یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

انتخابات دوره دهم ریاست‌ جمهوری
سرنوشت دمکراسی و انتخابات ریاست جمهوری


احمد تقوائی


• اکنون کمتر از دو ماه به انتخابات باقی مانده است و برای کسی جای تردیدی نباید باشد که پیروزی مجدد اقای احمدی نژاد یک فاجعه بزرگ ملی به حساب می اید. در حال حاضر در میان چهار کاندید کنونی اقای کروبی تنها شخصیتی ای است که قادر است از تحقق چنین فاجعه ای جلوگیری کرده و همراه با ان فضای مساعدی را برای رشد جامعه مدنی و گسترش گفتمان دمکراسی فراهم اورد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱۲ ارديبهشت ۱٣٨٨ -  ۲ می ۲۰۰۹


اینک که نیروهای سکولار و دموکراتیک، نماینده ای از سوی خویش برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری عرضه نکرده اند، چنین به نظر می رسد که از میان چهار نامزد ریاست جمهوری، آقای کروبی در جایگاه دورترین نامزد از حاکمیت و نزدیک ترین به مردم و نیروهای دمکراتیک قرار گرفته اند. از این منظر، انتخابات ریاست جمهوری از هم اکنون به رقابتی میان سه تن از نمایندگان نظام سیاسی و فردی دررویاروئی با آن مبدل شده است. واقعیت این است که هیچیک از نهادهای اساسی نظام، از مجلس گرفته تا ارگان های دولتی، از نیروهای نظامی و انتظامی گرفته تا "دستگاه رهبری"، نه تنها در صفوف حامیان اقای کروبی قرار ندارند بلکه با تمام نیرو نیز می کوشند تا در برابر پیروزی ایشان سنگ اندازی کنند. دستگاه رهبری به خوبی می داند که آقای کروبی در صورت موفقیت "نوکر بی اختیار" و "تدارکچی" آن دستگاه نخواهد بود. از این رو، بر عکس دیگرانی که "زد و بند با" اصول گرایان محافظه کار را برگ برنده خود می دانند، آقای کروبی تنها با تکیه به مردم و جلب افکار عمومی و بویژه جوانان در این انتخابات می تواند به پیروزی دست یابد.
با نگاه به امار و ارقام انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری یک نکته به خودی خود روشن می گردد که آقای کروبی تنها کاندیدایی است که قادر است در شهرهای کوچک و روستاها به عنوان یک رقیب قدرتمند در برابر اقای احمدی نژاد ظاهر شود. در انتخابات پیشین، اقای کروبی بیش از هر کاندید دیگری در شهرهای ایران مقام اول را به خود اختصاص داد. ضعف اقای کروبی هم چنان که انتخابات گذشته نشان داد، موقعیت ایشان در میان شهروندان شهرهای بزرگ ایران بویژه روشنفکران جامعه است. از این رو جبهه دمکراسی خواهی ایران برای شکست اقای احمدی نژاد، نیازمند اقای کروبی در شهرهای متوسط و کوچک می باشد و در مقابل، اقای کروبی در شهرهای بزرگ نیازمند جلب نیروهای دمکراتیک، روشنفکران و جوانان است. اکنون این دو نیاز مبانی و شرائط پیدایش یک ائتلاف بزرگ سیاسی را پدید اورده اند.
اگرچه پلاتفرم انتخاباتی اقای کروبی دارای کمبودها و ناروشنی های بسیاری است، لیکن تنها برنامه مطرح شده از سوی نامزدهای ریاست جمهوری است که بسیاری از مطالبات نیروهای دمکراتیک را در خود گنجانده است. لغو نظارت استصوابی، تغییر قانون اساسی و اصلاح ان بر پایه تضمین حقوق شهروندی، پایان دادن به انحصار دولت بر رسانه های گروهی (رادیو و تلویزیون)، انتقال مالکیت نفت از دولت به مردم، پایان دادن به اعدام کودکان، تعهد به قراردادها و کنوانسیون های بین المللی در زمره اساسی ترین مطالبات نیروهای دمکراتیک به شمار می آیند که خوشبختانه اقای کروبی با صراحت این درخواست ها را در برنامه انتخاباتی خود جای داده است.
با این همه اقای کروبی برای جلب جوانان و افکار عمومی در شهرهای بزرگ نیازمند برداشتن چند گام مهم است.

الف: شفاف سازی شعار های انتخاباتی خود.
ب: توضیح راهکارهای تحقق این خواست ها و شعارها در شرائط مخالفت دستگاه رهبری با آن ها.
ج: دست زدن به چند اقدام مشخص برای اثبات این موضوع که در دولت آینده ایشان از تبعیضات سیاسی، جنسی و دینی و مذهبی خبری نخواهد بود.

به عبارت دیگر، آقای کروبی باید آن چه را با شجاعت بر کاغذ می نهد و در سخنرانی هایش ترویج می کند، با تضمین های عملی همراه کند تا جامعه شهری ایران که به همه برآمدگان از درون جمهوری اسلامی بی اعتمادند، پیام ایشان را معتبر شمارند.

الف: شفاف سازی شعارهای انتخاباتی:
۱- اقای کروبی نخستین نامزد ریاست جمهوری بود که با صراحت لزوم لغو نظارت استصوابی را در برنامه انتخاباتی خود گنجاند و اکنون اقای موسوی نیز با چنین خواستی همراه شده است. با این وجود باید توجه داشت که لغو نظارت استصوابی به تنهائی قوانین انتخاباتی ایران را با موازین حقوق بین المللی منطبق نخواهد ساخت. انتخابات ایران زمانی آزاد و دمکراتیک خواهد بود که لغو نظارت استصوابی با از میان رفتن تبعیضات جنسی، سیاسی، دینی و هم چنین آزادی فعالیت همه احزاب همراه گردد. موفقیت اقای کروبی در جلب جامعه روشنفکری و اقلیت های مذهبی، در ایجاد پیوند نزدیک میان درخواست پایان نظام تبعیض در قوانین انتخاباتی و الغای نظارت استصوابی می باشد.
۲- درخواست اصلاح قانون اساسی و پایان دادن به موارد متعدد نقض حقوق شهروندی در آن قانو،ن بی تردید بیانی از شهامت و درایت اقای کروبی است. با این همه از انجا که در گفتمان سیاسی جامعه ما "حقوق شهروندی" به واژه کشداری مبدل شده است، ان عبارت بیانگر مرز روشنی میان نیروها و شخصیت های دمکراتیک و مستبد نیست. به همین خاطر پلاتفرم انتخاباتی اقای کروبی زمانی به طرحی شفاف مبدل خواهد شد که ایشان "اصلاح قانون اساسی را بر مبنای اعلامیه حقوق بشر" طلب کنند و چنین پیامی را در برنامه انتخاباتی خود جای دهند.
٣- انتفال مالکیت نفت و گاز از دولت به مردم یکی از مهم ترین رفرم های بنیادی در جامعه ما می باشد. من در این باره پیشتر نوشته ام. ارائه این طرح توسط اقای کروبی ایشان را یکی از پیشروترین نامزدهای ریاست جمهوری در حوزه اقتصادی مبدل کرده است. درامد نفت و گاز ایران منابع مهم سرمایه گذاری در جامعه تلقی شده و انتقال این درامد به صندوق های سرمایه گذاری مستقل از دولت و اختصاص سودهای ان سرمایه گذاری به حساب های اموزشی و بازنشستگی و بهداشت شهروندان ایران راهکار تحقق ان برنامه به حساب میاید. آقای کروبی با طرح دقیق تر موضوع یاد شده میتواند حساب خود را از شعارهای پاپولیستی و انحرافی "تفسیم درامد نفت بین مردم" جدا سازد.
۴- پیشنهاد اقای کروبی مبنی بر افزایش اختیارات شوراهای استانی تنها زمانی به یک رفرم اساسی دمکراتیک در جامعه ما مبدل می شود که در پیوند با انتخابی شدن استانداران بر مبنای ارای عمومی و قرار گرفتن بودجه توسعه استان ها و صندوق های توسعه استانی تحت نظارت شوراهای استانی همراه گردد. چنین فرایندی فضای مساعدی را برای مشارکت مردم در مدیریت های محلی فراهم اورده و شانس پیروزی اقای کروبی را در انتخابات اتی به شدت افزایش خواهد داد.
۵- بی تردید سیاست خارجی یکی از مهم ترین موضوعات انتخابات این دوره است. با رفتن اوباما به کاخ ریاست جمهوری امریکا، مناسبات میان ایران و آمریکا شکل تازه ای به خود گرفته و برای نخستین بار فضای مساعدی را برای حل تنش های میان دو کشور فراهم اورده است. در این راستا همراهی ایران با جبهه صلح خاورمیانه بر مبنای طرح دو دولت اسرائیل و فلسطین، مهم ترین مسئله در کاهش تنش های خاورمیانه به حساب می اید. اقای کروبی چنانچه بخواهد با نیروهای دمکراتیک در عرصه بین المللی همراه شود و از پشتیبانی نیروهای صلح طلب جهان برخوردار گردد و به انزوای ایران پایان بخشد، لازم است که هواداری خود را از چنان طرحی در برنامه انتخاباتی خود ملحوظ دارد.

ب- شکست دو خرداد در نهایت محصول این واقعیت بود که رهبران ان جنبش به مردم پشت کردند و برای حفظ موقعیت های به دست امده به نقش تدارکچی دستگاه رهبری رضایت دادند. به همین خاطر مردم محق اند که در برابر اقای کروبی این پرسش را به پیش نهند که در مقابله با مخالفت دستگاه رهبری با برنامه های انتخاباتی ایشان، ایشان چه سیاستی را بر می گزینند؟ ایا با مردم همراه می شوند و به نهادهای مدنی جامعه تکیه می کنند و با جنبش های حقوق شهروندی هم صدا می گردند؛ یا مانند اقای خاتمی به سیاست زدو بند از بالا بسنده کرده و از مردم خاموشی را طلب خواهند کرد؟ با پاسخ صریح به این پرسش است که اقای کروبی و حزب اعتماد ملی قادر خواهند گشت تفاوت میان خود را با "اصلاح طلبان حکومتی" بیان کنند. حداقل گامی که در این راستا اقای کروبی میتوانند بردارند، طرح این مسئله است که در صورت پیروزی ایشان کمیته ای را از میان رهبران جامعه مدنی برای دفاع از نهادهای مدنی تشکیل داده و تمام گروههایی را که در دستور و اجرای حمله و ضرب و شتم فعالین دانشجوئی، زنان، کارگران و دیگران شرکت دارند، افشا کرده و علیه انان اعلام جرم خواهند کرد.

ج- ایجاد یک جبهه قدرتمند در برابر دولت احمدی نژاد و دیگر تدارکچیان حاکمیت نیازمند چند اقدام شجاعانه از جانب اقای کروبی است:
یکم: گزینش شخصیتی به عنوان معاون اول ریاست جمهوری از میان چهره های مورد اعتماد و احترام نیروهای ملی و دمکراتیک و بویژه جوانان ایران مانند، خانم عبادی، اقای باقی، آقای عبدی، اقای زید ابادی و...
دوم: اعلام این مطلب که در صورت پیروزی ایشان کمیته ای را تحت ریاست رهبران جنبش حقوق بشری ایران و با همکاری سازمان های حقوق بشر برای بررسی موارد تنافض قانون اساسی با اعلامیه جهانی حقوق بشر تشکیل داده و نتایج ان را در اختیار مردم قرار خواهند داد.

اکنون کمتر از دو ماه به انتخابات باقی مانده است و برای کسی جای تردیدی نباید باشد که پیروزی مجدد اقای احمدی نژاد یک فاجعه بزرگ ملی به حساب می اید. در حال حاضر در میان چهار کاندید کنونی اقای کروبی تنها شخصیتی ای است که قادر است از تحقق چنین فاجعه ای جلوگیری کرده و همراه با ان فضای مساعدی را برای رشد جامعه مدنی و گسترش گفتمان دمکراسی فراهم اورد.
نگفته آشکار است که اصلاح طلبان حکومتی و حزب مشارکت در حالی که برای ائتلاف خود با محافظه کاران به نیروهای دمکراتیک جامعه پشت کرده اند، لیکن از انان می خواهند که در رقابت میان اقای کروبی و اقای موسوی سکوت اختیار کنند.
تجربه ریاست جمهوری اقای خاتمی نشان داده است که نخستین قربانی ائتلاف میان اصول گرایان بنیاد گرا و اصلاح طلبان حکومتی، جامعه مدنی ایران خواهد بود. در دوران کنونی جنبش دمکراسی خواهی ایران تنها بر پایه ائتلافی میان نیروهای دمکراتیک، ملی و پاییند به حقوق بشر از یکسو و گروه های اصلاح طلبی که خود را از چنبره اصول گرائی بنیادگرایانه رها ساخته و از تدارک چی بودن کناره گیری کرده اند، قادر به رشد و گسترش است.
اقای کروبی مسلما دارای ضعف های فراوانی است و در گذشته خطاهای فراوانی از ایشان سر زده است. با این همه امروزه، ایشان حامل پیام های حقوق شهروندی و ازادی به مناطقی از ایران است که بدون گسترش گفتمان دمکراسی در ان مناطق امکان پیروزی و پایداری دمکراسی در ایران موجود نیست.
فعالیت شبانه روزی گروه ها و شخصیت های دمکراتیک و نهادهای جامعه مدنی در طی سی سال گذشته به تغیرات اساسی در گفتمان های سیاسی در شهرهای بزرگ منجر شده است و اکنون زمان ان فرا رسیده که انان   با شخصیت ها و نیروهایی که قادرند دروازه های گفتمانی شهرهای کوچک و متوسط ایران را به روی گفتمان دمکراسی بگشایند همراه و هم پیمان گردند.

ataghvai@gmail.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲۶)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست