جنبش سبز و حرکت ملی آذربایجان - علی سلیمانی

نظرات دیگران
  
    از : ف. تبریزی

عنوان : نگاه به مسائل اجتماعی از روی غریزه خطرناک است
ایرانی نیز باید عادت کند از روی عقل و به کمک منطق به مسائل اجتماعی بنگرد. تا زمانی که به مسائل ایران از زاویه "ناموسی" نگریسته شود، امکان تسلط آنهائیکه از زاویه غریزی دیگری نظیر مذهب به همین مسائل مینگرند بالاست. نه نویسنده و نه بسیاری دیگر که مثلا فدرالیسم معمول در کشورهای پیشرفته جهان را برای ایران پیشنهاد میکنند در پی تجزیه ایرا ن نیستند؛ بلکه مثلا من نویسنده هم بدلایل منطقی برعکس خواهان جلوگیری از چنان تجزیه ای هستم. اما حقایق تاریخی تشکل ایران را نمی توان انکار کرد و توضیح آن به دیگران بیشتر به نفع همبستگی ایران است تا رجوع به غریزه. مگر اینکه به زمینه تشکل تاریخی ایران اعتراض شود: که در اینصورت شخص معترض باید آنرا توضیح دهد. این صورتی ممکن از یک بحث منطقی است.

جای بحث منطقی در اینگونه نشریات منطق گراست ولی جای شعارهای غریزی شاید در سایت های دیگر و حداکثر در بخش شعر خواهد بود.

اگر مردم ساکن آذربایجان بخواهند در ایران بمانند، چنان خوهد شد، و یا اگر ایران بتواند آذربایجان و سرزمینهای دیگر را باهم نگاه خواهد داشت. و گرنه هیچ ضمانتی برای ازلی و ابدی ماندن ایران به لحاظ منطق و از دیدگاه تجارب تاریخی میسر نیست. و دقیقا به همین دلایل است که یک سیستم فدرال نظیر سویس ممکن است به اتحاد ایران کمک کند. چون طبیعت و جوامع بعنوان مقولاتی طبیعی متغییر اند و به لحاظ علم تنها ساختارهائی قابل بقا در مقابل تغییرات (جزئی نسبت به کل آن ساختارها هستند) که بتوانند خودرا با آن تغییرات تطبیق دهند. شرط اولیه چنین تطبیقی اشراف منطقی به آنهاست و نه نفی غریزی آنها.

با احترام ف. تبریزی
٣۶۰۱٨ - تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱٣٨۹       

    از : اخبار روز

عنوان : به «حق»!
اول. «ناموسی» کردن هیچ مساله ای از جمله مسائل سیاسی را صحیح نمی دانیم.
دوم. اخبار روز سایت مستقلی است و در قبال عملکرد هیچ حزب و سازمانی مسئول نیست و بالعکس هیچ حزب و سازمانی نیز در برابر عملکرد آن مسئول و پاسخگو نیست.
سوم. سیاست اخبار روز متوجه ی یک ایران آزاد و دموکراتیک است. ما به همان اندازه که تلاش برای تجزیه ی ایران را نادرست می دانیم - به سرکوب هیچ کس به این خاطر معتقد نیستیم - به همان اندازه نیز نادیده انگاشتن حقوق ملی و سرکوب خواست های ملی را نادرست می شناسیم. ما خواهان کشوری هستیم یک پارچه که همه ی اقوام و ملل به یک اندازه در آن سهم داشته باشند و خود را در آن سهیم و شریک بدانند.
٣۵۹٨۷ - تاریخ انتشار : ۱٨ اسفند ۱٣٨۹       

    از : حق

عنوان : اعتراض و شکایت از اخبار روز و سازمان فدائیان خلق. خواستار یک پاسخ رسمی از شما در موارد مذکور در بالا هستم.
اعتراض به اخبار روز،

حفظ تمامیت ارضی ایران ناموس هر ایرانی است و اگر نباشد او نمی تواند ایرانی باشد. شما هم مقالات ف. تبریزی را بی محابا چاپ می کنید و هم نظر او را در پای این مقاله که به صراحت نشان می دهد که او اصلا هیچ ارزشی برای مرزهای جغرافیایی ایران قائل نیست. آیا سازمان فدائیان اینطوری می خواهد اعتماد آحاد ملت ایران را بخود جلب کند؟ چرا تجزیه طلبان را تشویق می کنید؟ حتما شما هم مثل ف. تبریزی مرزهای جغرافیایی ایران و حفظ تمامیت ارضی ایران برایتان بی ارزش است.

ف. تبریزی می گوید « اولا تغییرات جغرافیای کشورهای مختلف در تاریخ جدید معمولا نتایج مثبتی داشته اند. و هیچ دلیل منطقی بر ثبات دائمی جغرافیائی هیچ کشوری نمیتوان ارائه کرد. برعکس تغییر ذات حیات محسوب میشود. کشور ایران نیز از تصرفات قدیم سرزمینهای بسیاری متشکل شده است که هیچ گناهی جز همسایگی با ایران قدیم نداشته اند. ایران هم تافته جدا بافته ای نیست و مشمول همان تقییراتی است که در جهان ممکن اند».

من از مدیران سایت اخبار روز می خواهم که موضع خود را در قبال این حرف ف. تبریزی اعلام کند.

با توجه به موضع او در مقابل تمامیت ارضی ایران بیخود نیست که او فدرالیسم را برای ما تجویز می کند که در مرحله اول با تقسیم آب و خاک کشورمان طبق قوم و تبار و زبان زمینه را برای مرحله دوم که تجزیه ایران است فراهم شود.

سازمان فدائیان که بخشی از آن گردانندگان سایت اخبار روز هستند باید مواضع خود را با صراحت اعلام کنند و چند و چون مرزبندی خود را با تجزیه طلبان و بیگانگان که با استفاده از زبان ما خود را ایرانی جا می زنند مشخص کند.

اعتراض و شکایت از اخبار روز و سازمان فدائیان خلق. خواستار یک پاسخ رسمی از شما در موارد مذکور در بالا هستم.
٣۵۹٨۶ - تاریخ انتشار : ۱٨ اسفند ۱٣٨۹       

    از : ف. تبریزی

عنوان : جنبش سبز نظیر هر جنبش مذهبی اساسا فاقد ظرفیت مثبت است
فرایض اساسی استدلال این مطلب نادرست اند:

اولا تغییرات جغرافیای کشورهای مختلف در تاریخ جدید معمولا نتایج مثبتی داشته اند. و هیچ دلیل منطقی بر ثبات دائمی جغرافیائی هیچ کشوری نمیتوان ارائه کرد. برعکس تغییر ذات حیات محسوب میشود. کشور ایران نیز از تصرفات قدیم سرزمینهای بسیاری متشکل شده است که هیچ گناهی جز همسایگی با ایران قدیم نداشته اند. ایران هم تافته جدا بافته ای نیست و مشمول همان تقییراتی است که در جهان ممکن اند.

ثانیا جنبش سبز انسجام فکری ندارد و اگر چنان بنظر میرسد جز انسجامی منفی نمیتواند باشد: چون رهبرانش از ابتدای کار از لحاظ نظر و عمل فاقد منطق و یعنی انسجام فکری بوده اند": همچنانکه مذهب اصولا نامسنجم است و لذا هر جنبش متکی به مذهب نظیر جنبش سبز ذاتا قابل انسجام نیست: مخصوصا زمانی که مضافا "ملیگرا" باشد، چه در اینصورت غیاب انسجام بیشتر و اساسی تر است (برای روشن شدن به مقاله راقم تحت عنوان: زمینه مشترک دو مسئله ... در همین سایت رجوع شود).

ثالثا اگر که جنبش سبز خودرا نفی کند و یعنی با طرد رهبران اصلی خود، جنبه مذهبی و ملی خودرا نفی و به یک جنبش غیر مذهبی و فدرال بدل شود، که در اینصورت اساسا جنبش دیگری خواهد شد، البته ضرورت به همایت دارد. لازم به توضیح است که این تغییرات ممکنی هستند و تکامل یک جنبش راستین شامل چنین تغییراتی میتواند باشد.

با احترام ف. تبریزی
٣۵۹۲٨ - تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱٣٨۹