یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

در اعتراض به‌ سایت روز آنلاین - جمعی از فعالان سیاسی کرد



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۶ ارديبهشت ۱٣۹۰ -  ۶ می ۲۰۱۱


ما جمعی از فعالان سیاسی کرد، نسبت به‌ تحریف واقعیات و درج مطالب خصومت گرایانه‌ سایت روزآنلاین علیه‌ ملیتهای داخل سرزمین ایران،معترض و گله‌مند هستیم ؛ و متاسفانه‌ این سایت به‌ پایگاهی برای برخی عناصر کوته‌اندیش درآمده است ، که با‌ متد آزموده‌ شده‌ وشکست خورده‌ قدیمی درزیر لوای مفاهیم فاشیستی ، نظیر: حفظ تمامیت ارضی ایران و ضدیت با تجزیه‌ طلبان اقدام به‌ کریه‌ نمودن مبارزات ملیتهای داخل سرزمین ایران می نماید؛ و بااستفاده‌ ازهمین روش به‌ آسانی مبارزات ملتهای تحت ستم را به‌ بیگانگان نسبت می دهند؛ نمونه‌ی اخیر، مبارزات ملت عرب را درخوزستان ایران می توان نام برد.
ما ضمن اعتراض ، عملکرد این سایت را به‌دور از پرنسیپهای فعالیت رسانه‌ای می دانیم. به‌ همین دلیل نکاتی را جهت تنویر افکار عمومی و پاسخگویی گردانندگان سایت به‌ امضاء کنندگان این متن لازم می دانیم.
پرواضح است ، که‌ این روزها جامعه‌ چند ملیتی ایران بسیار آسیب پذیرتر ازهمیشه‌ و احتمال اینکه‌ هرگونه‌ تغییر واقعی درایران ـ که‌ نسیم آن منطقه‌ رافراگرفته‌ ـ با فروپاشی چارچوب جغرافیای کشور همراه‌ باشد، ترس ازاین قضیه‌، به‌ تابویی برای تمامیت خواهان بدل شده‌است ؛ و ازاین زاویه‌ بسیاری از جریانات سیاسی تمامیت خواه‌ که‌ بینش فکریشان بی اعتنایی به‌ خواسته‌ ملیتهای تحت ستم بوده‌ است ، برای حفظ ساختار متمرکز ایران، دیکتاتوری موجود را برهرگونه‌ تغییرات بنیادین ترجیح می دهند، درهمچون فضایی برخی رسانه‌ها و سایتها که‌ وظیفه‌ اطلاع رسانی سالم وانعکاس واقعیتهای تاریخی و اجتماعی را به‌عهده‌ دارند ، به‌ جای درج رویدادهای جامعه‌ پیچیده‌ ایران وانتشار ستمی که‌ بر ملیتهای تحت ستم انجام می گیرد، با درج وچاپ مطالب توهین آمیز و تحریف مبارزات آنان، به‌خیال خود درصدد ترمیم شکافهای جامعه‌ و حفظ جغرافیای مملو از ظلم وستم هستند.
برخی از جریانات تمامیت خواه‌ حافظ منافع ملت فارس ، که‌ نگران ازدست دادن مستعمرات خود هستند، با تجزیه‌ طلب نامیدن فعالیت فعالان سیاسی ملیتهای تحت ستم و سنگرگرفتن در پشت این واژه‌ درصدد توجیه‌ افکار خود هستند، و دراین راستانسبت به‌ قتل وعام جوانان کرد، عرب و بلوچ توسط حاکمان مرکزی بی توجهه‌ و چشم خودرادرقبال جنایات یادشده‌ وفجایع روزمره‌ فروبسته‌اند. شاید به‌یاد آوردن این سخن شادروان دکتر عبدالرحمان قاسملو که‌ می گوید" درد ستم ملی را تنها ملت ستم کشیده‌ احساس می کند" کافی باشد که‌ درک مصیبتهایی ملتهای تحت ستم ازدید ستمگران قابل درک نیست. برای نمونه‌ وجود بیش از یک ونیم میلیون کارگر کرد در مناطق مرکزی ایران دربدترین شرایط بدون برخورداری از کمترین حقوق انسانی به‌شغلهای سخت نظیر کوره‌های آجرپزی، مزارع کشاورزی، پادویی، کارگری ساختمانی و شغلهای فصلی جز استثمار چه‌ معنی می تواند داشته‌ باشد‌؟هم چنین حضور یکصدهزار نفر نیروی اداری فارس زبان از مقام استاندار گرفته‌ تا مدیران ارشد و رده‌ پایین ادارات وشرکتها که‌ سرنوشت خلق کرد را در کردستان دردست گرفته‌اند، جز برده‌ نمودن یک ملت چه‌ اسمی را می توان روی آن گذاشت؟
تمامیت خواهان برای تثبیت نظام برده‌داری خود با القای این تصور که‌ درصورت تجزیه‌ ایران حمام خون به‌ راه‌ خواهد افتاد؛سعی در ایجاد واهمه در سطح جامعه‌ دارند ؛ و برای جلوگیری از عواقب این پیامد تاریخ کذایی ٣۰۰۰ساله‌ همزیستی این ملتها‌ ودرهم تنیدگی جامعه‌ ایران را تکرار می نمایند؛ و با اینگونه‌ استدلالات سعی بر حفظ مملکتی دارند، که‌ پایه‌های آن به‌علت ظلم تاریخی بیش ازپیش لرزان گشته است ؛‌ تزلزلی که‌ این روزها ایرانی بودن نه‌ اینکه‌ افتخاری به شمارنمی آید؛ بلکه‌ بسیار حساسیت برانگیز نیز شده‌است،تمامیت خواهان با تکرار نمودن این هشدارها در واقع انسان ستیزی و قساوت خود را به‌ رخ جامعه‌ و مردمان تحت ستم جامعه‌ می کشند ،تا به‌ هرشیوه‌ای آنان را وادار به‌عقب نشینی از خواست و اراده مستقل خود بکنند.لازم به ذکر است فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تبدیل شدن آن به شانزده کشور و به استقلال رسیدن ملتهای دیگر در بیست سال اخیر این حقیقت را اثبات می کند ، که لازم نیست برای فروپاشی سرزمین و نظامهای که بر مبنای زور و ظلم و استثمار و پایمال نمودن حق ملتهای دیگر بنا نهاده شده است به شیوه ای نوستالوژیکانه گریست. هرچند که‌ شکی درآن نیست درصورت یک رفراندوم واقعی بیش از نیمی از ایرانیان که‌ متعلق به‌ ملیتهای تحت ستم هستند، خواهان حق تعیین سرنوشت خود تاسرحد استقلال خواهند بود.
تمامیت خواهان برای حفظ نظام برده‌داری خود که‌ باچپاول و غارت وزوراسلحه‌ دوام یافته‌؛ ‌ اشتراکات ملی ملیتهای ایران راعلم نموده‌اند؛‌ و با بکارگیری جملاتی نظیر نژاد آریایی و ریشه‌ یابی زبانی درصدد راه‌ حلی پوسیده‌ برای توجیه‌ عقاید خود هستند؛ و به‌ خیال خود می توانند، با برخی جعلیات تاریخی زندان ملل را تداوم بخشند، بی خبرازاینکه‌ اشتراکات ملی و زبانی کردهاو بلوچها با فارسها عمیق ترازاشتراکات ملی اکراینیها و بلاروسها با روسها نیست؛ و درهم تنیدگی ملتهای ایران از درهم تنیدگی سوئدیها ونروژیها و دانمارکیها ریشه‌دارتر نیست، که‌ هرکدام ازآنان دارای کشور مستقل خود می باشند. خارج از این هیچ وصله‌ زبانی و نژادی میان عرب و ترک آذری و یاترکمن باملت فارس وجود ندارد که‌ بتوان ازنظام یک ملیتی ایران سخن به‌ میان آورد.‌ اگر ملت ترک آذری باتاریخ آزادیخواهانه‌ درخشانی که‌ دارد، در جریان انقلاب ۱٣۵۷ تحت تاثیر شیعه‌گری خمینی قرار گرفت، امروزه‌ نسبت به‌ پیامدهای زیانبار آن آگاه‌ گشته‌ و می دانند، که‌ چه‌ بهایی را برای آن پرداخته‌اند؛ و به‌ پیشرفتهای ملت برادر خود در جمهوری آذربایجان کاملا آگاه‌ هستند. در مورد جنبش ملت عرب نیز باید گفت؛ که‌ تمام طیفهای سیاسی ایران اعم ازچپ و راست و سلطنت طلب و مذهبی براین نکته‌ اتفاق نظر دارند، که‌ ملت عرب درجریان جنگ ایران و عراق در کنار ایران ماند؛ اما همین ملت امروزه‌ منزجرترین ملت علیه‌ ملت حاکم است. دراین مدت بارها ازسایت روزآنلاین مشاهده‌ شده‌ که‌ برخی از جریانات انقلابی کردستان رابه‌ میل خود تروریست و سعی بر تحریف واقعیتهای جامعه‌ کردستان دارند. اما آنچه‌ ‌حقیقت دارد، جنبش کردستان اعتبارخاصی دارد؛ و با هیچ یاوه‌ای نمی توان آنرا مخدوش نمود.
بدون تردید اگر متصدیان این سایت به‌ تاریخ ایران نگاه‌ جدی داشته‌ و درضمن به‌ تغییرات جهانی و روند پیشرفت ممالک دگر آشنا بودند، و اگر به‌ مفاهیم حقوق بشری که‌ گاها" برزبان می آورند، احترامی قائل بودند آنگونه‌ به‌ آسانی سایت خودرا پایگاهی برای افکار ضد بشری مهیا نمی ساختند. بااین همه‌ می توان نتیجه‌ گرفت، که‌ پیشرفت اجتماعی جامعه‌ مرکزی ایران و میزان بالای تحصیلکرده‌ و فرهیختگی آنان‌ نتوانسته‌ است، خردگرایی و توجه‌ به‌ آرمانهای انسانی را درجامعه‌ خود معنا بخشد.
گردانندگان محترم سایت روزآنلاین!
صبر وشکیبایی روشنفکران و فعالان سیاسی ملیتهای تحت ستم، درقبال کینه‌ توزیهای جریانات تمامیت خواه‌ درایران تاکنون به‌‌ سبب عدم یک فضای سیاسی و دراندیشه‌ این تصور که‌ منافع و نگاه‌ حاکمیت را از منافع و نگرش روشنفکران فارس متمایز نمود، اما رویدادهای چند دهه‌ اخیرثابت نمود، که‌منافع تمامیت خواهان و دیکتاتوران با منافع روشنفکرنماها و فعالین سیاسی گروه حاکم گره‌ خورده‌ است؛ و ادعاهای آزادیخواهی ژستی مضحکانه‌ بیش نیست. برای تامل بیشتر نگاهی به‌ تاریخ چند دهه‌ اخیر موارد بسیاری را آشکار می کند.
اگر تا دو سال پیش می شد، ایرانی را آنقدر منزه‌ جلوه‌ داد، که‌ جنایات انجام گرفته‌ در دوران حاکمیت جمهوری اسلامی ایران را به‌ عرب فلسطینی و لبنانی نسبت داد و ذات ایرانی را از خصلتهای انسان ستیزانه‌ مبرا دانست؛ اما امروزه با وجود‌ کفن پوشان ورامینی و دهها نهاد انسان ستیز که‌ ازاین مرزوبوم برخواسته‌اند؛‌ و در تلویزیونهای حکومتی آشکاراشعارقتل وکشتار سر می دهند ،که برای حفظ منافع یک حکومت مستبد حاضرند، حمام خون به‌راه‌ بیاندازند؛نشان از جامعه‌ای غیر عقلانی که‌ تمامیت خوهان حافظ آن هستند و همین خبیثان کفن پوش ! ‌ امروزه‌ درسرکوب مردم سوریه‌ حضورفعال دارند، اینهاهمان فاسدان دستگاه‌ بدنام ساواک دیروز بودند،که درامروز و فردای ایران کنونی بازهم همانا چماق دست تمامیت خواهان هستند و خواهند بود. بنابراین وقت آن فرارسیده‌ است ، که‌ نسبت به‌ فرهنگ خشونت طلبانه‌ جامعه‌ خود به‌نقد بپردازید؛ وبه‌ نسخه‌ پیچی برای ملتهای دیگر برنیایید.
کوتاه‌ سخن اینکه‌ مجریان این سایتها حداقل می توانند، به‌ گزارشهایی که‌ از طرف وجدانهای بیداری نظیر خانم پروین بختیار نژاد در مورد خوزستان تهیه‌ گردیده‌، توجه‌ نمایند، تا از‌ ابعاد فاجعه‌ای انسانی که‌ علیه‌ یک ملت چند میلیونی اتفاق افتاده‌ باخبر شوند و آنگاه‌ قضاوت نمایند ؛و می توانند به‌ مقایسه‌ قابلیتهای مناطق عرب نشین ایران با کشورهای حوزه‌ خلیج فارس بپردازند و بدانند،‌ اگر عربهای اماراتی تنها ازطریق پول نفت مملکتی آباد ساخته‌اند‌، خوزستان ایران خارج ازنفت وانرژی با منابع بسیاری ازکشاورزی غنی گرفته‌ تا آهن، سیمان، بنادر و کشتیرانی و ماهیگیری وتوریست در گرسنگی به‌سر می برند؛ و زندگی یک اماراتی کجا و یک عرب ایرانی کجا؟ تاوان این ملت چیست که به‌دام تمامیت خواهان مرکز افتاده‌اند؟ به‌ عبارتی دیگر اگراز سرمایه‌ ملی ملتهای تحت ستم بهره‌مند گشته‌اید، سپاسگزاری رسم آن است نه‌ سوراخ نمودن سفره‌را. و در یک کلام هرچیزی را که‌ می خواهید، حراج نمائید اما اخلاق روزنامه‌نگاری را پاس بدارید.

اسامی امضاء کنندگان:
دکتر حسین خلیقی
دکتر گلمراد مرادی
صدیق   بابایی
آسوصالح
سایت هه‌ڵوێست
سازمان زنان آذرمهر
کوسارفتاحی
بیژن قهرمانی
نگین شیخ الاسلامی
ساسان امجدی
عمرفتاحی سوئد
رضامنوچهری
عبید زارعی فعال مدنی
کورش صالح سوئد
حسین سعیدی سوئد
جمال علیالی
آزاد رستمی
بهمن میرلاشاری
شیرکوه‌ جیهانی
آرێز اندریاری
زاگرس اندریاری
جعفر تیکان تپه‌
غفور محمدی
کژال شیخ محمدی
ملائکه‌ علم هولی
منوچهر رضائی
محمد امینی
سلیمان چوکه‌له‌یی
صلاح بایزیدی
هادی صوفی زاده‌


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست