همکاری برای صلح - دکتر ژ. کوچاریان

نظرات دیگران
  
    از : علی تبریزی

عنوان : چرا از یک قاتل، قهرمان می سازید؟
در اینکه رامیل صفروف آگاهانه و با قصد قبلی، یک نظامی جوان ارمنی را به دلیل ارمنی بودن، به قتل رسانده، هیچ شکی نیست. قاتل خود نیز به این قتل اعتراف نموده است! و بی هیچ اما و اگری باید پذیرفت که قتل عمد در قوانین جزائی مستوجب مجازات سنگین است! و دادگاه جنایی بوداپست نیز، قاتل را به ۳۰ سال حبس محکوم نموده بود.
حال دولت مجارستان طبق پیمان استرداد و مبادله مجرمین، قاتل را به کشور خود مسترد گردانیده، تا مجرم دوره محکومیت خود را در در زندان کشور خود، سپری کند، ولی دولت الهام علییف، با زیر پا نهادن، قوانین بین المللی، و تعهدی که با تحویل گرفتن مجرم، داده بود، نه تنها مجرم را آزاد، بلکه از وی همانند قهرمان، تجلیل به عمل می آورد!
این عمل الهام علییف چه در داخل کشور و چه در سطح جهان، باید محکوم گردد! بی شک اگر در "جمهوری آذربایجان" مناسبات دموکراتیک حاکم بود، ما می توانستیم شاهد اعتراضاتی باشیم! ولی متاسفانه دیکتاتوری و کیش شخصیت، و رواج ناسیونالیسم افراطی، مانع کوچکترین حرکتی در این جامعه گردیده است!
اما برای من جای بسی تاسف و تعجب است که کسانی از هموطنانم، این چنین شیفته دیکتاتور باکو، و جامعه استبداد زده وی، می باشند!
۴٨۴۱۵ - تاریخ انتشار : ٣۰ شهريور ۱٣۹۱       

    از : umit umitli

عنوان : برای توجه عباس آقا مقدمیان
شما نمی توانید مرا به ارمنی ستیزی و سایر نسبتهای استاندارد متهم کنید ولی من شما را به گواه نوشته های متعددتان به ترک ستیزی و حمایت بی چون وچرا از تمام اقدامات ارامنه افراطی از جمله قتل و عام خوجالی متهم میکنم.شما کسی هستید که تمام تلاشتان دیو جلوه دادن ترکها و فرشته خواندن ارامنه است بعید میدانم قصد جنابعالی روشنگری باشد چگونه است که از نظر شما در این قصه حداقل صدساله یک طرف همیشه فرشته و طرف دیگر همیشه دیو باشد؟مردم اورمیه و غرب آذربایجان در کجای این دعوا و مطالبات ارمنی و عثمانی قرارداشتند که قتل و عام و دربدر شدند؟ برای روشنگری باید تمام حقیقت بیان گردد گزینش حقایق و بیان خودخواسته آنها بجز تحریک و آلوده تر کردن فضا دستاورد دیگری ندارد .بدین لحاظ با تاسف بنده نوشته های شما را روشنگر نمی دانم بلکه کار شما ریختن نفت برآتش و دور کردن ترکها و ارامنه از یکدیگر و یادآوری دائمی تراژدیهای واقعی و جعلی بصورت یکطرفه است. بنده نویسنده و محقق نیستم ولی نوشته های ناقص و یکجانبه تحریک کننده ای از نوع نوشته های مسیو کوچاریان و جنابعالی امثال مرا مجبور میکند که به میدان بیائیم و بگوئیم که ایها الناس ایندو ملت همسایه هستند و قرار است در کنار هم زندگی کنند دمیدن بر آتش اختلافات هستی هردو را آتش میزند و امکان مصالحه را سخت و فاجعه بار. من مجددا از چپهای ارمنی خواهش میکنم بی تفاوت نمانند و میدان را در اختیار ناسیونالیستهای بی مسئولیت که دائمااز جانب برخی افراد با پشتگرمی مواجه میشوند قرار ندهندالبته آقای مقدم محترم ترک ستیزبرای اطلاع از آنچه رخ داده و مصیبتهائی که دستجات مسلح ارمنی و آسوری برسرمردم بیگناه اورمیه و غرب آذربایجان که نه با ارامنه و نه با آسوریان هیچ دشمنی و هیچ اختلاف و حسابی نداشته اند آورده اند همین کتاب تاریخ هجده ساله و تاریخ مشروطیت کسروی ضدترک و گزارشات نماینده وزارت خارجه ایران در اورمیه (که اجازه تجدید چاپ هم نداره ظاهرا)هم کفایت میکند من هم به مانند بسیاری از اهالی اورمیه خاطرات ترسناک زیادی از شاهدان و قربانیان تجاوز و توحش و بیرحمی دسته جات مسلح ارمنی و آسوری(ارامنه قفقاز و عثمانی و ارامنه محلی و آسوریان عثمانی و محلی)از جمله مرحوم پدربزرگم شنیده ام
۴٨٣۷۷ - تاریخ انتشار : ۲۹ شهريور ۱٣۹۱       

    از : عباس مقدم

عنوان : قابل توجه "اومیت اومیتلی"
ابتدا باید بگویم شما با عذرخواهی از چند ارمنی که می شناختید، نمی توانید ارمنی ستیزی خود را کتمان کنید! از نظر شما ارمنی بودن چنان "جرم" بحساب می آید که با "مقدمیان" نامیدن من، سعی دارید مرا نیز "ارمنی و مجرم" معرفی کنید!
پر واضح است که اینگونه برخورد با موضوع، اولا از تعصبی کور مایه می گیرد، که اگر ادامه یابد به نژادپرستی منجر می شود؛ در ثانی از فقر دانش و عدم آگاهی از واقعیت های تاریخی!
کسانی که می خواهند بدانند، در طول تاریخ چه بر سر ارامنه آمده، اولین شرط این است که بدون پیشداوری به مطالعه تاریخ بپردازند. خوشبختانه در این عرصه کتابهای فراوانی به فارسی تالیف و یا ترجمه شده است. شما نیز اگر مایلید در مورد تاریخ ارامنه بدانید، باید از تلاش عثمانیان برای نابودی ارامنه "ارمنستان غربی" که در تصرف عثمانی بود، آغاز کنید. بشما توصیه می کنم حد اقل کتاب "قتل عام ارمنیان" از اسماعیل رائین را مطالعه کنید.
لازم است متذکر شوم که در مورد کشتار و اقدام به نابودی ارامنه به دست ترکان جوان در اواخر عثمانی، کتابهای فراوانی تالیف شده است. حتی در این اواخر نویسندگان و روشنفکران ترک نیز دست به تالیف و انتشار کتابهایی به ترکی زده اند، که تعدادی از آنان به فارسی هم ترجمه شده است: دلم با تو به وجد می آید، از کمال یالچین؛ اقدام شرم آور، از تانر آکجام از جمله این کتابها است.
همچنین اگر شما واقعا مایلید وقایع قفقاز را مطالعه کنید، باید ابتدا از اقدامات مشترک قوای عثمانی و مسلمانان قفقاز، در کشتار ارامنه، آغاز کنید.
در مورد خوجالی نیز، شما صرفا به ادعای دولتی و عوامل آن توجه دارید. افشاگری هایی که در مورد خوجالی توسط عین الله فتح الله اوف، روزنامه نگار منتقد گردید، و دلایل محکمی که وی ارایه داد، عوامل "جبهه خلق" در آفریدن این تراژدی را نباید از نظر دور داشت. زیرا نیروهای وابسته به "الچی بیگ" تنها با ایجاد یک واقعه دردناک نظیر کشتار خوجالی، می توانستند احساسات عمومی را بر علیه ارامنه و دولت وقت باکو، و کسب قدرت به وسیله جبهه خلق،مهیا سازند!
۴٨٣۶۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ شهريور ۱٣۹۱       

    از : umit umitli

عنوان : تماشا از وسط فیلم
در دوران نوجوانی در اورمیه که بودم معلمی ارمنی داشتیم که مرد نازنینی بود نمیدانم الان در قید حیات هستند یا به رحمت ایزدی رفته اند انشالله اگر زنده اند سالم و سرحال باشند و اگر دنیای خود را عوض کرده اند جایشان بهشت باشد بهرحال مسیو ماناسریان یا میناسریان سینمائی داشتند که ما بچه های دبیرستان هم گاها وسط سئانس چند نفری یک بلیط خریده و راهی سینما میشدیم شرط مسیو برای قبول یک بلیط برای دو سه نفر ترک سینما پس از تمام شدن فیلم بود و هرچه میگفتیم بابا وسط فیلم اومدیم و بذار دوباره از اول تماشا بکنیم تا بفهمیم داستان چی بوده میفرمودند نمیشه و من خودم قسمتهای ندیده رو براتون روایت میکنم و بعد با بی حوصلگی و ظرف چند ثانیه حکایات ندیده را تعریف و قال قضیه را میکند. ظاهرا این روش را خیلی از دوستان ارمنی ما از جمله آقای دکتر کوچاریان هم دنبال میکنند و با تعریف یک سکانس بسیار کوچک از یک فیلم بسیار بلند با سکانس هائی مثل قتل و عام خوجالی ، اشغال شوشا ، قتل و آوارگی مردم آذری قره باغ ، تصرف مزارع و دهات و غصب منازل و دورتر از آن قتل و عام شهر و دهات اورمیه وغرب آدربایجان .... در اوایل قرن بیستم انتظار دارند همه به همان نتیجه گیری برسند و دربست قبول کنند که دولت آذربایجان و آنکارا فاشیست و نژاد پرست هستند و دولت ارمنستان و دستجات و میلشیاهای ارمنی همه مثل دولت ایران و اراذل بسیجی پاک و دل رحم و خداترس هستند ... عجبا شما و دوستتان مسیو عباس آقا مقدم (دراصل مقدمیان مثل کوچاریان) چطور از دیدن فجایع خوجالی به این نتایج در مورد دولت ارمنی (دراصل فعلا پاسگاه روسیه و ایران در قفقاز) نرسیدید ولی انتظار دارید ما درمورد آذربایجان و ترکیه برسیم.کجایند آن جلادان میلشیای ارمنی و قاتلین زنان و کودکان خوجالی ؟ آیا آنان الان ژنرالهای ارتش ارمنستان و قره باغ اشغالی نیستند؟من از تمام دوستان ارمنیم خصوصا دوستان دوران مدرسه و دانشگاه از ژریک از گاگیک از مادام خاچاطوریان و ..عذر میخواهم ولی متاسفانه باید بگویم هدایت افکار عمومی ارامنه مدتهاست که در دست داشناکها و ناسیونالیستهای ارمنی قرار گرفته و بقیه ارامنه خصوصا چپهای ارمنی پاسیف شده اند بدانید حاصل این انفعال، جز درد و رنج ما و ارامنه نخواهد بود اینها توجه ندارند که ماها همسایه هستیم و نمی توانیم دربلندمدت این مخاصمه را ادامه دهیم و باید به تفاهم و اعتماد متقابل برسیم ولی نمی دانم چرا اصرار بر پرهزینه کردن این فرآیند دارند از سایت محترم اخبار روز هم گله دارم که این مقاله یکطرفه ، ناپخته بشدت تحریک کننده و درعین حال نامناسب از نظر زمان را منتشر کرده اند
۴٨٣۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۹ شهريور ۱٣۹۱       

    از : آـباهار

عنوان : دموکراسی به سبک فارسی
آـباهار
شماها که ادعای دمکراسی دارید ،ومدعی هستیئد ،که به هیچ گروهی وابستگی ندارید و فقط هدفتان درج مقالات و نظرات می باشد ، با عدم درج دو کامنت من ، به خوبی ثابت کردید که ازچه جریانی در این سایت حمایت میکنید.مقالات آقای کوچاریان، که نه علمی نه اطلاع دهند، و فقط برای وارانه جلوه دادن مسائل روز به نفع ارامنه، و اشعایه دروغ و نفرت بر علیه مردم جمهوری ازربایجان شمالی هدف دیگری را در این سایت دنبال نمی کند، مرتب به چاپ می رسند. جوابها ، به عنوان توهین آمیز بودن به زیر سانسور میروند . ׳
۴٨٣۴۱ - تاریخ انتشار : ۲٨ شهريور ۱٣۹۱       

    از : عباس مقدم

عنوان : رامیل صفروف قاتلی از تبار "کاظم دارابی"
وقتی کاظم دارابی،طراح کشتار تروریستی "میکنوس" پس از ۱۵ سال حبس، طبق قوانین جزایی آلمان، از زندان آزاد و به ایران برگردانده شد، اعتراض جهانی ایرانیان و نهاد های حقوق بشری را بر انگیخت. گرچه دارابی هرگز به این جنایت اعتراف نکرد، ولی دلایل کافی بر مجرم بودن وی وجود داشت. به همین دلیل اعتراض به آزادی وی، کاملا بحق بود
ولی استقبال از وی در تهران که نمایندگان دولت و حامیان رژیم جمهوری اسلامی، ترتیب داده بودند، مایه حیرت جهانیان گردید که چطور رژیم تروریست پرور جمهوری اسلامی، حمایت علنی از یک قاتل تروریست را به رخ جهانیان می کشد
اما اکنون رژیم نژاد پرست و تروریست پرور، الهام علییف، سیاست ارمنی ستیزی و تروریست پروری را به شرم آور ترین شکل ممکن، به نمایش گذاشت! اینبار رژیم باکو، با حمایت از قاتل و ارتقاء درجه نظامی، و دادن پاداش جنایت به وی، نشان داد که، به راستی، هدف نابودی ارامنه است؛ و قره باغ (آرتساخ) بهانه ای بیش نیست!
۴٨۲٣۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱٣۹۱