کاروان صلح، اشغالگران سرزمینهای فلسطینی، روشنفکران ایرانی
رضا فانی یزدی
•
ما هم همچون اسرائیلی های طرفدار صلح حمله به کاروان صلح را محکوم می کنیم و معتقدیم که تداوم محاصره غزه و عملیات وحشیانه اخیر مغایر با اهداف صلح طلبانه است و نتیجه آن تنها به نفع نیروهای افراطی در میان فلسطینی ها و در منطقه (نظیر احمدی نژادها) بوده و در تحلیل نهایی ابن نوع خشونت های غیر انسانی اسرائیل طرفداران بنیادگرایان و حرکت های استشهادی و تروریستی را در منطقه تقویت میکند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱۹ خرداد ۱٣٨۹ -
۹ ژوئن ۲۰۱۰
هفته گذشته، در آخرین روز ماه مه در آبهای بین المللی، کماندوهای اسرائیلی در یک عملیات نظامی بر علیه کاروان صلح متشکل از شش کشتی که حامل 682 فعال صلح از 35 کشور جهان بود، با کشتن 9 نفر از جمله یکی از شهروندان آمریکایی و زخمی نمودن تعداد دیگری مانع از ورود این کشتی ها به آب های غزه شدند.
این کاروان با انگیزه کمک رسانی به مردم غزه و برای شکستن محاصره غزه که ظرف چندسال گذشته فجایع انسانی بسیاری را ببار آورده است، عازم این منطقه بود.
نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، عملیات کماندوهای اسرائیلی را که به قتل 9 نفر از فعالین صلح که همگی از شهروندان کشور ترکیه هستند منجر گردید را دفاع از خود تلقی کرده است.
این در حالیست که نخست وزیر ترکیه این حمله را یک کشتار خونین خوانده و خواهان مجازات مسببین آن شده است. وزیر خارجه ترکیه نیز این اقدام را قتل عمد توسط اسرائیل اعلام کرده است.
بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، در حمایت از خواست کشورهای عضو اتحادیه عرب در مورد لغو محاصره اقتصادی سرزمین های فلسطینی در نوار غزه گفته است که اسرائیل باید به محاصره اقتصادی این بخش از سرزمین های فلسطینی "فورا خاتمه دهد."
این در حالیست که نتانیاهو و دیگر مقامات اسرائیلی ظرف چندروز گذشته بارها صراحتا اعلام کرده اند که تا زمانی که حماس کنترل این منطقه را در اختیار دارد به سیاست های خود در محاصره نوار غزه ادامه داده و مانع رسیدن هرگونه کمک به مردم این منطقه خواهند شد.
غزه و اسرائیل
طبق آمار سازمان ملل متحد فقط در نتیجه عملیات نظامی 22 روزه ای که در 27 دسامبر سال 2008 آغاز و تا 17 ژانویه سال 2009 ادامه داشت، در منطقه اشغالی غزه حداقل 50 هزار واحد مسکونی، 800 ملک صنعتی، 200 مدرسه، 39 مسجد و دو کلیسا نابود شده اند و حداقل تلفات انسانی در ظرف همین 22 روزه 1400 کشته برای مردم ساکن غزه بوده است. این در حالیست که در همان دوره زمانی، سه شهروند غیرنظامی و 10 سرباز اسرائیلی کشته شدند.
اسرائیل در تمام سالهای گذشته عملیات نظامی خود برعلیه مردم فلسطینی در مناطق اشغالی را تحت عنوان "دفاع" از خود توجیه کرده است. قابل توجه است که اینبار نیز کوماندوهای اسرائیلی در دفاع از خود پس از فرود هلیکوپتر های خود در کشتی حامل فعالان صلح، 9 نفر را به ضرب 30 گلوله از پای در آوردند. اکثر آنها از پشت سر مورد هدف قرار گرفته و یکی از آنها مورد اصابت 4 گلوله در سر و یک گلوله در قفسه سینه قرار گرفته است.
جنایت اخیر نظامیان اسرائیلی برعلیه کاروان صلح که در حقیقت ابتکار فعالین صلح و گروههای مدنی و حقوق بشری از 35 کشور جهان برای شکستن محاصره نوار غزه بود، نشان می دهد که دولت اسرائیل کمترین علاقه ای به روند صلح در خاورمیانه نداشته و کمترین وقعی به خواست مردم صلح طلب جهان و سازمان های حقوق بشری و صلح طلب در توقف محاصره اقتصادی غزه که یکی از اولین اقدامات لازم در فراهم کردن روند مذاکرات صلح است برنداشته و به بهانه تسلط سیاسی حماس بر این منطقه، به تعریف سازمان عفو بین الملل منطقه نوار غزه را به بزرگترین زندان جهان تبدیل کرده است.
واکنش شدید جهانی
حادثه هفته گذشته و کشتار فعالین مدنی صلح طلب توسط کماندوهای اسرائیلی موجی از خشم و محکومیت را برای دولت اسرائیل به دنبال داشت. سفرای اسرائیل در بسیاری از کشورها به وزارت خانه های خارجه احضار شده و پیامهای محکومیت دریافت کردند. رئیس شورای امنیت سازمان ملل دربیانیه ای که به تصویب همه اعضا رسید ضمن محکوم کردن حوادث منجر به کشته و زخمی شدن چندین نفر در جریان پیاده شدن کماندوهای اسرائیلی در کشتی های عازم غزه، خواستار انجام تحقیقات در مورد چگونگی بروز این ماجرا شده است. دبیرکل سازمان ملل متحد بیان داشت که از شنیدن این خبر شوکه شده است. بسیاری از مقامات اروپایی نیز با محکوم کردن این اقدام خواهان رسیدگی و تحقیق شده و خواستار پایان بخشیدن به محاصره اقتصادی شدند.
واکنش روشنفکران ایرانی
چند روز پس از این حادثه، بیانیه ای توسط هفتاد واندی نفر از روشنفکران و فعالین و تحلیلگران سیاسی ایران منتشرگردید.*
دراین بیانیه حمله بامداد دوشنبه 10 خرداد توسط ارتش اسرائیل به کشتی های حامل کمک های انسانی محکوم شده و خشونت ورزی رژیم اشغالگر اسرائیل با سرکوبهای رژیم حاکم برایران مقایسه گردیده است. دولت اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران در بی اعتنایی به داوری جهانی در سرکوب مردم صلح طلب مورد تقبیح قرار گرفته و امضاکنندگان به عنوان جزء کوچکی از جنبش سبز مردم ایران، جنگ بارگی رژیم اسرائیل و قساوت آن را محکوم کرده اند.
بیانیه مذکور اولین اعتراض جمعی در میان روشنفکران و فعالین سیاسی در جبهه مخالفین جمهوری اسلامی ایران بود. این بیانیه پس از انتشار مورد نقد و اعتراض قرار گرفت**.
برخی امضاکنندگان بیانیه را در شمار دشمنان آشتی ناپذیر اسرائیل و یهودیان قمداد کردند و با این ادعا که امضاکنندگان در فرصت کوتاه و بدون تحقیق کافی این حادثه را بطور یکجانبه متوجه اسرائیل کرده اند، مورد سرزنش قرار دادند. همین نظرگاه، اقدام انسان دوستانه فعالین صلح (جنبش غزه آزاد Free Gaza Movement ) را یک اقدام سیاسی برعلیه دولت اسرائیل قلمداد نموده و هدف آن را تحمیل یک شکست سیاسی و نظامی به اسرائیل معرفی کرده و با این توجیه در صدد توجیه عمل اسرائیل برعلیه شهروندان صلحدوست جهانی برآمده است.
بکارگرفتن اصطلاح "اشغالگران سرزمین فلسطینی" نیز دربیانیه گویا برخی از منتقدان بیانیه را آزرده خاطر ساخته و موجبات مخالفت آنها با این بیانیه را برآورده است.
تشابه به کار گرفته شده در بیانیه در مورد هردو حکومت اسرائیل و جمهوری اسلامی ایران و بکارگرفتن واژه "ستم پیشه" مورد دیگری است که گویا باز خاطر بعضی دوستان را آزرده و موجبات تاسف آنها را فراهم کرده است.
اسرائیل، رژیم اشغالگر
بکاربردن واژه اشغالگر در مورد حکومت اسرائیل نه ربطی به جمهوری اسلامی ایران دارد و نه ربطی به مخالفین آن.
این واژه بسیار پیشتر از تولد نظام اسلامی در ایران در اسناد بین المللی بکار گرفته شده است. در بسیاری از اسناد سازمان ملل و قطعنامه های شورای امنیت از مناطق عربی که از سال 1967 پس از جنگ شش روزه به اشغال اسرائیل در آمده است به عنوان مناطق اشغالی نام برده شده است و دولت اسرائیل بخاطر اشغال غیرقانونی این مناطق طبق کنوانسیون ژنو 1949 و قطعنامه های 242، 446، 452، و 465 شورای امنیت "دولت اشغالگر" نامیده شده است***.
بری اولین بار در قطعنامه 242 شورای امنیت به تاریخ 22 نوامبر 1967، ده سال پیش از شکل گیری نظام اسلامی در ایران، شورای امنیت در بند یک قطعنامه به صراحت خواهان خروج نیروهای مسلح اسرائیل از مناطق اشغال شده در درگیری های اخیر می شود. بنابراین بکارگیری اصطلاح "اشغالگر" نه ساخته و پرداخته حکومت جمهوری اسلامی ایران بوده و نه هیچ ربطی به این حکومت دارد.
چنانچه در قطعنامه های شورای امنیت تصریح گردیده، ساحل غربی نوار غزه و بلندی های جولان به عنوان مناطق اشغالی و سرزمین های فلسطین اشغال شده تعریف شده و در قطعنامه های متعدد از دولت اسرائیل خواسته شده است که از ادامه اشغال این منطقه دست برداشته و اداره آن را به مقامات منتخب مردم فلسطین واگذار نماید.
اظهار نظر بدون تحقیق
دبیرکل سازمان ملل متحد و رئیس شورای امنیت این سازمان اقدام اسرائیل را محکوم نموده، چنانکه گفته شد بسیاری از مقامات اروپایی و امریکایی از جمله جیمی کارتر، رئیس جمهور سابق ایالات متحده آمریکا، و نخست وزیر و وزیر امور خارجه ترکیه و بسیاری از سازمانهای معتبر بین المللی حقوق بشری از جمله عفو بین الملل و روزنامه نگاران بدون مرز، همگی این اقدام اسرائیل را محکوم نموده اند.
ادعای اینکه چرا تعدادی روشنفکر ایرانی بدون تحقیق دست به محکومیت زده اند، جز بهانه ای برای مخالفت با هرگونه موضع گیری در این مورد نیست. مگر گروه های روشنفکر ایرانی پس از فجایع ضدبشری در جمهوری اسلامی ایران ظرف سی ساله
گذشته گروه های تحقیق و بازرسی ارسال کرده و پس از کسب نتایج تحقیق اقدام به محکوم ساختن رژیم اسلامی کرده اند که اکنون باید گروه تحقیق به منطقه فرستاده و پس از کسب نتایج تحقیق اعلام نظر نمایند.
جالب اینجاست که اسرائیل حتی حاضر به پذیرش ایجاد "کمیته تحقیق" در باره این حرکت خود نشده است.
اقدام انسان دوستانه یا اقدام سیاسی علیه دولت اسرائیل
نتانیاهو در واکنش به اعتراضات جهانی برعلیه اقدام وحشیانه سربازان اسرائیل در حمله به حاملین کاروان صلح در مصاحبه ای گفته بود که آنها کشتی مهر نبودند، بلکه کشتی نفرت بودند. همانجا او این اقدام مدنی بین المللی را متهم کرده بود که انگیزه این حرکت سیاسی بوده و محموله کشتی ها سلاح هایی برای نیروهای حماس می باشد. ظاهرا دوستان ایرانی ما نیز در تکرار اتهامات نتانیاهو گوی سبقت را از ایشان ربوده و با سیاسی قلمداد کردن این حرکت انساندوستانه و صلح آمیز جامعه مدنی بین المللی در شکستن محاصره مردم بی گناه غزه، تلاش می کنند که حامیان این حرکت مدنی را در شمار دشمنان آشتی ناپذیر اسرائیل و یهودیان قلمداد کنند. این ادعای مسخره ایست که هدفش جز شانتاژ سیاسی و اتهام زنی نبوده و از تمام ابزار لازم برای جلوگیری از هرگونه نقدی بر سیاست های صلح ستیز دولت اسرائیل بهره می گیرد.
تاسف آور تر از همه این است که برخی مغرضانه و فرصت طلبانه اطلاعیه جمعی از روشنفکران دمکرات ایرانی را، بنیادگرایانه خوانده و مدعی شده اند که "در ته دل این نوشته برای اسرائیل فرجامی به سان حاکمان تهران غنج می زند" این ادعا اگر از جانب فردی از کره ای دیگر و یا مجنونی گم شده در دنیای سیاست ایران شده بود، بر او ایرادی نبود.
اشکالش این است که مدعی چنین نظری خود را پهلوان چند دهه فعالیت سیاسی در کشور دانسته و خود را از جمع عاقلان غیرغرض ورز می داند. ایشان بهتر از هرکسی می داند که امضاکنندگان بیانیه فوق نه چون حاکمان تهران خواهان نابودی اسرائیل هستند، نه ذات خبیث برای اسرائیل قائلند، و نه چون ایشان ساده لوحانه باور دارند که اسرائیل می تواند که یک الگوی بسیار نیک از امکان همزیستی و همکاری مذاهب و اقوام و گروه های فرهنگی در منطقه ما باشد. این الگوی ایشان البته وجود خارجی ندارد و ساخته و پرداخته دغدغه های دیگری است.
اسرائیل واقعا موجود، نه زاده ی ترس و نفرت است، و نه پدیده ایست در عالم خیال و توهم. بلکه همان کشوری است که در عین واقع موجود است. کمترین وقعی به قطعنامه های سازمان ملل متحد، شورای امنیت، خواست جامعه جهانی و طرفداران صلح در کشور خود و دنیای خارج نگذاشته و بیش از 40 سال سرزمین های فلسطینی را تحت اشغال در آورده و غزه را به بزرگترین زندان جهان مبدل نموده و درکمتر از 22 روز هزاران خانه مسکونی را بر سر میلیونها نفر مردم ساکن این منطقه ویران کرده است.
برخی مدعی اند که ما را چه کار به دخالت در مسائل فلسطین آمده است. باید از آنها پرسید که مگر ما خواهان دخالت جامعه جهانی و حمایت آنها از جنبش سبز، جنبش اعتراضی و آزادیخواهانه و حقوق بشری مردم ایران نیستیم. مگر ما از روشنفکران، محافل حقوق بشری و صلح دوست جهانی انتظار نداریم که در مبارزه با جمهوری اسلامی ایرانی در کنار ما ایستاده و حامی ما باشند.
پس چگونه است که از نقش خود دررابطه با دیگر مردم جهان فراموش می کنیم؟ کسانی که قادرند جنایت های ضد بشری در دیگر نقاط عالم را به هر بهانه ای توجیه کرده و سکوت کنند، دیری نخواهد پایید که به بهانه های دیگری از جنایت های رژیم اسلامی نیز به بهانه های دیگری چشم فروبسته و راه توجیه آنها را خواهند یافت.
اسرائیل همین واقعیت تاریخی است که امروز امدادگران صلح دوست و انساندوست کاروان صلح را قتل عام کرده، دیروز در غزه خانه بر سر دهها هزار نفر خراب کرده و انبوهی از کشته ها به جای گذارده، پیش از آن در حمله به جنوب لبنان فلسطینی ها را آوارده کرده و پیش از آن در اردوگاه های صبرا وشتیلا و تل زعتر و دیریاسین خاطره های وحشت و ترور تاریخی را دریاد جهانیان ثبت نموده است. این همه اما نه به این معناست که اسرائیل را نباید به رسمیت شناخت، و نباید در راستای تامین صلح گام برداشت.
ما هم همچون اسرائیلی های طرفدار صلح حمله به کاروان صلح را محکوم می کنیم و معتقدیم که تداوم محاصره غزه و عملیات وحشیانه اخیر مغایر با اهداف صلح طلبانه است و نتیجه آن تنها به نفع نیروهای افراطی در میان فلسطینی ها و در منطقه (نظیر احمدی نژادها) بوده و در تحلیل نهایی ابن نوع خشونت های غیر انسانی اسرائیل طرفداران بنیادگرایان و حرکت های استشهادی و تروریستی را در منطقه تقویت میکند.
ای کاش!
ای کاش این دوستان که با دفاع ناشیانه از عملکرد خشونت آمیز اسرائیل و یا نگاه مغرضانه و فرصت طلبانه به نقد بیانیه پرداخته اند، با نگاهی واقع بینانه و بیطرفانه به نقد بیانیه می نشستند و ما را در رسیدن به دیدگاهی دقیق تر و انسانی تر یاری می کردند، چون دوستی که بیانیه را به اعتراض امضا نکرد و در توضیح اعتراض خود که پس از انتشار اعلامیه در تماس شخصی صورت گرفت، انگشت روی یک کمبود اصلی این متن گذاشت.
کمبود اصلی این متن همانطور که این دوست اشاره کرد، توجه به نقش کنشگران بین المللی در یک حرکت هماهنگ برای کمک انساندوستانه به مردم غزه بود، و همدردی با آنان در از دست دادن برخی از یاران شان که قربانی خشونت رژیم اسرائیل شدند. این اولین بار در تاریخ جهان است که کنشگرانی از همه کشورهای جهان فراتر از دولتها عمل کرده و بدون توجه به محدودیت های سیاسی، خود وارد صحنه ی کمک رسانی شده و تلاش کردند که به مردم محاصره شده ی غزه یاری رسانند، و برخی از آنان به قیمت جان خود در این راه مایه گذاشتند.
دنیا وارد دوران جدیدی شده است. جنبش آزادیخواهانه مردم ایران تنها نیست همانطور که مردم غزه تنها نیستند. دنیا دهکده کوچکی شده است که مردم آن نه تنها از طریق رسانه های جمعی و اینترنت، که از طریق کمک های انسانی به هم پیوند یافته اند. دولت ها دیگر حکمرانان مقتدری نیستند که براحتی خواسته های مردم را زیر پا می گذارند، بلکه با نیروی عظیم مردم روبرو هستند، و نه فقط مردم کشور خودشان، بلکه با مردم همه دنیا روبرو هستند که دست به دست هم داده اند و در دفاع از حقوق همدیگر فریاد می زنند، اعتراض می کنند، و کشتی های کمک رسانی را روانه غزه می سازند. ما نیز چه بخواهیم و چه نخواهیم بخشی از این دهکده جهانی هستیم. پس چه بهتر که نگاهی به اطراف خود انداخته، جنایت ها را ببینیم و افشا کنیم، و دست یاری رسانی به سوی قربانیان جنایت دراز کنیم. وظیفه انسانی خود را فراموش نکنیم، و به خود ببالیم که در دنیایی زندگی می کنیم که اگر دولت ها جنایت می کنند، مردمانی هستند که به دفاع از قربانیان جنایت برمی خیزند و در این راه از جان خود مایه می گذارند. صدور یک بیانیه در اعتراض به جنایت و همبستگی با این مردمان انسان دوست کوچکترین گام ممکن است.
با احترام،
رضا فانی یزدی
7 ژوئن 2010
rezafani@yahoo.com
*متن بیانیه در اینجا قابل دسترسی است:
www.akhbar-rooz.com
**اشاره به مقاله های آقایان سهراب مبشری و فرخ نگهدار که در سایت اخبار روز منتشر شدند:
در نقد یک بیانیه شتابزده: سهراب مبشری
www.akhbar-rooz.com
رسالت روشنفکران ما افروختن یک شمع است: فرخ نگهدار
www.akhbar-rooz.com
***قطعنامه های 242، 449، ، 452، و 465 شورای امنیت سازمان ملل متحد را می توانید در اینجا ببینید:
S/RES/242 (1967)
unispal.un.org
S/RES/446 (1979)
unispal.un.org
S/RES/452 (1979)
unispal.un.org
S/RES/465 (1980)
unispal.un.org
**** بطور نمونه مقاله خانم شعله ایرانی در سایت اخبار روز را ببینید:
ماجرای غزه، همبستگی "ما"ی جهانی و بیگانگی "من" ایرانی
www.akhbar-rooz.com
|