اسپانیا، از سلطنت به جمهوری، و از جمهوری به سلطنت - رسول پدرام

نظرات دیگران
  
    از : رسول پدرام

عنوان : شهریار
م. آشنای عزیز، ضمن سپاس از توجه و عنایت جنابعالی، باید عرض کنم آدرسی که من در زیر مطالب خودم قید می کنم در واقع نشانی تارنمای ای فکسنی است که در چندین سال پیش و با استفاده از امکانات geocities برای قرار دادن کپی مطالبم در آن جا و فقط به منظور استفادهء عزیزانی در داخل ایران ایجاد کردم.
آن مطلب مختصر در بارهء شادروان شهریار هم اعتراضی بود به آن چه که به طور غیر منصفانه در بارهء آن شاعر بزرگ و در آن سایتی که اشاره کرده ام منتشر شده بود.
من با شعر شهریار بزرگ شده ام، با زمزمهء اشعار شیرین اش به لحظه های غم آلود زندگی ام رنگ امید و عرفانی زده ام.
همین امروز صبح بود که شعر زیر را از شهریار برای یکی از همکارانم به اسپانیایی ترجمه کردم و برایش خواندم:
سال ها تجربه و این همه دنیا گشتن / به من آموخت همین یکه و تنها گشتن
تصمیم دارم با استفاده از تعطیلات ایام کریسمس مطلب مفصلی (با دیدی دیگر و برداشتی کاملاً متفاوت) در بارهء زندگی و آثار آن بزرگوار و به منظور آشنایی نسل جوان به رشتهء تحریر در آورده و منتشر سازم.
که حتماً آن عزیز را در جریان خواهم گذاشت.
با عرض پوزش از تأخیری که در پاسخ به نظرتان حاصل شد، امیدوارم حمل بر سهل انگاری و بی توجهی حقیر نشده باشد.
۵۰۷۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ آذر ۱٣٨۷       

    از : آشنا م

عنوان : خواهش
دوست پژوهنده جناب پدرام درود بر شما.
ممنونم به سهم خود که از شما در این سایت وزین و خوب، مطالب گرانسنگ و مفید و نیز شیوا می خوانم. من با استفاده از آدرس مطالب شما که در ذیل مطالب شما می آید و با فرمات پدف هستند، عجله کرده و با شوق آن ها را خوانده ام. در آن میان مطلبی به چشمم خورد با عنوان "شهریار" شاعر شریف که در آن به موضوعات بسیار مهمی اشاره غیر مبسوط و اجمالی کرده اید. چه خوب می شود اگر به این موضوع و ارتباط آن با مصادره به مطلوب شدن این شاعر بزرگ توسط رژیم شاعرکش جمهوری ملایان در تلویزیون رسوایش، مفصل تر حاصل پژوهش های خود را در اختیار خوانندگان این سایت قرار دهید.

سپاس و درود دوباره بر شما
۵۰۰۶ - تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱٣٨۷       

    از : رسول پدرام

عنوان : بهتر است اصل مقاله را مقاله
آن چه را که در این سایت ملاحظه می فرمایید، فشردهء ای از مقالهء مفصلی است که می توانید آن را در قالب پی دی اف ملاحظه بفرمایید. نشانی آن در پایان همین مطلب ذکر شده است.
در اسپانیا هیچ پادشاهی با خون و خون ریزی سرنگون نشده است. در بارهء علل شکست جمهوری اول و همچنین جمهوری دوم صد ها کتاب نوشته شده است و در یک مقالهء چهار هزار کلمه ای نمی توان آن علل را توضیح داد.
من قانون اساسی اسپانیا را پنج سال پیش عمداً و فقط جهت آگاهی خوانندگان فارسی زبان به فارسی ترجمه کردم.
ذکر زمان سلطنت آن پادشاهان ایرانی هم فقط به این خاطر است که خوانندگان تطابق زمان حوادث را بیشتر متوجه بشوند، چون وقتی که ما تاریخ میلادی در نوشته هایمان به کار می بریم، خیلی ها متوجه زمان دقیق وقایع تاریخی نمی شوند.
۵۰۰۲ - تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱٣٨۷       

    از : آتوسا بزرگمهر

عنوان : مشروطه را ارج بگذاریم
تیتر این مقاله عبارت ست از : « اسپانیا، از سلطنت به جمهوری، و از جمهوری به سلطنت »
نمی دانم این تیتر «انتخابی » یا «تصادفی » در بالای صفحه قرار گرفته اما بهر صورت گمراه کنند ست.

در این مقاله معلوم نیست که چرا جمهوری اول در سال ۱۸۷۳ روی کار آمد و حکومت پادشاهی چه اشکالاتی داشت. قانون اساسی و مشروطه
در چه وضعی بود ( فقط اشاره شده همرمان با ناصرالدین شاه) اسپانیا مشروطه ی سلطنتی داشت یا پادشاه همه کاره بود ( مثل ناصرالدین شاه!) در باره ی چگونگی جمهوری دوم هم صحبتی نشده و نقش قانون اساسی و جامعه ی مدنی و قانون اساسی!

اما در باره ی روی کار آمدن جمهوری دوم آمده ست :« "ما دیگر مُد نیستیم"، این جمله ای بود که آلفونسوی سیزدهم [۲] ، پدر بزرگ پادشاه کنونی اسپانیا، بر زبان آورد و به دنبال آن سلطنت را رها کرد و راه تبعید در پیش گرفت»

باز هم معلوم نیست که ایا واقعا آلفونس سیزدهم سلطنت میکرده و کارها از مسیر قوانین اساسی مشروطه پیش میرفته یا نه ایشان هم بعله !

اما تا دلتون بخواد راجع به انحرافات جمهوری دوم صحبت شده که تمام چپ های دنیا هم در آنجا بوده اند. و بالاخره بعداز مرگ فرانکو مردم عطای «جمهوری» را به لقایش بخشیدند. واقعا که ! رئیس جمهوری که فرانکو باشد باید بعداز مرگش جشن گرفت.

اما نکته ی مهم این مقاله قانون اساسی نوین اسپانیا می باشد که توانست مانند سوئد ، نروژ ، دانمارک ، انگلستان اصول مشروطه
را اساس اداره ی ممکت بگذارد. کاری که در گذشته ی اسپانیا اهمیت داده نشده بود نه حکومت های پادشاهی و نه جمهوری متکی به قانون بودند.

لذا هرجا که در اروپا دموکراسی و مشروطه وجود دارد موفق بوده مهم نیست که آنها با مشروطه ی جمهوری حکومت می کنند یا با مشروطه ی سلطنتی همه دربرابر قانون پاسخگو هستند.

نتیجه : ما درایران مشروطه ی سلطنتی نداشتیم بلکه حکو مت مطلقه ی پادشاهی داشتیم که مانند پادشاهان اسپانیا سرنگون شدند.
امروز هم مشروطه و جمهوری نداریم که محکوم به فنا ست و حکومت فقاهتی مذهبی راه به جائی نمی برد.

اما هیچ تضمینی نیست که از این جمهوری مشروعه «فرانکوئی» احمدی نژاد به سلطنت مشروطه ی «خوان کارلوسی » پهلوی پرست ها برسیم. در ریاضی، منطق و فلسفه از امکان و واقعیت زیاد بهره میشود و در سیاست به آن دقت نیست که در محاسبات و بحث های فلسفی
انجام میشود.

تاکید بر قانون اساسی مشروطه و تحصیل آن در ایران مانند تمام کشورهای مترقی جهان ۱۰۰ سال تاریخ دارد و این باید تحقق یابد و مهم نیست که در راس حکومت مشروطه شاه باشد یا ریاست جمهور یا صدر اعظم یا هر عنوان دیگر غیر موروثی و برابر حقوق در برابر قانون.

این مقاله مفاهیم سلطنت/ پادشاهی مشروطه ، سلطنت / پادشاهی مطلقه ، جمهوری مشروطه / جمهوری موروثی و نظایر آنها را مخدوش نموده و اصلا قابل مقایسه با ایران ما نیست.
آتوسا بزرگمهر
۴۹۹۹ - تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱٣٨۷