تصمیمات کلان بلوک قدرت در دوره پسابرجام - بهروز خلیق

نظرات دیگران
  
    از : احمد حسینی

عنوان : آخرین جواب به آقای خلیق
اقای خلیق
این اخرین جواب من است به شما و شما هرچه بنویسید بدان جواب نمی دهم
۱ // من هیچ اطلاع محرمانه ای از هیچ جا ندارم. شما ادعا کرده اید پس شما باید ثابت کنید نه من .
چرا به دادهای شما شک دارم؟ چون باور نمی کنم که شما چنان در نظام نفوذ دارید که از محرمانه ترین اسناد و گفت و گوهای محرمانه سران نظام خبر داشته باشید . درست است که برخی خبرهای محرمانه حکومتی منتشر می شود اما شما دو ادعای مشخص مطرح کرده اید یک بولتن محرمانه و گفت و گوی محرمانه رهبران سپاه . این دو خبر در جامعه منتشر نشده . تا ان جا که من دیده و خوانده و شنیده ام هیچ کس بجز شما چنین ادعاپی نکرده و.. ادعای شما با عقل نمی خواند ... به این دلایل تا وقتی سند منتشر نشود به حرف شما شک دارم

۲ / درست است که در کامنت های من خطاب به شما جمله ای علیه حکومت نیست اما کامنت باید به موضوع محدود شود . من از شما خواستم برای ادعای خود سند ارائه دهید . حالا می نویسم مرگ بر حکومت جمهوری اسلامی . خوب شد؟ حالا راضی شدید؟ حالا که من علیه حکومت نوشتم لطفا سند داده های خود را منتشر کنید . ه

۳ // می دانم که پلیس امنیتی ایران خبرچینی و جاسوسی می کند . اما من روشن و علنی و صریح از شما پرسیدم سند داده های شما کجا است ؟ این یک کار پلیسی است) خودتان به این حرف نمی خندید؟
۴ اسم من مستعار است اما من چپ هستم و زندان هم بوده ام و... و مدرس داشنگاه هم بوده ام و می دانم که در همه دنیا برای داده و فاکت باید سند ارائه داد تا دروغ از راست تفکیک شود (ذکر مبنع سند لازم نیست اما خود سند را باید ارائه داد وگرنه هر کس می تواند ادعا کند که فلام و بهمان و سند نمی دهم منبع هم نمی نویسم. کافی است ) کافی است در هر کشوری که هستید یکی دو باره مناظره های سیاسی را ببینید یا یکی دو مقاله جدی بخوانید.خواهید دید که ذکر سند و این که کسی بگوید سند داده را اراپه دهید از رایج ترین شیوه های بحث است
۵ چرا من به این موضع حساس شدم؟ چون اعتقاد دارم اراپه داده و فاکت من دراوردی برای اثبات ادعا از شیوه های جاری در میان ایرانیان است و یکی از راه های ارتقا فرهنگ سیاسی این است که یاد بگیریم داده و فاکت جعل نکنیم . موفق باشید
۷۲۶۶۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣۹۴       

    از : بهروز خلیق

عنوان : آقای احمد حسینی!
پاسخ شما را خواندم. باز چند نکته دارم:
۱. کسی که مدعی است خبرهای درج شده دروغ است، لابد از مسائل درون حکومت اطلاع دارد که با چنین اطمینانی از دروغ بودن خبرها می گوید. پس بگوئید منابع شما چیست؟ اگر اخبار درج شده دروغ است پس چرا شما با این حساسیت با آن ها برخورد می کنید؟
۲. رویدادهای سیاسی کشور بخشی از خبرهای درج شده در مطالب مرا تائید کرده است. از جمله پاسخ مثبت شورای نگهبان به فرماندهان سپاه که با رد صلاحیت گسترده کاندیداهای اصلاح طلب، اعتدال گرا و اصول گرایان میانه رو، می خواهد آن را عملی کند.
۳. برای دست یابی به اطلاعات درون حکومت نیازی به نفوذ نیست. اطلاعات درون حکومت در داخل کشور دست به دست می شود و به بیرون درز می کند.
۴. آره من شما را نمی شناسم. شما برای من یک اسم هستید. اسمی که معلوم نیست واقعی است یا برگزیده است. لازم است که شما خودتان را معرفی کنید تا معلوم شود کی هستید و در چه جایگاهی قرار دارید. وگرنه مشخص خواهد شد که خود را پشت یک اسم نامعلوم پنهان کرده اید. در حالی که از من منابع خبری را می خواهید،حاضر نیستید برای خوانندگان اخبار روز خودتان را معرفی کنید و نشان دهید که نسبت به رژیم ایران، ولی فقیه و سپاه حساسید و مخالف آن ها. در اظهار نظرهای شما، کلمه ای علیه رژیم و ولی فقیه دیده نمی شود. اگر نسبت به رژیم ایران حساس هستید، آن را مدلل کنید.
۵. من به شما اتهام نزدم. اما من از حساسیت ارگان های اطلاعاتی ـ امنیتی نسبت به درز اخبار درون حکومت اطلاع دارم. تا کنون ندیدم که نیروهای مخالف حکومت این چنین پیگیر مشخص کردن منابع خبری درون حکومتی باشند. از برخی تلاش های نیروهای امنیتی برای دستیابی به منابع خبری اپوزیسیون مطلع هستم. به همین خاطر پیگیری شما برای اطلاع از منابع خبری، سئوالاتی را برای من پیش آورد که در نوشته قبلی به آن پرداختم.
۷۲۶۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣۹۴       

    از : احمد حسینی

عنوان : ممنون اگر سانسور نکنید
اقای خلیق . این هم پاسخ من به جواب دوم شما
۱ پرسیده اید چرا به مساله بولتن و خبر گفت و گوی محرمانه فرماندهان سپاه با رهبر حساس ام. حساسم چون فکر می کنم این خبرها دروغ است و شما یا از دروغ بودن این خبرها اطلاع دارید یا باور کرده اید اما باور شما سندی بر دروغ بودن این خبرها نیست
۲ نوشته اید « حتی در کشورهای دمکراتیک روزنامه نگاری که دست به افشاگری می زند، برای اینکه منبع اطلاعاتی زیر ضرب نرود، معرفی نمی کند» درست است منبع سند معرفی نمی شود اما خود سند باید منتشر شود . این گونه نیست که هر کس مدعی شود من خبر محرمانه ای دارم بلکه باید سند یا دلیلی بر خبر خود اراپه دهد اما نگفتن نام منبع حق او است .. شما هیچ سندی برای دو خبر خود اراپه نمی دهید .. بعلاوه ادعا باید با عقل بخواند . عقل خود شما می پذیرد که شما از محرمانه ترین اسناد نظام اطلاع دارید یعنی تا این حد در نظام نفوذ دارید؟

۳ در بند سوم جواب خود مرا تلویحا متهم کرده اید . این همان شیوه قذیمی برخورد با مخالف است که نمونه ان را در برخورد با هلیل رودی و هیبت معینی دیده ایم.
۴ بند ۴ نوشته شما هم درست نیست . از کجا می دانید من نسبت به رژیم حساس نیستم ؟ شما که مرا نمی شناسید
۷۲۶۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣۹۴       

    از : بهروز خلیق

عنوان : پاسخ دوم به احمد حسینی
۱. پاسخ شما را قبلأ دادم و نوشتم که: " ..... چنین اخباری وجود دارد. لازم است فعالین سیاسی در جریان آن اخبار قرار گیرند. فکر نمی کنم که خواست شما این باشد که فعالین سیاسی در جریان چنین اخباری قرار نگیرند و طبعأ انتظار هم ندارید که منابع خبری به شما معرفی شود". با این وجود شما هم چنان مصرید که منابع خبری یا اصل سند ارائه شود. این اصرار شما برای من سئوالاتی را پیش آورده است:

۱. حساسیت شما نسبت به درج اخبار درون حکومتی چیست؟ به چه دلیلی می خواهید منابع خبری معرفی شود؟ مگر شما نمی دانید که ما با چه رژیم سرکوبگری روبرو هستیم؟
۲. حتی در کشورهای دمکراتیک روزنامه نگاری که دست به افشاگری می زند، برای اینکه منبع اطلاعاتی زیر ضرب نرود، معرفی نمی کند. اما شما انتظار دارید با وجود تسلط رژیم استبدادی بر کشور، منابخ خبری معرفی شود؟
۳. رژیم ایران نسبت به درج اخبار درون حکومت ایران در سایت های خارج از کشور حساسیت دارد. ما در مواردی شاهد این حساسیت بودیم. حساسیت رژیم قابل درک است. اگر شما جزو نیروهای اپوزیسیون هستید، حساسیت شما در چه رابطه ای است؟ چرا بر معرفی منابع خبری اصرار دارید؟
۴. رژیم ایران با سیاست ها و تصمیمات مخرب، کشور ما را به سوی پرتگاه سوق می دهد. شما به جای اینکه نسبت به تصمیمات مخرب رژیم حساسیت نشان دهید در پی معرفی منابع خبری هستید. چرا؟
۷۲۶۱۱ - تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : سندخواهی با بودن بلوک بندی!
باید توجه داشت سندخواهی از بازگوئی تحولات اجتماعی که رخ داده ویا درحال رخ دادنند ونمود دارند می تواند منطقی نباشد و خواسته ای درحد ایرادگیری تعبیرشود. در رابطه با بلوک بندی جناب خلیق ارجمند می توان گفت: گروهی از رصدکنندگان وقایع ایران که دراین سی وچند سال اخیر پیگیر مسائل درون حکومتی بوده اند با پذیرش اینکه این رخداد درایران یک انقلاب به رهبری آقای خمینی بوده ودر همان ابتدا این مسئله را متوجه شدند این انقلاب و بازیگرانش در یک تشکیلات منسجم وآهنین حزبی قرار ندارند و گروه هائی با گرایشات مختلف هستند که از همان ابتدا در دو بلوک: مشروعه و مشروطه دسته بندی شده اند که با گذر زمان آن مشروطه خواهان خصلتهای لیبرالی یافتندویا علنی تر شد و آن مشروعه خواهانشان خوی تمامیت خواهی واستبدادیشان بیشتر وبیشتر شدکه با حمایت خامنه ای نیز این خویشان نیز تقویت گردید. بایدگفت: باتوجه با قانون اساسی این دوبلوک بندی تحت عنوان جمهوری خواهی و ولایت مداری خود را نمایان کردند و در بازیهای رای گیری که حاکمیت ناچاراً باید انجام دهد به رقابت با هم پرداختندکه با حضور حداکثری، بیشتر مواقع بلوک جمهوری خواهی خودرا به رخ ولایت مداران تمامیت خواه کشیده وهزینه های سنگینی را بر آنان تحمیل کرده ف ،که این حالت را در کشور باید به فال نیک گرفت و آنرا مشق نهادینه کردن روحیه دمکراسی خواهی دید. اگرچه بلوک ولایت مدار پلیدی هایی را نشان میدهد اما بسیار شکننده هستند. این غفلتیست که بسیارانی تحت نام اپوزیسیون دچار آنند. پرداختن به این قسمت طولانی خواهدبود. بگذریم.
۷۲۵٨٨ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣۹۴       

    از : احمد حسینی

عنوان : در پاسخ اقای خلیق و سانسور اخبار روز
سردبیر محترم اخبار روز
اقای خلیق به من پاسخ داده و بر اساس عرف ژوزنالیزم حق من است که به او پاسخ دهم اما شما پاسخ مرا منتشر نکردید . من خلاصه پاسخ خود را دوباره می نویسم اما حق من است که پاسخ کامل من سانسور نشود
خلاصه پاسخ منتشر نشده
۱ آقای خلیق خوب شد که بالاخره پس از ۴ کامنت پاسخ مرا دادید . پرسیده بودم بولتنی که بدان استناد کرده اید کجا است؟. پاسخ داده اید وجود دارد اما منتشر نشده . یعنی فقط شما از آن خبر دارید. این نوع استدلال برای خود شما قانع کننده است؟. من هم ادعا می کنم که بولتنی وجود دارد که فقط من من دیده ام و برعکس حرف های شما را نوشته . به من نمی خندید؟ در باره منبع گفت و گوی بسیار محرمانه فرماندهان سپاه با رهبر هم سکوت کرده اید
دوم . مرا متهم کرده اید که نوشته ام دوران چپ به سر رسیده . جمله مرا درست بخوانید. نوشته ام «دوران من می گویم شما قبول کنید برای بسیاری چپ ها به سر رسیده» . از این ساده تر نمی شد نوشت . یا کامنت مرا به دقت نخوانده اید یا مشکل زبان دارید.
اقای خلیق در مقاله یا باید منبع سند داده ها ذکر شود یا اصل سند داده . من می گویم پس قبول کنید استدلال نیست . کامنت ها را هم باید درست خواند
البته حق من است که پاسخ کامل من منتشر شود
۷۲۵۷۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣۹۴       

    از : حسن نکونام

عنوان : به آقای احمد حسینی
با درود! نوشته بودم که نوشته های آقای خلیق از روی سایت «بر داشته» شده اند. همه نوشته ها پس از مدتی از روی سایت بر داشته میشوند تا جا برای نوشته های جدید باز شود. اما این نوشته ها «حذف» نمیشوند، بلکه در «آرشیو» سایت موجودند، و در صورت نیاز به باز خوانی، میتوان از آرشیو استفاده کرد. داشتن آرشیو از امتیازات این سایت است. آقای خلیق هم بهر حال سکوت را شکست و پاسخی داد. گاهی اوقات میبایستی نه در خود خطوط، بلکه «در بین خطوط» بدنبال پاسخ پرسش خود بود. بهررو، مواظب باشیم که موضوع اصلی به حاشیه نرود و فراموش نشود. بحث اصلی در باره «انتصابات» فاشیسم شیعه حاکم بر کشور است. حکومتی که ارزشهایش متعلق به سال ۶۲۱ میلادی،و دوران جاهلیت و روابط عشیره ای-قبیله ای شنزارهای شبه جزیره عربستان است، و اکثریت مردمی که در سال ۲۰۱۶ و ارزش های مدرن میخواهند زندگی کنند. اگر گوزن با شقایق نسبتی دارد، این حکومت هم با این مردم میتواند نسبتی داشته باشد. بین ارزشهای حکومت شیعه حاکم بر ایران، و نیازها و آرزوهای اکثریت مردم ایران، ۱۳۹۵ سال اختلاف تاریخی وجود دارد. شرکت در انتصابات این حکومت،مشروعیت بخشی به این عقب ماندگی تاریخی، و تف کردن به آن، مشروعیت زدائی از این نابهنگام تاریخی است. ایام به کام همگان!
۷۲۵۷۲ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣۹۴       

    از : علی اردلان

عنوان : همیشه فاشیسم درخدمت امپریالیست هابوده است.
بیایم این روندهارادرابعادمنطقه ای وجهانیش بررسی کنیم.اینطورکه مشخص است اسراییل،کشورهای عربی ودست راستی هادرآمریکاازحکومت یکدست افراطی ومداخله جودرایران استقبال میکنندوآنطورکه شواهدنشان می دهدتوسط لابیست های ایرانی خودکاملادرحال هدایت نظامی امنیتی هادرایران هستند.
استراتژی امپریالیست هانابودی دولت-ملت های خاورمیانه است.حمله پرهزینه آمریکابه عراق شروع این برنامه بلندمدت بوده است.آمریکابایک سیاست موذیانه،حکومت عراق رابه دست طرفداران رژیم ایران سپردوصحنه راخالی کرد.همین موضوع باعث پیدایش پدیده ای بنام داعش گردید.داعش سوریه رابهم ریخت واین دمینودرسایرکشورهاهمینطورادامه داشته وخواهدداشت(حتی ممکن است خودعربستان رانیزدچارفروپاشی نماید).
بااین تصویرمیتوان به این نتیجه رسیدکه آمریکاهم مسئله قدرت درخاورمیانه را(به نفع اسرائیل حل خواهدکرد)وهم مسئله نفت راتعیین تکلیف خواهدنمود.
اماموضوع مهم مسئله جنگ سوریه است.چنانچه جنگ درسوریه به نفع ایران وروسیه به اتمام برسد،قطعااین سناریوبرای ایران عملی خواهدشد.به خصوص اگرجمهوری خواهان درآمریکاسوارکارشوند(حتی هیلاری کلینتون نیزچنین پتانسیلی رادارامیباشد).
تنهادوروندمیتوانست یامیتواند این برنامه راتاحدودی به عقب انداخته ویاکلابی اثرنماید.یکی اینکه پسابرجام درایران به نفع وخواسته آمریکائیها(دموکرات ها)پیش میرفت(که تااینجای کارکاملاشکست خورده)ودیگری اینکه درجنگ سوریه علیرغم توفیقات اخیرایران وروسیه،جنگ دوباره به نفع ائتلاف جهانی وکشورهای عربی چرخش کندوعملاموجب شکست ایران وروسیه درجنگ گردد.به عبارتی پیروزی ایران همان حکم اشغال کویت توسط صدام حسین راخواهدداشت که هم موجب نابودی رژیم صدام شدوهم عراق راویران ساخت.
وضعیت پیشروبسیارناامیدکننده وترسناک است.جمهوری اسلامی هیچ عقلانیتی بخرج نداده ومثل همیشه درسیاست خارجی خود،بسیاربدبازی کرده است.برای من جالب است که امروزتنهانقطه ای ازحیات این حکومت است که سیاست های داخلی وخارجی ایران بهم تلاقی کرده اندوهردوبه یک سمت پیش میروند:نابودی(یارودروئی خونین بامردم واقوام ایران ویادرگیری نظامی باقدرت های جهانی وکشورهای منطقه).
۷۲۵۷۰ - تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱٣۹۴       

    از : احمد حسینی

عنوان : به اقای نکونام و سردبیر محترم اخبار روز
اقای نکو نام عزیز . ممنون برای توجه شما به کامنت های من .
۱ ـ نمی دانستم اخبار روز دو مقاله آقای خلیق را از سایت حذف کرده است اما اگر حرف شما درست باشد سردبیر اخبار روز باید دلیل این حذف را توضیح دهد. اگر حذف به خواست نویسنده بوده ، نویسنده باید توضیح دهد چرا که عده ای کامنت نوشته بودند و سردبیر اخبار روز یا اقای خلیق با حذف متن ها، کامنت ها را نیز حذف کرده اند. حذف کامنت های ما هم توهین به خوانندگان علاقمند است و هم سانسور نظر ما.

۲ / ممنون برای لطف شما که می خواهید برای من توضیح دهید اما به نظر من چون پرسش عمومی مطرح شده بهتر است جواب شما هم عمومی باشد .
آقای خلیق نوشته بولتن وجود دارد و من از ان خبر دارم و شما باید بپذیرید . یعنی منیع آقای خلیق خود آقای خلیق است من حدس می زنم چنین بولتنی وجود ندارد و اقای خلیق از گقت و گوی محرمانه فرماندهان سپاه با رهبر خبر ندارد . این یعنی نفوذ در بالاترین سطح نظام . چرا چنین ادعائی می کند؟ چون می خواهد مردم را به شرکت در انتخابات تشویق کند.

در عرف روزنامه نویسی می توان منبع را منتشر نکرد اما سند و دلیل خبر را باید منتشر کرد یعنی آقای خلیق باید بولتن را منتشر کند اما حق دارد منبع را نگوید وگرنه هر کس می تواند هر خبر جعلی را به عنوان دلیل موضع خود ارائه دهد
ممنون
۷۲۵۶۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱٣۹۴       

    از : بهروز خلیق

عنوان : پاسخ به یک درخواست
آقای احمد حسینی!
۱. شما از من منبع خواستید و نوشتید بولتن سپاه کجاست. شما خوب می دانید که بولتن نه در سایت ها درج می شود و نه بیرون انتشار می یابد و نه آن اخباری که نقل شد، در سایت ها درج ها و نشریات درج می شود. ولی چنین اخباری وجود دارد که لازم است فعالین سیاسی در جریان آن اخبار قرار گیرند. فکر نمی کنم که خواست شما این باشد که فعالین سیاسی در جریان چنین اخباری قرار نگیرند و طبعأ انتظار هم ندارید که منابع خبری به شما معرفی شود.

۲. پاراگراف آخر مطلب شما نشان می دهد که مشکل شما گویا چپ است و ناراحت هستید که چنین مطالبی توسط فعالین چپ نوشته می شود. برخلاف نوشته شما نه تنها دوران چپ به سرنیآمده است، جامعه ما عمیقأ به جریان چپ قوی نیاز دارد.
۷۲۵۵۶ - تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱٣۹۴       

    از : حسن نکونام

عنوان : به آقای احمد حسینی
با درود! من نیز مانند شما و دیگران از آقای خلیق تقاضا کرده بودم که منبع اطلاعات خود را در اختیار جنبش قرار دهد. آخرین کامنتی هم که در این مورد نوشتم، عنوانش این بود:
Responsibility is ability to response
نمیدانم آنرا خوانده اید یا نه. اما از آنجا که خط فکری آقای خلیق و همفکران ایشان را بخوبی میشناسم، و میدانم که سایت «اخبار روز» با وجود احترام به آزادی بیان، «خط قرمزی» هم دارد، و این خط قرمز را هم بخوبی میشناسم، با برداشتن دو نوشته قبلی آقای خلیق از روی سایت، ادامه موضوع متوقف شد. اگر نشانی ایمیل شما را میداشتم، برایتان مینوشتم چرا آقای خلیق اینگونه رفتار میکند. دو راه حل برای رسیدن به نتیجه ای در این مورد وجود دارد:
اول-دوستان سایت اخبار روز، بدون سانسور، پاسخ مرا در این مورد انتشار بدهند.
دوم- شما، ایمیل خود را بنویسید تا نظرم را در این مورد برایتان بفرستم. چنانچه معذوریتی در دادن ایمیل خودتان دارید، در همین جا به دوستان «اخبار روز» اجازه میدهم تا ایمیل مرا در اختیار شما قرار بدهند تا توضیح خودم را برایتان بفرستم. سپاس
۷۲۵۴۲ - تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱٣۹۴       

    از : peerooz

عنوان : آن دو بودند چو گرم زد و خورد - دزد سوم خرشان را زد و برد. ایرج میرزا
" ۱. مخالفت با همزیستی مسالمت آمیز با امریکا و تداوم دشمنی با آن
خامنه ای گفتگو با دولت امریکا، عادی سازی مناسبات با آن را به منزله پیشبرد سیاست همزیستی مسالمت آمیز و باز کردن راه نفوذ آن و زمینه سازی برای استحاله نظام می بیند. او می گوید: "کدام عقلی و کدام وجدانی اجازه می‌دهد که انسان قدرتی مثل قدرت آمریکا را به‌عنوان دوست، به‌عنوان مورد اعتماد، به‌عنوان فرشتهٔ نجات انتخاب بکند؟". پایان نقل قول.

سی و هفت سال است که دزد سوم بر خر حکومت سوار شده و به ریش ملت می خندد و ملت متحیر است که چطور یک روضه خوان بعد از این همه مدت هنوز سوار است. و عده ای هم مانند طلبه های ضرب زید عمرا همدیگر را میکوبیم. جواب این سوال احتیاج به مغز اینشتن ندارد. دیگران به روابط مسالمت آمیز میپردازند ولی این گرگ باران دیده به سرنوشت قذافی می اندیشد که پس از انحلال برنامه اتمی و در آغوش کشیدن های سران " دنیای آزاد ", به چه سرنوشت فجیعی گرفتار شد. او مانند همیشه از همه ما زیرک تر است.
۷۲۵٣۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱٣۹۴       

    از : حمید

عنوان : انتخابات را به رفراندوم بدل کنیم
از یه زاویه دیگه هم میشه نگاه کرد. حالا که همه ی راستها علیه رفسنجانی بسیج شدن یک رای جانانه و حداکثری به او خیلی معنی دار است: تودهنی به خامنه ای. ضمنا اصلا امتیاز به رفسنجانی نیست مردم زمانی که بزور نفر سی ام مجلس شد حالش را گرفتند. ولی همین که از نماز جمع طرد بشه و رای قاطع بیاره یه رفراندومه. این رژیم هیچوقت به رفراندوم تن نمیده ولی همین میتونه باشه. تصور کنید مجبور بشن رای ها رو باطل کنن، انتخابات رو باطل کنن، یا دایم بگن مثلا رفسنانی مثلا ۵/۵میلیون رای نفر بعد ۸۰۰ هزار رای. توی این فضای بسته بهترین گزینه اس.
۷۲۵٣۶ - تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱٣۹۴       

    از : کیا

عنوان : موقعیت را بغرنج تر نکنیم!
اتحاد رمز موفقیت است و آنهم علیه حکومت ولایی "داعش خبرگان رهبر"

اینکه از هر کمکی‌ نباید صرف نظر کرد را جلوی چشماننمان میبینیم.

!.اوضاع در سوریه ،عراق، یمن و افغانستان

۲.به بند کشی‌ و حصر مبارزان مذهبی‌ و غیر مذهبی‌ و حصر

۳.تهدیدها علیه لیبرال‌های مذهبی‌ مانند رفسنجانی،روحانی

۴.چپها و سکولارها هنوز به عنوان موجود خارجی‌ برای حکومت قابل لمس نیستند!

این نکات و آنچه آقای خلیق عنوان کرده است ،بدیهی‌ است و لزومی به اثبات ندارد!

بعد از انتخابات "بخصوص خبرگان" اقدام به همگرایی دیر است و هزینه بالا است "سوریه"!

به جای تصفیه حساب کردن‌های خصوصی و یا دفاعیات بیهوده از سپاه ،سعی کنیم اختلافات را بر طرف کنیم و همدیگر را تحمل.
۷۲۵٣۰ - تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱٣۹۴       

    از : مستانه مستانه

عنوان : چرا نتیجه گیری درست نکرده اید؟
آقای خلیق با بیان دقیق واقعیت های ایران که جای خوشحالی دارد در پایان از نتیجه گیری صریح امتناع کرده و پیروانش را به طور شفاف و صریح راهنمایی نکرده است. ایشان به درستی از خبط تاریخی اپوزیسیون در انتخابات شوراهای شهرسال ۸۲ سخن گفته که از نتایج آن برآمدن احمدی نژاد در شهرداری تهران و همین طور از خبط بزرگتر در ریاست جمهوری ۸۴ که هم اپوزیسیون و هم اصلاح طلبان در آن انتخابات مرتکب شدند سخن گفته اند( اپوزیسیون با تحریم و اصلاح طلبان با فرستادن چهار کاندید)، اما دست آخر نمی گویند که چه باید کرد؟ روشن است که چرا ایشان صراحت ندارند حتا موقعی که به طور دقیق طرح مساله را بیان کرده اند. به نظرم ایشان حقیقت را دریافته اند ولی از ترس حمله ی چپ روها از بیان آن امتناع می کند. همان چپ روهایی که هیچ برنامه ی مشخصی ندارند جز فرستادن مردم به دم تیغ آن هم نه مشترک بلکه به گونه ای که از دور ناظر آن باشند.
امیدوارم مطلب را پخش کنید
۷۲۵۲۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱٣۹۴       

    از : بهرنگ ایرانی

عنوان : آیا هنوز زود نیست که نتیجه ی قطعی گرفته شود؟
آقای خلیق با توجه به این که "برخی اندیشکده های امریکا بعد از توافق وین به دولت مداران امریکا پیشنهاد دادند که بدنبال برطرف شدن خطر تجهیز جمهوری اسلامی به سلاح اتمی، سیاست استحاله جمهوری اسلامی از درون را پی بگیرد"،بنا بر این می توان به این نتیجه رسید که یکی از راهکارهای احتمالی در حوزه ی سیاست خارجی آمریکا در مورد ایران بحث استحاله ی نطام جمهوری اسلامی است.با پذیرش چنین تزی حساسیت بر چنین امری را باید خارج از بحث "تئوری توطئه" ارزیابی کرد.سوال اینجاست که آیا استحاله ای که آمریکا به دنبال آن است، متضمن منافع مزد بگیران و کارگران جامعه ما است؟ آیا اتخاذ چنین سیاستی از طرف آمریکا در قبال ایران استقلال ملی ما را هدف گرفته است؟اگر جواب سوالات فوق مثبت باشد،پس از منظر دیگری نیروهای ترقیخواه ما هم باید نسبت به آن حساسیت بورزند.یعنی نه تنها در مقابل ضدیت بلوک قدرت یا بلوک حاکم (بزعم شما) با دمکرسی و عدالت ،بلکه از طرف دیگر در مقابل جریاناتی که دانسته یا نادانسته آتش بیار معرکه ی استحاله ی مورد نظر آمریکا هستند هم باید ایستادگی صورت گیرد.در مقاله ی شما ظاهرا نسبت به دسته ی دوم چنین حساسیتی به چشم نمی آید.شاید هم موقعیت را برای پرداختن به آن فعلا مناسب تشخیص نمی دهید.آیا هنوز زود نیست که قاطعانه نتیجه بگیریم :"بلوک حاکم ورق را به نفع خود برگرداند و امکان برداشتن گام بعدی را منتفی کرد."؟تا برگزاری انتخابات هنوز باقی است و شاید بتوان منتظر اتفاقات بهتری از جانب مردم و بلوک غیر حاکم بود؟
۷۲۵۲٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ بهمن ۱٣۹۴       

    از : احمد حسینی

عنوان : تکرار ادعای بی منبه با شاخ و برگ بیش تر
آقای بهروز خلیق
در مقاله کنونی باز هم ادعای بی منبع مقاله قبلی خود را تکرار کرده و کمی هم به آن اضافه کرده اید . مثل برخی که داستانی می سازند و در هر بار تعریف کردن کمی به شاخ و برگ آن اضافه می کنند..

بسیاری از مخاطبان اخبار روز می دانند که در مقاله علمی باید منبع داده ها و فاکت ها ( نه نظریات و تحلیل ها ) ذکر شود. ذکر منبع داده ها از تفاوت های مقاله نویسی یک دیکتاتور با مقاله نویسی آدمی است که خواننده را نیز انسان و در انسانیت هم طراز خود می داند. وقتی منبع داده ها را نمی نویسید خواننده از کجا بداند که داده ها واقعی هستند یا من درآوردی و نقل و برداشت شما درست است یا نه ؟

نویسند هر مقاله حق دارد به نظریات و پرسش های خوانندگان پاسخ دهد یا ندهد مگر آن که پرسش در باره منابع فاکت ها و دادها باشد که باید پاسخ داده شود چون نوشتن منبع داده ها و فاکت ها وظیفه نویسنده مقاله است و اگر ننوشته باشد باید بنویسید.

من در بخش کامنت های مقاله قبلی شما از شما خواستم که منبع دو داده مقاله خود را بنویسید .چند خواننده دیگر و حتا سردبیر اخبار روز نیز همین خواست را مطرح کردند. شما جواب ندادید اگر نمی دانید که دوران من می گویم و شما بخوانید و قبول کنید به سر رسیده است؛ برای شما متاسفم

شما به یکی از بولتن های سپاه استناد کرده اید. این بولتن کجا است؟ من هم هرچه گشتم هیچ ردی از این بولتن در هیچ جا ندیدم .

سوال دوم در باره این ادعای شما بود که سپاه از خامنه ای خواسته جانشین خود را تعیین کند او زیر بارنرفته .. من پرسیدم منبع این اطلاع کجا است؟

در مقاله کنونی این ادعا را تکرار ؛ کمی به داستان اضافه و پای کاسترو و برادرش را هم به میان کشیده و نوشته اید سپاه می خواهد که خامنه ای «در حیات خود از قدرت کنار کشید»... معلوم نیست شاخ و برگ های این داستان در مقاله های بعدی شما به کجا خواهد رسید. منبع این اطلاعات کجا است؟

اقای خلیق شما آمده اید . دوران من می گویم و شما بخوانید و قبول کنید برای بسیاری از چپ ها و.. به سر رسیده است . اگر این را نمی دانید برای شما متاسفم
۷۲۵۱۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱٣۹۴