از : ف. عظیمی
عنوان : چند نکته
دوست محترم نامی شاکری
مرسی از توجهات شما!
چند نکته:
۱) شما می دانید که جنگ زمانی آغاز می شود که دیپلماسی به شکست کشیده شده باشد. منطقاً کسانی که در قدرت هستند مسئولیت اولیه چنین فاجعه ای محسوب می شوند. هنگامی که مردم لیبی را از آسمان و زمین بمباران می کنند دیگر نمی دانم که با چگونه مذاکره ای می شود جلوی چنین فاجعه انسانی را گرفت؟ در اعلامیه و هم در نوشته من آمده است که مسئله برکناری قدافی به مردم لیبی مربوط است و نه به نیروهای خارجی! من چنانکه می دانید ایرادات بسیاری به سازمان ملل دارم. و باید تلاش کرد که هر چه بیشتر این ارگان را دمکراتیک تر کرد و نقش و نفوذ قدرت های بزرگ را در این ارگان بین المللی کاهش داد. اما سازمان ملل را بدلیل حضور نمایندگان تمام کشورها در آن، فعلاً به عنوان یک مرجع جهانی قبول دارم.
۲) در اعلامیه سازمان، بیش از هر چیز موضوع مردم و بمباران آنها مد نظر بوده است و در باره اپوزیسیون هم توجه داده است و با توضیحات شما تفاوت آنچنانی نمی بینم.
۳) یکی از موضوعات بسیار قابل توجه در سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت این است که تفاوت ها را در درون و حتی بیرون خود برسمیت می شناسد و به آن احترام می گذارد. اما چنانکه که اطلاع دارید مواضع یک سازمان سیاسی از طریق نمایندگان ارگان های رهبری آن (شورای مرکزی، یا هیات سیاسی-اجرائیه) صورت می گیرد معمولاً اگر بخواهیم موضع یک سازمان سیاسی را مورد نقد قرار دهیم به اسناد رسمی ارگان های رهبری آن مراجعه می کنیم و نه به مواضع این یا آن فرد عضو یا کادر یا هوادار سازمان. اتفاقاً در خصوص مسائل مختلف میان فدائیان خلق ایران اکثریت اختلاف وجود دارد و این را ما ضد ارزش نمی دانیم. اما اعتقاد داریم که نمایندگان رسمی سازمان آنهایی هستند که در کنگره سازمان به آنها رای داده اند و نیز این رهبری باید فقط مواضعی را در دستور کارش قرار دهد که مصوبه کنگره اش است. اختلافات و تفاوت ها در سازمان ربطی به این ندارد که شورای مرکزی که نماینده بیرونی و درونی سازمان است بر خلاف مصوبات کنگره، عمل کند. ارگان هیات سیاسی و اجرائیه سازمان ارگانی است که طبق مصوبات کنگره موضعگیری اتخاذ می کند. و تا آنجائی که من اطلاع دارم بر خلاف پلاتفرم یا به عبارتی مصوبات کنگره تخلف صورت نگرفته است.
با درود
ف.عظیمی
٣۶۷۴٨ - تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱٣۹۰
|
از : نامی شاکری
عنوان : چند کلمه با عظیمی عزیز!
ف. عظیمی عزیز! از تذکرات ممنون . دو نکته را خاطرنشان می کنم :
۱) می پرسید جامعه ی جهانی در مورد قذافی چه سیاستی باید اتخاذ می کرد؟به نظر من پاسخ ساده ای وجود دارد :هر سیاستی بجز جنگ ! پاسخ ساده تری هم وجود دارد : مساله ی قذافی ربطی به "جامعه ی جهانی" ندارد و مساله ی مردم لیبی است . همان طور که مساله ی صدام حسین هم ربطی به "جامعه ی جهانی" نداشت و آن بهانه ی سلاح های کشتار جمعی را بهانه جنگ عراق قرار دادند که بعدها در اعتبارش تردیدهای جدی شد. ۲) بی توجهی به قطعنامه سازمان ملل هم جنگ را توجیه نمی کند . به یاد بیاوریم که همین اسرائیل در منطقه چند ده سال است که قطعنامه های سازمان ملل را به هیچ می گیرد و در مقابل کشتارهای وحشیانه ی مردم بی دفاع در این دهه ها، آن "جامعه ی جهانی"بجز برخوردهای سیاسی و دعوت به مدارا کاری نمی کند.
۳) جریان مقابل قذافی بی توجه به شرایط عینی لیبی ، بدون برآورد دقیق تناسب قوا با قذافی و صرفا با تکیه بر کمک خارجی دست بر اسلحه برد و موضوع را از اعتراض و مبارزه برای آزادی به جنگ داخلی کشاند. حالا هم مدام دارد گله می کند که چرا ناتو به اندازه ی کافی لیبی را بمباران نمی کند! هر ناظر کم آگاهی می تواند پیش بینی کند که حتی با سقوط قذافی ، آنچه که در چنین شرایطی در حال زایش است ، آزادی و دمکراسی نیست !
۴)بگذارید من هم به شما یادآور شوم که "چندصدایی" در یک جامعه و در یک رسانه ، یک ضرورت است اما در یک حزب و سازمان سیاسی یک ناضرورت! یک حزب و سازمان سیاسی بر اساس یک پلتفرم مشخص و مورد وفاق شکل می گیرد و از آن پلتفرم ، رویکرد به موضوعات مختلف ، تفاوت های معنادار ندارد. حتی با وجود صداهای چندگانه در ارکان حزب و سازمان ، آنچه که از دفترسیاسی یا کنگره بیرون می آید الزاما باید به آن پلتفرم وفادار باشد تا آن چند صدایی!
۵) من در آن کامنت بر این باور نبودم که موضع بیانیه مبهم یا ناروشن است . اتفاقا به استناد شفافیتش ،آنرا سازگار با پلتفرمی که فدائیان اکثریت را با آن می شناسم ، نیافتم.
٣۶۶۹٨ - تاریخ انتشار : ۱۹ فروردين ۱٣۹۰
|
از : بهمن امیری
عنوان : آقای عیسی صفا
آقای عیسی صفا!
شما نوشتید: "بیانیه سازمان اکثریت با تاخیر صادر شده است. علت این تاخیر چیزی جز سردرگمی در درک حوادث بین المللی نیست." تا جائی که من میدانم شما چندین دهه است که علیه دو رژیم مبارزه کردهاید. از شما به عنوان فعال سیاسی باسابقه، این انتظار وجود دارد که اطلاع درست به خوانندگان مطلب خودتان بدهید. شما از کجا مطلع شدید که علت تاخیر انتشار اعلامیه سردرگمی این سازمان بوده است؟ علت تاخیر، عوامل متعددی میتواند باشد. از جمله حجم عظیم کار تدارک کنگره این سازمان که قبلا اعلام شده است که در ماه آوریل برگزار میشود. لطفا منبع اطلاع خودتان را اعلام بکنید تا معلوم شود که شما بر چه پایهای مدعی شدهاید که سازمان در موضعگیری پیرامون رویدادهای لیبی دچار سردرگمی بوده است.
٣۶۶۹۲ - تاریخ انتشار : ۱٨ فروردين ۱٣۹۰
|
از : الف گلستانی
عنوان : آشنایی با مواضع سازمان اکثریت
در پاسخ به یادداشت آقای عظیمی گرامی باید گفت که ایشان باید فرض را بر این بگذارند که دوستانی که اینجا بیانیه از سازمان فدائیان اکثریت نسبت به تهاجم لیبی را نقد می کنند، از مواضع کلی سازمان در خصوص مسایل داخلی و بین المللی آگاهی دارند. من به شخصه مطالب سازمان را با جدیدت و علاقه دنبال می کنم و برداشتم این است که سازمان به دلیل ظاهراً منطقی پذیرش دیدگاههای گوناگون در تشکیلات خود (که البته دامنه ی آن تفاوتها خود جای بحث دارد)، گرایش های بورژوا-لیبرالی خود را توجیه می کند. به واسطه ی چنین نگرانی هایی، بنده پا را از این فراتر گذاشتم و چندی پیش از طریق فیسبوک با یکی از دوستان که به نظر می آمد از مسوولان سازمان باشد مستقیم حرف زدم. ایشان به صراحت گفتند که سازمان اکثریت یک سازمان مارکسیستی نیست. (من هنوز امیدوارم او اشتباه کرده باشد.) این مسایل موجب می شود که دوستان صدیق شما بیانیه هایی از این دست را با دیده ای عمیقاً تردیدآمیز نگاه کنند وگرنه اینان نیز تفاوتها در میان سازمانهای گوناگون چپ را امری بدیهی تلقی خواهند کرد. من به شخصه امیدوارم که سازمان پیشنهادهای "جمعی از هواداران فدائیان اکثریت-داخل کشور" برای کنگره آتی را که به طور منظم منتشر می شود، به جد مد نظر قرار دهد و به مواضع اصولی خود بازگردد.
٣۶۶٨۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ فروردين ۱٣۹۰
|
از : عیسی صفا
عنوان : پاسخ به آقای عظیمی
نظرمن در مورد حمله به لیبی ،بیانیه حزب توده ایران در این زمینه است. کمونیسم مورد نظرم هم حزب توده ایران است.روشن است؟ فکر نمی کنم که سازمان فداییان اکثریت فرق « جامعه جهانی» و سازمان ملل را نداند. جامعه جهانی نه تنها مبهم است ، بلکه عمدا از طرف قدرتهای امپریالیستی علیه خلقهای جهان بکار میرود. منظور آنها از جامعه بین المللی خودشان و نوکرانشان است.
٣۶۶۷٨ - تاریخ انتشار : ۱٨ فروردين ۱٣۹۰
|
از : گل آقا
عنوان : اصل مطلب
اگر با میزان چین آن حزب بورژواهای چینی را می توان حزب کمونیست دانست پس مطمنا سازمان اکثریت را نیز باید سوسیالیست دانست! واقعیت اینست که سازمان اکثریت مانند یک حزب لیبرال بورژوا سخن می گوید و عمل می کند و خود را هر چه بنامد نیز تغیری در ماهیت فعلی آن که یک حزب بورژوایی می باشد نمی دهد. آقایان توده ای نیز که هنوز از شوک فروپاشی سوسیالیسم واقعا موجود بیرون نیامده اند نیز بهتر است از گول زدن خود دست بردارند و قبول کنند که رفقای دیروزی آنها اکنون طرفداران دو آتشه بازار آزاد سرمایه می باشند! آیا سازمان اکثریت خود را کمونیست می داند؟ نه
آیا خود را مارکسیست می داند؟ نه آیا خود را مارکسیست لنینیست می داند؟ بازهم جواب نه است. البته دوست دارند که خود را سوسیالیست بنامند اما مخالف نظام سرمایه داری نیستند و فقط از اسم سوسیالیست خوششان می آید. چیزی شبیه حزب سوسیالیست اسپانیا یا فرانسه و یا حزب کارگر انگلستان که به نام کارگر و به کام بورژواهای این کشورها عمل می کنند! سازمان اکثریت خواهان برچیدن نظام سرمایه داری ایران می باشد؟ البته که نه! اگر باور ندارید از خودشان بپرسید. دبیر اول سابق این سازمان که با دبیر اول حزب توده رابطه صمیمانه نیز داشت اکنون حتی رضایت به برچیدن جمهوری آدمکشان اسلامی نمی دهد چه برسد که خواهان برچیدن نظام مقدس استثمارگران سرمایه باشد! رفقای توده ای این سازمان عجیب است که هنوز برایشان قبول واقعیت وجودی فدائیان اکثریت بغرنج می باشد.
٣۶۶۷۵ - تاریخ انتشار : ۱٨ فروردين ۱٣۹۰
|
از : ف. عظیمی
عنوان : کمی هم اثباتی نظر دهیم!
سلام
من وقتی کامنت ها را می خوانم جز شعار و حرف چیزی در آنها نمی بینم. یکی چون آقای خسرو صدری در کامنت اول خود، اعلامیه را نسبت به اعلامیه اتحاد فدائیان معقولتر می داند ولی در مقایسه با طیف های دیگر چپ در عرصه جهانی به لحاظ مضمونی تحلیل اعلامیه را متفاوت می بیند. از نظر من این متفاوت دیدن که بعنوان اشکال یا انتقاد نمی تواند مطرح باشد. در میان چپ ها نسبت به موضوع لیبی نظرات متفاوت وجود دارد.
ایشان در کامنت دوم بجای پرداختن به تحلیل متن اعلامیه و نقد آن، مسائل دیگری را مطرح می کند که ربطی به تحلیل اعلامیه ندارد. ایشان در نوشته خود یکمرتبه یاد هواداران سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت می افتد و دلش به حال آنها می سوزد و چند صدایی درسازمان اکثریت را موجب چنین تحلیلی ارزیابی می کند و در آخر هم خودش را با این جمله راحت می کند" موضعگیری سازمان در مورد لیبی و تحولات خاورمیانه آنقدر روشن و در تضاد با مواضع عدالت جویان هست،که نیازی به نقد نداشته باشد". جمله آخر ایشان بدون شرح است و از آقای صدری انتظار بیشتری در پرداختن به مسائل جدی سیاسی وجود دارد.
در باره کامنت دوست محترم نامی شاکری دوست داشتم که ایشان دقیق تر به تحلیل اعلامیه بپردازند. کجای تحلیل اشکال دارد؟ آیا نیاوردن واژه امپریالیسم یا دخالت امپریالیستی موجب نقد شماست؟ با کجای تحلیل اعلامیه موافق و با کجا مخالف هستید؟ لطفاً توجهات خودتان را مشخص تر بنویسید. برای امثال من این سوال مطرح است که ما در عرصه بین المللی نگاهمان به تصمیمات سازمان ملل چیست؟ آیا می شود سازمان ملل را با تمام ایراداتی که به آن وارد است به عنوان یک مرجع در عرصه بین المللی، در نظر گرفت؟ یا اینکه نه از نظر شما سازمان ملل نهادی شکست خورده است که از سوی آمریکا اداره میشود و یا کلاً سازمان ملل یک نهاد امپریالیستی است؟
آقای شاکری محترم لازم است که شما کمی بیشتر نسبت به مضمون اعلامیه سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت توجه نشان دهید. در اعلامیه آمده است " ما اقدامات جامعه بینالمللی برای جلوگیری از کشتار گسترده مردم بیگناه توسط دیکتاتورها را جزو حقوق بینالملل میدانیم. دیکتاتورها باید بدانند که حقوق بشر امری است جهانی و فراتر از حاکمیت ملی. حق زندگی آزادانه، بالاترین حق انسانی است و مرز نمی شناسد. مرز های ملی نمیتواند مجوزی برای مستبدین باشد که به کشتارهای جمعی و سرکوب گسترده مردم بیگناه دست بیازند. ولی ما معتقدیم مضمون و هدف "دخالت انساندوستانه" باید تامین حقوق بشر، دمکراسی و جلوگیری از کشتار مردم باشد و تصدیق آن نیز اکیداً مشروط به وفاداری به این مضمون و هدف است. اقدام شورای امنیت سازمان ملل در ارتباط با لیبی که می توانست طلیعه چنین برخوردی به موضوع حقوق بشر در نظامهای دیکتاتوری و نقطه عطفی عملی در حقوق بین الملل پس از مصوبه ۲۰۰۶ باشد، اینک می رود تا به منجلابی از خون و منافع طرفهای درگیر آغشته گردد. تداوم جنگ داخلی در لیبی لزوما به استقرار آزادی و دمکراسی در کشور منجر نخواهد شد. در شرایط کنونی تلاش برای آتشبس بین دو طرف، انجام گفتگو جهت تامین شرایط انتخاب آزادانه مردم لیبی، میتواند راه را برای حل سیاسی مسئله بگشاید. مردم لیبی خواهان رهائی از استبداد معمر قذافی و تامین آزادی و استقرار دمکراسی در کشورشان هستند".
به نظرم از این روشنتر نمی شود نظر داد. البته می شود با این تحلیل اختلاف داشت اما نمی شود گفت که موضع سازمان فدائیان نا روشن است.
در رابطه با نظر آقای عیسی صفا در مورد "جامعه جهانی" من فکر می کنم که مناسب بود در اعلامیه سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت مشخصاً از سازمان ملل متحد بجای "جامعه جهانی" نام می برد. واژه مذکور نامفهوم است و انتقاد آقای صفا از نظر من خواننده بجاست. در مورد کامنت دوم آقای صفا که به حدس و گمان پرداخته اند. برای خواننده روشن نیست که چرا تاخیر در دادن یک اعلامیه را ایشان با سر درگمی می بایست توضیح دهند؟ اینجور به نظر می رسد که تحلیل دوستان سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت با درک و نظر شما متفاوت است و منطقاً به این که نمی شود اشکال گرفت! شما حتماً می دانید که واکنش سریع نشان دادن هم تغییری در ارزیابی شما نسبت به سازمان فدائیان ایجاد نمی کند. در واقع مشکل شما هیچکدام از ایندو نیست و اینرا هم خوب می دانید! البته شما آزادید دنیا را سیاه و سفید تحلیل کنید اما نباید دیگرانی را که مثل شما تحلیل و ارزیابی ندارند را به نادرستی مورد شماتت قرار دهید.
نقد کردن منطقی دیگران با مراجعه به نوشته های آنها، برخوردی متین، مناسب و آگاه گرانه است و موجب رشد آگاهی آدم ها می شود اما محکوم کردن دیگران بجرم اینکه مثلاً کمونیست- البته باید اول بگوئید کدام نوع از کمونیست مد نظرتان است(مدل شوروی سابق، مدل چینی، آلبانیائی، ارو کمونیست، چپ نو، مدل تیتویی، مدل تروتسکی، انقلابی، افراطی، مارکسیستی، نو مارکسیستی و...)؟ - نیستند پس باید به آنها تاخت؟ از نظر من نقد خوب یا انتقاد درست را باید همواره خواند و از آن یاد گرفت. امیدوارم که شما هم چنین روشی را با دیگران اتخاذ کنید. در آخر نیز شاید مناسب باشد که شما بنویسید که در برابر قذافی مناسب بود که چه سیاستی اتخاذ می شد؟ حتماً بیاد دارید که شورای امنیت سازمان ملل در تاریخ ۲۶ فوریه ۲۰۱۱، با تصویب قطعنامهی ۱۹۷۰ از دولت لیبی خواسته بود که از کاربست خشونت علیه شهروندان احتراز جوید و تدابیر ضرور برای تامین درخواست های مردم را اتخاذ و موازین حقوق بشر را در برخورد با مخالفان رعایت کند. دولت لیبی از اجرای قطعنامه ۱۹۷۰ سر باز زده و با استفاده از همه وسائل به سرکوب مردم خود برخاست. دیکتاتور لیبی برای حفظ قدرت، دست به کشتار مردم زد.
از سوی دیگر مردم معترض در مقابل کشتار قذافی مسلحانه به دفاع از خود و به مبارزه علیه دیکتاتور برخاستند. و دیکتاتور لیبی فرصت یافت که با حمله نظامی، مخالفین را از زمین و هوا بمباران کند. شورای امنیت در چنین شرایطی قطعنامه ۱۹۷۳ را با تکیه بر ماده ۴۲ منشور سازمان ملل، تصویب کرد. خب از نظر شما چه کاری باید برای مقابله با قذافی انجام می گرفت؟ نظر شما چی می باشد؟ متاسفانه فقط در موضع اپوزیسیون بودن می دانید که موجب حل مشکلات نمی شود. کمی هم اثباتی نظر دهید.
با احترام
ف. عظیمی
٣۶۶۷٣ - تاریخ انتشار : ۱٨ فروردين ۱٣۹۰
|
از : خسرو صدری
عنوان : صادقانه وشفاف با باورهای اصولی فدائیان خلق خداحافظی کنید!
چندصدایی بسیار متفاوت و متضاد در سازمان اکثریت مانع میشود که آدم بالاخره تکلیف خودش را با آن مشخص کند.ولی اگر قرار است که چنین اعلامیه و موضع گیری هایی مبنای قضاوت قرار گیرند باید بپذیریم که نه تنها از ارکان اصلی و تاریخی این سازمان که وجه تمایز آن با احزاب سرمایه داری بود چیزی باقی نمانده است بلکه حتی در ردیف احزاب میانه چون "سبزها" و بسیاری از سوسیال دمکرات ها هم جای نمی گیرد.
هرچند عیار"سیاست پیشگی"، با محک دروغ و تزویر قابل اندازه گیری است ولی از آنجا که بسیاری از هواداران سازمان هنوز در فضای "صداقت انقلابی" نفس می کشند، انتظار می رود که (این) مسئولین سازمان، برای آخرین بار هم که شده، صادقانه از "چپ بودن" اعلام برائت فرمایند تا هواداران تکلیف خودشان را بدانند.
موضعگیری سازمان در مورد لیبی و تحولات خاورمیانه آنقدر روشن و در تضاد با مواضع عدالت جویان هست،که نیازی به نقد نداشته باشد.
٣۶۶۵۹ - تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱٣۹۰
|
از : نامی شاکری
عنوان : رفقا واقعا در دنیا چه خبر است ؟
حتی با برداشتن برچسب "چپ" از رفقای فدائی اکثریت و قبول "دمکرات" بودن آنها ، چنین تحلیلی باورکردنی نیست. استناد به "رویداد فاجعه بار بوسنی ..." نیز چنین تحلیلی را توجیه نمی کند . جهان امروز بسیار متنوع تر و پیچیده ترازچنین شبیه سازی هائی است . نه آنچه که در کشورهای عرب خاورمیانه و شمال آفریقا می گذرد ، عین هم است و نه با قبول و حتی تائیید "جامعه جهانی" می توان از"امپریالیسم" جهانی غافل ماند ! وقتی در این تحلیل به این موضوع تصریح می شود که :" در لیبی ساختارهای قبیلهای قوی است و جنگ داخلی به درجهای با ساختار قبیلهای لیبی گره خورده است. هنوزازاپوزیسیون لیبی شناخت دقیق وجود ندارد و دولتهای غربی هم تا کنون رویکرد به دیپلماسی و تلاش برای حل سیاسی مسئله لیبی را عامدانه به فراموشی سپردهاند...." به معرفت مارکس و جسارت لنین نیازی نیست که در چند کلمه دخالت امپریالیستی در لیبی را محکوم کرد! در لیبی به دلایل آورده شده در این تحلیل ، ازجمله همان نظام عشیره ای پدرسالار اصلا "دولت" ی وجود ندارد که اپوزیسیونی داشته باشد! نمی بینید چارچنگولی درحال اختراع اپوزیسیونند! آقایان سرمایه به صراحت دارند از "آزمایش" در لیبی حرف می زنند! آزمایش های عراق و افغانستان کافی نبوده اند! "ما "به یک بازآموزی جدی در آموزه ها یمان نیازداریم . ازجمله به دانستن دلایل نظری این ملاطفت به آنچه که روزی "امپریالیسم جهانی به سرکردگی امپریالیسم آمریکا " می خواندیم ! واقعا چه اتفاقی افتاده است؟ به دوستانی که ازچپ بریده اند و به نگرشی نو در تحلیل جهان رسیده اند ،کاری نیست.با دوستانی که مدارای حریم نام و نمک غرب را می کنند هم!اما رفقایی که هنوزجهان رابا آموزه ماتریالیسم – دیالکتیک تفسیرمی کنند لطفا به ما توضیح بدهند که دردنیا چه خبر است؟
٣۶۶۵۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱٣۹۰
|
از : عیسی صفا
عنوان : نشاختن ماهیت امپریالیسم جهانی
بیانیه سازمان اکثریت با تاخیر صادر شده است. علت این تاخیر چیزی جز سردرگمی در درک حوادث بین المللی نیست.چرا سازمانی که ادعا می کند با جدایی از کمونیسم « به روز و مدرن» شده از واکنش سریع نسبت به یک مسله حساس بازمانده بود؟ریشه این سردرگمی چیزی جز فراموش کردن ماهیت امپریالیسم جهانی نیست.در مورد یوگسلاوی امپریالیسم جهانی با ادعای دفاع از « حقوق ملی» ملیتهای مختلف این کشور وارد جنگ شد. چرا غرب سرمایه داری برای دفاع ا زحقوق ملی فلسطین وارد جنگ با اسراییل نمی شود؟
متاسفانه همین بیانه هم در مورد لیبی با منطق « گزینشی» نوشته شده است.مگر می توان از سیاست « یک بام و دوهوای» امپریالیسم به این نتجه نرسید که دفاع آنها از دمکراسی و حقوق بشر سرپوشی برای تجاوزگری ، جنگ و اشغال است؟ شورای امنیت سازمان ملل تاکنون جاده صاف کن چندین جنگ شده است.
٣۶۶۵۶ - تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱٣۹۰
|
از : خراسانی
عنوان : راهنما به چپ گردش به راست
از کرامات شیخ ما اینست
شیره را خورد و گفت شیرین است!
آنچه در این مقال آمده پس مانده تحلیلها ی احزاب محافظه کار اروپاست که هزاران بار هر روز شنیده و می شنویم و خونمان به جوش می آید چه دم خروس را نیز هر روز می بینیم . می بینیم که ُجامعه بین الملیُ زیر نام حفوق بشر چه دسته گلهایی در عراق ـ ابوغریب ـ و در افغانستان ـ و اگر حافظه تاریخی اجازه دهد در ویتنام و ... به آب داده است. اگر می خواهیم در این توهم بدمیم که انشا اله گربه است و گر گ نیست مبارک باد ولی فکر نمی کنم استعمارگران نیازی به این کمک داشته باشند. آزادی در دنیای واقعا موجود کنونی فقط و فقط با نیروی خود مردم بدست می آید نه با بمبهای امپریالستی که هنوز هیچ خبری نشده شروع به صدور نفت هم کرده اند. در دنیای واقعا موچود جامعه جهانی را سازمان سیا رهبری می کند عمو جان!
٣۶۶۵۲ - تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱٣۹۰
|
از : الف گلستانی
عنوان : بیش از حد "مودبانه"
از تکرار نکاتی صحیح که دو نفر از دوستان تا کنون اشاره کردند، اجتناب می کنم. در سیاست نمی توان دو بام و دو هوا رفتار کرد. هیچ نیروی مترقی حقوق مردم لیبی را نادیده نمی گیرد. حتا خامنه ای و احمدی نژاد هم خود را به این جبهه می چسبانند که مترقی جلوه کنند. پس در اینجا نکته ی قابل بحثی وجود ندارد. اما، لیبی تنها طی چند روز صدها بار بمباران شد. چنین توحشی تنها از نیروی جهنمی امپریالیسم ساخته است که شما "مودبانه" از ذکر نام آن پرهیز می کنید. گردانندگان اصلی آن بخشی از اعضای ناتوی جدیدند که شما باز هم "مودبانه" از ذکر ان پرهیز کرده اید. در مورد یوگسلاوی نیز، هم اطلاعات و هم تحلیل تان، منبعث از تحلیلهای به قول شما "جامعه ی بین المللی" است. لطفاً در مورد "نسل کشی" میلیوسوویچ از یک طرف و از طرف دیگر در خصوص علت حمله ی ویرانگر ناتو به یوگسلاوی بیشتر تحقیق کنید.
٣۶۶۴۵ - تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱٣۹۰
|
از : جمال کازرونی
عنوان : چپ؟؟؟؟
آقای خسرو صدری، شما فکر کنم به چیزی کمتر از نوشته های کیهان رضایت ندهید!
٣۶۶۴۰ - تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱٣۹۰
|
از : کیوان ن.
عنوان : روح فرخ نگهدار
روح فرخ نگهدار در این بیانیه دمیده!
٣۶۶٣۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱٣۹۰
|
از : عیسی صفا
عنوان : جامعه جهانی یعنی چه؟
در متن بیانیه از « جامعه جهانی» یادشده است. منظور از جامعه جهانی چیست؟ مگر رسما چنین جامعه ای وجود دارد؟
٣۶۶٣۴ - تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱٣۹۰
|
از : خسرو صدری
عنوان : "چپ"، جهان را این گونه نمی بیند!
این اعلامیه هرچند نسبت به اعلامیه اتحاد فدائیان خلق پیرامون قطعنامه ۱۹۷۳ در مورد لیبی کمی معقول تراست ولی با ارزیابی های طیف های گوناگون خانواده چپ در سراسر دنیا نسبت به وقایع لیبی و به طور کلی وضعیت جهان ،تفاوت مضمونی دارد.
٣۶۶٣۲ - تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱٣۹۰
|