از : سیاوش ایرانی
عنوان : ادعای آزادیخواهی و یا باور جدی به آزادی نظر مخالف داشتن
آقای صلاحی شما نوشته اید کسی نباید به مخالف سیاسی خود که طور دیگری میاندیشد توهین کند.ولی خود شما یادتان رفت که به هیمن گفته خود حد اقل در نوشته چند سط ری خود پایبندی نشان دهید. هم به خانم وفا و هم به آقای بنی صدر توهین کردید. ! رتب خودره منع رتب نمیکند اقای صلاحی. پیداست شما اصلا به ازادی عقیده باور ندارید.چرا که با تمسخر باور خانم وفا به انقلاب اسلامی انقلابی که اکثریت مردم ایران در اسلامی بودنش متفق القولند هرچی سکولار است را برتر دانستید ! از اینرو مینویسم شما تنها ادعای آزادی خواهی دارید و د رواقع احترامی به باور خانم وفا که عین اکثریت مردم ایران است (که انقلاب سال ۵۷ انقلابی اسلامی بود) نمیگذارید پس شما در واقع تظاهر به ازادی خواهی میکنید چون باور اکثریت مردم را تحمل ندارید .
واما در مورد آقای بنی صدر پدر من از کسانی است که به صداقت بنی صدر حاضر است قسم بخورد من آن زمان کوچک بودم ولی در خانوا ده ما مرتب از دفاع بنی صدر از مردم در قبال اقای خمینی سخن به میان میآید.جدیدا نیز کتاب نامه ها ی ایشان را به خمینی خواندم و متوجه شدم پدر من چقدر در برداشتش نسبت به بنی صدر به من واقعیت را گفته است. من نمیدانستک که خانم وفا نیز همار آفای بنیصدر است این شناخت مایه خوشحالی من است چون اکنون به صداقت خانم وفا هم پی میبرم. وزیم حقایق دورتن بین صدر را بر ما سانسور کرده و یک مشت دروغ ساخته که شما نیز به تکرار همانها پرداخته اید. شما نیز آقای صلاحی هم زبان با رژیم هستید در دروغ پراکنی علیه بنی صدر که به خاطر دفاع از مردم اقای خمینی علیه وی کودتا کرده است. جدای از آن تحریمیانی که شما نام بردید از جمله مجاهدین خلق کجا و بنی صدر کجا و نوع تحریمشان نیز با هم زمین تا اسمان فرق میکند. من به مقالات اقای بنی دصر از سال ۸۰ تا به حال که در سایت ایشان ماست مراجعه کرده م و هیچ استدلالی را در غیر آزاد دانستن انتخابات در درون وزیم حاکم و محکوم کردن نظارت استصوابی و ..از استدلال ایشان ندیدم . من سایر احزابی را که نام بردید میشناختم اگر کمی انصاف میداشتید مقایسه میکردید بین مواضع آنها و مواضع آقای بنی صدر در مقالاتشان در زمان های مختلف انتخابات این رژیم و میدید که کدام یک مستدل تر است؟ من که مواضع چند تا از احزاب نام برده شما را تعقیب کرده ام ولی دیده ام در انتخابات مختلف مواضع ضد و نقیض داشته اند گاهی موافق انتخابات خاتمی بودند گاهی موافق رای دادن با رفسنجانی و.. ولی مقایسه کردم آنها را با مواضعی که آقای بنی صدر در ۲ انتخاب خاتمی ونیز در سال ۸۴ نسبت به نامزدی رفسنجانی داشتند و دیدم انصافا هیچ کس مثل ایشان بدرستی به نامشروع بودن ، غیر ازاد بودن و غلط بودن نظارت استصوابی استدلال نکرده است.
آقای صلاحی مواظب باشید حب و بغض شخصی به قول قران باعث نشود که در مورد دشمن نیز جانب عدالت را رها کنید.
مگر اینکه به محض دریافت این امر که من نیز مسلمانم من را نیز مسخره کرده و مرتبه ای پایین تر از افراد سکولار برایم قائل شوید و دست به نصیحت دوباره زنید!
۱۴۴۵۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱٣٨٨
|
از : احمد صلاحی
عنوان : «انتخابات» غیر آزاد با تقلب و بدون ضمانت رسیدگی ۳۰ است که تکرار میشود.
هموطن گرامی سیاوش ایرانی . در باره «انتخابات » در ایران اید ه ها ، برخورد ها و عملکرد های متفاوت وجود داشته ست . موضوع یه شرکت یا تحریم «انتخابات » محدود نمیشود . هیچکس نمی تواند به دیگران که مثل او نمی اندیشند توهین نماید.
اشتباه ست که شرکت میلیونی مردم در انتخابات را بحساب اتوریته ی مبلغین شرکت در انتخابات گذارد و هرچه می توان به آنها نسبت داد.
شما در «ا نتخابات » شرکت کردید و حق به خانم ژاله ی وفا میدهید ولی من نه شرکت کردم و نه تحریم کردم و موضوع انتخابات را مهم تر از این ها میدانم و زندگی در همین چند هفته ثابت کرد که مردم در داخل و خار ج از کشور بدور از «رهنمود های » تحریم کنندگان و «الیت» سیاسی تمام محاسبات رژیم را بار دیگر بهم ریختند. این مانند محصول «دیمی » ست نمی توان آنرا دست کم گرفت نمی دانم اگر مردم حرف امثال خانم ژاله وفا را فقط در خارج از کشور گوش داده بودند چه میشد؟
ببینید بیانیه های مختلفی از فعالان فرهنگی و سیاسی برای «تحریم » داشتیم که هر کدام بسیار از خانم وفا سرشناس تر و اصلا سکولار و اهل «انقلاب اسلامی » هم نبودند . اتحاد فدائیان خلق- چریکهای فدائی - راه کارگر - مجاهدین خلق- شورای مرکزی جبهه ی ملی ایران (ادیب برومند) - نهضت مقاومت ملی ایران - کومله و حزب دموکرات کردستان - حزب ایران - اتحاد دموکراسی خواهان ایران -جمهوریخواهان لائیک و دموکرات .
من آرزو می کنم نیروهای نامبرده در بالا که ارجمندترین مردان و زنان ایرانی در بین آنها عمری مبارزه کرده اند بتوانند بجای اعلامیه تحریم در آستانه ی « انتخابات » به جمع آوری دائمی اسناد و و اطلاعات برای سازمان های بین المللی و بسیج نیروها برای خواست انتخابات آزاد مطابق استاندارد های بین المللی روی بیاورند و حتما از تکرار نمایش های انتخاباتی حکومت جلوگیری خواهد شد. این حق ماست !
دوست ارجمند برای انتقال از حکومت کنونی به مردم سالاری نه جبهه ای داریم نه تفاهم بین نیروها که حکومت وقت ، بینهایت از این بابت کیف می کند. و معتقدم حتی ما از استراتژی مبارزاتی علیه جمهوری اسلامی در زمینه ی «انتخابات» هم رنج می بریم. تمام نیروهائی که بحق از نقض حقوق بشری انتخابات «همیشه» از اول انقلاب انتقاد داشتند. حق داشتند و دارند که تا زمانی که این بختک بر مال و جام مردم سایه افکنده برای احقاق حق خود در تمام زمینه ها مبارزه کنند تا دستان خون آلود و متقلب این رژیم را به جهانیان نشان دهند. از همان رفراندوم ۵۸ دوستان غوغا سالار دست خمینی و باند او را در سوء استفاده از «انتخابات» باز گذاشتند . «کسی که رای نداده حق نظر نداره !» مگر بنی صدر تئورسین «اقتصاد اسلامی » برای حذف دیگر کاندیدا ها در اولین دوره «انتخابات» ریاست جمهوری اهمیت داد ؟
مگر در روز خواباندن دانشگاه در چمن دانشگاه نگفت تازمانیکه «قائله » ی کردستان را تمام نکند «پوتین » از پایش در نمی آورد.
مگر بنی صدر و شرکا نسبت به نبود مصونیت پارلمانی برای خسرو قشقائی ، احمد مدنی و قاسملو که به مجلس اول راه یافتند و هرگز نتوانستند در نقش وکلای مردم خود انجام وظیفه کنند اهمیت داد؟ انحصار طلبی حکومت ۳۰ سال سابقه دارد و در همین دوره ی قبل مگر شورای نگهبان با تقلب علیه رقبای خودی خود رفسنجانی ، کروبی و معین احمدی نژاد را رئیس جمهور نکردند؟ ما که هیچوقت کاندیدای سکولار در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری نداشتیم. ولی حق داشتیم و داریم که همیشه علیه این نقض حقوق بشری رژیم مبارزه کنیم
آری تشتت در آرا و عقاید اجازه نداده که در این باره به اجماع برسیم .صادقانه به موضوع نگاه کنیم آیا بهتر نبود تا تمام جریانات سیاسی بخصوص در خارج از کشور مبارزه بخاطر نبود کاندیدهای مورد قبول مردم و حذف دائمی آن توسط شورای نگهبان - خامنه ای و تقلب ها در بازی ها «انتخاباتی » را افشا نمایند تا حکومت از بازی «انتخاباتی » نتواند سوء استفاده کند. آیا نمی شد در این سالها طوماری برای این نقض قابل فهم جامعه ی جهانی تهیه کرد تا طومار شورای نگهبان را برای همیشه بست.
خمینی به ۹۸،۲ درصد اول انقلاب «پز » میداد امروز هم خامنه ای با وقاحت به میلیونها رای مخالف احمدی نژاد و بارگاه ولی فقیه «افتخار » می کند - بنی صدر به ۱۴ میلیون رای متخذه در اولین دوره ی ریاست جمهوری افتخار میکرد و خاتمی هم در ۲ خرداد ۷۶ همین طور و امروز هم پس از ۲۳ خرداد ۸۸ می بینیم که آرای مردم آن قدرت و صلابت لازم را ندارد ! هیچ مرجع ملی و جهانی برای این تقلب کثیف وجود ندارد.
مردم برای ۱۴ میلیون رای بنی صدر چه کردند ؟ خاتمی و کروبی هم بین موکلین خود و خامنه ای متاسفانه با خامنه ای کنار آمدند.
ارای میلیونی مردم به موسوی و کروبی دوباره وجه المصالحه ی امیال پلید خامنه ای و مافیای سپاه قرار گرفته ست.
«انتخابات» غیر آزاد با تقلب و بدون ضمانت رسیدگی ۳۰ است که تکرار میشود.
به مصاحبه ی دکتر عبدالکریم لاهیجی در باره ی بیانیه ی فدراسیون جوامع حقوق بشر که قبل از «انتخابات » صادر شد مراجعه شود که این موضوع را تصریح نمودند. و نقض آشکار حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی ا شاره نمود : میلیوینها ایرانی از داشتن کاندیدا خود و انتخابات آزاد محرومند.
آقای سیاوش ایرانی از این زاویه با موضوع برخورد میکنم که تمام نیروهای غیر حکومتی همسو برای احقاق حق باید مبارزه کنند و رژیم را با تمام امکانات ملی و جهانی تحت فشار بگذارند. مبارزات و رقابت های بین گروهها باید دوستانه و سازنده باشد وگرنه راه بجائی نخواهد برد.
احمد صلاحی
۱۴۴۴٨ - تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱٣٨٨
|
از : همشهری .
عنوان : تحریم انتخابات به نفع رژیم بود
در انتخابات این مردم بودند که موسوی را به دنبال خود کشیدند و "یک حرف و دو حرف"، در دهانش گذاشتند و " دستش گرفتندو پا به پا بردند تا شیوه راه رفتن" ش ، آموزند. این روشی است که با بکارگیری خرد و تجربه جمعی ، برگزیدند. آن ها موفق بودند و به هدفی بزرگتر ازانتخاب شدن موسوی دست یافتند. آیا دیدن دستاورد چنین اقدامی ، احتیاج به شم سیاسی قوی دارد که برخی دوستان ، از جمله خود خانم وفا، در توجیه "تحریم" ، به ملاخور کردن نتیجه انتخابات اشاره میکنند؟ واقعا جای تاسف است .
مردم را شما عملا به انفعال فرامیخواندید . لطفا نفرمایید که نخیر ما آن ها را سی سال است که به سرنگونی دعوت میکنیم. چون عذر بدتر از گناه خواهد بود.
نتیجه انتخابات در مقابل نتیجه این "هم رایی" و همایش مردم چه ارزشی میداشت؟
گذشته از آن ، مگر شما با تحلیل این که رژیم، احمدی نژاد را از صندوق بیرون می آورد ، دست به تحریم زدید؟ شما میگفتید که هیچکدام از کاندیداها با هم فرق اساسی ندارند. حال میبینید آنقدر فرق داشتند که حاکمیت برای حذف یکی به نفع دیگری چنین خود را بی آبرو کند .
آرزوی رژیم این بود که مردم به حرف شما گوش میکردند و در خانه می نشستند.
۱۴۴٣۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱٣٨٨
|
از : سیاوش ایرانی
عنوان : از رای دادنم در این نظام سخت پشیمانم
خانم وفا عجب قلم زیبایی دارید و چه دقیق رفتار و گفتار سیاستمداران را زیر نظر دارید. بسیار لذت بردم از تحلیل دقیقتان .دستتان درد نکند. در ضمن باید اقرار کنم من رای داده ام و بعد از خواندن نظر و تحلیل شما بسیار از اینکارم شرمنده شدم.
مقاله شما من را از یک خواب که همه اش بر خوش خیالی بنا شده بود بیدار کرد.
من چون جوان هستم و در ساسیت چندان تجربه ای ندارم ادعای بینش سیاسی قوی نیز ندارم. ولی انتظارم از کسانی مثل موسوی و خاتمی که ادعای اداره امور را اونهم به عنوان رئیس جمهور همه ما مردم داشتند این بود که قدری بیش ا ز ما مردم عادی به کلک هایی وراهکارهایی که در وزارت کشور میتوانند در مورد تقلب به ما مردم بزنند وارد باشند و حد اقل از قبل حساب این بخشش را هم کرده باشند که اگر تقلب شد چه باید کرد؟
ولی گویا اونها حتی از ما مردم که بلافاصله به اعتراض عملی برخاستیم بی عمل تر و بی برنامه تر بودند.
انتظار نداشتیم این آقایان اینچنین بی برنامه سکوت کنند و به لانه هایشان بخزند.اکنون بعد از مطالعه مقاله شما می فهمم که ابتدا خود ما مردم مسئولیم که که سوال نکردیم و تضمین نخواستیم . و برای رای خود ارزش قائل نشدیم.
چرا که اگر ما مردم نرفته بودیم رای دهیم و همه با هم یکپارچه آنجور که شما میگویید انتخابات را تحریم کرده بودیم کجا ممکن میشد خامنه ای بیاید و بگوید نظام ما از رای مردم مشروعیت گرفت! و احمدی نژاد پیروز و دارای رای بیشتر مردم است!؟ اون موقع فوقش ۳/۴ میلیون رای واقی طرفدرانش را می آورد و در کل جهان رسوا می شد . و میشد یک رئیس جمهور بی اعتبار با۳/۴ میلیون رای !
در سال ۸۴ نیز اگر خاتمی و لاری وزیر کشورش که می دانستند احمدی نژادبه کمک سپاه تقلب کرده از سر ترجیح نظام به همه ما ایرانی ها نمی امدند وبگویند این انتخابات سالمترین انتخابات بود! اون زمان نیز احمدی نژادشدید رسوا میشد . ولی خاتمی تاییدش کرد و عده ای از مردم منجمله من به خاتمی نظر خوب داشتیم حالا میفهمیم عجب کلاه گشادی سرمان رفته . اکنون خاتمی است که در سوراخ موش قایم شده در حالی که ما مردم خون داریم میدهیم در خیابانها همراه با موسوی ما را تنخا گذاشتند.خانم رهنورد دارد به قول خودش کار علمی اش ! را انجام میدهد و وزیم همه به ایشان کاری ندارد ولی در همون موقع وقتی پای سختی به میان امد بسیاری از زنها هماره مردان در خیابانها به مبارزه مشغول شدند.اما گویی ما فقط تا مقطع رای دادن برای اصلاح طلبان ارزش داریم. در سختی ها خودمان باید به تنهایی خو کنیم!
باور کنید ۶ بار مقاله شما را خواندم و هر دفعه به شما درود فرستادم که چه صادقانه اشتباهات را تذکر دادید و تازه انقدر نیز در اخر لحن مهربانی دارید به همه
شما خانم وفا سوال درستی کردیددر مقابل بازداشت شدگانی که پسر عمه من نیز جزو آنها است و درتظاهرات میدان توپخانه بازداشت شده.و دانشجو یی عادی سال دوم و ۲۲ ساله است و پدر و مادرش قالب تهی کرده اند که خبری از او ندارند؟ ایا اصلاح طلبان احساس مسئولیت نمی کنند که ماهیت این رژیم خونخوار را نشناختند و هنوزهم از این نظام دفاع می کنند؟!و از قبل فکر چنین روزهایی را نکردند؟ وقتی ما را تشویق میکردند بطور حداکثری پای صندوق رای رویم فکر این را نمی کردند که شاید چند درصد هم تقلبی بزرگ رخ دهد و کودتایی رخ دهد و شروع به باز داشت مخالفان کنند ؟ و نباید برای این احتمال از قبل برنامه می چیدند که چگونه رفتار کنند؟ ازمردم بیگناه بازداشت شده چطور دفاع کنند؟ آخر بی برنامگی تا چه حد؟وقتی مقاله شما را خواندم من رفتم بر روی وب نوشت نورزو دیدم راست میگویید تا تاریخ نوشتن مقاله شما تنها اسامی اعضای بازداشت شده حزب مشارکت رویش بود . ۲ روزی است چند نفر از روزنامه نگاران را نیز به اون لیست افزو ده اند ولی لیستهایی که مدافعان حقوق بشر بیرون میدهد در وبن وشت اونها جایی ندارد.مردم عدی برای اونها تنها برای رای دادن خودیند بعد از اون حتی ارزش اسم بردن هم ندارند.
از موضع گیریهای موسوی و خاتمی و اصلاح طلبان همانطور که شما نقل کردید پیداست اصلا حتی یک در صد نیز احتمال این را نمیدادند که تقلب بزرگ شود چه خواسته کودتا. وگرنه نمی نوشتند خودمان غافلگیر شدیم. و هیمن جاست که حرف شما خانم وفا اساسی است که پس در مقابل این تحلیل اشتباه اصلاح طلبان از وضعیت کشور و رفتار مافیای خامنه ای و شناخت ندادن به مردم از ماهیت خونخوار خامنه ای و رژیمش ،اصلاح طلبان چون اعتقاد به اصلاح پذیر بودن نظام دارند غافل بودند.و برای همین غفلت و توهم مسلما مسئولند.
من باز تکرار میکنم از رای دادن خود سخت شرمنده ام چرا که به قول شما حضور حد اکثری ما امکان بیشترین تقلب را برای خامنه ای و احمدی نژاد بوجود آورد. و از این بایت من خودم را نخواهم بخشید .و این را با صراحت میگویم چون مثل یک غده شده در گلویم . من از بعد از آن تقلب احساس شرم میکنم که با دست خودم ارزش رای خودم را ندانستم و گویا خامنه ای بدان...کرده است و رای من و نوع من باعث پز دادن او شده!
شما خانم وفا درست می گویید بودند احزاب سیاسی مثل سازمان شما که بدرستی هشدار دادند که تحریم بهترین راه انزاوای نظام است .منرفتم و اون متن سخنرانی شما را در وب نوشت روزنامه انقلاب اسلامی خواندم ودیدم ای دل غافل چقدر درست تحلیل کرده بودید .اونهم قبل از انتخابات و درستدر عمل همان واقع شد که شما پیش بینی کرده بودید
.الان اگر بخواهم منصف باشم باید بگویم شما تحریم کنندگان بسیار دقیق تر از هر شخص سیاسی درون ایران بودید. موسوی و کروبی و خاتمی و همه با وجود اینکه سالیان سال است با همین نظام خورد و برد دارند و با همین خامنه ای نشست و برخاست داشته اند و خاتمی بقول خودش هفته ای یکبار با خامنه ای در زمان ریاست جمهوریش جلسه و دیدار داشته ، ماهیت خونخواره او را و رژیمش را نشناختند ولی شما ها چون فاصله معقول را از نظام داشتید به درستی تحلیل کردید. همین مخالفت شما با نظام و درون حاکمیت بودنتان باعث بیداری ذهن شما شده بود .
جدا باید اقرا کنم که ما مردم را ( حداقل از خودم و دوستانم و خانواده ام که مطلعم ) جو پایکوبی چند روز قبل از انتصابات و شوق رنگ سبز و تبلیغات زیاد گرفت. جوی ایجاد کرده بودند خلسه مانند که نگذاشت ما به این امر مهم فکر کنیم که رای ما با ارزش است و نباید ان را پای هیچ کاندیدی که تنش به این نظام خورد ه باشد و مدافع چنین نظام خونریزی باشد هدر میرفت .
از این به بعد گمان نکنم هیچ ایرانی حاضر باشد برود در این نظام پای صندوقی . یعنی در دوره های بعدی اگر این نظام ظالم تا اون موقع بوسیله جنبش مردم نابود نشود ،که حتما میشود ، کسی رای نخواهد داد. یعنی در دوره های بعدی میزان تحریم کنندگان بسیار بسیار زیاد خواهد بود . ای کاش اینبار هم ما به تذکرات هوشمندانه تحریمیان پیوسته بودیم و برای رای خود ارزش قائل بودیم و نمی گذاشتیم رای ما وسیله مشروعیت خامنه ای و نظامش بشود.
یک جمله شما خانم وفا من را بسیار به فکر فرو برد. اکنون ۲ شب است از ذهنم لحظه ای خارج نمیشود و اون اینه که در همون متن سخرنانی اتان در قبل از انتصابات بدرستی به ما مردم هشدار داده بودید که نظام و خامنه ای رای شما مردم را نمیخواهد و برایش هیچگاه اعتباری و ارزشی ندارد و بلکه صف شما را جلو دوربینهای خارجی میخواهد تا آن را نشان مشروعیت نظامش بگیرد!
اینجاست که میگویم من از رای دادن خودم شرمنده شدم. این جمله مثل چراغی ذهن من را روشن کرد . انگار از خوابی من را بیدار کرد. چون در واقعیت درست همین استدلال شما رخ داد. خامنه ای با پررویی در نماز جمعه گفت متشکرم از همه ۴۰ میلیونی که رای دادند به مشروعیت نظام. من اون روز که این حرفو از تلویزیون شنیدم از خجالت و شرم از رای دادن خودم به خودم پیچیدم . حال اون روز خودم را تا اخر عمر فراموش نمیکنم . ولی درست نمیدانستم چه کرده ام. گیج بودم. قدرت تحلیل درست نداشتم . عصبانی و زخم خورده بودم و احساس میکردم کسانی به من خیانت کرده اند.ولی نفرت من از خامنه ای باعث میشد سایر مقصران را که یکی از اونها خدم بودم را شناسایی نکنم. تا اینکه مقاله شما را خواندم.اونهم تصادفی و عنوان مقاله اتان جلبم کرد.من شما را نمیشناسم واکنون خوشحالم که با خط فکری شما اشنا شده ام.
فهمیدم اشتباه ما اسیر جو شدن و خیالاتی شدن و نپرسیدن بیشتر بود .
ای کاش بیشتر و بیشتر و بیشتر از موسوی و کروبی و خاتمی پرسیده بودیم چه تضمینی وجود دارد که تقلب نشود و از رای ما پاسداری شود؟
ای کاش ما مردم هیچ گاه از پرسش و جواب خواستن غفلت نکنیم و به صرف اینکه موسوی است و فلانی با جواب ندادن اونها زود راضی نشویم .
و ای کاش هر روز از خود بپرسیم چی شد که اسیر جو شدیم و کل این رژیم خونخوار را از ابتدا تحریم نکردیم؟
موسوی زمانی به ما جوانها گفته بود هر کدام شما یک پیک شویدو ۸۰ نفر را قانع کنید بیاید رای دهد. من اکنون تکلیف خود را میدانم ۸۰۰۰ نفر را تبلیغ و قانع می کنم که دیگر به هیچ کاندیدای این نظام که حاضر نیست ما مردم را بر نظامی ترجیح دهد که ولی نعمتش است و در ان انتظار پست و مقام دارد ، نباید رای داد. بلکه کل این نظام رسوا را باید باهاش مبارزه کرد. موسوی و احمدی نژاد در واقع فرزندان همین نظامند و ما مردم دیدیم که دعوای اونها سر قدرت است وسختی ها مال ما مردم تنهاست ولی سختی را به جان میخریم و به مبارزه ادامه میدهیم تا کل این نظام ور افتد.
من برای جبران خطای خود به مخالفت آشکار و پنهان ، و با هر وسیله با این رژیم خونخوار خواهم پرداخت.
خان وفا دست دوستی بسوی شما دراز میکنم که من را از خواب غفلت بدر آوردید .
هزاران بار سپاس من نامه ای نیز به ادرس شما مینویسم و باز قدر دانی میکنم.
۱۴۴٣۰ - تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱٣٨٨
|
از : نیما مشیری
عنوان : چرا رای دهندگان مسئولند
چرا رای دهندگان مسئولند
جناب آقای احمد صالحی من نیز تحلیل خانم وفا را خواندم . اتفاقا ایشان را شخصا افتخار آشنایی نداشتم ولی سالیان متمادی است که مقالات سیاسی و اقتصادی ایشان را خصوصا در مساله نفت و بودجه و تحلیلهای دقیقایشان را دنبال میکنم. . به ضرس قاطع ایشان از معدود زنان متفکر ایران است که بسیار دقیق و موشکافانه مسائل ایران را تحلیل می کنند و در افشای رژیم جمهوری اسلامی و گروههای مافیایی خصوصا در صنعت نفت و دارو دسته مافیای احمدی نژاد بسیار قلمکوشا بوده و چهره آنهاا را رو کرده اند. این از میزان شناخت من از تحیلهای دقیق ایشان. و اما بر کسی پوشیده نیست که خانم وفا و جریان فکری ایشان باوری به اصلاح طلبی رژیم ندارند در این طرز فکر میدانیم که ایشان تنها نیستند بسیاری از حتی رای دهندگان نیز به امید دفع شر از کل نظام به اشتباه به پای صندوقهای رای رژیم رفتند مینویسم و تاکید دارم به اشتباه ،چون دقیقا همه دیدیم که با وقاحت تمام خامنه ای در نماز جمعه گفت ممنونم از همه کسانی که آمدند و رای دادند به نظام مشروعیت! دقت بفرمایید که خامنه ای از هول حلیم به قول معروف توی دیگ افتاد و دستور تقلبی بزرگ را صادر کردو این رسوایی بزرگ مشروعیت از او و رژیم اورا گرفت.
شما میتنویسید مهمترین اشکال نوشته خانم وفا این سات که ایشان دقت نکردند که علت شرکت مردم در پای صندوق چی بوده. بر عکس به نظر من ایشان دقت کافی کردند چرا؟ چون جلوگیری از انتخاب مجدد احمدی نژاد که به زعم شما علت اصلی بود خوب با تقلب که به نتیجه نرسید!
اگر خامنه ای این تقلب بزرگ را راه نمی انداخت و فرض کنید تا این حد خامنه ای تقلب بزرگ نمی کرد .مثلا با ۲/۳ میلیون نفر بیشتر از موسوی احمدی نژاد را برنده می کرد و بقیه اراء را بین کروبی و رضایی تقسیم میکرد! آنوقات امکان رو کردن تقلب کم بود و بعد رای دهندگان ایا بدست خود به احمدی نژادمشروعیت بخشیده بودند و به نظام حاکم و یا نه؟
من درک نمیکنم کجای تحلیل خانم وفا ببه نظر شما نامعقول است؟ ایشان بدرستی گفته اند که فکر اینکه حضور د اکثری مردم پای صندوق رای از تقلب جلوگیری می کند غلط بوده و گروههای سیاسی درون حاکمیت بر اساس توهم این فکر را ددر جامهعه جا ادناختند . خوب حالا اقرار کروبی و موسوی را هم داریم که یکی عذر خواهی میکند و اقرار میکند تحریمیها بهتر از ااو شرابیط را فهمیدند و موسوی غزرور دارد نمیگوید اشتباه شرایط را تحلیل کرده میگوید همه غافلگیر شده اند! این اققرار ها که تایید سخنان و نظر خانم وفا می باشد . شششما باید یقه امثال اقایان کروببی و خاتمی و موسوی را بگیرید که شرایط را درست ارزیابی نکرده گذاشتند کودتا چیان هم اینها و هم مردم را غافلگیر کنند. اتفاقا خانم وفا بدرستی ارزیابی کرده است که مسئولیت و تاوان ارزیابی های غلط گروههای سیاسی را کی باید بدهد؟ این را شما اقای صلاحی باید پاسخ دهید . مردم ما چند سال باید تاوان این توهم را پس بدهند که گروههای سیاسی اصلاح طلب که هم سایتهای متنوع دارند هم رسانه هم جزو حاکمیت بودند انقدر خامنه ای را و بقول خانم وفا ساز و کار قدرت را نشناختند و یک گروه سیاسی مثل گروه خانم وفا شناخت و بموقع نیز هشدا ر داد؟ مردم ما از سر مسئولیت گروههای سیاسی نمیگذرند . همانگونه که از سر مسئولیت حزب توده در تنها گذاردن مرحوم دکتر مصدق و تحلیل اشتباه توده از کودتا ۳۱ مرداد را . اصلاح طلبان در فردای ایران باید پاسخ دهند به مردم که چرا انقدر گیج بودند که چنین کلاه بزرگی و یا به قول ابطحی گونی بزرگی سرشان رفته؟شما اقای صلاحی از سر اونها بگذرید این نسل نمیگذرد. بد تر از همه اینکه هنوز امید دانرد در همین نظام ظرفیت های غفلت شده قانون اساسی را فعال کنند!! اخر راست میگوید خانم وفا توهم و گیجی تا چه حد؟؟
من بسیار از صراحت نظر خانم وفا متشکرم . مردم دم تیر رفته اند برای کسی که بعد از ۳ هفته اطلاعیه بدهد که من در نظام می مانم و ظرفیتهای غفلت شده قانون اساسی را فعال میکنم؟! اقای موسوی وهمه اصلاح طلبان از جنبش مردم جدا عقب افتاده اند. در ضمن آقای صلاحی مساله سر کاسه کوزه شکستن بر سیر کسی که رفته رای داده نیست اما از شما ساول دارم آیا هرکس عملی می کند نسبت به آن عمل و پیامدهایش مسئول است یا نه؟ تمامی گروههایی سیاسی و یا حتی مردمی که در کودتای ۱۳۳۲ خیابانها را خلوت نهادند و به دفاع از مصدق برنخاستند و صحنه خیابان را جولانگاه شعبان جفری ها کردند ایا مسئول بی عملی و یا عمل خطای خود هستند یا نه ؟ من بر سر این مسئولیت با پدرم بحثهای مفصل داشتم که چطور با نرفتن در صحنه مصدق را تنها گذاردید؟ و با عمویم که تو ده ای بود و او را نیز مسئول تبعیت از دستور غلط حزبی میدانم به بحث نشسته ام.و هر دو در سلسله بحثهای متمادی قانع شدند که هیچ انسانی حتی به صفت فردی نمیتواند از زیر بار مسئولیت عملکرد و یا بی عللی خود در برهه های حساس تاریخی فرار کند. شما و خیلی امثال شما ها اقای صالاحی گرامی، برادر خموطن و ارجمند من ، رفته اید ورای دادید به مشروعیت رژیم. خامنه ای هم از همه اتان تشکر کرد. چشم را باید باز کرد و انصاف داشت. اگر بر سر صندوقهای رای نمی رفتید و برای رای خود ارزش قائل بودید چنین حرفی خامنه ای نمیتوانست بزند! میدانم که در مواجه با حرف وی میسوزید. من بعنوان برادر شما میزان سوزش روح شما را درک میکنم ولی شما انسان بالغی بودید میتوانستید درجو هیجانی که اصلاح طلبان ساختند و شبهای پایکوبان لختی با وجدان خود خلوت کند ببینید رای شما وسیله دست چه رژیمی میشود ؟ تا حداقل مثل آقای موسوی غافلگیر نمیشدید!با همه ارزش انسانی شما ، شما نسبت به عدم پاسداری از رای خودتان که براحتی گذاشتید خامنه ایو رزیمش و بیشتر از همه احمدی نژاد از آن مصادره به مطلوب کند مسئولید.
امید وارم لختی به استدلالهای اینجانب که سر دعوا با شما ندارم بیندیشید. و بر روی حرفهای به حق خانم وفا نیز تامل نمایید . باشد که همه در جنبش عمومی مردم به قول خانم وفا جنبشی که تبعیض نمی گذارد بین ادمها غرق شویم و ادامه اش دهیم تا رفع فتنه که رژیم حاکم است.
۱۴۴۲٨ - تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱٣٨٨
|
از : احمد اصلاحی
عنوان : سیما محسنی دیر رسیدی !
لطفا چسم بسته مثل ..... اظهار نظر نکنید. این قلم نظراتش را قبل از انتخابات و بعداز انتخابات دو سه مورد ایراز نموده و عاقلان دانند که از کدام سیاست حمایت کرده و شما هم می توانید با تمام حرفهای من یا بخشی از آن مخالف باشید ولی اگر آن حرفهای « خطای » مرا نشان ندهید برخوردتان متاسفانه مبتذل خواهد شد یا کلیشه ای و طوطی وار هر چه خواستید را بدیگران نسبت دادید . همه میدانند کدامین نیروها ، هر که مانند آنها فکر نمی کند را حکومتی یا اصلاح طلب میخوانند. از کجا معلوم ست خودتان از آنها بد تر نباشید ؟
۱۴۴۲۵ - تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱٣٨٨
|
از : سیما محسنی
عنوان : به جیره خواران رژیم نکبتبار
کمالی, همشهری و فرد دیگری به نام صلاحی ؛ شما افراد با کدام استدلال نمایش مسخره و نخ نما شده رژیم را انتخابات مینامید؟؟ شماها حتی اگر به بیانیه شیخ اصلاحاتتان هم رجوع کنید تأیید نظرات حانم وفا را می یابید.
شما که مردم را تشویق به مشارکت در این خیمه شب بازی کردید اکنون باید پاسخگو باشید , فرض کنید که رژیم موسوی را با تفاوت کمی از احمدی نژاد از صندوقها بیرون میکشید آیا باز هم
به تقلب رژیم اعتراض میکردید؟؟
با توجه به اینکه شماها با فریب شکست دادن احمدی نژاد مردم را وسیله گرم کردن تنور این نمایش کردید و میدانید که بسیاری از مردم نیز فقط بواسطه نفرت بی حد از دلقک رهبر به
موسوی و یا کروبی رأی دادند , آیا اگر رژیم حاضر به ابطال افتضاح اخیر شود آیا هنوز اصرار بر انتخاب افراد الک شده شورای نگهبان خواهیدکرد و کماکان رقابت را بین این ۴ نفری که به گفته خامنه ای از فرزندان رژیم واز خود رژیم هستند میدانید ؟؟ یا اینکه شرافت آن را خواهید داشت که بر انجام یک انتخابات واقعأ آزاد با شرکت آزادانه تمام افراد منجمله مخالفین رژیم اصراربورزید؟؟!!
سوابق و منش شما اصلاح طلبان درون رژیم همه دال بر فرض اول میکند, همین الان که رژیم نمایش را باطل کند آقای موسوی خود را رییس جمهور میداند با علم به اینکه بسیاری از آرأ ریخته شده بنام ایشان فی الواقع رأی نه به احمدی نژاد بوده است.
شماها سالیان سال هست ک هر چه جنایت به دست باندهای رقیب داخل رژیم صورت گرفته را به مجاهدین نسبت میدهید حتی اکنون که بر همه آشکار شده که قتل پسر خمینی , بمبگذاری در حرم امام رضا , قتل کشیشهای مسیحی , قتل رهبران اهل تسنن و ...........کار عوامل خود رژیم بوده. تکرار مجدد این اتهامات این را برای همه روشن میکند که شما (رژیم) چقدر از فردای تاریکتان وحشت دارید , فردایی که تمام مخالفین شما (منجمله مجاهدین و چپها) که آماج اتهامات ساخته و پرداخته شما بوده اند در آزادی کامل فریب و نیرنگتان را آشکار میکنند و در برابر ملت پاسخ اباطیل سخیفتان را خواهند داد.
به نظر میرسد بزعم اصلاح طلبان از جمله شخصی به نام همشهری , ایران و آینده آن ارث پدری آنهاست که ایرانیان گریزانده از وطن (بدست رژیم نکبتبار) رادائمأ به خوشنشینی محکوم کرده
و به سبک و سیاق رهبر معنوی آقای موسوی (خمینی) حکم به عدم اظهار نظر در مورد سرزمین مادریمان میکنند. اتفاقأ اگر کسی و یا کسانی باید از این حق محروم گردند پیروان شخصی هستند که هنگام بازگشت ظفرمندانه اش به وطن بعد از ۱۵ سال تبعید و دوری اظهار کرد که احساسی ندارد.
شما اصلاح طلبها خود را به کوچه علی چپ زده و فریادهای مرگ بر دیکتاتور , مرگ برخامنه ای مردم را اصلأ به رو نمی آورید, زهی بیشرمی!!!!!
۲۸ سال پش پاکترین فرزندان این سرزمین رژیم منحوس و ضد ملی جمهوری اسلامی را دفن کردند , از آنزمان تا به امروز شما اصلاح طلبان با جنازه این رژیم ارتزاق نموده اید, شعارهایتان
و مطالباتتان بمراتب پایینتر از رفرمیستهای ۲۸ سال پیش هست , این را فقط میتوان در قالب حفظ رژیم ارتجاعی حاکم و منافع کلان مالی شما توجیه کرد.
فعلأ باید عوامل رژیم(شامل اصلاح طلبان نیز هست) به فکر پاسخگویی به هواداران متشتت و وحشتزده خود که خواستار توضیح اربابان دزد و جنایتکار خود درباره فساد رژیم که در حریان خیمه شب بازی اخیرازپرده بیرون افتاده باشند.
سرکار خانم وفا بدرستی از ناتوانی اصلاح طلبان (اگر نگوییم غیر قابل اطمینان بودن آنها) در برآوردن خواسته های مّلت سخن گفتند و الّبته پر واضح است که این آگاهی بخشی رویای شوم آن گروهی که منافع ملی خود و اربابانشان در گرو استمرار سلطه ننگین و پر فساد رژیم (اصولگرا ویا اصلاح طلب فرقی نمیکند) هست را بر هم میزند.
برای نمونه به منافع هنگفت مالی که بهزاد نبوی( از مهره های اصلی اصلاح طلبان) از طریق شرکت نفتی خود به جیب زده رجوع کنید.
۱۴۴۱٣ - تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱٣٨٨
|
از : هومن دبیری
عنوان : فرق انقلاب اسلامی خامنه ای و اصلاح طلبان و بنی صدر و خام وفا در چیست ؟
فرض کنیم نوشته ی خانم وفا بهترین تجزیه تحلیل و بدون کم و کاست می باشد .
ولی وقتی با دقت بیشتر خواندم دیدم ایشان هنوز در عالم اول انقلاب ست و ببینید نوشته :
« نگارنده - بخوان خانم ژاله وفا - یکهفته قبل از تقلب بزرگ ۲۲ خرداد ۸۸، در تاریخ ۱۶ خرداد ماه در پاریس در جلسه سخنرانی پیرامون خواص و ویژه گیهای تحریم، چنین استدلال آوردم (متن سخنرانی در نشریه انقلاب اسلامی ۷۲۶ درج شده است)»
ایشان و آقای بنی صدر هنوز و خیلی دیگر فöر می کنند که آنها راهیان واقعی «انقلاب اسلامی» هستند هنوز بعداز ۳۰ سال به انقلاب اسلامی می نازند و آدم یاد اول انقلاب و اقتصاد اسلامی وبقیه لا طائلات میافتد که این جریانات بخورد مردم دادند و حکومت ملاها ها تثبیت کردند بالاخره فرق انقلاب اسلامی خامنه ای و اصلاح طلبان و بنی صدر و خام وفا در چیست ؟
ممکن ست خانم وفا یا خوانندگان محترم این موضوع را روشن فرمایند ؟
۱۴۴۰۲ - تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱٣٨٨
|
از : منوچهر جمالی
عنوان : با الله ، قدرت ، اصالت می یابد . الله برضد اصل آزادیست
الله که عباد را برای عبودیت خود خلق میکند، اصل قدرتست وبرضد آزادی است .صورت دادن به انسان،چیزی حز گرفتن » حق انسان به صورت دادن به خود » نیست که اصل آزادی است .انسان هنگامی که خودش « معبارگذارشد»، خودش اندازه خوبی وبدی شد، اصل آزادی میشود و تا الله ، برای انسان، معیارمعین میسازد، منهدم سازنده آزادی انسانست . الله اسلام، اصل قدرتست و این فرهنگ ایرانست که برضد چنین تصویری ازخدا ست . درفرهنگ ایران ، خدا، خوشه ایست که ازتخمهائی که میافشاند، انسانها پیدایش می یابند. انسان، خلق نمیشود. انسان، عبد الله نیست . انسان، همگوهر با خداست . دوره عبودیت به پایان رسیده است .
۱۴٣٨۵ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣٨٨
|
از : haleh
عنوان : این یک اقرار و تصدیق جوانمردانه در برابر کوشش های مرد رندانهء اصلاح طلبان طرفدار آقای موسوی است
چرا موج سبز آقای موسوی کور رنگ است؟
من، از آنجا که معتقد به تئوری های مربوط به توطئه های بزرگ و سراسری نیستم، و لزوماً حساب نقشه کشی یک گروه علیه گروه دیگر را به پای «سیا» و «موساد» نمی نویسم، فکر می کنم که حوادث پیش و پس انتخابات نشان داد که در اردوگاه «اصلاح طلبان»، بر خلاف ژشت دانشمندانه ای که اغلب می گیرند، ساده لوحی بر زیرکی می چربید و چندان درک سیاسی قابل اعتمادی از واقعیت حکومت پادگانی «ولی فقیه ـ احمدی نژاد» وجود نداشت و، در نتیجه، مجموعهء این اردوگاه از آنچه به نام «نتایج انتخابات» اعلام شد یکه خورد و غافلگیر شد. برای توضیح این نظر، کافی است پاراگرافی را از نامهء آقای مهدی کروبی با هم بخوانیم (که عنوان «شیخ اصلاحات» را دارد، رئیس مجلس ششم اصلاحات بوده است و، بنظر من، در جریان آنچه در این یک ماهه گذشته، در زمینهء اعلام برنامه، و سپس اعتراض به نتایج انتخابات، و آنگاه کوشش برای ایجاد یک شورای هماهنگی از نیروهای معترض ـ هر چند که در آن شورا نیز سکولارها راهی نخواهند داشت ـ بسا بیشتر از رقبای خود چهره کرده و درخشیده است و نامه اش هم روز دوشنبه، پس از اعلام تصمیم شورای نگهبان، منتشر شده): « اذعان می کنم که بسیاری از شما پیشتر و دقیق تر می دانستید که چه خواهد شد و متوجه شده بودید، همان گاه که می پرسیدید "چه تضمینی برای آرای ما وجود دارد؟"، یا زمانی که می گفتید "نتیجهء انتخابات معلوم است و شما آب در هاون می کوبید"».
واقعیت ها نشان می دهند که آنچه پس از اعلام نتایج انتخابات پیش آمد و خیابان های ما را به خون و درد کشید ربطی به آنچه پیش از انجام انتخابات می گذشت ندارد و آن پی آمد، قطعاً، فقط به آن دلیل رخ داده است که پیش بینی های اصلاح طلبان درست نبوده و خروش ناگهانه و عصبانی مردم، در واقع، واکنشی به وعده ها و خوش خیالی های اصلاح طلبان هم بوده است.
پس، اینگونه زرنگی ها که «اگر اصلاح طلبان مردم را به پای صندوق های رأی نکشانده بودند، این رستاخیز ملی رخ نمی داد، چهرهء واقعی ولی فقیه به ایرانیان و جهانیان فاش نمی شد، مشروعیت حاکمیت اش بر باد نمی رفت، و پایه های حکومت اش متزلزل نمی شد» همه برای پوشاندن آن ضعف اساسی است که موجب آفرینش سوء تفاهم های مکرر از جانب اصلاح طلبان می شود. باز هم باید به انصاف شیخ اصلاحات آفرین گفت
http://news.gooya.com/society/archives/۰۹۰۲۹۱.php
۱۴٣۷٨ - تاریخ انتشار : ۱٣ تير ۱٣٨٨
|
از : مدافعان رژیم متحد شوید
عنوان : آب در خانه مورچه گان
من خانم ژاله وفا را نمیشناسم و نمیدانم که نظراتش چیست و این مهم هم نیست چرا که این شرط دمکراسی است. ظاهرن هم همه دمکرات شده اند ولی تا حرف مخالف میشنوند "غیرت اسلامی اشان" و "رگه های گردنشان" متورم میشود. ببینید که "امت در صحنه" کمالی، همشهری، صلاحی و اکبری چگونه بجای نقد نوشته ی خانم وفا به هذیان گویی ها اسلامی متوسل میشوند و فتوا میدهند و جای شکرش هست که این رهروان علیرضا نوری زاده که شجره نامه هم را دارد و از جعبه مار گیراش هر چه لازم شد در میاورد، به شجرنامه خانم وفا رجوعمان ندادند. تنها حرفی که این خانم زده به درستی پته "اصلاح طلبان" را بروی آب آورده. کجای حرفهای ایشان اشتباه هست. این چمافداران اسلامی که امروزه نام خود را "اصلاح طلب" گذاشته اند برای ادامه چپاول ۳۰ ساله اشان مردم را به خیابان ها کشاندند، به مسلخ اسلامی بردندشان و حالا هم همگی خفقان گرفته اند و برای نجات بیضه اسلام با دستمال یزدی ها ی فراوان به پیشگاه "رهبر" رفته اند. بنظر من خانم وفا میبایست "اصلاح طلبان" خارجه نشین از جمله کسی که رای ادامه و بقا رژیم جلوی سفارت رژیم در لندن سینه چاک میکرد و در رهبریت یک سازمان هم قرار دارد و یا آن دو نفری که نامه ی ندامت در پیشگاه موسوی نوشتند و از شرمنده گی خود داستان گفته و در ضمن در رهبریت ۲ سازمان قرار دارند، را هم افشا میکرد . در کشتار، سرکوب، شکنجه قیام مردم تنها روانی-آدمکشان اسلامی مقصر نیستند بلکه تمامی کسانی که توهم انسان بودن و مترقی بودن "اصلاح طلبان" را دامنه میزدند و مردم را به زیر پرچم آنها فرا میخواندند هم مقصر ند
۱۴٣۷۱ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣٨٨
|
از : احمد صلاحی
عنوان : تبلیغ تجارتی
آقای اکبری ممکن ست بسیاری از هموطنان دیگر مانیز از خواندن این مطلب و از بعضی کلمات و لحن نا معقول خانم ژاله وفا متاثر شوند بهمین دلیل پیشنهاد می کنم با موارد مشخص آن بر خورد منطقی صورت گیرد.
این قلم وقتی مطلب خانم وفا را خواند، تعجب نکرد، چون اگر این نطریات مقبولیت اجتماعی میداشت می توانست با اتوریته ی بیشتری بر روند سیاسی این ۳۰ سال و «انتخابات» اخیر تاثیر بگذارد.
من از شما خواهش می کنم به سئوال مشخص خانم وفا پاسخ دهید
« تصور ضربات روحی دهشتناک و زخم های وارده بر تنهای مظلوم همه بازداشت شدگان و کشته شدگان کودتای اخیر ،نبایستی عرق شرم بر اندام کسانی بنشاند که سالیان سال به تکرار ترهات اصلاح پذیری نظامی مافیایی خوگر شده بودند؟»
منظور خانم وفا از «ضربات روحی دهشتناک و زخم های وارده بر تنهای مظلوم » شامل سعید حجاریان ، میردامادی ، زیدآبادی ، بهزادنبوی ، ابطحی و بسیاری دیگر از اصلاح طلبان حکومتی که در زندان هستند هم میشود یا نه فقط شامل «غیرحکومتی ها» را می باشد .به نظر من ایشان متناقض نوشته اند
ببینید خانم وفا با نشان دادن تاثر عمومی نسبت به «زندانیان» و «کشته شدگان» بسیار غیر سیاسی و نابخردانه با واژه هائی چون «ترهات اصلاح پذیری» به نیروهائی که مثل ایشان نمی اندیشند می تازند و عملا حکومت سفاک را تبرئه می کند.
برای اینکه بیشتر به عمق این نگرش پی بیریم توصیه می کنم که به بیانیه ۹ تیرماه اولین رئیس جمهور ایران آقای بنی صدر که بخاطر کودتای اخیر نوشته مراجعه فرمائید که چگونه وقایع قبل از انقلاب ۵۷ وشعار های آن را توصیف نموده و نتیجه گیری خاص خود را کرده ست .قضاوت با شما !
مهمترین اشکال نوشته ی خانم وفا و آقا بنی صدر؛ اهمیت ندادن ایشان به علت العل شرکت وسیع مردم در داخل و خارج کشور برای ریختن رای به صندوق های «انتخابات» می باشد که بنظر من؛ جلوگیری از انتخاب مجدد احمدی نژاد مانند دوره ی قبل بود که جهانیان دیدند که مردم بزرگ چگونه از این موجود مزاحم رنج می برند.
تصادفی نیست که یک کلمه در این مورد صحبت نشده و برعکس تلاش شده تمام کاسه کوزه ها را بر سر مبلغین حذف احمدی نژاد از صحنه خراب کنند.
در دفعه ی گذشته نیز اصلاح طلبان حکومتی و غیر حکومتی کسب قدرت احمدی نژاد با تقلب و ریا را بحساب «تحریم کنندگان » گذاشتند.
سئوال من اینست آیا واقعا در انتخابات قبل گروهای سیاسی اعمال اتوریته کردند و مردم در انتخابات شرکت نکردند یا اینکه خود مردم از اصلاح طلبان و در راس آنها محمد خاتمی مایوس شده بودند و از رفتن به حوزه خودداری کردند؟
این بار هم مردم برخلاف نیروهای خط تحریم با شرکت فوق العاده میخواستند که هیچ تردیدی برای شکست احمدی نژاد باقی نگذارند که نگذاردند.
حالا خانم وفا این را بحساب نیروهای حامی شرکت در انتخابات میگذارد که بازهم اشتباه ست . چرا نقش مردم و ابتکار آنها بخصوص جوانان و زنان را که دنیا را به ستایش وادار کرد را دست کم میگیرید. گروه های سیاسی ما بهتر از خانم وفا میدانند که با دور بودن از ایران و محدودیت های وحشتناک چنین نفوز توده ای ندارند که مردم را برای شرکت یا منع از انتخابات در این سطح بسیج کنند.
در پایان ،در شرائطی که نیروهای ایرانی اعم از شرکت کنندگان و تحریم کنندگان در برابر حماسه مردم نیرو ی تازه یا جان تازه گرفته تا با همدلی و همکاری بیشتر در مبارزات شرکت کنند منظور الیت منفرد از این تفرقه اندازی ها چییست
خانم وفا حق دارن با اندیشه ی هر فرد یا جریان برخورد انتقادی و روشنگرانه داشته باشند . این نوشته بیشتر تبلیغ تجارتی و شخصی و فاقد وجاهت اجتماعی می باشد. متاسفم
۱۴٣۷۰ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣٨٨
|
از : علی اکبری
عنوان : واقعیت بینی دقیق
سرکار خانم وفا
با سپاس فراوان از تحلیل جامع شما. بسیار دقیق مسائل را بررسی کردید دستتان دردر نکند و به درستی نشان دادید که اصلاح طلبان با بی برنامگی خود و خبال خوش خود به رحم و قدرت حاکم به انها ؛در واقع تله ای بزرگ برای مردم عادی درست کرده بودند. وضع اشقته سایتهای خبر رسانی انها و نیز انحصار طبی انها نسبت به جنبش مردم که خون را مردم عادی کوچه و بازار دادند و بطو رنمونه ندا آقا سلطان نیز به اقرار نامزذش نیز از مردم عادی بود و نه طرفدار موسوی ؛حتی در دو نظری که در بخش نظرات سبت به مقاله شما داد شده اسیت انحصار طلبی جبهه اصلاحات را عریان میسازدو نسبت دادن تعلق شما به سارمان محاهدین ناشی از بی خبری این خواننده است که شما را و گذشته و قلم شمار ا نمیشناسد.همین خصلت انحصار طلبی ظرز تقکر اصلاح طلبان باعث شده که به هر کس و هر نوشته ای که بوی کرنش اصلاح طلبانه از رژیم خامنه ای را ندهد انگ خوش نشینی خارح کشوری و محاهد بودن بزنندو اینکار را خانم وفا با شما تنها نمیکنند با هر اندیشه مخالف انحصار طلبی میکنند. به نظرمن باید ادامه داد خسته نشد و عملکرد گروههای سیاسی را دقیق بررسی کرد ومیزان هزینه ای که بی خردی وبی برنامگی انها برا جنبش مردم دارد را در معرض نقد قرار داد.مردم خود بهترین قاصی اند.
تحلیل شما از اینرو بر دل می نشیند که با استناد دقیق از بیانیه های اصلاح طلبان جهره باد کرده و باطل اصلاح نا پذیر برودن رژیم حاکم را و خیالاتی بودن اصلاح طلبان رارو کرده اید.
من که لذت بردم و منتظر مواصع دیگر شما هستم
۱۴٣۶۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣٨٨
|
از : همشهری .
عنوان : "تحلیل" های خارج کشوری
سی سال است ، سرکار خانم ، روشنفکران ایران ، خواهان رهایی از چنگال این حاکمیت هستند. سخنان زیبا و مهیج هم کم نگفته اند. مبارزه سیاسی ولی قانونمندی های خود را دارد.
من و شما و بسیاری دیگر شربت عافیت " تحریم " و " سرنگونی" و ... را لاجرعه سر میکشیم ، و زیر دماغ مردم ایران که شیوه خود را برای کسب آزادی انتخاب کرده اند و می آزمایند، آروغ میزنیم و حتی امروز با وجود مشاهده وحدتی که ارمغان همان شرکتشان در انتخابات است ، بر تز های خارج کشور نشینی خود اصرار می ورزیم.
شما و دوستان تان بفرمایید جلو مردم را بسیج کنید، هرچند سی سال است مشغول این کار هستید، ما هم دنبال شما و مردم سینه خواهیم زد.
به تدریج این باور به مردم القا خواهد شد که هموطنان خارج نشین مثل اینکه نفسشان از جای خیلی گرم در می آید وبه خارج از نت خوانی عادت کرده اند.
۱۴٣۶۱ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣٨٨
|
از : کمالی
عنوان : نفوذ مجاهدین
نمی دانم که چرا اعضای مجاهدین مثل این خانم با آن همه امکانات تبلیغاتی که در اختیارشان است چه اصراری دارند که از فضای محدود سایت های دیگر هم برای دشمنی با اصلاحات و طرفداری از مجاهدین سوءاستقاده کنند. این نوشته و نویسنده اش از دور فریاد می زند که مجاهد است برای مخالفت با جنبش سبز ایران به میدان آمده است.
۱۴٣۵۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣٨٨
|