سده: جشن آتش یا جشن خاکستر - عباس احمدی

نظرات دیگران
  
    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : توضیح تکمیلی برای رفع سو تفاهم
و یک نکته ی مهم : من مخالفتی با این اعتقاد که سده = سی و ده ، می تواند جشن چهلمین روز تولد خورشید باشد ندارم. چون دلیلی برای مخالفت با آن ندارم. چهلمین روز تولد خورشید می تواند براستی سی و ده گفته شود - مثل هفده که همان هفت و ده است و ...این سخن منطقی است. اما من مخالف آنم که اولین روز تولد کودک خورشید را ما چهله بنامیم. این نام گذاری به هیچ روی رو به منطق ندارد. پس می توان اینگونه نیز نتیجه گرفت: شب چله = چله شب = چیلَ شب ، شب چیل زدن و تولد جوجه ی خورشید است ، و دهم بهمن روز چهلم تولد خورشید می باشد. پس چله ، همان چیله یا چیلَ است. یعنی شب چیل زدن و تولد یافتن. چهله ی این تولد می تواند - منطقی است - که سده = سی و ده باشد. اما بسیاری از مردم را شکل ظاهری چله به اشتباه انداخته و در نتیجه اولین روز تولد خورشید را چهله تصور کرده اند و این با هیچ استد لالی جور در نمی آید که ما کودکی یک روزه را چهل روزه بنامیم.

شاد و پیروز باشید
۷۶٣۹ - تاریخ انتشار : ۵ اسفند ۱٣٨۷       

    از : مارال مسافری

عنوان : آقای حبیبی
آقای لیثی حبیبی.م.تلنگر:
من از گفته های شما استفاده ی بسیار بردم.
شما آنقدر در این مسئله ی زبان شناسی دقیق می شوید عمیق و نازک نگرانه با آن برخورد می کنیدکه گاه خواننده شگفت زده می شود. من که گاهی نظر شما را در موارد زبان شناسی دنبال می کنم می بینم یک کلمه را گرانیگاه قرار می دهید و ازهمان یک کلمه آدم را به یک جهان می برید و براستی تعجب می کنم که این واژگان چه کاراکتر هایی دارند و مانمی دانیم.
کاش می شد این یادداشتها را سرجمع کرد و به چاپ رسانید و در اختیار پژوهشگران قرار داد که راهنمایشان باشد تا بی گدار و شتابزده به آب نزنند و به بعدها زیر سئوال آیندگان قرار نگیرند.
۷٣۵۵ - تاریخ انتشار : ۲۹ بهمن ۱٣٨۷       

    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : پوزش
"...انیان ایرانی این زایش خجسته را جشن می گیرد ........."

انیان ایرانی غلط چاپی است.انسان ایرانی درست است.
۷٣۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۹ بهمن ۱٣٨۷       

    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : شب چله به چهل ربطی ندارد ، این ظاهر گول زننده یک اتفاق است ، چله شبی است که در صبح اش جوجه ی خوشید بعد از شب ی بلند و نگران کننده دوباره زاده می شود و انیان ایرانی این زایش خجسته را جشن می گیرد .........
سلام بر عباس احمدی و سلام بر جواد مفرد و بر همه ی عزیزان سلام

چله شب در زبان کهن و بسیار ریشه ای ایرانی تالشی ، چیله شَو است. چیله شو ، در واقع چیل است + فتحه ی مضاف + شب. چیل = پوسته و پوست تخم مرغ است ، و پوست هر تخم دیگری. در بعضی از زبان های کهن ایرانی به جای فتحه ی مضاف کسره ی مضاف وجود دارد. در این زبان ها ، بر عکس فارسی دری و کردی و ... مانند زبان تالشی ، روسی و آلمانی ، صفت قبل از موصوف می آید .
مثال:
سیب ِ سرخ - فارسی
سیف ِ سور - کردی
سرَ سیف - تالشی

این تغییر باعث می شود که کسره مضاف به فتحه ی مضاف تبدیل شود. چله در واقع چل َ است. فتحه ی مضاف است که در زبان جدید ایرانی - یعنی فارسی دری -آن شکل را یافته است.
چله ربطی به چهل ندارد ، چنانکه ما چله ی کوچک نیز داریم ، اما نامش همچنان چله است. بسیاری از دوستان ِ واژه ورز ، به جای رجوع به ریشه ها و مصادر به حدس و گمان پناه می برند و این کار ناخواسته خیانت است به تاریخ و زبان و آیندگان.
بیایید برای شما مثالی بزنم:
اگر ما بخواهیم بدون در نظر گرفتن مصدری که واژه ی آیینه از آن مشتق شده است ، آیینه را ریشه یابی کنیم ، حدس و گمان و شکل ظاهری کلمه ما را مانند شکل ظاهری چله به بیراهه می برد و بکلی گمراه می سازد. بار ها این حدسیات من در آوردی را اینجا و آنجا خوانده ام و بسیار متأسف شده ام.
آیینه را اگر ما بخواهیم با شکل ظاهری اش ریشه یابی کنیم ، ما را به آیین برده و بکلی گراه کرده و ناخواسته ما را خائن به فرهنگ و زبان و آیندگان و تاریخ و انسان می سازد.
در زبان کهن و بسیار ریشه ای تالشی ، آیینه ، آوینه است ، و آن مشتق شده است از مصدر آویندن = نشان دادن. پس آوینه = آیینه ، شی است که هر چیز که در روبرویش قرار می گیرد ، نشانش می دهد. و هیچ ربطی به آیین ندارد
دوستانر عزیز زبان شناس! از قضاوت خشمناک تاریخ و آینده کمی بیم داشته باشید و در نتیجه بیایید کمی با احتیاط برانیم این توسن سرکش زبان و قلم را در این دشت رهای بی در و پیکر که غبار و مه هزاران ساله را در پهنه ی خود دارد گُمگَر. نباید عجولانه اجازه داد ، که چهره دگر کرده ها - به عنوان مثال: آوینه = آیینه - ما را گم و گمراه کنند.

چیل ژندن یعنی پوسته شکافی. و اگر به فارسی دری بگوییم می شود چیل زدن، و آن شکستگی ای است که وقت تولد جوجه به وسیله ی نوک جوجه بر پوسته ی تخم مرغ ایجاد می شود.
یلدا واژه ای است سریانی به معنی تولد و چله نیز دقیق همان معنی را دارد. به عنوان نمونه وقتی آفتاف صبحگاهان از افق کمی سر بر کرده و هنوز گِرد و تمام دیده نمی شود ، تالش ها به این حالت آفتاب می گویند: "آفتاوی کیجه گله چیل ژنده." یعنی جوجه ی آفتاب پوسته ی تخم افق را شکافته برای تولد. یا وقتی که جوجه پوست تخم مرغ را می شکند تا بیرون بیاید ، می گویند ، مورغونه چیل ژنده. یعنی تخم شکسته شده و بزودی است که جوجه زاده شود.
چیل در تالشی یعنی پوسته و خصوصاً به پوست تخم مرغ می گویند.
و چیله شو ، چله شب ، شب پوسته شکافی است. شب چیل زدن است به تخم افق به وسیله ی جوجه ی خورشید. شب چله شبی است که در صبح اش جوجه خورشید بعد از آن شب بلند و نگران کننده ، دوباره زاده می شود و جهانی به کودک نور دلداده.

شاد و پیروز باشید
لیثی حبیبی - م. تلنگر
۷٣۴۶ - تاریخ انتشار : ۲٨ بهمن ۱٣٨۷       

    از : جواد مفرد کهلان

عنوان : سده= چله
با درودنظر مهرداد بهار منطقی و مستدل به نظر میرسد چه علی القاعده ایرانیان چهله، چله را طبق سنت می توانستند سی و ده تلفظ نمایند که نام سده از آن قابل استنتاج است.حتی به نظر اینجانب والنتاین غربیان نیز یادگاری از ایزد مهر و خورشید و عهد وپیمان ایرانیان است.
۷۲۹۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱٣٨۷