از : وارطان /
عنوان : قدرت دوگانه
هر نوع فرا تر رفتن از چهارچوب نظام مستلزم نوعی توازن قوا بین رژیم و نیروهای مخالف رژیم است. در سایه چنین توازنی است که رهبران اصلاح طلب می توانند از چهارچوب نظام خارج شده و اهداف خود را بدون هیچ واهمه ای مستقیمن با مردم در میان گذارند.
در شرایط فعلی هنوز نمی توان از یک توازن قدرت بین رژیم و اپوزیسیون صحبت کرد. چنین توازن قدرتی هنگامی پدید می آید که رژیم کنترل خیابانها را از دست بدهد و دستگاه سرکوبش قادر به باز پس گرفتن و اعمال کنترل مجدد نباشد. چنین شرایطی را به نوعی می توان "شرایط قدرت دوگانه" نام نهاد یعنی کنترل خیابانها توسط مردم سازمان یافته و کنترل برخی از نهادها منجمله سپاه و بسیج (در شکل تضعیف شده آن) توسط رژیم. تا پیش آمدن چنین شرایطی شعار تغییر نظام توسط رهبری آسیب پذیر جنبش نه تنها بی مورد و دست نیافنی است بلکه به همان دلایلی که در بالا ذکر شد خطرناک نیز هست.
کار رژیم تمام است. هر گونه عقب نشنی توسط رژیم حتا در چهارچوب خواسته های محدود آقای موسوی باعث تسریع فرایند سرنگونی خواهد شد. این را خود رژیم میداند. امتناع آقای موسوی از دادن شعارهای تغییر نظام به هیچ وجه به معنای محصور کردن مردم در این چهارچوب نیست. به نظرمیرسد که حمایت مردم از آقای موسوی نیز بسیار آگاهانه و مشروط است. شعارهایی نظیر "موسوی، موسوی کوتاه بیایی خائنی" که در نماز جمعه سه هفته پیش تکرار میشد گواه این ادعا است.
۱۵۶۲۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣٨٨
|