از : فرهاد
عنوان : دوران قیومیت پذیری گذشته
آقای بهرام رحیمی گرامی
این جنابعالی هستید که با انگ زدن در صدد بدنام کردن گروهها و فعالین سیاسی هستید. جنابعالی میفرمایید «آیا بهتر نیست به جای انگ زدن به دیگران، به نوشته آقای موبدی پرداخت».
سپس در چند جملهء دیگر٬ در مورد گروههای قومی٬ میفرمایید «در جهت حمله بیگانگان به ایران تلاش نمود، ملت سازی کرد و تجزیه طلب نبود». آقای محترم٬ ممکن است بگویید که:
۱- این گروههای «ملت ساز» چه کسانی هستند؟
۲- با ارائهء دلیل و مدرک نشان دهید چرا این گروهها به زعم شما ملت سازند؟
۳- با دلیل و مدرک نشان دهید حزب مشروطهء ایران (لیبرال دموکرات) در کجا و بر اساس کدام سند و مدرک با این «ملت سازان» به زعم شما همکاری و همیاری کرده است؟
شما در یک حرکت بسیار ناشایست میفرمایید « مگر شاهزاده برای رسیدن به قدرت به هر ریسمانی آویزان نشده، به دشمنان ایران (ملت سازان) باج نداده و تا امروز در مقابل "ادعاهای" ما (به مانند آن اکثریت) سکوت نکرده؟».
آقای محترم٬ شاهزاده رضا پهلوی به کدام قدرت دست یافته که شما امروز چنین قلب واقعیتی را میکنید که او به هر ریسمانی آویزان شده؟ جنابعالی که مرد منطقی و ایراندوستی هستید٬ محبت نمایید و به دور از هر نوع شعاردهی و ابراز و احساسات غیرمنطقی و با دلیل و مدرک این ریسمانهایی را که شاهزاده بدان آویزان شده نشان دهید. این گوی و میدان!
آقای موبدی براستی دارای افکار ارتجاعی است. چرا که او بدون داشتن هیچ نوع مدرکی و فقط بر پایهء افکار دایی جان ناپلئونی خودش همه کس و همه چیز را در چارچوب تئوری توطئه میبیند و برای عرضهء این موضوع چیزی جز ارائهء احساسات بدون منطق نشان نمیدهد. من هنوز نمیدانم بر اساس کدام دلیل و مدرک مستدل میتوان نتیجه گرفت که به محاکمه کشیدن ولی فقیه سید علی خامنه ای موجب تیره روزی مملکت و حملهء خارجیان به ایران میشود؟
شما حزب مشروطهء ایران (لیبرال دموکرات) را متهم به بی اعتنایی به مخالفان خودش میکنید؟ براستی که این فرمایش شما خنده دار است. نظری کوتاه به تارنمای حزب مشروطه بی اساس بودن این ادعای شما را براحتی ثابت میکند. لااقل تا آنجا که من اطلاع دارم٬ هیچ سازمان و یا حزب سیاسی به اندازهء حزب مشروطهء ایران در انتشار نظرات مخالف خودش اقدام ننموده. مگر نه این است که هم اینک مقالهء علی افشاری در اتهام زنی بی اساس به مشروطه خواهان و شاهزاده در سایت این حزب منتشر شده؟ مگر نه آن است که حزب از فتاپور٬ عضو برجستهء سازمان مارکسیست لنینیستی فداییان اکثریت٬ دعوت کرد تا سخنرانی کند؟ مگر نه آن است که که مقالات محمد امینی و بسیاری دیگر از مخالفان عقیدتی و سیاسی حزب٬ بدون هیچ کم و کاستی٬ در سایت حزب نمایان میشود؟ آیا این است تعریف جنابعالی و دوستانتان از سانسور؟ صد البته مخالفان آنها نیز پاسخهای لازمه را بیان میدارند و بدین ترتیب جوی آزاد برای تبادل نظر در کانون حزب مشروطه پدید آمده.
در مورد مقالات همفکران شما نیز حزب مشروطهء ایران یکبار به روشنی پاسخهای شما را داد. بقول معروف «یک حرف بس است ار به خانه کسی است». بر عکس این آقای موبدی و همفکرانش است که بجای پاسخگویی به داد و فریادهای بی پایه و اتهام زنیهای کور دست میزنند.
ادبیات شما آقای بهرام رحیمی همان ادبیات ولی فقیه و پیروانش است. ایشان هم چون شما و آقای موبدی خود را برتر از اکثریت میدانند و بر این باورند که به عنوان اقلیت فرهمند باید ریسمان کار اکثریت را در دست گیرند. به شما و دیگر همفکرانتان (چون آقای موبدی) یادآور میشوم که دوران قیومیت پذیری اکثریت از یک اقلیت کوچک گذشته و پیروان این روش همان بهتر است که در زیر سایهء ولایت فقیه سینه زنند.
۴۵۹۴۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ خرداد ۱٣۹۱
|
از : بهرام رحیمی
عنوان : حزب مشروطه ایران، قادر به پاسخگوئی نیست.
آیا بهتر نیست به جای انگ زدن به دیگران، به نوشته آقای موبدی پرداخت و با آوردن دلیل کل یا بخشی از آن را رد یا تائید کرد؟
آقای شهروند ایرانی امیدوارم با توجه به معنی "ارتجاع" بفرمائید کجای این نوشته «موضعگیریهای ارتجاعی مهدی مویدی» است. در مورد تجزیهطلب بودن گروههای سیاسیی قومی، بهتر بود نظر آن احزاب را در مورد یگانگی ملی میپرسیدید. نمیشود تاریخ را جعل کرد، در جهت حمله بیگانگان به ایران تلاش نمود، ملت سازی کرد و تجزیه طلب نبود. شما میتوانید منشور و عملکرد این احزاب و سازمانها را مطالعه کنید.
آقای فرهاد عزیز آیا اگر افرادی اعتراض کنند که چرا حزب به منشور خود پشت کرده و اکثریت شورای مرکزی آن حزب سکوت کرده یا سعی کنند مسائل را ماستمالی کنند، باید منتقدان هم سکوت اختیار نموده و هر چه آن اکثریت خواست آن کنند؟ آیا شما "لیبرال" شدن آن حزب را اینگونه تعریف میکنید؟
این چه معمائیست که شما و آن اکثریت از درک آن عاجزید؟ مگر شاهزاده برای رسیدن به قدرت به هر ریسمانی آویزان نشده، به دشمنان ایران (ملت سازان) باج نداده و تا امروز در مقابل "ادعاهای" ما (به مانند آن اکثریت) سکوت نکرده؟
حزب مشروطه ایران نه تنها به اعتراضهای اعضا پاسخ درخوری نداده حتی از انتشار نوشتههای آنها در سامانه حزب جلوگیری کرده. حال شما ناراحتید که چرا اخبار روز یکی از آنها را منتشر کرده؟!
حزب مشروطه ایران، قادر به پاسخگوئی به اعضای خود نیست و سیاست بایکوت را برگزیده است. برای اطلاع بیشتر میتوانید به نوشتههای ما و تنها پاسخ شورای مرکزی حزب درلینکهای زیر مراجعه کنید.
با احترام.
بهرام رحیمی
_______
یک حزب و دو منشور! ۱۵ بهمن ۱۳۹۰
http://ravadari.com/articles/۹-yek-hezb-va-dov-manshoor
حزبی که با دو منشور زاده شد! ۱۹ بهمن ۱۳۹۰
http://ravadari.com/articles/۱۳-hezbi-ke-ba-dov-manshour-zade-shod
حقوق فرد در تشکیلات ۱۱ اسفند ۱۳۹۰
http://ravadari.com/articles/۳۶-hoqoq-fard-dar-tashkilaat
سامانه حزب مشروطه و "ما" ۱۸ اسفند ۱۳۹۰
http://ravadari.com/articles/۴۳-samaneh-hezbe-mashroute-va-ma
آیا برگشتی از اشتباهات هست؟ ۰۷ فروردین ۱۳۹۱
http://ravadari.com/articles/۵۹-aya-bargashti-az-eshtebahat-hast
پاسخنامه شورایمرکزی به چهار هموند حزبی ۱۳ فروردین ۱۳۹۱
http://ravadari.com/articles/۶۲-pasokh-sovraye-markazi-be-chahar-hamvand-hezbi
پاسخ ما به شورای مرکزی حزب مشروطه ایران ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۱
http://ravadari.com/articles/۸۵-pasokhe-ma-be-shovraye-markazi-hezbe-mashroute-iran
دروغ و ناسزا بس است! ۱۷ خرداد ۱۳۹۱
http://ravadari.com/articles/۹۸-dorogh-va-naseza-bas-ast
۴۵۹٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۱
|
از : فرهاد
عنوان : هر کس تنها به قاضی رفت راضی برگشت.
سایت اخبار روز
شما نامهء آقای مهدی موبدی را منتشر کردید بدون اینکه اشاره ای به پاسخ حزب مشروطه در رابطه با ادعاهای او کرده باشید. به نظرمن اینکار در سنت ژورنالیستی کار درستی نیست.
در آوریل گذشته حزب مشروطهء ایران (لیبرال دموکرات) پاسخ ادعاهای مهدی موبدی را داد. من توجه دوستانی را که نگران پاسخ ندادن حزب مشروطه به این ادعاها هستند به جوابیهء حزب در تارنمای آن جلب میکنم.
خلاصهء کلام آنکه آقای موبدی به تصمیمات حزب توجهی ندارند و این واقعیت را درک نمیکنند که تصمیمات از طریق اکثریت اعضا اعمال میشود و نمیتوان دائم بخاطر در اقلیت قرار گرفتن قهر کرد.
آقای موبدی از طرفداران پرپاقرص تئوری توطئه هستند. در نامه ای که ایشان به همراه سه تن دیگر از دوستانشان نوشتند اشاره فرمودند که تلاش شاهزاده برای به محاکمه کشیدن خامنه ای میتواند منجر به حمله به ایران شود!! تا به امروز هم این «راز» بزرگ آقای موبدی کشف نشده که چگونه به چنین نتیجهء «درخشانی» رسیده اند.
در هر صورت برای قضاوت باید به صحبتهای دو طرف نگاه کرد. والا٬ هر کس تنها به قاضی رفت راضی برگشت.
۴۵۹۲۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱٣۹۱
|
از : شهروند ایرانی
عنوان : جای تاسف است
من بسیار متاسفم که موضعگیریهای ارتجاعی مهدی مویدی چنین مورد استقبال این دو اظهارنظر کننده قرار گرفته است. این درست است که بسیاری از دوستان چپ با رضا پهلوی مخالفند و حاضرند به هر قیمتی شده او را از صحنهء سیاست خارج کنند. ولی این نباید به آن معنی باشد که از جریانات ارتجاعی راستی که آقای مهدی مویدی یکی از نمایندگان آن است دفاع کرد.
مهدی مویدی آشکارا گروههای سیاسی قومی را بدون آوردن حتی یک عدد مدرک تجزیه طلب میخواند و قرار گرفتن در کنار جمهوری اسلامی را به همکاری با آنان ترجیح میدهد. در تمام اظهار نظرهای او یک عدد دلیل و مدرک برای اثبات حرفهایش نمیتوان یافت. ولی در عوض اتهام زنی های بی پایه و اساس در سراسر نوشته اش موج میزند. آیا براستی فعالین سیاسی ما اینقدر سطحی شده اند که از فردی چون مویدی دفاع میکنند؟ براستی جای تاسف است.
۴۵۹۱۶ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۱
|
از : ایرانی
عنوان : رضا پهلوی باید پاسخ دهد
مطلب بسیار خوب و قابل ستایش و همچنین شجاعانه ای است.
۴۵۹۱۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹۱
|
از : اشگان ایرانی
عنوان : ببینیم رضا پهلوی چه جوابی می دهد!
منتظریم، حضرت آقا !
۴۵۹۰۰ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣۹۱
|