در اعتراض به‌ سایت روز آنلاین - جمعی از فعالان سیاسی کرد - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : peerooz

عنوان : جناق دلبخواه
جناب آرشام ایرانی،
متاسفانه ضرب المثل کردی و فارسی که به خوبی این معنی را برساند به ذهنم نرسید. اما منظور از ماخذ و رفرانس این بود که در همان سایت روز آن لاین سه مقاله در این مورد موجود است و اگر این عالیجنابان هم " نژاد " من توجه میکردند این مقالات جواب همدیگر را داده بودند.
ضرب المثل فارسی میگوید جناق دلبخواه نیست که از سه مقاله یکی را انتخاب کرده و بیگناهی را بدون محاکمه محکوم و در صورت امکان اعدام نمایند. ظاهرا این بحث و گفتگویی در این سایت بود و یا هست و این عالیجنابان میتوانستند اعتراض خود را به این نشریه فرستاده و در صورت عدم پاسخ مناسب " اعلامیه و هیاهو " راه بیاندازند. قصاص قبل از جنایت که نمیشود.
٣۷۵٨۰ - تاریخ انتشار : ۱٨ ارديبهشت ۱٣۹۰       

    از : ترک سبز

عنوان : دشمن اصلی که رژیم است را عمدا ول کرده و به جنگ یک سایت اینترنتی رفته اید و اسمش را هم گذاشته اید مبارزه!
وقتی می گویم که اول ایرانی هستم یعنی منافع ملی ایران و ایرانی برایم از همه چیز مهمترست. با کسان و گروههایی که این منافع را عمدا یا سهوا بخطر می اندازند هیچ میانه ای ندارم. مبارزه ما بر علیه رژیم است و باید باشد و نه بر علیه یکدیگر. انقلاب مشروطه پیروز شد چون ملت ایران یکپارچه بر علیه رژیم وقت ایستاد. حالا هم باید ملت ایران یکپارچه جلوی این رژیم قد علم کند تا پیروز شود.

من مخالف کسانی و گروههایی هستم که تا حالا بجای متحد کردن ملت ایران بر علیه رژیم، تمام هم و غمشان را گذاشته اند برای تکه پاره کردن مردم. این ادعای واهی را هم دارند که حقوق و خواسته های همه ما را بهتر از همه و بخصوص خود ما می دانند! مرتب ادای سخنگو و وکیل وصی ما را در نوشته ها و گفته هایشان درمی آورند. نه خیر شما سخنگوی همه ما نیستید و اگر ریگی به کفش نداشتید و ندارید بجای سر شاخ شدن با نجات بهرامی و قاسمی نژاد و روزآنلاین مثل بقیه ما با رژیم سر شاخ می شدید. شما دشمن اصلی که رژیم است را عمدا ول کرده و به جنگ یک سایت اینترنتی رفته اید و اسمش را هم گذاشته اید مبارزه! این آب ریختن به آسیاب دشمن ماست و ما اینرا هرگز نه فراموش نخواهیم کرد و نه اجازه خواهیم داد که فراموش شود. این اعتراض نامه شما خود یک سند موثق در این راستاست.

دشمن این معترضین یک سایت اینترنتی است که مقاله ای وزین درباره تمامیت ارضی ایران را منتشر کرده است! و نه رژیم.
٣۷۵۷۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ ارديبهشت ۱٣۹۰       

    از : Arsham Irani

عنوان : تعجب !
سوال از آقایی که‌ خود را ترک معرفی کرده‌، مگر کسی به‌ شما که‌ ترک هستین گفته‌ که‌ ایرانی نباشین؟! دوما اگر فرد دیگری از آذربایجان خواهان حقوق به‌ حقه‌ خود باشد و از زبان مادری و فرهنگ و... موطنش حرفی بر زبان آورد، باید او را حلاج وار به‌ دار آویخت؟
اما برای آقای پیروز که‌ با ضرب المثلی از امریکائیها شروع کرده‌، باید عرض کنم خوب بود با ضرب المثلی از ایرانیها شروع میکرد، مهم لیست اسامی زیر بیانیه‌ نیست و این که‌ ان اشخاص رفرنس دارند یا نه‌، یا اینکه‌ مطالب و محتوی نوشتار دارای رفرنس باشد یا نه‌، به‌ یمن موجودیت اینترنت اگر زحمت بکشند و چند دقیقه‌ وقت شریف خود را اختصاص دهند، در می یابند. که‌ محتوی نوشتار شعار نبوده‌ و متاسفانه‌ بخش ناچیزی از واقعیات روزمره‌ میباشد.
٣۷۵۷۱ - تاریخ انتشار : ۱۷ ارديبهشت ۱٣۹۰       

    از : ترک سبز

عنوان : در جواب به "جمعی از فعالان سیاسی کرد"
بهترین جواب به بیانیه "جمعی از فعالان سیاسی کرد" را که تا حالا خوانده ام را می توانید در لینک زیر ببینید:-

http://talash-online.com/didgha/matn_۱۱۶۲_۰.html

منه ترک اول خود را ایرانی می دانم و بدنبال ایرانی هستم که شایسته همه ایرانیان باشد.
٣۷۵۵۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ ارديبهشت ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : jump on the bandwagon
در امریکا ضرب المثلی ست که jump on the bandwagon یعنی بعضی ها برای مطرح بودن ، خود را به ارابه ای که دسته موزیکچی را در جشنها و تظاهرات حمل میکند آویخته و یا سوار میشوند. این معمولا کار افراد نا آگاه و یا کسانیست که پی منفعت شخصی و لفت و لیسند.
امروزه امضا کردن بیانیه ها حالت پریدن روی بند واگن را پیدا کرده است. تعجب من از دیدن نام کسانی در زیر این اعلامیه ایست که حتی فاقد رفرانس و ماخذ است.
بنده نه مدافع روز آن لاین م و نه خواننده معمولی آن و مجبور شدم که به آرشیو آن مراجعه کنم تا ببینم موضوع چیست.
در همان صفحه اول این آرشیو سه مقاله مربوط به این موضوع است که سه نفر آدم مختلف نظرات خود را توضیح میدهند و یکی از این سه نفر تقریبا هم نظر با این اعلامیه است و فصل گفتگو هنوز باز و دیگران هم میتوانند شرکت کنند. اگر امضا کنندگان این اعلامیه به خود زحمت داده و پنج دقیقه وقت خود را صرف دیدن این مقاله ها میکردند بدون شک پای این اعلامیه بدون ذکر ماخذ را امضا نمیکردند. واقعا دیدن این نام ها در زیر این اعلامیه شعار مانند تاسف انگیز است.

چهارشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۰، نجات بهرامی، حقوق بشر یا تمامیت ارضی؟

سه شنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۰، آرش صالح، تمامیت ارضی و تمامیت خواهی

چهارشنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۹۰، سعید قاسمی نژاد، دفاع از تمامیت ارضی تمامیت خواهی است؟
٣۷۵۵۵ - تاریخ انتشار : ۱۷ ارديبهشت ۱٣۹۰       

    از : اراز اتیلا

عنوان : در تایید بیانیه
مقاله سایت روز انلاین :حقوق بشر یا تمامیت ارضی(جواب)


نویسنده مقاله با توضیح خبر های جنوب کشور و مصاحبه یک دختر نو.جوان با شبکه های عربی ناراحتی خود را باشکایت از خانم شیرین عبادی در جهت گذارش این اخبار به شبکه های بین الملللی نشان میدهد وی به خانم عبادی متذکر میشود که گذارش او حد و اندازه این گروهای تجزیه طلب را بالاتر از وزن سیاسی انها نشان داده و این گروها نباید چنین تبلیغ شوند البته نویسنده محترم و کنشگر سیاسی مرکز نشین به خواننده نمیگوید که وی چگونه وزن نموده و از وزن تقزیبی تجزیه طلب ها اگاهی یافته ترازوی مورد استفاده ساخت کدام کشور است بماند .نویسنده مقاله در بخش دیگر نوشته خود اعلام میکند انان که خود را ایرانی نمیدانند


و در پی تجزیه ایران هستند باید کشور را ترک کنند و البته هم فکران ایشان نیز عقیده دارند که کسانی که نمیخواهند فارسی صحبت کنند میتوانند به کشور دیگری رفته و در انجا به زبان مادریشان سخن بگویند؟؟ اما نکته مهم در سایت تابناک و روز انلاین و شا لوده تفکری انها ؟ بیش از ۳۰ سال است که در کشور انقلاب اسلامی رخ داده است قبل از انقلاب شاه در سخنرانی خود به هنگام افتتاح حزب رستاخیز به مخالفانش گفت که انهایی که با برنامه های مترقی وی مخالف هستند میتواندد کشو.ر را ترک کنند و ایران جای انها نیست ؟ حال انکه به گواهی تاریخ کسی که تحدید به اخراج مخالفانش از ایران میکرد اخر سر خود مجبور به ترک ایران شد ؟


در واقع مخالفانش اورا اخراج نموند؟ اما چرا همان ادبیات که حدود نزدیک به نیم قرن از دهان یک دیکتاور شنیده میشد اکنون بعد از حدود ۴۰ سال ونزدیک به نیم قرن از زبان وقلم کسانی که خود را فعال حقوق بشر میدانند شنیده و نوشته میشود؟ پاسخ روشن است .


واقعیت این است که روشنفکر مرکز نشین در نا خود اگاه مغز خود اموزه ای دیکتاتوری را دست نخورده هم نگه داشته


وهم پرورش داده است او نام خود را فعال حقوق بشر گذاشته حال انکه خود را در جایگی میداند که برای حقوق بشر خط قرمز تعیین مینماید . ایا خط قرمز حقوقو بشر گفتمان قومیتی است؟ تا با عدم گزارش خانم عبادی این خط قرمز رعایت شود؟


ایا دموکراسی و حقوق دموکراتیک ومدنی گفته شده از طرف فعالین و روشنفکران این کشور این است؟ که خواسته های انسانهای که مثلا عرب یا ترک و کرد میباشند خط قرمز شمرده شود ؟


وخواستهای مرکز نشینان خط سفید سفید؟ به نظرم واقعیت عمیق تر از اینهاست کسانی که نام فعال حقوق بشر را باخود به یدک میشکند نه تنها به کمترین های حقوق بشر اعتقادی ندارند بلکه اینان دلالان سیاسی هستند که با نام فوق سعی در مبارزه و گرفتن سهمی از قدرت به نفع حزب یا گروه و تفکر خطرناک سیاسی خویش هستند ؟ نویسنده مقاله با درک این موضوع که حقوقو قومیتهای ایرانی نادیده گرفته شده و این مساله موجب حسایت به حق گروههای قومی شده است درچهار چوب ذهن مستبد خود با تعین خط قرمز سعی در عدم انتشار اخبار اتفاق افتا ده که گوشه ای از حقیقت در منطقه ای از کشورمان است را دارد . او در مقاله خود در سایتی که ادعای روشنفکری دارد علننا سانسور را تجویز میکند حال انکه به سانسوری که به گروه متبوع سیاسی خویش به زعم انها در کشور رفته معترض است؟


او برای برداشتن سانسور مبارزه میکند حال انکه هنوز که قدرت را به دست نیاورده از سانسور خبری گروهی از انسانها که تنها گناهشان خلقت انان بوده ودر فکر نیز با وی مخالف هستند را درخواست میکند؟؟ وی در مغز کوچک خود میپندارد که حقیقت ماجرا در پیش خانم عبادی بوده و اگر ایشان گزارش نمیکردند دنیا و دیگران از اتفاق جنوب کشور باخبر نمیشدند ؟ اما چرا میترسد ؟به نظرم ترس وی بیشتر به این دلیل است که جنبشی که خود را طرفدار ان میداند و بیشتر از کارهایی که این جنبش توانسته انجام دهد روی ان تبلیغات انجام شده و علی رغم حمیات حتی مانکن های ایتالیا از جنبش او نتوانسه کاری از پیش ببرد و تنها در جند شهر ایران طرفداران معدودی را به خود جذب نموده به وحشت میافتد ؟ چون در صورت عدم همراهی قومیت های ایرانی با جنبش موسوم به سبز جنبش وی بسته تبلیغاطی بیش نخواهد بود ؟؟
٣۷۵۴۹ - تاریخ انتشار : ۱۷ ارديبهشت ۱٣۹۰