سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

باخت تیم ایران و خوشحالی ما! - یاشار گولشن

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
نظرات جدیدتر
    از : یاشار گولشن

عنوان : توضیح در مورد دو کامنت
خانم زهر اردلان، اگر لطف کرده به موضوع مقاله توجه کنید بحث در مورد مشخص رفتار ایرانیها است و طبیعی است که در آن از ترمهای ایران و ایرانی استفاده شده باشد. در نوشته من چیزی در ارتبآط با "لسان مبارک ترکی" نیامده و طبعا نوشتن به این زبان هم موضوعیت ندارد. به علاوه از نظر من هیچ زبانی نه مبارک است و نه نامبارک و اساسا من با لفظ مبارک که ریشه مذهبی دارد میانه ای ندارم.
در ارتباط با این که گفته ام بخشی از مردم غیر فارس این تیم را نماینده خود ندانستند، شما میتوانید به شبکه های اجتماعی این بخش که کم هم نیستند مراجعه کنید. من بر خلاف شما که با قاطعیت میفرمائید که هیچ یک از ایرانی ها از باخت ایران خوشحال نشدند تنها گفته ام بخشی، زیاد بودن یا کم بدن تعداد این بخش در مطلب من نیامده و آمار رسمی هم در بین نیست اما در هر حال هستند. در درست نبودن قطعیت شما همین بس که پیشاپیش، آقای زیباکلام تکلیف خود را در این مورد روشن کرده بود- اگر ایشان را به ایرانی بودن قبول داشته باشید!
در باره اینکه چه گروهی با کارهای خود به سمت سوریه و عراق سازی ایران میرود بحث مفصلی لازم است که به آینده موکول میکنم.
در خصوص توصیه کامنت گذاری به نام "یک خواننده اخبار روز" که از درج یادداشت من شاکی است و مرا با برچسب "افراطی ترین جریانات نژادپرستانه پان ترکیست" نواخته است دو نکته را تذکر میدهم.
اول اینکه اگر قرار بر گلایه از اخبار روز باشد قاعدتا در خصوص این اتهام سنگین پانترکیست نژاد پرست بودن بایستی شاکی شد که به من داده شده و در اینجا بدون سند و مدرک درج شده است. دوم اینکه به فرض هم من آنی باشم که این شخص میگوید آیا موثر تر نمیبود وی به جای این که به سبک برنامه هویت جمهوری اسلامی عمل کند به مطالب این مقاله میپرداخت و از این طریق چهره "نژاد پرست" مرا میشناساند؟
۶٣۱۵۴ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹٣       

    از : زهرا اردلان

عنوان : همان بهتر که سر به تن ایران و ایرانی نباشد !
۱ ـ آقای یاشارگولشن می نویسد :

الف ـ « بخشی از ایرانیان با رفتار وهیجانات خود وجه دیگری از آن توهم بیمار گونه را که به فرهنگ ایرانی موسوم است برجسته نمودند».
ب ـ « در اینجا نیز و مطابق مدل مرسوم ایرانی...
ج ـ « ... تحلیل مدل ایرانی نیز تئوری های عام را در قالب افکار ایراندوستانه خود تغییر ماهیت میدهد»
د ـ « ... اما از آنجا که در تحلیل مدل ایرانی ... »
هـ « البته از زبان خیلی از محافل ایرانی...»
ی ـ « وقتی پای ایران و تحلیلگر ایرانی... »
و ...
آقای یاشار گولشن! لطف فرموده ، مقاله ی بعدی را به لسان مبارک ترکی بنویسند ، تا خود را (کلهم اجمعین) از هر آن چه رنگ و بوی ایران و ایرانی دارد ، رها کرده باشند .

۲ ـ اقای یاشار گولش می نویسد :
« اینکه بخشی از مردم غیرفارس ... این تیم را نماینده خود ندانستند و از باخت آن خوشحال شدند واقعیت مسلمی است. »

البته ، بر همه ما کاربران عزیز و محترم واضح و مبرهن است که منظور از « بخشی از مردم غیر فارس» ، آقای یاشار گولشن و شرکا هستند !

۳ ـ آقای یاشار گولشن می نویسد :
« انتظار می داشتیم که درویش پور نیز همراه آن دسته از ایرانیها که از باخت و حذف تیم ایران و عدم راهیابی به دور دوم خوشحال شدند خود نفس راحتی از این بابت میکشید.»

آقای نویسنده ، قیاس به نفس می فرماید. هیچ یک از ایرانی ها ( دور از جان آقای گولشن و شرکاء ) از باخت ایران خوشحال نشدند. آن خوشحالی و سرور ، پی آمد آن « باخت مفتخرانه » بوده است.
البته که ، فهم این مطلب، برای آقای یاشارگولشن و شرکاء ( که می خواهند سر به تن ایران و ایرانی نباشد ) اندکی ! ثقیل و ناگوار است.
و ...

آقای یاشار گولشن و شرکاء ( که البته ، در حسن نیت و استقلال رأی شان ذره ای تردید روا نیست ! ) این همه تلاش هویت طلبانه را برای نیکبختی و سعادت خلق ِ ( ببخشید ! ملت ) آذربایجان جنوبی انجام می دهند و قصد و نیت شان ( زبانم لال ) به هیچ وجه ، آن نیست که از ایران ، سوریه و عرق و لیبی دیگری بسازند!!
۶٣۱۴۹ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹٣       

    از : افسانه

عنوان : فوتبال فریبا
فوتبال با همه زیبای هایش, شاید به افیونی از جنس افیون مورد نظر مارکس تبدیل شده است. افیونی نه با خطرات بهداشتی, بلکه مخدری از برای تسکین دردهای سخت درمان, دردهایی شاید هم بی درمان. شاید قلبی شده است برای جهان بی قلب, روحی شده است برای زمانه ی بی روح, ترحم, مرحمی برای زخمهایی بی رحم, شاید هم حاله ای پیرامون دره ای پر اشک.
آقای نویسنده, بحث های هر دو جناب شما ها در مورد فوتبال و نقش آن در رویداد های اجتمایی نه اینکه درست نباشد, به گمانم اما بی کفایت است. چون ریشه در فرصتجویانگی دارد. همانگونه که به گمانم, دید و برداشتتان از مذهب و نقش آن در جهان بی روح و قلب آدمی نیز چنین باشد.
قطارمذهب که از لحظه ی نخستین پرسش دلهره زای نخستین انسان, او را در کوپه های خود پناه داد و در راه پر وحشت تاریخ به راه افتاد, همان قطاریست که امروز نیز دست در دست فوتبال فریبا ,دودکنان و سوتکشان, بی اعتنا به ریگ پرانی "معترض" افسرده ی اغلب متکبر ایرانی پیش می تازد.
آقای نویسنده ی گرامی, به همراه تحسین شکل زیبای نوشته ات, عرض می کنم که بهره برداری ی از این ورزش جادویی تنها در انحصار دیکتاتور ها و حکومتهای انحصار خواه نیست. به گمانم, شاید,کلان سرمایه گذاران و سود بران این مخدر محبوب, همان صاحبان نظامهایی باشند که در گمان شما و رقیبتان لابد دمکراتیکند.بیایید با هم نگاهی به انسان شیفته ی فوتبال در اجتماعات مردم این "اتوپیا ها"بیندازیم, تا بگوییم صد رحمت به انسان دردمند در توپ پناه گرفته ی ایرانی.
جهان بی قلب روح,جهان انسان همه ی جهان است. کلان روایت ها توهم هم که باشند, شاید, مسکن شرایطی می باشند که خود خواهان و آفریننده ی توهمند. فوتبال شاید روایتی باشد در تقابل با مبلغان شرایطی که تمامی تلاش شان کوشش یست در جهت حذف کلان روایت ها.
۶٣۱۴۰ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹٣       

    از : ملت

عنوان : فقط ابراز تاسف در پیش خود میتواند راضیم کند
این روزها خیلی اعتراضات این گونه دیدم ازجمله این که حکومت ایران با پخش کردن پرچم های جمهوری اسلامی خودش را میخواهد بقبولاند و غیره ولی دیگه اینجوریش را ندیده بودم.
دوست عزیز اگر در ایران زمان شاه اسامی برای تیم ها میگذاشتند برای فقط تیمهای داخلی بود و تیم ملی همیشه تیم ملی بوده . در تمام دنیا هم اینگونه هست .
شما سوراخ دعارا گم کرده اید ونمیدانید که مردم ما چه میخواهند زیر پوشش مبارزه با رژیم نظرات نژاد پرستانه خود را القا نکنید.
۶٣۱٣۶ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹٣       

    از : یک خواننده اخبار روز

عنوان : اخبار روز چه می کند؟
مدیران محترم سایت اخبار روز لطف فرموده سری به سایت یورد.نت به مدیریت یاشار گلشن بزنند تا بدانند نوشته های چه کسانی را پخش می کنند. این سایت و این فرد از افراطی ترین جریانات نژادپرستانه پان ترکیست هستند که مسئله شان فقط رو در رو قرار دادن فارس و ترک و کرد و ... است. اینها هر شخصی را که خود را آذربایجانی و در عین حال ایرانی بدانند، به عنوان ایرانچی و دشمن می دانند. مدیران محترم اخبار روز باید بدانند که با پخش نوشته های آقای یاشار گلشن (البته اسم مستعار ....) چه می کنند.
۶٣۱٣٣ - تاریخ انتشار : ۵ تير ۱٣۹٣       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست