از : unknown
عنوان : ناخدای"ماوی مرمره"تائید کرد که برخی افراد کشتـی، برای رویاروئی خونین آماده شده بودند
محموت (محمود) طوال Mehmut Tuval ناخدای کشتی ترک در یک نوار ویدئوئی که توسط دولت اسرائیل انتشار یافت، از جمله گفت: در ساعات پیش از اقدام تکاوران اسرائیلی برای مسلط شدن بر "ماوی مرمره"، افرادی که به طور جداگانه در بندر استانبول وارد کشتی شده بودند (بی آن که بازرسی های امنیتی ویژه را گذرانده باشند)، به بریدن زنجیرهای کشتی و وسائل آهنی آن پرداختند تا بتوانند به سربازان اسرائیلی حمله کنند. او همچنین گفت: این افراد بر عرشه فوقانی کشتی مسلط شده و افراد خود را فرماندهی می کردند.
۲۷۵۷۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣٨۹
|
از : بهانه جو
عنوان : اشغال گر قدس
یکی دو روز پیش تحت عنوان اشغال گر قدس نوشته بودم که بهانه گیر از میرزا آقا عسگری (مانی) پرسیده بود که کلمه "قدس" را (که ظاهرا علامت تجارتی ملایان و رژیم است) و در اعلامیه ۷۱ نفر نیست چگونه در نوار صوتی خود به آنها نسبت داده است. امروز جواب آمد :
نویسنده: بی بهانه ۲۳ خرداد ۱۳۸۹
عنوان: جواب آقاب بهانه گیر
آقای بهانه گیر عزیز
شما باید با اصل نظرات مانی روبرو بشوید و نه با این یا آن جمله در یک گفتار زنده و ادیت نشده.
این هم جمله گمشده شما در بیانیه ۷۲ تن
رژیم اشغالگر اسرائیل
جمهوری اسلامی می گوید رژیم اشغالگر قدس. فرقش چیست؟
ظاهرا گفتار ایشان "ادیت" نشده بود و سایت سکولاریسم نو هم بدون گوش دادن به نوار آنرا منتشر کرده بود . یعنی چه خواجه علی ، چه علی خواجه هرچند یکی را جمهوری اسلامی و دیگری را هفتاد و یک نفر گفته باشند . فرقی هم بین اشغالگر اسرائیل و اشغالگر قدس نیست . هر دو أشغالگرند دیگر. چه فرقی دارد؟
۲۷۵۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣٨۹
|
از : بایک مصطفوی
عنوان : بنظر میاید بحث ها کمی «سیاسی » شده و «حقوق بشر» یعنی فقط حقوق ما
دوشنبه ۳۱ ماه مه تمام رسانه های جهان از حمله ی اسرائیل در آبهای آزاد مدیترانه به کشتی های فعالان صلح خبر دادند که ۸ نفر از شهروندان ترکیه هم بقتل رسید. در سراسر جهان در همان روز تظاهرات علیه اسرائیل صورت گرفت. تمام رهبران جهان به نحوی در باره ی این واقعه اظهار تاسف کردند و شواری امنیت سازمان ملل متحد این حمله را محکوم و خواهان تحقیق توسط هیئت مستقل گردید.
این چه توقعی ست که باید نیروهای ایرانی تافته ی جدا بافته از سایر جهانیان باشند و در برابر این واقعه که در آبهای بین المللی رخ داده ساکت و یا بی تفاوت باشند ؟ البته آنهائیکه مهر سکوت بر لبان خود زدند کم نبستند و عقاید آنها هم محترم ست. حتما متوجه هستید
در باره ی سایر جنگها،تجاوزها، ترور ها در هر گوشه ی دنیا در موقع خود اعتراضات لازم صورت گرفته ست مگر در حمله نظامی آمریکا و متحدین به عراق تمام جهان علیه ژرژ بوش و بلیر تظاهرات نکردند؟ در هر موردی هم که سکوت و بی تفاوتی صورت گرفته بسیار غیر عادلانه بوده و انتقاد دوستان کاملا بجاست .ولی بدلیل اینکه دنیا نسبت به چچین ، دارفور ، افغانستان ، سودان و سومالی کم کاری کرده باید تماشا کرد تا اسرائیل هز کاری دلش خواست بکند ؟ نه ! اتفاقا اگر این موارد مورد به مورد و در وقت خود رسیدگی شود از تکرار این فجایع جلوگیری خواهد شد. اگر هنگام اشغال سفارت آمریکا در تهران دولت ایالت متحده این مسئله ی تجاوزکارانه را پیگیری میکرد تا حکومت مرتجع ایران قواعد بین المللی را باید رعایت کند کار به درازا نمی کشید ولی هزار تاسف که رونالد ریگان برای رسیدن به قدرت با خمینی سازش کرد تا گروگانها بعنوان ابزار شکست جیمی کارتر در تهران و ۴۴۴ روز نگهداری شوند!!! اگر حمله ی نیروهای صدام حسین به ایران از همان نخست محکوم میشد چنین جنگ نکبت باری ۸ سال طول نمی کشید ! از این اگر ها زیادست .
دیروز ۱۲ ژوئن تمام رسانه های جهان اعتراضات مردم ایران بعداز از یکسال از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ را پوشش دادند ایا ملت ایران به پشتیبانی مردم جهان احتیاج ندارد ؟ مگر میشود فقط از جهان انتظار حمایت داشت ولی برای سایر ملل قدمی بر نداشت ؟
بنظر میاید بحث ها کمی «سیاسی » شده و «حقوق بشر» یعنی فقط حقوق ما ! آیا این درست ست ؟
۲۷۵۷۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣٨۹
|
از : peerooz
عنوان : روضه هفتاد و دو نفر
جناب هرزندلی،
من نه چپم و نه راست و نه میانه. تماشاچیم. نه شما را میشناسم نه آقای فانی و نه ۷۱ نفر را. استدلال شما چیزی شبیه برهان خلف است که مثلا میشود مستقیما گفت این دیوار سفید است و یا گفت چون این دیوار قرمز و ابی و رنگهای بیشمار دیگر نیست پس سفید است. برای اتفاقات روزانه احتیاجی به برهان خلف نیست. اگر امروز بگوییم رژیم ایران جنایتکار است لازم نیست فورا ذکر کنیم که روس و امریکا و انگلیس و چین هم جنایت کارند. من شک ندارم که این ۷۱ نفر در زمان خود به این مساله ها پرداخته اند. حتی روضه خوانها هم روضه هفتاد و دو نفر را هر روز نمیخوانند. روزی یک روضه.
۲۷۵۷۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣٨۹
|
از : هرزندلی
عنوان : برای ایراندوست
خانم/آقای ایراندوست گرامی،
با اینکه من هم اطلاعی از عقاید شما ندارم، ولی می توانم بگویم که در این مورد خاص همنظریم. از مشخصات یک جامعه مدرن یکی هم شفاف بودن مواضع است. شما در کشورهای اروپایی نمی توانید موردی را پیدا کنید که مردم جذب حزب یا سیاستمداری با مواضع دوپهلو بشوند. متأسفانه فرهنگ ریشه دار دیکتاتوری در کشور ما مانع از رشد یک فرهنگ دیالوگ سازنده شده است و ما هنوز عادت به انتقاد بی رحمانه نداریم و به همین دلیل مجبوریم برای اینکه طرف مقابلمان دلگیر نشود و ما را به دشمنی با انسانها ممتهم نکند، اول هزار و یک بار قربان صدقه اش برویم و بگوییم که سرش به سر شاه می ماند، تا پیشاپیش زهر خشمش را بگیریم و بعد حذرفمان را بزنیم.
مسئله جنگ اعراب و اسرائیل در بین روشنفکران چپ ما (که من هم سابقه انتصاب به آنها را دارم) یک مسئله کاملا ایدئولوژیک است. من بدون اینکه منکر احساسات بشردوستانه امثال آقای فانی بشوم، ادعا می کنم که این قلمفرسائیهای ایشان و امثال ایشان ریشه در نوستالژی دوران جوانی و گفتمان امپریالیسم و صهیونیسم دارد، و بیشتر فلش بکی است به خاطرات گذشته، تا تحلیل شرایط. برای من این مسئله است که بسیار باعث تأسف و افسوس است.
با این همه اگر آقای فانی و یا یکی از آن هفتادو دو تن نوشته هایشان را (حتی اگر فقط چند جمله باشد) در باره دافور و روآندا و تبت و چچن و بقیه نقاط جهان که در آنها فجایع انسانی بطور روزانه در جریان است، ارائه کنند، من هم حرفم را پس می گیرم و در حظور شما و بقیه خوانندگان از آنها معذرت می خواهم.
شاد باشید
۲۷۵۵۱ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣٨۹
|
از : با پیروز هستیم
عنوان : ما اینیم که هستیم، میخواین بخواین و نمی خواین نخواین. جای شما اینجا نیست. شما تبادل نظر نمی کنید مقاله های دراز و بی معنی می نویسید.
ما اینیم که هستیم، میخواین بخواین و نمی خواین نخواین. جای شما اینجا نیست. شما تبادل نظر نمی کنید مقاله های دراز و بی معنی می نویسید که ما وقت و حوصله خواندن آنها را نداریم. نظرات ما همه کوتاهند و نه بزرگتر از اصل مطلب. نظرات شما همه ضد انسانی هستند و انعکاس دهنده مردم ایران نیستند. پیروز خان لطفا جواب مستقیم به سئولات و نظرات این کودنها بدهید. یادتان هم باشد که اینها نظرات کوتاه را نمی فهمند، متاسفانه مجبورید مثل اینها دراز بنویسید و یکایک نکات را بشکافید تا اینها شیرفهم شوند، شاید که دست از سر ما بردارند.
۲۷۵۴٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣٨۹
|
از : به آقای حسین ابراهیمی منفرد از نروژ
عنوان : در روش خود تجدید نظر کنید
آقای حسین ابراهیمی منفرد از نروژ، شما به شاه الله و حزب الله حمله میکنید ولی روش برخوردتان با مسائل دست کمی از آنها ندارد. آقای محترم افراد در این ستون در رابطه با مسائل مطرح شده و در رابطه با نوشته های نویسنده محترم اظهار نظرهایی میکنند. طبیعاتاْ تمامی این اظهار نظرها مورد خوشایند همه نیست. در چنین صورتی طرف مقابل هم باید به استناد به گفته ها و نوشته های نویسنده تحلیل خود را ارائه دهد. اینکه ما بدون ارائه هیچ بحث منطقی طرف مقابل را با انگهایی چون حزب الله و شاه الله و مصدق الله و چپ الله مخاطب قرار بدهیم و خواستار طرد آنها شویم، کاریست بسیار ناثواب که فقط و فقط برازندهء دوستاران و رهروان حسین بازجوی شریعتمداری است. خواهشمند است در روش خود تجدید نظر کنید.
۲۷۵٣۶ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣٨۹
|
از : حسین ابراهیمی منفرد- نروژ
عنوان : از «برادران » حزب الله و «جان نثارا ن » شاه الله عاجزانه تقا ضا میشود
از «برادران » حزب الله و «جان نثارا ن » شاه الله عاجزانه تقا ضا میشود که در «سنگر های» خود مانند کیهان تهران و کیهان لندن برای تبلیغ و ترویج ایده های « ناب محمدی» و « پادشاهی » تا پای جان ایثار فرمایند.
شما حتی به عقاید خود اعتقاد ندارید و گرنه با یک اسم مستعار که در تمام دنیا مرسوم ست به فعالیت «روشنگرانه » ی خود ادامه میدادید. اسامی «مستعار » شما بیشتر به « شوخی » و «ابتذال» شبه ست تا نام « مستعار» . مردم ایران در آینده باید بدانند صاحبان این افکار «بلیغ » چه کسانی بودند که در «سخترین» شرائط برای «کیان » اسلام و شاهان «فداکاری کردند.
واقعا جالب ست که ذوب شدگان ولایت هم با نام مستعار کامنت میگذارند !
البته ؛ لازم نیست که برای ارشاد ما «منحرفان» دینی و پادشاهی در اخبار روز «افاضات» فرمائید.
تا امروز تنها رسانه ای که ما می توانیم کامنت خود را بدون محدودیت بنویسیم فقط اخبار روز ست.
خواهشمندست این رسانه و مسئولان آنرا برای نوشتن مطالب نا صواب خود «شکنجه» نکنید.
آیا کیهان تهران و لندن پنجره ی نظرخواهی را باز گذاشته ؟ انصاف داشته باشید !
این توصیه را در هر جا که بوی دوباره کپی وزده و خواهم گذاشت تا مگر بخود بیائید و دو کلمه حرف حساب در باره هر مقاله بنویسید.
۲۷۵٣۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣٨۹
|
از : peerooz
عنوان : نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران،
جناب نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران،
عمه ای داشتم که میگفت کسی که زیاد حرف بزند بالاخره مزخرف میگوید و کسی که بیشتر حرف بزند همه را مزخرف میگوید. خوشبختانه وقتی که به نوشته ای نگاه میکنی طول نوشته بهترین مقیاس درجه فهم نویسنده است.کسی که به مطلبی مسلط است آنرا در چند جمله خلاصه میکند و اگر تقاضا بود بر آن می افزاید. نویسنده نا مسلط به در و دیوار و آسمان و ریسمان میزند و بالاخره هم نمیفهمی چه میگوید. ولی خب رستم نامه ها و اسکندر نامه ها و حسین کرد شبستری ها هم خواننده گانی دارند در حدود فهمشان. برای ما هم نگران نباشید. وقتی اسم یک جمله ای را میبینیم احتیاج به معرفی بیشتر نداریم.
۲۷۵۲۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣٨۹
|
از : نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران
عنوان : مجبور نیستید بخوانید . مجبور نیستید جواب بدهید. موظف هم نیستید برای کسی تعیین تکلیف کنید.
به پیروز، مجبور نیستید بخوانید . مجبور نیستید جواب بدهید. موظف هم نیستید برای کسی تعیین تکلیف کنید.
شما آزادید و ما هم آزادیم.
۲۷۵۰٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣٨۹
|
از : نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران
عنوان : به چرا منافع ملی ایران را باید برای بیگانه بخطر بیاندازیم؟ جواب تفرشی به نظر من عین جواب آن ترسو بشماست، سفسطه و طفره + ربودن نام شما. کمی بیشتر صبر کنیم افول اینها به اعماق را سریعتر نظاره خواهیم کرد.
ترفند اینها همین است که برای هر موضوعی جواب نداشته باشند به شاخ دیگری می پرند. ترفند دیگرشان ایجاد رعب بوسیله اتهام وارد کردن و فحاشی و وصل کردن ناف مخالفانشان به صهیونیست و اسراییل و امریکا و رژیم پهلوی است ولی هیچوقت بند ناف ما را به فلسطین و روسیه و کوبا و سوریه وصل نمی کنند. درباره فلسطین هیچوقت بند ناف ما را به رژیم وصل نمی کنند چرا که سیاست رژیم در راستای سیاست های خودشان در مورد فلسطین است. انقدر هم با مسئله اسراییل و فلسطین و امریکا ناموسی برخورد می کنند که انگار با خود رژیم طرفیم، شاید هستیم، قطعا هستیم. اگر اینها قطعا می گویند ما سلطنت طلبیم، دشمن فلسطینیم، عوامل اسراییل و امریکا هستیم ما هم می توانیم در مقابل همین را به خودشان برگردایم و بگوییم که شما تفرشی ها قطعا با رژیم و کوبا و روسیه و سوریه و عربستان و حماس و حزب الله لبنان هستید.
برای اینها هدف وسیله را توجیح می کند یعنی مهم نیست که منابع مالی حزب الله و حماس از کجا و از چه طریقی فراهم می شود فقط فراهم شدنش مهم است. اینکه بر سر ملت ایران و فلسطین و شیعیان لبنان چه می آید ذره ای ارزش ندارد. خودشان بهتر از ما می دانند که حزب الله و حماس و رژیم سه ملت در گروگان خود دارند و هیچ اعتقادی به منشور جهانی حقوق بشر ندارند و شدیدا غیر دمکراتیک و سه مشت تبهکار و تروریست بین المللی هستند. اگر تفرشی ها بشر دوست بودند در مقابل رفتار وحشیانه این سه گروه جنایتکار و جنایت پیشه جانب ملت های اسیر اینها را می گرفتند. طرفداری از رژیم و حماس و حزب الله هیچ تفاوتی با طرفداری از هیتلر و استالین و مائو پل پات ندارد.
از شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران حرصتان در می آید، به درک سیاه. ملت ایران می گوید راضی نیست ثروتش به جیب این سه گروه تروریستی سرازیر شود و حاضر نیست بخاطر این سه اسراییل بر سرش بمب بریزد. این حق هر ملتی است که بگوید چه می خواهد و چه نمی خواهد. فقط تمامیت خواهان و دیکتاتورها هستند که می گویند ملت آدم نیست که خواسته هایش را بیان کند و این فضولی ها به ملت نیامده. ما اربابیم و مردم رعیت. حرف زیاد هم بزنند باتوم وارد ما تحت شان می کنیم.
تفرشی ها باید تکلیف خودشان را روشن کنند که با این سه گروه تروریست هستند و یا با سه ملتی که هیچکدام آنها را نمی خواهند و تحت ظلم این بد همه چیزها هستند. با تروریستید یا با ملت. با حماسید یا با مردم غزه.
ما تکلیفمان روشن است . ما در درجه اول می خواهیم خودمان را از شر ترویست رها کنیم چه در غزه چه در لبنان و چه در ایران. با صدای بلند هم می گوییم نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران. ناموس ما ایران است چون مثل هر آدم عاقلی اول باید بفکر خودمان باشیم که گرفتاری خیلی خیلی زیاد داریم.
به چرا منافع ملی ایران را باید برای بیگانه بخطر بیاندازیم؟ جواب تفرشی به نظر من عین جواب آن ترسو بشماست، سفسطه و طفره + ربودن نام شما. کمی بیشتر صبر کنیم افول اینها به اعماق را سریعتر نظاره خواهیم کرد.
از جانب ملت ایران با صدای رسا، نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران
۲۷۴۹۶ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣٨۹
|
از : peerooz
عنوان : جزای پر گو
به عبارت دیگر گرچه دوست مایید ولی جزای گران فروش نخریدن و جزای پر گو نخواندن است. کسی هم که این بحر طویل ها را بخواند جزایش همان است.
۲۷۴۹۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣٨۹
|
از : peerooz
عنوان : کامنت نویسی مقاله نویسی
کاش میشد به دوستان حالی کرد که کامنت نویسی مقاله نویسی نیست ولی اگر حالی میشدند که دوست ما نبودند.
۲۷۴۹۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣٨۹
|
از : چرا منافع ملی ایران را باید برای بیگانه بخطر بیاندازیم؟
عنوان : واقع که مزورانه است که از نام مستعار من استفاده کرده اید. بجای جواب طفره میروید و مطالبی میگویید که هیچ ربطی بهم ندارند. ورشکستگی فکری شما حدی ندارد.
«از : چرا منافع ملی ایران را باید برای بیگانه بخطر بیاندازیم ؟
عنوان : چرا منافع ملی ایران را باید برای بیگانه بخطر بیاندازیم ؟* ۲*
منظور از ۶۰۰ میلیارد یورو هم در آلمان داشت که آنهم مسدود شد یعنی معادل ۶۰۰۰ میلیارد دلار
در ضمن خاندان جلیل و شرکا هم ۸۵۹۸ میلیارد در سال ۵۷ از خزانه بالا کشیدند که هنوز تمام نشده ست».
۲۷۴۸۴ - تاریخ انتشار : ۲۳ خرداد ۱۳۸۹
نظر بالا متعلق بمن نیست. واقع که مزورانه است که از نام مستعار من استفاده کرده اید. بجای جواب طفره میروید و مطالبی میگویید که هیچ ربطی بهم ندارند. ورشکستگی فکری شما حدی ندارد.
دروغگویی و عوامفریبی شما مرز نمی شناسد. از چه میترسی که از نام دیگران سوء استفاده می کنی. هم درجه انساندوستی ات را دیدیم و هم درجه شجاعت تو را. فلسطین ناموس توست، ناموس من نیست. برو غزه و در آنجا از ناموست دفاع کن. وقاحت تو بجایی رسیده که دزدی های این رژیم را توجیه می کنی. سیاست تو و امثال تو درباره اسراییل و فلسطین هیچ تفاوتی با هم ندارند. عصبیتی که در نظرات تو و امثال تو دیده میشود از انستندوستی سرچشمه نمیگیرد. شما سرشار از تنفر نسبت به بخشی از بشریت بطور عام هستید. شما خطرناکید. طوری حرف میزنید که انگار خواستار محو اسراییل از نقشه جغرافیایی هستید. بشردوستی شما از جنس بشر دوستی صلیب سرخ و عفو بین الملل نیست. شما برخلاف این سازمانهای معتبر بین المللی مملو از چنان تبعیضی هستید که حتی برای یک روز هم شما را استخدام نمی کنند. حتی کارهای داوطلبانه را هم به شما واگذار نمی کنند. برای امثال شما مهم نیست که منابع مالی حزب الله و حماس از کجا تامین میشود و صاحبان اصلی ان کیستند. هر دزد و جنایتکار و با هر متجاوزی که موشک و خمپاره ی حماس و حزب الله را تامین کند شما دستبوسشان هستید. آنوقت خودتان را صلح طلب و بشردوست و ... جا می زنید. از یک اسم مستعار که متعلق به دیگری هم هست دریغ نمی کنید. ماهیت شما بر همه عیان شد.
بقدری مزور هستید که حالا هر کسی را که با شما مخالفت کند سلطنت طلب می خوانید. لیست اتهامات شما به مخالفانتان کهنه و پوسیده و نخ نما شده است. بروید فکری بحال خودتان بکنید ما مرعوب بشو نیستیم. سبی؟
واقع که مزورانه است که از نام مستعار من استفاده کرده اید. بجای جواب طفره میروید و مطالبی میگویید که هیچ ربطی بهم ندارند. ورشکستگی فکری شما حدی ندارد.
نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران
فلسطینو رها کن فکری بحال ما کن
مردم چرا نشستین ایران شده فلسطین
۲۷۴۹٣ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣٨۹
|
از : ایراندوست
عنوان : انساندوستی به صورت گزینشی
جناب هرزندلی، من از مبانی اعتقادی شما اطلاعی ندارم. احیاناْ در بعضی موارد با یکدیگر هم عقیده و در مواردی دیگر مخالف هستیم. ولی از شما برای طرح این سوالات منطقی بسیار تشکر میکنم، چرا که لااقل در تلاش هستید که شکلی منطقی و مستدل به مسائل مطرح شده بدهید. من نیز به نوبه خود مایلم نظراتم را در این رابطه بیان دارم. به باور من، صرف نظر از آنکه دروغگویی به لحاظ اخلاقی کار ناشایستی است، این نکته را نیز نباید از مد نظر دور داشت که دروغگویی و قلب واقعیت در دنیای امروز کاری سخت و در عین حال بیهوده است و فردی که برای توجیه باورهای خود دست به عوام فریبی میزند در اصل با اینکار خودش به دیگران توهین میکند، چرا که طرف مقابل را آنچنان ابله فرض کرده که علی رغم دسترسی آنی به منابع اطلاعاتی، سعی در وارونه جلوه دادن حقایق میکند.
من هیچ مشکلی ندارم که فرضاْ آقای فانی یزدی و یا محمد علی اصفهانی و یا این «همشهری.» موافق و یا مخالف عقیده من باشند. طرز تفکر آنها هیچ نقشی در زندگی من ندارد و من هیچ علاقه ای هم ندارم که دیدگاههای آنها را دگرگون کنم. مشکل من با این افراد این است که ایشان برای توجیه دیدگاههای عقیدتی خود دست به وارونه جلوه دادن حقایق میزنند و از آن بدتر آنکه چنین توجیه میکنند که قصد آنها از ارائه این تحلیلها چیزی جز انساندوستی نیست.
من خود یک فعال سیاسی چپ بودم. بهمین دلیل نیز با شگردهای ایشان در به اصطلاح مبارزات سیاسی کاملاْ آشنام. چپهای ما بهیچ عنوان مشکلی با نقض حقوق بشر ندارند و اگر هم در جایی صحبت از تجاوز به انسانیت و حقوق بشر میکنند فقط و فقط برای بهره برداری های سیاسی است و بس. دوستان چپ ما اظهار میدارند که بخاطر نقض حقوق انسانها در فلسطین آنها یکصدا به مصاف ناقض آن، یعنی کشور اسراییل، میروند. همانگونه که خودتان اشاره کردید، هرگز ندایی از فعالین چپ در اعتراض به اشغال کشور پهناور تبت و سرکوب مردم آن توسط جمهوری خلق چین، و یا اعتراض به کشتار مردم در صربستان و روآندا و چچن و دارفور برنیامد. و یا هرگز نمیبینیم که این افراد در مورد سرکوب وحشیانه مردم در لیبی و یا سوریه و یا امیرنشین کوبا چیزی بگویند. اگر براستی مبنا و پایه دیدگاههای ایشان حقوق بشر است، مگر شهروندان چین و کوبا و چچن و بوسنی و غیره بشر نیستند؟
حتی در زمینه همین مردم فلسطین و یا لبنان نیز دست به دروغگویی میزنند و مسائل را بطور گزینشی مطرح مینمایند. کشور لبنان سی سال در اشغال نیروهای سوری بود، و جنایاتی که سوریه در لبنان کرد براستی بی سابقه بود. آیا تا بحال شنیده اید که این رفقا کلامی در این مورد به زبان آورند؟ بر طبق گزارشات رسمی سه نهاد معتبر بین المللی، یعنی سازمان ملل و سازمان دیدبان حقوق بشر و عفو بین الملل، حماس کمکهای ارسالی به ساکنان غزه را مصادره میکند و آنها را به صورت گزینشی در اختیار عوامل خود میگذارد. همچنین طبق گزارش رسمی همین نهادها، حماس در غزه و حزب الله در جنوب لبنان از مردم عادی به عنوان سپر دفاعی در برابر اسراییل استفاده میکنند. گزارشهای دقیق نشان میدهد که این دو سازمان تروریستی از مدارس و بیمارستانها و مراکز تجمع مردم عادی به عنوان پایگاه برای حملات موشکی به اسراییل استفاده میکنند. حال این به اصطلاح صلح دوستان وطنی که نیتی جز انساندوستی ندارند، چرا در مورد این جنایات در حق مردم غزه و یا لبنان سکوت میکنند؟
سازمان عفو بین الملل و یا دیدبان حقوق بشر یک نهاد براستی بشردوستانه است. من و یا شما ممکن است با بعضی جهتگیریهای آنها موافق نباشیم، ولی نمیتوانیم این واقعیت را انکار کنیم که مبنای برخورد آنها با مسائل، مبنایی منطبق بر رعایت حقوق بشر است و آنها هرگز گزینشی عمل نمیکنند. در مواردی که به نظر این سازمانها اسراییل به حقوق شهروندان تخطی کرده در مقابل این کشور میایستند و متقابلاْ در آنجایی که حماس و دیگران به حقوق بشر تجاوز میکنند در مقابل آنها نیز عکس العمل نشان میدهند. اگر این به اصطلاح صلح دوستان نیز براستی فقط به فکر حقوق بشر بودند، آنها نیز از چنین روشی استفاده میکردند.
همانگونه که قبلاْ عرض کردم، هیچ اسراییلی و یا فلسطینی این مطالب را در این سایت نمیخواند. پس بنابر این مطالبی که از جانب این افراد نگاشته میشود فقط و فقط برای عوام فریبی مردم ایران است. واقعیت آن است که برای جوان امروز ایرانی سوسیالیزم انقلابی پشیزی ارزش ندارد. جوان امروز ایرانی اهمیتی به حرفهای بی اساس مارکس نمیدهد و برای جنایتکارانی چون لنین و استالین و چه گوارا و غیره ارزشی قائل نیست. برای فریفتن این جوانان و ایجاد یک جو احساسی که زمینه ساز رشد مجدد سوسیالیزم انقلابی در جامعه باشد، چاره ای نیست مگر ادای آزادیخواهی و انساندوستی در آوردن و بوجود آوردن یک جو مجازی ضد امپریالیستی. بهترین خوراک تبلیغاتی نیز برای چنین امری اسراییل ستیزی است، چرا که اسراییل مهمترین شریک آمریکا در منطقه است.
من نمیگویم که تمام سیاستهای اسراییل درست است. من خود در بسیاری از موارد بر عملکرد اسراییل انتقاد دارم. ولی ما نمیتوانیم وجود یک کشور مشروع را که موجودیتش نه تنها توسط جامعه بین الملل، بلکه توسط دشمنان سابقش (مثل مصر و اردن و سازمان آزادیبخش فلسطین) برسمیت شناخته شده انکار کنیم، چرا که مبانی اعتقادی ما و یا تاکتیک سیاسی ما ایجاب میکند که با دروغگویی بگوییم که وجود اسراییل از دید جامعه جهانی نامشروع است و یا جنبش مسلحانه امروز فلسطینیان ربطی به سازمان نژاد پرست و تروریست حماس ندارد (آنگونه که محمد علی اصفهانی بیان میدارد).
من هیچ مشکلی نداشتم اگر آقای فانی یزدی و دوستانشان صادقانه میگفتند که موضع گیری آنها بر ضد اسراییل از سر باورهای عقیدتی آنهاست. ولی وقتی که به دروغ پای انساندوستی را پیش میکشند، دیگر جایی برای مسامحه نیست.
پیروز باشید.
۲۷۴٨٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣٨۹
|
از : هرزندلی
عنوان : برای استاد همشهری
با سلام به شما
صد البته حق با شما است و در یک بحث عمومی همه حق (و حتی به نظر من وظیفه) دارند نظرشان را بگویند و من از شما بابت کمکتان به روشن شدن بحث تشکر می کنم.
متأسفانه شما با جوابهایتان همان نظر من را تأیید کرده این که بدلیل دگماتیزه شدن بحث، هیچ کدام از طرفین اجازه چون و چرا کردن در باره مواضعشان را به کسی نمی دهند.
۱. من نه در این باره تشکیک کرده ام که باید در مورد کشته شدن افراد بی دفاع سکود کرد، و نه در این باره سوال کرده ام که چرا جنایات اسرائیل "همیشه" بحث روز است. متأسفانه و با عرض معذرت شما با خلط مطلب و تحریف سوال من به سوالی جواب می دهید که خودتان مطرح کرده اید. سوال من خیلی ساده است: «چرا این روشنفکران ما که ادعای انساندوستی می کنند، در مورد جنایات دولتها و کشورهای دیگر سکوت می کنند، ولی در مورد اسرائیل موضعگیری را تکلیف شرعی خودشان، آنهم از نوع واجب عینی و نه واجب کفایی میدانند» سوال واقعا ساده است. شما اگر بتوانید از همین نویسندگانی که بارها و بارها در باره غزه قلمزنی کرده اند یک هزارم حجم مطالبشان را در باره دافور و چچن و روآندا و تبت و .... نمونه بیاورید، من حرفم را پس می گیرم و هم از شما و هم از آقای فانی رسما معذرت می خواهم.
۲. متأسفانه شما درست همانطور که پیشبینی کرده بودم، هر نوع سوالی را در جهت تفکر خودتان تفسیر می کنید. آیا اگر من از آقای فانی می پرسم که نقطه طلاقی منافع ملی ما با جنگ اعراب و اسرائیل در کجا است، به معنی این است که "در مقابل جنایت باید سکوت کرد؟" این چه منطق بالغه ایست که صرف کوچکترین سوالی خود را محق به تکفیر می داند؟
۳. کل بحث من با آقای فانی (و حالا هم با شما) این است که دلیل این حساسیت پاتولوژیک بر روی اسرائیل و فلسطین چیست؟
۴. ابراز همدردی با همنوع خصیصه بسیار پسندیده ای است. ولی وقتی که این ابراز همدردی گزینشی و یکطرفه شد، باید در اصالت و صداقت آن شک کرد. به نظر من هیچ فرقی بین دولتهای اروپائی که یکجانبه از اسرائیل جانبداری می کنند و تمام جنایاتش را توجیه می کنند، با کسانی که یکجانبه به آن حمله می کنند و همه گناهها را بگردن آن می اندازند، بدون اینکه کوچکترین اشاره ای به بنیادگرایان اسلامی در درون صفهای ملت فلسطین بکنند، وجود ندارد.
تا وقتی که روشنفکران ما یاد نگرفته اند که خون فلسطینی از خون اسرائیلی قربانی ترور و خون هردوی آنها از قربانیان دافور و ابوقریب و چچن و تبت و برمه و اویغورستان و همه قربانیان دیگر در سرتاسر جهان رنگین تر نیست، باید در ادعای همنوع دوستیشان شک کرد.
شاد باشید
۲۷۴٨۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣٨۹
|
از : چرا منافع ملی ایران را باید برای بیگانه بخطر بیاندازیم ؟
عنوان : چرا منافع ملی ایران را باید برای بیگانه بخطر بیاندازیم ؟* ۲*
منظور از ۶۰۰ میلیارد یورو هم در آلمان داشت که آنهم مسدود شد یعنی معادل ۶۰۰۰ میلیارد دلار
در ضمن خاندان جلیل و شرکا هم ۸۵۹۸ میلیارد در سال ۵۷ از خزانه بالا کشیدند که هنوز تمام نشده ست.
۲۷۴٨۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣٨۹
|
از : چرا منافع ملی ایران را باید برای بیگانه بخطر بیاندازیم ؟
عنوان : رژیم اشغالگر در ایران منابع ملی ما را به غنیمت گرفته و هر دلش بخواهد با آن می کند. ما می گوییم غلط می کند چنین می کند. غلط می کند کسی از این دزدان و تبهکار پول ما را دریافت کند.
من که اسلام را سالهاست به زباله دان انداخته ام چون هر بلایی در این ۳۱ سال بر سر ملت ایران آمده از همین اسلام است. در اسلام دروغ مصلحت آمیز مجاز است بنابراین مقوله راست و دروغگویی اش هم پر از ریا است. رژیم اشغالگر در ایران به ما پاسخگو نیست و هر غلطی تا حالا خواسته با منابع ما کرده است. تا بپرسی با پول ما چه غلطی کرده ای، باتوند نثار ماتحت ما می کند. مرتب هم خبر می رسد پول از خزانه و اینجا و آنجا مفقود شده است. مجتبی خامنه ای یک میلیارد و ۶۰۰ هزار پوند در بانکهای انگلیس داشت که مسدود شده. ۶۰۰ میلیارد یورو هم در آلمان داشت که آنهم مسدود شد. یک مفت خور اینهمه پول شکم گنده شیپیشو از ما دزدیده . لیستی هم امریکا از دزدی های نجومی چند آخوند کثیف دیگر منتشر کرد که در کشورهای غربی در حسابشان بوده است. اینها فقط چند قلم از دزذیها و غارت چپاول اینها از ثروت های ملی ماست. تویی که مرا دروغگو می نامی، تویی که وکیل مدافع حماس حزب اللهی بگو چقدر از ثروت ملی ایرانیان در این ۳۱ سال به یاسر عرفات و حماس و حزب الله دیگر تروریست های بین المللی داده شده است. غلط کرد هر کسی حتی یک لقمه را از حلقوم یک ایرانی کشید بیرون کشید و به بیگانه داد. غلط کرد هر کسی که بدون اجازه مالک ثروت حتی یک ریال به حماس و حزب الله داد و یا اسلحه تعلیمات نظامی داد. غلط کرد و می کند هر کسی که از این کمکهای رژیم به یک مشت تروریست کثیف حمایت می کند. غلط میکند هر کسی که با این اعمال خطر حمله به ایران را از سوی اسراییل اینگونه تشویق می کند و منافع ملی ایران را بخطر می اندازد. منافع ملی ایران ایجاب می کند که این ثروت های ملی در ایران و برای ایرانیان سرمایه گذاری شود تا هم ملت از ثروت خود لذت ببرد و هم خطر تعرض به ایران وجود نداشته باشد. اگر کسی این منافع ملی کشور را نمی فهمد حق ندارد بگوید بالای چشم آنهایی که منافع ملی ایران را می فهمند ابروست. من و امثال من هیچ مشکلی از حمایت ستمدیده های نداریم ولی نه به قیمت منافع ملی ایران. حمایت را می شود بدون کمک های مالی بصورت بیانیه و سازمانهای بین المللی کرد. جنابعالی و امثال شما که از کیسه خلیفه خرج می کنید دست در جیب مبارک خودتان بکنید ببینیم حاضرید و یا فقط دوست دارید از جیب ما بدون اجازه مثل دزدان کش بروید. شماها به هلال احمر و صلیب سرخ بپیوندید و به غزه بروید تا ما هم یاد بگیریم. حالا فهمیدی منافع ملی ایران یعنی چه و فهمیدی چطور باید شخصا از مال و جان خودت خرج کنی و مثل رژیم اشغالگر در ایران توی روی ما نایستی؟ برو کمکهای انسانی به دیگران را از خودت شروع کن و به کار ما فضولی نکن.
رژیم اشغالگر در ایران منابع ملی ما را به غنیمت گرفته و هر دلش بخواهد با آن می کند. ما می گوییم غلط می کند چنین می کند. غلط می کند کسی از این دزدان و تبهکار پول ما را دریافت کند. غلط می کند هر کسی که به ملت ایران بگوید که حق ندارد منافع ملی خود را در نظر بگیرد و حتی بزبان بیاورد.
۲۷۴٨۱ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣٨۹
|
از : عباس اژدری
عنوان : دروغگو دشمن خداست !
این چند کلمه را برای «چرا منافع ملی ایران را باید برای بیگانه بخطر بیاندازیم؟ » می نویسم .
که مرقوم فرموده « ما راه خودمان را می رویم. نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران»
۲۷۴۴۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱۳۸۹
بنظر من این قبیل کامنت ها آدم را یاد «گوبلز» می اندازد که گویا گفته : دروغ هرچه گندتر باشد اثرش بیشتر ست !
اما یک ایرانی شرافتمند و آزاده نباید دروغ بگوید بهمین دلیل مردم از رهبران دروغگوی خود همیشه نفرت داشته اند.
ایشان فرموده اند:« ۳۱ سال است که ۱۰۰ ها هزار میلیارد دلار ثروتی که متعلق به ما ایرانیان است و باید صرف سرمایه گذاری روی مردم ما می شد را رژیم بلاعوض و بدون اجازه ما و با مخالفت ما به این فلسطینی ها داده شد........»
خوب توجه کنید ۱۰۰ ها هزار میلیارد دلار !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
گور پدر حکومت جمهوری اسلامی ولی با این «آمار» و «اسناد» می خواهید حمله ی راهزنانه ی اسرائیل را توجیه کنید؟ این که به نفع راهزنان و دروغزنان ست . این همه تباهی و بدبختی داریم که میشود به آنها استناد کرد و تردیدی نیست که حکومت خائن اسلامی میلیونها دلار «نذر» حماس و حزب الله می کند. کسی تردیدی ندارد. ولی ۱۰۰ ها هزار میلیارد «یک کمی» بی حساب ست «دروغ»
بهتر ست واقع بینانه عمل کنیم فور نکنم با این ارقام کمکی به اسرائیل یا صربه ای به فلسطین زده شود این فقط ضربه به مخالفان حکومت ولایتی ست. نکنید ! راستگو باشید
۲۷۴۵۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣٨۹
|
از : همشهری .
عنوان : به استاد هرزندلی
استاد هرزندلی چون به نظر میرسد، واقعا مایلند بفهمند که چرا مردم ایران در کنار دیگر انسان ها، به جنایات اسرائیل واکنش نشان می دهند، یه ترتیب سوالاتی که به ذهنشان خطور کرده است ، جواب هایش را مطالعه فرمایند:
۱- هیچ انسانی ، اگر واقعا انسان باشد، در مقابل کشتن شدن افراد بی دفاع ، در هرکجا و به هر بهانه و هدفی که صورت گیرد، سکوت نمی کند. علت اینکه جنایات اسرائیل، همیشه بحث روز است، از آن روزست که هرروز صورت می گیرد. امروز کشتن امدادگران، دیروزبه خاک و خون کشیدن غزه، پریروز حمله به سوریه و روز قبلش حمله به لبنان و الی آخر. جنایات دیگران نیز به میزان ابعاد آن مورد اعتراض جامعه بشری قرار می گیرد. از آن جمله است به خاک و خون کشیدن مردم بیچاره عراق و افغانستان و جاهای دیگری مثل دارفور یا چچن یا هرکجای دیگر.
۲- منافع ملی ما هرچه باشد ، در مقابل جنایت نباید سکوت کرد. این شرم آور است که واکنش نسبت به آدمکشی را به منافع ملی مربوط کنیم. آن اروپایی و آمریکایی و روشنفکر اسرائیلی که این روزها و هر روز برعلیه آدمکشی رژیم اسرائیل اعتراض می کند، هیچ منفعت ملی ، جز منفعت انسانی و وجدانی در این کار می بیند؟
۳- سوال سوم تان تکرار همان سوال دوم است.
۴-رژیم هایی انسانی هستند که منافع ملیشان نیز آن گونه تعریف و تنظیم شده باشد که مجبور نباشند به چاقوکشان بین المللی و رکورد داران محکومیت در شورای امنیت سازمان ملل باج دهند.
۵- اسرائیل ، خود کارگزار آن جانیان بین المللی است که نام برده اید و وقاحت و شقاوت را هم از همان ها آموخته است. آمریکا تمام قطعنامه های شورای امنیت علیه تجاوزتش را وتو کرده است.
البته از آقای یزدی سوال فرموده بودید، ولی چون کامنت ها عمومی هستند ، هرکس مجاز است نظرش را در مورد آن ها بیان کند.
۲۷۴۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣٨۹
|
از : هرزندلی
عنوان : توضیح بیشتر مواضع را شفافتر می کند
به نظر من اگر کسانی مثل آقای فانی یزدی و اصفهانی کمی مواضع خودشان را واضحتر بیان کنند، خیلی از سوءتفاهمات از بین می روند. بحث بر سر اسرائیل و فلسطین آنقدر دگماتیزه شده است که هر نوع نظر مثبتی به یکی از طرفین به سرعت به هواداری و حتی وابستگی تعبیر می شود، و متأسفانه باید گفت دو طرف ماجرا در این زمینه هیچ تفاوتی با همدیگر ندارند. و اما چند سوال که جواب دادن به آنها از طرف نویسنده مقاله شاید بتواند بحث را کمی بازتر و مواضع را کمی شفافتر کند:
۱. آقای فانی، توجه شما به فاجعه انسانی در غزه بسیار تحسین برانگیز است. ولی سکوت شما در مورد فاجعه انسانی دافور و روآندا و چچن به این شائبه دامن می زند که یا آن فجایع را کوچکتر و یا قربانیانشان را ناانسانتر می پندارید. شاید بد نباشد برای خوانندگان نوشته تان توضیح بدهید که چرا برای شما (و از نظر شما برای ما ملت ایران) درگیری میان اسرائیل و فلسطینیان صرف نظر از اینکه مقصر کیست، این اندازه مهم است و چرا شما از کنار فجایع انسانی دیگری که در دنیا اتفاق می افتد، فجایعی که ابعادشان وحشتناکتر و گسترده تر از درگیری اسرائیل و فلسطین است، اینقدر خونسرد و بی تفاوت می گذرید؟
۲. اگر دلیل توجه شما به فلسطین و غزه نزدیکی جغرافیایی آن به ایران (در مقایسه با دافور و روآندا) و احتمال تأثیرگذاری آن بر وقایع ایران است، بد نیست توضیح بدهید که اولا منامع می ما در کدام نقطه با درگیریهای این دو ملت تلاقی می کند، و دوما راهکار شما برای حمایت از ملت فلسطین، بدون اینکه حماس (که فکر میکنم در بدبختی تیره روزی مردم غزه نقشش بزرگتر از اسرائیل باشد) مورد پشتیبانی ما قرار بگیرد.
۳. اگر منافع ملی ما و حمایت از مردم غزه در تضاد با هم قرار بگیرند (شاید بگوئید محال است، ولی فرض محال، محال نیست!) شما کدام طرف را می گیرید.
۴. شما منافع ملی و احساسات انسانی را به چه معیاری محک می زنید؟ اگر فردا در ایران یک حکومت ملی برخاسته از رأی مردم بر سر کار بیاید و بخواهد برای تضمین حداکثری منافع ملی رابطه اش را با بخشی از جهان عرب مثل سوریه و فلسطین و لبنان به حداقل برساند و با اسرائیل به حداکثر (کاری که من آنرا درست در جهت منافع ملی ایران می دانم) برخورد شما چگونه خواهد بود؟
۵. چرا از نظر شما اسرائیل جانی تر از کشورهایی مثل امریکا و روسیه و چین و فرانسه و انگلستان و عربستان و عراق و ترکیه و ...... به شمار می رود؟ امیدوارم انتظار نداشته باشید که برایتان نمونه های جنایات این کشورها را چه در اشغالگری و چه در کشتار و چه در محاصره اقتصادی و چه در نقض حقوق بشر اینجا فهرست کنم.
امیدوارم با پاسخ شفاف شما مواضعتان تا حدی روشن بشود که بتوان بدور از حب و بغضهای معمول عالم سیاست بر سر مقاله شما بحث کرد.
با تشکر
۲۷۴۵۱ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣٨۹
|
از : چرا منافع ملی ایران را باید برای بیگانه بخطر بیاندازیم؟
عنوان : ما راه خودمان را می رویم. نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران
برای ما ایرانیان، فلسطین همانقدر بیگانه است که اسراییل و انگلیس و عربستان. فقط برخی از اینها بیشتر بما صدمه زده اند تا بقیه. در این ۳۱ سال فلسطینی ها صدمات خیلی زیادی بما زده اند و بنابراین ما دل خوشی از آنها نداریم. یاسر عرفات چشم به خوزستان داشت. با صدام همدست شد و بر علیه ایران جنگید. بسیاری از اسرای جنگی عرب در ایران زمان جنگ فلسطینی بودند. چرا یاسر عرفات از صدام حمایت کرد و با سربازانش به ایرانی کشی دست زد؟
۳۱ سال است که ۱۰۰ ها هزار میلیارد دلار ثروتی که متعلق به ما ایرانیان است و باید صرف سرمایه گذاری روی مردم ما می شد را رژیم بلاعوض و بدون اجازه ما و با مخالفت ما به این فلسطینی ها داده شد. مردم ما خانه و بیمارستان و کار نداشتند و رژیم ثروت ما را به فلسطین و حزب الله دادند. رژیم اشغالگر در ایران غلط کرد و غلط می کند که ثروت ما را به بیگانه می دهد. هر کسی هم از این سیاست دفاع می کند با رژیم است و نه با ملت ایران.
شما عاشقان صلح تشریف ببرید و در غزه زندگی و کار کنید و حاصل کارتان را نشان دهید. رضا فانی یزدی و همه رفقایش بعنوان مددکار و معلم و .... در غزه مدتی زندگی کنید و برای دنیا گزارش بفرستید و در غزه به مردم تان کنید. بیرون از گود نایستید و بما ایراد بگیرید. ما هم و غم مان ایران است و برای ایران جانمان را می دهیم و نه برای فلسطینیان و حزب اللهی هایی که در خیایانها بجان جوانهای ما افتادند.
نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران، شما را آزار می دهد خب به درک ما از غیر ایرانیها انتظار نمی توانیم داشته باشیم که منافع ملی ایران را حفظ کند. ما نمی خواهیم کاسه داغتر از آش برای دیگران شویم. حمایت شما و رژیم از فلسطین در این ۳۱ سال همه جانبه به منافع ملی ما در جهان صدمه زده است و خواسته ملی ما پایان این سیاست است. وقتی ایرانی تن فروشی می کند و کلیه های خود را می فروشد، غلط می کند کسی لقمه نان را از گلوی اینها دربیاورد و به بیگانه بدهد، آنهم بیگانه ای که در مقابل با صدام همدست شد. فلسطینی ها هیچکار مثبتی برای ما نکرده اند و تا می توانستند به ما ضربه زدند. فلسطینی و اسراییلی و چچن و روس همه و همه بیگانه هستند و ما برایشان بیگانه ایم.
نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران
۲۷۴۴۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣٨۹
|
از : شهرام تفرشی
عنوان : برای «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» !!!!!!!!
از کامنت جنابعالی بسیار استفاده کردم و واقعا وقتی نوشتی :« کی می خواهید متوجه شوید که ما منافع ملی خود را حاضر نیستیم فدای احدی کنیم... » داغم تازه شد و از خودم پرسیدم مگر ما چه خطائی کردیم که مملکت ما جولانگاه ددان و دیدان باشد.
روسیه و انگلیس هر چه خواستند تا قبل از مشروطه علیه «وطن» کردند. بعداز مشروطه هم انگلیس ها آب را گل آلود کردند تا نوکرانشان با کودتای ۱۲۹۹ سوار اریکه قدرت شوند و «وطن» را از هرج و مرج نجات دهند. - رضا شاه هم که «وطن پرست» بود و با آلمان زیر زیروی نرد عشق ورزیده بود با بحران شهریور ۱۳۲۰ «وطن» را به سراشیبی سقوط برد. - سرو کله ی شوروی و آمریکا در«وطن» پیدا شد و این بار وضع حسابی قمر در عقرب شد چون بوی نفت «وطن» به مشام خیلی ها رسیده بود . بیچاره«وطن» - کودتای ۲۸ مرداد تدارک دیدند که فقط ۲۵ سال «وطن» را تحویل آمریکائی ها دادند. تا مردم آمدند «وطن» را از شر شاه و حامیانش خلاص کنند. دوباره با هزار نیرنگ آخوندها و از همه بدتر جنگ تحمیلی، خمینی را برای اجرای نقشه های رذیلانه خود علیه «وطن» تقویت کرد . بعداز جنگ هم حضرات حساب از «وطن» پذیرائی کردند. هیچوقت وضع «وطن » به خرابی امروز نبوده و واقعا باید کاری کرد. نجات وطن به نفع همسایه ها و خیلی از آدم مظلوم و ستم کشیده از جمله فلسطین و عراق و افغانستان ست. این وظیفه ی ماست.
۲۷۴۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣٨۹
|
از : .....
عنوان : فرصت برای صلح را از دست ندهید
http://www.realclearworld.com
An ۱۱th-Hour Opportunity
By Mahmoud Abbas
محمود عباس
مذاکرات میان اسرائیل و فلسطین سرانجام پس از یک سال سکون و سکوتی که با حمله اسرائیلی ها به نوار غزه آغاز شد، از سر گرفته شده است . از سرگیری این مذاکرات نتیجه تلاش های مداوم مقام های امریکایی و رئیس جمهوری این کشور باراک اوباما به شکل خاص است . در این میان حمایت های اعراب و جامعه بین الملل نیز نقش خاص خود را داشت .
دور جدید از مذاکرات در حقیقت فرصتی یازده ساعته است برای به دست آوردن صلحی پایدار بر مبنای تشکیل دو کشور مستقل در کنار هم. برای اینکه این فرصت طلایی را از دست ندهیم به شجاعت و مدیریت محض رهبران هر دو گروه نیاز داریم. با وجود حقایق تلخی که بر ما تحمیل شده است با این همه ما به عنوان طرف فلسطینی خواهان آغاز مذاکره با نیت مثبت برای پایان دادن به مناقشه ای هستیم که مدت هاست منطقه را درگیر خود کرده است. رسیدن به صلح میان اسرائیل و فلسطین همواره اصلی ترین اروزی من در طول عمرم بوده است . من از همان ابتدا ایمان داشتم که مناقشه میان فلسطین و اسرائیل بدون گفتگو قابل حل نیست . در طول ۳۵ سال گذشته نیز این باور و عقیده ، ریشه تلاش ها و طرز فکر من بوده است . من از نخستین رهبران فلسطنیی بودم که عزم و شجاعت مذاکره با اسرائیلی ها را در دهه هفتاد به نمایش گذاشتم. همین فعالیت های ابتدایی بود که مسیر را برای امضا پیمان اسلو در سال ۱۹۹۳ هموار کرد. از همان زمان تا کنون من به سختی با همکارانم کار کردم تا به این مناقشه پایان دهم و صلح را میسر کنم. از زمان به دست گرفتن قدرت ، من هرگز از مذاکرات جدی و مستقیم پا پس نکشیده و نیت این امر را نیز در سر ندارم. با این همه ما نمی توانیم همیشه برای مذاکره تحت فشار باشیم در حالی که طرف مقابل ابا دارد .
بر اساس پیمان اسلو و دیگر معاهده های صلح و حتی نقشه راه مورد تایید ایالات متحده ، اسرائیل باید به شهرک سازی ها در مناطق اشغالی پایان دهد . با این همه اسرائیلی ها همچنان به شهرک سازی های خود ادامه می دهند . این شهرک سازی ها بر اساس قوانین بین الملل غیرقانونی و مانعی بر سر راه تحقق صلح است. از زمان امضا پیمان اسلو تا کنون بر حجم این شهرک سازی ها افزوده شده است .
نمی توان به مذاکرات سازنده و هدفمند ادامه داد و همزمان شهرک سازی ها را هم تحمل کرد. ادامه این شهرک سازی ها در عمل مکانی برای تشکیل کشور فلسطین باقی نمی گذارد . به همین دلیل است که من بر پایان شهرک سازی ها و سپس آغاز مذاکرات تاکید دارم. آنها که از ادامه شهرک سازی ها سخن می گویند نمی توانند برای تشکیل دو کشور مستقل در کنار هم و روند صلح قابل اعتماد باشند . حرکت های خودسرانه و یک جانبه در حقیقت مخرب روند صلح است . من همواره حرکت های همه جانبه چه از جانب فلسطین و چه اسرائیل را رد کرده ام. با این همه ادامه شهرک سازی ها و ساخت دیوار حائل دستاورد حرکت های یک جانبه اسرائیل است . با کمک ایالات متحده و حمایت های سازمان ملل ما در حال ساخت آینده خود هستیم. ما پیشرفت های شایانی در این حوزه داشته و بر ادامه این مسیر هم مصر هستیم.
می دانیم که اسرائیلی ها نیز نگران امنیت خود هستند . نیاز به امنیت در هر دو طرف احساس می شود . تامین امنیت اسرائیلی ها یا فلسطینی ها در حقیقت امری متقابل است . ما به عنوان فلسطینی ها به دنبال برخورداری اسرائیلی ها از زندگی در صلح و امنیت هستیم. من همواره مانع از تلاش هموطنانم برای برخورداری از استقلال و آزادی با توسل به خشونت و افراط گرایی شده ام. برای به حاشیه راندن هرگونه افراط گرایی ما باید تمام تلاش خود را برای برقراری صلح به کار گیریم.
زمان فاصله گرفتن از گذشته و پیوستن به آینده فرا رسیده است . در طح صلح عربی، ۵۷ کشور عرب و مسلمان خواهان برقراری صلح و عادی سازی رابطه با اسرائیل در ازای عقب نشینی این رپیم از سرزمین فلسطینی ها و احترام به مرزبندی ۱۹۶۷ شدند. با این همه اسرائیلی ها هنوز موفق به استفاده از این فرصت نشده اند . آنها به جای استفاده از فرصت های طلایی تنها و تنها به دنبال غیرممکن کردن راهکار تشکیل دو کشور مستقل هستند .
من به عدالت مردم امریکا در این پرونده ایمان دارم. مردمانی که با تمام قوا برای رسیدن به آزادی و استقلال تلاش می کنند. فلسطینی ها نیز همان چیزی را مطالبه می کنند که امریکایی ها: زندگی در صلح و امنیت و برخورداری از فرصت برای تشکیل خانواده در آرامش .
سرنوشت به گونه ای رقم خورده است که اسرائیلی ها و فلسطینی ها باید در کنار هم زندگی کنند. پایان دادن به این مناقشه یک بار برای همیشه نه تنها به نفع مردم منطقه است بلکه تامین کننده منفعت امریکایی ها در منطقه نیز به شمار می رود . اگر هرگز دغدغه ای بین المللی وجود داشته باشد که نیازمند شجاعت و رهبری مدبرانه باشد، امروز و در این برهه زمانی مساله فلسطین است.
ترجمه : سارا معصومی
۲۷۴٣۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣٨۹
|
از : ایراندوست حقیقی
عنوان : به لشکر بوقچی اسراییل
جنبش سبز منادی عدالت و استقلال ایران است. به روسای خود در دستگاه تبلیغات اسراییل بگویید که تفاوتی بین ارتش سایبری سپاه پاسداران و لشکر بوقچی اسراییل نیست. شما در سال ۹۳ با حنانه عشراوی و دکتر حیدر الشافی طرف مذاکره بودید و حالا باید با خالد مشعلها مذاکره کنید. شما به تحقیر فلسطینیان ادامه پرداختید و به شهرک سازی در سرزمینهای اشغالی ادامه دادید. عرفات را در چند سال آخر عمر در دفتر مخروبهاش حبس کردید و به اعتبار او در میان مردم فلسطین آسیب وارد کردید. شما رابین را به خاطر امضای قرداد اسلو کشتید. وضعیت فعلی نتیجه سیاستهای احمقانه روسای شماست. شما آب در هاون میکوبید و نمیتوانید جنبش آزادیخواهانه ملت ایران را مصادره کنید. تا زمانی که به صلح عادلانه تن ندهید، تبلیغات انبوه شما راه به جایی نخواهد برد. دست خاخامها را از سرنوشت کشورتان کوتاه کنید و به برپایی خاورمیانه مدرن و سکولار کمک کنید. در غیر اینصورت شما در کنار رژیم ایران به عنوان دو حکومت رسما مذهبی مرتجع در خاورمیانه قرار دارید.
۲۷۴٣۱ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣٨۹
|
از : بهانه جو
عنوان : اشغال گر قدس
سایت سکولاریسم نو ، جمعه ۲۱ خرداد ۸۹ رجوع داده است به دو نوار صوتی از میرزا آقا عسگری. با مراجعه به این سایت ، در زیر نوار دوم کامنتی ست بدین شرح :
نویسنده: بهانه گیر ۲۱ خرداد ۱۳۸۹
عنوان: اشغال گر" قدس "
جناب میرزا آقا،
منهم مثل شما دین و ایمانی ندارم و ظاهرا مثل شما از پدرو مادر مسلمان و شاید نماز خوان و روزه گیر بدنیا آمده ام و نمیدانم مثل شما یا نه عرق هم میخورم و از جمهوری اسلامی هم متنفرم و با خیلی از گفته های شما هم موافقم و با خیلی های انهم اشکال دارم که جای آن اینجا نیست. من چند بار متن اعلامیه را مرور کردم و کلمه اشغال گر" قدس " را ندیدم. اگر من در اشتباهم روی من سیاه که تعصب مرا کور کرده است و اگر شما در اشتباهید ..
از قرار معلوم کلمه "قدس" در نوار دوم از متن اعلامیه ۷۱ نفر برداشته شده که بهانه گیر قادر به دیدن آن نشده است.اگر بهانه گیر درست میگوید و شاعرو نویسنده معروفی چنین گشادی داده , تکلیف پس نماز ها معلوم است و گرنه روی بهانه گیر سیاه که تعصب چشم او را کور کرده است. یا مرسل الریاح تو دانی و انوری.
۲۷۴۲۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣٨۹
|
از : نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران
عنوان : آقای فانی یزدی، آیا خبر دارید که
آقای فانی یزدی، آیا خبر دارید که بعد از ۳۱ سال سرمایه گذاری رژیم و همفکرانش در همفکر کردن ملت ایران با خود نتیجه چه بوده است؟ اگر هنوز خبر نداری به این بخش از گزارش ایسنا توجه کنید. شاید درک کنید که چرا در اینجا هم همفکر ندارید. بفرمایید:
ایسنا روز پنجشنبه ۶ دی گزارش داد که،«مهدی مهدویزاهد، رییس کمیته دانشجویی دفتر فلسطین مجلس شورای اسلامی در نشست هماندیشی روسای شاخههای دانشجویی احزاب و جمعیتهای سیاسی که در محل دبیرخانه کنفرانس بینالمللی حمایت از انتفاضه فلسطین برگزار شد درباره چرایی و علل ایجاد رخوت و سکون بر فضای فکری جنبش دانشجویی نسبت به مساله فلسطین، گفت : « امروز نه تنها تودههای دانشجویی ما نسبت به فجایعی که در فلسطین اشغالی است بیتفاوت شدهاند، بلکه برخی نخبگان دانشجویی نیز نسبت به پرداختن به مساله فلسطین بعضا واکنشهای منفی نشان میدهند و در اصل حمایت و همیاری مردم فلسطین تشکیک میکنند. »
همه ملت ایران بند نافشان به اسراییل و صهیونیست ها وصل است، نه؟
کی می خواهید متوجه شوید که ما منافع ملی خود را حاضر نیستیم فدای احدی کنیم. گزارش ایسنا شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران را تایید می کند، آنهم چه تاییدی که حتی شما و ۷۲ تن قادر به انکار ان نیستید
۲۷۴۱۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣٨۹
|
از : unknown
عنوان : حرف حرف ماست
"والسلام؛ نامه تمام... و «تمام» یعنی: تمام" یعنی حرف حرف ماست اگر خفه نشوید میدیم حماس و حزب ا... مثل فرخزاد و بختیار بخورندتان. مفهوم بود یا ای پی هاتان را ارسال کنیم؟ مفهوم بود یاکهریزکی تان کنیم؟
جناب م ع ا کسی که در مکان عمومی کامنت مینویسد حق تعیین تکلیف ندارد. میخواستید بطور خصوصی برای ر ف ی پپسی باز کنید نه در اخبار روز. اینجا محل بحث ونقد است وکسی که خربزه میخورد پای لرزش هم مینشیند. دوران دایی یوسف و گولاگ گذشت .
۲۷۴۱۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣٨۹
|
از : unknown
عنوان : حرف حرف ماست
"والسلام؛ نامه تمام... و «تمام» یعنی: تمام" یعنی حرف حرف ماست اگر خفه نشوید میدیم حماس و حزب ا... مثل فرخزاد و بختیار بخورندتان. مفهوم بود یا ای پی هاتان را ارسال کنیم؟ مفهوم بود یاکهریزکی تان کنیم؟
جناب م ع ا کسی که در مکان عمومی کامنت مینویسد حق تعیین تکلیف ندارد. میخواستید بطور خصوصی برای ر ف ی پپسی باز کنید نه در اخبار روز. اینجا محل بحث ونقد است وکسی که خربزه میخورد پای لرزش هم مینشیند. دوران دایی یوسف و گولاگ گذشت .
۲۷۴۱۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : ایراندوست
عنوان : سرانجام
و سرانجام کوه زایید و دو استاد معظم مبارزه بر ضد "امپریالیزم" به سرکردگی "صهیونیزم" بین الملل، آقایان محمد علی اصفهانی و رضا فانی یزدی، برای چند لحظه به بیرون خزیدند و ما را به حضور مبارکشان مشرف فرمودند. ولی تاکید کردند که همین هم از سرتان زیاد است و توقع نداشته باشید که این از ما بهتران بیش از این نزول اجلال فرمایند.
آقای محمد علی اصفهانی میفرمایند:
«یکی از همان حربه های لو رفته، همین است که مقاومت فلسطین را که دهه هاست ادامه دارد، در مقاومت حماس که سازمانی است با سابقه ی در تئوری: تقریباً ۲۰ ساله، و در عمل: تقرییاً ده دوازده ساله، خلاصه کردن.»
آقای محترم، منظور شما از مقاومت فلسطین چیست؟ آیا منظورتان مقاومتی است که در دهه ۵۰ میلادی آغاز گشت و به رهبری سازمان آزادیبخش فلسطین ادامه یافت؟ بنده خدمتتان عرض میکنم که آن مبارزه با امضای قراردادهای صلح اسلو و "نقشه راه" توسط رهبران الفتح، که روسای جمهور منتخب فلسطینیان بودند و هستند، با به رسمیت شناختن استقلال اسراییل توسط آنها به سر آمد. اسراییل نیز متعهد به بازگرداندن زمینهای تصرف شده در دوران جنگ ژوئن به فلسطینیان شد، که در این رابطه کلیه نوار غزه و بخش اعظم ساحل غربی رود اردن به فلسطینیان برگردانده شد، و اگر دیوانه بازیهای حماس نبود، امروز اینکار به اتمام رسیده بود.
امروز شاهد هستیم که جنبش پیشتاز برای نابودی اسراییل در بین فلسطینیان فقط به تروریستهای حماس و دیگر گروههای کوچک اسلامی نظیر حماس منحصر شده و دیگر از سازمانهای تروریستی چون گروه جرج حبش و غیره خبری نیست. انحصار مبارزه قهرآمیز در بین فلسطینیان توسط حماس درست نقض صحبتهای آقای محمد علی اصفهانی را ثابت میکند که رندانه در تلاش است چنین وانمود کند که جنبش مسلحانه فلسطینیان نه یک جنبش ارتجاعی اسلامی بلکه یک جنبش مترقی (و لابد سکولار) است. امروز شاهد هستیم که سازمان الفتح و رییس جمهور منتخب فلسطین نه تنها کوچکترین همراهی با اوضاع غزه نمیکنند، بلکه با تمام قوا آنرا محکوم مینمایند. در این راستا شاهدیم که مردم ساحل غربی کوچکترین هماهنگی با سیاستهای اتخاذ شده در غزه ندارند و صد البته مشکلی نیز در رابطه با اسراییل برای آنها بوجود نیامده.
دیگر صحبتهای آقای اصفهانی در مورد «زرنگ بازی» و اینکه «این حماس آن حماس نیست و آن حماس هم با آن دیگر حماس تفاوت دارد» نیز از نکته های طنز این مقالات است که بسیار اسباب سرگرمی است :).
به نظر من انگیزه افرادی چون محمد علی اصفهانی و رضا فانی یزدی در فلسطینی تر شدن از فلسطینیها چیزی نیست جز عوام فریبی. آنها خوب میدانند که این حرفها بگوش هیچ فلسطینی و یا اسراییلی نمیرسد و فقط مصرف داخلی دارد. این جماعت نیاز دارند تا به هر وسیله ممکنه جسد بیجان جنبش چپ انقلابی در بین جوانان ایران را دوباره زنده کنند و اینکار میسر نیست مگر با پیش کشیدن بحثهای احساساتی و غیرواقعبینانه در نقد «امپریالیزم» و «صهیونیزم». اینها نمیفهمند که جوانان ایران امروز زمین تا آسمان با جوانان احساساتی و بی دانش ایرانی در دهه ۷۰ میلادی تفاوت دارند. همین جوانان ما هستند که بی اعتنا به فریبکاران سیاست فروش با عنوان شعار کوبنده «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» به سیاستهای انقلابی گری ضد ایرانی و فلسطین محوری نشان داده اند که در ایران امروز جایی برای آنان نیست.
۲۷۴۰۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : رضا فانی یزدی
عنوان : اینهم بخشی از مشکل ماست
محمد علی اصفهانی عزیز
دوست نادیده ، از شما برای نکاتی که اشاره کردید تشکر می کنم و موجب دلگرمی است
همیشه گروهی هستند که به جای اینکه به نکته اصلی مطلب توجه کنند و صحبت را در مسیر سالم آن به پیش ببرند با اتهام و جعل مطالب طفره می روند
اینهم بخشی از مشکل ماست
برای شما و همه دوستن دیگر آرزوی تندرستی دارم
رضا فانی یزدی
۲۷۴۰۵ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : محمد علی اصفهانی
عنوان : والسلام؛ نامه تمام... و «تمام» یعنی: تمام
اولاً: یکی از همان حربه های لو رفته، همین است که مقاومت فلسطین را که دهه هاست ادامه دارد، در مقاومت حماس که سازمانی است با سابقه ی در تئوری: تقریباً ۲۰ ساله، و در عمل: تقرییاً ده دوازده ساله، خلاصه کردن.
ثانیاً: حماس ِ بعد از استقرار یاسر عرفات فقید در فلسطین، و قول و قرار هایی که او و حماس با هم گذاشتند، با حماس قبلی فرق دارد. و همینطور حماس ِ بعد از پیروزی در انتخابات فلسطین نیز با حماس پیش از آن متفاوت است.
ثالثاً (و مهم تر از این همه): بحث، اصلاً بحث حماس نیست. بازی «زرنگ بازی» راه نیاندازید. بازی مال بچه هاست...
رابعاً: آدم با هر کسی وارد بحث نمی شود. مفهوم است؟
خامساً: جواب می خواهید؟ به سه مقاله ی زیر، و به رفرانس هایی که در پاورقی های این سه مقاله آمده است، مراجعه کنید: (اعداد فارسی لینک های زیر باید به اعداد لاتین تبدیل شوند.)
هولوکاستی که انکار می شود، و سکوت آنان که حقیقت را می دانند ـ از جان پیلجر
www.ghoghnoos.org/khabar/khabar۰۸/pilger-sokoot.html
استریپ تیز مکتب «انسان دوستان» در تهاجم اسراییل به غزه
www.ghoghnoos.org/khabar/khabar۰۸/gaza-ensan.html
غزه، و هفت پرسش و پاسخ در باب راست و دروغ مدعیان
www.ghoghnoos.org/khabar/khabar۰۸/haft-porsesh.html
و در مورد ماحرای اخیر هم:
یادداشت رابرت فیسک
www.ghoghnoos.org/khabar/khabar۰۹/fisk-gaza۱۰.html
ضمناً باز هم تکرار می کنم که:
آدم با هر کسی وارد بحث نمی شود. و چرا بشود؟ مخصوصاً با آن هایی که«جواب ـ سرخود» هستند، و تناقض هایشان، و یا در مواردی که خیلی راحت هم می شود تشخیص داد (...) هایشان، خودش جواب حرف هایشان است.
والسلام.
نامه تمام.
و «تمام»، یعنی تمام!
۲۷۴۰۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : سبز
عنوان : شما به ما کاری نداشته باشید. کار خودتان را بکنید.
شما گروهی هستید که حافظ منافع حماس و رژیم و حزب الله در لبنان هستید. خب اعلام کنید، اینکه غصه ندارد. ما هم جزء گروه عظیمی هستیم که حافظ منافع ملی ایران در درجه اول هستیم. شما دوست دارید کاسه داغتر از آش باشید، خب باشید، بما چکار دارید که دوست نداریم کاسه داغتر از آش برای کسی بشویم و غصه ای هم از این بابت اصلا نداریم.
مگر همه ملت مجبور است از شما و رژیم دفاع کند که انقدر از دست ما عصبانی هستید. ما سیاست خارجی ای که ملت می خواهد را دنبال می کنیم و با آن همصداییم. شما هم سیاست رژیم را تا حالا دنبال کرده اید باز هم بکنید به خودتان مربوط است و انتخاب ما به شما هیچ ربطی ندارد. استبداد و دیکتاتوری تان را برای اعضاء خودتان نگه دارید.
شما به نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران اعتقاد ندارید، خب نداشته باشید و بگویید هم غزه هم لبنان جانم فدای... انتخاب با شماست که کدامیک را در جای خالی بگذارید. اینکه عصبانیت ندارد که عقل از کله تان را می پراند و ما سبزهای سکولار و جمهوری ایرانی خواه را به اسراییل و امریکا و رضا پهلوی وصل می کنید. آیا ادعا می کنید هر کسی بگوید نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران، نافش به اسراییل و امریکا رضا پهلوی وصل است؟ خب این مشکل لاعلاجی است که شما دارید.
تازه مگر در ترکیه کم هموطنان پناهجوی ما را در این سالهای دراز مورد ستم قرار داده اند؟ چرا رگ غیرت شما برای هموطنان آواره ما در ترکیه نمی ترکد؟ چرا چچن ها که ناجوانمردانه بوسیله روسها لت و پار شدند و یا در چین وقتی به مسلمانها تعرض می شود هیچ نمی گویید. در دارفور و سودان و زیمبابوه و بنگلادش مردم در موقعیتی بسیار دردناکتر از مردم فلسطین بسر می برند. چرا در مورد اینها سکوت می کنید و چرا کشتی صلح آذوقه به انجا نمی برد. در ضمن چرا این همه هیاهو را درست در آستانه ۲۲ خرداد همه براه انداختند؟ چرا تا نام فلسطین می آید شما در برابر ایرانیانی که با شما موافق نیستند صف بندی می کنید؟ شما کار خودتان را بکنید و ما هم کار خودمان را. ما با شما کاری نداریم و شما هم اجازه ندارید به کار ما کاری داشته باشید. سبی؟
۲۷٣۹۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : هوادار جنبش سبز
عنوان : نام و محل اجتماع
آقای مجتبی مجتبی با لغ صفت
هر جا که هر حرکتی به طرفداری از اسراییل و محکوم کردن تروریستهای مسلمان فلسطینی و هواداران روشنفکرنمای آنها باشد، بنده و بسیاری از هموطنان با افتخار در آن شرکت میکنیم. فقط نام و محل اجتماع را به ما بگویید!
۲۷٣۹۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : مجتبی مجتبی با لغ صفت
عنوان : به عمل کار برآید، به سخندانی نیست !
در روز ۲ شنبه ۳۱ ژوئن، بلافاصله بعداز شبیخون دزدان دریائی اسرائیل به کشتی غزه جهان شاهد اعتراض وسیع علیه دولت اسرائیل بود که تازگی ندارد.
سربازان اسرائیل با لباسهای سیاه و ماسک از هلی کوپتر به کشتی غزه وارد شدند و این در آبهای بین المللی صورت گرفت که با بمب های صدا دار در ساعت ۴ بامداد طبق مرام همیشگی خود با رعب و وحشت سرنشینان کشتی را مورد ضرب وشتم قرار دادند و از راه نزدیک با شلیک گلوله ۸ نفر را بقتل رساند. بنا بر نظر شاهدان عینی کوماندوهای اسرائیلی آگاهانه و نژادپرستانه از بین ۴۰ ملیت حاضر در کشتی ها فقط شهروندان ترکیه کتک زدند ولی با اروپائی ها کاری نداشتند و دربسیاری از مصاحبه ها شهروندان اروپائی بعداز بازگشت به وطن خود بر نژادپرستی اسرائیل تاکید نمودند.
البته در هنگام یورش سربازان سیاهپوش اسرائیل سرنشینان کشتی به جای «استقبال » از دزدان دریائی و پهن کردن قالی قرمز ذر عرشه ی کشتی و «اهدای » دسته گل به کماندوهای اسرائیلی که تا دندان مسلح بودند در مقام دفاع از خود بر آمدند که بسیار احساسات «لطیف » رهبران اسرائیل و هواداران قدو نیم قدر آنها را جریحه دار کرد.
«شایسته» بود همانطور که مردم جهان در همان روز نخست نشان دادند که تا میزان دوغ و دوشاب را از هم تشخیص میدهند وعلیه اسرائیل تظاهرات کردند و تمام دولتها و سازمان ملل اسرائیل را محکوم کرد .
تمام «سروران» و «ذوب شدگان» سیاست ها «دموکراتیک » اسرائیل بجای «حرف » در دنیای مجازی واقعا یک روزی به زعامت رضاپهلوی ، داریوش همایون و پرویز ثابتی و سایر کسانی که هنوز معلوم نیست کجا قرار دارند برای «روشنگری» جهانیان و حمایت از «عزیز دردانه ی» خود اسرائیل یک بیانیه ی «شسته رفته » صادر کنند تا توده های «میلیاردی» را براه «راست » هدایت کنند .
اگر با یک «تظاهرات » با همان پرچم هائی که سال گذشته این جا و آنجا تکان میدادند به «یاری » اسرائیل بشتابند. تاثیرش بمراتب از این کامنت ها بیشتر خواهد بود. و بجای ۱۰ تا ۲۰ نفر در پوشش خبرگزاری ها قرار خواهد گرفت و میلیونها نفر از هواداری شما از اسرائیل اگاه خواهند شد.
بشتابید غفلت مانند سال ۵۷ موجب پشیمانی خواهد بود.
۲۷٣۹۲ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : سبز
عنوان : نظر را روشن بیان کنید تا همه متوجه شوند. کد نویسی را همه نمی فهمند.
منظور محمد علی اصفهانی اصلا روشن نیست.
نظر را روشن بیان کنید تا همه متوجه شوند. کد نویسی را همه نمی فهمند.
۲۷٣٨۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : محمد علی اصفهانی
عنوان : به رضا فانی یزدی
رضا فانی یزدی گرامی!
همین که کسانی به تکاپو افتاده اند و در برابر استدلال شما و فاکت های معین شما، به دشنام، به حربه های لو رفته، به دروغ، به تزویر، به تقلب، به وارونه نمایی، به جعل، به انکار بدیهی ترین بدیهیات، و... متوسل شده اند نشان تأثیرگذاری نوشته ی شماست.
این نوع تکاپو ها که خیلی پیش از این مقاله ی شما آغاز شده بود و در دو هفته ی اخیر به اوج رسیده است، با ابعاد وسیع تر ـ و با به کارگیری بعضی ها ـ ادامه خواهد داشت.
فقط کاش مسئولان سایت هایی که ذهن اشان و دستگاه ارزشی اشان هنوز تسلیم پاره یی وسوسه ها نشده است بیشتر متوجه آنچه در پشت ظاهر ها نهان است باشند.
با احترام
محمد علی اصفهانی
۲۷٣٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : زنجانی
عنوان : این نظر را در بخش نظرات «در نقد بیانیه ۷۲ تن» گذاشتم که حال می بینم که لازم است در اینجا هم به ثبت برسانم.
با درود به دانشجویان و جوانان ما که بیانیه ۷۲ تن را نقدی بجا کردند. من این جوانان را روشنفکر و حافظ منافع ملی ایران می دانم و نه آن ۷۲ تن که مانند من سنی از آنها گذشته ولی رشد فکری و بلوغ سیاسی آنها در ۵۰ سال پیش گیر کرده است. واقع که جای تاسف است که این ۷۲ تن با لجبازی تمام عیار انتخاب کرده اند که همچنان در گذشته های دور و جهانی دیگر منجمد بمانند.
با تایید همه نظر دهندگانی که شعارهای ملت ایران در رابطه با فلسطین در این سه دهه را یادآوری کرده اند. منهم با تایید هر سه شعار اضافه می کنم:-
۱. شعار اول ملت ایران - مردم چرا نشستین، ایران شده فلسطین -
این شعار هشداری بود که چون ملت بلند نشده است و رژیم را برنیانداخته است، ایران فلسطین شده است. از ملت ایران می خواهد که بلند شود و رژیم را براندازد تا از سرنوشتی مثل سرنوشت ملت فلسطین رها شود. ایران دهه ها پیش این شعارها بوسیله ملت هشیار ایران داده شد و چقدر هم درست گفته بودند و چه هزینه ای هم برای آنها در خیابانها و زندانها دادند!!!. ملت ایران همانقدر بدبخت شد که ملت فلسطین دهه ها قبل از ایران به آن دچار شده بود. با رهبری مثل یاسر عرفات و مبارزات مسلحانه ی او و سیاست های غلط دیگر جهان عرب.
۲. شعار دوم ملت ایران - فلسطینو رها کن، فکری بحال ما کن -
در این شعار، ملت ایران سیاست رژیم اشغالگر در ایران را به زیر سئوال می برد و با آن مخالفت می کند. ملت خواستار تغییر کامل در سیاست خاورمیانه ی رژیم اشغالگر در ایران می شود و خواستار حفظ منافع ملی ایران در صدر دستور کار کشور می شود. هر کشور و ملتی به هیچ عنوان نباید منافع ملی خود را قربانی بیگانه کند و کاسه ی داغ تر از آش برای دیگران باشد. این وظیفه ملی هر دولت و حکومتی است که غفلت در آن نتیجه اش را ما ایرانیان با پوست و گوش و استخوان خود در این ۳۱ سال به فجیع ترین وجه لمس کرده ایم و خواستار تغییر آن هستیم. این چیز لوکسی نیست بلکه حقوق ابتدایی ما هستند.
۳. شعار سوم ملت ایران - نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران -
حزب الله لبنان با حمایت رژیم اشغالگر در ایران و با استفاده از غنایمی که پس از فتح و تسخیر ایران بدست آورده بود تامین می شد در حال شکل گیری بود. مثل هر اشغالگری، رژیم آخوندی بدون آگاهی ملت شکست خورده ایران و بی توجه به افکار عمومی ایرانیان و بدون در نظر گرفتن منافع ملی کشور فتح و تسخیر شده، بازوی سوم خود را در لبنان شکل داد. بازوی اولش سپاه پاسداران بود که رژیم را حفظ کند، بازوی دوم در فلسطین و بازوی سومش را هم در لبنان برای ضمانت بقای خود ایجاد کرد تا همانگونه که ملت ایران را به گروگان گرفته است، جهان غرب را هم به گروگان بگیرد تا هوس براندازی رژیم آخوندی بسرش نزند. ملت ایران همیشه مخالف سیاست های خارجی رژیم اشغالگر در ایران بوده است و همیشه هم بسیار عصبانی که ثروتش را این راهزنان به فلسطینیان داده اند. مردم فریاد زدند که چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. در اینجا منظور از خانه ایران، و منظور مسجد فلسطین و لبنان و بلیوی و ... است.
دهه ها پیش رژیم آخوندی روزی را در تاریخ ایران به نام روز قدس که یادآور سیاست های تروریستی اش در خاورمیانه و در حمایت از رفقای تبهکارش یاسر عرفات و حماس باشد را به ثبت رسانده بود. هر ساله در اینروز شوم تدارکات می دید و ناآگاهان و مزدورانش را برای تظاهرات علیه امریکا و اسراییل و حمایت تروریست های فلسطینی به خیابانها می کشید تا مشروعیت سیاست های خارجی را در جهان به نمایش بگذارد و اینگونه برای پیشبرد اهداف کثیف خود ملت ایران را مورد سوء استفاده قرار دهد. هر سال در اینروز، شعارها بر علیه اسراییل و آمریکا و در دفاع از سران تروریست فلسطینی داده می شد. امسال پس از تقلب در انتخابات کذایی و کوتای خامنه ای و احمدی نژاد، جنبش سبز ملت ایران متولد شد.
جنبش سبز در هر فرصتی را مورد استفاده قرار داد تا با تظاهرات میلیونی خود به جهان اعلام کند که مخالف کلیت این رژیم و کل سیاست های داخلی و خارجی آنست. با خطر کردن و حضور میلیونی خود در روز قدس رژیم، سبزها شعارهای جدید و کوبنده ی خود را سر داند و ضمن نامشروع خواندن رژیم، این روز مهم رژیم را کلا نهی و نفی کردند. از بلندگوهای رژیم در گوشه و کنار شهر شعار مرگ برآمریکا و اسراییل سر داده می شد و از ملت انتظار می رفت که همان شعارها را با صدای بلند به آمریکا و اسراییل ابلاغ کند. در عوض هر بار شعار مرگ بر آمریکا از بلندگو پخش می شد، شعار مرگ بر روسیه از سوی مردم یکپارچه بگوش جهان می رسید. هر بار مرگ بر اسراییل از بلندگوها پخش می شد، شعار مرگ بر چین از سوی مردم یکپارچه بگوش جهانیان می رسید. شعار سوم و جدید از همه شعارها زیباتر بود و مثل بمب در جهان ترکید و گوش هر ایران ستیزی را سخت خراش داد. این شعار همان نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران بود که گوشخراش ترین شعار ملت برای کسانی بوده است که همه عمر خود را صرف امریکا و اسراییل ستیزی کرده اند و بهانه شان هم فلسطین بوده است.
جنبش سبز ملت ایران، با شعار نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران در روز قدس سال ۸۸ رژیم، اینروز را برای همیشه از روز قدس به روز ایران تبدیل کرد و آنرا برای همیشه بنام روز ایران در تاریخ ایران به ثبت رساند.
بله، من فقط برای ایران و ایرانی حاضرم جانم را فدا نکنم و نه برای کسی دیگر حال میخواهد فلسطینی و لبنانی باشد و یا امریکایی و اسراییلی.
کشور من ایران است و ملت من، ملت ایران است که در این ۳۱ سال جهان هیچ غلطی برای نجات ایران و ایرانی نکرد که هیچ بر زخم سهمگینش هم مرتب نمک پاشید. هیچکس بداد ما نرسید و همه گفتند بما مربوط نیست، هر کس در این دنیا باید بداد خودش برسد. هزینه گزافی ما ملت معصوم و رئوف پرداختیم تا این درس زشت را از جهان بیاموزیم. هیچ احدی در دنیا، چه ایرانی فلسطینی زده و چه غیر ایرانی حق ندارد ما را سرزنش کند که منافع خودمان در اول دستور کار خود قرار دهیم. هیچ احدی حق ندارد پس از اینهمه درد و رنجی که ما در این ۳۱ سال متحمل شدیم تا بفهمیم فقط جان خود را فدای ایران کنیم و بس، پس از این ما را نکوهش کند.
آفرین به جوانان روشنفکر ما که این نقد کوتاه ولی بسیار موثر را منتشر کردند. ما از ۷۲ تن عبور کرده و به جوانان سبز خود پیوسته ایم که مایه افتخار ما هستند.
۲۷٣۷٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : peerooz
عنوان : سنگ مفت و گنجشک مفت
ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم
با شما نامحرمان ما خامشیم
گاهی آدم خیال میکند وارد بحث واقعی شده و میخواهد به حقیقت مطلب برسد که ناگهان عده ای نا وارد و یا مامور که تمام رسانه های تبلیغاتی ۲۴ /۷ روز برایشان کافی نیست بدون دلیل و مدرک , سنگ مفت و گنجشک مفت وارد میدان شده و شروع به هیاهو و تیراندازی میکنند که حقیقت را بکشند و میکشند و آدم نمیداند که جز سر انگشت به دندان گرفتن چه کند.
۲۷٣۷۲ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : فرهاد ایرانی
عنوان : به چپزدگان منجمد در گذشته
متاسفانه بعضی دوستان یا خود نادان هستند و یا دیگران را نادان فرض میکنند. اینها میگویند که اسراییل «اشغالگر» است. خوب اگر اسراییل اشغالگر است پس چرا سازمان آزادیبخش فلسطین و روسای جمهور منتخب فلسطین این دولت به قول شما «اشغالگر» را برسمیت شناخته اند؟ آیا این آقای اشتهاردی و یا «همشهری.» فلسطینی تر از عرفات و ابومازن هستند؟ بر طبق دو معاهده رسمی اسلو و Road Map فلسطین موجودیت اسراییل را برسمیت میشناسد، پس بنابراین «اشغاگر» خواندن اسراییل کاسهء داغتر از آش شدن است. در ثانی اگر اسراییل فقط و فقط بواسطه مخالفت با فلسطینیان دست به چنین اعمالی میزند، پس چرا شاهد محاصره نظامی، اقتصادی ساحل غربی رود اردن (که تحت اداره دولت منتخب سازمان الفتح است) نمیباشیم؟ چرا دوستان آزادیخواه ما به اعتراضات رسمی سازمانهای بین الملل همچون عفو بین الملل و یا دیدبان حقوق بشر به جنایتکاران حماس اشاره نمیکنند؟
در مورد حوادث اخیر نیز چرا چشمان خود را به روی این واقعیت میبندید، که بعد از توضیح مسئولین IDF و بویژه بعد از نمایش ویدیوی درگیری تروریستها با نیروهای اسراییلی، نه تنها دیگر شاهد «اعتراضات بین المللی» در مورد حمله اسراییل نیستیم بلکه میبینیم که اعتراضات سابق نیز فروکش کرده. حال درماندگان چپ زدهء وطنی، که دیدگاههای جهانی آنها درست مثل علی خامنه ای و احمدینژاد است، هنوز نعره میزنند که دنیا اسراییل را اشغالگر میداند. در حالیکه اسراییل عضو رسمی سازمان ملل است و بیشتر کشورهای دنیا و از جمله تمامی دموکراسیهای جهان نه تنها این کشور را برسمیت میشناسند بلکه دارای بهترین روابط ممکنه سیاسی و اقتصادی با اسراییل هستند. بسیار خوشحالم که شاهد این امر هستم که بسیاری از هموطنان و بویژه نسل جوان ایرانی به عکس العملهای ایدئولوژی زده بعضی از به اصطلاح فعالین سیاسی (که اکثراْ متعلق به نسل گذشته هستند) واکنش منفی نشان داده و این امر را مشخص نموده اند که مصالح و منافع ملی ایرانیان را بر هر چیز دیگری ارجحیت مینهند. درود به نسل جوان ایران که شعار «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» را بدین محکمی در فرهنگ سیاسی ما نهادینه کرده است.
۲۷٣۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : یکی از ۷۵ میلیون ایرانی که بوسیله ج.ا به گروگان گرفته شده است.
عنوان : به فرهاد اشتهاری،
«اسرائیل اشغالگر ست و تا زمانیکه به این کار ادامه میدهد، مطابق حقوق بین الملل مجرم ست. ربطی به ایرانی و غیر ایرانی بودن هم ندارد.
ثانیا : هر کس مختار ست از اشغالگر و متجاوز یا از مردم آواره و ستم کشیده دفاع کند»
در جواب به گفته شما در بالا،
اولا: رژیم ج. ا مشتی تبهکار بین المللی هستند که ایران را اشغال کرده اند و ملت ایران بدنبال آزاد کردن کردن خود از این اشغالگران است، مطابق حقوق بین الملل با همه آنچه به ملت ایران در این ۳۱ سال انجام داده است مجرم شناخته نمی شود. حقوق بین الملل هیچ اعتنایی به ملت ایران ندارد وقتی ما ملت می گوییم که این رژیم اشغالگر است، ما آنرا نمی خواهیم، نامشروع اعلامش کنید و با آن معامله نکنید. حقوق بین الملل شما آقای اشتهاری به ملت ما می گوید که آنچه بر ملت ما می رود هیچ ربطی به غیر ایرانی ندارد چون اعضاء رژیم اکثرا متولد ایران هستند و تابعیت ایرانی دارند و ربط فقط به ملت ایران دارد و بس. می گویند ما بسنده می کنیم به چند بیانیه علیه نقض حقوق بشر در ایران می گویند، طبق حقوق بین الملل که خودمان نوشته ایم حمایت از کشورهایی که قراردادهای میلیاردی نفتی و غیرو با رژیم بسته و می بندند هیچ ربطی با نقض حقوق بشر در ایران ندارد. می گویند، طبق حقوق بین الملل وضع اسفناک مردم ایران هیچ ربطی به غیر ایرانی ندارد و فقط ربط به مردم ایران دارد. بنابراین، ۷۵ میلیون ایرانی به گروگان گرفته شده بوسیله یک مشت تبهکار در ایران بحال خود بوسیله جهانیان تنها گذاشته شده و هیچکس کمکی به آن نمی کند که هیچ، با قراردادهای بزرگ از آن حمایت هم می کنند.
ثانیا: هر کسی منجلمه شما آقای اشتهای مختار ست از ج.ا اشغالگر و متجاوز یا از مردم ایران با ۵ میلیون آواره و فراری و ستم کشیده دفاع کند. بله، شما مختارید که منافع ملی ایران را فدای منافع حماس و حزب الله کنید. من از کسانیکه از حماس و حزب الله حمایت می کنند بیزارم چون این دو گروه تروریستی مردم خود را همانقدر به گروگان گرفته اند که رژیم در ایران مردم را به گروگان گرفته است.
من با ملت خودم هستم که می گوید نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران. غیر ایرانی ها مختارند که از این شعار خوششان نیاید.
۲۷٣۵۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : همشهری .
عنوان : راجع به شعار" نه غزه نه لبنان"
در پاسخ به این دو "هموطن"، که به کمک این شعار می خواهند کشتار زن و بچه بوسیله اسرائیل را توجیه کنند:
۱- شعار نه غزه نه لبنان، روی سخنش با ج.ا است که سرمایه های مملکت را می بایست برای مردم بیچاره ایران خرج کرد. این شعار به معنای انکار جنایات اسرائیل نیست. شما دوستان کفگیرتان به ته دیگ خورده است که اینگونه به هر خس و خاشاکی متوسل میشوید.
۲-اگر شعار می توانست واقعیت ها را تغییر دهد، هزاران بار بیش از شعار بالا، شعار مرگ بر اسرائیل و آمریکا در ج.ا سرداده شده و میشود. پس به شعار متوسل نشوید.
۳- در مقابل شعار بالا، عده ای هم شعار"هم غزه ، هم لبنان، جانم فدای ایران"، را میدهند.
۴- وحشی گری نظامیان اسرائیلی، ربطی به حمایت ج.ا از حماس ندارد. بسیار جلوتر از بوجود آمدن ج.ا این جنایات آغاز شده بود.
۵- فعلا این تمام جامعه بین المللی ، و نه فقط ایرانیان، می باشد که در مقابل جنایات اسرائیل از خود واکنش نشان می دهد. جوابی هم برای آن ها پیدا کنید.
۶- اسرائیل ، " افتخار" داشتن رکورد محکومیت در شورای امنیت سازمان ملل، بخاطر کشتن انسان های بی دفاع را دارد. هرچند برادر بزرگش آمریکا همه را وتو کرده است.
۷- در جهانی که آزار دادن حیوانات نیز موجب نفرت می شود، شما دوستان ، در سیاره ای دیگر به دنبال گوش شنوا برای "اراجـ..." خود باشید.
۲۷٣۴٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : ایرانشهر
عنوان : شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایرانی بعضی ها را خیلی رنج می دهد ولی ملت ایران برایش در خیایانها کشته داد.
همشهری، همه آنها که در ایران روز ایران (قدس سابق) شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران دادند یک نفر بودند و شما یک ملت هستید؟
شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایرانی بعضی ها را خیلی رنج می دهد ولی ملت ایران برایش در خیایانها کشته داد.
آیا این شعار یک نفر است؟ آیا این شعار بگوش شما خورده است یا نه؟
۲۷٣۲۵ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران
عنوان : به همشهری، شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران را ما از خودمان درآورده ایم؟ این شعار ملت بحان آمده ایران ماست.
تکلیف خودمان را با ایران روشن کنیم. آیا ایران کشور ماست یا غزه یا اسرائیل؟ منافع ملی کدامیک از این کشورها برای یک ایرانی باید ارجحیت داشته باشد؟ آیا جرم است که یک ایرانی منافع ملی خود را در درجه اول قرار دهد؟ آیا ایران به اندازه کافی هزینه سیاست پشتیبانی از تروریست هایی مثل یاسر عرفات و حماس و حزب الله را با جان و مال خود نداده است آنهم بدون اجازه از ملت. رژیم با سیاست لبنان و فلسطین محورش پدر ایران را دراورده. کدام کشور و ادم عاقلی مردم و کشورش را هزینه مردم و کشور دیگر می کند که ما باید می کرددیم و بکنیم؟ همشهری ها سیاستی عین رژیم درباره فلسطین دارند و ایران را برایش حاضرند نابود کنند. هر کسی هم مخالفشان باشد، اتهام به او زده می شود که طرفدار اسراییل است. ملت ایران سیاست خارجی ای برعکس رژیم و همشهریها دارد. دعوای دو پسر عمو به خودشان مربوط است.
به همشهریها، شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران را ما از خودمان درآورده ایم؟ یا شعار ملت بجان امده ایران است؟
چه خوشتان بیاید و چه نیاید، این شعار ملت ایران است.
۲۷٣۲۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : همشهری .
عنوان : تلاش در خور تقدیر
به نوبه خود قدر دانی می کنم ازتلاشی که برخی از همــوطنان عزیز، همچون فاخته و همدل وسابقا کمونیست و دانشجو و غایبینی که گویا در مرخصی هستند ، همیشه به هنگام مطرح شدن نام ایــسرائل ، به عمل می آورند. هرچند که همه آن ها ، یکی دو نفرهم بیشتر نباشند. این گوش بزنگی و حاضر به یراقی ، در جهت دفاع از عقایدو موجودیت خود واقعا تحسین برانگیز است.
زحمت می کشید ولی دوستان باور کنید که نتیجه عکس می دهد. زیرا مردم کشوری که از بیدادگری حکام خود این چنین به ستوه آمده است، نسبت به بیدادگری هر ظالم دیگری نیز احساس بد خواهد داشت. این اصرار شما برای تظهیر اسرائیل ، موجب سوءظن خواهد شد و رفته رفته حنایتان دیگر رنگی نخواهد داشت.
۲۷٣۱٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣٨۹
|
از : همدل
عنوان : نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران
آفرین به دانشجو و ناشناس و آفرین به جوانان و دانشجویانی که بیانیه آن ۷۲ تن را نقد کرده اند.
این ۷۲ تن نمایندگان ملت ایران نیستند چون خواسته ها و افکار ما را دوست ندارند و به رسمیت نمی شناسند بنابراین حق ندارند از طرف ما سخن بگویند.
جوانان و دانشجویانی که بیانیه این ۷۲ تن را نقد کرده اند نمایندگان ما هستند چون حرف دل ما را زده اند و منافع ملی ایران را هم درک می کنند و هم نمایندگی می کنند.
واقع این ۷۲ تن بی شرم هستند که از جانب ما بیانیه ای می دهند و از هر بوق و کرنای بین المللی آنرا بدون اجازه ما و از جانب ما اعلام می کنند و جنبش سبز ما را بدنام می کنند، آنهم در آستانه ۲۲ خرداد. آیا اینها چنین قاطعانه بیانیه ای در علیه اعدام جوانان ما در ایران از احسان فتاحیان گرفته تا اعدام ۱۳ تن دیکر یکی دو روز قبل از این مثلا رویداد کشتی صلح داده بودند؟
حرف های دل ما را بهتر از این این جوانان و دانشجویان نمی شد زد. آفرین به دانشجویان و جوانان ما که جهان اولی فکر می کنند و بواقع روشنفکر هستند. افکار منجمد شده این ۷۲ تن در دهه ۴۰ و ۵۰ بدرد ملت ایرانی که در دهه ۹۰ زندگی می کنند نمی خورد. اینها روشنفکر نبوده و نیستند.
نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران
فلسطینو رها کن فکری بحال ما کن
اینها شعارهای ملت ایران در این ۳۱ سال بوده است و هر کسی که خیال نمایندگی یا سخنگویی از جانب مات ایران را داشته باشد باید با آنچه مردم می اندیشند و می گویند همراه باشد و نه آنچه خودش می اندیشد و می گوید.
۲۷٣۱۲ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣٨۹
|
از : فرهاد اشتهاری
عنوان : هر کس مختار ست از اشغالگر و متجاوز یا از مردم آواره و ستم کشیده دفاع کند یا نکند
کامنتی با امضای «داشجو» و عنو ان « در نقد بیانیه ۷۲ تن: در نزاع اسرائیل و فلسطین، کسی نه حق مطلق است نه باطل مطلق»
را خواندم که تکرار یا کپی گزارش گونه ی «اخبار ر وز » از نامه ی جمعی از جوانان و دانشجویان ایرانی که در پاسخ به بیانیه ۷۲ فعال سیاسی درباره مسئله غزه نامهای خطاب به آنان منتشر کرده بودند.
بنظر من لازم ست که در باره ی این واقعه و یا هر واقعه ی دیگری اصل موضوع بنیاید با منافع فردی و و علایق گروهی در آمیخت و بهره برداری نمود. دو نکته را کوتاه عرض می کنم.
اولا : اسرائیل اشغالگر ست و تا زمانیکه به این کار ادامه میدهد، مطابق حقوق بین الملل مجرم ست. ربطی به ایرانی و غیر ایرانی بودن هم ندارد.
ثانیا : هر کس مختار ست از اشغالگر و متجاوز یا از مردم آواره و ستم کشیده دفاع کند یا نکند این بستگی به «جنس» و « ماهیت» آدمها دارد.
آری اشغال سرزمین فلسطین و سایر ملل عرب تبعات وحشتناکی داشته ؛ جنگ و ترور و..و.. در نامه ی دانشجویان اصلا مسئله «اشغال» منتفی ست و به «نزاع» تقلیل یافته ست.
۲۷٣۰۹ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣٨۹
|
از : peerooz
عنوان : گربه رقصانی
یکی دو روز پیش کامنتی زیر نوشته مسعود سرابچیان در اخبار روز گذاشتم و آنجا گفتم :
" پیشنهاد شما معقول و عمل کردنیست با در نظر گرفتن ایرادات زیر:
ا- چگونه میشود که زنگوله رفراندم را به گردن گربه جمهوری اسلامی انداخت؟ میفرمائید با پافشاری و استقامت که ان نیز صحیح است اما :
۲- پس از آنکه زنگوله به گردن گربه افتاد با گربه رقصانی زنگوله اندازان چه باید کرد؟
فکرمیکنم جواب آنست که بگذاریم قبلا آنقدر به سر و کله هم بزنیم که پس از افتادن زنگوله ، حال گربه رقصانی را نداشته باشیم. به عبارت دیگر هرچه زنگوله دیرتر بیفتد امید موفقیت بیشتر است و فرض بر آن است که گربه و زنگوله تا آن زمان پا بر جا باشند .".
شاهد غیب زودتر از آنکه فکر میکردم به کمک آمد.
"در نقد بیانیه ۷۲ تن: در نزاع اسرائیل و فلسطین، کسی نه حق مطلق است نه باطل مطلق : http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=۳۰۰۹۷
در کودکی دراعتراض به هم بازی هایی که نظر متفاوتی داشتند میپرسیدیم که این حمام خرابه چند تا صاحب دارد؟
حالا نمیدانم حمام آباده جنبش سبز چند تا صاحب دارد.بهرحال به هر جا نگاه میکنم هر گوشه از این نمد دست یکی است از اتاق فکر بگیر تا جنبش سبز سکولار و همه خود را صاحب جنبش سبز میدانند نه تکه ای از آن .و این خوب است. خوب است که انقدر به سر و کله هم بزنیم تا در هنگام پیروزی ، انشاالله ، حال زدن نداشته باشیم . گر چه چشمم آب نمیخورد. صلح و صفا به اندازه گربه رقصانی هیجان انگیز نیست و آن کیف را ندارد.
۲۷۲۹۴ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣٨۹
|
از : کمونیست سابق
عنوان : رفقا!
بعد از پخش فیلمهای درگیری بین سربازان اسراییلی و به اصطلاح فعالین صلح در کشتی، تقریباْ به همه ثابت شد که این به اصطلاح فعالان صلح شروع کننده درگیریها بودند و آنان بودند که به بهانه کمک رسانی به مردم غزه سلاح و مهمات برای تروریستهای جنایتکار حماس ارسال میداشتند. امروز شاهدیم که از جوش و خروشهای روزهای اولیه در حمایت از این به اصطلاح فعالین صلح کاسته شده و همه بقول معروف دنبال کار خودشان میروند. من از این آقای نویسنده و دیگر رفقای چپگرایشان در سازمانهای چپ وطنی سوال میکنم که تا کی میخواهید واقعیت را فدای عقاید ورشکسته تان کنید. شما تا آنجا پیش میروید که برای خواباندن کینه چندین و چند سالتان به دنیای آزاد حتی از جنایتکاران حماس نیز حمایت میکنید و این دشمنان ملت ایران را آزادیخواه مینامید. این حماس است که مردم بیچاره غزه را به گروگان گرفته و آنجا را به یک زندان بزرگ تبدیل کرده. اگر واقعاْ اسراییل به منظور زجر و شکنجه فلسطینیها دست به محاصره غزه زده، پس چرا چنین کاری را با فلسطینیهای ساحل غربی انجام نمیدهد؟ دلیل آن روشن است. در ساحل غربی سازمان الفتح حاکم است که دارای سایستی نسبتاْ منطقی است و علی رغم اختلاف نظر با دولت کنونی اسراییل دست به ماجراجویی نمیزند.
رفقا! با وجودیکه سن و سالی را پشت سر گذاشته اید ولی همچنان کودکید. امیدوارم یک روز بزرگ شوید.
۲۷۲۹۲ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣٨۹
|
از : دانشجو
عنوان : در نقد بیانیه ۷۲ تن: در نزاع اسرائیل و فلسطین، کسی نه حق مطلق است نه باطل مطلق
http://akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=۳۰۰۹۷
در نقد بیانیه ۷۲ تن: در نزاع اسرائیل و فلسطین، کسی نه حق مطلق است نه باطل مطلق
اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۰ ژوئن ۲۰۱۰
اخبار روز - گزارش دریافتی: جمعی از جوانان و دانشجویان ایرانی در پاسخ به بیانیه ۷۲ فعال سیاسی درباره مسئله غزه نامهای خطاب به آنان منتشر کردهاند. در این نامه نگاه امضاکنندکنندگان بیانیه «ایدئولوژیک، یکسویه و نامنطبق با منافع ملی آنان» خوانده شده و مورد نقد قرار گرفته است. آنان در این نامه همسان فرض کردن جنبش خشونتپرهیز مردم ایران با جنبش فلسطین که از روش های خشونتآمیز چون ترور و انتحار و .. استفاده میکند را نادرست دانستهاند. متن بیانیه به شرح زیر است.
در حالیکه جنبش سبز یک ساله شده است و در یک سالگی خود بیش از پیش در معرض هجوم حکومت جائر است، وارد شدن به جدل با آن ۷۲ تن بر سر نزاع فلسطین و اسرائیل ما را بر سر دوراهی سختی قرار داده بود. اگر نگرانی ما تنها این بود که شما اشتباه میکنید و ابهام ها و پیچیدگی های نزاع فلسطین و اسرائیل را به دلخواه، یکطرفه و جانبدارانه نادیده میگیرید هرگز به این حیطه وارد نمیشدیم، مسئله اما تنها این نیست، بیش از آن، این است که آنچه شما میگویید سخت به زیان حال جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران است.
پیش از هر چیز شما اشتباه می کنید آنجا که بر «کشتار بی رحمانه ی چند تن از سرنشینان صلح طلب و غیر نظامی» انگشت میگذارید. تمامی جهان صحنههای واضحی از آن سرنشینان صلح طلب را دید که چگونه با چماق و میله آهنی و سلاح سرد سربازانی را که هنوز پا بر عرشه کشتی ننهاده بودند به قصد کشت، کتک میزدند. صدالبته می بایست قتل هر انسانی را محکوم کرد و ما نیز حادثه رخداده را محکوم می کنیم اما چگونه میتوان آن صحنه ها را دید و مدعی شد تعدادی صلح طلب بیرحمانه کشتار شدهاند؟ در قاموس شما به کسانی که با میله دیگران را به قصد کشت میزنند صلح طلب میگویند؟
جنبش سبز مردم ایران را «دوشادوش مقاومت تحسین برانگیز آزادی خواهانه و دموکراسی خواهانه و مبارزه ی دلیرانه ی ملت فلسطین علیه اشغال سرزمینشان» دانسته اید. براستی در مورد کدام جنبش سبز سخن میگویید؟ ما به گوش خود شنیده ایم که بخش قابل توجهی از مردم در خیابان ها، زیر سخت ترین فشارها و سرکوب ها «شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» را سر داده اند، شما چطور اینگونه با قطعیت به نمایندگی از جنبش سبز، جنبش سبز را به گونه دیگری تفسیر می کنید؟ جنبش سبز مردم ایران چگونه دوشادوش مردم فلسطین مبارزه میکند و مبارزات آنان را تایید میکند؟ آیا موافقید که از این پس جوانان ایرانی به خود بمب ببندند وخود را منفجر کنند؟ آیا موافقید که جنبش سبز مردم ایران تیم های ترور تشکیل دهد و چهره های شناخته شده سرکوب را ترور کند؟ آیا موافقید که جوانان ایرانی با تهیه راکت و خمپاره مراکز حساس حکومتی و مجتمع های مسکونی که سپاهیان در آن ساکنند را خمپارهباران کنند؟ آیا موافقید جنبش سبز مردم ایران نیروهای سرکوبگر بسیج و پلیس ضدشورش را بدزدد و در مقابل آزادی آنها، از حکومت آزادی اسرای خود را بطلبد؟ آیا موافقید کسانی را که به باور ما عوامل و خبرچینان حکومت خونریز جمهوری اسلامی هستند، در داخل و خارج کشور اعدام انقلابی کنیم؟ شما با یک کاسه کردن اهداف و روشهای مبارزات خشونت پرهیز مردم ایران با روشهای خشونت آمیز مبارزان فلسطینی از قبیل ترور، موشک پرانی، عملیات انتحاری، آدمربایی و اعدام مخالفین به بهانه جاسوسی تصویری بسیار وارونه از جنبش سبز مردم ایران در نظر افکار عمومی مردم جهان ساختهاید.
وقتی از فلسطین سخن میگویید از کدام فلسطین سخن میگویید؟ از حماس سخن میگویید یا از محمود عباس و حکومت خودگردان؟ فراموش کرده اید که این حماس بوده است که ملت فلسطین را تجزیه کرده است؟ هر چه بیشتر در بیانیه شما مینگریم آن را شبیه تر به سخنان احمدی نژاد درباره نابودی اسرائیل مییابیم. منافع ملی ایران در گروی صلح و ثبات در خاورمیانه است و تنها بستر صلح و ثبات هم قبول طرح دو دولت است که پیش شرط آن نیز قبول حق حیات و حق امنیت دو دولت و تلاش صادقانه دو طرف برای همزیستی مسالمت آمیز است. شما آرزوی پیروزی فلسطینیان در نبرد آزادیبخششان را کرده اید، اما سخنی از صلح و آشتی در آن سرزمین نگفتهاید، سخنی از لزوم به رسمیت شناخته شدن حق حیات اسرائیل توسط حماس نگفتهاید، گویا تعمد داشتهاید به مخاطبان بفهمانید که چیزی از این جنس در نظر ندارید؟
اگر «جنبش سبز مردم ایران به اقتضای آزادیخواهی و احترام به حقوق اساسی همه ی مردم با نهضت های رهایی بخش سرتاسر جهان، بخصوص با حرکت آزادی جویانه ی فلسطین همراه و همقدم است» چرا در مسئله اویغورها در چین و جنبش مردم تایلند علیه کودتا و فاجعه انسانی دارفور و موشک پراکنی ها و آدم ربایی های حماس سخنی از شما شنیده نشده است؟ از این چراها بسیار است. از میان تمامی دعواها تنها این نزاع اعراب و اسرائیل است که وجدان حقوق بشری شما را آزرده می سازد و شما را وادار به موضع گیری میکند. چرا؟
پایان سخن آنکه، مسئله فلسطین و اسرائیل مسئله ای سخت پیچیده است. نه یکسو حق مطلق است و نه سوی دیگر باطل مطلق. هر چه هست چیزی میانه آن دو است و نیازمند بررسی ها و موشکافی های بسیار. واقعه ای که در غزه اتفاق افتاده را نباید ساده انگارانه به تقابل میان «قربانی و خبیث» فرو کاست. چه از نظر منافع ملی ما، چه از نظر اصول عدم خشونت، چه از نظر بهروزی مردم فلسطین و سرنوشت مردم غزه... چه جنبش سبز و ... بیانیه ۷۱ روشنفکر بیراهه رفته است. این بیانیه نشان از بازگشت دوباره نویسندگان آن به سنت روشنفکران جهان سومی نیم قرن گذشته دارد. سنتی که در آن مردم جهان را به دو گروه «قربانی» در مقابل «خبیث» تقسیم می کند و به بهانه دفاع از «قربانی» حاضر می شود «آزادی و حقیقت» را فدا کند.. از روشنفکران انتظار می رود که جانب انصاف را نگه دارند، با تامل و تعقل در اوضاع بنگرند و از موضع گیری های یکجانبه و هیجان زده بپرهیزند و این آن نکاتی است که در بیانیه شما به چشم نمیآید.
با احترام و بهترین آرزوها
آرش بهمنی
آرش مهدوی
امیر حسینی
بابک مهرنواز
بردیا پارس
پویا عزیزی
تینا احرامی
حسن زارع زاده اردشیر
حسن نامدار
داریوش دولتشاهی
داریوش صالحی
دامون گلریز
سعید قاسمی نژاد
سمانه فانی
شبنامه انصاری
کاوه قریشی
کیانوش آیلی زاده
مجتبی سمیع نژاد
محمد راد
مرجان مولوی
مریم شفازندی
مورا نامدار
مهرداد معمار
میترا حسینی
ناصح فریدی
وحید شعبانی
یلدا ولی نژاد
۲۷۲۷۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣٨۹
|
از : مهدی تهرانی
عنوان : تحلیل روشنگرانه ، انسان دوستانه و حقوق بشری
جناب فانی یزدی
ممنون از دقت در تحلیل روشنگرانه شما و وجدان انسان دوستانه و حقوق بشری که در کلمه به کلمه مطلب شما مشهود است
برایتان بهترین ها را آرزو می کنم
مهدی
۲۷۲۴۶ - تاریخ انتشار : ۲۰ خرداد ۱٣٨۹
|
از : باخته
عنوان : شما که سخن گوی صدا و سیما نیستید.
شما نوشتید
" بسیاری از مقامات اروپایی( ... ) همگی این اقدام اسرائیل را محکوم نموده اند. "
آقای محترم در نوشتن مقاله رسم است اقلن چند تا اسم مقامات اروپائی را می آوردی , تا روز روشن متهم به دروغ گوئی مثل احمدی نژاد نشوید. شما فقط از کارتر اسم بردید که آنهم آمریکائی است. هنوز دیر نشده می توانید همینجا جواب دهید.
نظر تک تک کمنت ها مثل "مقامات" دیگر با ارزش است.
در فلسطین هم مثل ایران تروریستها مخالفین را اعدام می کنند. چرا باید پول مردم ایران خرج این فاشیستهای اسلامی شود؟
در خاتمه در اسرائیل کسی را بخاطر نظر ش اعدام نمی کنند.
در ضمن این اسرائیل ستیزی شما در جنبش سبز دیده نمی شود. بلکه شعار مردم در جنبش سبز است.." نه غره نه لبنان, جانم فدای ایران:. :جمهوری ایرانی".
جنبش سبز ایران نفرت خود را به رژیم آخوندی و جیر ه خوارانش در لبنان و فلسطین بیان کرده.
۲۷۲٣۹ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨۹
|
از : peerooz
عنوان : "واقعا"
جناب آن نون،
بنده نمیدانم جناب حبیب تبریزیان کیست و روشن سران چه معنی میدهد. البته جهل مرا به غیر حرفه ای بودن من میبخشد.
اما جواب تلگرافی : نه ، من "واقعا" شرایط فعلی را نمیدانم.
جواب نامه نگاری: هر چیز در جهان نسبی ست. داستان حمله به کاروان صلح چندین روز است که توسط موافقین و مخالفین به تفصیل بررسی شده و حدودا میدانیم چه اتفاق افتاده است. ولی من "واقعا" نمیدانم داستان زنی بی چاره ای ** با دو ستاره که به روایت شما شوهرش را ظاهرا اعدام کرده اند چه شرایطی داشته است. بنا براین ، آمار ذکر شده , اعتبار نسبی بسیار بیشتری از داستان این زن دارد.
به علاوه مطمئنم که از ۱۴۰۰ و ۱۳ و ۹ نفر کشته ، شاید صد ها زن و کودک بیچاره به همان سر نوشت مبتلا هستند. اینها واقعیتی است که احتیاج به جر و بحث ندارد و بنده هم مشتاق گفتگو با افراد حرفه ای در باره مطلبی که در آن سود و زیانی ندارم نیستم. اگر شما و همفکرانتان حقیقت را طوری که میگوئید میبینید به بینید . این حق شماست و مطمئن باشید که جر و بحث من و شما هیچ تاثیری در روند امور نخواهد داشت. و در آن درگه که گه گه که که و که که شود ناگه ، هیتلر ها و استالین ها و مسیولنی ها و فرانکو ها و صد ها ، های دگردر یک چشم بر هم زدن می آیند و میروند و هزار نقش بر آرد زمانه و نبود یکی چنان که در آیینه تصور ماست. اگر وجدان شما به آنچه میگوئید راضیست خوش و موفق باشید. به امید دنیای بهتر.
۲۷۲٣۶ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨۹
|
از : احمد خادم
عنوان : مژده! مژده!
بروشنی چشم همهء مبارزان میهنپرست و صلحدوست! بعد از یک عمر سینه زنی بخاطر اتفاق و اتحاد همهء نیروهای چپ و راست و میانه، سر انجام به آرزویمان رسیدیم و سیاه حبشی و سید قریشی دستکم در یک نقطه به اتفاق نظر رسیدند. حال چه باک که این نقطهء اشتراک از قضا همان نقطهء نظری ست که سالیان سال توسط احمدی نژاد و شیخ حسن نصرالله و تروریست های فلسطینی ابراز شده و کماکان می شود و اکنون حضرت فانی یزدی وظیفهء تئوریزه کردن آن را بشیوه ای عهده دار شده اند که باب طبع روشنفکران باشد. الحق که بدین مژده گر جان فشانم رواست!
۲۷۲٣٣ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨۹
|
از : م - پالیزی
عنوان : یاد ِ سوسیالیسم بخیر!
سال هاست که دیگر به همت مبارزان مسلمان و سوسیالیست های وطنی و جهانی (از نوع سابق یا لاحقش!)، تمیز حزب اللهی از سوسیالیست سخت دشوار شده است. مقالهء این جناب نویسنده هم با سخنان محمود احمدی نژاد گوهر و عصارهء واحدی دارد. از اینروست که امضای جناب فانی یزدی (که گمان می کنم از چپ های سابق! بوده باشند) را می توان در کنار طرفداران "صیغه" و مشتی مبارز پشمالوی دیگر و البته شووینیست های نام و نشان داری دید که اگر اسرائیل به کاروان "صلح!" هم حمله نکرده بود، دکان سامی ستیزی ِ دیگری می گشودند. یاد ِ سوسیالیسم بخیر!
۲۷۲۲۵ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨۹
|
از : unknown
عنوان : روشن سران
جناب pee rooz
حبیب تبریزیان
روی سخنش در کامنت قبلی به روشن سرانی چون شما است.
واما(که ما شرایط را نمیدانم) ,ایا شما واقعا شرایط فعلی را میدانید؟
http://www.youtube.com/watch?v=۰LulDJh۴fWI
,http://www.youtube.com/watch?v=Z۲duPV۹MQIc
۲۷۲۱۰ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨۹
|
از : unknown
عنوان : امپریالسم خبری یا پوپولیسم خبری!
در دوران برو بروی کمونیسم و بویژه نوع روسی آن مفهوم امپریالیسم خبری، همانند بسیاری مفهوم سازی های هدفمندانه ی ایدئولوژک دیگر، برای بسیاری، به یک باور خدشه ناپذر اعتقادی تبدل شده بود. این در حالی بود که که پهنه ژورنالیسم در جهان، تا حد زیادی، یا عرصه کنترل نیروهای چپ لیبرال و یا چپ بود. و این اقتضای این حرفه است البته تا آنجا که به کشور های دارای دموکراسی نوع غربی مربوط میشد و میشود.
اما امروز در میان همهمه سیاسی ناشی از حمله کماندوهای اسرائیلی به یکی از کشتی کمک های «خیریه ی» نیرو های صلح و حقوق بشر و همبستگی با مردم غزه، ما با یک پوپولیسم ژورنالیستی روبرو شده ائیم که حتی خود دولت اسرائیل را هم آچمز کرده است. اگرمفهوم امپریالیسم خبری روس ساخته برای توجیه هر آنچه با مذاق ما روسوفیل ها جور در نمی آمد ساخته و جا انداخته شده بود، بدون اینکه جِرم و جوهر قابل ملاحظه ائی از واقعیت داشته باشد، پوپولسم خبری ای که امروز در اطراف مظلومیت و معصومیت غزه، حماس و در تحسین پشتیانانشان و البته به کمک پتر و دلار های نفتی، راه افتاده است تا آنجا به یک واقعیت و باور مسلم و غیر قابل پرسش شده است که کمتر کسی از خود میپرسد: اولاً، آیا راه دیگری برای ارسال این کمکها وجود نداشت؟ چرا نیروهای اسرائیل فقط به ناو ی حمله کردند که جمعیت ترک اسلامی مرتبط با حماس، در آن با آرایش و آمادگی رزمی حضور داشتند ؟
روزنامه وال استریت ژورنال در شماره چهارم ژوئن خود ، در گزارشی از حادثه، از جمله مینویسد: « …اعضا بنیاد خیریه انسانی ترکیه » (سرنشینان کشتی مورد حمله ـ م) با نشان دادن تمایل خود برای درگیری، خود را از سایر فعالین گروه کمک های انسانی در راه، جدا کردند.». .. » رهبر ـ آِی اچ اچ* بنیاد ترکیه ای خیریه ی کمکهای انسانی ـ بلنت ایلدریم در یک مصاحبه تلویزیونی زنده به خبرنگاران در قبرس اظهار داشت: «ما حتی با کارد هم مسلح نیستم، ولی ما اجازه نخواهیم داد سربازان اسرائیلی در این کشتی پیاده شوند». … آقای ایلدیمیر میگوید این نه نفری که در کشتی «ماوی مرمره» کشته شدند اعضای گروه وی بوده اند : « نه شهید ما، بما تحویل شد ». هنگامی که جنازه نه شهد تحویل شد، جمعت حاضر« بانگ الله اکبر» برداشتند.
وال استریت ژورنال ادامه میدهد: « این واقعیت که همه این نه نفر به « آِ اچ اچ» بنیادخیریه ترکیه تعلق داشتند، و کشتی مورد حمله تنها کشتی از کاروان کمکها بود که سرنشینان آن درگیری با سرباازان اسرائیلی را بجای مقاومت مسالمت آمیز و منفی برگزیدند، تردید ناظرین را به انگیزه این گروه در کمک به شکستن صرف و ساده ی محاصره نوار غزه و کمک به مردم آنجا برمی انگیزد». ….. «سخنگوی دولت ( امریکا ـ م) پی .جی کرولی میگوید : ما میدانیم که نمایندگان آی اچ اچ طی سه سال گذشته با مقامات بالا ی حماس در ترکیه، غزه و سوریه ملاقات داشته اند. این امر برای ما نگرانی زیادی را در بر دارد ….».
… « وی افزود ولی این گروه خیریه از نظر دولت امریکا ، مثل حماس تروریست تلقی نمیشود.» …
زبان خاص اظهار نظر ها و واکنش های فعالین بنیاد خیریه کمک انسانی به غزه اگر برا ی بسیاری اروپائیان و ساکنین آنسوی جغرافیای دنیای اسلام حاوی هیچ پیامی جز کمک انسان دوستانه به مردم بیچاره و در محاصره قرار گرفته شده غزه نباشد، برای ما مردم افعی گزیده ایران که با کُد ها ی زبان خاص بنیاد گرایان دینی، که تا حد بنیاد گرائی ابزاری هم تنزل یافته است آشناست ، معنایی جز دور زدن محاصره دریائی غزه زیر پوشش کمک های بشر دوستانه ندارد. دورزدنی که با کاروان دارو ، پوشک شیرخشک، پستانک و اسباب بازی بچه شروع میشود تا پس از شکستن دیوار محاصره، زیر پوشش کمکهای انسانی، راه را برای کاروان کشتی حامل جنگ افزار و انواع موشک های بردِ کوتاه به غزه بگشاید.
تراژدی قضیه در این نیست که این جنگ افزار های معالاً قاچاق شده به غزه سربازان اسرائیلی را میکُشد، حتی در این هم نیست که مردم عادی، مدارس، بیمارستاانهای اسرائیل را هدف میگیرد بلکه در این است که پارادکسال، خود صلح را نشانه میرود. هر موفقیت حماس در شکستن دیوار محاصره، دودش ، در درجه اول، بچشم نیروهای واقعاً صلح دوست و آرامش جوی نوار غزه میرود. این بخش از مردم غزه نه نصیبی از آن کمکهای سخاوتمندانه ی ایران دیده اند و نه از« این» کمکها خواهند دید زیرا، این حماس است که بر توزیع این قبیل کمکها نظارت دارد و با استفاده از همین ابزار هم در کنار شکنجه گاه ها و جوخه های اعدام و زندان، قدرت و اراده خود را بر مردمی که روزگاری آنرا برگزیدند ، تحمیل اراده میکند.
حماس و حزب الله در جریان جنگ با اسرائیل ، مردم بیگناه، خانه های آنان، بیمارستانها، مدارس و هر جایی را که میتوانستند به استحکامات نظامی و سپر بلای خود تبدیل کنند، تبدیل کردند تا پس کوبیدن آنها توسط اسرائیل از آنها برای خود معصومت آفرینی کرده مظلوم نمایی کنند . آنها بر خلاف کنواسیون ها ی ژنو در مورد مقرارات جنگی در ارتباط با غیر نظامیان ، مردم عادی و غیر نظامی را به خاکریز دفاعی خود تبدیل کردند و امروزه برآنند تا احساسات صلح جویانه و انسانی مردم دنیا و فعالین صلح را به سپر جنگی خود برای شکستن محاصره دریائی خویش تبدیل کنند. اگر موفق شوند این حماس است که پوزه صیهونیسم را به خاک مالیده است و اگر قربانی دهند این اسرائیل است که در این میان رو سیاه از آب درآمده، جنایتکار معرفی میشود.
نگارنده این سطور در جایگاه یک هوادار صلح و مدافع حقوق نقض شده مردم فلسطین، مخالف جدی تبدیل این تراژدی به حربه سیاسی دردست موکلین دروغین مردم فلسطین است و رویکرد اسرائیل را به لحاظ سیاسی و با رعایتِ سیاست معطوف به صلح در این منطقه و در این مورد اخیر درست نمیداند ولی در عین حال از جنبه اخلاق مدرن سیاسی با این پرسش روبروست که تا کجا میتوان به ضرب تهدید چماق بی توجهی به حقوق انسانی مردم بیگناه اینجا و آنجا و صلح ، در برابر تروریسم عقب نشست.
رسانه های دنیا در این چند روز تا توانستند با پیروی از ژورنالیسم پوپولیستی نظرات موافقان کاروان استتار شده با آرم صلح را به غزه منعکس کردند ولی صدای آن زن بیچاره ای** را که در مصاحبه ائی کوتاه در غزه به یک خبر نگار گفت: من اظهار نظر نمیکنم، صاحب دو بچه هستم و باید به تنهایی خرج آنها را در آورم چون شوهرم را حماس بجرم «فتحی» بودن اعدام کرد و تا بحال هم خیری از این کمکها ندیده ام! کمتر کسی شنید. ژورنالسیم غافلگیر شده ی امروز دنیا، در نوسان بین پو پولسیم، جهت نسیم بازار خبری و و ظیفه درست ژورنالیستی در پس جنجالگری سیاسی افتاده است. کسی جرئت نمیکند بگوید این کاروان، هرچند از طرف بسییاری فعالین بی غل و غش صلح همراهی میشد ولی در پس پرده، کاروان جنگ بود سر کاپیتان آن حماس، حزب الله وحکومت ایران بودند.
و تا آنجا که به دولت اسلامی اردوغان مربوط میشود ، با این جانب گیری خود، راه را برای تعرض سیاسی و عقیدتی بنیاد گرائی دینی در ترکیه هموار کرد همچنان که نواندیشان دینی در زمان خود راه آیت الله خمینی را گشودند.
IHH*
مخفف ترکی نام بنیاد خیریه ایی پشت سر تدارک کاروان کمک به غزه.
** به نقل از گزارش خبری رادیوی کانال یک سوئد
۲۷۲۰٨ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨۹
|
از : محمد علی اصفهانی
عنوان : سپاس از رضا فانی عزیز
رضا فانی عزیز!
در حد خودم، از شما به خاطر این مقاله تان سپاسگزارم. و بگذارید اضافه کنم که من شخصا تردیدی ندارم (کوچک ترین و کوچک ترین تردیدی) که «هاسبارا» (دستگاه تبلیغات و ضد تبلیغات اسراییل) از آغاز مرحله ی جدید مبارزات مردم ایران در خرداد ۱۳۸۸ برای آلودن این جنبش، دست به کار شده است.
صریح تر نمی گویم. چرا که گفته اند: «العاقل، یکفیه الاشاره»؛ و یا به بیان شیرین پارسی خودمان: عاقلان را اشارتی کافی است.
محمد علی اصفهانی
۲۷۱۹۹ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨۹
|
از : peerooz
عنوان : خلط مبحث
جناب آن نون ،
گر چه داستان زن شوهر مرده ای با دو کودک یتیم (که ما شرایط را نمیدانم) بسیار رقت آور است ولی با اتلاف زندگی حد اقل ۱۴۰۰ فلسطینی ، ۱۳ اسراییلی ، و ۹ ترک ، و حداقل ۵۰ هزار واحد مسکونی، ۸۰۰ ملک صنعتی، ۲۰۰ مدرسه، ۳۹ مسجد و دو کلیسا قابل مقایسه نیست. و هر چند انسان دوستی شما قابل تقدیس است ولی خلط مبحث و مو از ماست کشیدن شما نیز قابل تمجید است. گذشته از آنکه ما به کدام گروه تعلق داشته باشیم ، امید که صفحات روزانه اخبار را این فجایع پر نکنند.
۲۷۱۹۵ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨۹
|
از : unknown
عنوان : امان از پوپولیستها
رسانه های دنیا در این چند روز تا توانستند با پیروی از ژورنالیسم پوپولیستی نظرات موافقان کاروان استتار شده با آرم صلح را به غزه منعکس کردند ولی صدای آن زن بیچاره ای** را که در مصاحبه ائی کوتاه در غزه به یک خبر نگار گفت: من اظهار نظر نمیکنم، صاحب دو بچه هستم و باید به تنهایی خرج آنها را در آورم چون شوهرم را حماس بجرم «فتحی» بودن اعدام کرد و تا بحال هم خیری از این کمکها ندیده ام! کمتر کسی شنید.
۲۷۱۷۷ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨۹
|
از : peerooz
عنوان : گفتار و کردار
جناب فانی یزدی،
هیچ چیز بهتر از واکنش افراد و دسته جات به وقایع ، ماهیت حقیقی آنها را آشکار نمیکند ؛ دو صد گفته چون نیم کردار نیست. فقط آدم نمیداند که کدام یک پی منافع مادی و معنوی خودند و کدام یک ساده لوحانی که دنبال آنها دویده و حتی نمیپرسند "ما را کجا میبرند؟".
۲۷۱۷٣ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨۹
|
از : peerooz
عنوان : گفتار و کردار
جناب فانی یزدی،
هیچ چیز بهتر از واکنش افراد و دسته جات به وقایع ، ماهیت حقیقی آنها را آشکار نمیکند ؛ دو صد گفته چون نیم کردار نیست. فقط آدم نمیداند که کدام یک پی منافع مادی و معنوی خودند و کدام یک ساده لوحانی که دنبال آنها دویده و حتی نمیپرسند "ما را کجا میبرند؟".
۲۷۱۶۹ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨۹
|
از : صدری .
عنوان : سانسور و خود سانسوری در رسانه های خارج از کشور
با درود به آقای یزدی که هم عدالت خواه هستند و هم روشنفکر.
بی حسی و کرختی عده ای در برابر ظلم،داستانی است جدا از موضعگیری ایدئولوزیک عده ای دیگر در برابر آن. جو رسانه ای خارج از کشور، آگاهانه و برنامه ریزی شده ، به سمت آن چنان قطبی شدنی هدایت می شود که موضعگیری برعلیه جنایات آمریکا و اسرائیل، به جانبداری از ج.ا تعبیر شود.در داخل هم سعی ج.ا این بود که برعکس آن عمل کند ولی قافیه را هرچه بیشتر به حریف می بازد.
خود شما هم اگر تغییر رویه دهید، خواهید دید که چگونه ناگهان مورد لطف و محبت برخی رسانه های مقتدر قرار خواهید گرفت. آنگاه به تدریج مجبور خواهید شد، همیشه چیزی بگویید و بنویسید که آن هارا خوش آید.
۲۷۱۶۵ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣٨۹
|