از : آزاده سلیمانی
عنوان : جنس شعر شاه بزّاز
با اینهمه میپرستمت ای شب
به یخبندان یکنواخت سپیده نمیکشانمت
به سراب ساکت خدایان نمیرسانمت
و نه بر آنم که ماهی بر چاهت بیآویزم
یا که به پندار خود را شعلهای بینگارم
اما
اما من کورهی ترا میشناسم با آنهمه اخگر
و میدانم که ماه باز میآید
....
این اثر خود گواهی زیبایی خود است! سرِ شاعر سلامت.
مرضیه شاه بزّاز را می توان فقط در نوعی از سکوت و مراقبه، با تامل و دقت و لذّت خواند. جنس شعر او گویا جنسِ خوانش ما را پیشاپیش تعیین می کند. شاید از این رو باشد که چنین شاعر بزرگی تا کنون کمتر مورد نقد و بررسی در جامعه ی ادبی ایرانیان قرار گرفته است (یعنی امیدوارم که دلیل همین باشد!)
۴۴۲۴۰ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۰
|