سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

منشور بخشی از جنبش سبز
نه "منشوری برای جنبش سبز"
- فریدون احمدی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : به دکتر پیمان گرامی

عنوان : با تایید همه نکات در نظر شما باید بگویم که یک جمله را اگر به نظرتان اضافه می فرمودید من بسیار شادمان می شدم.
با تایید همه نکات در نظر شما باید بگویم که یک جمله را اگر به نظرتان اضافه می فرمودید من بسیار شادمان می شدم. ایکاش آقایان را تشویق می کردید که در کنار شکستن تابوی قوانین اسلامی، نویسندگان محسنات منشور جهانی حقوق بشر را که منشا زمینی دارند و انسانی هستند را تبلیغ و ترویج می کردند. با احترام
۲٨٣٣٣ - تاریخ انتشار : ٣ تير ۱٣٨۹       

    از : یار قدیم مدیما

عنوان : برای فریدون خان احمدی
فریدون خان احمدی از عنایت شما به کامنت ناقابل خود ممنونم.
متاسفانه گویا بد نوشتم و تذکر دادید:«در ضمن ربط اظهار نظر شما را با مقاله خود درمورد بیانیه آقای موسوی نفهمیدم.»

درست ست باید می گفتم چرا بعداز بیش از یکسال قادر نیستید تغییرات مثبت و منفی جنبش را ارزیابی کنید و این شامل جنابعالی و موسوی هم میشود.
مهندس موسوی در بیانیه ی ۱۸ از جمله گفته ست :"قوانین کشوری و از جمله قانون اساسی متونی همیشگی و تغییر ناپذیر نیستند. هر ملتی این حق را داراست که با تصحیح سیر حرکتی خویش، به اصلاح در قوانین جاری اقدام کند. اما باید توجه داشت که تنها تغییر و اصلاحی در قانون اساسی مورد پذیرش است که در فرایند مذاکره و گفتگوی اجتماعی و با مشارکت همه اقشار و گروههای اجتماعی و با پرهیز از تصلب و انحصارگرایی و زورگویی صورت پذیرد".

شما از کنار این نظر کلی مهندس موسوی «عمدا» رد شدید و »قطعه هائی گزینشی ارائه نمودید ! آیادر مملکتی که بین ۱۳۳۲تا۱۳۸۹ هیچ حزبی پا نگرفته و با بیرحمانه ترین شکلی سرکوب شده می توان دل خود را خوش کردکه دوباره فروپاشی و انقلاب .

البته این موضوع تازگی ندارد و شما تنها نیستید ۳۰ سال پیش هم بعداز انقلاب میخواندیم :«دیر نیست دور نیست ، روز رستاخیز خلق»
بعضی ها راحت می گفتند:«انقلاب مرد ، انقلاب دگری باید کرد»
شاهی ها می گفتند: « اعلیحضرت ۲ هفته دیگه بر میگرده»
۳۰ خرداد ۶۰ شعار میدادند:« شهریور ماه خون ست خمینی سرنگون ست»

امروز این مردم ایران هستند که نه با تاخیر بلکه با تعمق میخواهند مشروطه را نهادینه کنند در این مسیر رای و انتخابات مطرح ست و کار بسیار دشوارتر از انقلاب ست بالاخره باید با خودمون این موضوع را حل کنیم که علی الاصول انتخابات و گذار مسالمت آمیز را قبول داریم یا نه؟ مهم نیست خاتمی و موسوی چه میگویند .ما چه بر نامه ای داریم؟ البته اقلیت رادیکال راست و چپ بدون توجه به اتوریته ی خود هنوز در عوالم رمانتیسم انقلابی سیر می کنند و کسب قدرت در حالیکه اکثریت مردم با حوصله و قدم به قدم برای کوبیدن مهر خود بر جنبش !

موفق باشید.
۲٨۲٨۹ - تاریخ انتشار : ٣ تير ۱٣٨۹       

    از : پ پیمان

عنوان : مقایسه کوچکی میان نوشتار آقای فریدون احمدی و نوشتار اخبار روز
نگاهی گذرا به نوشتار اخبار روز تحت عنوان : " به سوی انسجام بیشتر جنبش سبز " و نوشتار آقای فریدون احمدی تحت عنوان : "منشور بخشی از جنبش سبز "
نه "منشوری برای جنبش سبز" می توان به آسانی دونحوه برخورد با اصلاح طلبان حکومت اسلامی را مشاهده نمود.
۱- اخبار روز علیرغم داشتن نظرات روشن در باره آقایان اصلاح طلب حکومت اسلامی ( رجوع شود به دیگر نوشته های اخبار روز ) در این نوشتار از دیگران می خواهد که از این بیانیه حمایت کنند بدون این که کاستی های بنیادی این بیانیه را هم برای نویسنده و یا نویسندگان این بیانیه و هم روشنگری برای بالا بردن آگاهی بخشی از خواستاران مردم سالاری که در جنبش دمکراتیک کنونی مردم ایران به شکل های مختلف شرکت دارند باز گوکنند.
در نوشتار آقای احمدی تا حدودی این کاستی ها بر شمرده شده و نشان می دهد که آقای احمدی بدون هراس حاضر است که از اقدامات عملی این اصلاح طلبان حمایت کند ولی در مقابل خاموشی و پریشان فکری این گروه از اصلاح طلبان ( حکومتی ) سکوت نکرده و یا بهتر بگویم چشمان و گوشهای خود را بر واقعیت ها نبندد.

اما بنظر من برای روشنگری بیشتر باید این آقایان را مورد سوال قرار داد تا مجبور شوند که مواضع خود را روشن تر بیان کنند. با شناخت از مومنین سیاست پیشه از جمله آقایان سروش، گنجی، میرحسین موسوی، مهاجرانی و ... باید خواست نظرات خود را در باره:

۱- نقش آیت ا له خمینی و افکار ایشان، تصمیمات خمینی در باره کشتار دگراندیشان
۲- باز گشت به دوره حاکمیت بلامنازع خمینی
۳- رجوع مکرر آنان به برخی از آیات باصطلاح رحمانی قرآن ( کتاب اله ) و ئچشم پوشی آگاهانه آنان از آیات قتل و قتال ، خشم و قهر و تقسیم غنائم جنگی از جمله زنان کافران میان مسلمین و سربازان فداکار اسلام
۴- نقش این گروه از اصلاح طلبان در استقرار حکومت اسلامی و مدح و ثنای اینان از آیت اله خمینی
۵- دلایل خاموشی این آقایان ( البته در روزها و ماه های اخیر برخی از آنان مطالبی هرچند ناکافی و سانسور شده بیان شده است )
۶- عدم نقد این اقایان از قران در رابطه با کفار، مشرکین ، منافقین
۷- عدم صراحت در جدائی دین و حکومت
۸- نظر آنان در قتل و کشتار انسان های آزادیخواه در پشت در های بسته زندان های حکومت الهی
۹- بیان کارنامه فعالیت تک تک این افراد از روز نخست استقرار حکومت اسلامی تا امروز برای آشنائی مردم از کسانی که امروز از اصلاحات حکومت دینی صحبت می کنند
۱۰- تناقض میان مبارزه مسالمت آمیز مردم با حکومت استبداد دینی و احکام اسلامی که از قهر و خشونت و پیشبرد اسلام از شمشیر و قهر الهی صحبت می کند
و ...
به روشنی توضیح دهند.

انسان های پاک سرشت و پشتیبان مردم سالاری از بیان واقعیت ها هراس نداشته و صادقانه با مردم گفتگو می کنند و آنچه را که در بیش از سه دهه در این مرزو بوم اتفاق افتاده بدون پرده پوشی و حساب گری و خوش امد این و آن با مردم به روشنی در میان می گذارند. این افراد می توانند ساعت ها سخنرانی کنند ، ساعت ها روضه خوانی کنند، صفحات زیادی از کاغذ و صفحات اینتر نت را سیاه کنند ولی با جملات کوتاه و روشن نمی توانند بگویند :
۱- استقرار حکومت اسلامی در ایران به دلایل بسیار روشن برای مردم ایران و منطقه یک فاجعه بود
۲- افکار و عقاید خمینی برای مردم ایران در این زمانه عقب مانده و واپسگرا بود
۳- انقلاب فرهنگی برای جامعه فرهنگی ایران فاجعه بزرگی بود
۴- در هم آمیختن عقاید مذهبی و استفاده سیاسی برای استقرار حکومت راستین اسلامی برای ایران فاجعه بود
۵-سر به نیست کردن مخالفان حکومت الهی به رهبری خمینی نادرست و غیر انسانی بود
۶- انتشار نام شرکت کنندگان و ایدئولوگ های استقرار حکومت الهی به غیر از خمینی
۷- نقش چهره های شناخته شده اصلاح طلبان امروزین و حامیان دیروز حکومت خمینی در کشتار، شکنجه و بنیاد نهادن نهاد های اسلامی برای سرکوب مخالفین حکومت اله
۸- بازگو کردن ترس این آقایان بر این اساس که چرا می ترسند؟ آیا آنان اعتقاد دارند آنچه که قبل از آغاز جنبش اصلاحات ۲۲ خردادی ها اتفاق افتاده درست بوده ؟ چرا؟ اگر نادرست بوده چرا و چه افرادی نقش موثر داشته اند
۹- به چه دلیل این آقایان امروز به خمینی تکیه می کنند و برخی از جملات ایشان را برای نمونه ذکر می کنند ولی از سخنان و دستورات ولایتی ایشان در سروکب و سر به نیست کردن مخالفان حکومت اسلامی حرفی نمی زنند؟
۱۰- چرا این آقایان به میل خود آیاتی از کتاب مجید ( قرآن ) را در کرامت انسان و حقوق انسان ( بخوان حقوق مسلمانان ) قرائت می کنند ولی چشمان خود را بر ده ها آیه که در باره تبعیض ، کشتار و به غنیمت گرفتن اموال کافران و ... آمده است می بندند.

به نظر من زمان آن رسیده است که به روشنی نقد سیاست های اسلامی را در تمامی عرصه های زندگی آغاز کرد ( که برخی از نویسندگان خوشبختانه آغاز کرده اند ) و تابوی نقد احکام الهی را شکست . چون این احکام ، احکامی بود که سران قبایل عرب با استفاده از داستان های نقل شده در کتب مقدس از جمله تورات و با کمک منقدان فراری ایرانی از جمله سلمان فارسی و برخی از چهره های شناخاه شده با کمک رومی ها حکومت اسلامی ( عربی ) برای دیواری در مقابل امپراطوری ایران و در شرایط معین حمله به آن که اتفاق افتاد بود.
این احکام به نام اله ( بت بزرگ اله که در مکه نگهداری می شد ) که این بار جایگاهش در آسمان ها بود و نه در مکه برای استقرار حکومت اسلامی جمع آوری شد و اساسا" نه کلا" به مثابه دین که احکام سیاسی تشکیل یک حکومت تدوین شده است و می بایستی به مثابه ی نقد این سیاست ۱۴۰۰ ساله پیش به آن برخورد کرد. هرچه بیشتر به شکستن تابوی این احکام و بنام اله ای که این احکام را صادر کرده همت گماشت. ۱۴۰۰ سال است که مردمان در بیخبری از این احکام بسر می برند و باید بدانند که این احکام چگونه حقوق انسانی آنان را سلب کرده است.

نویسندگان تابو شکن در این زمانه نقش بسیار بزرگی ایفا می کنند. هراس و ترس ما از پرداختن به تابو ها ریشه در این فرهنگ دارد و باید ریشه این هراس را شناخت و به مبارزه با آن بر خاست. دیکتاتور ها را باید افشا کرد . بنظر من بزرگترین دیکتاتور ها در تاریخ انسان ها همین اله است که در قرآن هزاران بار از او با صفات قهار، جبار و در عین حال رحمان ( نسبت به کسانی که او را بزرگتر از همه می دانند اله و اکبر ) نام برده می شود

من برای این دسته از نویسندگان آرزوی خوشبختی و توان بیشتر برای روشنگری در باره این دیکتاتور بزرگ و کتابش دارم.

دکتر پ. پیمان
۲٨۲۲۷ - تاریخ انتشار : ۲ تير ۱٣٨۹       

    از : ف - احمدی

عنوان : فرایند فروپاشی
"یار قدیم مدیما" گرامی!
من هنوز هم معتقدم فرآیند فروپاشی جمهوری اسلامی آغاز شده است و به فرجام خواهد رسید و افق روشن است و تاریخ هم اکنون و همین جا دارد نوشته می شود و از شب دو دانگی نیز نمانده است. کافیست وضعیت حکومت دریک سال پیش و اکنون را مقایسه کنید. از نظر بحران های درونی، از لحاظ نوع مناسبات با مردم، از نظر انفراد در میان بخش بسیار بزرگی از مردم، از نظر در هم پاشیدگی سیاسی- اخلاقی- ایدئولژیک، از نظر محدود شدن پایگاه اجتماعی، از نظر تشدید بی سابقه بحران های ساختاری آن در همه عرصه ها، و وجود چشم انداز شدت یابی آن بویژه در عرصه اقتصادی، از نظر انزوای بی سابقه بین المللی و (خلاف ارزیابی شما) چشم انداز تشدید آن و ....اینکه مردم را بدین سان از هم می درند نیز خود به نوعی نشان همین امر است. من خوشبختانه از این نظر هنوز "عاقل" نشده ام. در ضمن ربط اظهار نظر شما را با مقاله خود درمورد بیانیه آقای موسوی نفهمیدم.
۲٨۲۲۲ - تاریخ انتشار : ۱ تير ۱٣٨۹       

    از : یار قدیم مدیما

عنوان : اسرائیل و جمهوری اسلامی و ترکیه بی خیال افکار عمومی و شریف جهانی با هم دارندپاس کاری می کنند !
فریدون خان احمدی سال پیش اول تیرماه ۱۳۸۸ در همین «اخبار روز » با عنوان انقلابی «جمهوری اسلامی و فرآیند فروپاشی» نوشتند که در آرشیو در دسترس ست :
.........روزگار دشواری است و جان های عزیزی از کف رفته اند اما افق روشن است. فرآیند فروپاشی آغاز شده است و به فرجام خواهد رسید. نه در آینده ای دور، نه چند سالی دیگر که در آینده ای نزدیک. تاریخ هم اکنون و همین جا دارد نوشته می شود. "ندا" را نمی شنوید؟ از شب دو دانگی نیز نمانده است. مطمئن باشید. مطمئن!

به نظر میرسد یک کمی واقع بین شده و فهمیده مردم ایران را زنده زنده دارند روانه ی دیار عدم می کنند و با شعار و از راه دور نمیشه خامنه ای و آدمخواران اسلامی را به آنجا فرستاد که شاه فرستاده شد. زمانه تغییر کرده ببین ! اسرائیل و جمهوری اسلامی و ترکیه بی خیال افکار عمومی و شریف جهانی با هم دارندپاس کاری می کنند !
۲٨۰۴۴ - تاریخ انتشار : ٣۰ خرداد ۱٣٨۹       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست