از : رحمان تبریزی
عنوان : آیا سانسور شده ام؟
اخبار روز عزیز، نظری برایتان فرستادم که قسمتی از آن حاوی تایید " از یک آدم کنجکاو" بود ولی شما منتشر نکردید. آیا سانسور شده ام؟
همانطور که همه می دانند نظر شخصی یک فرد و نظر یک حزب هرگز نظر کل یک جامعه نیست. اگر کسی یا حزبی چنین ادعایی کند این به معنای تمامیت خواهی آنهاست و این نه معقول و مقبول است و نه می تواند مشروع و مناسب طرز تفکر قرن ۲۱ باشد. بنابراین نه آقای هجری و نه حزب او و نه هوادارانشان می توانند ادعا کنند که سخنگوی استان کردستان هستند. به کشورهای آزاد نگاه کنید که تک حزبی و تمامیت خواهی ممنوع است و از انها یاد بگیرید. در امریکا دو حزب وجود دارد هیچکدامشان هرگز ادعا نکرده اند که خود بتنهایی نماینده و سخنگوی همه آمریکایی ها هستند.
٣۵٨۰۹ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣٨۹
|
از : سیامند
عنوان : به آقای صوفی زاده
با نظر شما موافقم که مواضع هیچ حزبی، مواضع یک فرد نیست، بلکه حاصل کار جمعی در آن حزب است. کاملا درست می فرمائید.
اما تغییر مواضع حزب دمکرات تا این درجه در دوران مصطفی هجری، به دلیل ترک کردن حزب از سوی عمده ی رهبران قدیمی حزب دمکرات در دوران هجری نیست ؟ حتی دبیرکل سابق حزب، عبداله حسن زاده هم این «حزب» را ترک کرده و از آن دوری می جوید. از مجموعه ی رهبران تاریخی این حزب، آنهایی که در سال های پیش از سقوط سلطنت، و در دوران مبارزات شریف زاده و معینی همراه حزب بودند، چند نفر با مصطفی هجری اند ؟
راستی مصطفی هجری چگونه به دبیرکلی رسید ؟ تصور می کنم شرح این «واقعه» برای بسیارانی، بخصوص کردهایی مثل من بسیار جالب خواهد بود.
٣۵۷٨٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣٨۹
|
از : یک آدم کنجکاو
عنوان : باز هم بنویسید آقای هادی صوفی زاده دوست و پیرو آقای مصطفی هجری
باز هم بنویسید آقای هادی صوفی زاده، دوست و پیرو آقای مصطفی هجری. بنویسید و باز هم بنویسید.
بنویسید آقای هادی صوفی زاده! تا می توانید بنویسید. این خیلی خوب چهره شما و دوستتان و «طرف» مربوطه را روشن می کند.
بنویسید، چون هر نوشته شما روشنگر تر از دیگری است.
چرا نام خودم را نمی نویسم؟ اگر بنویسم بیشتر به زیان دوست و رهبر شما خواهد بود، و خودم هم مایل به درگیری در چند جبهه نیستم.
جبهه رویروی من در حال حاضر حکومت ایران است، و جبهه خود من در حال حاضر جنبش سراسری مردم ایران. و فقط به پاس همین جنبش است که پاس آقایان موسوی و کروبی را که با این جنبش همراهی می کنند و برای آن هم هزینه می پردازند می دارم.
امروز ای میلی را دیدم از یک دوست و یار کهن و سراپا مهر و پاکی و صداقت، با سابقه ای در میدان مبارزه رو در رو و عملی و هرروزه با حکومت، و این که او مرا شناخته بود، و کامنتی را هم ضمیمه کرده بود که در آن اشاره ای هم به من (از سر لطف) والبته بدون ذکر نام من آمده بود، و او آن را به سایت اخبار روز فرستاده بود. حالا که من این صفحه را می خوانم آن کامنت را در آن نمی بینم.
لابد مسئول محترم سایت اخبار روز انتشار آن را صلاح ندانسته است، و این هم انتخاب خود اوست، و قابل احترام. به هر دلیلی که باشد.
من این آقای مصطفی هجری شما را می شناسم، و آن دوست من در کامنت منتشر نشده اش با آوردن فاکت هایی از یک سازمان سیاسی دیگر (که البته من در جریان تمام کار های اینچنینی آن سازمان بودم و هستم) نتیجه گیری هایی کرده بود.
در هر حال، بنویسید آقای هادی صوفی زاده در «دفاع» از رهبری که آن دوست من و بسیاری مبارزان دیگر، مخصوصاً در میان کرد ها، او را و چگونگی دست انداختنش بر حزب دموکرات را و مجموعه روابطش را با بعضی ها می دانند.
خوشحالم از این که شما این کامنت ها را می نویسید و به ثبت می رسانید.
٣۵۷۷۱ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣٨۹
|
از : هادی صوفی زاده
عنوان : به سیامند
آقا سیامند، مواضع سیاسی حزب دموکرات کردستان درتاریخ آن حزب به نام افراد ثبت نگردیده و بنا به کارگروهی آن حزب مواضع سیاسی افراد آن حزب مواضع سازمانی وحزبی محسوب می شود وحتی اگر مهمترین نقش را شادروان دکتر قاسملو در نقد وفاصله گرفتن از سوسیالیزم موجود دراوایل دهه هشتاد میلادی داشت اما مالکیت آن نقد تاریخی و مقوله معروف به سوسیالیزم دموکراتیک را جزو مصوبه کنگره آن حزب و تعلق سازمانی دارد.
٣۵۷۶۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣٨۹
|
از : صالحی
عنوان : کنجکاو؟؟؟؟؟؟؟؟
امثال این آدم کنجکاو فکر مکنند که با احمدی نژاد بهتر میشود زندگی کرد تا آمریکا، آن هم فقط از روی ایدولوژی و نفرتی کازب است که جهموری اسلامی و اپوزیسیون ایرانی از آمریکا دارند و تأثیر ناخودآگاه گذاشته،نه از روی عقلانیت و آیندهنگری.
همان عراقی که اشغال شده هم از ایران مستقل احمدینژاد نفتش را بهتر میفروشد و هم قراردادهایش از قراردادهای جمهوری اسلامی با شرکتهای نفتی و غیره منصفانهتر است.
شاید آمریکا دوست ما نباشد ولی از احمدینژاد و خاتمی ،موسوی و خامنهای و دیگر اپوزیسون ایرانی که هنوز بعد از ۸۰ سال وجود ملتهای ایران را قبول ندارند و آنها را قبیله و قوم میخوانند ،دشمنتر نیست ،و عقل سالم انسان را به نتیجهای میرساند که موجب شود تصمیمی بگیری که در آن شرایت انسان را به هدفش که همانا خوشبختی ملتش باشد نزدیکتر کند ،
در مورد آمریکا یک موضوع دیگر را باید متذکر شد،
اگر فشارهای آمریکا و سیاست آنها نبود که رژیم را در این تنگنا قرار داده و آنها از منزوی کند،اکنون احمدی نژاد مانند اوایل انقلاب و سالهای دهه ۶۰ همچنان هزاران انسان سیاسی و عقیدتی را مانند موسوی و کروبی و دوران طلائی به جوخههای اعدام میسپردند.و چه بسا بسیاری از همفکران شما هم از این افراد میبودند.
اینشان کنجکاویشان در راستای افکاری است که در کینه به وجود آمدهاند نه انسانگرایی و عقلگرایی
٣۵۷۶٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣٨۹
|
از : صالحی
عنوان : بوش،آمریکا ، حزب،و ملت حاکم
آقایانی که به نامه حزب دمکرات کوردستان ایران گلایه دارند.
حزب دمکرات به عنوان حزبی که به نمایندگی ملت کورد در سازمانهای بین المملی شناخته شده در هر زمانی به تقاضای آن زمان سیاست پیشه میکند
در نامه ایشان هم نه درخواست حمله به ایران شده و نه آمریکا هم بنا به درخواست حزب دمکرات برای حمله به ایران میکند.
آقای هجری به عنوان نماینده بخشی از ملت کورد در کوردستان ایران وضیفه خود میداند مانند هر ملت و حزبی نامه تبریک به ریس جمهوری که تازه انتخاب شدهاند پیام تبریک بدهد. و این حزب توانسته است که خود را آنگونه به دنیای امروز بشناساند که جواب درخور را بگیرد.
چنین نامهای هم به اوباما نوشته شده و جواب آن را هم گرفته ،که گرفتن جواب خود دلیل شناخت این حزب و قبول آن به عنوان اپوزیسون تأثیر گذار در این سرزمین است.
جوانی که ریس جمهور ایران و خیلی دیگر از اپوزیسون خارج کشور ملت حاکم هنوز در انتظار آن است،
حتی احمدی نژاد هم دلش کف کرده برای ارتباط با آمریکا ،ولی این آمریکا است که با احمدینژاد و خاتمی و حتی موسوی خواستار ارتباط نیست،تا حالا از خود سوال کردهای چرا؟ نکند چون آمریکا دشمن ایران است و احمدینژاد نماینده ایران است و از مواضع ملت ایران دفاع میکند؟
صراحت و روشنی سیاست حزب دمکرات هم به معنی همسان نگاشتن آن با احمد خاتمی و.... نیست،
میشود از شما که هنوز نسبت به زمان در ماه به دنبال چهره مورد نظر خود میگدی و هنوز زمینی نشده تشابه این سیاستها را بنوسید؟
حزب دمکرات در هر به عنوان یک حزب پیشرو سیاستهایش را نسبت به زمان تعیین میکند و هیچ یک از این سیاستها در طول وجود این حزب از اهداف اصلی خود دور نگشته و برای رسیدن به آن در ۴چوب قوانین بین المللی و قدرت خویش و مردمی است که نمایندهگیش میکند.
اگر فردا آمریکا هم به ایران حمله کند ،من به عنوال یک کورد از این حمله خرسند خواهم بود ،و به آنها کمک خواهم کرد چون مرا به اهدافم که همان کوردستان آزاد باشد نزدیکتر میکند ،
حالا این شما هستید که باعث شدهاید که من و امثال من به این نتیجه برسیم،(کوردها،تورکها،بلوچها،عربها،ترکمنها......)کم نیستیم.
باید از خود بپرسید که چرا باید هموطنان شما اینگونه فکر کنند،اگر این هموطنان شما با شما میتوانستند به حقوق حقه خود برسند مطمئنن به دنبال آمریکا نمی افتادیم،
راست چرا باید اینگونه باشد ،تا حالا از خود پرسیدهاید؟؟؟؟؟؟؟؟
من حتی عضو حرب نام برده نیستم، فقط به عنوان یک حزب ملتم ، و ملتی که این حزب نمایندگیش میکند گلهای از این بابتی که شما میگویید ندارم، و مهم هم اینجاست،
ما هیچگا انتظار نداریم شما سیاستهای این حزب را تأیید کنید،ولی در زمانی که حتما خواهد آمد این شما هستید که مجبور خواید شد با این حزب و احزاب دیگر کوردستان که همه با وجود اختلافاتشان در هدف مشترکند و در اهداف اصلی هیچ مشکلی با هم ندارند. قبول کرده و پای میز مزاکره بنشینید.
٣۵۷۶۱ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣٨۹
|
از : هادی صوفی زاده
عنوان : باز هم به یک آدم کنجکاو
همچنانکه در کامنت اولی نوشتید وآنگونه خواستاردریافت پاسخ از آقای هجری هستید، واگر آنچنان اهل پرسش و پاسخ و دیالوگ بودید، ارزش آنرا داشت که هویت خودرا برنویسنده آن آشکارسازید. درکجای دنیا می توان با آدمهای بی نام ونشان دیالوگ نمود؟ وهمینکه می نویسی " از نظر بخش های دیگر حزب دموکرات به عنوان دشمن این حزب شناخته شده است، و فقط یکی از «انواع» حزب دموکرات را نمایندگی می کند." خود نوعی سردرگم نمودن خوانندگان است.
نکتهای قابل تامل ازمیان نکات طرح شده شما اینکه تاریخ ایران نشان داده که ساختار قدرت درایران بگونهای بوده وهست که رژیمهای حاکم برایران هیچگاه حاضر بهپذیرش اراده مردم نبوده و تنها با قدرت خارجی ازمیان دررفتهاند. از نظر بنده نیز گزینه نظامی علیه ایران تنها راه چاره برای ازبین بردن این غده سرطانی که جمهوری اسلامی نام دارد درنظر گرفت. دوم اینکه، شفافیت و صراحت آقای حسین شریعتمداری و احمد خاتمی و امثالهم ازنظر بنده بمراتب بهتر از چند چهرهگی سید محمد خاتمی و افرادی همچون شمس الواعظین و علی رضا علوی تبار و امثالهم است. حداقل دسته اول ماهیت خودراآنچه که هستند بخوبی معرفی نمودهاند و مردم ما می دانند که با چهتفکر و اندیشهای روبرویند، اما افرادی همچون سید محمد خاتمی درزیر لوای مردم سالاری دینی و شعارهای توخالی همچون ایران برای همه ایرانیان بهآرای مردم خیانت کردند و سالها جامعه ایران را به قهقرا کشاندند. آره آنروزها که خاتمی رئیس جمهور شد، نه خامنهای قدرت لجام گسیخته امروزی راداشت و نه نامی از سید احمد خاتمی بود و کیهان هم تا آن مواقع در دست خود سید محمد خاتمی بود. آره ما می دانیم که عموم بهایی سیتزان همچون عبدالله شهبازی و دستغیب و صانعی در صف اصلاح طلبان قرار دارند، بدون اینکه حد اقل نسبت به انسان ستیزیهای خود واکنشی نشان داده باشند. آره ماخوب می دانیم که تنها مواضع اوباما بود که کفه ترازو را بنفع مردم مصر سنگین و درهمین چند روز هشدارهای خانم کلینتون به ایران موثر واقع شدوافرادی مثل محسن رضائی را بهوحشت انداخت که درمواضعی ترسو ماهیت واقعی خودرا عیان و خودوخانواده خودرا کفن پوش دفاع از رهبری نامید. فردی که تاکنون تمام تلاشش برای متفرق نمودن جریان سبز بود، با یک تهدید خانم کلینتون سرجای خود نشست.
٣۵۷۵٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣٨۹
|
از : سیامند
عنوان : مواضع تاریخی حزب دمکرات
جناب صوفی زاده از مواضع تاریخی حزب دمکرات کردستان سخن رانده اند. لطف فرموده سابقه ی این مواضع تاریخی را نیز تا پیش از «دبیرکل» شدن آقای هجری به دوستداران حزب دمکرات یادآوری بفرمایند. اینگونه مواضع تاریخی به دوران قاسملو برمی گردد، یا شرفکندی، یا شاید هم آقای حسن زاده ؟ و یا پیش از آنها دوران در تبعید و پیش تر از آن دوران قاضی ؟
آقای صوفی زاده ی عزیز، لطفا آنچه هجری کرده و می کند را به «مواضع تاریخی» حزب دمکرات وصله نکنید، که وصله ای است ناجور و نابرازنده.
٣۵۷۵۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣٨۹
|
از : فرهاد کتانی
عنوان : بدبین!
آقای هجری را نمی دانم اما من هنوز هم انتظار حملهء نظامی آمریکا به تأسیسات
اتمی جمهوری اسلامی را می کشم و فکر هم نمی کنم که مسألهء ایران راه حلی جز راه حل نظامی داشته باشد. زنده باشیم و ببینیم.
٣۵۷۵٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣٨۹
|
از : یک آدم کنجکاو
عنوان : بهترین پاسخ را خودتان دادید
پاسخ آقای هادی صوفی زاده به من، بهتر از هر پاسخی است که احیاناً لازم می بود که من بدهم. خوب بخوانیدش و ببینید که ایشان چه قدر قشنگ حمله نظامی جرج بوش پسر به ایران را انتظار می کشید و آقای مصطفی هجری نیز.
فقط کافی است که بعد از همین ادعایی که الآن کردم، به منظور ارزیابی صحت یا عدم صحت همین ادعا، یکبار دیگر کامنت ایشان را بخوانید.
فقط سه نکته را بگویم:
اول: آقای مصطفی هجری، از نظر بخش های دیگر حزب دموکرات به عنوان دشمن این حزب شناخته شده است، و فقط یکی از «انواع» حزب دموکرات را نمایندگی می کند.
ضمناً ایشان از سال ۱۳۸۳ در این حزب برای خودش سمت ساخت و مواضع قبلی حزب دموکرات به ایشان مربوط نیست، و این که سی سال پیش، این حزب چه کرد و چه نکرد.
دوم: اگر صراحت و روشنی در اعلام مواضع دلیل درستی فرد یا مواضع او باشد احمد خاتمی و حسین شریعتمداری هم خیلی صریح و روشن حرف می زنند.
سوم: دلیل این که آقای مصطفی هجری، به کروبی و موسوی حمله می کند را در همان تمایل ایشان به آنچه در آغاز نوشتم و از خوانندگان خواهش کردم که بعد ازآن، یکبار دیگر کامنت آقای هادی صوفی زاده را با توجه بیشتر بخوانند می توان درک کرد.
اگر کروبی و موسوی و «جنبش سبز» هزار و صد هزار عیب هم داشته باشند، تخریب آن ها به منظور آماده ساز ی تجاوز نظامی به ایران، خیانت مضاعف است. خیانتی کوچک بابت انتقاد را سپر نیت اصلی خود قرار دادن. و خیانتی بزر گ بابت همان آماده سازی (یا تمایل به آماده سازی) تجاوز نظامی به ایران.
مسئول محترم سایت اخبار روز! شما هم کامنت آقای صوفی زاده را بخوانید، و بعد ببینید آیا منتشر کردن این کامنت من واقعاً خیلی خارج از پرنسیپ است؟ حداقل به عنوان یک کامنت.
٣۵۷۴۵ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣٨۹
|
از : سبز سکولار
عنوان : چرا شما خودتان یک منشور بی عیب بیرون نمی دهید؟
۳۲ سال طیفهای مختلف سیاسی خارج از کشور که در امنیت بسیار بیشتری از درون مرزی ها بوده اند نتوانستند بر سر چند اصل توافق کنند و خودشان یک جنبش برای ملت ایران راه بیاندازند تا امروز بدرد ما بخورد. آنوقت همین آپوزیسیون بی بو و خاصیت هی ایراد میگیرد به منشوری که دو نفر از جهنم درون مرزی بیرون داده اند، عجب! چرا شما خودتان یک منشور بی عیب بیرون نمی دهید؟ راستی چرا؟
به نظر دهنده قبلی، بمن و شما چه که اسم و رسم مردم چیست. به حرف مردم توجه کنید. منهم نمی خواهم اسمم را بر شما و یا کسی دیگر معلوم کنم. مگر زورست، آقا؟
٣۵۷٣۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣٨۹
|
از : خسرو منتقد
عنوان : استدلال چوبین
دوست عزیز اقای صوفی زاده :
- تاریخ سراسر مبارزه کردستان ایران برای کسب آزادی و عدالت اجتماعی با هیچ ترفندی قابل لگد مال شدن نیست.
- موضع گیری های حزب دموکرات جدای درستی یا نا درستی آن از بدو تاسیس توسط زنده یاد قاضی تا کنون گویاو روشن بو ده و علاقه مندان می توانند به سهولت به آن دسترسی داشته باشند.
اما دفاع عیر منطقی می تواند یک پرسش از روی کنجاوی را به ابهامی تاریخی تبدیل کند. حال توجه کنید:
۱-حزب دموکرات تنها سازمانی نبود که رفرندام ج. ا . را تحریم کرد.
۲- به فرض پذیرش خزعبلات فردوست مهره شناخته شده امپریالیسم. در آن مقطع تاریخی نه تنها مردم عادی ،بلکه بسیاری از سیاستمداران شناخت درستی از ماهیت امریکا نداشتند.
۳- همانطوریکه خودتان بیان کرده اید در هنگام جلوش بوش به تخت ریاست جمهوری امکان هیچ نظر سنجی داخلی وجود نداشته است.
۴- به صرف رای دادن کلیه ایرانیان ساکن امریکا به بوش دیدگاه ایرانیان داخل و خارج بسیار متفاوت است و نمی تواند مبنی تحلیل و تفسیر عام قرار گیرد .
۵- نمی توان یک بار نظراکثریت مردم که بر خلاف نظر حزب دموکرات به رفراندم ج. ا .رای دادند را خبط و یک بار دیگر بر اساس اطلاعات کاملا غیر واقع و نظر ساختگی همان اکثریت را بعنوان سندحقانیت نظر حزب مورد علاقه خود پذیرفت.
پیروز باشید
٣۵۷٣۷ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣٨۹
|
از : هادی صوفی زاده
عنوان : به یک آدم کنجکاو
در پاسخ به "یک آدم کنجکاو" مناسب دانستم به ایشان بگویم باتوجه به ظهور قارچ گونه کامنت نویسان بی هویت که محل هدایت آنان مشخص نیست هیچگاه ضرورتی ندارد که آقای هجری بهشماپاسخ دهد، ضمنا" شادباش آقای هجری به بوش پسر صراحت ایشان در مواضع سیاسی وعملی بسیار شایسته است. مواضع تاریخی حزب دموکرات کردستان در عرصه داخلی و بین المللی بر کسی پوشیده نیست و درست سی سال پیش حزب دموکرات تنها حزبی بود که رفراندوم جمهوری اسلامی را تحریم و آن را توطئه برای برپایی دیکتاتوری جدیدی می پنداشت، اما دوستان منتقد فعلی با کوته بینی تمام مهر تائید بر آن زده و به دیکتاتوری کنونی مشروعیت بخشیدند و فرصتهای تاریخی را از دست دادند. در پیام آقای هجری از رهایی مردم ایران با همکاری بوش سخن به میان آمده است، اما ای کاش امکان نظر سنجی در ایران وجود داشت و آنوقت می دیدیم که اکثر مردم ایران همچون آقای هجری فکر می کردند .این آقای کنجکاو می بایست اندکی کنجکاوی بخرج دهد که چرادر انتخابات وقت امریکا تنها ایرانیان بودند که بر خلاف تمام ملل مختلف جهان مقیم آمریکا یکدست به بوش رای دادند. چگونه بود که مردم ایران قلبا در انتظار انتخاب مجدد بوش بودند؟ به لحاظ تاریخی هم لازم است آقای کنجکاو کتاب خاطرات ارتشبد فردوست را مطالعه نماید تاکمی از حال وهوای ازدوران اشغال ایران و استقبال تهرانیها بویژه دختران تهرانی از سربازان امریکایی در دوران جنگ جهانی دوم بداند.
ذکراین نکته هم اهمیت دارد که سران جنبش سبز هنوز به صدها مورد ازبحرانهای ایجاد شده جامعه ایران پاسخ ندادهاند و هنوز هم بسیاری ازنظریهپردازان این طیف ازهمان مشی اوایل انقلاب پیروی می کنند.
ای کاش سیاستمداران ایرانی یک دهم امثال آقای هجری صراحت کلام و صداقت درکار خودداشتند.
٣۵۷٣۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣٨۹
|
از : یک آدم کنجکاو
عنوان : پرسش از آقای مصطفی هجری
آقای مصطفی هجری
نوشته اید (و اهل فن می توانند از کلماتی که به کار برده اید به بعضی چیز ها برسند) که: «سران جنبش سبز با درپیش گرفتن اینچنین ترفندهایی، موفق به حفظ نظام جمهوری اسلامی نخواهند شد.»
خیلی عذر می خواهم. اما یک پرسش از شما دارم:
آیا شما نامه تبریک به جرج بوش پسر برای انتخاب شدنش به ریاست جمهوری آمریکا ننوشتید و در آن نگفتید که مردم ایران چشم امید به او دارند (با توجه به اشغال عراق) ؟
من هم کم به موسوی و کروبی انتقاد ندارم، اما مثل شما فکر نمی کنم، و ضمناً در حمایت از آن ها همراه بچه های جنبش سبز هستم. ولی آیا «انتقاد» شما به موسوی و کروبی، با علاقه شما به جرج بوش پسر بی نسبت است؟
و اصلاً آیا من اشتباه می کنم و شما چنان نامه تبریکی را ننوشته بودید؟
لطفاً پاسخ دهید و هم مرا و هم دیگران را آگاه کنید.
پاسخ ندادن هم یک نوع دیگر از پاسخ دادن است.
با تشکر
٣۵۶۹۱ - تاریخ انتشار : ۹ اسفند ۱٣٨۹
|