از : روز
عنوان : شهرداری؟
جناب ف. آزاد
شما نگفته اید کجای مطلب آقای دوستزاده اشتباه است. مثلا آیا "ناصر خسرو ۵ و نصیر الدین طوسی حدود بیست و پنج اثر علمی و فلسفی به فارسی" ندارد؟ آیا ابن سینا رساله رگشناسی و دانشنامه علائی را به فارسی ننوشته است؟ آیا کتاب قطب الدین شیرازی در باره ریاضی به فارسی نیست؟ خوب وقتی یک نویسنده ادعا می کند «زبان فارسی جز شعر و مطایبه هیچ گلی به سر ما نزده است» یا حرفش درست است، یا غلط. وقتی که ما با انبوهی از آثار علمی و فلسفی بزبان فارسی روبرو می شویم، آنوقت دو راه داریم، یا باید بپذیریم که نویسنده ناآگاه و کم دانش است و این آثار را که "شعر و مطایبه" نیستند نمیشناسد، یا باید بشیوه شما بدون ارائه مدرک ادعا کنیم "سایت آذرگشنسب اشتباه کرده است".
ولی بگذارید کاری به محتوای مطلب آذرگشنسب در جواب آقای قابوسی نداشته باشیم. بیان این نکته که «هزینه سایت آذر گشناسپ حداقل در آنزمان با تبلیغات شهرداری تهران تامین شده است» از روشهای مرحوم حزب توده و کیهان شریعتمداری است. یعنی هر وقت نمی توانی از پس یک نویسنده و نوشته اش برآیی، سریعا مطالب بیربط ولی جنجالی را به او نسبت بده. آقای شریعتمداری هم ادعا می کند هزینه سایتهای ایرانی مثل بالاترین و ایران گلوبال و اخبار روز و ایران امروز و گویا را موساد و سی آی ای تأمین می کنند.
آیا شما برای خودتان این اندازه مسئولیت اخلاقی قائل هستید که دست کم سند و مدرک یا لااقل منبع اطلاعاتتان در باره تأمین هزینه های سایت آذرگشنسب را اعلام کنید؟
یکی از پهنه های مورد کنکاش فلسفه، اخلاق است.
٣۱۵٣۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱٣٨۹
|
از : BAHMAN s
عنوان : استلالهای منطقی چیست؟ چرا سیستمهای آکسیومی قابل قبول نیست؟
من نمی دانم که چرا کسی را باید اندیشمند نامید که دارای یک استدلال منطقی است؟ آیا آکسیوم سازی قابل قبول است؟ دو راه رسیدن به دانش یعنی استقراء و تنقیح مناط البته در خدمت دانش بوده و هست. اما این شیوه استدلال منطقی خود دردسر زا است. برای نمونه پارادکس : " من می دانم که دروغ می گویم " اگر چه در یک سیستم آکسیومی دارای ارزش دروغ و یا راست می شود اما در تنقیح آن دردسرها شروع می شود که البته برتراند راسل عمر خویش را صرف گشودن این پارادکس کرد و در آخر سر هم به جایی نرسید. چراکه فرض درست بودن گزاره بالا در صورتی که " من دروغ بگویم که دروغ گفته ام؛ خود آکسیوم را دچار دردسر می کند. هر آکسیومی که خود دچار پارادکس شود قابل تعمیم نیست چون در پایان دردسر می سازد. شاید بهترین کسی که این مشکل را دانست آقای کوهن Kuhn بود که ضرورت دگرگونی پارادیگمیParadigm shift را مطرح ساخت و آقای کارل پوپر نشان داد که اگر سیستمهای آکسیومی فرض را بر این نگیرد که فلان فرضیه یک روز به هر حال غلط از آب درخواهد آمد؛ هیچگاه نمی شود به دانش رسید. اگر از روی مطالعه ۱۰۰۰ کلاغ به این نتیجه( دانش )برسیم که همه ی کلاغها سیاه هستند شاید یک کلاغ در فلان نقطه دنیا کشف شود که سیاه نباشد آنگاه فرضیه ما غلط می شود.
برای همین من حرف آقای فرهاد قابوسی را در زمینه اینکه نیتچه دارای استدلال منطقی نبوده را نمی پسندم. مگر در مورد نیروهای جاذبه و محاسبه کوچکترین ذره جهان ؛ استدلالی وجود دارد؟ مگر اینکه در شرایط آزمایشگاهی نشان دهیم که برای نمونه بار الکتریکی کوارک چقدر است و آن را نشان دهیم. البته همه شیوه های آکسیومی نیز با قواعد ریاضی قابل تعمیم نمی باشند چراکه زبان ریاضی اصل را بر این می گذارد که همه جهان دارای ارزش گوناگون نیست و آن را هم نمی توان به همه جهان تعمیم داد چون ارزش هر پدیده با پدیده دیگر فرق دارد.
با سپاس
٣۱۵٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱٣٨۹
|
از : ایران ایرانی
عنوان : در پاسخ به م. آزاد
اول اینکه سایت آذرگشنسپ ربطی به تهران ندارد بلکه من گرداننده آن را میدانم و نزدیک به سی سال است که اصلا به ایران سفر نکرده است! سایت آذرگشنپ در آمریکا است و نه آسیا. روشن نیست که اطلاعات غلط را از کجا میگیرید!
دوم اینکه آقای قابوسی پاسخش قابل اعتنا نبود ولی در مقاله پاسخ کامل به مقاله دوم ایشان در اخبار روز نیز داده شده است:
http://azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/main.htm
بخش دو: زبانهای ایلامی و آرانی قفقاز ترکی نیستند!
مهمتر از این، حرفهای آقای قابوسی در رابطه با زبان پیشین آذربایجان را هیچ محقق امروزی غربی قبول ندارد. کدام محقق امروزی ایلامی یا آلبانی قفقازی را مربوط به ترکی میداند؟
سوم آقای قابوسی لقب "پروفسور" بخود دادند ولی تخصص ایشان اول ریاضی است و دوم اینکه ایشان پروفسور کامل در هیچ دانشگاه غربی نیستند. حتما میدانید در غرب اول پروفسور دستیاری هست و سپس پروفسور associate و سپس پروفسور کامل.
چهارم آقای قابوسی هیچ سابقه علمی قابل ملاحظه در فلسفه و علم فلسفه ندارد. همانطور که دیگران نیز گفتند. گوگول هم معیار نیست بلکه گوگول اسکالار معیار است:
http://scholar.google.com/
آقای قابوسی در همان حد نژادپرستان دیگر پانترکیست است و یادم میاید که حتی ادعا میکردند که ابو علی سینا و بیرونی نیز.. ترک بودند. اینها کارشان اینست که به زبان فارسی و ادبیات فارسی و حتی آثار فلسفه به فارسی (چه سهروردی باشد چه منطقی مانند ناصرخسرو و ابن سینا..) حمله کنند. در واقع برای خوانندگان غیرپانترکیست، کم و بیش خود ایشان ماهیت خودشان را روشن کردند.
٣۱۵٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱٣٨۹
|
از : سلمان پناهی
عنوان : در مورد آقای قابوسی
من در گوگل جستجو کردم و حتی یک مقاله علمی در یک نشریه معتبر از فلسفه از ایشان ندیدم. حتی روشن نشد که ایشان در کجا پروفسور هستند. منظور از پروفسور یعنی کسی که پروفسور کامل باشد و نه استادیار.
برای جستجو در گوگول، گوگول معمولی کافی نیست بلکه گوگول محققان مهم است. من هیچی از آقای قابوسی ندیدم:
http://scholar.google.com/
ولی برای نمونه شما بزنید:
Hossein Nasr
یعنی دکتر نصر و حدود هشت هزار مقاله دیده میشود.
اینکه کسی نیچه را فیلسوف ندارد در واقع یک بحث غیرعلمی است.
http://scholar.google.com/scholar?hl=en&q=nietzsche+philosopher&as_sdt=۸۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰&as_ylo=&as_vis=۰
زیرا صدهزار مقاله و بیشتر او را فیلسوف میدانند.
متاسفانه با دسترسی به گوگول محققانه (و نه گوگول معمولی) ادعاهای نادرست را میتوان زود شناسایی کرد.
٣۱۵٣۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱٣٨۹
|
از : ف آزاد
عنوان : مقاله قابل تایید
اشکال اکثر از نظر های بالا در اینست که به آقای قابوسی در خود مسئله مورد بحث ایراد نمیگیرند بلکه همچنانکه اشارات متن نشان میدهند به ایشان از آنجائی ایراد میگیرند که ایشان به زبان فارسی کم لطفی کرده اند. در حالیکه حتی در آن مقاله مربوط به زبان فارسی نیز اصل مطلب ایشان همچنانکه ایشان در مقاله مربوط به نیجه تکرار میکنند اینست که:"شعر زدگی و ادب گرایی فرهنگ ایرانی مارا به این روز انداخته است" و نه زبان فارسی. و زبان فارسی البته محملی بوده است برای فرهنگ ایرانی. اما در رابطه با اصل مقاله از آنجائیکه نیچه همچنانکه آقای قابوسی نوشته است "خود فلسفه و منطق را محصول انحطاط و پیری یک فرهنگ" شمرده است (ویل دورانت: تاریخ فلسفه) پس خود وی علاقه ای به فیلسوف شمرده شدن نداردو کسانی که چنین کنند کاسه گرمتر از آش خواهند بود. نیجه خود شعر و حماسه سازی فرهنگ ها را ستوده است پس سزاوار است که بنا به تمایل خود وی اورا ادیب بنامیم مخصوصا همانطوری که در مقاله اشاره شده است وقتی که متخصصین تاریخ فلسفه نظیر دورانت نوشته های اورا "تغزلی" ارزیابی میکنند. نیچه سقراط را که به تعبیر اکثریت آغازگر فلسفه کلاسیک (فلسفه مابعد سقراطی) است "عامی" مینامد لذا شخص علاقمند به فلسفه کلاسیک نظر آقای قابوسی میتواند به این دلیل هم نیچه را فیلسوف قبول نکند، چه نیچه فلسفه کلاسیک را عامیانه شناخته است. اکثر ایرانیانی که نیجه را میستایند نیجه را نخوانده اند و گرنه مثلا متوجه میشدند که نیجه جان استوارت میل بنیانگذار لیبرالیسم را به جهت آزادیخواهی او و گرایشش به برابری انسانها "احمق" و "مبتزل" خوانده است (راسل: تاریخ فلسفه). در دیگر آثارش هم خواست آزادی عمومی و برابری بشری را
امری ابتذالی شمرده است (دورانت). به این لحاظ هرکسی که طرفدار آزادی و برابری باشد و لیبرالیسم را بخواهد نمیتواند نیچه را بپذیرد. اول بروید و نیچه را بزبان اصلی آلمانی بخوانید بعد به ایشان ایراد بگیرید. آن جوانی هم که در سایت آذرگشناسپ در مورد مقالات ایشان مطلب نوشته است هم اشتباه کرده است هم جوابش را آقای قابوسی در همین اخبارروز داده است و هم اینکه هزینه سایت آذر گشناسپ حداقل در آنزمان با تبلیغات شهرداری تهران تامین شده است.
در مورد آثار علمی و فلسفی آقای قابوسی من به گوگل رجوع کرد اگر اسم ایشان را به حروف لاتین به گوگل بدهید حدود ۱۵ صفحه در مورد آثار علمی و فلسفی ایشان (فلسفه علوم) مطلب میاید.
٣۱۵۲۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱٣٨۹
|
از : هرمس ب
عنوان : نیچه فیلسوف است!
نیچه فیلسوف است. و کمتر فیلسوفی هم هست که در این سده از نیچه تاثیر نگرفته باشد. از جامعه شناسان هم وبر بشدت از نیچه تاثیر گرفته است. رابطه شعر و فلسفه هم از دیرباز مطرح بوده است. هراس نویسنده بیشتر از افکار نیچه است تا این که او فیلسوف است یا نیست. کافی است سری به فرهنگ های فلسفی معتبر جهان و آلمان بزنید تا دریابیم که این بحث ابتری است. در ضمن، سبک نگارش نیچه یک سنت فلسفی بوده است. قطعا می توان و باید با اندیشه های نیچه محاجه کرد اما نمی توان گفت که او فیلسوف نبوده است. هر چند که او از جمله در رشته زبان شناسی درس خوانده است و در بیست و پنج سالگی مدرس بوده است.
٣۱۵۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱٣٨۹
|
از : BAHMAN s
عنوان : آقای فرهاد قابوسی اشتباه درک کرده اند
در زمینه نیتچه و آیا او ادیب بوده است یا شاعر ؛ اظهارات آقای فرهاد قابوسی غلط است چراکه ایشان تعریف درستی از فیلسوف ندارند.
یک فیلسوف کسی است که تعریف ویژه ای از اخلاق، منطق، دانش، زیبایی شناسی، متافیزیک، زبان و روان به ما می دهد. با نگاه به آثار نیتچه؛ می توان نتیجه گرفت که او دید خود را به مباحث بالا داشته است.
هر فیلسوفی دیدگاه خود را در طول رندگی دگرگون می کند و این حق اوست. برای نمونه آقای ویتگنشتاین جوان که کتاب تراکتاتوس را نوشت همان کسی نیست که کتاب پژوهشهای فلسفی را در دوران پختگی اش نگاشت. همین ویتگنشتاین معتقد بود که تمام مسائل فلسفی در حیطه ی زبان است و بس. پس اگر دیدگاه او را محترم بشماریم ادیبی چون نیتچه به دلیل سوار بودن بر زبان آلمانی بزرگترین فیلسوف به شمار می رود. از دید من فردوسی نیز زبان فلسفی قوی دارد چون بر فارسی چیره بوده است و همچنین است حافظ بزرگ. اما کوچک کردن این اندیشمندان به ادیب کار پسندیده ای نیست و از دبد من غیر منطقی. با سپاس
٣۱۵۲۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ مهر ۱٣٨۹
|
از : روز
عنوان : جناب کریم ن.، با دقت بخوانید!
جناب کریم ن.
اگر همان مقاله ای را که در زیر نوشته جناب قابوسی معرفی شده است بخوانید، جمله زیر را در آن خواهید دید:
«نه تنها زبان فارسی جز خیل شعر و مطایبات گلی به سر فرهنگ ایران نزده است بلکه با تشدید توهم و احساسات و سنت بجای عقل و منطق مارا به این روز انداخته که در آن تاثیر اجتمائی شعر حافظ به تفال منحصر شده است»
عنایت می فرمائید؟ ایشان صریحا می فرمایند که "زبان فارسی ما را به این روز انداخته است" یعنی این عقب افتادگی فرهنگی ما نبوده که زبانمان را دچار انحطاط کرده، بلکه زبان عقب مانده فارسی باعث عقب ماندگی فرهنگی ما شده یا بقول ایشان "ما را به این روز انداخته است"
البته این جمله ایشان که "زبان فارسی جز خیل شعر و مطایبات گلی به سر فرهنگ ایران نزده است" دلیل محکمی برای اثبات مدعای من است که معتقدم در ایران هیچکس جای خودش را نمی شناسد و هرکسی فکر می کند مجبور است در همه زمینه ها نظر بدهد. بشما توصیه می کنم در جواب آن مقاله کذایی ایشان مقاله زیر را بخوانید. نویسنده این مقاله یک جوان ایرانی رشد کرده در خارج از ایران است.
برای نمونه ایشان می نویسد:
«تنها کافی است بدانیم که ناصرخسرو پنج اثر علمی و فلسفی به فارسی دارد. نصیر الدین طوسی حدود بیست و پنج اثر علمی و فلسفی به فارسی دارد. ابن سینا رساله رگشناسی را به فارسی نوشته است. دانشنامه علائی او نیز به فارسی است. در علم ریاضی نیز باز میتوان به قطب الدین شیرازی اشاره کرد. البته زبان فارسی تا زمان ابن سینا و ابوریحان بیرونی(برای همین بیرونی در آن زمان عربی را بر فارسی ترجیح میدهد) آثار علمی نداشته است ولی هزار سال است که آثار علمی دارد و ابن سینا و بیرونی خود این نهضت علمی را آغازیدند.»
http://azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/ZabanParsipanTurkistha.htm#_Toc۲۴۶۸۷۱۸۷۴
پس می بینیم که جناب قابوسی ناآگاهی و کم دانشی خود را بپای زبان فارسی نوشته اند که این خودش ریشه در نگاه نژادپرستانه ایشان دارد، ایشان برغم رسیدن به درجه پروفسوری هنوز متوجه این حقیقت واضح نشده اند که زبانها زائیده ذهن گویندگان آنها هستند و اگر معتقد باشیم که یک زبان بطور "ذاتی" ناقص است (و نه بدلیل انحطاط فرهنگی جامعه میزبان آن زبان) باید قبول کنیم که گویندگان آن زبان هم بطور "ذاتی" ناقص اند! این همان حرفی است که نژادپرستان قرنها است بزبان می آورند، هم پروفسورهایشان، و هم بی سوادهایشان!
٣۱۵۰۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ مهر ۱٣٨۹
|
از : کریم ن
عنوان : دو نکته!
اطلاعات جالبی در مورد نیچه و شیوه اندیشه نزدیک به نازیسم وی د راین مقاله داده شده که برای من تازگی داشت و از این بابت از آقای قابوسی متشکرم. در ضمن به کامنت گذار محتم “روز” دو نکته را تذکر میدهم .
اول اینکه اشاره به سوابق نیچه و اینکه وی از منظر ادبیات و نه فلسفه، به مسائل نگریسته نیازی به داشتن تحصیلات کلاسیک فلسفی ندارد که از این بابت به آقای قابوسی ایراد گرفته اند. بطور نمونه هر شخص میتواند با بررسی سوابق یک مدعی وکالت این را بفهمد که شخص مدعی، تحصیل وکالت کرده یا نه.
دوم اینکه من فکر نمیکنم کسی زبان فارسی را دلیل اصلی عقب ماندگی ایران بداند بلکه به اعتقاد من زبان فارسی به عنوان ابزار تحمیل یک سیستم دیکتاتوری مرکز گرا بکار گرفته شده و به صورت سلاحی برای تحدید و حذف سایر زبان ها و ادبیات ملل دیگر ساکن ایران بکار گرفته شده است. نتیجه این کار البته امروز به روشنی دیده میشود که ما شاهد کشوری هستیم که در همه زمینه های ملی و فرهنگی، اقتصادی، مذهبی و جنسیتی یک سرزمین تقسیم و تکه پاره شده میباشد که من غیر از اندیشه های پان ایرانیستی اختراعی دوره پهلوی مسبب دیگری برای آن نمیبینم.
٣۱۵۰۲ - تاریخ انتشار : ۲٣ مهر ۱٣٨۹
|
از : حامد واحدی
عنوان : پروفسور یا دکتر؟
حامد حامداین آقا میتوانند بگویند که در کدام دانشگاه پروفسور هستند و رشته ایشان چیست؟
گویند:
"ثانیا از آنجا که بدون کوچکترین سوادی و تخصصی آکادمیک در علم در فلسفه علمی دخالت کرده است و مهملات نوشته است"
خواستم بدانم که چند مقاله معتبر از جناب قابوسی در نشریات معتبر جهانی در فلسفه و علم فلسفه چاپ شده است؟
http://en.wikipedia.org/wiki/Friedrich_Nietzsche
٣۱۴۹۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ مهر ۱٣٨۹
|
از : روز
عنوان : دلیل دشمنی با نیچه
بر سر عقاید و افکار نیچه بحثهای فراوان می شود کرد. می شود نظریات فلسفی او را از منظر فلسفی شکافت و تجزیه و تحلیل کرد. ولی این کار مهم، کار آقای قابوسی که یک فیزیکدان است، نیست. کسی که نوشته های قبلی ایشان را خوانده باشد به سرعت درمی یابد که دلیل اینهمه دشمنی آقای قابوسی با نیچه، تنها و تنها شیفتگی این فیلسوف به فرهنگ و تمدن ایران باستان است و بس.
آقای قابوسی قبلا هم با ابداء یک تز خنده دار، زبان فارسی را دلیل اصلی عقب ماندگی ایران اعلام کرده بودند.
دلیل عقب ماندگی کشور ما ولی این است که هر کسی خود را در هر زمینه ای صاحب نظر می داند. فیزیکدان بحث فلسفی می کند، فیلسوف نقد سیاسی می نویسد، سیاستمدار خط هنری تعیین می کند، هنرمند تاریخ نویسی می کند، تاریخدان مقاله زبانشناسی می نویسد و زبانشناس در باره فیزیک ذرات بنیادی بحث می کند.
علت عقب ماندگی ما ایرانیان این است که به صرف داشتن یک تیتر دکترا یا پروفسور فکر می کنیم در همه زمینه ها صاحب نظریم.
٣۱۴۷۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ مهر ۱٣٨۹
|