خیابان در مشت ماست - میترا یوسفی

نظرات دیگران
  
    از : صدا

عنوان : موافقم میترا خانم
گفته شما "بیست و دوم بهمن نشان داد که سر سپردن به گفتمان غالب و تاکتیک های پیشنهادی این گفتمان برای مبارزه و حضور در خیابان، بی آنکه به نقد این تاکتیک ها پرداخته شود و این گفتمان به بوته نقد سپرده شود، تنها و تنها منجر به فرصت سوزی می شود. و تحقق خواستهای جنبش را به تعویق می اندازد" را به جا میدانم. همیشه از اول شروع تظاهرات خیابانی بعد از انتخابات به این فکر کرده ام که چه باید بشود که نیروی این تحرک به هدر نرود و توانایی اش برای ایجاد تغییر بنیانی نسوزد. خواست آزادی و دمکراسی با وجود اهمیت تعیین کننده اش برای همه اقشار فروتردست جامعه کشش تعیین کننده ندارد. منطق ساده گرسنگی این را میگوید. تعریف مشخص حقوق درخواستی که میتوانند تحت تیتر آزادی و دمکراسی قرار گیرند بسیار مهم است. مسئله زنان یک مثال مهم در این رابطه است. باید برای حرکات تهاجمی به منظور اعتراض به وضعیت زنان طبقه متوسط و کارگربرنامه ریزی کرد. تلاش برای همکاری و همگونی فکری با جنبش کارگران برای حقوق خودشان از دیگر مسائلی است که باید باز شده و با آن همکاری مشخص و عملی شود. بودن در خیابان فقط به خاطر بودن در خیابان اولین قدم است. قدمی که تا همین الانش هم بهای بسیار زیادی برای آن داده شده است. اما بودن در خیابان باید برای خودش دلیلی ورای خودش پیدا کند. اگر نکند فشار وحشیانه و حیوانی رژیم میتواند بار دیگر به ناامیدی منجر شود.
۲۱۷٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۵ بهمن ۱٣٨٨       

    از : ۸ ۸

عنوان : ۸
با محاسبه دقیق ریاضی آیا میدانید چند نفر در میدان آزادی بودند؟بخش مرکزی میدان آزادی بشکل یک بیضی است که قطر بزرگ آن نزدیک به ۳۷۰ متر و قطر کوچک آن نزدیک به ۲۰۰ متر است بنا براین مساحت آن میشود نزدیک به ۵۸۰۰۰ متر مربع.اگر فرض کنیم بدون جایگاه سخنرانی و ماموران امنیتی و آنانی که به زور آورده شده اند و غیره و غیره ۷۰ در صد طرفداران رژیم بوده باشند و در هر متر مربع دو نفر را زورچپان کرده باشند ، مجموع جمعیت حدود ۸۰۰۰۰ نفر خواهد بود اما آیا میدانید در سطح شهر تهرا ن نزدیک به یک میلیون مردم بصورت پراکنده تظاهرات کردند تنها کاری که ما باید بکنیم برنامه ریزی و سازماندهی درست مردم برای بزیر کشیدن دیکتاتوری است
۲۱۶٨۱ - تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱٣٨٨