یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

دوستت دارم... حتی اگر باران چشمهایت را پر از مه کند.


ساناز زارع ثانی


• من آسمان را می فهمم
و هوای جاری را
و تو را
که پشت لبخندهای توخالی شهر ایستاده ای ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ٣ مهر ۱٣٨۷ -  ۲۴ سپتامبر ۲۰۰٨


 
 
 
 
 
وقتی پنجره را آفتاب می بندد
ودهانم را گلوی نگفته ی تو
نباید که شب
مرا به خواب های بیکار بیالاید
 
اینجا شب است
وشعرهای گرسنه
از نوک انگشتان من شیر میخورند
 
 
نگاه کن
چه ساده دنیایم را روی یک صفحه
برایت حرف می زنم
 
انگار ستاره ها مرده اند
و   در انتظار صبح
دوباره آفتاب را خواهند مکید.
 
چه کار دارم که طول و عرض پاهایم
روی قطب شمال است یا جنوب !
نیمکره ی چپ یا راست !
 
من آسمان را می فهمم
وهوای جاری را
و تو را
که پشت لبخندهای توخالی شهر ایستاده ای
و نگاهت
سیگارهای مرا آتش می زند
 
.
.
.
دوستت دارم
دوستت دارم
دوستت دارم
 
تو فقط دستهایت را دور آغوشت حلقه کن.
 
من
میان خالی بازوانت
آرام خوابیده ام ...
 
 
 
ساناز ۲۴ سپتامبر ۲۰۰٨
www.sanyair.blogfa.com
www.kholvareha.blogfa.com
sanyair@yahoo.com
 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست