در جدال با مدعی - کانون ۶۷

نظرات دیگران
  
    از : منصور عدالت

عنوان : هشیار باشیم
با تشکر ویژه از گزارش آقای دبیری.
از هر آنچه گفته شد من این اصل ِ"ندادن میکروفن از طرف نیروهای آزادیخواه، بدست کسانی که سی سال گذشتهء آنها روشن نیست" را با این بند تکمیل می کنم که "نیروهای آزادیخواه نیز با کسانی که معلوم نیست از کجا می آیند به مصاحبه نپردازند".
هشیار باشیم.
۵۶۴۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱٣٨۷       

    از : هومن دبیری

عنوان : انگیزسیون یا مصاحبه
در اینجا سئوالات « سین‌» مجید خوشدل از شکوفه منتظری را از وب لاگ مجید خوشدل آورده ام تا بیشتر با متد و روحیه ی او آشنا شوید اگر دوست دارید از طریق گوگل یه وب لاگ او سر بزنید تا جوابها «جیم» شکوفه را ببیند . یک فعال سیاسی باید پاسخگوی نه تنها حکومت دینی بلکه انواع و اقسام قیم های «دموکراسی » باشند حتی در خارج از کشور ! کسی نیست بپرسد که مجید خوشدل به نیابت از کدام شهروندان و مطابق کدام توافق به خود حق میدهد که جوانان پویای ایران زمین چون شکوفه منتظری را سین جیم کند.

سئوالات :
* کمی از جمع خودتان برایم بگویید. مثلاً در حال حاضر چه تعداد هستید و چه‌طور همدیگر را پیدا کردید؟
* منظورتان از تحلیل از وضعیت موجود؟
* آیا برای جمع‌تان نامی هم انتخاب کرده‌اید؟
* اجازه دهید راجع به مراسم شما بعداً صحبت کنیم و فعلاً با جمع شما بیشتر آشنا شویم. آیا جمع شما یک «محفل» است که هر از چند گاه ملاقات‌هایی با هم دارند، و یا این‌که جمعی هستید با نشست‌ها و جلسات منظم؟
* چرا؟
* در جلساتی که دارید، عموماً راجع‌ به چه موضوع‌های مشخصی صحبت می‌کنید؟ طرح کدام مباحث برای جمع‌تان الویت دارد؟
* به فعالیت عملی‌تان بپردازیم؛ مراسمی که می‌خواهید برگزارکننده‌ی آن باشید. ویژه‌گی‌هایی از این مراسم را برایم شرح دهید.
* امّا پلاتفرم که دارید؟
* مخاطبین همایش شما چه کسانی هستند؟ فارسی زبانان یا مردم جامعه‌ی میزبان؟ جوانان یا انسانهایی از نسل گذشته؟ الویت شما کدام طیف، قشر یا ملیت اجتماعی است؟
* چون در آغاز کار هستید، گمانم این باید پرسش مهمی برای شما باشد: طبق تجربه‌های تاکنونی‌ی برنامه‌ها، تداخل «مراسم یادمان» و «سمینارهای بحث» کمکی به هیچکدام از آنها نکرده و به ضرر هر دو تمام شده. طبق توضیحی که دادید، قرار است شما این دو بخش را یک کاسه کنید. فکر نمی‌کنید در این کار به مشکل برخورد می‌کنید و به هیچکدام از دو هدفی که دارید، نمی‌رسید؟
* ولی به هر حال می‌خواهید خودتان را از این طریق معرفی کنید.
* جمع شما (همان‌طور که گفتید) بعد از پایان مراسم امسال به پایان خودش نمی‌رسد. تلویحاً به موضوع اشاره کردید، امّا گمانم توضیحات بیشتری در این زمینه لازم است: چه برنامه‌ی دراز مدتی در دستور کار دارید و چه کار می‌خواهید بکنید؟
* شما در بیانیه‌ای که منتشر کردید، [و در مکالمه‌ی کوتاه تلفنی‌ای که داشتیم] خودتان را از باورمندان طیف چپ معرفی کردید. امّا از طرف دیگر در بخشی از «سخن آغازین» سایت «تابستان ۶۷»، «... دست همه عزیزان را برای همراهی فشرده‌اید». این دو اشاره و این دوگانگی طرح پرسش بالا را ضروری می‌کند.
* با چه کسانی مرزبندی دارید که تعارفی هم در آن باره ندارید؟
* شما خودتان را در طیف چپ تعریف کرده‌اید. ممنون می‌شوم کُد این «چپ» را برایم باز کنید. از چه چپی صحبت می‌کنید؟
* وقتی شما دست کمک به سوی دیگران دراز می‌کنید، خصوصاً فرزندان جانباختگان، مواضع شما می‌بایستی صریح و شفاف باشد.
* آیا تا به حال تلاش کرده‌اید که با فرزندان عزیزان اعدامی از طیف‌ها و گرایش‌های مختلف ارتباط بگیرید؟
* می‌توانید اسم آنها را ببرید؟
* شما در قسمتی از صحبت‌تان گفتید که فاقد «بک گراند» هستید. من بیانیه‌ی اعلام موجودیت‌تان را چندین بار خواندم...
* هر دو تایش را. بعد از هر خواندن، بیشتر فکر کردم که مبادا فکر و قلم نسل پیشین در تهیه و نگارش آن نقش داشته باشد. اگر چنین چیزی درست باشد، استقلال شما به زیر سوال می‌رود. در این باره چه عقیده‌ای دارید؟
* به دلیل جلوگیری از اطاله‌ی کلام از آوردن نمونه‌های تطبیقی صرف نظر می‌کنم. امّا موردی کلی را با شما در میان می‌گذارم: بیانیه‌ی اعلام موجودیت‌تان، اهداف برنامه‌تان در سایت «تابستان ۶۷» با ادبیات و فرهنگ سیاسی‌ای نوشته شده که انگار پاسخ تمام تناقض‌ها و پلشتی‌های تاریخی زندان، شکنجه و اعدام را دارد و در کنار آن وانمود می‌کند که «راه حل» دارد. این ویژه‌گی از سنت‌های نسل گذشته می‌آید و بنا به تجربه شخصی ندیده‌ام که نسل جوان این‌گونه بیاندیشد.
* ولی مسیر و مقصد را شما مشخص کرده‌اید.
* به تجربه‌ی شخصی و مشاهدات مستقیم‌ام، اغلب نسل جوان ایرانی را ناامید، سرخورده و غیرسیاسی دیده‌ام و اقلیتی از آنها را جستجوگر یافته‌ام تا پاسخگو. جمع شما [در نوشته‌هایش] از همه چیز با اطمینان حرف می‌زند، در عین حالی که دست کمک و همیاری به سوی دیگران دراز می‌کند.
* خب من که از شما سوال کرده بودم که «کُد چپ» را؛ چپی که به آن باور دارید را باز کنید. اگر تمایل به این بحث داشتید، می‌توانستید در همان جا نظرتان را بیان کنید، که نکردید.
* خب، چرا سال ۶۷ را انتخاب کردید؟
* «با خنده» این پرسش خودتان بود!
* در قسمتی که به تحلیل دلایل و زمینه‌های دستگیری‌ها و کشتار زندانیان سیاسی اشاره کردید، آیا به آن بخشی که به همکاری برخی از نیروها و سازمانهای سیاسی با رژیم اسلامی در این زمینه مربوط می‌شود، نیز تمرکز کرده‌اید؟
* آیا شما این پتانسیل را در میان نیروهای سیاسی خارج کشور می‌بینید که با اهداف جمع شما همگام شوند؟
* پرسش‌های «جدی» را به انتها می‌برم و سوال خودمانی‌ای را طرح می‌کنم: برای مراسمی که قرار است امسال برگزارکننده‌ی آن باشید، انتظار چه کمکی از ایرانیان مقیم خارج دارید؟ به‌طور مشخص از جوانان و فرزندان عزیزان اعدامی؟
* چون اشاره به نسل جوان و به‌طور مشخص فرزندان جانباختگان کردید، آیا جمع شما آگاه است که در دو دهه‌ی گذشته از فرزندان جانباختگان یا استفاده ابزاری شده، و یا آنها را نادیده گرفته‌اند؟ نکته در این است که این عزیزان به سادگی به کسی اعتماد نمی‌کنند. آیا شما این واقعیت تلخ را می‌دانید؟
* برای اهداف انسانی‌تان آرزوی موفقیت می‌کنم، همین‌طور از شرکت‌تان در این گفتگو دوباره تشکر می‌کنم.
۵۶۴۱ - تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱٣٨۷       

    از : بهروز فدائی

عنوان : تفاوت بازجو با ژورنالیست کجاست
چند مصاحبه از آقای مجید خوشدل خوانده ام (قبل از انتشار مطلب کانون ۶۷) چند نکته مرا آزورده کرد.
- نحوه برخورد و طرح سئوال ایشان کاملاً سمت و سوی سیاسی و گاهاً خصمانه میباشد، شاید از نوع تربیت سیاسی و اجتماعی باشد.
- تفاوتی در نحوه طرح سئوال یک ژورنالیست و یک بازجویی پلیس سیاسی نمیبینم، حق اینگونه برخورد از تفکر ایشان نشئت میگیرد.
- برای نمونه، مصاحبه با خانم منیره برادران را بخوانید، اصلاً مصاحبه نیست بلکه بازجویست که مصر است بازجو شونده جواب تمامی پرسشها را طبق دلخواه ایشان پاسخ بدهد، فقط ایشان خوشبختانه امکان استفاده از شلاق را ندارد.
- آقای مجید خوشدل کار ژرنالیستهای خبره را دیده اما متاسفانه از بازجوها بیشتر یادگیری داشته.
۵۶۲۷ - تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱٣٨۷       

    از : پویان مدائن

عنوان : جهانی دیگر ممکن است.
اگر به ممکن بودن جهانی دیگر ایمان دارید پس نمیتوانید ارام بگیرید جریانات بخصوص باندها ی فامیلی ومافیایی که همه ویترینها و سوابق را قبضه کرده اند حتی بکار ان نمیایند که نقدشان کنیم پس به پیش ای ارتش آینده.. ما میخواهیم دنیای دیگری بسازیم که قابل زیست انسانی باشد هر کس با هر توانی تلاش خود را انجام میدهد
فسیل ها و دایناسورهای سیاسی مربوط به ماقبل هزاره سوم هستند..
۵۶۱۷ - تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱٣٨۷       

    از : یک خواننده

عنوان : نظر
مشکل اساسی ما خارج نشینان بی درد این است که فرهنگ اتهام زنی بدون سند ومدرک را از قرنها پیش در کفه ترازوی ذهنیاتمان تا به امروز یدک کشیده ایم واین همه، ناشی از همان استبداد شاه وشیخ است که در طول این سی سال بجان اندیشه ورزان همچون سنگ آسیاب در حال چرخش می باشدوچه کسی سودش را می برد؟ همانی که بما این فرهنگ متحجر را چپانده است! حال بعنوان یک ایرانی .... شمارا چه سود که این بچه ها از خدا باشند یا از انسانی که خدا را آفرید . ..دست بردارید وشرم را برایمان نخرید تا سودش را شرم آفرینان تاریخ ببرند. این گونه داستان سرایی ها را کنار بزنید و کمی رفتارها های سیاسی خود را روانکاوی کنید وسعی نکید بی جهت به پروازهای کودکانه دامن بزنید. سخنم نه تنها با شما است بلکه برای همه که گرفتار تارهای عنکبوتی برای نجات خود می باشند ..
درود به همه شما
۵۶۱۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ دی ۱٣٨۷