نه به جمهوری اسلامی! - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : صا بر

عنوان : به حرف های دانشجویان خطاب به احمدی نژاد و همراهانش گوش کنید!
به حرف های دانشجویان خطاب به احمدی نژاد و همراهانش گوش کنید! آنجا که به حضور مردم در خیابانها اشاره می شود میتوان شما را همچون یاران احدی نژاد خطاب قرار داد:
"آیا در خیابان نبوده ا ید؟"
لینک فیلم فرار احمدی نژاد از دانشگاه شریف (اعداد را لاتین بنویسید!).
این فایل در یوتوب هم با نام بدرقه دیکتاتور موجود است (با حروف لاتین):

http://www.kalemeh.ir/vdcf.xd۱iw۶dv۱giaw.html
۱٣۴۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣٨٨       

    از : صا بر

عنوان : شما کور رنگی دارید که ایران را سیاه می بینید و نه سبز!
شما که از احمدی نژاد هم دروغگو ترید. شما تا دو روز پیش نمی توانستید موضعی صریح در ارتباط با انتخابات بگیرید، حال که تحلیل هایتان مثل همیشه غلط از آب در آمده این ادعاهای عجیب را می کنید؟ رو را بروم!
۱٣۴۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣٨٨       

    از : juybaar

عنوان : ...
To friends at Akhbar-Ruz,
The main weight of your argument is as follows:

کلید انتخابات دهمین دوره ی ریاست جمهوری اسلامی در ایران، «آرای خاموش» و از جمله نیروی چند میلیونی
«تحریمیون» است که در انتخابات های جمهوری اسلامی به طور معمول از رفتن به پای صندوق های رای خودداری می کردند.

First, i ask you, how did you come to this conclusion? You have not proved your main argument. I would claim this whole

“کاندیداهای سه گانه ی مقابل احمدی نژاد برای جلب نظر و رای آن ها به مسابقه ای از طرح شعارها و وعده ها کشانده است”

is not solely due the silent voters. I would argue that the other three candidates aren’t just fighting to get these silent voters’ votes. There was a report here by Darya Del which said, if I remember correctly, ۵۴ were going to vote. There are a lot of women who would vote for Karubi or Musavi or whoever promising to lift the lid and to ease on so many things that people have been denied more so under Ahamadinezhad’s administration.

I agree with your third point, but so what? Because of that, we should not talk to this government till hell freezes over?

I wholeheartedly agree with the first paragraph of your point number ۶. I do not advocate going and voting. I think this is not ours to decide or politicize it to label or belittle those who are advocating participation in the political process.

Please watch You Tube and tell me these demonstrations aren’t what every mature political organization would dream of working with. I’m not denying that the government is allowing it, but do you really think that they like it?!

On your point about ethnic minorities in Iran, I’m only annoyed by it, but we all are entitled to our opinions.

Payandeh Iran
۱٣٣۹۴ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨٨       

    از : مردم لبنان دست از حزب الله شستند

عنوان : انتخابات پارلمان اروپا: پیروزی محافظه‌کاران و رشد راستگرایی، دویچه وله
انتخابات پارلمان اروپا: پیروزی محافظه‌کاران و رشد راستگرایی، دویچه وله

http://news.gooya.com/politics/archives/۲۰۰۹/۰۶/۰۸۸۷۷۳.php

در تمام دنیا به وقت رکود اقتصادی به سمت محافظه کاران و راست میروند تا تولید بیشتر و هزینه کمتر شود آنوقت ما ایرانیها به رهبری حزب کمونیست روسی توده به سمت چپ مذهبی قشری یعنی موسوی میرویم و استدلال آنها یعنی نخست وزیر زمان جنگ بودن او را بلغور می کنیم ۰ این در حالیست که در لبنان مردم لبنان دست از حزب الله شستند تا به طرح اوباما امکان اجرا بدهند۰ آیا وقت آن نیست که به این حزب روسی و متحدش موسوی نه بگوییم ؟
۱٣٣۹۱ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨٨       

    از : احسان حاصل

عنوان : صدای امریکا به نفع جمهوری اسلامی
نظرات و دیدگاههای خود را بیان کنید و از نظرات دیگران نیز آگاه شوید


جدید: برای اطلاعات بیشتر اینجا را کلیک کنید

آدرس ای - میل خود را وارد کنید:






صدای آمریکا دستور دارد بایکوت کنندگان را در برنامه های خود شرکت ندهد
ایران ب ب ب
پیام دانشجو به نقل از سکولاریسم نو:بنیاد دموکراسی برای ایران)))(ترجمه از متن انگلیسی)(http://www.iran.org/ ) هفتم جون ۲۰۰۹ ـ این بنیاد خبر یافته است که وزارت خارجهء ایالات متحدهء آمریکا با ارسال نامه ای به کارکنان و ویراستاران «بخش فارسی صدای آمریکا» (که در استخدام این وزارتخانه اند)، از آنها خواسته تا از مهدی کروبی و میرحسین موسوی، دو کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در ۱۲ ماه جون، حمایت کرده و از گفتگو با افراد و گروه هائی که شرکت در این انتخابات را بایکوت (تحریم) کرده اند خودداری نمایند. تا کنون همهء گروه های مخالف داخل ایران این انتخابات را بایکوت کرده اند. همچنین شخصیت های برجسته ای همچون شیرین عبادی، برندهء جایزهء نوبل، حشمت طبرزدی، یکی از رهبران جنبش دانشجوئی، عباس امیرانتظام، قدیمی ترین زندانی سیاسی در تاریخ ایران، و محمد ملکی، رئیس سابق دانشگاه تهران، این انتخابات را بایکوت کرده اند. گروه های بایکوت کننده عبارتند از جبههء ملی ایران، حزب ملت ایران، حزب ایران، حزب مرز پر گهر، حزب دموکرات کردستان ایران، کومله، حزب مردمی بلوچستان، حزب پان ایرانیست، سازمان فدائیان خلق ایران. دانشجویان کرد ایران نیز ماه گذشته دست به تظاهرات زده و از اینکه کاندیداها از دادن حق کردها و دیگر اقلیت های ایران امتناع می کنند انتقاد نموده اند («پژاک» در دیگر انتخابات گذشته نیز اعلام بایکوت کرده اما اعلامیه ای به زبان انگلیسی منتشر نساخته است). روزبه فراهانی پور، سخنگوی حزب مرز پر گهر و یکی از رهبران شورش دانشجوئی سال ۱۹۹۹، قرار بود که امروز در یک مصاحبه با صدای آمریکا شرکت کند، اما دیروز ویراستار برنامه تلفنی به او اطلاع داد که چون حزب متبوع او در مورد انتخابات پیش رو اعلام بایکوت کرده برنامهء گفتگو با او لغو شده است. رهبران رژیم مکرراً از مردم خواسته اند که در انتخابات شرکت کنند و این نکته را روشن خواسته اند که حضور مردم در حوزه های رأی گیری نشان از حمایت مردم از رژیم را دارد. علی اکبر رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، گفته است که کمتر از چهل میلیون رأی برای رژیم اسلامی حکم «شکست» را دارد حال آنکه هر عددی بیش از آن نشان از پیروزی رژیم خواهد داشت. رهبر حکومت اسلامی، علی خامنه ای، نیز با ایراد چندین سخنرانی از مردم خواسته است تا با شرکت در انتخابات «مشروعیت رژیم» را به نمایش بگذارند. رژیم همچنین امیدوار است که ایرانیان خارج کشور را نیز به حمایت از رژیم ترغیب کند و قصد دارد ۳۵ حوزهء انتخاباتی در ایالات متحده برپا کند. فعالان مخالف رژیم تصمیم دارند از طریق تظاهران و اقدامات قانونی این حوزه ها را به تعطیل بکشانند.

برگرفته از پیام دانشجو
۱٣٣۶۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣٨٨       

    از : قادرنیا

عنوان : نه به انتخابات
چرا نباید در انتخابات شرکت کنیم ؟
نیک می دانیم که در طول ۳۰ سال گذشته هرگز انتخاباتی بر مبنی دمکراسی برگزار نگردیده و علت آن پر واضح است ، آن هم التزام به ولایت فقیه است که خود یک دیکتاتوری مطلق می باشد.
برای نظام جمهوری اسلامی در این شرایط خاص جهانی بالا رفتن شمارش آرا معیار می باشد، نه فرد.
خیمه شب بازی فعلی به نام مناظره تلویزیونی، تنها فریب عوام است برای اینکه به پای صندوق های رای کشانده شوند.
به راستی چرا هیچ یک از کاندیداها در رابطه با نقش رقیب در قتل عام ها و اعدام ها ی دهه ی شصت و قتل های زنجیره ای دست هم را رو نمی کنند ؟
و تنها فساد مالی آنهم از نوع بی خطر آن را مطرح می کنند؟
ا چرا در رابطه با انحصار واردات و صادرات کالاهای حیاتی همه شان سکوت می کنند؟ مگر این فساد مالی نیست ؟
الحق که گرگ ها همدیگر را می درند ولی استخوانهای هم را نمی جوند.
خط قرمز نظام همین جا است.
۱٣٣٣۰ - تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱٣٨٨       

    از : زنی از میدان ونک

عنوان : با سلام
من فکر می کنم که زنان و مردان سرنگونی طلب و دموکراسی خواه ایران نفاطی مشترک و غیر قابل انکار دارند. چه آنها که چپی هستند و چه آنها که لیبرال هستند. ما باید بر این این نقاط مشترک پای بفشاریم. تحریم تنها آغاز راه است. باید دید بعد از تحریم چه باید بکنیم. حکومت اسلامی واقعن امروز ضعیف و درمانده است، آب و حتا گنداب از هر سو به لانه این مزدوران خدا رخنه کرده است. برای ملتی با چنین سابقه ی تاریخی واقعن ننگاور است که این دستار بندان زلو صفت بر مسند قدرتش باشند. هر روز که بر قدرت این رژیم منفور می گذرد بر مسئولیت ما نیز افزوده می گردد. امروز حزب توده و همپیمان با ارتجاع از نیروهای چپ جدا شده، از سوی دیگر گروهی از چپهای غیر توده ای دوباره گول خورده اند و در ایران فعال شده اند که باید از از این فرصت برای حتا تغییری اندک استفاده کرد. اما آنها این را نمی دانند که حکومت دارد از آنها استفاده ی ابزاری می کند تا پایه های لرزانش را قدری آرامش بخشد. آنچه که من به عنوان زن و شهروند تهرانی می بینم نه گفتن مردم است به این خمیه شب بازی عروسکی. و جاب است که همه جا از این اصطلاح خیمه شب بازی استفاده می کنند. دیگر موضع بسیار جالبی که حکومت را کلافه کرده این است که مردم به فحش رو آورده اند، مردم با توهین های گاها زننده تمامی ارکان و بنیادهای حکومت را هدف قرار می دهند. روزانه در تهران و تنها در منطقه من دور و بر میدان ونک صدها تلفن موبایل کنترل می شود. آنها وانمود می کنند که در پی یافتن فیلم سکسی هستند، ولی آنچه را جونان می گویند چیز دیگری ست. دوسه جوان که کنترل شده بودند می گویند که آنها اتفاقا فیلم سکسی بر روی موبایلشان بوده و پاسداران آنرا ندیده گرفته اند! آنچه را در تهران بنام ـ نهصت فحش ـ قلمداد کرده اند بسیار فراگیر است. متاسفانه کسی از روشنفکرا، رادیوهای مستقر در خارج، تلویزیونهای برون مرز و سایتهای اینترنتی به آن نپرداخته اند. به نظر من این پدیده ، پدیده ای قابل اعتناست. چه بسا بشود آنرا کانالیزه و رهبری کرد. گفته می شود که سران این نهضت جوانان حداکثر بیست و پنج شش ساله و حتا دبیرستانی هستند. و این سن و سال بسیار حائز اهمیت است.چند روز پیش شعار بسیار پر مفهومی روی موبایلها رفت که تا حتا همین امروز نیز ادامه داشت و آن این بود: فحش امروز یک اسلحه است نه یک بی ادبی!! این البته دو معنی داشت یکی برای سمپاتیزانهای نهضت بود تا به آنها بگوید که بدانند که این « فحاشی » زود گذر و مقطعی ست، و دیگر مفهوم این بود تا به بدیگران و دریافت کنند، و منتقدین آن بگوید که این فحاشی یک ازار است. در هر حال ما چه موافق فحش باشیم یا مخالف فرقی نمی کند این حرکت تمامی جامعه را گرفته باید از آن استفاده کرد باید آنرا کنترل کرد. و در پایان من به این سایت و نوشتارش و موضع گیریش تبریک می گویم. در عین حال یادآور می شوم که خوب است قدری صفحاتش را جذابتر کند.
۱٣۲۹۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱٣٨٨       

    از : دریادل توانا

عنوان : ایستاری منطقی با اهدافی روشن و دست یافتنی
براستی با توجه به مقام جایگاه و نقش و اثر نیروهای تحول خواه از نظر کیفی و کمی موضع نوشتار حاضر ستودنی است. این نیروها علیرغم همه توان و موقعیت نباید همه هم خویش را مصروف تضاد جناحهای حکومتی نمایند و به نوعی در یکسو قرار گیرند چراکه آنها بر سر چگونگی حفظ نظام با یکدیگر تضاد دارند نه اصل نظام یا مطالبات مردم ................... شرایط جامعه ما بگونه ایست که اگر نیروهای دموکراسی خواه ایران بدور از تعلقات ایدئولوژی بسوی اتحاد عمل حرکت نمایند می توانند بر روند های سیاسی اثر انکار ناپذیری داشته باشند.آینده از آن این نیروی عظیم است.
ایران برای توسعه و پیشرفت راهی جز تغییر بنیادی ساختارهای دینی حاکم ندارد این مهم تنها با اتحاد نیروهای دموکراسی خواه ممکن و میسر است. یادمان باشد که در اوایل انقلاب ما با حمایت از مواضع ضد امپریالیستی رهبری نظام اسلامی چه هزینه هائی پرداخت کردیم ................ امروز باید بر اصل آزادی و دموکراسی تکیه کنیم و آنرا مورد حمایت قرار دهیم امری که مرگ نظام را در پی دارد و به همین دلیل با آن مخالفت می نماید
خسته نباشید. به امید دیدار و پیروزی آزادی
۱٣۲۷۴ - تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱٣٨٨       

    از : پویان

عنوان : تحریم و ارزش سیاسی و عملی آن
اپوزیسیون ایران به مدت بیست و اندی سال سیاست تحریم را در پیش گرفته است و متاسفانه مقیاس و خط کشی وجود ندارد تا بسنجیم این سیاست تا چه حد به تغییر سیاسی جامعه ایران کمک کرده است. اگر فقط این سیاست را از منظر تنزه طلبی و تر دامن نشدن ببینیم حرف دیگری است اما اگر تحریم انتخابات در خدمت یک استراتژی بزرگتر و هدف نهایی است ارزش گذاری آن باید با معیارهای دیگری به جز درغلتیدن به سانتیمانتالیزم سیاسی انجام شود. رژیم اسلامی پس از هر انتخابات زرادخانه تبلیغاتی خود را به راه می اندازد و از شرکت میلیونی سخن می گوید و اپوزیسیون نیز به شیوه خود از تحریم گسترده می نویسد. به هر حال یک مشارکت ۵۰ درصدی کمابیش وجود دارد که دلایل متعددی در آن نقش دارند. در هر صورت، به این سوال که تحریم آری یا نه بستگی به سایر اجزای سیاست شما بستگی دارد. به عبارت دیگر، بدون ترسیم چشم اندازهای محتمل تر جامعه ایران پاسخگویی به این پرسش منفرد ناممکن است. کسی که به تحریم دل می بندد، به آن که بدون ارزش عملی فقط به بهانه نجس نشدن انتخابات را تحریم می کند کاری ندارم، باید توضیح دهد که این سیاست چگونه در یک گستره وسیع تر به نیل به هدف استقرار دمکراسی کمک می کند. آیا آن ها تحریم را حلقه ای از یک زنجیر که به یک انقلاب می انجامد می بینند؟ آیا واقعا چشم انداز یک انقلاب و واژگونی حکومت توسط یک جنبش گسترده توده ای در کوتاه مدت ممکن است؟ کدام فاکتورها این تحلیل را تایید می کند؟ بالعکس، آن که به شرکت در "انتخابات" نیز متمایل است، علیرغم ظاهر ایجابی سیاستش، از این که واقعا این شرکت چقدر با درگیر شدن در یک دور باطل تفاوت دارد باز می ماند. پس آن چه می ماند آن است که ارزش عملی تحریم یا شرکت در آن تفاوت عملی چندانی ندارد و هیچیک تاثیری قاطع بر روند وقایع ندارد. در واقع صف بندی واقعی نیروهای سیاسی در فردای این انتخابات بدون توجه به موضع سیاسی هر یک از این نیروها نسبت به انتخابات شکل خواهد گرفت. و کلام آخر آن که سرنوشت جمهوری اسلامی بیش از آن که در داخل رقم بخورد در برهمکنش آن با جهان شکل خواهد گرفت، و تصادمی که حتمی الوقوع است صف بندی نیروهای سیاسی را شکل خواهد داد. بنابراین، انرژی فراوان بر این موضوع صرف کردن بیهوده و عبث است.
۱٣۲۴۲ - تاریخ انتشار : ۱۴ خرداد ۱٣٨٨       

    از : چوخ بیلمز

عنوان : آفتاب از کجا در آمد؟
باعث خوشوقتی است که بلاخره سایت اخبار روز بر خلاف نظر دوستان اکثریتی خود به معرکه جمهوری وحشت "نه" گفت اما معلوم نیست که بلاخره آفتاب از کدام طرف در آمد که این معجزه اتقاق افتاد؟ بهرحال این یک قدم مثبت است و توصیه به شرکت در شعبده بازی آخوندهای شیاد فقط دهن کجی به مردم ایران است.
۱٣۲۲۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ خرداد ۱٣٨٨       

    از : خواننده اخبا روز

عنوان : نه به چمهوری شناخته شده اسلامی!
با اخبار روز شدیدا موافقم، نـه!!! به جمهوری اسلامی با همه چهره های شناخته شده اش!
۱٣۲۰۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ خرداد ۱٣٨٨       

    از : دوست خوب

عنوان : پاشید پاشید که وقته جنگه
منبع / نویسنده: شما مبارزین هم پیشروی کنید تا تهران

جمعیت چند میلیونی یا چند صد هزار نفری بلوچ ها نمی تواند شهر را در محاصره خودشان بگیرند ؟؟ همه با هم متحد بشوند در مقابل چند صدتا شپشو مضخرف بسیجی و پاسدار خودفروش . اول زاهدان را بگیرند و پیشروی کنند و بقیه شهرهای ایران را از خامنه ای دزد بگیرند کاری ندارد مثل اب خوردن است پاسدارها فرار می کنند به تهران شما مبارزین هم پیشروی کنید تا تهران مردم ایران با نقل و نبات از شما پذیرایی می کنند پدر اینها ، بسیجی ها و سپاهی ها را در می اورند
۱٣۱۹۹ - تاریخ انتشار : ۱٣ خرداد ۱٣٨٨       

    از : بیننده عاقل

عنوان : قیام سراسری: همزمان در همه استانها
قیام سراسری: همزمان در همه استانها
منبع / نویسنده: اقوام ایرانی
تهران باید خودش قیام کند.

بنظر من این انتظاری عبس است که تهرانیها بنشینند و اقوام ایرانی بیایند آنها را آزاد کنند. هر کسی در همان منقطه خودش باید قیام کند که بیشترین آشنایی را به آنجا دارد و مزدوران حکومتی را از آنجا بیرون کند.

استانها که آزاد شوند حکومت خود بخور ضعیف شده و از هم خواهد پاشید.

استان مرکزی هم مستثنی نیست. استان مرکزی هم قیام کند! چرا که نه؟ مگر چه چیزی از دیگر استانها کم دارد؟

در هر استان نیروهای مبارز میدانند خط حرکت چیست و تعیین شده مرحله به مرحله چگونه باید پیش رفت. همین را میتوان در همه استانها همراه با هم پیش برد.

قیام همزمان در سراسر ایران مرحله بعدیست.
و بترتیب باید گروه گروه ارگانها را تسخیر کرد.

با چریکها در پیش و مردم هم در سراسر شهر بدنبال آنها پیش بسوی ارگانهایی که در مرحله اول است. و بهمین ترییب.

نیروهای انتظامی باید سلاحها را به مردم بدهند و فرار کنند و از استان بیرون بروند. وگرنه در مرحله های بعد تصور میکنم مرگ دسته جمعی نظامیان ممکن است وقت فرار به آنها ندهد.

پیشاپیش هم مردم میدانند که مثلا در روزهای آتی باید در خانه بمانند و به اداره ها و اماکن دولتی و ارگانها مراجعه نکنند!
به سر کارهای دولتی در ارگانها نباید بروند.
باید تنها یک حداقلی در هر اداره ای بمانند.

چاره ای نیست جز اینکه اعتصاب صنفی بکنید
و تعطیل عمومی در شهر اعلام شود.
و مواد خوراکی در مدارس بین کودکان پخش شود.
و امکانات بهداشتی درمانی سرپایی هم در مدارس مستقر شود. این بر عهده داوطلبان و زنان است.

کسانیکه با نظام همکاری میکنند از فرمانداری و استانداری به پایین شناسایی شده اند و بهترست به شهرهای خودشان بازگردند چون نماینده مردم نیستند و شغلشان برسمیت شناخته نمیشود.
خواهش داریم بخاطر پول و مقام نمانید و جانتان را در خطر نیندازید. تا خدای ناکرده گروگان گرفته شوید یا در خلال آزادسازی ارگانها زیر دست و پا له شوید.

نظام ظلم بهترست بیش از این برای حفظ قدرت
اقوام ایرانی را سرکوب نکند
چون اگر ادامه دهد بد می بیند.

بهترست دست از جنایت علیه مردم بپا خواسته برای حقوق انسانی خود دست بردارید حاکمین! اگر ایرانی هستید! اگر نه که ادامه دهید تا گور خود بکنید.

حق مردمان است که علیه ظلم قیام کنند
حق مردمان است که نظام ظلم را چپه کنند
و خواهند کرد.

پاینده ایران
۱٣۱۹٨ - تاریخ انتشار : ۱٣ خرداد ۱٣٨٨       

    از : آتوسا بزرگمهر

عنوان : نقض حقوق اساسی میلیونها ایرانی
مدتها ی ست ، تصمیم گرفتم که در این بحث ها نباشم ، چون متقاعد شدم که اراده ای وجود دارد که موضوع بحث ها را از مسیر بیرون می کند . بعداز چند ماه دوری از اظهار نظر می بینم از که تنور « انتخابات » توسط ما که از اساس حق داشتن کاندید نیستیم بیشتر از مردم کوچه و بازار داغ شده که رژیم با دمش گردو می شکند.

گفتن نه ، به جمهوری اسلامی ظاهراْ آسان ست ، و لی جمهوری اسلامی با انواع فجایع از همان اول انقلاب ، عهد ننگین خود را بر این پایه گذاشت که به هیچ صدای معترض رحم نکند. چنان وقیحانه کرد، که امروز پس از ۳۰ سال ، حتی خودشان با بی آبروئی آن فجایع را به بر زبان آورده و به گردن یکدیگر می اندازند.

مشکل در کجاست که این هیولای بدخیم چنین به بقای خود ادامه داده ست ؟
دوستان گرامی به کسی بر نخورد ! ایران ما از عقب ماندگی شدیدی در بسیاری زمینه ها رنج میبرد که همیشه بستر پرورش و تکثیر خرافات و زهد فروشی بوده و هست ، البته که بعداز انقلاب ابعاد وحشتناکی به خود گرفته ست. همه میدانیم ، بخشی از مردم از این حکومت مذهبی حمایت می کنند. این موضوع بحث من نیست . بخشی از مردم در خیلی از کشورهای پیشرفته هم «مقدس مآب » یا کلیسائی هستند و تعداد آنها ، در این و یا آن کشور کم وزیاد میشود.

نکته ی کلیدی و مورد نظر من اینست که آدمخواران حکومت اسلامی ایران ۴ نفر معلوم الحال را علم کردند تا خیمه شب بازی «انتخابات » را به نمایش در آورند. خوب توجه کنید !
آن بخش از مردم سنتی و عامی ایرانی که در سراسر ایران منتظرند که «آمال » و « حوایج» آنها توسط احمدی نژاد «مستجاب » گردد معلوم نیست تا کی به این «امامزاده » ها دل خواهند بست. در این بخش رهبران مذهبی و نظامی بیشترین سرمایه گذاری را کرده و می کنند که «رای » عوام الناس را برای بقای رژیم حفظ کنند.
ولی ، موضوع محوری نیروهای ده ها میلیونی اجتماعی مدرن و عرفی ایران ست که عمدتا ۳۰ سال ست بار مصیبت ها را بدوش کشیده اند.

تا زمانیکه نیروهای سیاسی مخالف و منتقد جمهوری اسلامی به این نیروهای عظیم و بالنده عنایت ننماید و از حقوق تضییع شده ی آنها نمایندگی نکنند ، امکان تغییرات کیفی در روحیه مبارزاتی آنها وجود چشم گیری نخواهد داشت.

تمام نیروهای مخالف جمهوری اسلامی از راست تا چپ در میان نیروهای عرفی و مدرن ایرانی، نیروی بالقوه و با لفعل دارند.
تمام نیروهای مخالف جمهوری اسلامی حق دارند که از نداشتن حق انتخاب کردن و اتخاب شدن میلیونها ایرانی در داخل و خارج کشور به تمام مجامع معتبر بین المللی مراجعه کنند با پشتکار و خستگی ناپذیر و دائمی و نه فقط پیش از «انتخابات» !!

بگذار مردم عامی به احمدی نژاد ها یا به هر «حزب الهی » یا «اصول گرا» یا «روشنفکر مذهبی » یا «اصلاح طلب حکومتی » رای به دهند
این که «خلاف » نیست . جدی عرض می کنم .

ولی چرا نباید میلیونها نفردیگر حق رای دادن به کاندید مورد نظر خود نداشته باشند ؟
تمام نیروها باید بر این نکته متمرکز شود !
باید از این طریق برای جلب نظر مردم در داخل و خارج استفاده کرد . مردم بتدریخ و مستمر باید به به خود بیایند و با شناخت از این حق برای دفاع از آن آماده شوند.

حتی مردم عادی ، عامی و سنتی باید ببینند که میلیونها نفر فقط میخواهند نماینده ی خودشان را داشته باشند و این هموطنان نیز باید از تمام «تهمت ها » و «عوام فریبی» ها حکومت علیه نیروهای عرفی و غیر مذهبی با خبر شوند. بخودشان مربوط ست که فاصله بگیرند یا نگیرند.

من دراین روش «حقوق بشری» حمایت ملی و بین الملی را بیش از سایر شعار ها و روش های سیاسی در دسترس می بینم .
باید دست حکومت را در عوامفریبی بست.

بگذار نیروهای خارج از حکومت در داخل و خارج ایران که این فاجعه بزرگ نقض حقوق بشر در ایران را به دلایل نامعقولی نمی بینند و با دعوت از مردم در «انتخابات» آب دل به روی کار آمدن کاندیدی به غیر از احمدی نژاد بسته اند. این بار نیز همان دلخوش کنک های ۳۰ ساله را تکرار کنند.
این هم حق حقوق بشری آنهاست که به «هر» مرتجعی که میخواهند رای دهند.

ولی باز هم تکرار میکنم ، ما حق داریم تا زمانیکه نتوانیم به کاندید مورد علاقه ی خود رای دهیم . این نقض اساسی حقوق بشری حکومت مذهبی را بعنوان شعار اساسی و داپمی در سراسر ایران و جهان به انواع و اشکال توزیع نمائیم، باید رژیم را محاصره کرد.

آتوسا بزرگمهر
۱٣۱٨۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣٨٨       

    از : کسرا معمار

عنوان : انکه گفت اری انکه گفت نه
یک خانه پر ز مستان
مستان نو رسیدند
همبستگی تان را با جنبش مردم ایران در نه به انتخابات تبریک می گویم
انانی که دور و بر کاندیدا ها حلقه زده اند نمی دانند منصور اصانلو کیست و کجاست
نمی دانند دانشجویان ستاره دار چه کسانی هستند نمی دانند خاوران در کجای تهران واقع شده دختران روسری شل پسران ژل زده رقص سبز مد موسوی و رهنورد تا پایان روز رای گیری برقرار است.
بعد از ان روز نخود نخود هر کی رود خانه خود
باز همان حکومت ولایی همان حکم حکومتی همان ایما واشاره شرع مقدس
دوستانی که زحمت کشیدند و بار گرانی بر دوش تا به کشف نایل شدند که باید رای بدهند دهن کجی به جنبش مردمی کردند که پویا وزنده است اگر موسوی ها می ایند تا این جنبش را به بیراهه ببرند گور خود را می کنند .اپوزسیون فراموشکار
و سازشکار راه به جایی با بارگاه ولایشان ندارد
۱٣۱۵۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱٣٨٨       

    از : Hadi Shahab

عنوان : چرا حمله رژیم به ترکمن صحرا و کردستان را مورد اشاره قرار نمی دهید
سایت اخبار روز,
شما که بدرستی چهار کاندیدای ریاست جمهوری اسلامی را از کار گذاران این رژیم می بینید و به این نمایشات مانند بسیاری دیگر از مخالفان نه مگویید پس چرا در شماره ۵ به اعدامهای سال ۶۰ و دهه ۶۰ از سوی رژیم اشاره نمی کنید. بلکه فقط از انقلاب فرهنگی سال ۵۹ و اعدام های دسته جمعی سال ۶۷ نام می برید.
چرا حمله رژیم به ترکمن صحرا و کردستان را مورد اشاره قرار نمی دهید...
سایت اخبار روز پیش بینی می کند.
نیروهای هوادار دموکراسی و برابری طلب بعنوان یک جنبش در آینده می تواند "..این جنبش وقتی به همه ی قدرت خود مجهز می شود که بتواند نمایندگان خود را در برابر کاندیدای مورد تایید ولایت فقیه و شورای نگهبان در انتخابات ها قرار داده و از این نمایندگان تا پایان و با استواری حمایت کند."
سی سال از عمر این رژیم گذشت. معلوم نیست کی به این واقعیت میرسیم که این رژیم به انتخابات آزاد و شرکت کاندیداهای "نیروهای هوادار دموکراسی و برابری طلب" هیچگونه ارزشی نمی گذارد و هر کس که مخالف ولایت فقیه و این رژیم باشد حسابش را بموقع میرسد...
این رژیم با یک جنبش توده ای سرنگون می شود نه با یک انتخابات آزاد.
۱٣۱۴۷ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨٨       

    از : : امضاء محفوظ از تهران

عنوان : به آذر کردستانی
دوست عزیز آری من و دیگران روی واژاه ها حساسیت داریم و خواهیم داشت. ما در ایران ایران زیر نفس نحس امام زمان در حال جانکندنیم. این جانکندن برای همه ی ایرانیان است. من خودم واقعا از مادری رشتی و پدری تبریزی هستم و در در جنوب تهران زندگی می کنم. انچه را با نوشتن نام کثیف احمدی نژاد آوردم سمبولیک بود، واز نوشته ات هم معلو.م است که آنرا بخوبی فهمیده ای. هر کس در ایران کاری بخواهد بکند باید از واژاها بترسد و هر واژه ای را در هر جایی استفاده نکند. در ایرانی که ما زندگی می کنیم در دوساعتی تهرانش یک زبان دارد، در سه ساعتی آن یک زبان دیگر، در چهارساعتیش زبانی دیگر بنا بر این اگر این فارسها اینقدر وحشی و نامرد بودند که آخر تا حالا همه را فارس کرده بودند، چرا بیراهه برویم، هان! من می گویم واژاه ملیت واژه درستی نیست و اسلحه بدست می دهد، واژه قوم، و اقوام وآزه ی خوبی و خودت هم آنرا بخوبی می دانی. راجع به اسم احمدی نژاد هم که آوردم و البته با مبالغه عمدی اگر دوباره نوشته ام را بخوانی می فهمی که منظورم چیست. با اجازه ات من نگهبان شبانه و دانشجوی روزانه و شوفر تاکسی هراز گاهم باید بروم. شبت در هر جا هستی بخیر. ما اینجا را آماده خواهیم گرد و با اشک آب و جارو تا تو بیایی، هر کجا هستی بگو در ایرن نگهبان یک موسسه ی نیمه دولتی می تواند با اینترنتش بدون فیلتر با همه جا ارتباط برقرار کند و حتا فیلمهای خوب خوب هم ببیند، همان فیلمهایی که رهبری در اتاق خواب می بیند البته پیش و پس نماز شب.
۱٣۱۴۲ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨٨       

    از : حسن کیانزاد

عنوان : انتخاب میان بد و بدتر یعنی تسلیم در برابر استبداد حاکم و پذیرش سرنوشت محتوم
رویکرد شما "نه به جمهوری اسلامی" در رابطه با انتخابات و بویژه کوشش های شما در رسانه اخبار روز و همچنین برگزاری برنامه های اینترنتی بسیار روشنگرانه و رایزنانه بوده، بگونه ایکه بسیاری از هم میهنان ما در این میان توانسته اند موضع راستین خود را نسبت به آن، بیان بدارند.بر تحلیل درستی که ارایه دادید، چیزی دیگر نتوان افزود. شرکت در این سیاه بازی فرمایشی بهر بهانه ای، از جمله انتخاب میان "بد و بدتر" یک انفعال سیاسی است و پذیرش اصول وقوائد نابرابر و غیر دموکراتیک حکومت سرکوبگری که در ۳۰ سال گذشته تمام موازین و مناسبات متعارف جهانی را در زمینه برگزاری یک گزینه آزاد زیر پا گذاشته است. در انجام این کنش های آزادیخواهانه و مردمی و ملی، همواره پیروز و سرفراز باشید.
۱٣۱٣٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨٨       

    از : جمشید احمدزاده

عنوان : امروز دیر ست
نه به جمهوری شما درست ست !!!!
- تا زمانیکه نیروهای نیروهای از این تشتت «شرم آور » و عقب مانده فاصله نگیرند راه به جائی نمی بریم
- تا زمانیکه بر خلاف موافقان حکومت با هر صغری و کبرائی آرای تحریمیان مشخص نشود این موضوع در حد شعار باقی خواهد ماند
میگویند در انتخابات قبل ۲۵ درصد پای صندوق ها نرفتند . از کجا معلوم ست که همه اهل تحریم بودند یا مانند بقیه کشورها یک عده هیچوقت در انتخابات شرکت نمی کنند چگونه می توان ناظر بر افزایش این آرا بود؟
- چرا در لحظه ی آخر موضع گری میشود ماهیت جمهوری اسلامی öکه ار قیل معلوم ست ؟
۱٣۱٣۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨٨       

    از : آذر کردستانی

عنوان : چرا با احمدی نژاد؟
دوست جنوب تهرانی عزیز
با سلام یادداشت شما را خواندم. از حساسیتتان نسبت به واژه ملیت حیرت کردم. میدانی اگر فکر تو را امتداد دهیم به طرز فکر حکومت گذشته ترکیه میرسیم؟ در ترکیه نه تنها از ملیت صحبت نمیکردند حتی کردها را هم ترک کوهی مینامنیدند.ولی نتیجه این فکر، به یکپارچگی و صلح نیانجامیده است. نتیجه آن سر برآوردن جنگی شده است که سالهاست ادامه دارد و در آینده اگر راه حل عادلانه ای برای آن پیدا نشود امکان خاموش شدن ندارد. واقعا شما فکر می کنید که واژه ملیت، ایران را تکه تکه میکند و یا سیاستهای سرکوبگرانه و تبعیض آمیز دار و دسته احمدی نژاد، که شما بدون هیچ ببخشید شرمی میخواهید دوش به دوش انها علیه سایر هموطنانتان اسلحه بدوش گیرید. دوست عزیز به نظر میرسد سوراخ دعا را گم کرده اید. شما به جای ملیت می توانید قوم و یا هر واژه دیگری بگذارید. مهم واژه نیست. مهم درک ماست از حقوق کردها، آذری ها، بلوچ ها و .. آیا مخالف تبعیض هستی و حقوق برابر آنها را می پذیری و یا نه. اگر علیه تبعیض و موافق حقوق برابرید به جای واژه ملیت هر کلمه ای را مایلید انتخاب کنید. اما برای من جمله شما هضم شدنی نیست. آخر چطور می توانید این جمله را بر زبان جاری کنید؟ منظورم سلاح برداشتن همراه یک آدمکشی مثل احمدی نژاد است. امیدوارم بدون فکر این جمله را نوشته باشید. اگر غیر از این است من فکر می کنم چقدر اخبار روز شانس آورده که مطلبش توسط شما تکثیر نشده است.
۱٣۱٣۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨٨       

    از : ناصری

عنوان : من نیز موافقم
من نیز با خانم هاله موافقم، ولی با نوشته ی دوست چند رگه هم موفقم و امیدوارم باز هم در حرمت تحریم کوشا باشد.
۱٣۱٣٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨٨       

    از : هاله

عنوان : موضع اخبار روز
موضع گیری بسیار خوب و مستدلی بود. خسته نباشید.
۱٣۱٣۲ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨٨       

    از : امضاء محفوظ از تهران

عنوان : ملیتهای ایرانی حرفی نابجاست و تنور خشونت آینده را هیزم می کند!
من بارها از سایتهای مختلف که بیشتر آنها در خارج ار کشور هستند مطالبی را چاپ و منتشر کرده و می کنم، آنها را گاهی تا مرز سیصد و چارصد هم فتوکپی کرده ام. باید بگویم می خواستم از این نوشته نیز استفاده کنم. فکر می کنم که این نوشته بسیار موثر و مستدل است. اما و اما، این واژاه ملیتها که ایران را از ملیتهای مختلف دانسته هم من ( سه رگه) و هم دو دوست دیگر را که اتفاقا یکی از آنها دورگه است را به شک انداخت. دوستان باور کنید که ما یک ملیت بیشتر نیستیم. این حرف شما که ایران را از ملیتهای مختلف می داند، هایلی است که پیشرفت ما و شما را سد می کند. من بارها گفته ام که مادر و پدر من رشتی تبریزی ند و من در تهران زندگی می کنم، موضوع را بخوبی می دانم، و واژها هر یک باری دارند که می تواند دهمچون کبریتی سرزمینی را به آتش بکشند. هشدارید. اگر در غرب زندگی می کنید نگاه کنید آنها روز بروز بهم پیوسته تر می شوند، روز بروز مرزهاشان برداشته تر می شود، شما اگر در اروپا هستید ببینید چگونه اند! ایران ما هرگز نخواسته که پارسیت را به دیگر زبانها تحمیل کند، اگر هم جنین چیزی گاهی بوده زودگذر بوده است، با این حکومت چندین هزار ساله اگر پارسها خواسته بودند زبانشان را تحمیل کنند امروز دیگر نه آذری زبانی بود و نه لر زبلانی و گیلکی زبانی و نه پلوچی و نه... آری درست قضاوت کنیم. بیهوده تنور خشونتهای آینده را آماده نکنیم. من حکومت اسلامی را حکومت آدمخواران و متجاوزان و خونخواران و... می دانم، اما و اما و باز هم اما اگر ببینم میهنم دارد بسوی پاره پاره شدن می رود، در رکاب احمدی نژاد اسلحه بدست خواهم گرفت، آری من که در این جنوب شهر تهران زیر سایه نحس اسلام و قرآن دارم جان می دهم. و تنها من نیستم که این چنینم، ایران اینچنین است. و دوباره هم بگویم که این مقاله ی بسیار خوبی ست و حیف که در جایگاه بهتری در صفحه ی اول گنجانده نشده.
۱٣۱۲۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ خرداد ۱٣٨٨