از : علی حسینی
عنوان : روسیه، چین و... همگی در مجموعه ی نظام سرمایه قرار دارند.
دنیز گرامی!
کشورهایی که شما از آن انتقاد کرده اید ، همگی درداخل نظام سرمایه ی جهانی قرار دارند. مشکل شما این است که درکی از تضادها ندارید ونمیدانید که خود سلطه مندان هم میتوانند با یکدیگر تفاوت هایی داشته باشند. آیا جنگ های جهانی خانمانسوز حاصل این تضادها دربین کشورهای متروپل ( مادر) برای تقسیم جهان نبوده است؟ لطفا با تدقیق این مسئله ، کشورهای مورد نفرت خودرا هم درداخل مجموعه ای به سرپرستی این آمریکای نازنین تان قرار داده واختلافات موجود را ناشی از اختلاف فاز بدانید. اگر آنها هم باندازه ی آمریکا سهمی درغارت جهانی داشته باشند، آنها نیز به " جنتلمن" مورد پسند شما تبدیل خواهند شد!
٨۷۰٣ - تاریخ انتشار : ٨ فروردين ۱٣٨٨
|
از : حمید رحیمی
عنوان : جوابی به سهند نسیمی
جناب سهند رحیمی و دوستانی که مثل سهند رحیمی در مورد ملت کرد و بخصوص پ ک ک نظر دارید شما را دعوت میکنم به این فئلمهای کوتاه از کردستان ترکیه نگاه کنید و خود حضور ملت کرد در صحنه را ببیند و ببنید پ ک ک چه نیروی عظیمی از آن پشتیبانی میکند .فیلم اول پیام رهبر پ ک ک برای اجتماع ۱۵۰۰۰۰۰ کرد در دیارباکر (آمد) میباشد بر روی صفحهی تلویزیون
http://www.youtube.com/watch?v=۱OZslItHFQs
فیلم دیگر را خود اجتماع میلونی را خواهید دید که فریاد میزنند زنده باد آپو (اوجلان ) جناب سهند به ۲۵ میلون تروریست چکار خواهید کرد ؟؟
http://www.youtube.com/watch?v=Y۴IQwn۷P۴Zc&feature=related
و در آخر به سخنان لیلا زانا گوش دهید دوستان ترک
http://www.youtube.com/watch?v=SJNsz۲xZ۶VY&feature=related
٨۶۹۷ - تاریخ انتشار : ۷ فروردين ۱٣٨٨
|
از : حمید رحیمی
عنوان : نکاتی در مورد کامنت سهند نسیمی
جناب سیهند نسیمی نکاتی در مورد جنبش آزادیبخش کردستان بیان کردهاند که لازم بود در جواب آن گفته شود این جناب در رابطه با دمکرات و کومله و پارت دمکرات کردستان به رهبری مسعود بارزانی و اتحادیه میهنی کردستان به جلال طالبانی اظهار داشتهاند که این احزاب با هم دیگر درگیر شدهاند خوب این مختص جنبش آزادیبخش کردستان نیست تقریبأ در تمامی جنبشهای آزادیبخش دنیا ۲ طڕف مقابل مسلح از یک جنبش با هم درگر شدهاند ، مثلأ فلسطین، ایرلند ،در ایران چریکهای فدائی و همین طور در کردستان ولی خوشبختانه شعور سیاسی ملت کرد و احزاب کرد به آن درجه از شعور سیاسی رسیده که احزاب کردستانی رقیب به جای درگیری با همدیگر همکاری کنند نمونهاش در کردستان عڕاق ۲ حزب به رهبری بارزانی و طالبانی همکاری آنها در بالاترین سطح خود میباشد و همینطور احزب کرد در ایران و ترکیه نیز با هم همکاری دارند . ولی این هیچ جای تعجب نیست احزاب مسلح در یک جنبش آزادیبخش با هم درگیر شوند ولی هنر در آن است که احزاب مسلح بتوانند برای اهداف آزادیبخش خود با هم همکاری کنند و خوشبختانه ملت کرد در این رابطه به احزاب خود افتخار میکند در در عالی ترین شکل آن با هم همکاری دارند و در کردستان عراق حتی حکومت را اداره میکنند .
جناب سهند نسیمی شما در بین ترکها تنها نیستید که پ ک ک را تروریست خطاب میکنی و با صدای ناهنجارتان توقع دارید حکومی کردستان عراق بر ضد پ ک ک ورد حمل شود به نفع پانترکهای فاشیست در ترکیه جناب سهند ۲ ملت کرد و ترک آذری همسایه هستند و چه شما را خوش بیاد یا خوش نیاد مجبور به تحمل همسایگی ملت کرد هستید و ملت ترک آذری بدون همکاری ملت کرد در ایران به کوچکترین خواست خود نخواهد رسید و همنطور متقابلأ ملت کرد بدون همکاری ملت ترک آذریدر ایران به آزادی دست نخواهد یافت ولی جناب سهند فراموش میکند که راه همکاری ۲ ملت کرد و آذری در ایران برای ملت کرد دفاع ملت ترک آذری از مبارزه آزادیبخش کردها در ترکیه میگذرد از نظر انسانی و حقوق بشر این ترکیه بوده که تروریست است و به کشتار ملت کرد در ترکیه دست میزند از طڕیق بمب بارانهای هوائی ملاک تروریست بودن چیست ؟ چگونه ترکیه که حقوق ۲۵ میلون کرد در ترکیه را انکار میکند همان حقی را که ملت ترک آذری در ایران از انها سلب شده کردها نیز در ترکیه به مراتب شدیدتر از آنها سلب شده ترکیه با زراد خانهی خود تروریست نیست حال پ ک ک تروریست میشود که از حمایت میلونی ملت کرد در ترکیه برخوردار است و هیچ نیروی در دنیا به اندازی پ ک ک امروز نمیتواند مردم جمع کند شما دوستان ترک آدری چه بخواهید چه نخواهید دیر یا زود باید ڤاقعیت و حضور پ ک ک را قبول کنید و ترکیه نیز همنطور ولی حد اقل؛ ترکیه با این نیروی عظیم روبروست تا حدودی پ ک ک را قبول کرده و ترکیه برای آرامش ه پیشرفت خود چارهای نخواهد داست به غیر از اینکه حقوق ملت کرد را به رسمیت بشناسد و با پ ک ک وارد مذاکره مستقیم شود باشذ دوستان کاتولیک تر از پاپ آذری ما که امروزه سنگ ۳۰۰ میلون ترک جهان را به سینه میزنند واقعیات ملت کرد را قبول کنند و گهر نه ملت کرد آنها را وادار به قبول خواهد کرد
٨۶۹۶ - تاریخ انتشار : ۷ فروردين ۱٣٨٨
|
از : حسین شمشیر ساز
عنوان : جواب به Deniz Tebrizl
جناب Deniz Tebrizli بحرانی که «امپراطوریهای» سرمایه داری ایجاد کرده اند چنان عمیق ست که «دولت های» آمریکا و اروپا را چنان بر سر «کار » گذاشته اند که معلوم نیست کی دنیا به وضع سابق خودش برگردد.
فقط یکی از حلقه های این بحران عظیم؛ سرمایه گذاریهای « امپراطورهای» غرب در چین،روسیه، اروپای شرقی و هندوستان ست .
تا چندی پیش سرعت توسعه ی چین و هندوستان «ضرب المثل» بود و غرب به آن مباهات مینمود. ولی یواش یواش داره سرو صداها در میاید چون «امپراطورها» برای سود بشتر به چین و اروپای شرقی روی آوردند و چنان عجله داشتند که از هول حلیم تو دیگ «بحران » افتادند. اکنون بیکاری دائم التزاید کشورهای بزرگ را عاجز نموده و مثلا آلمان دارا ی یک میلیون بیکار جدید شده و بزرگترین صادر کننده ی جهان نمیتواند مانند گذشته ادامه دهد.
بنا بود هندوستان و چین با تولیدات ارزانتر از اروپا و آمریکا، سود « امپراطورها» را بالا ببرند. محاسبات بسیار آبکی بود و گردش کار آنطور پیش نرفت که آرزو میشد. فراموش نکنید که این دسته گلی ست که «امپراطوریها ی» بزرگ سرمایه به آب دادند و لی دود آن به چشم تمام جهان خواهد رفت .اجازه دهید این بحران بهمت «دولت » ها پشت سر گذاشته شود . شاید تمهیداتی برای کنترل « امپراطورها» فراهم شود.
٨۶۹٣ - تاریخ انتشار : ۷ فروردين ۱٣٨٨
|
از : Deniz Tebrizli
عنوان : جواب به ali hoaini
آقای ali hoaini هر جا روسها حضور دارند بدبختی عقب ماندگی کثافت کاری و فساد وجود دارد همین روسها چه گلی به سر همسایگان دور بر شان زده اند همه این کشورها از اوکراین گرفته تا لیتوانی استونی گرجستان لهستان چک و . . . نفرت عمیقی از حضور و نفوذ روس دارند و اگر هم برخی دولتهای دیکتاتور در برخی کشورهای پیرامون روی خوش به روسها نشان میدهند مطمئن باشد مردم این کشورها از روسها متنفر هستند روسها به هر کسی زورشان برسد تا آخرین نفس دمار از روزگار آن ملت در می آورند بعد از روسها هم چینیها هستند که در کثافتکاری دست کمی از روی ندارند ببینید چگونه از یک جنایتکار جنگی در سودان (عمرالبشیر) و جنجویدها و نسل کشی حمایت میکنند اصلا نگاهی به دوستان جمهوری اسلامی بیاندازید میفهمید که همین روسها و چینیها چگونه از جنایتهای ملایان حمایت میکنند متاسفانه آنچه که اسمش را خیزش آسیایی گذاشته اند چیزی نیست جز توطئه بر علیه آزادی انسان و حقوق بشر امیدوارم روزی را نبینم که چینی و هندی و روس بشوند رهبر جهان آنهم به جای دولتی جنتلمن به نام آمریکا که اگر چنین روزی را ببینیم حتی آب خوش را نمیگذارند از گلویمان پایین برود امروز به نظرم ما دو انتخاب بیشتر ندارم یا آمریکا و یا بربریت از نوع چینی و روسی
٨۶۹۲ - تاریخ انتشار : ۷ فروردين ۱٣٨٨
|
از : صمصام مقصودی
عنوان : مثال نادقیق واهاب تبریزلی
فقط خواستم عرض کنم ؛ از مثال قالی تبریز و ماشین کادیلاک نمیشود چنان نتیجه ای گرفت.
یکی محصول کار «دستی» طاقت فرسا و زمان بر ست و دیگری تولید «صنعتی» با فرآیندهای بسیار پیچیده و بیشتر اتوماتیک ست.
اختلاف قیمت ماشین های آسیائی ،اروپائی و آمریکائی بیشتر بخاطر اختلاف مزد نیروی کار در کشورهای مختلف میباشد وگرنه امروزه مواد اولیه و دستگاهها نفریبا یکسان هستند..
مقایسه قیمت بین فرش دستی کشور های مختلف با فرش ماشینی به همان تنیجه خواهد رسید که در باره ی اتومبیل صادق ست..
٨۶۹۱ - تاریخ انتشار : ۷ فروردين ۱٣٨٨
|
از : واهاب تبریزلی
عنوان : آیا من این حق را نداشتم که ازخودم دفاع کنم؟
درمورد کارهای جمهوری اسلامی حرف های لازم مطرح شده است واحتیاجی به تکرار آن ازطرف من نیست. صدها سایت وروزنامه وچندین تلویزیون انجام این مهم را بعهده گرفته اند. من یک سند تشکیلاتی را فاش نکرده ام. مناظره ی چند ساعتی درکار بوده که من با گذاشتن انرژی زیاد آن را ترجمه کردم تا مردم آذربایجان ازاندیشه های مدعیان دفاع ازحقوق آنها، آگاهی بیبشتری پیدا کرده باشند. این عین خدمت بمردم ا ودرخدمت آگاهی آنهاست. دیگر اینکه من این حق را داشتم که به اتهامات ناشی ازمترجمی خود پاسخ دهم. آغاز کننده ی این درگیری قلمی طرف مقابل من بودند که من ایرادی به نفس انتقاد ازطرف ایشان نداشتم.
دیگر اینکه آقای کریم عزیز!
شما ادعا کرده اید که وضع دنیا با یک قطبی شدن عوض شده است وملتهای دیگر با سخاوتمندی آمریکا به آزادی ملی خود دست یافته اند ودراین مورد کردها را مثال زده اید . اما حکومتی که درکردستان عراق برسرکارآمده دموکراتیک است؟ من بارها درصفحات اینتنتی خوانده ام که این حکومت مخالفان هم وطن خود را با پرتاب به دره ها و... سر به نیست کرده است. به وضع عراق وافغانستانی که با عوض شدن حکومتشان بدست قدرتهای بیگانه که روشن است: افزایش کشت خشخاش وتجاوز به نوامیس مردم درافغانستان وترور دانشمندان عراقی بدست کردهایی که بنا باطلاعات موجود توسط دسته ای ازکردها ی آموزش دیده دراسرائیل ،ورد زبان خاص وعام است. شما زحمت کشیده دراین مورد بیشتر تحقیق کنید وبدانید که چند درصد استادان دانشگاههای عراق زنده مانده اند؟ آیا این استادان - بعنوان سرمایه های معنوی عراق- بدست القاعده و... ترور شده اند؟
دیگر اینکه تاریخ مصرف وابسته کردن هرمعترضی به شوروی گذشته است. کسی دراینجا ازشوروی دفاع نمیکند که شما درصدد متهم کردن اوبه وابستگی به آن باشید . شما چرا کاسه ی داغ تر ازآش میشوید درزمانی که کیسنجر بصراحت مطرح کرده بود که هدف جهانی سازی، تسلط بلا منازع آمریکا برجهان است؟ مطمئن باشید که مبارزات مردم با رفتن شوروی بپایان نرسیده ونخواهد رفت. تا ظلمی هست ، مبارزه هم درکنار آن وجود خواهد داشت. بلی وضع جهان عوض شده است اما بنفع چه کس وجریاناتی. شما میدانید که یک قالی نفیس تبریز ما حاصل ده هزار ساعت کار فنی استادان این رشته است ویک ماشین مثلا کادیلاک فقط دریکصد ساعت تولید میشود وقیمت شان برابر است. بعبارت روشن تر کار ده هزار ساعت متخصص ما با کار یکصد ساعت متخصص آمریکائی مبادله میشود واین ازبرکات تغییر جهان وعدالت بوجود امده در تقسیم کار جهانی است.
هراقدام زشت شوروی بمعنای کسب برائت برای نئوکان ها نمیتواند باشد.
هموطن وهمزبان عزیزم!
دیگر وقت آست که درعمق بیشتری به بررسی اوضاع جهان وازجمله آذربایجان خودمان پرداخت. تئوریهایی که افکار شما را سازمان داده ، از قدمت لااقل ۲۰۰ سال برخوردار است ودرمقام مقایسه " تاریخ گذشته تر" از نظراتی است که شما آن را متعلق به شوروی میدانید. استالینیزم ارتباطی با گفته های ما ندارد وما درپروسه ی نقد آن است که به این نتایج دست یافته ایم.
٨۶۷٨ - تاریخ انتشار : ۶ فروردين ۱٣٨٨
|
از : کریم ن
عنوان : دو نکته!
اول میخواستم به آقای واهاب بگویم که کار ایشان خیلی مشکوک است. آخر شخص دلسوز واقعی که نمیاید در وانفسای هجوم همه جانبه فاشیسم و شوونیسم اسلامی و پان ایرانیستی ضد ترک به قول آقای محمد آزادگر (عرق ریزان دنبال پان ترکیسم و تورانیسم در حرکت ملی آذربایجان) بگردد. بهتر نیست آقای واهاب کمی از انرژی خود را در این شرائط به افشا ابعاد هجوم بی امان دشمنان هویت و اقتصاد و هست و نیست ترک های ایران قرار دهد؟. آقای واهاب اگر اینکار را به کند مسلما خدمت بیشتری به مردم خود خواهد کرد و الا از پشت خنجر زدن به فعالان از جان گذشته در بحبوحه بگیر و به بند رژیم تفسیر دیگری میتواند داشته باشد.
اما در مورد کامنت آقای محمد احمدی یک نکته را به ایشان یاد آوری میکنم. و آن اینکه شرائط دنیا عوض شده است. قبل از بر باد رفتن شوروی، هر رژیمی مجبور بود خود را در زیر چتر یکی از دو قطب قدرت یعنی غرب و یا شرق قرار دهد. این امر لزوما به این معنی نبود که وابستگان غرب دموکرات بودند و یا بالعکس. در هر دو جناح از همه جنسی میشد یافت. از قذافی و اسد و صدام و عیدی امین و رهبر اتیوپی در جناح شرق کم نبودند که به هیچ عنوان نمیشد آنان را دموکرات نامید. از این طرف بلوک غرب نیز از هر فاسد و جنایتکاری از قبیل پینوشه و شاه و فرانکو و امثالهم در مقابله با قطب شرق حمایت میکرد. منتها مساله این است که این وضع دیگر وجود ندارد. فراموش نکنیم که کمکهای غرب بود که بوسنی و کوسوو و کردستان عراق را از دست آدم خواران خلاص کرده است. این خیلی عجیب است که نیروهای اپوزیسیون سراسری از کشور های تاثیر گذار غرب میخواهند که از حقوق بشر در ایران حمایت کند اما در مقابل وقتی این حمایت شامل حقوق مردم غیر فارس در ایران میشود فوری آنرا به سیاست های خاورمیانه ای آمریکا می بندند
٨۶۶۹ - تاریخ انتشار : ۵ فروردين ۱٣٨٨
|
از : محمد احمدی
عنوان : آقای نسیمی با مردم رو راست باشید!
فرض کنیم که شوروی سابق باعث دردسر ملتها شد وبدعت بدی را بیادگار گذاشت. اما طرف مقابل چه که آمریکای عزیز باشد چه کرد؟ آیا درطول این ۵۵ سال حاکمان این کشور نبودند که تمامی دولت های کم وبیش ملی را درسراسر جهان سرنگون ساخته و بجایشان دیکتاتورها را برسرکارآورده وباعث آنهمه جنایات وسیع شدند؟ شما نمونه ای از کمک هیئت حاکمه ی آمریکا بیآورید تا ثابت کند که برای آزادی ملتی کمک کرده اند. درد مهران بهارلی ها واهمه اش از تعیین سرنوشت مردم بدست خودشان است وبقیه تعارفات وبدتر - عوامفریبی- است. آقایان شما چه ضرری از نسپردن زمام امور کشورتان به سیاست های خاورمیانه ی بزرگ آمریکا میکنید؟ اگر میکنید پس لطف کرده وصف خود را ازخلق وملت آذربایجان جدا کرده ویا لااقل این صداقت را داشته باشید که بگوئید که طرفدار آن اقلیت ثروتمند آذربایجان هستید ومیخواهید از منافع آنها که درزدوبند با آمریکا تامین میشود، دفاع کنید. باور کنید این معرفی هویت ازطرف شما بسیار صادقانه تلقی شده ودرحرکت ملی آذربایجان بعنوان مدافع اقشار خاصی که پیوند منافع خاصی با آمریکا دارند ، حضور صادقانه داشته باشید.
٨۶۵۰ - تاریخ انتشار : ۵ فروردين ۱٣٨٨
|
از : سهند نسیمی
عنوان : دست مریزاد به مئهران باهارلی
اقای باهارلی عزیز: استادانه پرده شعبده بازی ها را بالا زده و ماهیت معرکه گیران را نمایان ساخته اید. اینکه انسانها و ملت های کوچک باید خودشان را فدای دولت های بزرگ کنند میراث و تحفه شوروی سابق بود که تنها چیزی که برایش ارزش داشت حفظ منافع طبقه بالای روس بود . این زهر کشنده را روس ها به رگ های روشنفکران مخصوصا روشنفکران ملت های تحت ستم تزریق کرده اند و بزرگترین بدبختی این است که حاملان این زهر هم از وجودش در خونشان بی خبرند.
در مورد کورد ها هم باید بگویم که آنها هم در گذشته باهمدیگر وارد نزاع های خونینی شده اند نمونه اش بر خوردهای خونین بین کومله و حزب دموکرات کردستان ایران و بر جنگ بین نیروهای مسعود بارزانی و اتحادیه میهنی جلال طالبانی در عراق که بارزانی برای سرکوب رقیب ای مجبور شد که دست به دامن صدام جنایتکار برد. علت اصلی اینکه چرا کوردهای داخل حکومت خودمختار کردستان عراق بر علیه تروریست های پ.ک.ک موضع گیری نمی کنند این است که فعلا انها مشغول چاپیدن پول نفت اند و مشغول ساختن فروشگاه های زنجیره ای و غیره و حوصله جنگ و دعوا را ندارند و نه بخاطر اینکه جریانات سیاسی کورد ها با همدیگر دشمنی نداشته باشند.
٨۶۴۹ - تاریخ انتشار : ۵ فروردين ۱٣٨٨
|
از : توانا
عنوان : شما سوال مرا متوجه نشده اید.
دوست گرامی اقای علی هواینی
من سوالم این بود (خلاصه و مفید) که چرا مردم آذربایجان وخصوصا روشنفکران و نویسندگان و شاعران جامعه اذربایجان جنوبی در مقابل ظلمی که به پناهندگان شد ساکت نشستند؟
٨۶۴٨ - تاریخ انتشار : ۵ فروردين ۱٣٨٨
|
از : ali hoaini
عنوان : قابل توجه توانا ی گرامی ومهران محترم
شوروی اکنون وجود ندارد ولی آمریکا حی وحاضر موجود است. شما میتوانید از سیاست های شوروی انتقاد کنید واین حق شماست. اما دیگر دایی وجود ندارد که قابل اعتماد بودن ونبودنش زیر سئوال باشد وغرض از طرح این مسائل منسی کردن نقش آمریکا بعنوان دشمن آزادی تمامی ملتهای جهان است وتمام دعواها درست برسر این مسئله است. صرفا محض مزید اطلاع توانی گرامی باید عرض شود که مسئله ی نفت شمال وقوام نبود که حرکت ۲۱آذر را بشکست کشانید بلکه درکنفرانس یالتا وآمریکا تقسیم جهانی صورت گرفته بود و هدف از آغاز جنگ جهانی دوم هم درست همین مسئله بوده است. این شوروی نوپا که زیرساخت های اقتصادی اش را تماما ازدست داده و۲۵میلیون نفر ازبهترین فرزندانش را ازدست داده بود، بازنده ی اصلی این جنگ بود وآمریکا بعنوان ابرقدرت بلامنازع جهان ظهوری مظفرانه یافته بود که هیچ سهمی برای شوروی ناتوان درنظر گرفته نبود. تمامی ایران وخاورمیانه بعنوان سهم او وانگلستان و... بثبت رسیده بود وشوروی ناتوان راهی جز بیرون رفتن ازایران نداشت. اینها مسائلی هستند که متاسفانه دیر رو شد وشما هنوز ظاهرا به آن توجه نکرده و یا هنوز در جریان قرار نگرفته اید. شما محتوای سخنان محتاطانه ی آقای مددی را ازاین منظر مورد توجه قرار دهید. مهم نیست که زبان ما را آذربایجانی بگویند یا ترک . درهرحال ما بزبانی صحبت میکنیم که از شاخه های زبانهای ترکی هست. اما ازنظر جهانی ورسمی، ترک به کشور ترکیه میگویند وما را هنوز اگر لطف کرده باشند آذربایجانی - وآنهم بزحمت - قبول دارند. شما تلاش کنید که ما را هم صاحب این عنوان بشناسند. کسی مخالفتی با شما دراین مورد ندارد. آذربایجانیهای شمالی هم خودرا ترک آذری میدانند ومعرفی میکنند.
باهارلی عزیز! شما گویا که عضویت درتشکیلات سراسری را جرمی نابخشودنی میدانید ونمیگوئید که این تشکیلات سرتاسری مورد عناد شما بودند که کلماتی مانند " حق تعیین سرنوشت" و... را بمیان کشیدند ومزاحم هم اندیشان شما که درآن موقع حضور نداشتند، نبودند. این اتهام دولت- ملت ایجاد شده درزمان رضاخان به آنها وارد نیست. شما به دوستان انگلیسی مان بگوئید که چرا چنین کرده اند. رضا شاه کاری جز عاملیت اجرای سیاست های استعماری نداشت. لطفا به پالان چوب نزنید وبا مطالعه ی بیشتر ،ومردم را درجریان امور قرار دهید. به ریشه ها بروید! آخر چگونه است که شوروی باید بعنوان کشوری که نتوانست ویا نخواست بما کمک کند اینهمه زیر ضرب باشد اما آمریکا ودیگرانی که با مسلح کردن رژیم پهلوی وتهدید شوروی به استفاده ازبمب اتمی اینهمه معصومانه بمردم معرفی میشوند. شما هرچه دلتان بخواهد به شوروی حمله بکنید اما اگر به نقش تعیین کننده ی آمریکا درشکست حکومت پیشه وری اشاره نکنید، ما چاره ای جز داشتن سوء ظن بشما نخواهیم داشت. درتدوام این سیاستی که پیشه کرده اید ما در بهترین صورت شمارا دوستان کم اطلاع حرکت ملی آذربایجان فرض خواهیم کرد. مطالعه وتحقیق بیشتر را بشما هموطنان وهمزبانان ترک آذربایجانی ام توصیه میکنم. سعی کنیم که هدف نوشته هایمان آگاهانیدن مردم باشد. کسانی که خاک درچشم مردم میپاشند دوستان آنها بحساب نخواهند آمد.
ساغ قالین!
٨۶۲۵ - تاریخ انتشار : ۴ فروردين ۱٣٨٨
|
از : توانا
عنوان : سوالی که سالهاست در مغزم میچرخد.
دوستان سلام. سوالی است که چندین سال است ازارم میدهد و جوابی که راضیم کند را هنوز نیافته ام( البته شاید جای پرسیدن این سوال اینجا نباشد).کتابهای بسیاری در مورد فرقه دمکرات آذربایجان و حکومت ملی یکساله ان خوانده ام و سرنوشت غم انگیز انان بعد از حمله ارتش شاهنشاهی وشکست انان بواسطه بد عهدی یا معامله دولت قوام با دولت شوروی مسئله ای است که بسیار به ان پرداخته شده و شاید هنوز هم بسیاری از زوایای ان گشوده نشده است. ولی چیزی که اشکار است اینست که رهبران فرقه و کلا پناهندگان آذربایجانی در اتحاد جماهیر شوروی هم روی خوش ندیدند و پیشه وری هم به فاصله در حد یکسال بطرز مشکوکی کشته شد سوالم اینست چرا شاعران و نویسندگان و نشریات هیچ گونه حمایتی از انان نکردند. من از مرحوم بختیار وهابزاده یا صمد وورغون یا شعرا و نویسندگان دیگر یادداشت یا نوشته یا شعری ندیده ام که به سرنوشت غم انگیز فرقه چی ها در شوروی بپردازد یا به نحوه برخورد دولتشان با انان اعتراض کنند. حتی بعد از استالین هم کسی به ظلمی که به انها شد اشاره نکرده است. یعنی میشود ساده تر گفت که با انان مانند کالایی که مورد مصرفش گذشته رفتار کردند. رفتار دولت با ایشان هیج تعجبی را بر نمی انگیزد( زیرا سیاست پدر و مادر ندارد) ولی رفتار روشنفکران و شعرا و مردم همیشه معمایی برای من بوده است. فکر نمیکنید که جامعه جمهوری اذربایجان و روشنفکرانش باید به ملت اذربایجان جنوبی توضیح دهند. به نظر بنده اگر نتوانند توضیح قانع کننده ای بدهند "دای اولارین ایپینین اوسدونه اودون ییغماغ اولماز".
٨۶۲۴ - تاریخ انتشار : ۴ فروردين ۱٣٨٨
|
از : مئهران باهارلی
عنوان : سیروس مددی چه می گوید
به نظر من پاسخهائی که به سیروس مددی از سوی بسیاری از روشنفکران و فعالان سیاسی ترک و آزربایجانی داده شده، به استثنای یک مورد (داداش قیزیلباش قاراقویونلو) بر مبانی نادرستی مانند محکوم کردن انتقاد وی از همسوئی مقطعی رسولزاده با سیاستهای دولت آلمان و رضاخان بنیان گذارده شده اند. در نتیجه این طرز نادرست، این مباحثه به صورت اختلاف نظر در میان فعالان سیاسی منسوب به حرکت ملی دمکراتیک ترک و آزربایجانی معاصر جلوه گر شده است.
حال آنکه، آنچه که سیروس مددی آنرا تمثیل می کند اساسا در تضاد با مبانی حرکت ملی دمکراتیک ترک و آزربایجانی معاصر قرار دارد و در خارج آن قرار دارد. زیرا خط سیاسی سیروس مددی و همفکران وی، امتداد سیاستهای استعمار روسی و فارسی در قالب کمونیسم و محل تلاقی پان ایرانیسم با استالینیسم است.
لب کلام سیروس مددی آن است که:
وی می گوید نام ملت ترک، ترک نبوده خلق آذربایجان است. این اندیشه محصول استعمار روسی است. و مانند آن است که گفته شود نام ملت کرد، کرد نیست و خلق کردستان است. بی شک اگر یک فعال سیاسی کرد همچو ادعای غریب و مضحکی بکند، کسی گفته وی را جدی نخواهد گرفت.
وی می گوید نام زبان ترکی، ترکی نبوده آذربایجانی و یا آذری است. این مانند آن است که یک فعال کرد بگوید نام زبان کردی، کردی نیست و کردستانی و یا کری است! این ادعای سیروس مددی نیز محل التقا سیاستهای کولونیالیستی فارسی و روسی است.
وی می گوید ترکان آزربایجان جنوبی و ترکان جمهوری آزربایجان دو خلق و یا دو ملت جداگانه اند. این ادعا تماما ادعائی پان ایرانیستی است. مانند آنکه گفته شود کردان ایران و عراق و ترکیه هر کدام ملل و اقوام جداگانه اند.
وی می گوید ترکان شمال غرب ایران و ترکان جنوب ایران اقوامی جداگانه اند و از یگانکی ملی و هویتی اینها دفاع کردن، پان ترکیسم است. این ادعای سیروس مددی نیز تماما ادعائی پان ایرانیستی است و مانند آن است که یک فعال کرد بگوید کردان غرب ایران و کردان شمال شرق ایران اقوام جداگانه ای هستند و دفاع کردن از یگانگی ملی و هویتی اینها دفاع کردن از پان کردیسم است.
انتقاد سیروس مددی از محمد امین رسول زاده - که نقش تاریخی و غیر قابل انکاری در ایجاد دولت آزربایجان در قفقاز و رهائی آن سرزمین از استعمار روسی (تزاری-بلشویک) داشته است- از خشم وی بر علیه رسولزاده سرچشمه می گیرد زیرا که سیروس مددی به عنوان یک شخص مدافع سیاستهای استعماری روسیه در منطقه این عمل وی را گناهی عظیم می شمارد. در مورد همسوئی رسولزاده با سیاستهای دولت آلمان، شکی نیست که این همسوئی تاکتیکی بوده است و آنرا نباید خارج از ظرف مکان و زمان ارزیابی کرد، مانند همسوئی و همکاری آتاترک در جنگ استقلال ترکیه با بلشویکها که البته به معنی همسوئی و همکاری آتاترک با کمونیسم بلشویکی و یا امپریالیسم روسی نیست. (بر خلاف همسوئی و همکاری تشکیلات سیاسی ای که سیروس مددی نیز عضو آن بود با جمهوری اسلامی در سالهای نخستین آن که به معنی همسوئی و همکاری آنان با بنیادگرائی-شونیسم فارسی در آن سالها است)
البته این نکته را نیز باید گفت که نگرش رسولزاده به رضاخان و دولت پروژه دولت-ملت وی و فرهنگ ایرانی از بنیان نادرست بوده و آنرا نمی توان به صورت اشتباهی تاکتیکی توجیه کرد. رسولزاده که برای استقلال و نجات بخش شمالی آزربایجان از استعمار روسی همه حیات و انرژی خود را صرف کرده بود، نمی باید داوطلبانه مداح رضاخان و دولت پهلوی که بخش جنوبی آزربایجان را مستعمره کرده و کمر به نابودی و امحا ملت ترک و زبان و هویت او بسته بودند می شد. این اشتباه، چیزی بسیار بیشتر از اشتباهی تاکتیکی و حتی خیانت است. این اشتباهی است که حتی کردان عراق- بارزانی و طالبانی نیز مرتکب آن نشده و هرگز و علی رغم فشارهای ترکیه، به اقدامی سیاسی و نظامی بر علیه پ.ک.ک. که از نظر اتحادیه اروپا و آمریکا تشکیلاتی تروریستی است دست نزده اند. اما رسولزاده به عنوان شخصی ذوجنبین، از یک سوی قهرمان استقلال بخش شمالی آزربایجان و از سوی دیگر مداح استعمارگران حاکم بر جنوب آزربایجان بوده است.
اما انتقاد سیروس مددی به رسولزاده از این منظر نیست و مانند آن است که یک فعال کرد ایرانی و ترکیه ای به جای پرداختن به مسائل ملت کرد در این کشورها، بارزانی و طالبانی که به کمک آمریکا موفق به ایجاد دولت اقلیم کردستان در شمال عراق شده اند را محکوم کرده و به جای پرداختن به مسائل کردان ایران و ترکیه، لجن مال کردن بارزانی و طالبانی را به صورت مسئله اصلی کردان ایران و ترکیه در آورد.
اساسا عضویت سیروس مددی در تشکیلاتی سراسری، به معنی انکار هویت ملی ملت ترک و سرزمین آزربایجان است. زیرا تشکیلات سیاسی سراسری در ایران، محصول اندیشه دولت-ملت در این کشوراند و به عبارت دیگر، نافی کثیرالمله بودن کشور ایران اند. و از آنجائیکه پروژه دولت-ملت در ایران به معنی ایجاد ملتی فارس زبان و وطنی بنام ایران است، عضویت در سازمانهای سراسری سیاسی به معنی عضویت در سازمانهای ملی فارسی، و نتیجتا به معنی انکار وجود ملت ترک و وطن آزربایجانی است. همچو شخصیتهائی نه تنها اساسا در حرکت ملی دمکراتیک ملت ترک و وطن آزربایجانی جائی ندارند، بلکه وجود آنها، نفی و انکار ملت ترک و وطن آزربایجانی است.
آقای سیروس مددی یک فعال سیاسی می باشد. تاکید بر این واقعیت از آنرو اهمیت دارد که عده ای وی را به عنوان شخصی آکادمیک، و یا تئوریسین اشتباه گرفته و از این منظر به نقد آرا و عقاید وی پرداخته اند. در حالیکه وی بنا به گفته خود در مصاحبه با گون آزتی وی یک آکادمیسین نبوده بلکه یک عمله (به ترکی فهله) می باشد. عقاید و آرا وی به عنوان یک فعال سیاسی و نه یک روشنفکر، تئوریسین و یا آکادمیک قابل احترام است اما چهارچوب آنها را همانگونه که فوقا ذکر کردم، کولونیالیسم روسی و فارسی در قالب کمونیسم استالینیستی با صبغه ای آزربایجانی اما به شدت ضدآزربایجانی و ضد ترکی تشکیل می دهد.
٨۵۹۴ - تاریخ انتشار : ٣ فروردين ۱٣٨٨
|