این باغ شاد شکوفه‏ها نیست - هژیر پلاسچی

نظرات دیگران
  
    از : پویان پویان

عنوان : تنزه طلبی: شبه-برون رفت از استیصال!
آن چه در سخن نویسنده آمده را در چند کلام می توان خلاصه کرد: مستاصیلیم اما به لاک رویاهای خود باز می گردیم! نویسنده محق است این کار را بکند یا نکند. این امری فردی است. حتی می توان در پایتخت های اروپایی تظاهرات ۱۲ نفره راه انداخت و در فردای روزی که حکومت ده ها میلیون رای از صندوق در می آورد بر سیاست موفق تحریم پا فشرد و از قلت رای دهندگان سخن گفت. و نیز می توان مانند بسیاری از گزینش بین بد و بدتر گریزی نیافت. برخی به اندک روزنی دلخوش می کنند و بعضی نیز طبق مثل خرابی چون ز حد بگذرد... شبه اصلاحات را وقت خریدن برای حاکمان می دانند. شرکت در به اصطلاح انتخابات فعلی سودی عاید نمی کند اما این را نه مثل یک آیه آسمانی میدانم. شاید اگر نیروی سازماندهی شده ای در بطن جامعه وجود داشت که می توانست با فشار شکاف های درونی حکومت را باز کند و امتیاز بگیرد می شد با یکی از آن ها چانه زد اما فعلا چنین نیست. در هر صورت تنزه طلبی، گوشه ایستادن و از ترس اینکه لمس دست شیطان لکه ننگ جاودانه بر دستت می نشاند شاید نوستالژی روشنفکرانه را ارضا کند اما چه ارزش عملی دارد معلوم نیست. اینجا یکی دو کامنت را که در جای دیگر گذاشته ام می آورم شاید بحث مفید را بتوان ادامه داد:بدون شک در فردای انتخابات جمهوری اسلامی اعلام خواهد کرد که میلیون ها نفر در انتخابات شرکت کرده اند و اپوزیسیون هم بار دیگر اعلام خواهد کرد که مردم انتخابات را تحریم کردند. در هر صورت ۴۰ تا ۵۰ درصد مردم در انتخابات شرکت می کنند، هم از توده های عقب مانده روستاها و شهرهای کوچک که رای دادن را گرچه بی فایده می دانند اما شرکت نکردن در آن را - حداقل از لحاظ شخصی - بی فایده تر، و نیز حتی جوانان و دانشجویان که از انتخاب بین بد و بدتر گریزی نمی بینند. دوستان خارج کشوری شاید دستی از دور بر آتش دارند اما اینجا این واقعیت ملموس تر است (یک دانشجوی ممتاز یکی از دانشگاه های تهران چند روز پیش به من می گفت من به "سگ" هم رای می دهم تا احمدی نژاد نیاید، و جالب است که او خود عازم یک کشور اروپایی است). بنابراین، فقدان یک چشم انداز در برابر مردم عاملی است که باعث می شود بخشی از آن ها رای بدهند. البته، این که انتخابات در این نظام ضددمکراتیک و تنها نامی از انتخابات را دارد باعث نمی شود که از واقعی بودن آن چشم بپوشیم.انتخابات ایران با انتخابات عراق صدام یا کره شمالی و سوریه فرق می کند و حتی با انتخابات در دوره شاه. از ایران با انتخابات توزیع قدرت بین بالاهایی به طور واقعی انجام می شود با مکانیسم های خاص خود که خالی از خدعه و فشار و تقلب هم نیست. ضمنا این یک رژیم توده گرا ست که برایش بسیج مردم مهم است. به نظر من درباره اینکه چرا بخشی از مردم در انتخابات شرکت می کنند و کلا رویکرد نسبت به انتخابات را چگونه باید تعیین کرد بدون تعیین محتمل ترین چشم انداز آینده ایران غیر ممکن است. این که انقلاب توده ای، کودتا، استحاله درونی تحت عنوان رفرم یا هر چیز دیگر، جنگ خارجی و درگیرهای داخلی با گرایش قومی چشم انداز محتمل است رویکرد شما را تعیین خواهد کرد. به نظر من انقلاب، کودتا و استحاله نامحتمل و جنگ خارجی یا داخلی محتمل ترین سناریوها هستند، و شاید کارگر یا دانشجویی که معتقد است انقلاب و حرکت های قهرآمیز دیگر ناممکن، و جنگ گزینه منفی تر - که البته این قابل مناقشه است، چاره را جز پناه بردن به بد از ترس بدتر نداند.
۱٣۰۷۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣٨٨       

    از : فرید راستگو

عنوان : متاسفم
هموطن عزیز واقعاً برایتان متاسفم از نظر روانشناسی این حالت چه کنم چه کنم زمانی رخ می دهد که فرد به یاس و رخوت فرو رفته باشد. امید خود را باز یابید که استبداد دائمی نیست.
۱٣۰۶۶ - تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣٨٨       

    از : هما افشار

عنوان : ادبیات گفتاری
بادرود.به نظر می رسد سایت پر بیننده اخبار روز به واژگان مقالات توجه بیشتری کنند .نویسنده محترم و البته انقلابی سعی کنید ادبیات خود را تغییر دهید .شما میتوانید نقد کنید اما لحن شمابار نقدتان را وزین تر نمی کند .
۱٣۰۶۰ - تاریخ انتشار : ۹ خرداد ۱٣٨٨       

    از : علی فسنقری

عنوان : انفعال و تبلیغ ان!!!!
این یعنی انفعال وهیچ کاری نکردن ...مخالفت با رژیم وایجاد یک دمکراسی مردمی راهی است که با اکثریت و اقای پلاسچی همراهی نمیکند زیرا راهی سخت و دشوار است.
۱٣۰۴۴ - تاریخ انتشار : ٨ خرداد ۱٣٨٨       

    از : سیاوش سپهری

عنوان : پلورالیسم را در یابیم
نمی دانم چرا فقط در این روزهای ماقبل از انتخابات باید خط و نشان کشید ؟

نمی دانم چرا هژیر موضوع را چنین در هم پیچانده که معلوم نیست دقیقا به چه می اندیشد نوشته : «.. با این همه آنهایی که رای می‏دهند «خائن» نیستند و آنهایی که تحریم می‏کنند هم «قهرمان» . این ارزش‏گذاری اگر حساب کاربه‏دستان و هوراکشان نظم مسلط استبدادی را جدا کنیم، مزورانه است...»

من خنگم یا واقعا نوشته روان نیست؟ هژیر در باره ی کدام تفکر چنین نوشته ؟ سپاس از اینکه مرا روشن میفرمائید

هژیر ادامه میدهد : « ..من یکی دوستانم را که رای می‏دهند به شاهزاده‏ی بی تاج و تخت پهلوی و رییس‏جمهور برگزیده‏ی مسعود رجوی ترجیح می‏دهم.»

خب در این جا موضوع را گرفتم و میخواهم با دوست عزیز هژیر صحبت کنم.

اول . سئوال می کنم : چه فضیلی برای آنها که در یک انتخابات «تخیلی » خارج از کشور ، برغم شما به شاهزاده ی بی تاج پهلوی یا وئیس جمهور برگزیده ی مسعود رجوی رای میدهند ، یافته ای که آنها را ترجیح میدهی ؟

سئوال بعدی : آن ها را به«قهرمانان» ـ بخوان تحریم کنندگان ـ انتخابات «واقعی» و مفتضح در داخل ایران ترجیح میدهی یا به «خائنان» ـ بخوان رای دهندگان ـ در این انتخابات «واقعی » و مضحک ترجیح میدهی؟ یا نه ! اصلا به کاربدستان و هورا کشان نظم مسلط استبدادی ترجیح میدهی ؟


در هر صورت برخورد هژیر، نه اصولی ست و نه سازنده و دلایل مشخص هم ارائه میکنم.

ـ اگر شاه و دودمانش تا آخرین لحظه بر اقتدار «خودیها » پافشاری کردند تا انتقال قدرت در شرائط بحرانی به دستان نااهل سپرده شد فراموش نخواهد شد.
حکومت شاه فقط حق مخالفان و مردم غیرخودی را ضایع نکرد بلکه دودمان خود را به درد سر دچار کرد.

ـ اگر حزب الهی هزار با از شاه بدتر کردند تا به این وضع رسیده ایم. جاودانه خواهند ماند. هیج استعمارگر نمی توانست اینقدر مستقیم جامعه را به تباهی بکشاند.

ـ معلوم ست که پس مانده های رژیم گذشته جان گرفته اند، با انتخابات «تخیلی» در خارج از کشور زیر علم شاهزاده بی تاج وتخت سینه میزنند تا دوباره به قدرت بر گردند و معلومه که از حزب الهی ها نه کمتر بودند و نه کمتر هستند.


ـ معلومه که مسعود رجوی هم با انتخابات «تخیلی » در سایه صدام رئیس جمهور انتخاب می کند. کی گفته کمتر از حزب الهی ها هستند.

اما هژیر عزیز! اگر هر کدام از ۴ دسته ی بالا بفکر خویشند و بر طبل اقتدار گرائی می کوبند تا به تنهائی به مردم مسلط باشند تو دیگر چرا ؟


چرا نباید از انتخاب و انتخابات واقعی ، متعارف و مناسب دفاع کرد ( نه حداقل و نه حداکثر) تا تمام شهروندان بتوانند به کاندیدای مورد قبول خود در هر زمینه ای رای دهند

در این جاست که معلوم میشود، نیروهای نامبرده در بالا ، چه پشتوانه ی مردمی دارند.

حزب الهی ها از انتخابات آزاد وحشت داشته ودارند معلوم ست ادبار ترین جریان بوده و هستند.!
شاه الهی هم به انتخابات نیاز ندارند چون شاه که انتخابی نمیشود در برنامه «حزب مشروطه خواهان بعداز انقلاب » صریحا آمده که آنها تلاش می کنند تا کورش ـ رضاـ پهلوی را به پادشاهی مشروطه برگردانند.

رجویستهاو سوپر انقلابی ها هر کدام بنحوی از انتخابات آزاد فرار می کنند.

نتیجه: همه حق داریم از نبودن انتخابات معقول در ایران شاکی باشیم و بیرحمانه حکومت را وادار به پذیرش این حق نمائیم.

مهم نیست که از صندوق انتخابات کدام نیرو بیشتر رای بیرون میاورد و همه به نتیجه پای بند و تا دوره ی بعد یکدیگر را متمدنانه تحمل و تعامل نمائیم .

در این باره باید صحبت کرد نه اینکه دوستان پهلویست یا رجویست از این یا آن بهتر ست.این تفکر در نفس خود پلورالیسم را نفهمیده.

تازمانیکه طرفداران شاه ،مصدق ، رجوی ، خامنه ای ، خاتمی و سایر نیروهای
نتوانند در یک انتخابات « واقعی» شرکت کنند آش همین ست و کاسه همین !

این کار را باید ما که خارج از حکومت هستیم سازمان دهیم و همه همسو و پیوسته
مکبارزه کنیم.
۱٣۰٣۷ - تاریخ انتشار : ٨ خرداد ۱٣٨٨