دوستت دارم... حتی اگر باران چشمهایت را پر از مه کند. - ساناز زارع ثانی

نظرات دیگران
  
    از : مرد بارانی

عنوان : عطسه آسمان!
آتش سیگارت
آنگاه که
زبانم را سوزاند
تنها تف روزگار بود که نجاتم داد !

مغناطیس زمین
زنجیری از واقعیت
به پایم بست
سر به بالا بردم
حفره ای عمیق در آسمان
بلعیدم !

عطسه آسمان
اما به ناگهان
به زندگی پرتابم کرد
و رقصیدم با زمان
در نجوای صدای تو
که دوستش داری !
٣۵۴۵ - تاریخ انتشار : ۴ مهر ۱٣٨۷       

    از : ش.فروغی

عنوان : چقدردلنشین بود
این روزهاکمترشعرعاشقانه می خوانیم واگرشعری هم گفته می شوددلچسب نمی باشد. این شعرچقدردلنشین بود. من خیلی لذت بردم.
٣۵۴۴ - تاریخ انتشار : ۴ مهر ۱٣٨۷