخیز تا رهبری سومکا واینک همگام جمهوری خواهان؟!؟
اقای معصومی در صفحه فیس بوک خود سرگذشت همایون را از ابتدای فعالیت های سیاسی مشروحا بیان میکنند :
داریوش همایون از آغاز تشکیل حزب رستاخیز، به عضویت «هیات اجرایی» و «دفتر سیاسی» حزب درآمد و با همکاری چند تن ازجمله جمشید آموزگار، که همایون در دولت وی به سمت وزارت اطلاعات و جهانگردی منصوب شد، اساسنامه حزب رستاخیز را تدوین کرد که در کنگره اوّل موسّسان حزب در ۱۲اردیبهشت ۵۴ به تصویب رسید.
در روز ۵ آبان ۱۳۵۵ «کنگره بزرگ» حزب رستاخیز با شرکت ۷هزار تن در سالن «مجموعه ورزشی آریامهر» «با ماٌموریت خطیر هموارکردن راه رشد و توسعه ملی» و افزایش «همدمی و یگانگی عاطفی مردم» و «شرکت دادن موثّرتر آنان در تمامی امور جامعه» برپاشد. داریوش همایون در شماره ۹آبان روزنامه «آیندگان» نوشت: «حزب رستاخیز نشان داده است که به آسانی می تواند دهها هزار کانون برپاکند و میلیونها تن را سازمان دهد» (روزنامه «آیندگان»،۹آبان۵۵). البته امیرعباس هویدا، نخست وزیر و دبیرکل پیشین حزب رستاخیز، کمتر از یک سال پیش از آن, در جلسه یی که در روز ۲۰اذر۵۴، در وزارت امور خارجه، برای تشریح فلسفه پیدایش حزب رستاخیز، برگذار شده بود؛ شمار اعضای حزب را یک میلیون و دویست هزارتن اعلام کرده بود (روزنامه «آیندگان»، ۲۰آذر۵۴).
روز ۷ آبان۵۵، جمشید آموزگار به دبیرکلی حزب رستاخیز انتخاب شد. سه هفته بعد از این تاریخ، داریوش همایون در ۲۷آبان ۵۵، به عنوان قایم مقام دبیرکل حزب رستاخیز معرفی گردید
۱٨٣۵۷ - تاریخ انتشار : ۵ آذر ۱٣٨٨       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست