از : لیثی حبیبی - م. تلنگر
عنوان : زیر نویس ۱
سال ها پیش در یک گزارشی که یک خبرنگار ایرانی نوشته بود ، خواندم:
جمال زاده نویسنده ی مشهور ایرانی به بستر مرگ افتاده بود ، که به دیدارش رفتم.
چشم باز کرد و گفت: تو کی هستی؟
گفتم : فلانی ام ، آمده ام به دیدنت.
گفت : من که دیدن ندارم.
این سخن تأثیری چنان بر من نهاد که برای همیشه ماندگار جانم گشت، چنگ زنان.
۱٣۲۲۷ - تاریخ انتشار : ۱٣ خرداد ۱٣٨٨
|