از : جهان آ
عنوان : دست مریزاد
دست مریزاد مانی عزیز،
در پانویس نوشتی:
""این شعر را ۹ سال پیش نوشته بودم. منتشر نشده بود. بتازگی دستی بر سر و رویش کشیدم.""
حتما دستی به سر ورویش کشیدی که افزایش زردی خیره کننده ی سرخ ها را در ظرف ۹ سال گذشته بهتر توصیف کنی.
فریدون مشیری می نالید که:
مشت میکوبم بر در
پنجه میسایم بر پنجرهها
من دچار خفقانم، خفقان!
من به تنگ آمدهام، از همه چیز
بگذارید هواری بزنم،
و سرخهای زرد می گویند:
خامه می مالم با دستم
چهره می سایم بر درگاه
من دچار یرقانم یرقان!
من به وجد آمده ام ازهمه چیز
بگذارید نمازی بکنم!
خدا نگهدار
۲۰۲۵۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣٨٨
|