یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

در به‌ همان پاشنه‌ می‌چرخد
نقدی‌ بر "متن کامل ویراست دوم منشور جنبش سبز"


مصطفی هجری


• سران جنبش سبز با درپیش گرفتن اینچنین ترفندهایی‌، موفق به‌ حفظ نظام جمهوری‌ اسلامی‌ نخواهند شد و روز به‌ روز بیشتر با بدنه‌ جنبش فاصله‌ پیدا خواهند کرد، جنبشی‌ که‌ نابسامانیهای‌ ایران را نه‌ در نقش و عملکرد افراد بلکه‌ در کلیت نظام می‌بیند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۹ اسفند ۱٣٨۹ -  ۲٨ فوريه ۲۰۱۱


تظاهرات بیست‌و پنجم بهمن ماه‌ به‌ دلیل برگزاری‌ آ‌ن در روزی‌ جدا از مناسبات رسمی‌ رژیم، برگزاری‌ آ‌ن علیرغم عدم صدور مجوز و همچنین عدم اعتراض سران اصلاحطلب به‌ مطرح شدن شعارهای‌ ساختارشکنانه‌ از سوی‌ تظاهرکنندگان، می‌رفت این ذهنیت را در اذهان عمومی‌ تقویت بخشد که‌ بالاخره‌ بعد از سرخوردگی‌ از امیدبستن به‌ اصلاحات در رژیم جمهوری‌ اسلامی‌، و با تجربه‌ برگرفتن از انقلابات 2ـ3 ماهه‌ اخیر در افریقا و کشورهای‌ عربی‌ همجوار که‌ منجر به‌ فروریزی‌ یا عقب نشینی‌ قابل توجه‌ دستگاههای‌ حاکمه‌ دیکتاتوری‌ و گردن نهادن به‌ خواستهای‌ حق‏طلبانه‌ مردم خشمگین گردیده‌اند، و همچنین با شنیدن صدای‌ معترضین ایرانی‌ که‌ در روزهای‌ 25 بهمن و 1 اسفند نه‌ به‌ اصلاح رژیم که‌ در راستای‌ سرنگونی‌ کلیت رژیم شعار دادند ‌و در راه‌ رسیدن به‌ این هدف قربانی‌ دادند، بصورت تدریجی‌ هم که‌ شده‌ سران اصلاحطلب جنبش سبز درصدد رادیکال کردن جنبش و همگامی‌ با خواستهای‌ مردم هستند. ولی‌ پخش متن کامل ویراست دوم منشور جنبش سبز در روز سه‌شنبه‌ سوم اسفندماه‌ 1389 نشان داد که‌ متأسفانه‌ سران جنبش سبز نه‌ صدای‌ جوانان ایرانی‌ را در روزهای‌ 25 بهمن و 1 اسفند شنیده‌اند و نه‌ از انقلابهای‌ اخیر درسی‌ گرفته‌اند، لذا همچنان در چنبره‌ی‌ محور اصلاحطلبی‌ خود سرگردانند و سودای‌ نجات جمهوری‌ اسلامی‌ را در چارچوب رعایت قانون اساسی‌ در سر می‌پرورند، و اینچنین است که‌ "بر پایه‌ میپثاق مشترک مردم ایران، یعنی‌ قانون اساسی‌، در پی‌ دستیابی‌ به‌ آ‌ینده‌ای‌ روشن برای‌ ملت ایران هستند" (1).
این منشور که‌ "با هماهنگی‌ قبلی‌ با موسوی‌ و کروبی‌"(2) منشر شده‌ است، بدون اذعان به‌ ناکارایی‌ و به‌ بن بست رسیدن نظام همچنان بیهوده‌ در پی‌ آ‌‌نست که‌ اصل نظام را مبرا از کم و کاستی‌ها دانسته‌ و فساد گسترده‌، تبعیضات و شوربختی‌هایی‌ را که‌ این رژیم برای‌ مردم ایران و منطقه به‌ بار آ‌‌‌ورده‌ است، در "ظهور گرایشهای‌ تمامیتخواهانه‌ و استبدادی‌ و انحصارطلبانه‌ در میان برخی‌ از مسئولین حکومتی‌"(3) جستجو کند.
طرفه‌ اینکه‌ منشور سعی‌ کرده ‌است که‌ با عباراتی‌ عامه‌پسندانه‌ و پارادوکسیکال چنین وانمود کند که‌ "اجرای‌ بدون تنازل تمامی‌ اصول قانون اساسی‌"(4) درهای‌ خوشبختی‌ و آ‌‌‌زادی‌ را بروی‌ مردم ایران باز خواهد کرد، برای‌ نمونه‌ به‌ این جملات توجه‌ فرمائید:
1ـ"نقض حقوق بنیادین و قانون شهروندان و بی‌حرمتی‌ به‌ کرامت انسانی‌ متجلی‌ در اصول مسلم حقوق بشر"(5) در حالیکه‌ در جمهوری‌ اسلامی‌، حکومت "تبلور آ‌‌‌‌رمان سیاسی‌ ملتی‌ همکیش و همفکر است"(6)، آ‌‌‌‌یا در این نوع حکومت می‌توان به‌ دنبال اصول مسلم حقوق بشر گشت؟ و یا "جنبش سبز... حرکتی‌ در تداوم تلاش مردم ایران برای‌ دستیابی‌ به‌ آ‌‌‌‌زادی‌، عدالت اجتماعی‌ و تحقق حاکمیت ملی‌ است"(7). حال آ‌‌‌‌قایان بفرمایند وقتی‌ که‌ "دین رسمی‌ ایران، اسلام و مذهب جعفری‌ اثنی‌ عشری‌ است و این اصل الی‌الابد غیرقابل تغییر است" چگونه‌ آ‌‌‌‌‌زادی‌ و عدالت اجتماعی‌ را در چارچوب این ماده‌ قانونی‌ تامین می‌کنند؟ ویراست منشور مدعی‌ است که‌ "رأی‌ و خواست مردم منشأ مشروعیت قدرت سیاسی‌ است" در حالیکه‌ در قانون اساسی‌ آ‌‌‌‌‌مده‌ است "مجلس شورای‌ اسلامی‌ نمی‌تواند قوانینی‌ وضع کند که‌ با اصول و احکام مذهب رسمی‌ کشور ... مغایرت داشته‌ باشد" (10) و یا "در ایجاد نهادها و بنیادهای‌ سیاسی‌ که‌ خود پایه‌ تشکیل جامعه‌ است براساس تلقی‌ مکتبی‌، صالحان عهده‌دار حکومت و اداره‌ مملکت می‌گردند"، سوأل اینست اگر رأی‌ و خواست نمایندگان مردم بر این قرار گرفت که‌ قوانینی‌ وضع کنند که‌ با اصول و احکام رسمی‌ کشور مغایرت داشته‌ باشند، و یا اگر مردم خواستند ایجاد نهادها و بنیادهای‌ سیاسی‌ براساس تلقی‌ مکتبی‌... نباشند، تکلیف چیست؟ خواست مردم منشأ قرار می‌گیرد؟
آ‌‌‌‌‌خرین نکته‌ای‌ که‌ در رابطه با ادعاهای‌ پارادوکسیکال بین سخنان ویراست منشور جنبش سبز با قانون اساسی‌ میخواهم اشاره‌ کنم اینست که‌ "در تشکیل و تجهیز نیروهای‌ دفاعی‌ کشور توجه‌ بر آ‌ن است که‌ ایمان و مکتب اساس و ضابطه باشد.... و نه‌تنها حفظ و حراست از مرزها بلکه‌ ... جهاد در راه‌ خدا و مبارزه‌ در راه‌ گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان را نیز عهده‌دار خواهد بود" (12) و یا "قانون اساسی‌ با توجه‌ به‌ محتوای‌ اسلامی‌ انقلاب ایران که‌ حرکتی‌ برای‌ پیروزی‌ تمام مستضعفین بر مستکبرین بود زمینه‌ تداوم این انقلاب را در داخل و خارج کشور فراهم میکند" (13)
جنبش سبز با درنظر گرفتن این مواد از قانون اساسی‌ چگونه‌ می‌تواند "نادیده‌ گرفتن منافع ملی‌ و ماجراجوییهای‌ عوام فریبانه‌ در تعاملات بین المللی... و ضد سلطه جهانی‌" (14) را چاره‌اندیشی‌ کند؟ نکاتی‌ که‌ بر آ‌‌‌‌‌‌ن اشاره‌ رفت اندکی‌ از مجموعه‌ای‌ بسیار مطالب متضاد است که‌ از نظر صوری‌ ضعفهای‌ رژیم را برشمرده‌ است ولی‌ آ‌‌‌‌‌‌‌نگاه‌ که‌ راه‌ چاره‌ همه‌ این نابسامانیها را در "اجرای‌ بدون تنازل تمام قانون اساسی‌" (15) می‌بیند آ‌‌‌‌‌‌‌ب پاکی‌ روی‌ دست همه‌ آ‌‌‌‌‌‌‌زادیخواهانی‌ می‌ریزد که‌ تنها یکبار قانون اساسی‌ را مطالعه‌ کرده‌ باشند و بر پوچی‌ این سخنان شعارگونه‌ پی‌نبرند.
با حفظ این قانون اساسی‌ سخن گفتن از "گسترش و تعمیق فضای‌ مدنی‌" (16) و "حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش در تمام ابعاد" (17)، "حقانیت ملت و التزام کسب مشروعیت از او" (18) و عباراتی‌ دیگر از این نوع که‌ در ویراست منشور فراوان به‌ چشم می‌خورند تکیه‌ بر باد است و بر این باورم کسانی‌ که‌ دلخوش کرده‌ باشند که‌ در چارچوب قانون اساسی‌ این آ‌‌‌‌‌‌‌‌رمانها بر آ‌‌‌‌‌‌‌‌ورده‌ می‌شوند بسیار اندک باشند.
آ‌‌‌‌‌‌‌‌نجا نیز که‌ ویراست منشور درصدد جلب اقلیتهای‌ دینی‌، مذهبی‌ و ملی‌ است بر این جمله‌ اکتفا کرده‌ است: "تلاش برای‌ تحقق حقوق قانونی‌ و احترام اخلاقی‌ اقلیتهای‌ دینی‌، مذهبی‌ و قومی‌" (19) که‌ جای‌ بسی‌ تأسف و نگرانی‌ است، زیرا این عبارت به‌ جای‌ تضمین حقوق این گروه ها بیشتر در صدد سمبلکاری‌ حقوق پایمال شده‌ی‌ آ‌‌‌‌‌‌‌نان است و گمان نمی‌رود با این چنین برخوردی‌ بتوان اقلیتهای‌ ایران را به‌ مشارکت در حکومت آ‌‌‌‌‌‌‌‌ینده‌ ایران دلخوش کرد.
کوتاه‌ سخن اینکه‌:
ـ اگر در سالهای‌ آ‌‌‌‌‌‌‌غازین شکل گرفتن جنبش اصلاح طلبی‌، به‌ ویژه‌ بعد از تظاهرات اعتراضی‌ مردم به‌ اعلام نتایج انتخابات دور دهم ریاست جمهوری‌ در ایران کسانی‌ به‌ کارآ‌‌‌‌‌‌‌‌یی‌ قانون اساسی‌ و اصلاح رژیم دلخوش کرده‌ بودند اکنون بعد از تحولات سیاسی‌ عمیق و گسترده‌ در منطقه و شناخت بیشتر مردم از رژیم، شمار این افراد به‌شدت رو به‌ کاهش نهاده‌ است.
ـ سران جنبش سبز با درپیش گرفتن اینچنین ترفندهایی‌، موفق به‌ حفظ نظام جمهوری‌ اسلامی‌ نخواهند شد و روز به‌ روز بیشتر با بدنه‌ جنبش فاصله‌ پیدا خواهند کرد، جنبشی‌ که‌ نابسامانیهای‌ ایران را نه‌ در نقش و عملکرد افراد بلکه‌ در کلیت نظام می‌بیند.

_____________________________________________________
(1) متن کامل ویراست دوم منشورجنبش سبز ج ـ راهکارها2
(2) آ‌‌‌‌‌‌‌‌غاز صفحه‌ی‌ اول
(3) ویراست منشور، آ‌‌‌‌‌‌‌‌غاز تولد جنبش سبز
(4) ویراست منشور، عدالت آ‌‌‌‌‌‌‌‌زادی‌ و برابری‌
(5) ویراست منشور، آ‌‌‌‌‌‌‌غاز تولد جنبش سبز
(6) قانون اساسی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران، مقدمه‌، شیوه‌ حکومت در اسلام
(7) ویراست منشور، اهداف جنبش
(8) قانون اساسی‌، اصل دوازدهم
(9) ویراست منشور، حق حاکمیت مردم
(10) قانون اساسی‌، اصل هفتادو دوم
(11) قانون اساسی‌، مقدمه‌
(12) قانون اساسی‌، ارتش مکتبی‌
(13) قانون اساسی‌، مقدمه‌ شیوه‌ حکومت در اسلام
(14) ویراست منشور، تولد جنبش سبز
(15) ویراست منشور، عدالت، آ‌‌‌‌‌‌‌‌زادی‌ و برابری‌
(16) ویراست منشور، احترام به‌ کرامت انسان...
(17) ویراست منشور، عدالت، آ‌‌‌‌‌‌‌زادی‌ و برابری‌
(18) ویراست منشور، راهکارها
(19) ویراست منشور، راهکارها


منبع:   www.sikirter.org


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱۴)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست