عنوان : یک فرد فقط با پاسخگویی به پرسش ها می تواند ثابت کند که با آخوندها فرق می کند.
آقای کوروش شهابی محترم، چرا مقاله ای می نویسید که نمی توانید از آن دفاع کنید که اگر می توانستید تاکنون واکنشی به نظرات نشان می دادید.

و شما اقای طاهری پور محترم، چرا مقاله ای را در جمله ای کوتاه دو سه واژه ای تایید می کنید ولی وقتی از شما خواسته می شود که دلایل تان برای تایید از آن ارائه دهید دیگر پیدایتان نمی شود؟

واقع جای تاسف است برخی مرامشان با آخوندها یکی است، بالای منبر می نشینند، سخن می رانند و هیچکس در میان جمعی که بر زمین نشسته حق ندارد از آنها بپرسد چرا، چگونه، چه کسی، کجا و در چه زمانی و چه مطلبی. این ۵ چه بود که در غرب پایه های علوم انسانی منجمله تاریخ و علوم سیاسی را ریخت و باعث آزادی، پیشرفت، امنیت و رفاه شد. خواهش می کنم مرزی بین خودتان و آخوندها قائل شوید و تفاوت فاحشی که بین ما و ذوب شده گان دین زده گان پامنبری است را ببینید. ما از پرسیدن نمی ترسیم، شما هم نشان دهید که شما مثل آخوندها از ذهنیت های پرسشگر نمی ترسید. یک فرد فقط با پاسخگویی به پرسش ها می تواند ثابت کند که با آخوندها فرق می کند. با احترام
٣۲۰۴۷ - تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱٣٨۹       

عنوان : افتخارات
جناب شهابی،
کم لطفی میفرمائید. در این عصر گلوبالیزاسیون و حکومت کارتل ها و کورپوریشن ها بر دنیا ، کورش چه کسی ست که ما به او و کتیبه شکسته و ترک خورده او که شاید اصلا قلابی و ساخت انگلیسی ها باشد افتخار کنیم؟ نادر شاه چه افتخاری دارد که فقط " یک" شهر را " بدست " خود کور کرد؟ در عصر جهانی شدن ، افتخار دوران زندگی ما آدولف هیتلر است که ۳۰-۲۰ میلیون را از " قید زندگی" رهایی بخشید. استالین است که به همین حدود آدم را در بهشت خنک و مصفای سیبری اول مهمان و بعد به خواب عدم فرستاد . جناب مائو ست که بعد خونریزی های میلیونی انقلاب ، به همان تعداد را در انقلاب فرهنگی خلاص کرد. جناب هری ترومن است که با دو بمب ناقابل در یک لحظه دو شهر ۱۵۰،۰۰۰ نفری را به بهشت روانه نمود. از آدمهای کوچک تر ردیف کورش و نادر حرفی نمیزنم. با مبلغین سازگاری دین اسلام با حقوق بشری چون خانم عبادی ما احتیاج نداریم که به کورش افتخار کنیم. انهم کورشی که در باره او و تاریخ مان خیلی کم میدانیم. تازه آنچه هم که میدانیم نوشته یونانی ها و یهودی هاست که خیلی هم به راست گویی معروف نیستند! ما که از خودمان نوشته ای نداریم.
٣۲۰۰۴ - تاریخ انتشار : ۹ آبان ۱٣٨۹       

عنوان : حتی ترکیه هم ارزانی خودشان باد.
شیرین عبادی، مراکش را نمونه ای مناسب برای ایران معرفی می کند. مراکش و لیبی و حتی ترکیه ارزانی خودشان باد، جوانان ایران فرانسه، امریکا، آلمان، سوئد و سویس را برای ایران می خواهند. خامنه ای و ا.ن کره شمالی و برمه را برای ایران می خواهد، اینهم ارزانی خودشان باد.
٣۱۹٨٨ - تاریخ انتشار : ۹ آبان ۱٣٨۹       

عنوان : کمی لطفی می فرمائید
من از مذهب قذافی و حکومت سلطنتی-جمهوری وی خوشم نمی آید. و در صحرا انقلاب سبزی کرده و امورات مردم هم بد نیست. مشکلات ایران با لیبی قابل قیاس نیست.
٣۱۹۷۱ - تاریخ انتشار : ٨ آبان ۱٣٨۹       

عنوان : من این ستیز شما را با جنبش سبز و هویت ایرانی اصلا نمی فهمم و از شما دو نفر توضیح می خواهم. پاراگراف آخر مقاله شما توهین آمیز به هر ایرانی است.
آقای شهابی و طاهری محترم، ستیز شما با کوروش بزرگ و فرهنگ و تمدن ایران دست کمی از ستیز رژیم با این مقوله ها ندارد. شما اگر با تاریخ جهان آشنا بودید هیچوقت تاریخ چندین هزار ساله ایران را با تاریخ لیبی جدیدالتاسیس مقایسه نمی کردید و از کوروش بزرگ و نادرشاه انتظار نمی داشتید که منشور جهانی حقوق بشر سازمان ملل را در زمان و مکان خود رعایت کنند. ما این مسائل را می بینیم و کسی نمی تواند پرده ای جلوی چشم ما آویزان کند تا همه چیز را با عینک تیره او ببینیم. شما بخوبی می دانید که این منشور پس از دو جنگ جهانی که بیش از ۶۰ میلیون کشته در ربع قرن از خود بجا گذاشت تدوین شد و منشور حقوق بشر کوروش در سازمان ملل همراه با سه بیت شعر سعدی بزرگ (بنی آدم اعضای یک پیکرند...)حفظ می شود و مایه ی افتخار هر ایرانی است. تاریخ اعراب و مغولانی را که به ایران حمله کردند را بخوانید، تاریخ روسیه تزاری و شوروی سابق و روسی امروز را بخوانید، تاریخ ژاپن و چین و کره شمالی را بخوانید ........... و بعد ادعا کنید که ایران بدترین یا از معدود بدترین ها بوده است. شما این واقعیت را مرتب فراموش کرده و می کنید که ما در عصر اینترنت زندگی می کنیم و با فشار تنها چند دگمه به دنیایی از اطلاعات درباره تاریخ ایران و جهان دست پیدا می کنیم. منظور شما چیست که ناسیونالیسم ایرانی و کوروش گرایی یکی از نقاط ضعف جنبش سبز است؟ در حقیقت این نقطه قوت این جنبش است که ا.ن با دست درازی به آن می خواهد آنرا تضعیف کند که نخواهد توانست. ایران و اسلام ۱۳ قرن است که در مقابل هم قرار گرفته اند بجز قرونی که با همت های مولانا و سعدی و حافظ و درویشان این دین کمی رحمانی شد ولی در این ۳۲ سال چهره کریه خود را یکبار برای همیشه نمایان کرد و بما ثابت شد که ایندو دیگر در کنار هم نمی توانند هویت ما را تعیین کنند. جنبش سبز تبلور این اتمام حجت با اسلام سیاسی بود که در شعارهایی مثل جمهوری ایرانی، نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران خلاصه شد. من این ستیز شما را با جنبش سبز و هویت ایرانی اصلا نمی فهمم و از شما دو نفر توضیح می خواهم. پاراگراف آخر مقاله شما توهین آمیز به هر ایرانی است. آیا شما فکر می کنید با چنین طرز تفکری می توانید جایی در قلب ملت ایران باز کنید؟ اگر چنین فکر می کنید باید بشما بگویم که شما اصلا نه در عصر ما زندگی می کنید و نه اصلا با طرز تفکر ۷۰ درصد جمعیت زیر ۴۰ سال ایران اطلاعی دارید. امیدوارم سانسور نشوم. با احترام
٣۱۹۶٣ - تاریخ انتشار : ٨ آبان ۱٣٨۹       

عنوان : پرسش!
جناب جمشید طاهری:
کجایش خوب بود؟
٣۱۹٣٨ - تاریخ انتشار : ۷ آبان ۱٣٨۹       

عنوان : خوب بود
lمقاله خوبی بود
٣۱۹٣۴ - تاریخ انتشار : ۷ آبان ۱٣٨۹