از : رازی
عنوان : اشتباه من یا شما؟
آقا یا خانم خراسانی عزیز،
اگر تیتر نوشته من را بدقت می خواندید، ارتباط آن را با نوشته آقای قابوسی درک می کردید. شما که خراسانی هستید و همشهری فردوسی، لابد می توانید بفرمائید که بیت «چو ایران نباشد تن من مباد/بدین بوم و بر زنده یک تن مباد» مربوط به کدام داستان شاهنامه است و آدرس دقیق آن چیست. همینطور بد نبود مشخصات دقیق سخنرانی اشخاص نامبرده را هم ارائه می کردید، به فرض اینکه ادعای شما درست باشد و آنها چنین حرفی را زده باشند، خود شاهنامه و نسخه های معتبر آن، شاهد معتبرتری هستند تا شاهنامه شناسان! امروزه دهها نسخه آنلاین از شاهنامه بر روی اینترنت موجود است، می توانید در آنها بدنبال این بیت بگردید و انرا پیدا کنید و مرا از اشتباه درآورید و ثابت کنید که حق با آقای قابوسی است.
بحث بر سر این نیست که آیا این بیت اصیل است یا الحاقی، بحث بر سر این است که شما اگر همه پانزده نسخه معتبر شاهنامه را زیرورو کنید هم، چنین بیتی را پیدا نمی کنید که بر سر جعلی یا حقیقی بودنش بحث کنید. پس در مورد آقای قابوسی فرضیه بیشتر نداریم:
۱. ایشان نسخه ای از شاهنامه در دست دارد که در آن این بیت را می شود پیدا کرد.
۲. ایشان این بیت را خودش نخوانده و از این و آن شنیده و در مقاله اش آورده است.
در حالت (۱) با یک کشف ادبی بسیار مهم سروکار خواهیم داشت، زیرا تعداد نسخه های معتبر شاهنامه به ۱۶ عدد خواهد رسید.
در حالت (۲) که مورد نظر من است، آقای قابوسی خود متهم به اتهامی بسیار بزرگتر از آنی خواهد شد که به آدمیت و دیگران وارد کرده است. اگر آنها سخن مستند هگل را تحریف کرده اند، آقای قابوسی یک بیت جعلی (غیر مستند) را به فردوسی نسبت داده و از آن نتایج محیرالقول گرفته است.
از آن گذشته نگاه ایدئولوژیک و غیر تاریخی آقای قابوسی خودش را در آنجایی نشان می دهد که فردوسی را "شاعر قرون وسطائی" می نامد. این درست که در زمان فردوسی اروپا در تاریکی قرون وسطی دست و پا می زد، ولی فردوسی اروپایی نبود و اهل خراسان بود و زمان او نه تنها قرون وسطای ایران نیست، بلکه درخشانترین دوره تاریخی این کشور بلحاظ علم و ادب و فرهنگ بشمار می رود. تقریبا همه چهره هایی که ما به آنها افتخار می کنیم، از فارابی و بیرونی و رازی و سهروردی و غزالی و بیهقی و ابن سینا و ... همه و همه محصول همین "قرون وسطی" هستند (قرون یعنی قرنها، یعنی حد اقل یک دوره دویست ساله). اینجا است که همه به آقای قابوسی و هم به شما که مدافع ایشان هستید باید گفت:
اول یک سوزن به خود، بعد یک جوالدوز به دیگران!
٣۹۹۵۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ شهريور ۱٣۹۰
|