انقلاب ۵۷ ، «نه» به مدرنیته - فرهاد شرفی

نظرات دیگران
  
    از : آتوسا بزرگمهر

عنوان : سوء تفاهم بین مدرنیته و مدرنیزاسیون
برای مهتاب که بسیاری از نظارتش را میفهمم
در این میحث کمی بین مدرنیزاسون و مدرنیته سوء تفاهم ایجاد شده ست.
انتقال تکنولوزی از پیشرفته ترین جامعه ی صنعتی به عقب مانده ترین جامعه ی ماقبل سرمایه داری ممکن ست ، با آموزش و مدیریت در کوتاه مدت صورت میگیرد و در سراسر دنیا و هم اکنون در چین صورت در حال اجرا ست . ولی برای انتقال «فرهنگ» مردم بومی آن جامعه ی ماقبل سرما یه داری به سظح «مدرن تر» زمان لازم ست و بسیار کار میبرد «خودبخود» به مدرنیته نمی رسد..

در سالهای ۵۵ تا ۵۶ در یکی از مدرن ترین صنایع ایران «رسم» بود که بعداز هر پروژه مثلا راه اندازی توربین های تولید برق گازی چند گوسفند «قربانی » نمایند تا در درجه اول سر کارگران را «شیره» بمالند چون اکثرا کشاورزان دهات اطراف علی شاه عوض ، شهریار و یافت آباد بودند.
در همان کارخانه بساط کباب و شراب بر پا میشد و کارشناسان آمریکائی جشن میگرفتند که بسیاری از کارگران را عصبانی میکرد. این پروسه ی گذار از مناسبات فئودالی یا هرنوع کشاورزی به مناسبات مدرن سرمایه داری نیاز به زمان دارد . بدیهی ست که دستاورد های اصلاحات معروف به «انقلاب سفید» نیاز به زمان بیشتری همراه با آموزش و دموکراسی همه جانبه داشت تا مثلا با نظر «غرب زدگی» جلال احمد بحث می شد و مردم را برای صبر و خوشبینی به آینده تشویق میکرد و با ظرافت علیه خرافات و جهل سازماندهی میشد.

در زمانیکه فیلم «محلل» با استقبال مردم روبروشده بود . مرتضی مطهری که خیمه ی اسلام را در خطر دید علیه این فیلم یک صفحه کامل روزنامه کیهان را سیاه کرد تا از نویسنده وکارگردان فیلم «نسق » بگیرد. متاسفانه امکان برای دگر اندیشان وجود نداشت تا نظر خود را در باره فیلم و مرتضی مطری ابراز دارند.

وقتی جینالولو بریجیدا ستاره ی محبوب ایتالیا ئی به تهران آمد او را برای بازدید به کارخانه ی قرقره زیبا بردند که دختران و زنان میهنمان در آنجا کار میکردند.

بازار تهران در نهایت خباثت با مارک «فاحشه » به ستاره ی سینما ی جهان فروش قر قره زیبا را «تحریم » نمود. این سابوتاژ بازار علیه کارخانه ی قرقره زیبا پی آمد های جدی اقتصادی داشت که بیکاری و ورشکستگی آن منجر می شد. حکومت وقف در برابر این تو طئه های نیروهای سنتی و بازار بسیار در «مانده» بود ولی می توانست با تکیه با نیروهای سکولار که هنرمندان واقعا نهایت خدمت را در این زمینه میکردند نیروهای سنتی را خلع سلاح نماید.
دریغ که چنین نشد.
٨٣۴٣ - تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱٣٨۷       

    از : مهتاب قادری

عنوان : برای فرهاد شرفی
با این نظر شما که انقلاب ایران" نه" به مدرنیته بود موافقم اما با این نظر که مدرنیته در جامعه ایران از طرف توده‍ی مردم پذیرفته نشده بود وآن را دلیل انقلاب ایران دانسته اید مخالفم. اشکال کار این است که نقش توده‍ی مردم را بسیار بزرگ کرده اید و نقش روشنفکران را نادیده انگاشته اید. دوست عزیزمن بیش از دو دهه است که در آلمان زندگی میکنم در اینجا تحصیل کرده ام ومیتوانم ادعا کنم که تا حدودی با این جامعه و فرهنگ آن آشنا هستم. در جایی خواندم که نقش تعیین کننده را در جامعه‍ی آلمان درصد کمی از مردم این کشور (فکر میکنم ۵-۶ درصد روشنفکر) دارند. این درصد کم است که پایه های مدرنیته و مهمترین دستارودهای آن یعنی آزادی و دمکراسی را محکم نگاهداشته است. بر خلاف انتظارتان باید بگویم که ساختارهای سنتی و مذهبی در این کشورضعیف نیست. اما با بحث روشنگری یعنی به پایین کشیدن کلیسا و مذهب از آسمان به زمین که بیش از ۳۰۰ سال است که بین اینگونه روشنفکران و مذهب ادامه دارد، مذهب قدرت زدایی شده است وقادر نیست مانند گذشته (یعنی قرون وسطا) افکار و ایده های خود را به کرسی بنشاند. اشکال ما ایرانیان در اینجا بود که روشنفکران ما که وظیفه‍ی روشنگری و تعلیم توده را داشتند وباید سکان حرکت را بدست میگرفتند ، خود تو زرد از آب در آمدند. آنها خود به گونه ای مذهبی بودند (اشاره ام به شریعتی، ، بازرگان و ..... تا آل احمد، کیانوری......و امثالهم است) و آنها که در زمان انقلاب زنده بودند به خاطر رسیدن به قدرت، منافع حزبی و شخصی و.... به جای افشا کردن ارتجاع پشت سر او جا گرفتند و پشت سیاستمداری چون بختیار را خالی کردند. به اصطلاح روشنفکران ما بودند که بایستی راه روشنفکران زمان مشروطه را ادامه میدادند اما آنها بر خلاف روشنفکران آن دوره اصولا خود مدرنیته و دستاوردهای آنرا نمی شناختند و فقط ظاهر آن را دیده بودند
( مینی ژوپ زن غربی) . پایه های فلسفی مدرنیته برای این آقایان اصلا آشنا نبود و نتیجه این شد که دیدیم.
مهتاب
٨۲۵٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱٣٨۷       

    از : روزنامه هنر و مبارزه حمید محوی

عنوان : بحث تقابل مدرنیته و سنت، تنها یک اشتباه نظری و تحلیلی نیست یک توطئه است
این بحث مدرنیته و سنت خیلی قدیمی ست.
ولی نه رژیم پهلوی مدرن بود و نه غرب به ایران مدرنیته صادر کرده بود. قیام و نارضایتی مردم را نمی توانیم از طریق طرح موضوع تقابل مدرنیته و سنت تعریف کنیم . این نظریه که سنت و مدرنیته را در مقابل هم قرار می دهد به اندازه ای اشتباه است که آدم شک می کند که مبادا توطئه ای در کار باشد.
چرا حال دو مرتبه این بحث قدیمی به همان شکل اشتباه آمیز گذشته مطرح می شود؟ نمی دانم.
البته بخاطر همین نظریات بود که یک عده موفق شدند در دانشگاه های اروپا و آمریکا پست استاد یاری و استادی بگیرند.
٨۱۶۹ - تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱٣٨۷       

    از : روزنامه هنر و مبارزه حمید محوی

عنوان : بحث تقابل مدرنیته و سنت، تنها یک اشتباه نظری و تحلیلی نیست یک توطئه است
این بحث مدرنیته و سنت خیلی قدیمی ست.
ولی نه رژیم پهلوی مدرن بود و نه غرب به ایران مدرنیته صادر کرده بود. قیام و نارضایتی من را نمی توانیم طرح موضوع تقابل مدرنیته و سنت تعریف کنیم . این نظریه که سنت و مدرنیته را در مقابل هم قرار می دهد به اندازه ای اشتباه است که آدم شک می کند که مبادا توطئه ای در کار باشد.
چرا این بحث قدیمی را دارند به همان شکل اشتباه آمیز گذشته مطرح می کنند. البته بخاطر همین نظریات بود که یک عده موفق شدند در دانشگاه های اروپا و آمریکا پست استاد یاری و استادی بگیرند.
٨۱۶٨ - تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱٣٨۷