پرسش ها پیرامون شورای هماهنگی راه سبز امید - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : آرش

عنوان : لزوم تشکلی فراگیر و موازی
دوستان به جای شبهه افکنی در باره این شورا تلاش کنیم یک تشکل «فراگیر» به موازات شکل گیرد. این شورا ادعای رهبری جنبش را ندارد. انتظارات را باید متناسب شرایط حفقان کرد. این واقعیت را بپذیریم که هر ارگانی که با آقایان موسوی و کروبی مرتبط باشد ناچار است در یک «محدوه» بازی کند. اما تشکلی فراگیر چون کنگره ملی موقت می تواند به موازی و بدون ارتباط سازمانی مشخص به کمک شواری هماهنگی بیاید.
این اپوزیسون باید از حالت منگی و کینه ورزی ناشی از دهه ۵۰ و ۶۰ بیرون بیاید اگر می خواهد کاری کند. با گیردادن از روی استیصال و بی عملی خود را بیشتر نامربوط می کنیم.

در ضمن لطقن این را هم نگاهی بیندازید و آب به آسیاب دشمنان مردم ایران نریزیم:

بازی امنیتی جدید و زیر سوال بردن سایت کلمه http://www.rahesabz.net/story/۳۴۱۷۰/
٣۶۱۱۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱٣٨۹       

    از : یاور بیدار

عنوان : نظام استبدادی و سرکوبگر مذهبی ظرفیت و استعداد اصلاحات را ندارد.
اصلاحات در تمامی حکومت ها و دولت های موجود بر این کره خاکی همواره در جریان است.لازمه ایجاد اصلاحات و سرانجام آن آزادی بیان و تجمعات اعتراضی مردم و همچنین احزاب و سازمان های منتخب آنان است.به یک معنی اصلاحات کار مردم است.اصلاح طلبان حکومتی چنانچه نمایندگان واقعی مردم نباشند، میتوانند موانع جدی و دشواری بر سر راه مطالبات و خواست های مردم ایجاد نمایند.تلاش برای بدست آوردن مناصب در قدرت و حفظ آن شراکت انگلی آنها را در حاکمیت قلم میزند.تا آنجا که رئیس جمهور منتخب بیست میلیونی به "تدارکاتچی" حاکمیت تبدیل گشته و نقشی جز حفظ آن و مهار اعتراضات مردمی را ایفا نمیکند.در گیرودار مبارزات و اعتراضات این مهم بر مردم بیشتر آشکار میگردد و بدین سبب از آنان رویگردان میشوند.اکنون مردم و بویژه جوانان ایران در چنین موقعیتی قرار داشته و اذعان میدارند که بدون تغییرات و تحولات بنیادین، تلاش و کوشش آنان نتیجه ای در برنخواهد داشت.انقلاب خشونت نیست، همان تغییر و تحول بنیادین است.
البته پتانسیل نیروهای شرکت کننده در این امر مهم و تعیین کننده است و ارزیابی آن ضرورت دارد.اما آیا براستی نیروی محرکه اصلی جنبش عظیم کنونی در کشور "لایه های به اصطلاح میانی و متوسط" آنهم بشکل وسیع و گسترده میباشند.مختصات این لایه ها چیست و چه درصدی از جامعه ایران را شامل میشوند.بطور نمونه آیا معلم، کارمند و یا پرستاری که علیرغم چند شغل از برآورد هزینه های روزمره زندگی درمانده است، چه برسد به یک اتفاق هزینه دار ناگوار، جزئی متعلق به این لایه متوسط محسوب میشوند.شاخص های فقر در ایران امروز مخدوش و آمار واقعی آن را مسکوت گذاشته اند.آمار و ارقام دولت و ارگان های متبوع آن نیز متفاوت و غیر قابل اعتماد متخصصین و مردم کوچه و بازار است.اینجاست که" توده های به جان آمده از فقر" معنی میابند."تبعیض" هم که اساس حکومت اسلامی است.به یقین فقر و تبعیض در جامعه زمینه به زیر کشیدن این حکومت ضد انسانی توسط مردم را فراهم آورده است.این پیش شرط اساسی تغییر و تحولات بنیادین در ایران است.جوانان و مردم ایران در این راه نیاز به تحریک و تهییج از هیچ سوئی ندارند.
٣۶۰٨۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ اسفند ۱٣٨۹       

    از : الف باران

عنوان : تا زمانیکه سایه شوم ولایت فقیه در ایران گسترده است انتظار حتّی نفس کشیدن را هم نباید داشت تا چه رسد به اصلاحات !
ابر و باد و مه‌ خورشید و فلک در کارند، که این رژیم باید بماند ! هیچ کس هیچ گروهی و یا چه جنبشی با پیروی از "قانون اساسی‌ بدون تنازل" با پیروی از "ولایت فقیه" و مشی "سازش طلبانه" این حق را ندارد که خود را نماینده "ملت ایران" بداند ! آنانکه نظام حکومتی خون و جنون را نمی پذیرند نیز حق حیات دارند و اکثریت به اتفاق مردم ایران را تشکیل میدهند ! جوانان ایران به خیابانها می‌آیند چه "ترمزکنندگان جنبش" بخواهند و چه نخواهند ! رهبران اصلاح‌طلبان از نظام زائًیده شده و پیوند خانوادگی با نظام دارند و هیچگاه به نظام خیانت نخواهند کرد ! حذف ولایت فقیه، در طبیعت آقایان موسوی و کروبی نیست و با " لرزاندن بید چنار هم نه‌ میترسد و نمی‌‌افتد ". تا زمانیکه سایه شوم ولایت فقیه در ایران گسترده است انتظار حتّی نفس کشیدن را هم نباید داشت تا چه رسد به اصلاحات !
٣۶۰۷۷ - تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱٣٨۹       

    از : به شاکری

عنوان : اشتباه از من بود که خواستم با شما گفتگو کنم
گفتگو باکسی که دائم زیر نامش کلمه از تهران را مینویسد تا به دیگران بگوید من در میانه میدان مبارزه هستم البته بی حاصل است. به بزرگی تان مارا ببخشید. اشتباه از من بود که خواستم با شما گفتگو کنم. بگذارید بحساب اینکه نه برای شما بلکه برای دیگران نوشتم وشماهم گفتگو های "علمی" تان را بروید با اهلش بکنید
٣۶۰۷٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱٣٨۹       

    از : نامی شاکری

عنوان : به غفلتی اصل مبارزه را فراموش می کنیم !
"...شما میدانید که با طبل براندازی و یا اصلاح طلبی نمیتوان به ملتی امر نمود که چه راهی را برگزینند..."
گاهی سطح "گفت و گو" های ما آنقدر تنزل می کند که حز اظهار تاسف حرفی به جا نمی ماند! کیانی عزیز ! ما کی و کجا خواسته ایم به ملتی "امر" براندازی با اصلاح طلبی کنیم ؟ این مایه از کم لطفی در گفت و گو با هم ، ما را در در گفت و گو با دیگران به کجا خواهد برد ؟ از تفاوت رویکرد "قدری" شما با رویکرد "علمی" من ، می شود احتمال داد که "گفت و گو" بین ما چندان حاصلی نداشته باشد اما حسب وظیفه و احترام ، به ویژه به مخاطبان دیگری که این سطرها را می خوانند ، چند نکته را یادآور می شوم :
اول : اگر تکلیف "قرار"ها جای دیگری تعیین شده بود، این نام های عزیزی که آورده اید چندان اعتبار نداشتند که حالا اینجا در میان "گفت و گوی "من و شما بنشینند! این نام ها از رو معتبرند که توانسته اند ، درد زمانه شان را بشناسند ، برایش درمانی پیشنهاد کنند ، گوش های بسیاری را به شنیدن "پیشنهاد" شان حساس و به عمل واحد تشویق کنند! اتفاقا ، شناختن "پیچیدگی " مردم "علمی" است که می توان آنرا آموخت و به کار بست . آنها چنین کرده اند! چرا ما نتوانیم ؟
دوم : تحلیل آنچه که در آفریقای جنوبی ، تونس ، مصر و همین لیبی گذشته و دارد می گذرد ، قطعا در بضاعت چنین کامنت هایی نیست اما "اتفاقی " تلقی کردن این موارد هم فقط در رویکردی "قدری" به امور محتمل است ! چرا از آنچه که در آفریقای جنوبی گذشت ، این نتیجه را نمی گیرید که ملتی در مبارزه ای خونین و نه چندان مسالمت آمیز ، پس از نزدیک به یک قرن و در شرایط مناسبی از تناسب قوای جهانی ، توانست حریف را به زانو در بیاورد و ادامه آپارتاید را برایش گران و ناممکن کند ؟ اتفاقی که دیر یا زود در اسرائیل هم خواهد افتاد و "صهیونیزم " به عنوان نوعی آپارتاید تسلیم خواهد شد !
سوم : در مورد تونس و مصر و لیبی هم به نظرم ، شما هم مثل بسیاری از دوستان دیگر کمی زیادی "ذوق زده " شده اید! چرا انتظار سقوط آن رژیم ها را نداشتید ؟ برکناری روسای جمهوری این کشور ها واقعا "به این زودی " اتفاق افتاده ؟ مبارک و قذافی ، چند سال دیگر ، رکورد ناصرالدین شاه قاجار را می زنند! پنجاه سال ریاست جمهوری ! به نظرم حتی دولت های پشتیبان این حضرات هم دیگر خجالت می کشیدند که هی توی بوقهای تبلیغاتی شان دم از جمهوریت و دمکراسی و حقوق بشر بزنند و در عین حال از جانورهایی مثل بن علی و مبارک و قذافی حمایت کنند! "داستان لیبی" هم اصلا متفاوت است ! جایی که کوچکترین نهادهای مدنی نه فرصت وجودداشته اند و نه وجود دارند ، خیال می کنید با غلبه مسلحانه بر رژیم قذافی ، دمکراسی زاده خواهد شد ؟ اصولا در امروز دنیا ، "سرنگونی" این آقایان آنقدر اهمیت ندارد که " جایگزین "هایشان !
چهارم : حق با شماست ! ما نمی توانیم یک "شیوه " مبارزه را پیشگویی (ومطلق) کنیم ! اما به غفلتی ، بسیاری از ما "اصل مبارزه " را هم فراموش ی کنیم! از جمله وقتی که فکر می کنیم ، اگر "قرار" باشد انقلاب یا اصلاح اتفاق بیفتد....
با ارادت – نامی شاکری – تهران ۲۲/اسفند/۸۹
٣۶۰۶۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱٣٨۹       

    از : اروان کیانی

عنوان : به اقا یا خانم شاکری
من هم علاقمند به مبارزه مسالمت امیز هستم وچه باور بکنید و یا نه حتا اعضای سازمان چریکهای فدائی خلق در زمان شاه هم دوست نداشتند بمیرند و زندگی را ارج میگذاشتند.شما میدانید که با طبل براندازی و یا اصلاح طلبی نمیتوان به ملتی امر نمود که چه راهی را برگزینند.شما همانقدر اشتباه میکنید که میفرمایید براندازان در این ۳۲ سال چرا به نتیجه نرسیدند که براندازان میگویند همه از یک جنس هستند . دوست عزیز اگر قرار است انقلابی بوجود اید نه کسی به حرف شما گوش میکند و نه به حرف گاندی و اگر قرار باشد اصلاحاتی صورت بپذیرد نیز نه کسی به حرف چگوارا گوش میکند ونه به حرف اشرف دهقانی. انقلاب یا اصلاح را کسی نمیتواند تعین کند بلکه بستگی به شرایط دارد وهیچکسی نمیتواند یک شیوه مبارزه را پیشگوئی کند. نگاهی به انقلابات و یا اصلاحات در کشور های جهان بیندازید کسی پیش بینی مسالمت امیز انتقال قدرت در افریقای جنوبی را نمیکرد وکسی هم فکر نمیکرد در تونس و مصر به این سرعت رئیس جمهوری شان برکنار شوند و کسی هم فکر نمیکرد در لیبی مخالفین بعد از تلاشهای مسالمت امیز الان باید مسلحانه با رژیم قذافی بجنگند
٣۶۰۶۰ - تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱٣٨۹       

    از : خوش خیال

عنوان : آقای موسوی این "سبز بد رنگ " حرف ما را گوش نمیکنه، حالا چکارش کنیم ؟
میگم چطوره بگیم گور پدر خشونت،حیف از راه مسالمت آمیز بی‌خطر نیست که عمر آدم را هم زیاد می‌کند ! اصلا میدونی‌ چیه هر کی‌ یک سیلی‌ بمن زد اول میگم دست شما درد نکنه،دوم رویم را اونور می‌کنم که یکی دیگر هم بزند،سوم"پیراهنم"را براش در میارم میگم : بفرمایید ! چطوره ؟ میدونی‌ حسن اینکار چیه ؟ با این کار به دنیا نشان میدهیم ببینند که ما چقدر آدم صلح دوست و به‌‌ به‌ هی‌ هستیم ! ببینند که این غول بی‌ شاخ و دم چطوری ترتیب ما را روز روشن میدهد و ما هیچ حرفی‌ نمیزنم ! پس آنها یعنی‌ "کشور‌های صلح دوست " که آدمهای خوبی‌ هم هستند ما را میبینند و این نره غولها اینقدر از خودشان خجالت میکشند،اینقدر از خودشان خجالت میکشند،که دیگر از این کار‌های خلاف نمیکنند.اگر من این کار را بکنم و تو این کار را بکنی و همه این کار را بکنند ، دیگر این غول‌های آدمکش از شرمندگی آب میشوند و میروند زیر زمین!...ولی‌ ما چندین بار این کار‌ها را کردیم،اونها هم هر بلایی که خوا ستند سر ما آورد‌ند ، دست آخر نه‌ شرمنده شدند و نه‌ آب شدند رفتند زیر زمین !؟... حالا بیا درست ش کن ! آقای موسوی این "سبز بد رنگ " حرف ما را گوش نمیکنه، چکارش کنیم ؟
٣۶۰۵۲ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣٨۹       

    از : الف باران

عنوان : نشان دادن سرابی از اصلاح طلبی در این رژیم همان نشان دادن شکل ماری بجای نوشتن آنست !
نشان دادن سرابی از اصلاح طلبی در این رژیم همان نشان دادن شکل ماری بجای نوشتن آنست.مردم ایران به جای رهنمود های سرگردان کننده شما به جنبش‌های منطقه بیشتر چشم دوخته اند تا شما ! هیچکس مردم تونس ،مصر ،لیبی‌ را بخاطر "قانون دفاع از خود" تنفیر نمی‌کند و مبارزات "خشونت آمیز" آنها بدور از "مدنیت" نمیداند ! مردم لیبی‌ حتّی مسلحانه در مقابل حکومت فاسد و دیکتاتور کشورشان دلاورانه مبارزه میکنند ! من نیز به عنوان یک شهروند ( باران از آسمان) آرزوی این داشتم که اصلاح‌طلبان، جنبش دموکراسی طلبانه مردم ایران را به نفع خود در انتخابات مصادره نمیکردند و آنرا به رنک سبز "رنگ نمیکردند" ! در سنگربندی‌های کشور‌های بپاخواسته پرچم سرخی دیده نمیشود ولی‌ جنبش آنها مردمی و توده‌‌ای است و و مردم به "خودیها" و "غیر خودی ها" نیز تقسیم نشده و اجباری به قبول "گفتمان اصلاحات" را هم ندارند ! امیدوارم که بتوانید حقانیت نظرات اصلاح طلبان خود را که از بیانات آقای "اکبر گنجی" در اینجا آورده شده، با رخداد‌های جنبش‌های ضدّ دیکتاتوری در منطقه مقایسه نمایید."زید آبادی انقلابی نیست.و خشونت را راهی‌ برای رسیدن به نظام دموکراتیک ملتزم به حقوق بشر نمیداند.از نظر او روشهای رسیدن به اهداف به اندازهٔ خود اهداف مهم است.مبارزه ی بدون خشونت هم از نظر اخلاقی‌ قابل دفاع است و هم از نظر عملی‌ ثمربخش.مبارزه عاری از خشونت در عین حال حس همدردی عمیق جامعه جهانی را بر می‌انگیزد و این پرسش را در اذهان مردم جهان بوجود میاورد که چرا رژیم فقه-فقیه سالار حاکم بر ایران اهل اندیشه و قلم را که هیچ سلاحی جز قلم ندارند به این شیوه‌های خشونت آمیز سرکوب می‌کند....او می‌داند که خشونت و نفرت به خشونت و نفرت بیشتر می‌‌انجامد و تن‌ دادن به این بازی خطرناک چه بسا جامعه را به دور باطلی از خشونت‌های ویرانگر مبتلا کند که رهایی از آن تا چندین نسل آینده امکان پذیر نباشد".(جایزه قلم طلایی اخبار روز ۱۴ مهر ۸۹)... آیا می‌توان دانست که وسیله رسیدن به فضای اصلاحات در این رژیم چیست ؟
٣۶۰۵۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣٨۹       

    از : به اقای علی کروبی

عنوان : انوقت که جیک جیک مستونت بود فکر زمستونت نبود
علی کروبی فرزند مهدی کهروبی:
"حاکمیت فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی ادعای اصلی انقلاب ۱۳۵۷ بوده است اما تا دیر نشده بپذیریم در این زمینه شکست خورده ایم و بعد از سه دهه وضعیت مان چنین است."
شما(همه مقامات ۳۲ ساله جمهوری اسلامی هم اصلاح طلبان و هم اصولگرایان) کاش فقط شکست میخوردید و با پذیرش شکست قدرت را به صاحبان اصلی اش یعنی مردم ایران میسپردید ولی بجای اقرار به شکست دست به جنایات بی نظیری در تاریخ ایران زده اید که ننگ ان با هیچ رنگی پاک نمیشود ولی با اینهمه شجاعت امثل علی کروبی و تاحدی تاجزاده قابل احترام میباشد و برخلاف سروش وگنجی و مهاجرانی معلق وارونه نمیزنند. ودر اخر یک سوال از علی کروبی میکنم: شما در کدام دانشگاه در کنار اقازاده های دیگر درس میخواندید در صورتی که دانشجویان مخالف ظلم و ستم را تصویه میکردند و حتا به زندان وشکنجه و اعدام محکوم میکردند? انموقع جیک جیک مستونت بود? فکر زمستونت نبود?
٣۶۰۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣٨۹       

    از : نامی شاکری

عنوان : حتما انقلاب های توده ای؟
"...جوانان پر شور و توده های به جان آمده از فقر و تبعیض حکومت فاشیستی مذهبی خود را آماده یک انقلاب توده ای
مینمایند.همراهی نکردن آنان ننگ و خیانتی دیگر است..."
این کلمات احتمالا از هموطنی است که با "ایران " امروز نه بطور ملموس و عینی که از طریق مجازی در ارتباط است . (گاهی خیال می کنم این دوستان سطرهایی از آثار ماکسیم گورکی یا امیل زولا را در ذهنشان به وضعیت ایران Copy/Past می کنند!) از نظر بسیاری از هم میهنان ما هنوز جامعه فقط باید "دارای توده های به جان آمده از فقر و تبعیض " باشد تا نیازمند تغییر و تحولی در حیات اجتماعی اش شود ... با این منطق نه اعتراض های مردمان نسبتا مرفهی مثل مردم بحرین یا لیبی برای تغییر وضع موجود قابل فهم و توضیح است و نه "وضعیت " پسا انقلابی جوامعی که در انقلاب های توده ای " جوانان پرشور و توده های به جان آمده از فقر و تبعیض " اقدام به تغییر وضعیت کرده اند! با چنین رویکردی می توان برای تظاهرات خیابانی ، مردمی را تهییج کرد و از خانه بیرون کیشد اما برای تغییر و تحول بنیادی در جامعه ی امروز ایران بعید است که "راهکار" ی کارآمد از آن بیرون بیاید!
دیگر : هنوزبه این پرسش پاسخ داده نمی شود که تمام جریان های سیاسی که گفتمان "براندازی" ( ارتجاعی یا انقلابی) ، هسته ی مرکزی تقابل شان با نظام ج اا بوده است ، دراین سی و سی سال چه مایه دراقناع مردم و به صحنه آوردنشان (در داخل یا خارج از ایران) توفیق داشته اند؟ با پاسخ مسئولانه به این پرسش است که اهمیت گفتمان "اصلاحات" که مردم را در مقیاس میلیونی در دوم خرداد ۷۶ و بیست و دوم خرداد ۸۸ به صحنه آورده است (و خواهد آورد) قابل فهم و ادراک خواهد شد !
بعد: نمی دانم چرا این دوستان هنوز در یازده مارس ۲۰۱۱ ، اینقدر عاشق توده های به جان آمده از فقرو انقلاب های توده ای اند! ( ولابد سنگربندی خیابان ها و پرچم سرخ و...) "تغییرو تحول بنیادین" درجامعه ، پیش از همه ، یک "پروژه نرم افزاری " با مشارکت عناصر و ارکان آن جامعه است و لازم است که با آگاه سازی و سازماندهی مردم ( که امروزه شامل اقشار وسیع طبقه متوسط است تا فقرای به جان آمده از فقر!)، "قدرت "لازم ، برای تغییر تناسب قوا بر ضد قدرت توتالیتر حاکم ، فراهم آید ...آنگاه راه برای آن "تغییر و تحول بنیادین"، هموارتر خواهد شد !

نامی شاکری ۲۱/اسفند/۸۹
٣۶۰۴۵ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣٨۹       

    از : نامی شاکری

عنوان : پرسش هایی که وجود دارند
من شخصا ، مضمون متن "پرسش ها پیرامون شورای هماهنگی راه سبز امید" را قبل از آنکه از قلم دوستان مسئول اخبار روز در سایت بازتاب یابد ، در ذهنم مرور می کردم . احتمالا بسیاری از فعالان جنبش سبز (در داخل و خارج) نیز چنینند. یادداشت کوتاه چندی قبل من در همین سایت با عنوان " انتخاب رفتار بهینه سیاسی برای جنبش سبز در این روزها " در حقیقت حاصل چنین رویکردی به تداوم راه در راه سبز امید است . به عنوان یک شهروند فعال درجنبش سبز(در داخل ایران) با اطلاع و آشنایی نسبی از رفتارهای سیاسی گذشته و محتمل آتی مهندس موسوی (و تا حدی آقای کروبی) به نظرم می رسد :
۱) هیچ نشانه و اشاره ای دال بر اینکه با وقوع محدودیت های بیشتر برای آقایان ، فرد یا جریانی به "قائم مقامی " آنها سخن خواهد گفت (و رهبری خواهد کرد) ، سراغ ندارم و متاسفانه با محدودیت های اعمال شده بر آقایان چندان هم معلوم نیست که نسخه جدید "منشور" که نام آقایان را در ذیل دارد ، واقعا کار آقایان است یا خیر . فقط جعل چنان امضاهایی و انتساب چنان متنی را به آقایان ، "اخلاقا" بسیار بعید می دانم !
۲) با فرض "نارهبری" مهندس موسوی (وآقای کروبی) در راه سبز امید ، حق تمام فعالان جنبش سبز برای سازماندهی و تشکیلات در جنبش ، کسب و اعمال "هژمونی " ، محفوظ است . (حتی با فرض آزاد و فعال بودن آقایان موسوی و کروبی )به شرط آنکه ، پیش و بیش از هر چیزی درچارچوب "گفتمان اصلاحات" باشد و گفتمان اصلاحات تا امروز با تمام فشارها و محدودیت ها و هزینه ها،هنوز یک حرکت مخفی و زیر زمینی نیست . جریانی آشکار، علنی و بالنده است . بسیاری از دوستانی که در روزهای ۲۵ بهمن ، اول و دهم اسفند به فراخوان"شورای هماهنگی راه سبز امید " (وگاه علیرغم میل باطنی و تشخیص شخصی شان) درخیابان بوده اند ، باوردارند که : .. برخی مواضع این شورا از جمله تلاش برای تحمیل شعارهایی به شدت تفرقه افکنانه در تظاهرات اول اسفند، به این پرسش ها ابعاد نگران کننده ای داده است ..."
۳) نهادی که خود را"شورای هماهنگی" می خواند، احتمالا برگزیده جریان ها و افرادی از جنبش سبز است . این جریان ها و افراد ، اگرواقعا دارای کارنامه ای(نه حتی درخشان، بلکه قابل قبول) در تاریخ فرایند تکوین دمکراسی جامعه ی ایران هستند که هم مردم می شناسندشان و هم مسئولان نظام حاکم ! در این صورت چه نیازی به مخفی ماندن ترکیب شان وجوددارد ؟
فراتر بروم : محدودیت های اعمال شده بر مهندس موسوی (و آقای کروبی) ممکن است تا مدتی غیر قابل پیش بینی استمرار یابد ، در این صورت ضرورت سازماندهی برنامه ها و اقدامات جنبش سبز بر اساس مولفه هایی که از آن می شناسیم ، ایجاب می کند که "جریان" ی به همان "مقبولیت " ، شفافیت ، جسارت و طمانینه ی مهندس موسوی ، مسئولیت امور را به عهده بگیرد ( به ویژه در ماه های مهم و سرنوشت ساز پیش رو!) ... و تا آن زمان پیشنهاد می کنم به فراخوان های این "شورای هماهنگی ..." و جریانات مشابه دیگر به ویژه برای حضور خیابانی وقعی نهاده نشود !
... تفرقه می کنم ؟ فرمود که :
گفتم که بسی خط خطا بر تو کشیدند
گفتا همه آن بود که بر لوح جبین بود

نامی شاکری – تهران ۲۱/اسفند/۸۹
٣۶۰۴۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣٨۹       

    از : یاور بیدار

عنوان : جوانان و مردم ایران سکان سرنگونی حکومت را بدست گرفته اند.
شکست سیاست های مماشات جویانه و مفتضحانه اصلاح طلبان حکومتی مترصد چانه زنی و تغییرات از بالا و بی توجهی به اعتراضات جنبش های پایه در جامعه و ترویج بی عملی بر آمده از فرهنگ صبر و انتظار اکنون بر جوانان و مردم شجاع ایران آشکار(تر) گردیده است.این شورا چنانچه عقبه همان "اتاق فکر" کذائی نباشد، بدون صراحت و شفافیت و دست برداشتن از استفاده ابزاری جنبش اجتماعی بزرگ جاری در سراسر کشور و گردن نهادن به مطالبه اصلی آن که همانا خواستی جز سرنگونی این نظام خیانت، جنایت و فساد اسلامی نیست، سرنوشتی جز آن متفکرین اتاق نشین نیز در انتظار نخواهد داشت.جوانان پر شور و توده های به جان آمده از فقر و تبعیض حکومت فاشیستی مذهبی خود را آماده یک انقلاب توده ای مینمایند.همراهی نکردن آنان ننگ و خیانتی دیگر است.
٣۶۰۴۰ - تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱٣٨۹       

    از : شادی

عنوان : آب به آسیاب ولایت فقیه نریزید
این کسانی که علیه موسوی و کروبی صحبت می کنند و شعار این کار و آن کار را می دهند به احتمال قوی خارج نشینند. بابا ما هنوز با این تعداد موفق نشدیم که کوچکترین تکانی به این دیکتاتورهای جانی بدهیم، حالا بیائیم با طرح این حرف ها، همین نیروی اندک خود را هم تکه تکه کنیم. به نظر من کسانی که این حرف ها را می زنند، آب به آسیاب ولایت فقیه می ریزند
٣۶۰٣۴ - تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱٣٨۹       

    از : مراد مرادی

عنوان : قضاوت باید دوطرفه باشد تا به حقایق رسید
آنچه که من از شورا میدانم نقل قولیست از مسئول اطلاحات رژیم اما درستی و یا نادرستی آن مطمئن نیستم ، ایشان در یک ویدحو کلیپ میگفت آقات ارجمند از زندانیهای خودمان بوده است که لطف اسلام بر او مرحمت شده و آزاد شده است ، اگر این جرایان راست باشد معلوم نیست این لطف از جریان تواب سازی سرچشمه گرفته است یا نه ، باید از خود ایشان سوال کرد تا قضاوت دو طرفه انجام پذیرد ،
با تشکر ، مراد
٣۶۰۲۷ - تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱٣٨۹       

    از : مازیار هرمزان

عنوان : خانه از پای بست ویران است
در تایید سخن آقای منوچهر جمالی در رابطه با "قادسیه دوم".

سوال:
نام این "بر اندازنده فرهنگ و ملت ایران" چیست؟

جواب:
مذهب اسلام
("تشیع علوی"، "ناب محمدی" ......)
٣۶۰۱٣ - تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱٣٨۹       

    از : منوچهر جمالی

عنوان : ما عمامه های سبزاستبدادرا فرومیافکنیم تا سروهای سبزآزادی درما سربرافرازند
بسیاری هنوزازاین خواب،بیدارنشده اند که این یک«انقلاب»نبود،بلکه«قادسیه دوم»بود.آنها می پندارند که مسئله،برانداختن یک حکومت استبدادی،وبنیادگذاری یک حکومت دموکراسی است.ولی،جنگ ما،با« براندازنده فرهنگ وملت ایران» است،نه با یک حکومت مستبد
٣۶۰۱۰ - تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱٣٨۹       

    از : ب آگاه

عنوان : امین ر و "بحث بعد از پیروزی حزب الله"
۲ مسئله را مخواهم در اینجا مطرح کنم یکی جان سختی خمینی چیان که هنوز در عالم هپروت خود شعار "بحث بعد از پیروزی" امت حزب الله را در دستور کار قرار داده اند و فکر میکنند که اکثر (نه همه) مردم ایران همانند آنها در خواب امامی رفته اند. با این عده باید گفت "باش تا صبح دولت ات بدمد"
مسئله دیگر جان سختی تفکر دفاع از خط امام هست. نویسنده گان این بیانیه نوشته اند که " آن ها (منظور موسوی و کروبی) هرگز سعی نکردند شعار خاصی را در دهان مردم بگذارند" آیا نویسنهد گان این بیانیه که از طرفداران موسوی و کروبی هستند، به حرف های آنها اهمیتی نمیدهند؟ مگر موسوی کروبی بار ها و بار ها در مقابل شعار "مرگ بر ولایت فقیه" ترش نکردند و مخالف آشکار بیان نکردند که آنها موافق "ولایت فقیه" هستند و ادامه حکومت نکبت رزیم اسلامی؟ مگر هر دو اینها و لشگریان اسلامی شمشیرهایشان را از رو نبستند وقتی مردم شعار "جمهوری ایرانی" را سر دادند و اینها را بوحشت انداختند و گفتند که " جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیش و نه یک کلمه کم"؟ آیا نویسنده گان مردم را نادان تصور کرده اند؟
نویسنده گان همچنین مینویسند که "علیرغم فشارهای شدیدی که به آن ها وارد می شد، حاضر نشدند علیه بخش های دیگر جنبش و دگراندیشان موضع خصمانه ای اتخاذ کنند" ایا ضدیت موسوی با همفکران فکل کراواتی اشان (نهضت آزادی) و رقیبشان (مجاهدین) را مشاهد نکرده اند؟ ایا تا کنون نویسنده گان این نامه سخنی از این دو "رهبر" (ابقا شده از جانب بی بی سی) در ارتباط با خمایت اینان از دیگر نیروها و تفکرات دیده اند. اگر چنین هست، لطف کنند و آن را در سایت خود بیاورند تا مردم و من آگاه شویم. اگر جنین موردی را ندیده اند دست از دروغ پراکنی در مورد این دو "رهبر" بردارند. با تشکر و سپاس
نویسنده گان مینویسند "
٣۶۰۰۵ - تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱٣٨۹       

    از : الف باران

عنوان : حکومت های مردمی از پایین به بالا شکل میگیرند و در غیر اینصورت مردمی نخواهند بود.
جنبش سبز چرا خود را جزئی از جنبش دموکراتیک مردم ایران نمیداند و جبهه‌ای از تمام آزدیخواهان و نیروهای مردمی بدون قید و شرط در نظر نمیگیرد ؟ چرا حکومت آینده ایران را با درخواست یک حکومت موقت تا بر پایی مجلس موسسان پیشنهاد نمی‌کند ؟ در یک دولت موقت نمایندگان و سازمانهای مردمی این فرصت را خواهند داشت که از یک تریبون آزاد استفاده کرده و از خواستها و مشکلات خود سخن گویند و راه حل‌های پیشنهادی خود را ارائه دهند و قانونی بر حسب نیاز‌های مردم و بوسیله نمایندگان مردم بومی و محلی در مجلس موسسان نوشته و تصویب نمایند. تحمیل پیش نویس هر قانونی برای مردم نفی نظرات و خواستهای آنها و نفی دموکراسی است ! مردمی که برای حق تعیین سرنوشت آینده خود دخالتی نداشته باشند در آن شرکت نمیکنند و پیشنهادات انحصار طلبانه نتیجه‌ای جز تخریب جنبش نخواهد داشت.بهانه‌های تعیین و تکلیف حکومت بعد از حذف دیکتاتوری منوط بر خرد جمعی‌ , انحرافی است و هیچ تضمینی در سیاست ندارند...
٣۶۰۰۴ - تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱٣٨۹       

    از : امین ر

عنوان : پیشنهاد
اول بگذارید مردم ایران ازاد بشوند دیکتاتور را بیرون کنند بعدا سر فرصت منشور کامل را خواهیم نوشت با نظارت و همکاری نماینده تمام مردم ایران با هر عقیده و گرایشی که دارند این منشور اگر کامل نیست و انتقاداتی دارد چه بهتر از این انتقادها و پیشنهاد ها استفاده شود تا در بعد از ازادی ملت ایران از تمام نظریات استفاده شود
زنده باد ازادی
٣۵۹۹۶ - تاریخ انتشار : ۱٨ اسفند ۱٣٨۹       

    از : ه - سوادکوهی

عنوان : پیرامون شورای رهبری سبز
با درود
با سپاس از اخبار روز، بسیار مهم است که پیرامون شورای رهبری سبز بحث منطقی‌ شود. نکاتی زیر به نظر می‌‌آید در برخورد با شورا رعایت شود بهتر نتیجه می‌دهد. نیروهای دموکراتیک باید اینجور ببینند که در بازی برد برد شرکت میکنند.

از بر خورد خصمانه و عجولانه باید پرهیز کرد

باید به همدیگر فرصت تفکّر و هضم اندیشه تغیرات بدهندا

انتظار شتابان و بی‌ تحمل برای همه مضر است

باید قبول کنیم دوران ۱۳۵۷ بسر آمد . وجدان عمومی‌ جامعه و پتانسیل تغییرات دموکراتیک ضامن جنبش سبز است. در درجه اول خود دوستان شورای رهبری باید نگران این باشند که بدون گسترش اشتراک پذیر شورا شانس هدایت و سکانداری امر غیر محال است .
شورا باید از نظر ذهنی‌ خود را آماده کند با حذف و خنثی سازی آقایان کروبی و موسوی توسط رژیم آیا می‌‌تواند دوام بیاورد . با تاکتیک بسته یا انتظار فعلی‌ ریسک خطرناکی بر داشته می‌‌شود که هم خود حذف شود اگر رهبران حذف شوند . این به نفع هیچکس نیست . این سرمایه اعتماد را که از وجود موسوی و کروبی کسب کردند می‌‌تواند بسیار شکننده باشد اگر رهبری راه سبز تحت فشار رژیم به زانو در آید ،، نمونها زیاد است .این انتخاب آقایان است که آیا حاضرند آگاهانه این ریسک را بپذیرند یا نه‌؟
ما باید پیگیرانه باز بودن را در خارج بخواهیم. کار به درازا کشد وظیفه همه دمکراتها است که رسمی, ‌ خارج و داخل از این جریان فاصله گیرند .
٣۵۹۹۵ - تاریخ انتشار : ۱٨ اسفند ۱٣٨۹       

    از : رضا ایرانی

عنوان : کیست که « من » را معین می‌کند؟
برخی پرسش‌ها با خود فرضیات نادرستی را حمل می‌کند که این و آن، و یا دیگرانی از این دست، تمایلات و خواست‌هایی همانند من، شما و مردم جان به لب رسیده از “نظام ضحاکی” دارند. این اشتباه تاریخی ما ایرانیان بوده و هست که دشمنان اصلی‌مان را نشناخته‌ایم.
آیا نخست نمی‌بایست فهمید خواست‌های شما و من و دیگران چیست تا بتوان برخی پرسش‌ها را بمیان کشید، پاسخ به آنها که جای خود دارد!
آیا ما می‌خواهیم که خود «خود» را معین کنیم؟
آیا ما خود را بعنوان «آخرین مرجع» می‌دانیم؟
کیست که « من » (انسان ایرانی) را تعیین می‌کند؟
رضا ایرانی
arttaa.wordpress.com
٣۵۹۹۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ اسفند ۱٣٨۹