بازخوانی‌ِ حافظه‌ی جمعی‌ِ نویسندگان - منصور کوشان

نظرات دیگران
  
    از : منصور کوشان

عنوان : ما فقط به کمی دقت نیاز داریم.
خواننده ی عزیز، با سپاس از یادداشتی نوشته اید و حساسیتی که نشان داده اید، ناگزیرم شما را ارجاع بدهم به همان نوشتار. دقت کنید. من بحثی در باره ی کیفیت یا استحکام ساختار متن های بیضایی و بهروز نکرده ام. هم چنین در باره ی متن های نیما، هدایت یا دیگران. بحث، اشاره اش نگاه به تاریخ و فرهنگ گذشته ی ایران است. هیچ نویسنده ای به اندازه ی بیضایی دوران مغولان را مطرح و بازآفرینی نکرده یا صدر اسلام را. "مرگ یزدگرد" او که نقدی هم سال ها پیش بر آن نوشته ام، تنها اثری است که یک مقطع حساس تاریخ ایران را نشان می دهد. هیچ کس به اندازه ی ذبیح بهروز، تلاش نکرد فرهنگ و تاریخ ایران کهن را با اثرهایی - فارغ از بررسی خود آن متن ها - بازآفرینی کند. حتا نیما با همه ی بزرگی و نقشی که در بازنگری ادبی، به ویژه از نظر اندیشه و ساختار شعر فارسی دارد، نشانی از بازآفرینی فرهنگ و تاریخ گذشته در متن هایش نیست. بی توجهی به متن های بازآفرینی شده ی ذبیح بهروز، او را به سوی طنز کشاند و از این گونه مصیبت در تاریخ ایران بسیار.
شاد و به سامان باشید
۱٨۵٨٣ - تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱٣٨٨       

    از : کاربر

عنوان : اشتباه نمی کنید؟
نیما را کنار بیضایی گذاشتن بی انصافی در مورد نیما است. یعنی شما اگر چهار نفر می خواهید از کل توشه ادبیات فارسی نام ببرید، دوتایش می شود ذبیح بهروز و بیضایی؟ ذبیح بهروز شاعر طنز نویس خوبی بوده، اما واقعن جایگاهش کنار نیماست؟ از فروغ و اخوان و... هم هیچ یادی نیست؟
واقعن بیضایی را زیاد بزرگش کردند و یا کردید. کارهای ایشان کلی ایراد محتوایی و فرمی دارد، که تعجب می کنیم شما نویسنده محترم نادیده می گیرد و اینقدر بهای بی جا می دهید، شنیدیم که مختاری اتفاقا از کارهای بیضایی انتقاد می کرد و از کل این فضایی که امثال ایشان مثل دولت آبادیها و... بر رسانه ها حاکم کردند، خیلی دلخور بود.
۱٨۵۷۴ - تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱٣٨٨