از : جیج غانی
عنوان : خدا را چه دیدید؟
با سلام به آقای بهروز خلیق
می گویند یکی سنگی را در چاه می اندازد صدها نفر برای بیرون آوردن این سنگ از چاه باید دست به کار شوند. آقائی از "نگهدار"ان نظام اسلامی به بهانهء انتخابات مجلس نهم، نامه ای در "نصیحت" رهبر سفها و مجانین در ایران می نویسد، آقای فریدون احمدی از رهبران سابق اکثریت از پاسخ ِجمعی این تشکیلات به مادران فدائی بهانه می گیرد؛ تا اعتبار از دست رفتهء خود را در اکثریت (آنهم با دروغ!) باز یابد؛ از غیر اکثریتی تا اکثریتی بایستی راه بیفتند تا با صرف وقت و جان، در این موقعیت خطیر، توهمات مردم فریب این آقایان را نقش بر آب سازند.
آقای خلیق بحق که شما در راستای بیرون آوردن این سنگ از چاه؛ بمثابه یک اکثریتی؛ وظیفهء خود را بخوبی، صراحت لهجه و روشنی کافی انجام داده اید، خسته نباشید. من به سهم خود؛ بمثابه یک ایرانی؛ از این کوشش شما ممنونم و آرزو می کنم که با این صراحت لهجه ای که شما در پیش گرفته اید، این بخش از فعالین اکثریت که در نفی انقلاب و سوسیالیسم به خیل طرفداران بقای نظام سرمایه داری اسلامی می پیوندند هر چه زودتر دست به تشکیل "سازمان ِسوسیال دموکرات" خود بزنند تا تکلیف من و شمای نوعی؛ و از همه مهمتر نظام اسلامی؛ را با خود روشن نمایند.
خدا را چه دیدید در دورانی که امیر"احمدی"ها با "احمدی" نژادها در حفظ نظام جور و جهل و جنون و جنگ جمهوری اسلامی "چفت" می شوند شاید این "حزب سوسیال دموکرات" خیالی ِبریدگان ِاز مبارزهء طبقاتی؛ در ضدیت با انقلاب و سوسیالیسم؛ "حق" فعالیت علنی و قانونی در دفاع "پارلمانتاریستی" از نظام را بیابد و برای همیشه دست از سر اپوزیسیون ایران که خواهان عبور دموکراتیک از این نظام می باشند، بردارند. خدا را چه دیدید؟
آقای بهروز خلیق توضیحات شما در رابطه با روند تحولات درونی اکثریت، بویژه برای من که بعنوان یک ناظر بی طرف، در خارج از سازمان های سیاسی، تحولات درونی سازمان های سیاسی ایرانی را دنبال می کنم؛ بسیار آموزنده و حتی دلگرم کننده بود. موفق باشید.
۷۷۴ - تاریخ انتشار : ٣ ارديبهشت ۱٣٨۷
|