از : نکته سنج لاهیگ
عنوان : «..اگر مثل من چپ !!؟؟ هستید»
.. عطر آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار «چپ» و چپ نما بگوید و از آن در ذهن جامه عاریتی بسازد و برتن نماید و در منادی بقول شغیع کدکنی جار زند « که منم، پیغام آن بهار». کاری که آماردهنده «۵۵۰۰۰ » در جستجوی هویت «تخییلی» خود ناشیانه انجام داده است. مقاله «احساساتی» ارایه شده بدون محتوا و غیرقابل «تفسیر» هم در همین زمینه هاست. اغراق، حقانیت هیچ چیز را بثبوت نمیرساند و تاثیر عکس را هم دنبال خواهد داشت.
٣۲۶۰۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱٣٨۹
|
از : لیبرال دمکرات چپ میانه
عنوان : آقای ستاری، دوست عزیز با ما بمانید و قهر نکنید.
به سلیم ستاری، دوست عزیز امیدوارم نروی و با ما بمانی. نظرات منهم همه چاپ نمی شوند ولی با قهر کار ما درست نمی شود. اگر مثل من چپ هستید بمانید و تفاوتها با تبادل نظرهای ما کمتر خواهند شد. من نظرات شما را در اینجا تایید نمی کنم ولی می خواهم بمانید. مطوئنا اگر آمار و ارقام شما درست بود اخبار روز حتما منعکس می کرد. همه ی چیزهایی که ما از گوش و کنار می شنویم حقیقت ندارند و برای برانگیختن احساسات ما و تفرقه افکنی بین ما هستند. ایرانی وظیفه شناس در صدد تفرقه میان ما برنمی آید چون بنفع رژیم تمام می شود. پیروز باشید.
٣۲۵۹۶ - تاریخ انتشار : ۲٨ آبان ۱٣٨۹
|
از : سلیم ستاری
عنوان : خداحافظ سایت به ظاهر آزاد اخبار روز
خانم آذر بانو من هم برای شما آرزوی تندرستی میکنم.
آقای لقمان شمال، متاسفانه سایت اخبار روز هم، کامنت توضیحاتم در مورد شهدا و لینکهایی را که برای دیدن برخی واقعیات جنایات رژیم بود سانسور کرده و برای شما قرار نداد. ما ایرانیها و بخصوص کردها با مسئله ی سانسور کنار آمده ایم و تنها میتوانم بگویم که سایت اخبار روز هم سایتی آزاد نیست، چرا که ۲ یا ۳ بار این کامنت و لینکها را برایشان ارسال کردم، اما کارمندان محترم سایت آنرا سانسور نمودند. بهر حال من به این سایت باز نخواهم گشت و اخبار روز هم برای شخص خودم سایتی سانسورچی میباشد.
(جدآ از سایت اخبار روز انتظار نداشتم)
خدا نگهدار و آرزوی سربلندی و ایرانی با تفکراتی نوین و بدون تنگ نظری و سانسور
٣۲۵٨۱ - تاریخ انتشار : ۲٨ آبان ۱٣٨۹
|
از : آذربانو
عنوان : من نظر خود را داده و پای آن خواهم ایستاد
آقای ستاری، دوست عزیز، لحن شما بسیار خشن است و من قصد یکی به دو کردن با شما ندارم. من نظر خود را داده و پای آن خواهم ایستاد تا زمانیکه اسناد و مدارکی رو شوند که من بتوانم یک بازنگری در افکارم انجام دهم. من از هر کسی که بر علیه این رژیم مبارزه مسالمت آمیز کند حمایت می کنم حال اهل هر کجای ایران که می خواهد باشد. با مبارزه مسلخانه همیشه مخالف بوده و هستم. خونسردی و تندرستی برای شما آرزو می کنم.
٣۲۵۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣٨۹
|
از : سلیم ستاری
عنوان : خانم آذربانو من هم با تبعیض مخالفم و کردها ده ها سال است که با تبعیض مبارزه می کنند
خانم محترم که نظراتم برایت شنیع است و نظرات لقمان شمال برایت بهترین.
ما سالهاست که با تبعیض مبارزه میکنیم و اینکه نباید بین افرادی که در یک مرز زندگی میکنند تبعیض وجود داشته باشد. شما به آخر کامنتت توجه کن! خوب خانم محترم! من هم منظورم همین بوده و هست. نه من و نه مطالب مقاله خانم شهبازی هیچکدام حرف از برتری مبارزه احسان و سهراب نزده بلکه از بستر متفاوت آن سخن رانده و اینکه چرا در کردستان مردم مجبور به دفاع از خودشان شده اند. من برای لقمان شمال هم کامنتی گذاشته ام که در آن این تعداد (۵۵۰۰۰)شهید در کردستان در طول جنگها و قتل عامها و ادامه آن با اعدامها را توضیح دادم + دو لینک، که دیدنش چشمها را نمی آزارد. تمامی اسناد اعم از عکسها، جراید، فیلمهایی که از کشتار مردم کردستان وجود دارد، در آینده سیاسی ایران افشا و منتشر خواهد شد. من برای لقمان شمال هم نوشتم: ما ایرانیها یک اخلاق وحشتناک داریم که نخوانده، تحقیق نکرده، نپرسیده، ندانسته و بدون درک شرایط حرف میزنیم، همدیگر را تائید میکنیم، تحلیل میکنیم، نظرهای آنچنانی میدهیم و در نهایت نصیحت میکنیم. یک بار هم که شده وقتی مقاله و یا هرچیز دیگری که با موضوع کرد به گوشتان رسید، نظرتان را تنگ نکرده و یک بار هم که شده از زاویه دیگری ببینید. لعنت بر پدر و مادر کسی که بین شهدا تفاوت قائل باشد. ما کردها همیشه با ظلم و تبعیض مبارزه کرده و حامی و پشتیبان مبارزان بوده ایم. تاریخ این را اثبات کرده و اگر شما نمیتوانید این موضوع را درک کنید بخاطر این است که به این قضیه با چشمها و نظر تنگ مینگرید.
٣۲۵۶۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣٨۹
|
از : آذربانو
عنوان : مبارزات ما بر علیه تبعیض است و نه برای تبعیض
آنچه در نظر قبلی خودم گفتم را همچنان می گویم و باز هم می گویم که این رژیم تنها تبعیضی که قائل نمی شود در مقابل مخالفانش است و هر کسی را که سر راهش قرار بگیرد را از بین می برد. در ضمن با لقمان شمال کاملا موافقم و این بخش از نظرش را تکرار می کنم که شاید کمی درباره اش بیاندیشم و راه های غلط گذشته را تکرار نکنیم:-
««تعصبات» کور وابستگی قومی نهایتآ در خدمت ارتجاع و استعمار قرار خواهد گرفت. وما در۵۰سال اخیر بارها آنرا تجربه کردیم».
این آمار ۵۰۰۰۰ را از کجا آورده اید؟ تبعیض قائل شدن بین زنده ها بد است و برای رفع آن بشر مبارزه کرده و می کند ولی تبعیض بین مرده ها قائل شدن واقع شنیع است. در ضمن مبارزه برای گرفتن حقوق خود در هر جای دنیا باشد نیازمند توجه ماست حال بستر آن هر چه می خواهد باشد. آیا ما باید بین گاندی، هاول، مارتین لوتر کینگ و نلسون ماندلا تبعیض قائل شویم چون در چهار نقطه مختلف دنیا و بسترهای متفاوت بر علیه ظالمان مبارزه کردند و بگوییم چون بستر این تبعیض بدتر از آن یکی است پس دیگری را باید ول کرد؟ همه اینها بطور مسالمت آمیز به نتیجه دلخواه خود رسیدند و نه مسلحانه. ما هم باید یاد بگیریم که در ایران تنها از طریق مبارزات مسالمت آمیز به نتیجه خواهیم رسید و دست از احزاب و گروههایی که دست به اسلحه می برند و یا تهدید به استفاده از اسلحه می کنند برداریم. کی می خواهیم قبول کنیم که امنیتی و بدتر شدن اوضاع در کردستان بخاطر مبارزات مسلحانه بوده و هست؟ کی می خواهیم بفهمیم که رژیم از خدا می خواهد که ما دست به اسلحه ببریم چون بهترین بهانه برای نابود کردن مخالفانش است و مبارزات مسالمت آمیز ما بر علیه اش بدترین کابوس اش است؟ هم احسان و سهراب و هم محسن روح الامینی تشته امنیت و آزادی بودند تا شکوفا شوند و فرقی هم نمی کند کدام مرفه تر بودند و یا در کجای ایران زندگی می کردند. من برای مبارزات هر سه آنها به یک اندازه احترام قائلم و تبعیض بین آنها را نمی پسندم. مبارزات ما علیه هر گونه تبعیض است و نه برای تبعیض.
٣۲۵۶۰ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣٨۹
|
از : لقمان شمال
عنوان : «تعصبات» کور وابستگی قومی نهایتآ در خدمت ارتجاع و استعمار قرار خواهد گرفت. وما در۵۰سال اخیر بارها آنرا تجربه کردیم.
جناب ستاری یکبار با خودتان خلوت کنید و دقیقآ آماری که داده اید مرور نمایید که واقعآ در طول دوران حکومت ظلم وستم جمهوری اسلامی یک هزار الی دوهزار نفر از مبارزان راه آزادی و بقول شما «از هم عقیده ها » غیر کرد به «مرگ» دچار شدند و بازهم بحساب دقیق شما در همین مدت بیش از ۵۵۰۰۰ !! از هموطنان کردما در استان کردستان «شهید» شدند. و یکباردیگر برای درک صحیح از مطلب مقاله و نظریات مندرجه آنرا و کامنت خود را بخوانید. ولی یکچیز را نتوان ناگفته گذاشت، مطرود دانستن چنین نظریه ارتجاعی و راسیستی که «توسط رژیم اسلامی کردها «شهید» میشوند و غیر کرد به«مرگ» تن در میدهد». ارتجاع حاکم بر میهن ما برای شکنجه و کشتار آزادیخواهان با خواستهای متفاوت قشری، صنفی، قومی، مذهبی و در نهایت با شدت و ضعف فشارهای اجتماعی متفاوت، از همان ابزار و حربه استفاده مینماید و همه این عزیزان را بعنوان «ضد انقلاب» در گورستانهای بی نام ونشان یک جا «چال» مینماید. جناب ستاری، در دام «شیادان» جریانهای مشکوک خود خوانده نمایندگان «قوم» گرا قرارنگیرید تا «خدای نکرده» دچار اشتباهات اساسی و جبران ناپذیر از زمره از این نوع محاسبه «آماری» ارایه شده از سوی شما نشوید. البته اگر خواهان تفاهم و توافق و آزادی همه اقلیتهای مختلف ایرانی باشید. یاد همه شهدای راه آزادی ایران (درهرکجای ایران) گرامی باد.
٣۲۵۵۰ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣٨۹
|
از : سلیم ستاری
عنوان : لطفآ مقاله را بخوانید، منظور نویسنده را درک کنید، بعد نظر بفرمائید
دوستان عزیز بخصوص آذر بانوها و لقمان شمال ها، من واقعآ متعجبم از برداشتی که شما از این مقاله نموده اید! چیزی که من شخصآ از این مقاله دریافتم و فکر میکنم منظور نویسنده هم همین بوده، این است که: بستر فعالانی که در راه آزادی فعالیت می کنند متفاوت است. یعنی شهید احسان در کردستان با محرومیتهای مختص به آنجا و شهید سهراب با محرومیتهای مختص به جائیکه در آن زیسته. لطفآ در این باره مغلطه نفرمائید که "همه جای ایران یه جوره"، نه عزیزان اینطور نیست و اگر شما چنین نظری دارید ۱۰۰ در اشتباهید و نشان از بی خبری مطلق شما از زندگی مردم مناطق دیگر ایران دارد، که جای تاسف است. کشتار دهه ی ۶۰ از همه ی ملیتها بود اما همه ی آنها با هم هم عقیده نبودند زیرا که هر کدام با عقاید متفاوت سیاسی(دمکرات، کومله، مجاهد، کمونیست و ....) شهید شدند، که اگر همانها، هم اکنون زنده بودند شما حالا با آنان سر جنگ می گرفتید. سرکوب در مناطقی که مردم آن برای ملیت و هویتشان مبارزه می کنند بسیار وحشتناکتر از سرکوبهای مناطق دیگر و بخصوص بعد از انتخابات دهم است. مردم تهران و ... یک میلیونیم این سرکوبها را دیده اند. شما از مرگ هزار یا دو هزار نفر نالانید (منظورم از هم عقیده های شما است)، اما فقط در کردستان از ابتدای جمهوری کثافت اسلامی تاکنون، ما از شهید شدن بیش از ۵۵۰۰۰ نفر نالانیم. جالب است که وقتی در تهران یک بسیجی کثافت یا سربازان حرامزاده ی امام زمان دست به کشتار سهرابها و نداها میزنند شما شاکی میشوید، اما وقتی عقده ای تر و وحشی تر از اینها به کردستان اعزام می شوند و دست به جنایتهای کثیف می زنند ( از جمله ی آن جنایتها، رحم نکردن به نوزاد ۷ ماهه که با انداختن آن در بشکه ی آتش جهت گرم کردن دستهای کثیفشان استفاده میکنند)، که در مقابل، نیروهای قدرتمند کرد اعم از دمکرات و کومله و پژاک و ... در حمایت از مردم مظلوم به مبارزه با این آشغالها می روند، شما میگوئید "کردها هم وطنامون رو می کشن!!!". کدام حزب کردی تاکنون سخن از جدایی از ایران زده؟!!!! ما کردها همه خواهان به رسمیت شناخته شدن هویت خود هستیم و حاضریم تا در یک مرز مشترک بنام ایران زندگی کنیم. در ضمن من اساسنامه ی همه ی احزاب را خوانده ام و میدانم که تاکنون چیزی بنام جدایی وجود نداشته، اماااا، اگر قرار باشد که این روال در آینده ی سیاسی ایران هم ادامه داشته باشد، این دور ادامه خواهد داشت.
٣۲۵۴۲ - تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱٣٨۹
|
از : لقمان شمال
عنوان : مبارزات مردم ایران درجهت رسیدن بحقوق انسانی خود در گرو «همسویی» با رسانه ها و سیاست غرب نیست.
بنظرم میرسد که این بیان مبنی بر آنکه; رسانه ایی شدن مبارزان و شهیدان راه آزادی و استقلال ایران زمانی ممکن است که جهت مبارزات آنها با سیاست رسمی غرب همخوانی داشته باشد و مورد تایید غرب باشد، از پایه بی اساس و نادرست است. کامنت نویس قبلی خواست با توجیه و تایید «بخشی» از مقاله « ابرو رادرست کند ولی زد چشم را هم کور کرد».خوشبختانه این نوع طرز تفکر انحرافی وبغایت ارتجاعی و برخاسته از دوری «اجباری» از محیط و میدان اصلی مبارزه، در میان محدود کسان باصطلاح خارج نشینان رسوخ و رسوب کرده است.
٣۲۵۲۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣٨۹
|
از : آذر بانو
عنوان : رژیم هر کسی را که سر راهش قرار بگیرد را از بین می برد.
کشتار دهه ۶۰ نشان داد که رژیم سفاک است و هر کس مخالفش باشد را نابود می کند و هیچ توجهی به نژاد و زبان و دین و مذهب مخالفش ندارد. هزاران جوان را در ۶۷ کشتند و تاکنون کسی اینها را بر حسب تقسیم بندی های ندا شهبازی ها از هم جدا نکرده است همانطور که شهیدان و معلولین جنگ ۸ ساله را کسی تا حالا تقسیم بندی نکرده است. من نمی دانم چرا باید کسی احساس کند که تقسیم بندی انسانها کار درستی است چه برسد به جانباختگان. همه اینها بیخودی جانشان گرفته شد و باید کاری کرد که دیگر کسی جانش را در ایران نبازد حال اهل هر جای ایران که می خواهد باشد. این رژیم تنها تبعیضی که قائل نمی شود در مقابل مخالفانش است و هر کسی را که سر راهش قرار بگیرد را از بین می برد. پیروز باشید.
٣۲۵۲٣ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣٨۹
|
از : ازادی
عنوان : تقسیم بندی مبارزین بر اساس ملیت!!!
با بخشی از صحبت های نویسنده مقاله موافقم که کسایی که در تهران کشته میشوند از نظر رسانه های جمعی بیشتر مورد توجه قرار میگیرند البته خوشبختانه این رویه در حال کاهش هست (در مورد فرزاد کمانگر ما شاهد اعتراض و رسانه ای شدن موضوع در رابطه با یک زندانی کرد با وابستگی سازمانی بودیم)
ولی باید به این نکته توجه کنیم رسانه های سراسری و فارسی زبان مثل بی بی سی یا صدای امریکا بیشتر کسانی رو مطرح میکنند که در جنبش هایی شرکت کرده باشند که به نوعی از طرف غرب مورد تایید باشه یا با سیاست رسمی غرب همخوانی داشته باشند و افراد کشته شده یا زندانی وابستگی مشخص سازمانی نداشته باشند.مثلا در مورد اخبار مربوط به زندانی ها یا کشته شدگان مربوط به مجاهدین( بدون توجه به ملیت کشته شده ها )سعی میکنند که بزرگنمایی نکنند و حداکثر به ذکر خبر بپردازند.نحوه برخورد به کشته شدگان بین سال های ۶۰-۶۷ نشان گر این مدعاست.یا در موردپوشش اخبار مربوط به محاصره شهر اشرف با بی توجه این رسانه ها مواجه میشویم.
ولی تا انجا که به نیرو های مبارز مربوط میشود تقسیم بندی شهدا به ترک .کرد . فارس و... .و ارزش گذاری بر روی انها با توجه به ملیتشان عملی ارتجاعی محسوب میشود که باعث ایجاد اختلاف بین ملیتهای ایران شده و در نهایت به نفع رژیم میشود
٣۲۵۱٣ - تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱٣٨۹
|
از : لقمان شمال
عنوان : مبارزه برای رسیدن به حقوق و حرمت انسان همیشه و همه جا دارای یک معنی است چه در کوههای سیاهکل و کردستان و جه در تبریز و اصفهان و تهران
گویند یک پنجم مردم ایران در تهران و اطراف آن زندگی میکنند. آیا نویسنده مقاله قادر به تقسیم بندی قومی و خواستها و نوع مبارزه آزادی خواهی این خیل انسانها در پایتخت میتواند باشد؟ آیا وی قادر است کوتاه تحلیل بنماید که در تظاهرات بیسابقه سال گذشته با شرکت جمعیت کثیری از همه اقشار جامعه (مقیم تهران)، بیان شعارهای سیاسی و احتماعی آنان چه بوده؟ وکشته شدگان در کف خیابانها و در زندانها از چه قوم و طایفه و متولد کدام منطقه ایران بوده اند؟ این بیان نویسنده «اما تفاوت است میان خواسته های جوانی که در تهران بپا می خیزد با یک جوان کرد یا لر یا بلوچ یا عرب یا آذری. خواه ناخواه وقتی خواسته ها متفاوت باشند، وقتی نوع و شدت محرومیتهای کشیده شده یکی نباشند، و وقتی جو عمومی، فضای سیاسی و امکانات دو جامعه یکی نباشند، عکس العمل و شیوه مبارزه نیز متفاوت خواهند بود» بسیار نارسا و راسیستی است. آیا ایشان اساسآ فرقی در مورد احساس درد در زیر شکنجه و تجاوز بغرور یکنفر کرد و لر گیلک و آذربایجانی، فارس و تهرانی وو میبیند؟ آیا خون یکی (کوهستانی) «رنگین تر» احساس وجود تبعیض و سرکوب او بیشتر از دیگری(شهری) است ؟ ایشان ادامه میدهند « که اگر سهراب در کردستان متولد شده بود و با بند بند وجودش تبعیض و تحقیر و سرکوب ملتش را لمس کرده بود، بی شک به مانند احسان راهی کوهستان های کردستان میشد». بنظر ایشان محل «تولد» و بکوه رفتن دال بر معیار مبارز «بهتر» و «اصیل» بودن است. مبارزه برای آزادی از بند حقارت و شکنجه و اعدام و… نه در انحصار یک طایفه و نه در وراثت «قومی» است.جمع و تفریق کردن شهدای راه آزادی مردم ایران و احیانآ «درجه بندی» نمودن آنها در قبرستان شهدا فقط از بینش نژادپرستانه و دشمنی کورناشی میشود. عملی هم رژیم شاه درمورد کشته شدگان کوههای سیاهکل انجام گرفت و هم رژیم ضدایرانی آخوندها در بخاک سپاری شهدا راه آزادی ایران مرتکب میشود(نابود کردن آثار جرم در خاوران). مبارزه با این نوع گرایشهای افراطی و ضدانسانی جدا از مبارزه رهایی بخش مردم ایران از حکومت جبر و جنایت جمهوری اسلامی نیست.
٣۲۵۰٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱٣٨۹
|