سرنوشت دمکراسی و انتخابات ریاست جمهوری - احمد تقوائی

نظرات دیگران
  
    از : اخبار روز

عنوان : به آقای حامد نفری
دوست گرامی، اگر پیامتان را ده بار دیگر هم بگذارید، باز هم حذف خواهد شد. کاربرد کلماتی نظیر «بدنام»، «چاکرمنش»، «تواب سیاسی» در کامنت به ادعای شما«بدون توهین»تان نشانه ی چیست؟ در فرهنگ شما این کلمات توهین محسوب نمی شود؟
۹٨۰۴ - تاریخ انتشار : ۱۷ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : خشایار رُخسانی

عنوان : گزیدمان آینده و سرگشتگی نیروهای جایگزین
جناب آقای آرش صبحی، برای ایرانیانی که در برونمرز از یک زندگی آسوده ای برخوردارند و با دُشواریِ های مردم ایران آشنایی ندارند، بسیار آسوده است که همچنان مانند سی سال پیش، دُنکیشوت وار به جنگِ آسیابِ بادی بروند، و با هزینه کردن جان و مال مردم، نسخه-ی پایداری و "قیام ملی" در برابر خودکامگی آخوندی به پیچند. آنهایی که بدون رویکرد به آزمون ِکابوس ِ تلخ ِفَرمانروایی احمدی نژاد، در چهار سال پیش همچنان مردم را در گُزیدمان (انتخابت) آینده به بی پروایی و خانه نشینی می ایزانند (تشویق میکنند)، یا در سه دهه-ی گذشته در کره مریخ زندگی میکرده اند، از اینرو ناآگاه از رویداده های ایران هستند، و یا هنوز ناتوان از پی بردن به سرشتِ آخوندها میباشند. هنگامیکه آخوندها هر روز با دمیدن در شیپورها و بلندگوهایِ سخنپراکنی شان به حکومت های آزاده و دمکراتِ جهان دهن کجی میکنند و میگویند که آنها پشیزی برای دات های (قوانین) جهانی و هوده-ی آدمی (حقوق بشر) نمی شناسند و برای اُستوانید (ثابت کردن) گفته هایِ خود، قاضی القضات آنها هر روز در کشتن کودکان خردسال ایرانی با هم همتازی میکنند (مسابقه گذاشته اند)، و رئیس جمهور حکومت اسلامیش، احمدی نژاد، بلندگو و تریبون ِ یک همایش جهانی را که برایِ ایراختن (محکوم کردن) نژاد پرستی در جهان، برپا شده است، ابزاری برای دامن زدن و گُسترش کینه توزی، دشمنی و جنگ افروزی در جهان میکُند، آیا این خنده دار نیست که هنوز شما باور داشته باشید که حکومت اسلامی در اندیشه-ی گردآوری رای مردم برای پاسداشت آبرویِ جهانی خودش باشد؟ آنجا که خمینی میگوید که اگر همه بگویند آری من میگویم نه، آیا هنوز باور ندارید که خودکامگی آخوندی که زرسنج (معیار) کشورمداریش، ارزش ها و دات های (قانون های) ۱۴۰۰ سال پیش دهات های عربستان صعودی هستند با یک خودکامگی اَرتشی ِجهانگرا (سکولار) که کمینه ای (حداقلی) ارزش بر دات های جهانی میگُذارد، از دو جوهر گوناگونی باشند؟ و هماهنگ با آن باید که شیوه مبارزه-ی ما با آنها گوناگون باشد؟
دوستان گرامی از دیدگاه من، بی پروایی اپوزیسیون در برابر گُزیدمان آینده میتواند به ادامه هَستی دولت احمدی نژاد کُمک کُند که پَژمَرگ (خطر) بُزُرگی برای یکپارچگی ایران و به پَرتگاه اَفکندنِ آینده و سرنوشت این کشور خواهد بود. به باورِ من هُماسیدن (شرکت کردن) در گزیدمان آینده نباید که هدف باشد، ونکه ابزاری برای نزدیک شدن به هدف که همانا نهادینه شدن دمکرسی در ایران است. اگر کشورمداری هُنر بکارگیری درستِ ژایش ها (فرصت ها) باشد، باید که از کوچکترین روزنه ها برای نزدیک شدن به هدف بهره بُرده شود. از اینرو از دیدگاه من باید تا آنجا که میتوانیم با تلاش های روشنگرانه-ی خود، مردم را از بی پروایی و بیتفاوتی بیرون آورده و سُهش (احساس) پذیرش خویشکاری (مسئولیت) را در آنها بیدار کنیم. برای خودداری از هُماسیدن (شرکت کردن) در گزیدمان آینده، هنوز ۴۰ روز مانده است. که باید از زمان پَسمانده به بهترین شیوه بهرهمند شویم.
چنانچه شورای نگهبان بخواهد، از پذیرش یک نامزَدِ دمکرات که بتواند آزادیخواهان را نمایندگی کند، سر باززند، و فرمانپادی آخوندی (حاکمیت آخوندی) از دیده بانی ( نظارت) و بازرسی بر روندِ درست و دادگرانه‍یِ گزیدمان ِآینده از سوی ِیک گروه بازرس جهانی پیشگیری کند، میتوان مردم را از هماسیدن (شرکت کردن) در گزیدمان دور نگهداشت. ولی تا آن زمان هنوز ۴۰ روز ژایش (فرصت) هست. ولی از دیدگاه من این درست نیست که بدون فراخواندن مردم به مبارزه و هُماسیدن در کارزارهای گُزیدمانی (election campaign) برایِ بهره بردن از شایش های (امکان های) دمِدست، آنها را به خانه هایشان بفرستیم، آنهم با نگر به اینکه هتا برای سازمان دهی یک بایکوت (boycott) سراسری، باید که در پیوستگی با مردم بود. و برای برپایی این پیوستگی باید مردم را بدور چیزی گردآورد. آنچه که از مَهَندی (اهمیت) برخوردار است به پویش درآوردن مردم است. تا آنها از این خواب زمستانیِ بی پروا بودن بیرون بیایند. و این سُهِش (احساس) را بدست آورند که این کشور ازآن آنهاست و خُداوندگاران راستین ایرانزمین مردم ایران هستند. بکمک یک میلیون دانشجو که همه به اینترنت راه دارند و تلفن همراه، پیامک و دیگر رسانه های پیوستگی، میتوان با هم رای شدن ِاپوزیسیون بر سر یک نامزدِ گزیدمانی انباز (مشترک) در ایران، جنبشی را براه اندخت که همه-ی خواب های شیرین آخوندها را برای پیروزی در گزیدمان آینده به کابوس آنها دگرگون کند.
از دیدگاه من دلخوش کردن به کسی مانند آقای کروبی که آزمون خود را در گردن گذاردن به "حکم حکومتی" در سکالشگاه (مجلس) ششم داده است، یک رَمژک (خطای) نابخشودنی است، زیرا از سوراخ مار بیشتر از یکبار نیش خوردن، نشانی از بیخردی میباشد. اگر آقای کروبی "شیخ اصلاحات" میبودند، او به اندازه بسنده زمان برای با انجام رساندن برنامه هایِ بهینشگرانه اش در خاستگاه فرنشین سکالشگاه (رئیس مجلس) داشت.
از دیدگاه من بهترین نامزد گزیدمانی آینده نمیتواند کسی بهتر از آقای دکتر قاسم شعله سعدی باشد که به شوند اندیشه های آزادیخواهانه، جهانگرایی (سکولار)، میهن پرستی، دلیری و مبازه او با آیت الله خامنه ای در به چالش گرفتن خاستگاه ولایت فقیه و اهرم مجد کشورمداریکی (قدرت سیاسی ای) که در دست او است، شایستگی و توانایی خودش را برای یک درگرگونی بُنیادین در ساختار حکومت اسلامی اُستونیده است (ثابت کرده است).
۹۷٨۵ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : آرش صبحی

عنوان : تحریم انتخابات، یک وظیفه ملی ومبارزاتی است اما شرکت در انتخابات ضد ملی یک خیانت ملی محسوب میشود و هرکس که مردم را تشویق به شرکت در انتخابات نماید نیز خائن است چون همه کاندید ها از آن رژیم و برای حفظ رژیم هستند.
آنچه مسلم بنظر میرسد، اینکه رژیم جمهوری اسلامی درشرایط کنونی که همه مشروعیت داخلی وخارجی خود راازدست داده، قبل ازاینکه به رای ونظر مردم نیازداشته باشد، به صفهای طویل مردم دربازی انتخابات چشم دوخته تا ازاین رهگذر بتواند مشروعیت ازدست رفته خود را که بحق هم ازدست داده رابهر طریق ممکن بدست بیاورد. تجربه سه دهه گذشته مبین این حقیقت است که رژیم اسلامی هیچگاه نتوانسته ونخواسته است تا به آراء مردم ایران تمکین نماید ودرهرنمایشی تحت عنوان انتخابات تلاش نموده تا ازهمان حضور حداقلی مردم که عمدتا در زمره حقوق بگیران وجیره خواران درون حاکمیتی وامت همیشه درصحنه هستند نیزاستفاده نامشروع نماید وعناصرومهره هائی را ازصندوق انتخابات خارج نماید که درعمل تابع فرامین حاکمیت ونهایتا فرمان بربی چون وچرای شخص ولایت مطلقه فقیه باشد.
آنچه که امروز رژیم اسلامی بدان چشم دوخته، چون گذشته های دور ونزدیک هماناحضورمردم در صحنه انتخابات وتشکیل صفهای نمایشی است تا ازاین طریق به جهانیان تفهیم والقا نماید که هنوز مشروعیت ومقبولیت حداکثری را در میان اقشار مختلف مردم داراست. در واقع رژیم اسلامی قبل ازاینکه به رای ونظر مردم نیازداشته باشد که فرضی بکلی باطل است، به حضور مردم بمثابه ابزار مقبولیت ومشروعیت نیاز دارد. این است که همه دست اندرکاران رژیم وکلیه وابستگان داخلی وخارجی آن، ازباصطلاح روشنفکران آنچنانی گرفته، تا بعضی برنامه سازان ومدیران تلویزیونهای لوس آنجلسی ولندنی، ومبلغین سیاسی وحقوق بگیران کراواتی وعمامه دار وبی عمامه وغیرو خواسته تا با تمام قدرت وصلابت تبلیغی واردعرصه شده وبا هروسیله وطرفند ممکن زمینه لازم برای فریب مردم را برای حضوردرانتخابات خرداد ۸۸ فراهم بیاورند. درچنین شرایطی است که مشاهده میشود، ابرو باد ومه و خورشید رژیم باهرامکان و وسیله ممکن وارد معرکه شده تابا نوعی سیاه باز سیاسی ومشاطه گری خاص خودشان زمینه فریب مردم ونهایتا ادامه حیات رژیم راتامین نمایند.
در چنین شرایط خطیر وسرنوشت سازی، وظیفه ما ملت ایران است که با چشمی باز، وشعوری درخور ملتی با فرهنگ، مراقب بازیهای باشیم وبدانیم که یگانه راه مقابله با همه این بازیها ومشاطه گریها در مقابل رژیمی تا بن دندان ضد ایرانی ومخرب وچپاولگرنشستن درخانه را برهرحرکت دیگری ارجح بدانیم. راه همین است وبس. ما ملت خسته وهمه چیزازدست داده باید روز۲۲ خرداد ۸۸ را که میتواند نقطه عطف وتاثیر گذار در مبارزات مدنی و سراسری ملت تلقی شود، بدون هراس ازهرگونه تبلیغاتی، منجمله اینکه اگردرشناسنامه مان مهر انتخابات نخورد، چه خواهد شد وچه، واینکه اگردرانتخابات حضور نیابیم فرزندانمان فرصت دانشگاه رفتن وچه وچه راازدست خواهند داد، یا اگر درانتخابات شرکت نکنیم موجبات اخراج ومحرومیت اجتماعی مان را باعث خواهد شد، و ...! را نخوریم وروز ۲۲ خرداد ۸۸ را به فضائی قبرستانی برای رژیم بدل نمائیم.
ملت ایران باید با درک حقایق ملموس که امروز گریبان رژیم اسلامی را گرفته به وظیفه ملی ومیهنی خود آگاه باشد وبراین مهم وقوف یابد که با تحریم جدی وگسترده انتخابات امکان هرگونه مانور مشروعیت بخشیدن به نظام اسلامی راازاین رژیم وامانده - جابر وخونخوار سلب نمایند. تردیدی نیست که جهانیان خصوصا آقای باراک حسین اوباما رئیس جمهورآمریکا ودیگررهبران غرب درچنین فضائی چشم به فضای سیاسی مملکت ما خواهند داشت، که عدم حضورگسترده ما ملت ایران در روز انتخابات میتواند جهانیان را متوجه عدم مشروعیت و مقبولیت رژیم اسلامی از سوی ملت ایران نماید.
هموطن، ای ایرانی پاکنهاد، ای ایرانی خسته وبستوه آمده ودرمانده، بیائید روز۲۲خرداد۸۸ رابه روزانزوا ومرگ محتوم رژیم غارتگر وخونخواراسلامی بدل نمائیم. بیائید دریک اقدام یکپارچه وبدون هزینه، با خانه نشینی در روز انتخابات امکان هرگونه مانورمشروعیت را از رژیم اسلامی سلب نمائیم، تا جهانیان دریابند این رژیم تبلور رای ونظرملت ایران نبوده ونیست ونخواهد بود.

۱۵/اردیبهشت
۹۷۷۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : نا شناس

عنوان : وقتی میهن پرستی آقای احمد تقوائی در پیشگاه همگان لو می رود باید جای شرمندگی داشته باشد.
اظهارات احمد تقوائی مورد توجه رجا نیور قرار گرفت / فدائیان خلق معاون اول کروبی را معرفی کرد!
۹۷۷٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : به دو آتشه های دروغین

عنوان : وقتی شریعتمداری با دوآتشه ها هم زبان می شود
عده ای مجهول الهویه در این سایت دهان درانی می کنند و هر صدای مخالف را با چماغ نفوذی سرکوب می کنند. اما اتفاقا هنگامی که برادر حسین هم بعنوان نماینده ولی فقیه همان اراجیف را بزبان خود نشخوار می کند، باید به این دو آتشه های مجهول به دیده تردید نگریست.
همان که برادر زن برادر حسین هم از دو آتشه های رده بالای "شورای ملی مقاومت ملی" ات باندازه کافی قابل تامل است. شاید این دوآتشه ها از توابین حول برادر حسین رهنمود می گیرند.
۹۷۶۱ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : نگاه تیزبین

عنوان : ساده لوحی یا مماشات روشنفکر نماها عصر ما پایانی ندارد؟
برخورد از نگاه نزدیک به مقاله اخیر آقای احمد تقوائی توسط حسین شریعتمداری! آقای احمد تقوائی بازی در زمین رژیم را آغاز کرده است ،تا ببینیم حاصلش چه خواهد شد؟ امیدواریم طنین شعار « نصرمن الله وفتح ال قریب اسلامی« آقای احمد تقوائی برای پیروزی شیخ اصلاحات یعنی حاج آقا حجت اسلام مهدی کروبی که از هم اکنون اعلام کرده است ، حکم حکومتی را قبول دارد ـ ظنین بر وزن مظنون از آب در نیاید؟روشنفکرنماهای ما پس از ۳۰ سال وعده های دروغین خمینی در پاریس ،باید هنوز خیلی ساده لوح باشند که همچنان به وعده های یک آخوند در جه سوم ایمان می آورند؟
۹۷۵۲ - تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : کیهان شریعتمداری

عنوان : برخورد از نگاه نزدیک به مقاله:
گروهک فدائیان خلق معاون اول کروبی را معرفی کرد! (خبر ویژه)
ارگان گروهک ضدانقلابی فدائیان خلق رسما از نامزدی مهدی کروبی دبیرکل حزب اعتماد ملی دفاع کرد و دلایل مبسوطی هم ارائه کرد.
سایت اخبار روز که از خارج کشور مدیریت می شود، طی تحلیلی در این باره به احمدی نژاد حمله می کند و می نویسد: اکنون کمتر از دو ماه به انتخابات باقی مانده است و برای کسی جای تردید نباید باشد که پیروزی مجدد آقای احمدی نژاد یک فاجعه بزرگ ملی به حساب می آید. در حال حاضر در میان چهار کاندید کنونی آقای کروبی تنها شخصیتی است که قادر است از تحقق چنین فاجعه ای جلوگیری کرده و همراه با آن فضای مساعدی را برای رشد جامعه مدنی و گسترش گفتمان دموکراسی فراهم آورد.
این سایت با بیان اینکه «کروبی نزدیک ترین نامزد به نیروهای سکولار و دموکراتیک است و در دورترین جایگاه، نسبت به حاکمیت قرار گرفته»، رای کروبی را در شهرهای کوچک و روستاهای بزرگ می داند و برای جبران ضعف آرای وی در شهرهای بزرگ پیشنهاد می دهد وی برای جلب نظر نیروهای دموکراتیک و روشنفکران، یک ائتلاف سیاسی را بپذیرد.
اخبار روز می افزاید: اگرچه پلاتفرم انتخاباتی آقای کروبی دارای کمبودها و ناروشنی های بسیاری است، لیکن تنها برنامه مطرح شده از سوی نامزدهای ریاست جمهوری است که بسیاری از مطالبات نیروهای دموکراتیک - بخوانید ضدانقلاب نشان دار- را در خود گنجانده است. لغو نظارت استصوابی، تغییر قانون اساسی و پایان دادن به اعدام کودکان(!) در زمره اساسی ترین مطالبات نیروهای دموکراتیک به شمار می آیند که خوشبختانه آقای کروبی با صراحت این درخواست ها را در برنامه انتخاباتی خود جای داده است.
اخبار روز «شجاعت»؟! کروبی را ستود اما نوشت: آقای کروبی آن چه را با شجاعت بر کاغذ می نهد و در سخنرانی ها ترویج می کند با تضمین های عملی همراه کند تا رای دهندگانی که به همه برآمدگان از درون جمهوری اسلامی بی اعتمادند، پیام ایشان را معتبر بشمارند!
این سایت گروهکی با ستایش از باراک اوباما به عنوان نیروی دموکراتیک عرصه بین المللی از کروبی می خواهد با جبهه صلح خاورمیانه بر مبنای طرح دو دولت اسرائیل و فلسطین- طرح همیشگی و مزورانه و ناکام دولتمردان آمریکایی در دوره کلینتون و بوش و اوباما- همراهی کند تا بتواند با آن نیروهای دموکراتیک بین المللی همراه شود.
ارگان گروهک «چپ آمریکایی» همچنین از کروبی خواست برای ایجاد جبهه قدرتمند در برابر احمدی نژاد چند اقدام شجاعانه انجام دهد «و «از میان شخصیت ها و چهره های مورد احترام و اعتماد و نیروهای ملی و دموکراتیک مانند خانم عبادی، آقای باقی، آقای عبدی، آقای زیدآبادی و...، یکی را به عنوان معاون اول ریاست جمهوری برگزیند»!
حمایت برخی عناصر گروهکی از دبیرکل اعتماد ملی با دلایل مستند در حالی است که ارگان مطبوعاتی این حزب اخیرا در مغالطه علیه کیهان و به قلم یک عضو افراطی حزب مشارکت و مجاهدین (تاج زاده) این گونه همسویی ها را تصادفی! و مانند مخالفت مشترک ملت ایران و گروهک دست پرورده طالبان با سیاست های آمریکا معرفی کرده بود حال آن که سازمان متبوع وی سابقه روشنی در ارائه پیشنهاد نبوغ آمیز مذاکره با طالبان در دولت خاتمی دارد و اگر کسی قرار است به همسویی با طالبان متهم شود- که با اجرای سیاست های آمریکاپسند، بهانه به دست آنها می دهند- حتما «سازمان» و «مشارکت» و امثال آنها رتبه اول را خواهند داشت چنان که امروز مستکبران آمریکا از اخراج مدعیان اصلاح طلبی از حاکمیت به رای ملت ایران ابراز حسرت و تاسف می کنند.
۹۷۵۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : یکی از خوانندگان داخل ایران

عنوان : نمایش انتخابات؛ حنای فریبکاری اسلامی دیگر رنگی ندارد
آمارها نشان می دهد که بیشتر کسانی که در ایران اعدام می شوند بین بیست تا سی و پنج سال سن دارند . یعنی همه کسانی که در مدارس " اسلامی " تحصیل کرده اند ، دروس بینش دینی خوانده اند و با مربیان تربیتی ( که همه از سر تا پا اسلامی بوده اند ) سرو کار داشته اند ، رادیو و تلویزیون های " اسلامی " را دیده و شنیده اند ، از بام تا شام صدای " اذان " را از بلندگوی مساجد که مانند قارچ همه جا سبز شده اند ، تاب آورده اند ، هر جا نشسته اند یک آخوند برایشان وراجی کرده است ، اگر به دانشگاه رفته اند واحدهای درسی " اسلامی " را به زور خوانده اند و سیمای کریه حکومت دینی را در جای جای زندگی شان درک کرده اند ، از نیروهای انتظامی ایجاد امنیت اخلاقی تا " مکتبی " های امر به معروف و نهی از منکر گرفته تا زورگویی های بسیجی های چاقو کش و زینب کماندو ها .
با این همه کار جوانان این وطن " اسلامی " به اعدام کشیده می شود .
چنین آماری نشان دهنده آن است که " اسلام " نمی تواند " حکومت " کند ، یعنی این که فلان کاندیدا همان سگ زرد برادر بهمان کاندیدای شغال است . یعنی این که باید این انتخابات را تحریم کرد و به همه جهانیان فهماند که مردم ایران حکومت دینی نمی خواهند . باید همه بفهمند که مردم ایران به چیزی نمی اندیشند جز براندازی این رژیم . چه از جنس نرم باشد و چه خشن
مردم باید با تحریم انتخابات به همه تشکل های حامی حکومت " اسلامی " که به تازگی با کراوات و روسری های رنگی در این رسانه و آن رسانه ظاهر می شوند و شعار فعالیت برای انتخابات " مطالبه محور " را سر می دهند ، نشان دهند که حنای فریبکاری اسلامی با هر بسته بندی که عرضه شود، دیگر رنگی ندارد
۹۷۴۴ - تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : تبریز یان

عنوان : دوست عزیز ! بیشتر بنویسید . که هم قلم توانا دارید و هم نگاه تیز سیاسی .
آقای احمد تقوایی !این اراجیف که به نام کامنت ، خطاب به شما نوشته می شود ، دلسردتان نکند . این جنابان ، نه درک درستی از مسائل سیاسی دارند و نه توان آن که دوخط ناقابل در مورد اوضاع سیاسی امروز ایران بنویسند. اینان ، از پیش تصمیم شان را گرفته اند که با شما مخالفت کنند. و البته، هرکدام برای مخالفت با شما ، دلایل و انگیزه های خاص خود را دارد. یکی سلطنت طلب است و به هیچ چیر جز بازگشت سلطنت به ایران رضایت نمی دهد . از دید او ، هر کس جز این بگوید ، یا توده ای است و یا اکثریتی ! دیگری خواهان تجزیه مملکت است . نه انتخابات برایش مهم است و نه بود ونبود ایران . سومی ، با شکم پر و زندگی در حاشیه امن اروپا، از سی سال پیش تاکنون ، همچنان ( به هزینه ملت ) شعار سزنگونی سر میدهد . به یقین او هر کس جز این بگوید خائن است و حسابش با کرام الکاتبین...

احمد تقوایی عزیز ! شکی نیست که می توان با تصمیم شما ، مبنی بر شرکت در انتخابات و رأی دادن به این ، یا آن کاندیدای ریاست جمهوری ایران مخالف بود . اما ، نمی توان منکر این واقعیت بود که این انتخاب شما ، "باری به هرجهت" و از سر عافیت طلبی ، یا مصلحت های حزبی و گروهی نیست . به گمان من ، شخص باید یک جای کارش بلنگد که دل درد مند و احساس مسئولیت شما را ، در سطر ـ سطر نوشته تان نبیند .

دوست عزیز ! بیشتر بنویسید . که هم قلم توانا دارید و هم نگاه تیز سیاسی .
۹۷۴۰ - تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : juybaar

عنوان : ...
Dear Khashayar

I agree with you that Sholeh Sadi is more liberal and secular and has the potential to be a better candidate, no question about that.

I want to stress again the importance of supporting someone who does have a chance of being elected, and, of course, if elected, then having the courage to stand up to Khamenei. I again agree with you that Sholeh Sadi probably is a more serious candidate in this regard. However, Shleh Sadi is relatively unknown and in the short time remaining I don’t think much can be done.

All that said, in my opinion, the most important thing is to be able to start a movement whereby people become involved and not just passively watch the events unfold. To that end, I believe the most important thing for the opposition is to consider the situation very carefully and support one candidate with a unified voice. I know there is a little chance for that to happen.

Thanks again
Payandeh Iran
۹۷٣۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : خشایار رخسانی

عنوان : Is the election a way to change?
Dear Juybar,
Thank you for your interest in Iran’s political fate and sharing your opinion with me.
To my mind the change is the goal of participation in the next presidential election. As you know under present circumstance there is no any ways to achieve the political change in Iran, despite that a part of Iranian democratic opposition believes there is possibility to reach this goal using the next election rationally. Therefore our goal is not to elect any presidential candidate with the potentially most ballot cards, but to choose a democratic candidate whose intention is “the change”. Ordinarily electors choose a candidate with good political activities in the past, and that whose campaign promises can fulfill their wishes.
As I told previously Mr. Karubi is an Akhund to whom the current Islamic regime is the best ruling system around the world and “the change” is the last thing he would think about it. Under such circumstance how can one name himself intellectual and choose Mr. Karubi with the hope that Mr. Karubi would fulfill his wishes. Mr. Karubi is infamous and notorious for his intrigues with Ayatollah Ali Khamanehei as he was the chairman of sixth parliament and hindered the bill of press reform. If he was a reform politician, why he would not have used the best opportunity in the sixth parliament to perform his reform plans? Maybe or Maybe not Mr. Karubi today get the most ballot cards of little cities or villages what I am not sure and do not confirm it. But it is not or aim to choose candidate with the most ballot cards, our aim is how we should achieve “the change”.
But on the other hand Mr. Ghasem Shoeleh Sadi, is an liberal secular courageous man whose goal is “the change” and who has often criticized Khamenehei publicly for his dictatorship and challenged the Wlayateh Faghih and therefore has often been imprisoned. Mr. Dr. Shoeleh Sadi was in two terms MP (member of parliament) for province Fars. Maybe today he is not famous in other provinces of Iran and he could not pass the filtering of Shoraye Negahban. To pass Mr. Dr. Sholeh Sadi through the candidate filtering, Iranian intellectuals have to make him famous for Iranian people, using the internet and other communication networks. We should try to get the most ballot papers for him, if “the change” is our aim and not just participation in the next presidential election.
۹۷۲۰ - تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : bahaman gheranmansh

عنوان : to Mr. or Ms. Juybar
At the best, your English is at a first grade Elementry School. Please do not try to tell people you can write in English very well and you enjoy to write that way. Please take English ۱۰۱ to learn basic english writing skill and then try to show up and slove your deep complex.
۹۷۱۷ - تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : juybar

عنوان : Salam Kashayar-e gerami
Dear Khashayar,

You are right, yours was constructive criticism, but I didn’t get to read it to the end because of the usage of unfamiliar words. I like such writings and enjoy, but just because of that don’t get to finish it. So please don’t take me wrong on that. Also, it is a very good idea that you have taken the time to write their equals in day-to-day language.

As far as Mr. Sholeh Sa’di, I personally don’t know him at all. I have heard his name but have not read anything from him. But that is my issue. The reason I don’t think he is a better candidate is that I don’t believe he is going to get enough support to cause any serious movement.

One of the reasoning Mr. Taqvayi uses is that Karubi has support in small cities. Mr. Taqvayi states that Karubi had a big support in small cities in the last election. I don’t know about this being a fact. But assuming it is, then Mr. Taqvayi’s argument becomes very strong and makes a lot sense. Because, as he himself explains, Karubi would get the support from two important front: the small cities and the big cities’ intellectuals.

I don’t think Mr. Sholeh Sa’di has that appeal in the small cities. Do you and if so what is your evidence?

I hope your write mre!

Thank you,
Payandeh Iran!
۹۷۱۲ - تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : به مازیار افغانی

عنوان : آقای افغانی اول برادریت را ثابت کن
آقای افغانی قبل از اینکه شما دیگران را به خیانت و ... متهم کنید ابتدا به سوال پاسخ دهید که خود شما خادم که هستید؟
۹۷۱۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : خشایار رُخسانی

عنوان : my answer to Mr. Juybaar
Dear Mr. Juybaar, if you are really looking for an alternative solution to that , of Mr. Taghvai, please read my comment below where I tried to describe the alternative solution exactly.
Briefly speaking Mr. Karubi kann not be the right candidate, because, as he was the parlament chairman in the "sixth Majles" he abused his power to block the bill of press reform to obey the Khameneh-i order, "Hokme Hokumati.
I would suggest that Mr. Dr. Ghasem shoeleh sadi one of the presidential candidate is the best candiate under present circumstance , becasue he is an liberal and secular and courageous man who often criticized the absolute power in the hand of khameneh -i, "Walajate faghih". He is for a secular and liberal state. And because of this he has often been convicted to jail. Therefore I think he could be the best candidate.
۹۷۰٨ - تاریخ انتشار : ۱٣ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : جای سربازان مسعود و مریم است

عنوان : جای سربازان مسعود و مریم است
آقای جاوید ر
در پاسخ شما که پرسیده اید اینجا محل بحث است یا عقده گشایی.
اینجا تا قبل از سرکشی مسئول سایت و تصفیه کامنت ها محل سربازان مسعود و مریم است که به نویسنده مقاله بگویند «مادرقحبه». بله متأسفانه اینطور است. آن ها می خواهند احمدی نژاد انتخاب شود. بسیج شده اند تا با فحش های رکیک علیه امثال احمد تقوایی فضای چاله میدانی ایجاد کنند و دیگران را مرعوب سازند. سازماندهی اصلی شاخه های آن ها در دبیرخانه شورای ملی مقاومت در پاریس (مقر مریم رجوی و زیر نظر خود او و مهدی ابریشمچی) قرار دارد. فرامین از اینجا به دفاتر هواداران در کشور های مختتلف ابلاغ می شود.
۹۷۰۶ - تاریخ انتشار : ۱٣ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : juybaar

عنوان : ....
In my opinion, Mr. Taqvayi’s article is very cohesive in it’s thinking and is trying to come up with a political solution that is possible under the circumstances. This is exactly one of those circumstances where I think that doing it or not doing it but then doing something else TOGETHER is what is important.

It’s also very interesting that none of the individuals who wrote in disagreement presented a bit of reasoning as to what part of Mr. Taqvayi’s argument was wrong, and that what is the alternative.

Personally, I think the argument presented by Mr. Taqvayi makes sense, but I also think that the most important task here to mobilize people into some civilized expression of their rights and moving the direction of the change in a softer manner. To me that’s very important. So I may not agree exactly with Mr Taqvayi or support the idea presented by him for the same reason, but I can’t deny that his argument is still effective and I didn’t see anything presented to challenge it in comments written in disagreement.
۹۷۰٣ - تاریخ انتشار : ۱٣ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : جاوید ر

عنوان : اینجا محل بحث است یا مکانی برای خالی کردن عقده های عده ای ورشکسته؟
اینجا محل بحث است یا مکانی برای خالی کردن عقده های عده ای ورشکسته؟
۹۷۰۲ - تاریخ انتشار : ۱٣ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : به احمد تقوایی

عنوان : تحریم یا شرکت در انتخابات ریاست جمهوری حکومت سنگسار
همان تحلیل های بی ارزش و تکراری کیانوری با سی سال تاخیر. کیانوری آنزمان دنباله رو بهشتی و حزب جمهوری اسلامی بود برای مقابله با انجمن حجتیه. کیانوری با حمایت از خمینی و بهشتی و راه رشد غیر سرمایه داری می خواست جامعه را به سوسیالیسم خیالی برساند. حالا این احمد تقوایی که تحلیل هایش یک دهم پایه های تئو ریک کیانوری را هم ندارد می خواهد با حمایت از کروبی معریکه گیری های انتخاباتی حکومت سنگسار را برایمان زمینی کند. کروبی از مدافعان سرسخت حکومت سنگسار توسط خمینی در سال ۶۷ می باشد. حمایت آقای احمد تقوایی از کروبی آدم را یاد حمایت دکتر کیانوری از خلخالی می اندازد.
۹۶۹۷ - تاریخ انتشار : ۱٣ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : خواننده

عنوان : تذکر به دوستان سایت اخبار روز
دوستان عزیز سایت اخبار روز
لطفا مراقب هجوم برنامه ریزی شده یک سازمان رسوا و آبروباخته به ستون کامنت هایتان باشید.
کسی که کلمه «فرهنگ قحبگی» را برای احمد تقوایی به کار برده است، یک هوادار آن سازمان مذکور در آلمان است با نام «مسعود خ...ی» که مستقیما از دفتر هواداران آن سازمان در شهر محل اقامتش دستور می گیرد.
او در صفحه کامنت های یک سایت پرو اسراییلی که اخیرا چند تن از افراد آن به وسیله سازمان مجاهدین خریداری شده اند، با همین نام مستعار «مازیار» و نام مستعار «کامران» (یا بدون نام مشخص) با نوشتن به حروف فارسی، و با انواع نام های مردانه و زنانه با نوشتن به حروف لاتین مشغول انجام وظایف محول شده از طرف آن سازمان بدنام است. همین کامنت را هم در آنجا با به کاربردن کلمه «مادر قحبه» نوشته است.
از آن سازمان، به کار بردن کلماتی مثل مادرقحبه کاملا طبیعی است. و از سایتی که خود را به ازای اندکی پول به سازمانی آنچنان آبروباخته می فروشد هم انتشار کامنت هایی با دشنام «مادرقحبه» به این و آن اصلا تعجب آور نیست. مخصوصا وقتی که این دشنام را هوادار آن سازمان به یک نفر داده باشد. اما از سایت شما، هم انتشار چنین کامنت هایی، و هم راه دادن چنین فالانژهای لمپن و دون مایه ای به سایت، شایسته نیست.
کامنت دیگری هم که برشعر حافظ ، دشنام سوار کرده است و تحویل احمد تقوایی داده است عینا از همان سایت نقل شده است.
این ها مثل ویروس های یک اپیدمی، می خواهند سایت شما را هم مبتلا کنند. مراقب کامنت ها و آی پی های این ها و مشخصات این ها باشید.
اگر لازم شد آن فرد را که دشنام «مادر قحبه» یا «قحبه» را از سازمان پر افتخار مسعود و مریم آموخته است تا نثار احمد تقوایی کند با اسم و رسم و سوابق کامل معرفی خواهم کرد و نام مسئول تشکیلاتی او در دفتر هواداران مجاهدین در آلمان را هم خواهم نوشت.
جای این لمپن ها و چماقکش ها سایت اخبار روز نیست.
۹۶۹۱ - تاریخ انتشار : ۱٣ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : احمد جان خطا کردی تدبیر نه این بود

عنوان : گفتم که ز اپوزیسیون به چه حجت شده ای دور؟ . ؛ گفتی که همه وقت مرا داعیه این بود.
گفتم که احمد جان خطا کردی تدبیر نه این بود . ؛ گفتی چه توان کرد که تدبیر چنین بود . ؛ گفتم که بسی مایوس ز مایوسی تو گشتند . ؛ گفتی همه آن بود که بر لوح جبین بود . ؛ گفتم که آیا قرین بدت افکند بدین روز؟ . ؛ گفتی که مرا بخت بد خویش قرین بود . ؛ گفتم که خدا داد مرادت به وصال کروبی؟ . ؛ گفتی که مرادم به وصالش نه همین بود . ؛ گفتم که بسی ادعا ها می کردی از این پیش . ؛ گفتی که مهر کروبی آرزوی باز پسین بود . ؛ گفتم که چرا موضع تو ای احمد بگردید . ؛ گفتی که فلک با من بد مهر به کین بود . ؛ گفتم که تو ای احمد چرا زود بـُـریـدی؟ . ؛ گفتی چه توان کرد مگر کشـش احمد همین بود . ؛ گفتم که نه وقت بـُـریـدنـت بود چنین زود . ؛ گفتی که مگر مصلحت وقت در این بود . ؛ گفتم که ز اپوزیسیون به چه حجت شده ای دور؟ . ؛ گفتی که همه وقت مرا داعیه این بود.
۹۶٨۹ - تاریخ انتشار : ۱٣ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : ما ایرانیها

عنوان : بجای اینکه نظر بدهیم که کدام را ابتدا محاکمه کنیم، فکر می‌کنیم که کدام را رییس جمهور کنیم!
ما ایرانیها وقتی‌ دمکرات می شویم، سوپر دمکرات می‌‌شویم.

بجای اینکه نظر بدهیم که کدام را ابتدا محاکمه کنیم، فکر می‌کنیم که کدام را به عنوان رییس جمهور انتخاب کنیم!

آلمانیهای دمکرات میلیونها دلار خرج وکیل و غیره می‌‌کنند، تا فلان جنایتکار نازی را - حتا اگر مریض و پیر و فرتوت باشد - از هر گوشه دنیا پیدا کنند، به کشورشان برگردانند، تا محاکمه اش کنند.
ما دنبال اینیم که به کدام "اصلاح طلب" سابقا حزب اللهی رای بدهیم!

انگار نه انگار که ده ها هزار نفر در زندان های این رژیم با مشارکت مستقیم یا غیر مستقیم همین "کاندیداها" اعدام شده اند.
۹۶٨٨ - تاریخ انتشار : ۱٣ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : بهمن گرانمنش

عنوان : مبارک باشد
خوب بعداز ۳۰ سال کشتار، شکنجه، زندانی، تعبید، و بسط بدبختی، قلاکت، بی خانمانی، فاحشه گری، اعتیاد، پرنده اقبال بر خانه اسلام ناب محمدی نشست و چپ باصطلاح "دمکرات" و مستقل، "روشنفکران" چپ و دمکرات را عاشق دلخسته ی جانیان اسلامی کرد. یکی دلخسته کروبی که هنوز در کشتار های امامش نشه است و دود افیونش بدون صحبت از هیتلر زمانه-خمینی از گلویش پایین نمیرود، میشود و دیگر نشه موسوی "نحست وزیر مجبوب دوران جنگ" . براستی اینان ذره ای از شعور بارث برده اند؟ اینان برای چه کسانی و منافع کدام کشور فعالیت میکنند؟ هر چه که هست نه برای منافع ایرانیان بخصوص اکثریت فقیر و اسلام زده ، فعالیت میکنند و نه برای ایران. این هم از اثرات اسلام ناب محمدی که در خدمت منافع بیگانه بودن مدشده و آن را با کمال وقاحت "روشن بینی" مینامند
۹۶۷۱ - تاریخ انتشار : ۱٣ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : خشایار رُخسانی

عنوان : هرکس از ظن خود شد یار من...
هرکس از ظن خود شد یار من...
با درود به آقای احمد تقوایی،
در این راستینگی اندیدی (شکی) نیست که روشنبین ها و مردم ایران نباید با بی پروایی سرنوشتِ کشور و گُزیدمان (انتخابات) آینده را بدستِ باندِ بیشرم خامنه ای و هواداران بُنیادگرایش بِگُذارند. آزموده هایِ بدشگون ِچهار سال پیش بازده‍یِ راسته (مستقیم) کناره گیری اپوزیسیون از هُماسیدن (شرکت کردن) در گزیدمان بود که با تُهی کردن میدان مبارزه و گذاشتن آن در فرادست باندِ مافیای فَرمانپادی (حاکمیت)، به رویِ کارآوردن احمدی نژاد کمک کرد. سیج (خطر) پرواز ِکرکس ِجنگ بر فراز ایران، آسیب های ترازداریک (اقتصادی) و گُم و گور شدن ۳۰۰ میلیارد دلار از درآمدهای نفتی، نمونه های به همتایی در گَذشتهنگاری ایران هَستند که هر ایرانی میهن پَرستی را وادار به چاره جویی برایِ درهم شکستن این جادو و راهبند کشورمداریک (سیاسی) میکند. و از آنجا که ما تنها با درنگریستن به اندازه‍یِ شایش هایِ (امکان های) خودمان است که میتوانیم گام هایِ درخوری برداریم، گُزیدمان فرنشینی رایه (انتخابات ریاست دولت) در دوماه آینده، ژایشی (فرصتی) کرانمند (محدود) برای هناییدن (تأثیرگذاشتن) بر روندِ دگرگونی های کشورمداریک (سیاسی) در ایران، بدست خواهد داد.
شوربختانه آقای کروبی با رَدِ پایی از بیخَردی و ناکارآمدی ایکه در کارنامه-ی سیاسیش از خود بجای گذاشته است نمی تواند نامزدِ شایسته ای برای آزادیخواهان باشد. زیرا آزادیخواهان سازش هایِ پُشت پرده-ی او را در جایگاه فَرنشین سکالشگاه (رئیس مجلس) با ولایت فقیه از راه گردن گُذاردن بر "حکم حکومتی" برایِ پیشگیری از بهینه شُدن دات هایِ رسانه هایِ گروهی (قانون مطبوعات) در مجلس ششم، فراموش نکرده اند که نقش مَهینی (مهمی) در درهم کوبیدن ایستادگی ِ نمایندگان مجلس ششم در برابر خودکامگی آیت الله خامنه ای داشت. و با این ژایش سوزی (فرصت سوزی) در "مجلس اصلاحات" او آن آدم شایسته ای نیست که بخواهد و یا بتواند در خاستگاهِ گُزینه-یِ آزادیخواهان، بار دیگر داوشِ (ادعای) نمایندگی آنها را در دستیافتن شان به کمینه ای (حداقلی) از خواسته های مردمسالارانه بکُند. چونکه با آزمونی روشن از کارکردِ آقای کروبی در دو دوره-ی فرنشینی او در سِکالشگاه (مجلس) اسلامی در همکاری نکردن با نمایندگانی که خواستار بَهینشگری (اصلااح) دات هایِ (قانون های) کشور بودند، جایِ هیچگونه گُمانه زنی و اندیدی (شکی) را در ناشایستگی او برجای نمیگذارد. و با رویکرد به این داده ها (اطلاعات)، نیازی نیست که آدم هَتمَن روشنبین باشد تا بتواند چشم اندازِ سَتَرونی و بی بازدگی او را در نِهِشتی (موقعیتی) که اگر او فرنشین رایه (رئیس دولت) گردد، پیشبینی کند. بر پایه-ی اما و اگر و انشائ الله ها... که آدم نمی تواند در آگاهبود (ذهن) خود یک پلاتفرم ِگُزیدمانی ِمردمسالارانه برای کسی اِنگاشت کُند (تصور کند) که انبانی پُر از پیشینه-ی بیخردی، ناکارآمدی دارد، و با آنکه همکاری و سازشکاری های او با ولایت فقیه آوازه-ی هر کوی و بَرزَنی است، باز برخود نیز ببالد. در اینچنین نِهِشی (وضعی) آدم نمیتواند به چنین کسی دلخوش کُند اگر که نخواهم از ذوق زده شُدن گفته ای به میان آورم.
از دیدگاه من، با نگر به شایش هایی (امکان هایی) که همکنون در پیش رو داریم، بهترین گزینه-ی آزادیخواهان و میهن پرستان ِایران میتواند آقای دکتر قاسم شعله سعدی باشد که در پلاتفرم گُزیدمانی خود، نتنها نهاد شورای نگهبان و نظارت استصوابی آن را به زیر پرسش بُرده است، ونکه (بلکه) درگذشته بارها با نوشتن نامه هایِ سرگشاده به خامنه ای، به خودکامگی او و دربست بودن مَجد (قدرت سیاسی) در دست خا منه ای و نپذیرفتن خویشکاریِ (مسئولیت) و لغزش هایِ سرزده از سوی او را، به رسایی (بطور کامل) پَتکاریده است (اعتراض کرده است) و با اینکار رهبری و ولایت فقیه را به چالش فراخواسته است. و همچنین با به زندان رفتن، بهایِ آزادگی و دادخواهی خود را پرداخت کرده است. آقای دکتر قاسم شعله سعدی امروز بهترین گزینه برای آزادیخواهان ایران میباشد، زیرا که او، هم به شوندِ اینکه آزمون ِزیادی از دو دوره نمایندگیش در سکالشگاه (مجلس) دارد، و هم دانش کشورمداریک را در دانشگاه فراگرفته است، دادیار (وکیل) زبردست و بهتر از همه اینکه آدم با اراده، دلیر و آزاده ای و جهانگرا (سکولار) میباشد.
از آنجا که همکنون شورای نگهبان از پذیرش نامزدی او سر بازمیزند، در پیشایندِ (موقعیت) کنونی او در برابر آب بندِ شورای نگهبان، بازخواهد ایستاد و از فیلتر آن گذر نخواهد کرد، از اینرو، این خویشکاری روشنبین ها و آزادیخواهان این کشور است که بِکُمک تارکده (اینترنت)، تلفن های همراه، پیامک، دست به یک کارزار ِسراسری در راستایِ آشنا کردن مردم با دیدگاه هایِ آزادیخواهانه-ی او بزنند و جُنبشی برای گردآوری رای چند میلیونی برای او براه بیاندازند. بیگمان اگر آقای قاسم شعله سعدی از هواداران میلیونی مردم ایران برخوردار گردد، شورای نگهبان پروایِ پایداری در برابر پذیرش نامزادی او را به خود نخواهد داد.
هنگامیکه فرمانپادی (حکومت) آخوندی از ترس ِازدست دادن افسار فرمانرواییش بر مردم جان به لب آمده-ی ایران، هتا نمیتواند در برابر یک برگُزاری جشن روزِکارگر شکیبایی نشان بدهد، و با فرستادن چماقداران و سگان هار خود از برگزاری این جشن در سراسر کشور پیشگیری میکند، و مردم ایران به شَوَندِ (علت) نداشتن سازمان، تا این اندازه خوار و زبون شده اند که نمیتوانند با ایستادگی، از این هوده ی (حق) آشکار ِخود پدافندی کُنند، چگونه و با چه نیرویی آقای کروبی میخواهد به پیمان هایِ بَهینشگرانه –ی (اصلاح طلبانه) گُزیدمانی خودش بر پایه-ی دگرگون کردن ِ دات های پایه ای (قانون اساسی) کشور، برچیدن ِنظارت استصوابی، و دیگر نویدهایِ بهینشگرانه اش پایبند بماند.
با این همه تا زمانیکه مردم ایران از راه پذیرفتن هزینه هایِ داراکی و جانی و با سازمان دادن خود آمده-ی پَدافندی از هوده-ی (حقوق) همبودگاهی خودشان نباشند، هتا اگر هم آقای دکتر قاسم شعله سعدی نیز فرنشین رایه گردد، هیچ پایندانی (تضمینی) برای دگرگونی نِهِش (وضع) دردآور ِکنونی نخواهد بود. تنها همیستاری (تفاوتی) که در میان ِآقایِ دکتر قاسم شعله سعدی و آقای کروبی هست، در این میباشد که آقای دکتر شعله سعدی از بهرِ آزاده بودنش، همیشه سامان ِولایت فقیه را به چالش فراخواسته است و از آنجا که او آدم شیردلی هست، میتواند با یاری خواستن از مردم، برای دنبال کردن ِپیمان هایِ گُزیدمانیش که به مردم داده است، مردم ایران را در رودربایستی بگُذارد، و از این راه آغازگر جَنبش و پویشی در مردم شود، ولی آقای کروبی پیشینه-ی سیاهی از سازش های پشت پَرده با آیت الله خامنه ای برای پاسداری از ساختار ِحکومتِ آخوندی در انبان دارد، که توانسته است آن را با درهم کوبیدن پایورزیِ نمایندگان مجلس ششم در برابر "حکم حکومتی" ولایت فقیه آشکارا نشان دهد و با اینکار آستان بوسی و دریوزگی خود را در درگاهِ خُدایگان خامنه ای به شایستگی به اُستواند (ثابت کُند). از اینرو از این امامزاده نیز نمیتوان کار شگرفی (معجزه ای) بیوسید (انتظار داشت).
‏شنبه‏، ۲۰۰۹‏/۰۵‏/۰۲
۹۶۵۱ - تاریخ انتشار : ۱٣ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : AHMAN NADER

عنوان : من هم به کروبی رأی میدهم!
دوست سابق شما. احمد تقوایی
ا
من هم به کروبی رأی میدهم!

بهه ! بهه ! مبارک باشد آقای ا حمد تقوایی! بعد از سی سال حکم حکومتی صادر کردید و همه ما را آچمز کردید. احمد تقوایی عزیز خیلی زود ؟ چی شد؟ از اول برنامه این بود یا اینکه ا من هم به کروبی رأی میدهم! احمد تقوایی بریده اید؟ بهر حال مبارک باشد.
۹۶۴۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ ارديبهشت ۱٣٨٨       

    از : احمد پورمندی

عنوان : دست مریزاد
آقای تقوایی عزیز ! مقاله دقیق و همه جانبه‌ای تهیه کردید، دستتان درد نکند. امیدوارم که هم روش متین و مستدل شما و هم ایده‌های طرح شده در مقاله مورد توجه خوانندگان سایت قرار بگیرد و بتوانیم شاهد آغاز بحثی‌ گسترده و مسولانه در بخش اظهار نظر‌ها باشیم.
۹۶٣۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ ارديبهشت ۱٣٨٨