از : بهنام قدیمی
عنوان : نفوذ اقلیت خودی در تشکیلات اکثریت اجنبی
اقای صلاحی: من قرار نبود که در باره هر موضوعی آنهم در پیامگیر سایتی اعلام موضع کنم. اگر عقیده خود مرا جویا باشید من معتقدم که با بر آمدن صفویه که مقارن با انتشار کتابهای هابز بود خارجی ها دراکثر وقابع بزرگ ایران یا دست مستقیم داشته و اگر هم خودشان مشوق تغییر و تحولات نبوده اند بخاطر داشتن افراد نفوذی و آگاهی به اوضاع جریانات را بسود خود تفییر داده اند. وقتی که اکثر مردم ما در کوره ده ها زندگی می کردند و مغز های متفکر مان در باره موضوعات پیش و پا افتاده و مسخره ای مانند شیوه امیزش جنسی با مرغ و خروس و طهارت-- کافی است به محتوای کتابهای مزخرف این آخوند ها آنهم در قرن ۲۱ نظری به افکنید که شیوه تفکر ایرانی های قرن ۱۷-۲۰ بدست تان بیاید.--
اینکه اظهر الشمس است که قشر روحانیون در فراماسیون یهود- انگلیس ساخته و و به ایران صادر شده است. با اطمینان می توان گفت که بیش از ۷۵ درصد دولتمدارن در رده های بالای تشکیلات دولت آلت دست و نفوذی های همین فراماسیون هستند. ایت الله لنکرانی قبل از فوت اش در انگلستان کتاب خانه ای احداث کرده-- و یا می خواست احداث بکند-- که در اینباره فرموده بودند که انگلستان کشور دوم من است. به این میگند اشتباه لبی فرویدی-- یعنی نا آگانه به رازی را بر ملا کردن.
شما فکر می کنید که فرار معاون وزیر دفاع سابق ایران و فرار مکرر دانشمندان هسته ای ایران تصادفی است و یا بدون نقشه قبلی است.؟
اکثر این آخوند ها جیره بگیر دم و دستگاه فراماسیون تشریف دارند و اگر هم خودشان عضو اش نبوده اند اما توسط مشاوران و دستیاران شان در راه حفظ منافع و اهداف مراکز قدرت های کلان قدم بر داشته و بر می دارند.
عقل و هوش و ذکاوت این فراماسیونی ها را باش که با در دست گرفتن افسار ایت الله های گنده می توانند ده ها هزار نفر را یا به خیابانها کشانیده و یا از خیابانها به خانه هایشان بر گردانند. نمونه اش آیت الله سیستانی.
ایا کنترل صد ها هزار عراقی مسلح اسانتر است یا کنترل فرد پیری مانند ایت الله سیستانی.؟
در سراسر تاریخ همیشه جاسوسان و نفوذی ها در تشکیلات حریف در اقلیت بوده اند اما در داخل تشکیلات دولت ایران وضع برعکس است بطوریکه خودی های اقلیت در نفوذی های اکثریت نفوذ کرده اند. در داخل تشکیلات دولت ایران اقلیت خودی بر علیه اکثریت نفوذی های اجنبی دست به شنود و جاسوسی می زنند.
آخوی: وضع ایران خیلی بد تر از انست که ایرانی ها فکر می کنند برای اینکه گل سرسبد متفکرین مان ساده لوحانی مانند اکبر گنجی است که وقتی به بحث های کودکانه اش نیم نگاهی می افکنم دلم میخواهد که برایش یه پستونک بفرستم.
۱۹۴۵۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱٣٨٨
|
از : احمد صلاحی
عنوان : پلورالیسم آری ! رادیکالیزم نه !
آقای قدیمی ، مطلب ف.تابان را بیشتر و بازهم بخوان.
در آستانه ی بهمن ۵۷ شاه و غرب در پنهان قرار و مدارهائی با خمینی ، بازرگان و ملی ها داشتند یکی صدیقی را میخواست ، یکی بختیارو و غرب خمینی را بهر صورت اساس انتقال قدرت پذیرفته شده بود. موضوع هویزر و سولیوان هنوز جزو اسرار ست . این ها را نگفتید.
امروز آن عوامل و فاکتورها عوض شده غول نظامی مافیا پشت تمام این ماجراها ست و بقول مهندس سحابی یک میلیون را نیز می کشد.بنا نیست مانند شاه کسی در این میان بخاطر بیماری و یا خواست آمریکا جایگزین شود.
لطفا قرینه سازی نفرمائید. ما در خارج از کشور فقط می توانیم پیام مردم بزرگ خود را به جهانیان برسانیم ولی در داخل ایران نسل کنونی نباید به رادیکالیزم روی آورد.
ما نیاز به همگرائی و پلورالیسم داریم.
در زمان شاه نگذاشتند رهبری چندصدائی بر انقلاب بهمن نظارت کند.بهمین دلیل تلاشهای انفرادی شاه با بختیار و صدیقی در برابر نفوذ «غرب» نتیجه نداد و سولیوان و هویزر توانستند با توافق بهشتی ،بازرگان و خمینی را تحمیل کنند.
اگر اجماع خمینی ،بازرگان، صدیقی و بختیار تحقق پیدا میکرد بسیاری از اتفاقات غیر ضرور صورت نمی گرفت.
چرا خمینی و بازرگان چنان ضد ملی بودند و منافع همه را بر جناح خود ترجیح دادند؟
امروز نباید همان راه را رفت ، غربی هم در صحنه نیستند. جنگ خانگی ست
از راست راست تا چپ چپ ـ مذهبی و سکولار
اکثریت ایرانیان داخل و خارج با دست خالی و فقط رای خود متمدنانه در برابر اقلیتی
تا دندان مسلح قرار دارند دنیا آزادمنش مردم مارا تحسین میکند نه اقلیت خونخوار را
اگر ما در دام همان روش های فاشیستی حکومت قرار بگیریم مانند فلسطینی ها باید تا اطلاع ثانوی مانند حماس و الفتح بجان یکدیگر بیفتیم که به نفع حماس تمام میشود.
روش ما متمدنانه ست و این دنیا را به شگفتی وادار نمود .شاه و خامنه ای مذاکزه بلد نیستند. خامنه ای با رئیس جمهور های سابق و نخست وزیر قبلی و رئیس مجلس حکومت طوری رفتار می کند که شاه با هویدا کرد.
این حضرات به تمام «یاران» خود ظلم و ستم روا داشته اند و مردم خود را بقتل رسانده اند. تکلیف عرف بین المللی معلوم ست .
پرنسیب های متمدنانه مردم ایران را ارج گذاریم و آنها را صمیمانه حمایت کینم.
۱۹۴۱۶ - تاریخ انتشار : ۱۰ دی ۱٣٨٨
|
از : بهنام قدیمی
عنوان : حمل همه تخم مرغ ها در یه سبد اشتباه است. باید همراه داشتن نقشه اصلی نقشه های موازی هم طرح ریزی کرد
اقای ایرانی دوست محترم: یا من نتوانسته ام موضوع را خوب بیان کنم یا اینکه شما بد تحویل گرفته اید. من اصلا جنگ چریکی جدا از توده ها را توصیه نکرده بودم که شما عقیده من در باره چریک های فدایی و مجاهدین را خواسته بودید. مگر مبارزه مسلحانه در بهمن ۱۳۵۷ جنگ چریکی بود.؟ اگر بازهم مبارزه مسلجانه بر مردم تحمیل شود این جنگ یایه گسترده توده ای دارد. در گذشته سازمان های مسلح داخل ایران برای این دست به اسلحه برده بودند که شعور سیاسی توده های میلیونی را بیدار کنند الان خود توده های میلیونی بیداز شده اند و با دست خالی پنجه بر پنجه دشمن تا به دندان مسلح انداخته اند.
با اینکه مبارزه چریکی جدا از توده ها دز گذشته اثر فراوانی از خود بجای نگذاشت و اکثرا به شکست انجامید اما نمی توان تمامی ذست آوردهای مبارزات مسلحانه سازمان های چریکی در گذشته را نفی کرد برای اینکه اگر در انقلاب بهمن شرکت کرده بودید می دانستید که همین چند دوجین بقایای سازمان های چریکی بودند که درپیشاپیش مردم حرکت کرده و با حمل اسلجه و حمله به مقر های نیروهای پلیس و ارتش وساواک به مردم روحیه میدادند. من از آن اوایل تظاهرات تا آخرین لحظه های سقوط خفت بار ر÷یم پهلوی در ارومیه بودم . شاهدش بودم که فقط چند روز قبل از ۲۱ بهمن وقتی از مقابل پاسگاه های پلیس رد می شدیم با مشاهده رگبار های سنگین در پشت کیسه های شنی با پلیس های انگشت بر ماشه موهایمان بر بدن سیخ می شد اما وقتی ملا حسنی با عده قلیلی مبارزه مسلحانه را شروع کردند اثر دامینویی بر جای گذاشت که جسارت نهفته درمردم رابیدار کرده و به معرض نمایش گذاشت .
در مورد اینکه ایا مردم آموزش های جنگی دارند یا نه و اینکه از کجا اسلحه باید تهیه کنند باید بگویم که باید از تجارب انقلاب بهمن یاد گرفت که اکثر مردم با دست های خالی پادگانها را خلع سلاح کرده و بیش از اندازه اسلحه در اختیار داشتند و شیوه نبرد را هم در همانجا یاد گرفتند بقول ناپلئون که وقتی ازش پرسیده بودند که اینهمه تجارب حرب را چگونه یاد گرفته است پاسخ داده بود که .
" On s" engage, y puis on vois." خودت را وسط پرتاب می کنی و یاد میگیری که چکار کنی.
من عضو هیج سازمانی نیستم. اما ارتشی دارم که فقط خودم عضوش هستم و حزبی دارم که باز هم فقط خودم عضوش هستم و دینی دارم که پیامبرش هم خودم هستم.
هشدار من برای این بود که مردم در کنار نقشه الف-- مبارزه مدنی -- باید بفکر نقشه ب -- مبارزه مسلحانه-- هم باشند که در صورت شکست نقشه الف غافلگبر نشده و دست بسته خود را قربانی کشتار ها دسته جمعی نکنند. آدم بهتر است که جنایتکار را بکشد تا اینکه کشته شود.
حالا من از شما یه سئوال می کنم که امیدوارم جواب دهید.
حتما که میدانید که این بازی موش و گربه و کشتی گیری بین مردم و دولت جنایتکار برای مدت طولانی نمی تواند ادامه پیدا کند و بالاخره در اینده نزدیک یکی باید بر دیگری غالب شود. از آنجائیکه تاریخ بیاد ندارد که ر÷یمی از جنس و نوع مرتجعین قرون وسطایی مانند ر÷یم ایران با سلام و صلوات سقوط کرده باشد و از آنجائیکه دشمن از امکانات بس بیشتری نسبت به مردم برخوردار است پس سعی در مغلوب کردن هر چه سریعتر حریف خواهدکرد و اگر در اینده بجای اعزام پلیس برای سرکوب تظاهرات سپاه پاسدارن با مسلسل های سنگین اش ۵۰۰ نفر در روز را قتل عام کرد به نظر شما مردم چکار باید بکنند.؟
۱۹۴۰٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ دی ۱٣٨٨
|
از : ناآرام نگران
عنوان : دفاعی مقدس تر از هر عقیده ای
مصالحه با این تتمه رژیم غاصب خونخوار بی رحم متجاوز بی اخلاق بجایی نمیرسد. آنان جز به کشتار مردم ناتوان و بی دفاع به راه حل دیگری فکر نمی کنند. پیشروان و رهبران جنبش مردم معترض باید تشکیلاتی و بلند مدت فکر کنند، طوریکه همیشه آماده برای بدترین سناریو حمله رژیم باشند. مردم هم باید در تظاهرات متشکل، سازمان یافته و عظیم خود به انواع وسائل دفاعی کوچک مجهز ومسلح شوند. همه مبتکرین، دانشمندان، مهندسین، تکنسین ها، مخترعین و صنعتگران ایران باید به مردم کمک کنند و برای مردم وسائل دفاعی ابتکاری و حتی جنگی مناسب را اختراع و تولید کنند. دانشجویان و استادان باید در همه جا به اسلحه های سرد و گرم مجهز باشند و نشان دهند که کشته شدن آنها توسط رژیم خونخوار چندان آسان هم نیست. حداقل در حال حاظر برای محض احتیات و دفاع ناگزیر و فرار موفق از دست مزدوران باید مردم با خود وسائل دفاعی نظیر چاقو، پنجه بکس، اسید، مواد محترقه داشته باشند و همه جا گروهی وتاکتیکی و هوشمندانه عمل کنند..........
۱۹۴۰۴ - تاریخ انتشار : ۱۰ دی ۱٣٨٨
|
از : همشهری .
عنوان : مردم را به ناکجاآباد فرا نخوانیم !
هیچ انقلاب و جنبشی بدون سازماندهی پیروز نشده است . مجموعه آثار چند هزار صفحه ای لنین هم شاهد مدعاست. چرا دوستانی که دارای تجارب سیاسی هم هستند، بدون هدف شلیک می کنند و مردم را نیز به این امر تشویق می نمایند؟ از شلیک بی هدف، دوستان عزیز، جنگ داخلی ، تجزیه و در یک کلام لبنان و عراق و افغانستان بیرون می آید ولی آنچه آرزوی شماست بیرون نمی آید. راجع به آرزو ی من شما هم بحث زیاد است . حال دیگر دو نفر هم در یک سازمان چپ پیدا نمی کنید که آرزوی مشترک سیاسی داشته باشند. زیرا جهان تغییر کرده است و هرکس از آن برداشتی دارد. راجع به برداشت من و شما از جهان هم بحث های صورت نگرفته زیاد است. ما تکالیف عقب افتاده زیاد داریم و امروز ، روز امتحان است. واقع بینی میگوید که ما به عنوان "چپ موثر" کارنامه مردودی زیر بغل داریم. اگر این را بپذیریم ، باز گامی به جلوست. آنگاه میتوانیم با ارزیابی نیروهای مثبت و منفی بالقوه و بالفعل ، جهت گیری درست تری داشته باشیم . منفعل بودن ، خیلی بهتر از موضع گیری های شتابزده و از روی نادانی است.
۱۹۴۰٣ - تاریخ انتشار : ۱۰ دی ۱٣٨٨
|
از : ایرانی دوست
عنوان : آقای بهنام قدیمی
آقای بهنام قدیمی گرامی، برای مبارزه مسلحانه نیاز به پول و اسلحه و تعلیمات نظامی دارید، لطفا بفرمایید شما چه اقداماتی در این موارد تاکنون انجام داده اید. کمی هم ما را با سازمان سیاسی نظامی خودتان آشنا کنید و پشتیبانان خود را معرفی بفرمایید. در ضمن برایمان توضیح دهید از مبارزات مسلحانه مجاهدین خلق، چریک های فدایی خلق و فداییان اسلام در رژیم پهلوی چه آموخته اید.
۱۹٣۷٨ - تاریخ انتشار : ۹ دی ۱٣٨٨
|
از : بهنام قدیمی
عنوان : گاندی و مبارزه مسالمت آمیز
http://www.azadtribun.net/x۱۹۸۳۰.htm
اعداد فارسی در آدرس را به انگلیسی به نویسید.
۱۹٣۶۵ - تاریخ انتشار : ۹ دی ۱٣٨٨
|
از : بهنام قدیمی
عنوان : چه بخواهیم و چه نخواهیم مبارزه مسلحانه بر ما تحمیل خواهد شد.
مطمین باشید که حتی شخص گاندی این پیامبر مبارزه بدون خشونت هم بکلی مخالف بکارگیری خشونت در شرایط بخصوصی نبود. یعنی بقول سان تسه-- ÷نرال مشهور چینی در ۲۵۰۰ سال پیش--- بهترین نبرد بردن بدون جنگیدن است اما این استرات÷ی را نمی توان همیشه و در همه جا بکار برد. آنهائیکه معتقد هستند که این دولت وحشی جنایتکار را می توان بدون توسل به زور ساقط کرد شدیدا در اشتباهند. صحنه نبرد واقعی با اندیشه های روشنفکران دانشگاهی غرب و اروپا از زمین تا اسمان فرق دارد. این دولت ددمنش بسان شاگرد تنبلی می ماند که اشتباها اسم اش در لیست قبولی های کنکور درج شده که با چهار دست و پا ول کن صندلی دانشگاه نیست برای اینکه بهتر از همه خودش به این امر واقف است که اگر صندلی را ول کند تا آخر عمر ش هم شانس قبولی دوباره در کنکور را نخواهد داشت.
ر÷یم فعلا تمامی نیروهای سرکوبگرش را به میدان نیاورده و امید دارد که این مبارزه با حد اقل قربانی رو به خاموشی بگذارد. اما وقتی حس کند که وقت وداع با قدرت فرا رسیده مطمین باشید که با قرار دادن رگبار در خیابانها مردم را قتل عام خواهند کرد برای اینکه بقول مارکس "که پرولتاریا در مبارزه بجز زنجیرش چیزی ندارد از دست بدهد" این دولتمدارن قاتل و جانی هم در نفس های آخری چیزی نخواهد داشت که از دست بدهند. اینها که از شرم و حیا و خجالت در جامعه بین المللی بویی نبرده اند و به هیج اخلاقی بجز اخلاق پول و سرمایه و قدرت پایبند نیستند عقده ای های بی عرضه و بی لیاقت های بی عقل و شعوری هستند که تا دیروز در پشت الاغ برای نوحه خوانی از دهکوره ای به دهکوره دیگر میر فتند و دستمزد شان مرغ و پنیر و چندر قازی بودد و الان بر ثروت سرشار ایران تسلط کامل دارند به این راحتی ها دست از قدرت نخواهند کشید.
هموطنان مبارز: گول خوش باوری های طیف رهبری جنبش سبز را نخورید و از الان به فکر مبارزه مسلحانه باشید. اگر با عقل و منطق و شعور و استدلال و بحث و مجادله فکری می شد طرف مقابل را قانع کرده و از خشونت و خون ریزی جلو گیری کرد اینهمه دولت های دموکرات غرب و آمریکا زرادخانه های خود را مملو از انواع و اقسام سلاح های مخرب نمی کردند.
در سیاست هم همیشه آنهایی برنده بوده هستند که سیاست منطق و عقل و شعور راهمیشه بازوی توانا و قدرتمندی همراهی کرده است.
با اینکه من شخصا مخالف مبارزه خشونت آمیز هستم ولی این شیوه مبارزه را این دولت بی عرضه و جانی بر ما تحمیل خواهد کرد. قبل از آنکه غافلگیر شویم باید درک درستی از روانشناسی طرف مقابل داشته باشیم که این بی عرضه های قاتل بخاطر نداشتن پایگاه توده ای فقط و فقط ار طریق اعمال زور لخت و حد اکثر خشونت می توانند چند صباح کوتاهی به عمر ننگین خود ادامه دهند. اینها با تجارب ر÷یم های نطامی- فاشیستی شیلی و آر÷انتین و ال سالوادور و اسپانیای فرانکو و تمام دولت های کودتاگر اشنایی دارند.
در آخر مطالعه مقاله" چرا جنگ" از فروید -- که به فارسی هم ترجمه شده است --و کتاب The Art of war by Sun Tzu را پیشنهاد می کنم.
آماده گی برای اعمال زور و مسلح شدن به معنی بکار بردن اش نیست بلکه بخاطر این است که اگر شدت سرکوب از حدی گذشت باید آماده بود که با زبان آتش و گلوله با این مزدوران حرف زد. Better to be safe than sorry.
۱۹٣۶۲ - تاریخ انتشار : ۹ دی ۱٣٨٨
|
از : هومن دبیری
عنوان : بکارگیری خشونت نشانهی ندانستن و نفهمیدن سیاست است
مصاحبه ی سختی بود و سئوال آخر «تلاش » بسیار مهم ست.
«.....نظرتان در بارهی این سخن چیست که گفته میشود؛ بکارگیری خشونت نشانهی ندانستن و نفهمیدن سیاست است و نداشتن زبان استدلال و قدرت بیان؟...»
بهمین دلیل حکومت گذشته و فعلی بی اعتبار شدند و هنوز مدعیان بازگشت حکومت پادشاهی و رهبران حکومت فعلی از اعتراف به نداشتن زبان استدلال و قدرت بیان طفره میروند.
۱۹٣۴۴ - تاریخ انتشار : ٨ دی ۱٣٨٨
|